بررسی و تحلیل رمان «هیس» با توجّه به مؤلّفههای وجودشناسانۀ پُست مدرن
الموضوعات :مهدی خادمی کولایی 1 , غلامحسین ملّازاده 2
1 - دانشگاه پیام نور
2 -
الکلمات المفتاحية: رمان پستمدرن مؤلفههای وجودشناسانه مرگ مؤلّف رولان بارت هیس,
ملخص المقالة :
تحوّلات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریههای متنوّع ادبی در این زمانۀ دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستاننویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایتهایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوۀ رواییِ مرگ مؤلّف در رمان «هیس» از محمّدرضا کاتب، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشمپوشیناپذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای این نوع از خوانشِ خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جستار برآنند تا استفاده از شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار بهکارگیری سایر فنون فرانوگرایانه، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشمگیری بهره جسته و از این نظر موفق به عرضۀ اثری شاخص به جامعۀ ادبی شده است. کاتب، شاخصۀ مرگ مؤلّف را عمداً با شکل های گوناگون آن در جای جای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادیِ عملِ اشخاص داستان، فضاهای مناسب را نیز برای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صداها در اثر او طنین رساتری داشته باشد.