المقاله
2 -
حسآمیزی: سرشت و ماهیت
پژوهش زبان و ادبیات فارسی
,
العدد 0
,
السنة
8
,
زمستان
1389
این پژوهش تلاش میکند حسآمیزی را بر بنیان نگاهیشناختی به ساختار زبان، مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد. بنیان نظری این تحقیق بر نظریات جوزف استرن، معناشناس؛ استفان اولمان، زبانشناس و آزگود دانشمند روانشناس استوار شده است. نویسنده از این رهگذر تلاش میکند تا ماهیت این ع
أکثر
این پژوهش تلاش میکند حسآمیزی را بر بنیان نگاهیشناختی به ساختار زبان، مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد. بنیان نظری این تحقیق بر نظریات جوزف استرن، معناشناس؛ استفان اولمان، زبانشناس و آزگود دانشمند روانشناس استوار شده است. نویسنده از این رهگذر تلاش میکند تا ماهیت این عنصر زبانی را از استعاره تبیین و بر فرایندهای ادراکی و تأثیرات عاطفی و ذهنی گوینده هنگام کاربرد حسآمیزی تأکید کند. از این رو پس از طرح و تشریح فرایند شکلگیری حسآمیزی، آن را به عنوان یک مقولة ادراکی و عصبشناختی مورد بررسی قرار داده، ساخت و ساختار حسآمیزی را با ذکر نمونههایی از ادب فارسی تشریح میکند. آنگاه پدیدة حسآمیزی در هنر و پدیدههای زبانی (شعر و نثر) مورد بازکاوی قرار میگیرد. دستاورد علمی، پژوهش حاکیازاین مطلب است که حسآمیزی به لحاظ ماهیت، استعارهای است که در آن از یک مقولة ادراکی به مقولة ادراکی دیگر نوعی انتقال معنی، بربنیان تشابه و تداخل دیده میشود. این مسئله ریشه در ساختار استعاری و نظام گزینشی تفکر انسان دارد. همین امر سبب میشود که حسآمیزی در شاخههای گوناگون هنر از جمله سینما، نقاشی و موسیقی فراوان به کار گرفته شود. مکتبهای ادبی نیز به حسب ایدئولوژی و تفکر گروهی خود، از حسآمیزی نه فقط برای تصویرآفرینی، بلکه برای انتقال معنی و تأثیر ادراکی بر مخاطب به گونههای متفاوتی بهره میگیرند.
تفاصيل المقالة