از عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي—ت أکثر
از عقل برداشتهاي متنوع و متكثري شده و بتناسب اين برداشتها، وظايف، اقسام و مراتب مختلفي براي آن در نظر گرفته شده است؛ از عقل فطري، نظري، عملي، عقل كل، عقل فعال و... گرفته تا مناط تكليف و حتي ذمّ و گريز از عقل توسط عرفا و صوفيه. در اين مقاله تلاش شده است با روش توصيفي—تحليلي و در ضمن يك تقسيمبندي جديد از حيث وجودشناختي و معرفتشناختي، انواع عقل از ديدگاه ملاهادي سبزواري بررسي شود. در هستيشناسي عقل، عقل را بعنوان مرتبهيي از وجود يا بمثابه يك موجود بررسي ميكنيم كه در قالب عقول كليه، عقول جزئيه و عقول دهگانه بحث ميشود و همچنين تبيين رابطه و تفاوت آنها اشاره ميشود. از ديدگاه معرفتشناختي، عقل بمثابه قوة ادراكي انسان مد نظر است. عقل مطبوع و مسموع، عقل نظري و عملي و مراتب آنها و نيز عقل بسيط و عقل تفصيلي در ضمن معرفتشناسي عقل مورد بررسي قرار ميگيرد.
يافتههاي پژوهش بيانگر آنست كه در تبيين انواع عقل، گاهي مراد عقل انساني (مراتب نفوس ناطقه، عقل جزئي يا عقل معاش) است و گاهي عقول غير انساني (عقول كلية مفارقه)، و چون عقول صاعده و عقول نازله دو مرتبه از يك نوعند، در قوس صعود و نزول بهم ميپيوندند. همچنين روشن ميشود كه مراد از عقلي كه عرفا نكوهش ميكنند، عقل جزئي به كمال نرسيده و مشوش به اوهام است و اين عقل بالملكه و مطبوع است كه مناط تكليف قرار ميگيرد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.