پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
العدد0,السنة
17
,
پاییز
1398
این مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم أکثر
این مقاله، تأملی در مفهوم مقتضای حال در علم معانی، تبیین گسترۀ آن نزد بلاغیون متقدّم و بررسی نظرهای بلاغتپژوهان جدید دربارۀ گستردگی یا محدودیّت مفهوم حال است. هدف از این بررسی، پرداختن به پرسشهایی است که ضمن ایجاد زمینۀ تعامل میان اندیشههای زبانشناختی بلاغیون متقدّم و جدید در توجّه به عناصر فرامتنی، رویکرد متفاوت علم معانی را در پرداختن به این عناصر مورد توجه قرار میدهد؛ پرسشهایی مانند اینکه «حال» در علم معانی شامل چه عناصری است و آیا امکان مقایسه میان «مقتضای حال» و رویکردهای کاربردشناختی در زبان وجود دارد؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و پس از بیان نظرهای بلاغیون متقدّم و جدید دربارۀ مقتضای حال به این نتیجه میرسد که رویکرد متفاوت بلاغیون در توجّه به عناصر فرامتنی سخن، به دو دلیل توجّه به حال پیش از ایراد سخن و کارکرد بلاغی و زیباشناسی آن در علم معانی است.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.