فهرس المقالات اکبر  فايدئي


  • المقاله

    1 - نفس‌شناسي در کلام اسلامي سده‌هاي ششم و هفتم هجري
    تاریخ فلسفه , العدد 22 , السنة 6 , پاییز 1394
    نفس‌شناسي متفکران مسلمان در سده‌هاي ششم و هفتم، متأثر از مباحث نفس ابن‌سيناست؛ با اين تفاوت که ابن‌سينا در پي اثبات تجرد قوه عاقله نفس بود، اما پس از وي، تفسير تجرد همه مراتب ادراکي نفس وجهه همت برخي از متفکران قرار گرفت. خواجه‌نصير به پيروي از ابن‌سينا، نفس ناطقه را جو أکثر
    نفس‌شناسي متفکران مسلمان در سده‌هاي ششم و هفتم، متأثر از مباحث نفس ابن‌سيناست؛ با اين تفاوت که ابن‌سينا در پي اثبات تجرد قوه عاقله نفس بود، اما پس از وي، تفسير تجرد همه مراتب ادراکي نفس وجهه همت برخي از متفکران قرار گرفت. خواجه‌نصير به پيروي از ابن‌سينا، نفس ناطقه را جوهري مجرّد از ماده و امري بسيط و روحانية الحدوث ميداند كه در راستاي تکامل خود، تعلق تدبيري به بدن دارد. او بر اساس اعتقاد به تلازم ميان تجرد و جاودانگي، با براهين عقلي محکم، تجرد همه مراتب ادراکي و بقاي نفوس ناطقه را اثبات كرده و باور دارد که نفس و بدن از يکديگر اثر ميپذيرند و نه تنها فساد بدن، بلكه هيچ عامل ديگري نميتواند سبب زوال نفس ناطقه بسيط و مجرد گردد. اما فخررازي در مورد ماهيت نفس و رابطه آن با بدن، نظري دوگانه دارد؛ او گاهي همانند فلاسفه اسلامي، نفس را جوهري مجرد ميداند و براي اثبات تجرد آن به براهين ابن‌سينا تکيه ميکند و گاهي همانند اکثر متکلمان اسلامي، نفس را جسمي لطيف ميداند که به قدرت خداوند متعال در بدن تصرف ميکند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - نقش مشائيان مسلمان در تحول و توسعه‌ منطق ارسطويي
    تاریخ فلسفه , العدد 13 , السنة 4 , تابستان 1392
    قبل از ارسطو برخي از مباحث علم منطق در سخنان زنون كبير، سوفسطائيان، سقراط و افلاطون بصورت پراكنده آمده است، اما ارسطو نخستين كسي است كه منطق نظري را جمع‌آوري و با تعيين ابواب و فصول تدوين نموده است. او براساس مباني معرفت‌شناختي خود، منطق حملي را مطرح ميکند که بحث استدلا أکثر
    قبل از ارسطو برخي از مباحث علم منطق در سخنان زنون كبير، سوفسطائيان، سقراط و افلاطون بصورت پراكنده آمده است، اما ارسطو نخستين كسي است كه منطق نظري را جمع‌آوري و با تعيين ابواب و فصول تدوين نموده است. او براساس مباني معرفت‌شناختي خود، منطق حملي را مطرح ميکند که بحث استدلال حملي و قياس حملي از مهمترين آراء وي بشمار ميرود. پس از ارسطو، مکتب منطقي ديگري توسط منطقياني همچون فيلون، دئودروس مگاري، زنون و خروسيپوس رواقي در يونان تحت عنوان منطق رواقي ـ مگاري بوجود آمد که برخلاف منطق ارسطويي به منطق شرطي ميپرداخت. شناسايي قضاياي مرکب شرطي توسط مگاريان و شناسايي ساير قضاياي مرکب مانند عطفي و فصلي و صور قياس اتصالي و انفصالي توسط رواقيان، منطق شرطي را پديد آورد. بنابرين، ميراث منطقي يونان عبارت از دو مکتب ارسطويي و مکتب رواقي ـ مگاري است. مشائيان مسلمان که بخوبي از ميراث منطقي يونان آگاه بودند؛ از روش فلاسفه‌ يونان در تدوين علم منطق عدول کردند. آنها علاوه بر كاستن برخي مسائل منطقي از قبيل مقولات و بحث تفصيلي شعر و خطابه و جدل و جابجايي برخي ديگر مثل عكس و حد و رسم، با ابتكارات و نوآوريهاي متعدد خود نقش مؤثري در تحول و پيشرفت علم منطق ايفا كردند كه ما در اين نوشتار به تبيين برخي از آنها ميپردازيم. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مهمترين نوآوريهاي منطقي خونَجي و نقش ابهري در بسط و گسترش آنها
    خردنامه صدرا , العدد 84 , السنة 21 , تابستان 1395
    نقش خونَجي و ابهري در تحول و رشد منطق سينوي، در قرن هفتم هجري، انكارناپذير است. آنها افزون بر بسط و گسترش برخي از نوآوريهاي ابن‌سينا، و جرح و تعديل در برخي از افكار فخر رازي، از ابتكارات منطقي خاصي برخوردار بوده‌اند. از جمله اين ابتكارات ميتوان اين موارد را بر شمرد: تقس أکثر
