ظهور پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری؛ وجه تمایز دانشگاه سنتی و مدرن
الموضوعات :
1 - دانشگاه آزاد گرمسار
2 -
الکلمات المفتاحية: مراکز رشد, پارک های علم و فناوری, کارآفرینی, توسعه دانش محور,
ملخص المقالة :
تحولات اخیر جامعه بشری در عصر فراصنعتی، جوامع و سازمان ها را ناگزیر از تأکید بر توسعه دانش، فناوری، نوآوری و کارآفرینی و همچنین انعطاف پذیری و سازگاری حداکثری در ارتباط با پیچیدگی های محیطی نموده است. به عبارت دیگر، بشر در نخستین دهه از هزاره سوم میلادی با گذر از اقتصاد جهانی و تحولات عظیم صنعتی و تکنولوژیکی، گام در عصری نهاده که دانش، محور اساسی تمامی حوزه ها و عرصه ها قرار گرفته است. در این عصر که به تعبیری عصر کارآفرینی نامگذاری شده است، دانش، فناوری و نوآوری مبنای توسعه تمامی جوامع محسوب می گردد. چراکه کارآفرینی به مثابه مهمترین سلاح پیشرفت علمی و اقتصادی کشورهای توسعه یافته، قادر است موجبات اشتغال زایی، افزایش بهره وری، توسعه اقتصادی و ارتقاء رفاه اجتماعی را در کشورهایی نظیر کشور عزیزمان ایران فراهم نماید. یکی از الزامات دستیابی به توسعه علمی و فناوری، ایجاد درک صحیح و مشترک از ضرورت و اهمیت دانش، فناوری و نوآوری در جامعه از طریق بسیج ملی منابع و امکانات و ایجاد نظام جامع علم و فناوری در کشور است که لازمه آن ارتقای جایگاه بنگاه های کوچک و متوسط در قالب مجموعه های جدیدی تحت عنوان پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمایت کننده از آنان خواهد بود.طی دهه های اخیر، ظهور پدیده پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری در بسیاری کشورها توانسته است تأثیرات شگرفی در دستیابی به توسعه دانش محور و همچنین تقویت تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت برجای گذارد. لذا با عنایت به این موضوع، در مقاله حاضر، ابتدا به بیان تعریف پارک ها و مراکز رشد پرداخته و سپس بررسی وضعیت موجود و پیشینه پارک ها و مراکز رشد فناوری در جهان و سابقه آن در آسیا، ایران مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت عوامل موثر بر اثربخشی پارک ها و مراکز رشد ارائه شده است.
ظهور پارکها و مراکز رشد علم و فناوری؛ وجه تمایز دانشگاه
سنتی و مدرن
*هدی سادات محسنی **حمید شفیع زاده
*استادیار، دانشگاه الزهرا، تهران
**استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرمسار، گرمسار
تاریخ دریافت: 26/6/1393 تاریخ پذیرش:18/11/1393
چکیده
تحولات اخیر جامعه بشری در عصر فراصنعتی، جوامع و سازمانها را ناگزیر از تأکید بر توسعه دانش، فناوری، نوآوری و کارآفرینی و همچنین انعطافپذیری و سازگاری حداکثری در ارتباط با پیچیدگیهای محیطی نموده است. يکی از الزامات دستيابی به توسعه علمی و فناوري، ايجاد درك صحيح و مشترك از ضرورت و اهميت دانش، فناوری و نوآوری در جامعه از طريق بسيج ملي منابع و امکانات و ايجاد نظام جامع علم و فناوري در کشور است كه لازمه آن ارتقای جايگاه بنگاههای کوچک و متوسط در قالب مجموعههای جديدی تحت عنوان پارکها و مراکز رشد علم و فناوری مبتنی بر دانش و فناوری و مراکز حمايت کننده از آنان خواهد بود. طی دهههای اخیر، ظهور پدیده پارکها و مراکز رشد علم و فناوری در بسیاری کشورها توانسته است تأثیرات شگرفی در دستيابی به توسعه دانشمحور و همچنین تقویت تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت برجای گذارد. لذا با عنایت به این موضوع، در مقاله حاضر، ابتدا به بیان تعریف پارکها و مراکز رشد پرداخته شده و سپس بررسی وضعیت موجود و پیشینه پاركها و مراکز رشد فناوري در جهان و سابقه آن در جهان و ایران مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت عوامل مؤثر بر اثربخشی پارکها و مراکز رشد ارائه شده است.
