برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريهيي از اساس معرفتشناختي است؛ نظريهيي كه ميكوشد به توجيه دستهيي از أکثر
برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريهيي از اساس معرفتشناختي است؛ نظريهيي كه ميكوشد به توجيه دستهيي از ادراكات انسان بپردازد كه مطابقي در خارج ندارند. اين پيشفرض برغم اينكه پيشفرض نادرستي نيست، مبين همة واقعيتهاي قابل طرح در باب نظرية اعتباريات هم نيست. مدعاي ما در پژوهش حاضر اينست كه نظرية اعتباريات بيش از آنكه نظريهيي معرفتشناختي باشد، نظريهيي از اساس هستيشناختي است. با توجه به نحوة طرح نظرية اعتباريات در رسالههاي الولايهو الانسان، بنظر ميرسد اعتبار بمثابه يكي از مشخصههاي هستي انسانِ مجردي است كه در جهان مادي بسر ميبرد؛ مشخصهيي كه دستهيي از افعال انساني را كه بنحوي به امور مادي مرتبط هستند، ممكن ميسازد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.