اساسی ترین پرسش اخلاق این است که: "چه کاری خوب است؟". سه پاسخ بنیادین به این پرسش در سه مکتب وظیفه گرا، نتیجه گرا و اخلاق فضیلت طبقه بندی شده است. از میان این سه گونه ی اخلاق، اخلاق فضیلت در دوره مدرنیسم مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان اسلامی و غیراسلامی بوده و به عنو أکثر
اساسی ترین پرسش اخلاق این است که: "چه کاری خوب است؟". سه پاسخ بنیادین به این پرسش در سه مکتب وظیفه گرا، نتیجه گرا و اخلاق فضیلت طبقه بندی شده است. از میان این سه گونه ی اخلاق، اخلاق فضیلت در دوره مدرنیسم مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان اسلامی و غیراسلامی بوده و به عنوان یک دیدگاهی فراتر از دو دیدگاه رایج (وظیفهگرا و نتیجهگرا)، مورد تدقیق دقیق قرار گرفته است؛
می توان گفت اخلاق فضیلت نظریه ای غالب نزد امام علی(ع) و عارفان است. برای مثال آنجا که امام (ع) در نهج البلاغه، حکمت 32 نقل شده: " فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ (شهیدی،1378، ص122). و نیز در حکمت 198"و چون گفته ی خوارج را شنيد كه حكومت جز از آن خدا نيست، فرمود: سخن حقى است كه بدان باطلى را خواهند . (شهیدی،1378،ص420). که مصداق اخلاق فضیلت می باشد. در این نوشتار تحقیقی شاخصه های فضیلت گرایی با بخشی از نظام اخلاقی نهج البلاغه مقایسه و فضیلت گرایی از منظر آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است.
در نهایت مشخص گردید وظیفه گرایی و نتیجه گرایی آن حضرت با آنچه در فلسفه مدرن شناخته میشود متفاوت است و از گفتههای ایشان چنین استتناج می گردد که رویکرد اخلاق فضیلتگرا به نظر ایشان نزدیکتر است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.