فهرس المقالات مهدي  زماني


  • المقاله

    1 - جايگاه لوح و قلم در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي و عطار نيشابوري
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 10 , تابستان 1391
    در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار مي‌گردد. ابن‌عربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح أکثر
    در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار مي‌گردد. ابن‌عربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح و قلم را در تجلي صفات علم و اراده الهي روشن سازد. او در اين راه، آيات قرآن را بر اساس شهود و مباني عرفاني تفسير مي‌كند، اما افزون بر اين، آنها را با اصول و قواعد حكمي و نيز طبيعيات قديم تطبيق مي‌نمايد؛ کوششی كه برخي از حكيمان مسلمان در تبيين نظريه فيض انجام داده‌اند. عطار نيشابوري در نقطه اوج تبيين جهان‌شناسي خود در «مصيبت‌نامه» لوح و قلم را به ترتيب مظهر صفات علم و قدرتِ «جان» معرفي مي‌كند و اصل «جان» را نور مصطفي يا حقيقت انسان كامل مي‌بيند. او نيز در توصيف‌ها و تمثيل‌هاي خود درباره لوح و قلم هم به اصول عقلی حكمت و هم به مباني هيئت قديم يا نظرية افلاك نه‌گانه نظر دارد. توضیح مبانی و بيان نقاط اشتراك و تفاوت اين دو عارف برجستة مسلمان از جمله نتايج اين مقاله است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - رويکردهاي کلامي، فلسفي و عرفاني به حديث عماء
    تاریخ فلسفه , العدد 13 , السنة 4 , تابستان 1392
    در حديث مشهوري از پيامبراكرم(ص) نقل شده که پروردگار پيش از آفرينش خلق در «عماء» بود. سند و محتواي اين حديث مورد اظهار نظرهاي گوناگون و متعارضي قرار گرفته است و متکلمان، عارفان، حکيمان و مفسران مسلمان براساس مباني خويش به آن توجه نموده و در نظام فکري خويش از آن بهره برده أکثر
    در حديث مشهوري از پيامبراكرم(ص) نقل شده که پروردگار پيش از آفرينش خلق در «عماء» بود. سند و محتواي اين حديث مورد اظهار نظرهاي گوناگون و متعارضي قرار گرفته است و متکلمان، عارفان، حکيمان و مفسران مسلمان براساس مباني خويش به آن توجه نموده و در نظام فکري خويش از آن بهره برده‌اند. متکلمان براساس ديدگاههاي تنزيهي و تشبيهي خود به تأويل حديث پرداخته و آن را مورد پذيرش يا رد قرارداده‌اند. برخي از عارفان مسلمان «عماء» را اشاره به مرتبه احديت و ديگران آن را حاکي از مرتبه واحديت دانسته‌اند. آنان عماء را با «نَفَس رحماني»، «حق مخلوق به»، «خيال مطلق» و «جوهر عالم» تطبيق نموده و براي آن جايگاهي رفيع درنظر گرفته‌اند. ملاصدرا در حکمت متعاليه خويش عماء را با «وجود منبسط»، «أحديه‌الجمع» و «حقيقة‌الحقايق» تطبيق نموده و با تأويل حديث به اخذ نتايجي در باب احاطه وجود الهي بر همه مکانها و زمانها ميپردازد و تلاش ميکند تا ميان تشبيه و تنزيه جمع کند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - نقش ساحات احساسي و اراديِ ايمان در پيوند دو سويه آن با فعل اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
    خردنامه صدرا , العدد 101 , السنة 26 , پاییز 1399
    ايمان حقيقتي است كه افزون بر شناخت، احساس و اراده انسان را نيز دربرميگيرد و بهمين دليل انديشمندان با تأكيد بر يكي از اين ساحتها، ديدگاههاي متفاوت شناخت‌گروانه، احساس‌گروانه و اراده‌گروانه ارائه نموده‌اند. نحوة پيوند ايمان با عمل نيز از مسائل كهن در باب ايمان است كه معرك أکثر
