فصلنامه زمین شناسی ایران
,
العدد37,السنة
10
,
بهار
1395
اثر سطحی گسلها در پهنه انتهای گسلی قوزلو، واقع در انتهای جنوب شرقی قطعهای از گسل شمال تبریز که به پهنه تغییر شکل بزقوش منتهی میگردد، نشان از تشکیل یک ساختار دماسبی است. هر چند که در مورد نوع این ساختار دماسبی و یا الگوی تغییر شکل آن اطلاعاتی در دست نیست. در أکثر
اثر سطحی گسلها در پهنه انتهای گسلی قوزلو، واقع در انتهای جنوب شرقی قطعهای از گسل شمال تبریز که به پهنه تغییر شکل بزقوش منتهی میگردد، نشان از تشکیل یک ساختار دماسبی است. هر چند که در مورد نوع این ساختار دماسبی و یا الگوی تغییر شکل آن اطلاعاتی در دست نیست. در این راستا بررسیهای مربوط به توپوگرافی (مطالعه تغییرات نسبی ارتفاع در دو مقیاس در پهنههای حائل کل پهنه تغییر شکل و پهنههای اطراف آبراهههای جاری درون پهنه)، شیب سطح، شاخص عدم تقارن و اطلاعات زمینشناسی نشان میدهد که: 1) پهنه انتهای گسلی از نوع ساختار دماسبی انقباضی است. 2) درون پهنه انتهای گسلی رژیم زمینساختی از نوع فشارشی حاکم بوده و روند حداکثر فشارش N20W-S20E است. 3) در درون پهنه انتهای گسلی در طول دو آبراهه، دو پهنه گسلی متفاوت با حداکثر و حداقل فعالیت زمینساختی شناسایی گردید. 4) در داخل پهنههای گسلی مرتبط با آبراههها مولفه شیبلغز کلی از نوع معکوس یا رانده است. این نتایج اطلاعات مهمی در باره زمینساخت پهنه انتهای گسلی قوزلو فراهم کرده و دانش ما در مورد تغییر شکل درون پهنه گسلی شمال تبریز را بهبود میبخشد. این بررسی همچنین اهمیت کاربرد پروفیلهای حائلدار طولی آبراههها جهت حصول مستقیم دادههای زمینساختی از توپوگرافی را نشان میدهد.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.