واژه های کلیدی: مراکز رشد، پارک های علم و فناوری، کارآفرینی، توسعه دانش محور
مقدمه: امروزه، اقتصاد و توسعه مبتنی بر دانش به عنوان رويکرد اساسی توسعه در اغلب کشورها از جمله کشور ما مد نظر قرار گرفته است. دانش، فناوری و نوآوری و کارآفرینی به مثابه محورهای کليدی اين شکل از توسعه محسوب میشوند که تحقق موارد فوق در کشور و برقراری تعاملات و زنجيرههای ارتباطی ميان آنان، از جمله سياستهای کلان کشور در سالهای پيشرو محسوب میشود.
نویسنده عهده دار مکاتبات: حمید شفیع زاده shafizadeh11@gmail.com |
مبانی نظری
1-مفهوم رشد و مراکز رشد
اگر از نظر تاریخی یک تجزیه تحلیل از رشد و مراکز رشد داشته باشیم درخواهیم یافت که مفهوم رشد مراکز رشد از تأکید بر تسهیلات و امکانات فیزیکی صرف تغییر جهت داده و به سمت فرآیند توسعه کسب و کار که بر تجهیز تیمهاي کارآفرینی با دانش کسب و کار تأکید دارد تغییر کرده است که هدف این فرآیند تسهیل دستیابی به نیروي مناسب، اطلاعات و منابع دیگري که به فرهنگ کارآفرینی کمک کند میباشد[2]. آخرین تعریف از مرکز رشد توسط انجمن ملی مراکز رشد تجاري آمریکا(2009) شده است. طبق این تعریف رشد کسب و کار نوعی حمایت تجاري است که افزایش نرخ رشد و سرعت توسعه شرکتهاي نوپا را بوسیله بال و پر دادن به شرکتها توسط منابع و خدمات گوناگون فراهم میآورد. این خدمات معمولاً فرآیندي است که بوسیله مدیران مراکز رشد از طریق شبکهسازي در مراکز رشد فراهم میشود. هدف اصلی یک مرکز رشد حمایت موفقیتآمیز از شرکتهاي نوپا است طوريکه بتوانند در بازار رقابتی دوام آورده و روي پاي خود بایستند. این شرکتهاي رشد یافته اشتغالزایی نموده باعث شادابی و نشاط جامعه شده، فناوري جدیدي را تولید و تجاري کرده و اقتصاد محلی و ملی را تقویت میکنند. بنابراین یک مرکز رشد از طریق توزیع خدمات گوناگون و حمایت از شرکتهاي نوپا امکان بقاء و ماندگاري آنان را فراهم میآورد. همانطور که ذکر گردید تعاریف اخیر از مرکز رشد بیشتر از آنکه روي تسهیلات و تجهیزات تأکید کند بر روي فرآیند تأکید میکند[3].
2- مراکز رشد فناوري
مراکز رشد فناوري یکی از اشکال مراکز رشد دانشگاهی به شمار میآیند چون این مراکز بنا به ماهیتشان که همانا فناوريمحور هستند نیازمند خدمات گوناگونی می باشند که فقط دانشگاهها میتوانند این خدمات را ارائه نمایند[4].