    ايمان حقيقتي است كه افزون بر شناخت، احساس و اراده انسان را نيز دربرميگيرد و بهمين دليل انديشمندان با تأكيد بر يكي از اين ساحتها، ديدگاههاي متفاوت شناخت‌گروانه، احساس‌گروانه و اراده‌گروانه ارائه نموده‌اند. نحوة پيوند ايمان با عمل نيز از مسائل كهن در باب ايمان است كه معركه‌يي از آراء گوناگون را در پي داشته است. در اين نوشتار با روش توصيفي ـ تحليلي، برداشت ملاصدرا در اين موضوع تبيين و تحليل ميگردد. غالباً ديدگاه ملاصدرا در باب ماهيت ايمان را يگانه‌انگاري ايمان و شناخت معرفي ميكنند اما از ديدگاه وي ايمان معرفتي قلبي است كه افزون بر شناخت، احساس و ارادة آدمي را نيز دربرميگيرد. تأكيد ملاصدرا بر نقش عشق مؤمنانه در ساحت احساس و نيز اخلاص ايماني در ساحت اراده، موجب گرديده تا بتوان تبيين قابل قبولي از نحوة پيوند ايمان و عمل در چارچوب انديشة وي، ارائه نمود. بدينسان، ايمان از طريق گسترة خود در ساحت احساس و اراده (عشق و اخلاص)، به عمل اخلاقي منجر ميشود و متقابلاً از همين دريچه‌ها، از آن تأثير ميپذيرد. بنابرين با وساطتِ ساحت احساس و اراده، ميان معرفت و فعل اخلاقي رابطه‌يي دو سويه برقرار ميشود؛ از سويي ايمان انجام فعل اخلاقي را تضمين ميكند و از سوي ديگر، انجام فعل اخلاقي باعث تقويت ايمان ميشود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - علل عدم التزام اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا (ضعف باور، بیرغبتی و ضعف اراده)
    خردنامه صدرا , العدد 108 , السنة 27 , تابستان 1401
    از منظر حکمت متعالیه معرفت، محبت، عشق، میل و اراده نیز همانند وجود، دارای مراتب متفاوتند و درجه‌يي از آنها در همة موجودات، ازجمله در مبادی فعل اختیاری آدمی (با درجات متفاوت) یافت میشوند. در اين ساختار، عدم التزام اخلاقی حاصل یکی از این عوامل سه‌گانه است: 1) ضعف باور اخل أکثر
    از منظر حکمت متعالیه معرفت، محبت، عشق، میل و اراده نیز همانند وجود، دارای مراتب متفاوتند و درجه‌يي از آنها در همة موجودات، ازجمله در مبادی فعل اختیاری آدمی (با درجات متفاوت) یافت میشوند. در اين ساختار، عدم التزام اخلاقی حاصل یکی از این عوامل سه‌گانه است: 1) ضعف باور اخلاقی (فقدان یقيین کامل و همچنین غفلت از باورهای موجود)، 2) ضعف رغبت (غلبة امیال و قوای شهوی و غضبی بر شوق عقلانی و اخلاقی) و 3) ضعف اراده (ضعف در جزم نیت و کنار زدن موانع انجام فعل). بدین ترتيب التزام اخلاقی با 1) ارتقاي باور به مرتبة یقين و تذکر، 2) اشتداد شوق به مرحلة رغبت و بهجت عقلانی و 3) تأکيد قدرت اراده به مرتبة تصمیم و عزم، محقق میگردد. با در نظر گرفتن این ساختار اشتدادی در مبادی فعل اختیاری، در صورت ارتقاي مرتبه و قوت مراحل سه گانة باور، شوق و اراده، نسبت میان آنها با یکدیگر و نیز با تحقق فعل، وثیقتر شده و به وجوب نزدیکتر میشود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - درونگرایی اشتدادی و انگیزش اخلاقی در فلسفة عمل از دیدگاه ملاصدرا
    خردنامه صدرا , العدد 110 , السنة 28 , زمستان 1401
    این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیز أکثر
    این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا دربارة انگیزش اخلاقی پرداخته است. ملاصدرا در آثار خویش، برای مبدأ انگیزشی انسان برای انجام فعل، دو نوع تبیین ارائه داده است: تبیین ماهوی و تبیین اشتدادی. او در تبیین ماهوی هماهنگ با فیلسوفان پیش از خود، گاه انگیزش را به حلقة اول از مبادی صدور فعل یعنی شناخت و تصور (داعی) نسبت داده، اما در بیشتر موارد عامل اصلی انگیزش را به حلقة دوم یعنی شوق مربوط میداند. شوق پس از ادراک (تصور و تصدیق) و پیش از اراده (اجماع و عزم)، حالتی انگیزشی در فاعل ایجاد میکند. بر اساس این تبیین، ممکن است فاعل، خوبیِ فعل را درک و تصدیق کند اما نسبت به آن شوق نداشته باشد و نیز احتمال دارد امری را که نسبت به آن شوق دارد، اراده نکند و بنابرین میان این سه مرحله رابطه‌يی امکانی تصویر میشود. بر اساس تبیین وجودی و اشتدادی، میان ادراک، شوق و اراده پیوندی عمیق و ذاتی وجود دارد که از آن میتوان به «درونگرایی اشتدادی» تعبیر نمود. اعتقاد ملاصدرا به 1) سریان علم، شوق و اراده در سراسر وجود، 2) هویت واحد نفس و وحدت قوا و افعال و 3) نقش دوگانة شناختی ـ انگیزشی عقل عملی، دلايلی است که میتواند به تبیین این نوع از درونگرایی در دیدگاه او کمک نماید. تفاصيل المقالة