فهرس المقالات الهام ایزدی


  • المقاله

    1 - کاربردی‌شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 58 , السنة 18 , پاییز 1399
    یکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتمان‎نماها هستند. گفتمان‎ نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه می‎کنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی‎ دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو ا أکثر
    یکی از فرایندهای تغییر زبانی، کاربردی شدگی است و از جمله محصولات این فرایند، گفتمان‎نماها هستند. گفتمان‎ نماها عناصر زبانی هستند که کلام را یکپارچه می‎کنند و به گفتمان اجازۀ انحراف از مسیر اصلی خود را نمی‎ دهند. هدف این مقاله، بررسی کاربردی شدگی فعل «گفتن» در فارسی نو است. به منظور بررسی دقیق تر، فارسی نو را به دو دورۀ مجزا تقسیم کرده‎ ایم؛ فارسی نو متقدم (از قرن چهارم تا اواخر هفتم) و فارسی معاصر. در فارسی نو متقدم، فعل «گفتن» در مقام فعل اصلی واژگانی در معناهای «بیان کردن» و «نامیدن» کاربرد داشته است و بیان‎کنندۀ مفهوم وجهیت استقرایی نیز بوده و در ساخت های غیرشخصی شرکت می کرده است. این جزء زبانی در فارسی معاصر با حفظ نقش‌‎های قبلی از رهگذر فرایند کاربردی‎‌شدگی به گفتمان‎ نما تبدیل شده است. در این نقش متأخر، فعل «گفتن» به صورت های «می گم» و «بگو» درآمده است و نقش‌ های «شروع گفتمان»، «تغییر موضوع» و «اشاره به اطلاعات جدید در گفتمان» را بر عهده دارد. بسامد وقوع گفتمان‎ نمای «می‎گم» بیشتر از گفتمان‌‌نمای «بگو» است. داده های این پژوهش، مستخرج از کتاب ‌های نگاشته‌شده به زبان فارسی نو متقدم، اینترنت و فیلم های تلویزیونی است. از آن جا که گفتمان نماها بیشتر در گونۀ گفتاری یافت می شوند، در فارسی معاصر برای بررسی نقش متأخر گفتمان نمایی «گفتن» فیلم‌های تلویزیونی برگزیده شدند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیلی پیکره‌بنیاد بر سیر تحول مفهوم «ادب» در جامعۀ فارسی‌زبان ایران (1350-1390)
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 68 , السنة 21 , بهار 1402
    یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه أکثر
    یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل می‌دهد، با گذر زمان دچار تغییر می¬شود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی می¬پردازیم و سعی می¬کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسی¬زبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده می¬کند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کرده¬است؟» یا به¬ عبارتی «آیا جامعۀ فارسی¬زبان باادب¬تر شده¬است؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادب¬تر شده¬است یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به ‌بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشته¬است. به ‌منظور بررسی این مهم، به¬مطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعاره¬های مفهوم، مجاز، دشواژه¬ها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه می¬تواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب می¬توان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلم¬های سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامه¬ها و مجلات) و ترانه¬ها. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که مظاهر بی¬ادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است. تفاصيل المقالة