شرکتهاي داراي فناوري برتر با یک سري بی ثباتی روبرو میشوند که با محیط علمی ارتباط تنگاتنگی دارد. آنها نیازهاي مالی سطح بالایی دارند و با مشکلاتی درباره شناسایی و تسخیر بازار اولیه روبرو هستند.
مراکز رشد فناوري به این جهت ایجاد شدهاند تا به کارآفرینان در مرحله ایجاد شرکتهاي نوپاي فناوري محور در زمینه اداره کردن آنها در محیط پیچیده کمک نمایند. این مراکز به خاطر نقش آنها در نوآوري و انتقال فناوري که منجر به موفقیت اقتصاد ملی به صورت پایدار میشود و به خاطر اینکه میتوانند به شرکتهاي نوپاي فناوري محور در جهت موفق شدن کمک نمایند مورد توجه قرار گرفتهاند[3].
ایجاد پاركهاي علمی اطراف مراکز تحقیقی و دانشگاهها یکی از راههاي جذاب براي مناطق، شهرها و مراکز محلی و دانشگاهها جهت رشد اقتصادي و بهبود مؤسسه میباشد. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در جستجوي سرمایهگذار نمیباشند تا بتوانند اختراعات دانش کاربردي خود را براي ایجاد درآمد بکارگیرند.
3-پارک علم و فناوری
در حقيقت، پاركهاي علم و فناوری مراکزی هستند كه شركتهاي جوان يا بخشهاي مستقل شده از شركتهاي بزرگ از طريق همكاري تنگاتنگ با يك دانشگاه يا مؤسسه تحقيقاتي مجاور خود، امر تحقيق و توسعه خود را پيش ميبرند و در آنان تا حدود زيادی امكان تكوين نمونههاي اوليه كالا(نه توليد انبوه) وجود دارد. به عبارت ديگر، پارکهای علم و فناوری تجميع بهينهای از شرکت ها و مؤسسات دانشبنيان هستند که به وسيله متخصصين حرفهای مديريت میشوند و هدف اساسی آنان، افزايش ثروت در جامعه از طريق ارتقاء فرهنگ نوآوری و رقابتپذيری در ميان کارآفرينان جوان، پژوهشگران و دانش آموختگان دانشگاهی است.
پارک علم و فناوری ضمن ايجاد فضای مناسب به منظور بهرهمندی بنگاههای کوچک و متوسط از قوانين حمايتي و خدمات پشتيباني متمركز، موجبات توسعه کارآفرينی و تجاریسازی نتايج تحقيقات دانشگاهی را از رهگذر همافزايی ناشی از مجاورت فيزيکی اين بنگاهها و نيز کاهش هزينههای سرمايهگذاری اوليه و هزينههای جاری، فراهم میسازند. در اینجا به تعریف انواع مراکز حمایتی از بنگاههای کوچک و متوسط در کشور که به طور عمده تحت نظارت وزارتین علوم تحقیقات و فناوری و صنایع و معادن است، پرداخته میشود.
الف) پارک علم و فناوری1: تجميع بهينهای از مؤسسات دانشبنيان است که به وسيله متخصصين حرفه ای مديريت می شود و هدف آن، افزايش ثروت در جامعه از طريق ارتقای فرهنگ نوآوری و رقابتپذيری در ميان کارآفرينان است.
ب) مرکز رشد علم و فناوری2: مكاني(فيزيکی يا مجازی) متشكل از يك يا چند مجموعه است كه واحدهاي فناوري نوپا نظير هستههاي فناوري دانشگاهي و بنگاههای کوچک و متوسط دانشبنيان به صورت موقت در آن مستقر و مجتمع ميشوند و از قوانين حمايتی و خدمات پشتيباني ويژه برخوردار ميگردند.
ج) خوشه صنعتی3: مجموعهای از بنگاههای کسب و کار است که در يک منطقه جغرافيايي و يک گرايش صنعتی متمرکز شده و با همکاری و تکميل فعاليتهای يکديگر به توليد و عرضه تعدادی کالا و خدمات میپردازند و از چالشها و فرصتهای مشترک برخوردارند.
