فصلنامه زمین شناسی ایران
,
العدد53,السنة
14
,
بهار
1399
تحلیل مورفوتکتونیکی با کمک شاخصهای ژئومورفیک بهعنوان ابزاري براي مشخص نمودن ساختارهاي جديد و فعال متاثر از حركات تكتونيكي در نواحی ویژه میباشند. این تحلیل در بخشی از محدودهی گسل درود با استفاده از شاخصهایی مانند سينوسي جبههي كوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهناي كف دره ب أکثر
تحلیل مورفوتکتونیکی با کمک شاخصهای ژئومورفیک بهعنوان ابزاري براي مشخص نمودن ساختارهاي جديد و فعال متاثر از حركات تكتونيكي در نواحی ویژه میباشند. این تحلیل در بخشی از محدودهی گسل درود با استفاده از شاخصهایی مانند سينوسي جبههي كوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهناي كف دره به ارتفاع آن (Vf)، عامل عدم تقارن حوضه (Af)، گراديان طولي رودخانه (Sl)، عامل تقارن توپوگرافي (T)، سينوسيته رودخانه (S)، عامل شكل حوضه، فرم حوضه، ضريب كشيدگي و نسبت كشيدگي حوضه و شاخص Bs همچنين شاخصهاي در ارتباط با مخروطافكنهها شامل: ميزان خميدگي مخروطافكنه β، ضريب مخروطگرايي و نيمرخهاي طولي، انجام شده است. ابزارهای این پژوهش شامل نقشههاي توپوگرافي، زمينشناسي، تصاوير ماهوارهاي و مدل رقومي ارتفاعي (DEM) و تصاوير سنجنده IRS منطقه و نرمافزارهای Gelobal Mapper و GIS میباشد. نتايج دادههاي حاصل از تحليلهاي توپوگرافي، شواهد زمينريخت ساختي حاصل از مشاهدات ميداني و مقادير بهدست آمده از شاخصهاي ژئومورفيک، همگي نشان از فعال بودن نوزمينساختي منطقه است. محدوده مورد مطالعه براساس طبقهبندي LAT در کلاس يك قرار ميگيرد که نشاندهنده فعاليتهاي زمينساختي شديد است. براساس نتايج بهدست آمده بخش شمالي گسل دورود نسبت به بخش جنوبي از نظر حركات نوزمينساختي فعالتر ميباشد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.