فهرس المقالات علی محمدی


  • المقاله

    1 - بررسی و تحلیل آرایة نماد در سروده‌هاي قيصر امين‌پور
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 9 , پاییز 1390
    در سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادها أکثر
    در سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادهای او و دیگران اشتراکاتی می توان يافت. نمادهای دیگری که در سروده های امین پور قابل توجه هستند، نمادهای ابداعی یا نمادهایی هستند که پیش از قیصر در شعر فارسی دیده نمی‌شوند. درست است که در این مورد می توان امین پور را نوآور ساخت های نمادین دانست؛ اما نباید فراموش کرد که خاستگاه هر دو نوع نماد به کار رفته؛ طبیعت، باورها و اعتقادات مذهبی و ملی او است. برخی از نتایجی که نویسندگان این مقاله با بررسی نماد در سروده های امین پور به آنها دست یافته اند؛ عبارت است از: 1. خاستگاه بیشتر نمادهای امین پور دین و مذهب است. 2. دفتر شعری «تنفس صبح» بیشترین نماد را در خود جا داده است. 3. لاله، رنگ های زرد، سرخ، سبز، کال و... در سروده های او دارای معنای نمادین هستند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی انتقادی معنا و اندیشه‌های بیدل در آیینه‌‌ی یک غزل
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 7 , پاییز 1388
    آوازه و بزرگی بیدل تنها به شيوه‌ي بيان و پیچ و خم‌هاي زبانی او ختم نمی‌شود، بلكه برخی از شکوه و جلال و جذابیت شعر او به اندیشه‌اش مربوط است که به مثابه‌ی زبانش پر رمز و راز است. اگر بپذیریم که در حوزه‌ی معنا و اندیشه‌ی بیدل نیز برجستگی و خصوصیت‌های سبکی هست، می‌توان پرس أکثر
    آوازه و بزرگی بیدل تنها به شيوه‌ي بيان و پیچ و خم‌هاي زبانی او ختم نمی‌شود، بلكه برخی از شکوه و جلال و جذابیت شعر او به اندیشه‌اش مربوط است که به مثابه‌ی زبانش پر رمز و راز است. اگر بپذیریم که در حوزه‌ی معنا و اندیشه‌ی بیدل نیز برجستگی و خصوصیت‌های سبکی هست، می‌توان پرسید که این دگرگونی‌ها در قالب غزل چگونه خود را نشان داده است؟ اگر غزل، آیینه‌ی تغزل و سخنان غنایی است، عشق و اندیشه در آن چگونه با هم گره خورده است؟ آیا از نظر اندیشه می‌توان غزل بیدل را نوعی غزل خاص نامید؟ در این مقاله با طرح یکی از غزل‌های پرآوازه‌ی بیدل، به نقد اندیشه‌های مندرج در اين غزل پرداخته‌ایم. حاصل این پردازش نیز این است که چنان که شعر سبک هندی در قالب گفتار و فرم متحول و دگرگون شده است، از جهت اندیشه و فکر نیز این تحول در نمونه‌های بارز شعر سبک هندی که سروده‌های بیدل یکی از نمایندگان پرآوازه‌ی آن است، دیده می‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیل و بررسی «قتل ادیب صابر» با تکیه بر گزارش‌های تاریخی و مستندات سروده‌های او
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 16 , زمستان 1397
    کهن‌ترین‌تذکره‌ها، جنگ‌ها و تاریخ‌هایی که از شاعران و حادثه‌های روزگار سنجر و اتسز خوارزمشاه سخن به میان آورده و یادی از ادیب ‌صابر ترمذی کرده‌اند، بیشتر در این سخن هم‌نظرند که اتسز، دومین پادشاه خوارزم، این شاعر بزرگ را به سبب سخن‌چینی و جاسوسی در رودخانه جیحون غرق‌ کر أکثر
    کهن‌ترین‌تذکره‌ها، جنگ‌ها و تاریخ‌هایی که از شاعران و حادثه‌های روزگار سنجر و اتسز خوارزمشاه سخن به میان آورده و یادی از ادیب ‌صابر ترمذی کرده‌اند، بیشتر در این سخن هم‌نظرند که اتسز، دومین پادشاه خوارزم، این شاعر بزرگ را به سبب سخن‌چینی و جاسوسی در رودخانه جیحون غرق‌ کرده‌ است. برخی از صابرپژوهان معاصر، تنها به سبب اینکه او در شعرش از پیری سخن ‌گفته‌، در ‌گزارش قتل، تردید روا داشته‌‌اند. تنها سبب در این تردید، به سخنان شاعر در قصیده‌ها و قطعه‌هایش بازمی‌گردد که او از دوران کهولت و پیری سخن ‌گفته و این نکته بیانگر این واقعیت است که صابر یا به دست خوارزمشاه به قتل نرسیده، یا اگر رسیده، دست کم در دوران جوانی و فعالیت‌های اداری و دیوانی نبوده است. در حالی که اگر کسی به طور دقیق و یا به طور کامل همه سروده‌های این شاعر بزرگ را خوانده‌ باشد، نشانه‌‌هایی ورای نشانه پیری وجود ‌دارد که به ما می‌گوید که صابر به دست اتسز خوارزمشاه کشته ‌نشده و به احتمال بسیار به مرگ طبیعی و در سال‌های کهولت و پیری مرده است. این مقاله با نگاهی گذرا به روزگار ادیب صابر، سلجوقیان و ممدوحان او، با توجه به گزاره‌های مستندی که در سروده‌های او به گونه‌ای شفاف آمده، این فرض را به اثبات می‌رساند که مسئله کشته ‌شدن ادیب صابر به دست اتسز خوارزمشاه، یک سوء تفاهم تاریخی بوده که از زبانی به زبان دیگر شیوع یافته و برای برخی از صابرپژوهان، چنان ‌مرگی مسلم پنداشته ‌شده است. تفاصيل المقالة