    نقش خونَجي و ابهري در تحول و رشد منطق سينوي، در قرن هفتم هجري، انكارناپذير است. آنها افزون بر بسط و گسترش برخي از نوآوريهاي ابن‌سينا، و جرح و تعديل در برخي از افكار فخر رازي، از ابتكارات منطقي خاصي برخوردار بوده‌اند. از جمله اين ابتكارات ميتوان اين موارد را بر شمرد: تقسيم قضية حملية محصوره به چهار نوع حقيقية مطلقه، خارجية مطلقه، حقيقي الموضوع و خارجي الموضوع؛ افزودن قضية ذهنيه بر تقسيم ثنايي حملية مسوره به حقيقيه و خارجيه؛ تفكيك عكس نقيض مخالف از عكس نقيض موافق؛ كشف قضية طبيعيه و خارج ساختن آن از مهمله و شخصيه‌انگاري؛ كشف انعكاس سالبة جزئيه در خاصتين؛ بحث مستوفي در شرايط و حكم انتاج شكل چهارم در مختلطات و افزودن سه ضرب بر ضروب منتج آن در موجهات مركبه. در اين نوشتار هدف اينست كه به تبيين و بررسي موارد مذكور بپردازيم. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - راه‌حل معضل شر از ديدگاه حكما و متكلمان مسلمان
    خردنامه صدرا , العدد 82 , السنة 21 , زمستان 1394
    مسائل مربوط به مسئلة شر ـ‌ همچون فلسفة وجودي شرور، افعال قبيح و فاعل حقيقي آنها‌ـ يكي از مهمترين مسائل فلسفي و كلامي است كه از دير‌باز انديشة آدميان را به خود مشغول داشته و زمينة پيدايش پرسشها و شبهه‌هايي را دربارة بنياديترين آموزه‌هاي اديان آسماني همچون حكمت، عدالت، قد أکثر
    مسائل مربوط به مسئلة شر ـ‌ همچون فلسفة وجودي شرور، افعال قبيح و فاعل حقيقي آنها‌ـ يكي از مهمترين مسائل فلسفي و كلامي است كه از دير‌باز انديشة آدميان را به خود مشغول داشته و زمينة پيدايش پرسشها و شبهه‌هايي را دربارة بنياديترين آموزه‌هاي اديان آسماني همچون حكمت، عدالت، قدرت، خيرخواهي و عنايت الهي فراهم آورده است، تا آنجا كه به توهم برخي، اصل وجود خدا يا مطلق بودن صفاتي چون علم، قدرت و خيرخواهي او را به چالش ميكشاند. از اينرو متفكران مسلمان در طول تاريخ تلاش كرده‌اند راه‌حلهايي براي پاسخ به شبهات و حل معضل شر بيابند. نوشتار حاضر به معرفي و ارزيابي مهمترين رهيافتهاي متكلمان و فلاسفة اسلامي براي گشودن معماي شر، تبيين راه حل اساسي مشكل شر در فلسفه و كلام اسلامي و سازگاري آن با وجود و صفات كمال واجب تعالي ميپردازد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - نوآوريهاي منطقي فارابي و نقش او در اشاعه و تحول منطق ارسطويي در جهان اسلام
    خردنامه صدرا , العدد 80 , السنة 20 , تابستان 1394
    ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. أکثر
    ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذكر و بررسي برخي از افكار منطقي فارابي ميپردازد؛ از جمله، تقسيم معارف به تصور و تصديق، نظر فارابي درباره» كلي و جزئي و منشأ معرفت انسان، تقسيم مفاهيم كلي به معقول اول و معقول ثاني، تلفيق نظريه» حملپذيري ارسطو با كليات خمس فرفوريوس، ذاتگرايي در تعريف، مغايرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظرية خاص فارابي در امكان استقبالي، استقرا و تمثيل، و نوآوري وي در باب مغالطه و بسط و تبيين مواضع مغالطه. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - مسئلة جبر و اختيار و راه‌حل ابتكاري ملاصدرا
    خردنامه صدرا , العدد 76 , السنة 19 , تابستان 1393
    مسئلة قضا و قدر الهي و رابطة آن با افعال انسان، از ديرباز ذهن انديشمندان مسلمان را بخود مشغول داشته است. عموميت انكار‌ناپذير قضا و قدر خداوند و سازگاري يا ناسازگاري آن با اختيار انسان، سبب پيدايش مسئلة جبر و اختيار و بروز سه ديدگاه عمدة كلامي و اعتقادي جبر، تفويض و امر أکثر
    مسئلة قضا و قدر الهي و رابطة آن با افعال انسان، از ديرباز ذهن انديشمندان مسلمان را بخود مشغول داشته است. عموميت انكار‌ناپذير قضا و قدر خداوند و سازگاري يا ناسازگاري آن با اختيار انسان، سبب پيدايش مسئلة جبر و اختيار و بروز سه ديدگاه عمدة كلامي و اعتقادي جبر، تفويض و امر بين الامرين شده است. اين نوشتار با تبيين مسئلة جبر و اختيار و ردّ ديدگاه جبريون و مفوضه، بر اساس آموزه‌هاي مكتب تشيع و حقانيت نظرية حد وسط امر بين الامرين، در پي اثبات سازگاري قضا و قدر الهي با اختيار انسان و تفسير بديع ملاصدرا دربارة آن است. تفاصيل المقالة