فهرس المقالات مهدي  قجاوند


  • المقاله

    1 - جسم انگاري متكلمان اسلامي در ماسوي اللّه‌
    خردنامه صدرا , العدد 75 , السنة 19 , بهار 1393
    كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون او أکثر
    كـلام اسـلامي، ثمـرة تـلاش متكلمـان چنـد سـدة نخست تاريخ اسلام است. در ميان آموزه‌هاي اصلي كلام اسلامي، تجرد خداوند از يك طرف و جسم‌انگاري ماسواي او از سوي ديگر، از اهميت ويژه‌يي برخوردار است. اين رويكرد از معدود مباحثي است كه تقريباً بين همة فرق كلامي، بويژه در قرون اولية هجري مشترك است؛ معتزله، اماميه، اشاعره و ديگر فرَق كلامي همه در اين عقيده اتفاق نظر دارند. اين اجماع، ريشه در جايگاه دين‌ورزي آنها دارد، چراكه معتقدند ورود بحث «تجرد» به ماسوي الله موجب سستي پايه‌هاي توحيد ميشود و اركان خداشناسي را تحت تأثير قرار ميدهد. از اينرو، متكلمان ماسوي الله را اموري جسماني (خواه جسم لطيف يا جسم كثيف) ميدانند و «مجرد» را حقيقتي كامل و بينياز مطلق معرفي ميكنند. اين نظريه، مبناي برخي از اصليترين آموزه‌هاي كلامي بوده است. نفي تشبيه و نفي عوالم غير مادي (مثل عالم عقول) از وجوه سلبي اين ديدگاه بشمار مي‌آيد و جسميّت ملائكه، حدوث عالم، فناي عالم و معاد جسماني، از وجوه ايجابي آن است. تفاصيل المقالة