فهرس المقالات سید مهدی میربد


  • المقاله

    1 - تبیین روندهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با استفاده از تئوری محرومیت نسبی
    پژوهش سیاست نظری , العدد 19 , السنة 10 , بهار-تابستان 1399
    در تحلیل چرایی شکل‌گیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشه‌ها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابت‌های انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروه‌های سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته اس أکثر
    در تحلیل چرایی شکل‌گیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشه‌ها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابت‌های انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروه‌های سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله اما تلاش شده بازتاب ریشه‌های روان شناختی و احساس محرومیت نسبی شکل‌گرفته در جامعۀ ایرانی در شکل‌گیری موج حمایتی از دکتر روحانی مورد مطالعه قرار گیرد. به طور کلی در چشم انداز فردگرایانه و روان شناختی، شرایط تغییر وضع موجود را باید در تصورات و احساسات فردی که خود متأثر از تحولات اجتماعی است، جست وجو کرد. در این مقاله بر اساس الگوی نظری «تد رابرت گر» و در نظر گرفتن این پیش فرض که نارضایی اجتماعی و تلاش برای تغییر وضع موجود، ناشی از میزان و شدت احساس محرومیت نسبی در میان گروه‌های گوناگون هر جامعه است، زمینه‌های ایجاد محرومیت نسبی در جامعه از جمله ادراک و فهم نابرابری در دوران هشت ساله دولت‌های نهم و دهم مطالعه شده است. در نهایت این جمع بندی به دست آمده که چگونه عوامل گوناگونی همچون گسترش جامعه دانشگاهی و نارضایتی این گروه از عملکرد دولت، شکل‌گیری شکاف طبقاتی ناشی از اختلاف فاحش درآمد سرانه در میان طبقات گوناگون اجتماعی، افزایش تورم، فاصله میان درآمد و هزینه‌ها و بیکاری، بازتاب خود را در محرومیت نسبی جامعه، ایجاد سرخوردگی و در نهایت تلاشی عمومی برای تغییر وضع موجود و رأی دادن به بارزترین نامزد انتخاباتی منادی تغییر وضع موجود نشان داده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مطالعه و بررسی هم‌خوانی ساختاری در تحلیل رابطۀ ادبیات و فرهنگ سیاسی
    پژوهش سیاست نظری , العدد 20 , السنة 11 , پاییز-زمستان 1399
    تلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینه‌های متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیده‌های اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها می‌کوشند با بهره‌گیری از روش‌های علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندی‌های ت أکثر
    تلاش عالمان علوم اجتماعی در زمینه‌های متنوع و گسترده، معطوف به تحلیل و مطالعه و تبیین پدیده‌های اجتماعی است که بازتاب آنها به اشکال متفاوت در ساحات زندگی مردمان جوامع مختلف بازتاب داشته و دارد. آنها می‌کوشند با بهره‌گیری از روش‌های علمی و الگوهای تبیینی، صورت بندی‌های تحلیلی متفاوتی از پدیده‌های اجتماعی ارائه دهند و برای تبیین اندیشه‌ها، رفتارها و رویدادها در عرصه‌های گوناگون اجتماعی، پاسخ‌های مختلفی بیابند. تبیین در معنای وسیع واژه عبارت است از اینکه پدیده‌هایی که قبلاً به عنوان امور مستقل از هم شناخته شده بودند، در ارتباط با یکدیگر قرار داده شوند یا میان پدیده‌هایی که پیشتر مربوط به هم تلقی می‌شده‌اند، روابطی جدید درافکنده شود. الگوهای یادشده می‌تواند اعم از علی، کارکردی، ساختاری و الگوهای متفاوت دیگری باشد که عالمان علوم اجتماعی بسته به نوع نگرش و دیدگاه یا مکتب نظری مورد علاقه یا زمینه اجتماعی مورد تحقیق از آنها بهره می‌گیرند. در این مقاله تلاش می‌شود با مطالعۀ یکی از الگوهای یادشده و توضیح و بسط الگوی هم خوانی ساختاری و استفاده از آن، صورت بندی تحلیلی متفاوتی برای مطالعۀ فرهنگ سیاسی جوامع ارائه شود. این الگوی تحلیلی به ویژه در مطالعات تاریخی فرهنگ جوامع، کاربرد زیادی خواهد داشت؛ جایی که ادبیات به عنوان یکی از اصلی‌ترین مجاری و منابع شکل دهی به فرهنگ عمومی، نقش آفرین بوده است. تفاصيل المقالة