د) شهرک صنعتی4: مکانی است دارای محدوده معين برای استقرار مجموعه ای از واحدهای صنعتی، فناوری وخدمات پشتيبانی که بخشی از امکانات زيربنايي و خدمات ضروری را با توجه به نوع و وسعت شهرک در اختيار آنان قرار میدهد.
ه) شهرک فناوری5: مکانی در شهرك صنعتي است جهت توسعه همکاری دانشگاه و صنعت و پاسخگويي به نيازهای تخصصی صنايع از طريق جلب مشارکت حداکثری دانشگاهيان با تأکيد بر مسئلهيابي و بهبود محصولات و خدمات موجود.
و) مرکز و مجتمع فناوری6: مركزي حمايتي و تأييد صلاحيت شده است که به عنوان منبع رشد و تأمين كسب و كار و نوآوري براي بنگاههاي كوچك و متوسط مبتنی بر فناوری عمل نموده و رهنمودهای جامعی را برای راهبری آنان ارائه مينمايد[5].
4-تاریخچه مراکز رشد در جهان
به منظور کمک به ایجاد و توسعه حرفههاي مورد نظر کارآفرینان، مراکز رشد یک محیط حمایتی را در اختیار ایشان قرار میدهند. با در اختیار قرار دادن خدمات در یک سیستم متمرکز و کاهش هزینههاي بالاسري از طریق بهرهبرداري مشترك از امکانات، مراکز رشد به طور مؤثري امید به حیات و رشد مؤسسات نوپا و کوچک را در دوره راهاندازی افزایش میدهند. این نقش حمایتی باعث شده است مراکز رشد در اغلب کشورها نقش مؤثري در اشتغال و تجاريسازي نتایج تحقیقات و رشد نوآوري ایفا کنند[6].
انجمن ملی مراکز رشد تجاري آمریکا7 رشد تجاري را عبارت از فرآیند پویا از توسعه سرمایهگذاري تجاري میداند. این واژه به یک فرآیند توسعه پویا که هدفش تشویق افراد به شروع کسب و کار مخصوص به خودشان و حمایت از شرکتهاي تازه تأسیس در توسعه محصولات نوآورانه میباشد برمیگردد. پس یک مرکز رشد واقعی فقط فضاي اداري نیست که در آن منشیها و ماشینهاي اداري وجود داشته باشد. علاوه بر این کمک ها، یک مرکز رشد باید خدماتی، نظیر خدمات مدیریتی، دسترسی به سرمایه به ویژه از طریق ارتباط سرمایههاي اولیه) دستورالعملهاي قانونی، دانش کاربردي و دسترسی به بازارهاي جدید) را ارائه نماید. پس هدف اصلی یک مرکز رشد عبارتست از ایجاد صنایع موفق که مرکز رشد را طوري ترك کنند که بتوانند از نظر مالی دوام یابند و به صورت معقولی روي پاي خودشان بایستدند میباشد. با این وجود یک مرکز رشد خوب داراي شمار زیادي کارآفرین جدید با پتانسیلهاي روبه رشد و نرخ گردش بهینه، شمار رشدیافتگانی که مرکز را ترك کنند و بتوانند دوام داشته باشند، تأثیرگذاري بر روي ادراکات کارآفرینان و خلق فرهنگ کارآفرینی، ارتباط قوي با صنعت و مراکز تحقیق و توسعه، دانشگاهها و سرانجام داراي ساختاري که دسترسی به بازار سرمایه را تسهیل کند میباشد[7]. همانطورکه اشاره شد ریشه مراکز رشد به عهد باستان بر میگردد ولی ایجاد مراکز رشد، به سبک و سیاق کنونی در دهه1950در باتویاي نیویورك در آمریکا بر میگردد.
