پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
العدد0,السنة
13
,
زمستان
1394
زاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و أکثر
زاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و در به كارگيري زاويهديد شگرد و مهارت خاصي دارد، به طوری که با هر زاويه ديد و چرخش آن به معناآفريني جديد و صورتي نو در داستان میپردازد. در اين مقاله ابتدا زاويهديد و انواع آن معرفی می شود. سپس به عنوان نمونۀ زوایه دید، سه داستان «استخري پر از كابوس»، «روز اسب ريزي» و «دوباره از همان خیابانها» از دو مجموعه آثار نجدی که زاویه دید در آنها نقش برجسته و تأثیرگذاری در ساختار و رسیدن به هدف و معنا و مفهوم دارد، تحلیل و بررسی ميشود. نجدی در داستان اوّل، زاویه دید سوم شخص نامحدود سنتی را به مدرن تبدیل نموده است. در داستان دوم، نویسنده با چرخش های متناوب، زاویه دید اول و دوم شخص دو دنیای متفاوت را در یک دنیای کلی نشان می دهد. در داستان سوم با چرخش زاويه ديد سوم شخص به اول شخص و به سبب زنده شدن شخصیت داستان و اعتراضش به نويسنده، نظریۀ «مرگ مؤلف و عدم قطعیت» وجود دارد. در مجموع زاویه دید در هر سه داستان دچار دگرگونی شده است و باعث آشناییزدایی میشود که کاری فرمالیستی است و محتوا در آنها ارزش دست دوم دارد. این مقاله به بررسی همین دگرگونیهای ساختاری در سه داستان یادشده می پردازد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.