-
المقاله
1 - واکاوی علل کم توجهی به فلسفه در دوره امویان اندلستاریخ فلسفه , العدد 35 , السنة 9 , زمستان 1397اندلس تحت سيطرة حکومت اموي توانست در دوراني که اروپا در رکود قرون وسطايي بسر ميبرد، رهبري فکري اروپا را برعهده گيرد و بر سر رهبري جهان اسلام نيز با بغداد رقابت کند که اوج آن در قرن چهارم هجري رخ نمود. اما برغم پيشرفت علمي مسلمانان و فضاي مطلوب فرهنگي در اين دوره، فلسفه أکثراندلس تحت سيطرة حکومت اموي توانست در دوراني که اروپا در رکود قرون وسطايي بسر ميبرد، رهبري فکري اروپا را برعهده گيرد و بر سر رهبري جهان اسلام نيز با بغداد رقابت کند که اوج آن در قرن چهارم هجري رخ نمود. اما برغم پيشرفت علمي مسلمانان و فضاي مطلوب فرهنگي در اين دوره، فلسفه کمتر مورد توجه قرار گرفت و حتي با تنگناهاي شديدي نيز روبرو شد. از اينرو همين امر، مسئله محوري نوشتار حاضر است تا بر اساس تحليل منابع تاريخي کمتوجهي به فلسفه را که با شکوفايي تمدن اسلامي در آنجا هماهنگي ندارد، مورد واکاوي قرار دهد. در تبيين اين مسئله ميتوان گفت، مسلمانان با فتح اندلس، وارد سرزميني شدند که پيش از آن، کليسا بطور نهادينه خرد گرايي را در آنجا و ممالک پيرامون آن منکوب کرده بود. اما مهمترين عامل عدم اقبال به فلسفه در اندلس، همانا استقرار مذهب مالکي بود که با رويکرد اخباريگري، به خردگرايي مجال بروز نداد. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - مفهوم نفس درمنظومه مهابهاراتاپژوهشهای اعتقادی کلامی , العدد 45 , السنة 12 , بهار 1401در بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آ أکثردر بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آن موضع بیان داشته اند .یکی از این موضوعات چالش برانگیز مسئله نفس یا روح و سرنوشت آن می باشد که از دیر باز مورد توجه آنان قرار گرفته است.در این مقاله تلاش بر آن است تا مفهوم نفس راابتدا به شکل عام در ادبیات دینی آیین هندو و سپس به شکل خاص در کتاب مهابهاراتا مورد بررسی قرار دهیم و به این سوالات پاسخ دهیم که مفهوم و ماهیت نفس در مها بهاراتا چیست؟ و چه سرانجامی دارد؟به این منظور به روش تحلیلی به سیر مفهوم نفس در این کتاب میپردازیم. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - جایگاه آتش و آیینهای مربوط به آن در ایران با نگاهی به تحولات پسا اسلامی آنپژوهشهای اعتقادی کلامی , العدد 47 , السنة 12 , پاییز 1401آتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیجهای (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین أکثرآتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیجهای (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین ویژهای در آتشکده نگهداری میشد، چراکه آتش را از همان ابتدا به عنوان یکی از نیروهای قهار طبیعت که دارای نیروی سحرآمیز مقتدری باشد میدانستند. آنچه این نوشتار در صدد واکاوی آن است تحولاتی است که آتش پس از ورود اسلام به ایران و اسلام آوردن تدریجی بیشتر ایرانیان به لحاظ جایگاه و کارکرد از سر گذرانده است. لذا، این پژوهش، با روش تحلیلی و با شیوۀ کتابخانهای به این امر پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، آتش در ایران پس از اسلام همچنان جایگاه مهمی داشته و در آیین های ایرانیان در اشکال و گونههای مختلف از جمله سوگند به آتش در دعاوی بعضی از اقوام و همچنین در آیین های مربوط به ازدواج و نیز سوگواری همچنان ادامه یافته است. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - آیینهای مزدایی پذیرفته شده در اسلام با تاکید برتشیعپژوهشهای اعتقادی کلامی , العدد 55 , السنة 14 , پاییز 1403<p>با گسترش اسلام و سپس پذیرش مذهب تشیع در ایران، برخی از رفتارها و رسوم پیشین که با ساختار فرهنگی و اصول اسلامیِ مذهب تشیع مطابقت نداشتند، به تدریج کنار گذاشته شد؛ امّا تعدادی از آنها مانند آیین‎های مربوط به ازدواج، سوگواری، زیارت، زایش و... که با انگاره‎های اج أکثر<p>با گسترش اسلام و سپس پذیرش مذهب تشیع در ایران، برخی از رفتارها و رسوم پیشین که با ساختار فرهنگی و اصول اسلامیِ مذهب تشیع مطابقت نداشتند، به تدریج کنار گذاشته شد؛ امّا تعدادی از آنها مانند آیین‎های مربوط به ازدواج، سوگواری، زیارت، زایش و... که با انگاره‎های اجتماعی و فرهنگ اسلامی معارض نبوند، به تدریج با تغییراتی در صورت و معنا با عناصر فرهنگ اسلامی درآمیخته و رنگ و بوی مذهبی یافتند؛ این نوشتار که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده‎است قصد دارد به بررسی برخی از مهم‎ترین آیین‎ها و اندیشه‎های ایران باستان که با ورود و نهادینه شدن اسلام در ایران صبغۀ مذهبی یافتتند و همچنان تا زمان حاضر به حیات خود ادامه داده‎اند را، مورد واکاوی قرار ‎دهد تا از این رهگذر آگاهی بیشتری از پیشینۀ فرهنگی ایران بدست آید.</p> تفاصيل المقالة