5-تاریخچه پاركها و مراکز رشد در ایران
در طی سالهاي اخیر ایده ایجاد پاركها و مراکز رشد علوم و فناوري در بین سازمانهاي مختلف دولتی و غیردولتی مورد توجه قرار گرفته است.در آسیا همانند آمریکا و اروپا روند تأسیس پارك ها و مراکز رشد رو به افزایـش است. در اوایل دهـه 1970 اولین پارك به نـام شهرك علمی تسوکوبا8 درکشور ژاپن تأسیس شد. در اواسط دهه 1980 سایر کشورهاي آسیایی این تجربه ژاپنیها را تکرار کردند. طبق آمار بیش از 200 پارك در آسیا وجود داشته که اکثر آن در ژاپن و چین میباشد[8] .
تجربه شهرك علمی و تحقیقاتی اصفهان بین سالهاي 1379 تا 1381 در راهاندازي مرکز رشد غدیر به عنوان اولین قدم در راه ایجاد پاركهاي علمی، با استقبال نسبتاً خوبی از طرف وزارتخانهها و مدیران دولتی از جمله مسئولین محلی در استانهاي مختلف روبرو گردید. اولین اقدامات اجرایی براي توسعه پاركهاي علمی در سطح وزارت علوم، تحقیقات و فناوري در سال 1381انجام گرفت. با توجه به پتانسیلهاي موجود در سازمان پژوهشهاي علمی و صنعتی ایران و مشابهت ساختاري و مأموریتی این سازمان با پاركهاي علمی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوري نسبت به ایجاد 7 پارك جدید در استانهاي مختلف اقدام نمود. نکته مثبت این اقدام استفاده از امکانات موجود از قبیل ساختارهاي فیزیکی و تجهیزات تخصصی و همچنین نیروهاي متخصص و باتجربه براي ایجاد پاركهاي علمی میباشد. به عبارت دیگر چنان چه وزارت علوم، تحقیقات و فناوري بدون استفاده از امکانات سازمان پژوهشهاي علمی و صنعتی در استانها، قصد راهاندازی پاركهاي علمی جدید مینمود، فراهم نمودن امکانات و نیروي انسانی لازم براي این امر بسیار مشکل و احتمالاً راهاندازي پاركهاي علمی جدید را سالها با تأخیر روبرو میکرد. بررسی وضعیت فعلی پاركهاي جدید نشان میدهد که تلاش زیادي از طرف مسئولین این پاركها براي ایجاد تغییر و تحول در اهداف و مأموریتهاي گذشته سازمان انجام میگیرد. همزمان با شکلگیري 7 پارك علمی، کمیته تخصصی فناوري در وزارت علوم، تحقیقات و فناوري با ایجاد 4 مرکز رشد عمومی و پزشکی و 13 مرکز رشد در زمینه فناوري اطلاعات موافقت نمود و اعتبارات اولیه براي راهاندازي این مراکز در بودجههاي متمرکز سال 1381 در نظر گرفته شد. هر چند ایجاد و اداره پاركهای علم و فناوري توسط بخش خصوصی در دنیا پدیده نسبتاً جدیدي است و درصد پاركهاي علمی و خصوصی نسبت به پاركهاي ایجاد شده توسط سازمان هاي دولتی بسیار کمتر است، اما در کشور ما خوشبختانه بخش خصوصی نیز به جمع علاقهمندان ایجاد پاركهاي علمی پیوسته است. دریافت مجوز پارك فناوري دماوند توسط بخش خصوصی و اقدامات انجام گرفته توسط بخش خصوصی براي تأسیس پارك فناوري پردیس با حمایت دفتر فناوري هاي ریاست جمهوري و دانشگاه صنعتی شریف از جمله این فعالیت ها است. نکته مثبت در مورد فعالیت هاي فوق الذکر این است که علاقه و توجه مسئولین و مردم به پارك هاي علمی منجر به توسعه این پارك ها شده که درصورت هماهنگی و همکاري بین دستاندرکاران علاقمند و ایجاد یک هم