فهرس المقالات فریده  داودی مقدم


  • المقاله

    1 - قصة چهار مرغ خليل در متون تفسيري و عرفاني
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 5 , بهار-تابستان 1386
    دربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان مي‌دهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفته‌اند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار مي‌رود، تفسيري روحا أکثر
    دربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان مي‌دهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفته‌اند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار مي‌رود، تفسيري روحاني كرده‌ و گاه به آن جنبه‌اي كاملاً نمادين و تمثيلي بخشيده‌اند كه نظير اين تعابير در متون تفسيري غير عرفاني هم ديده مي‌شود. در اين تحقيق، اين قصه از متون مختلف تفسيري و عرفاني استخراج و وجوه افتراق و اشتراك آنها و ديدگاه‌هاي متفاوت مفسران عارف و غيرعارف دربارة آن بررسي و تحليل شده است. اين تحقيق نشان مي‌دهد برخي از مفسران قرآني در تفسير خويش تحت تأثير متون منثور صوفيه بوده‌اند. همچنين، نمايانگر توانايي، خلاقيت و تلاش عرفا، مفسران و شاعران در راه پروراندن معاني مختلف ملهم از قصه‌هاي رايج قرآني و افزودن نكات بديع و تأويل‌هاي زيبا و شورانگيز روحاني به اين قصه‌ها و روايات است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - ديدگاه‌هاي سنايي دربارة ابليس
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 14 , پاییز 1395
    در تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايش‌هايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كرده‌اند، مدافع او محسوب مي‌شوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروه‌اند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به ع أکثر
    در تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايش‌هايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كرده‌اند، مدافع او محسوب مي‌شوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروه‌اند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به عبادت عاشقانه و شهود عارفانه دور مي‌زند. سنايي غزنوي با غزل منتسب به وي با اين مطلع: با او دلم به مهر و مودت يگانـه بـود سميرغ عشق را دل من آشيانـه بـود ظاهراً در اين گروه از عرفا جاي مي‌گيرد. هدف اين پژوهش پاسخ به اين مسئله است كه با توجه به ديدگاه‌هاي غالب سنايي در آثارش دربارة ابليس، آيا واقعاً‌ مي‌توان او را در گروه عارفان ستايشگر ابليس جاي داد يا در صحت انتساب اين غزل به وي بايد شك و ترديد روا داشت؟ با جمع‌بندي رئوس مطالب و تحليل ابياتي كه سنايي در توصيف ابليس در حديقه، ديوان و مثنوي‌هاي خويش آورده است، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه مضمون اين غزل خارج از حوزة فكري، نوع نگرش و بينش عرفاني سنايي است؛ اما از آنجايي كه اين غزل تقريباً‌در همه نسخه‌هاي موجود در ديوان سنايي وجود دارد، نمي‌توان به صراحت نظر داد كه اين غزل از سنايي نيست و بهتر است در صحت انتساب آن به سنايي شك كرد. تفاصيل المقالة