فهرس المقالات سيدمرتضي  حسيني شاهرودي


  • المقاله

    1 - لوازم وجودشناختي، انسان‌شناختي و معرفت‌شناختي نظرية اتحاد عاقل و معقول
    خردنامه صدرا , العدد 81 , السنة 21 , پاییز 1394
    مسئلة اتحاد عاقل و معقول يكي از مباحث مهم در فلسفة اسلامي است. سابقة اين اصل در فلسفة اسلامي به ترجمة كتاب اثولوجيا بازميگردد و صدرالمتألهين آن را بمدد اصول فلسفي خود ـ‌‌‌ همچون اصالت وجود، تشكيك وجود و حركت جوهري نفس‌ـ تبيين كرده است. ملاصدرا حصول علم براي نفس را مانند أکثر
    مسئلة اتحاد عاقل و معقول يكي از مباحث مهم در فلسفة اسلامي است. سابقة اين اصل در فلسفة اسلامي به ترجمة كتاب اثولوجيا بازميگردد و صدرالمتألهين آن را بمدد اصول فلسفي خود ـ‌‌‌ همچون اصالت وجود، تشكيك وجود و حركت جوهري نفس‌ـ تبيين كرده است. ملاصدرا حصول علم براي نفس را مانند پيدايش صورتهاي جسماني براي ماده ميداند؛ نفس با صور علمي خود متحد ميگردد، آنچنانكه ماده و صورت با يكديگر متحدند. او با اثبات اتحاد عاقل و معقول، نظرية جديدي در وجودشناسي، انسان‌شناسي و معرفت‌شناسي عرضه كرد و از اين رهگذر براي معضلات و پرسشهاي فراروي فيلسوفان مسلمان، پاسخهاي جديدي فراهم آورد. در پرتو اين اصل است كه وي تبيين فلسفي نويني از مسائلي چون استكمال و اشتداد وجودي نفس، تجسم اعمال، عقل بسيط، تجرد فوق عقلي نفس، اتحاد نفس با عقل فعال و مسائل مربوط به وجود ذهني ارائه ميدهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - وحدت وجود از نگاه ملاصدرا
    خردنامه صدرا , العدد 76 , السنة 19 , تابستان 1393
    ملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاص أکثر
    ملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاصدرا در باب وحدت وجود را بدست آورد و همانندي وحدت وجود در حكمت متعاليه با وحدت وجود عرفاني را نشان دهد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - خلاقيت نفس و مباني انسان‌شناختي آن در حكمت متعاليه
    خردنامه صدرا , العدد 86 , السنة 22 , زمستان 1395
    بعقيدة ملاصدرا، نفس ناطقه بگونه‌يي آفريده شده كه بمحض علم و اراده ميتواند مراد خود را بعنوان شأني از شئون خويش محقق سازد، ولي اين توانايي در نشئات مختلف وجودي نفس و با توجه به مرتبة نفوس، داراي مراتب شديد و ضعيف است. در حكمت متعاليه حيطة خلاقيت نفس، به دو حوزة درون و ب أکثر
    بعقيدة ملاصدرا، نفس ناطقه بگونه‌يي آفريده شده كه بمحض علم و اراده ميتواند مراد خود را بعنوان شأني از شئون خويش محقق سازد، ولي اين توانايي در نشئات مختلف وجودي نفس و با توجه به مرتبة نفوس، داراي مراتب شديد و ضعيف است. در حكمت متعاليه حيطة خلاقيت نفس، به دو حوزة درون و بيرون تقسيم ميشود. مراد از درون، عوالم غيبي نفس و مراد از بيرون، عوالم طبيعت و ماوراء طبيعت است. مصداق بارز خلاقيت در درون، ايجاد صور ذهني و از مصاديق خلاقيت در بيرون، معجزات و كرامات انبيا و اوليا است. برخي از مباني انسان‌شناختي خلاقيت در حكمت متعاليه كه در اين مقاله بتفصيل مورد بررسي قرار ميگيرد، عبارتند از: تجرد نفس، تجرد قوة خيال، فاعل علمي بودن، جامعيت (بساطت) نفس و مَثَل اعلا بودن آن. بر اساس اين ويژگيها، نفس انسان بعنوان موجودي ملكوتي كه خليفه و مظهر تام و تمام خداي متعال است، علاوه بر خلاقيتهاي دروني، در صورتيكه در علم و عمل به مجردات تام تشبه يابد، ميتواند هرچه را در صفحة تصور او به تجلي علمي موجود شده، تحت سيطرة ارادة خود درآورد و با ارادة خود موجود ذهني را كسوت وجود خارجي بپوشاند. تفاصيل المقالة