افزایی مناسب، باعث توسعه فناوري و در نتیجه توسعه اقتصادي در مناطق مختلف خواهد شد. از طرف دیگر محدودیت منابع مالی و کمبود تجربه در مورد پاركهاي علمی در کشور و همچنین ایجاد جو رقابت ناسالم بین سازمانهاي دولتی ممکن است باعث کند شدن رشد و توسعه پاركهاي علم و فناوري گردد[9]. در حال حاضر شاید بتوان گفت که علاقهمندان اصلی براي ایجاد پارك هاي علم و فناوري در کشور عبارتند از: وزارت علوم، تحقیقات و فناوري، دانشگاهها، وزارت صنایع و معادن، وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، مجلس شوراي اسلامی، دفتر فناوري نهاد ریاست جمهوري و مسئولین تعدادي از استانها. در این مرحله از شروع فعالیتها در زمینه ایجاد پاركهاي علم و فناوري، ایجاد جو همکاري بین سازمانهاي علاقمند، تعریف جایگاه مناسب براي فعالیت سازمانهاي مختلف، ایجاد رقابت سالم و انتخاب راهبردهاي مناسب براي توسعه پاركهاي علم و فناوري بسیار حائز اهمیت است[10].
6-دسته بندي انواع مختلف مراکز رشد
شناسایی تفاوتهاي مراکز رشد با دیگر اشکال سازمان هاي حمایت از کسب و کار به تحقیقاتی منجر شد که هدفشان شناسایی انواع مختلف مراکز رشد میباشد آلبرت و گاینر(2001)، آلن9(1985) و لوتانا10(1988) مراکز رشد را به سه دسته تقسیم نمودندکه عبارتند از:
Ø مراکز رشد دولتی
Ø مراکز رشد خصوصی
Ø مراکز رشد دانشگاهی[11].
لالکاکا و بی شاپ (1996)11این خصوصیت را روشن کردند که کشورهاي مختلف بستگی به منابع موجود و برنامههاي اجتماعی، مراکز رشدشان متفاوت میباشد. این محققان تفاوت بین مراکز رشد کسب و کار در آمریکا، مراکز فناوري و نوآوري در آلمان، مراکز کسب و کار و نوآوري در لهستان و مراکز کسب و کار و نوآوري در اتحادیه اروپا را مشخص کردند. مسلم است که ساختارهاي رشد شدیداً به فرهنگ یک جامعه بستگی دارند و جاي تعجب نیست که در کانادا، فرانسه، ایتالیا، چین، و انگلیس، دستهبنديهاي متفاوتی از ساختار رشد به عمل آمده است. این دستهبنديها به این دلیل انجام شده تا چارچوبهاي مناسب فرهنگی براي بحث درباره ارزشیابی، بهترین عملکرد و تعیین نقش بخش دولتها ایجاد گردد.
لاتونا و لیتر، (1989) ویژگی برنامههاي رشد موفق را برنامه توسعه کارآفرینی، مرکز یاريرسانی به کسب و کار کوچک، دسترسی به منابع مالی و تسهیلات عنوان کردند. بعدها آلن و مک کلاسکی(1990) دریافتند که سابقه و اندازه تسهیلات در اشتغالزایی و رشد یافتگی 86شرکت نقش مؤثري دارند. در مطالعات هانسن و همکاران (2000) توانایی در ایجاد شبکهسازي به عنوان ویژگی بارز ارتباطات و کلید موفق بودن رشد به حساب آمد[11].
7-چارچوبهاي موجود براي سنجش اثربخشی مراکز رشد
پژوهشهایی که به طور مستقیم به سنجش اثربخشی مراکز رشد پرداختهاند بسیار اندك میباشند. به احتمال زیاد میتوان گفت که تحقیقات به عمل آمده درباره اثربخشی مراکز رشد نیز بسیار اندك میباشد و محدود به تحقیقات زیر است:
شرمن12 (1999) به بررسی اثربخشی برنامههاي رشد کسب و کار از دیدگاه شرکتهاي نوپا پرداخت. هدف این تحقیق پاسخ دادن به سؤالات زیر بود.
