فهرس المقالات محمود  طاووسی


  • المقاله

    1 - داستان‌گوييِ نمايشي در ايران
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 4 , بهار-تابستان 1385
    هر چند داستان‌گوييِ نمايشي در سرزمين‌ها و زمان‌هاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسان‌هاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستان‌گويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره مي‌گرفتند. این نوع داستان گویی در أکثر
    هر چند داستان‌گوييِ نمايشي در سرزمين‌ها و زمان‌هاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسان‌هاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستان‌گويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره مي‌گرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخي ویژگی‌های خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دورة اسلامي به سبب محدوديت‌هايي كه در پی تفسير آموزه‌هاي ديني برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستان‌گوييِ نمايشي به روايتي محدود شد كه غالباً يك نفره انجام مي‌گرفت و آن را «نقالي» مي‌خواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تأثیر گذاشت. با عزاداري‌ گسترده و نمايش‌گرایانه‌اي كه در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمايش مصائب (تعزيه / شبيه‌خواني) منجر گشت، زمينة اجتماعي مساعدي براي نمايش دادن و تجسم بخشيدن داستان‌هاي حماسي و مذهبي فراهم آمد و ميراث داستان‌گويي نمايشي نقالان، اين تحول را به کمال رسانيد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مباني و ساختار رئاليسم در ادبيات داستاني
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 4 , بهار-تابستان 1385
    رئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزده أکثر
    رئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در ديگر كشورها مكتب و جنبشي پديد آمد كه در پي تثبيت اصول و مباني رئاليسم بود. نويسنده رئاليست در قلمرو ادبيات داستاني همواره با ترفندهاي روان‌شناختي مجاب كننده اي، انگيزه هاي دروني و بيروني كنش شخصيت‌هاي داستان را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي به تصوير مي كشد. در اين پژوهش پس از توضيح و تبيين رئاليسم، چه در مفهوم عامّ آن، و چه به مثابه مكتبي معروف در سدة نوزدهم، مباني و ساختار رئاليسم و انواع مهمّ آن در ادبيات داستاني نقد و بررسي شده است. تفاصيل المقالة