1. میانگین شغلهاي ایجاد شده توسط شرکت رشدیافته چقدر است؟
2. مقدار بازگشت سرمایه عمومی در برنامههاي رشد چقدر است و این مقدار براي هر شغل چقدر میباشد؟
3. میانگین فروش، سرمایهگذاري، سود و اختراع سالانه چقدر است؟[12].
دومین تحقیقی که مربوط به اثربخشی مراکز رشد میباشد توسط آکومک و تایماز13(2004) در کشور ترکیه بر روي شرکتهاي درون و بیرون از مراکز رشد انجام شد. این محققان دریافتند که شرکتهاي مستقر درون مراکز رشد از نظر رشد کارکنان مخصوصاً کارکنان تحقیق و توسعه و کارکنان محلی و رشد از شرکتهایی که بیرون از مراکز رشد بودند عملکرد بهتري داشتند[12].
چان و لو 14(2005) به سنجش برنامههاي مراکز رشد فناوري در پارك علمی پرداختند. هدف این افراد پاسخ به این سؤال بود که چگونه یک چارچوب براي سنجش عملکرد برنامه رشد از دیدگاه صنایع فناوري محور بوجود میآید و این مدل چگونه اجرا میشود. این پژوهش در پارك فناوري و علوم هنگ کنگ اجرا شد. این چارچوب عبارت بود از: به اشتراك گذاشتن دانش15، توزیع منابع16، خدمات مشاورهاي، شبکهسازي، خوشه سازي، نزدیکی جغرافیایی، هزینهها و بودجه[12].
پژوهشگران دیگري چون لی و آستریانگ (2004) به مقایسه عوامل موفقیت اداره مؤثر مراکز رشد دانشگاهی در آمریکا و کره جنوبی پرداختند که با استفاده از تحلیل عاملی عوامل زیر را در اداره موفقیت آمیز و مؤثر مراکز رشد دانشگاهی استخراج نمودند.
الف- اهداف و راهبرد عملیاتی
ب- منابع انسانی و فیزیکی
ج- خدمت مرکز رشد
د- برنامه شبکه شده17.
مهمترین تحقیقی که در زمینه سنجش عملکرد مراکز رشد دانشگاهی انجام شده تحقیق مابین (1997) میباشد. وي با استفاده از یک رویکرد تلفیقی بر اساس دانش موجود چارچوبی را براي سنجش عملکرد مراکز رشد تدوین نمود.
-1 نتایج عملکرد
ü رشد و پایداري برنامه
ü رشد و بقاء شرکتهاي مستقر
ü مشارکت در مأموریت دانشگا
ü فشارهاي جامعه18
-2 خطمشیهاي مدیریتی و اثربخشی آنها
ü اهداف، ساختار اداري و سازمانی
ü امور مالی و سرمایه
ü خطمشیهاي عملیاتی19
ü بازارهاي هدف20.
-3 خدمات و ارزش افزوده آنها
ü توزیع خدمات اداري شامل فضاي مورد نیاز شرکتهاي مستقر و سایر خدمات حمایتی کسب و کار.
ü خدمات مرتبط با دانشگاه مانند کارکنان، شوراي هیئت علمی و سیستم حمایت آموزشی دانشگاه[13].
8-ارتباط مراکز رشد و کارآفرینی
در عصر جدید که تغییرات سریع بارزترین مشخصهاش میباشد، شرکتهاي جدید و نوپا همواره با یک سري مشکلات پیچیده روبرو میشوند مخصوصاً وقتی که می خواهند با رقباي پرسابقه به رقابت بپردازند. سیستمهاي حمایتی گوناگونی براي کمک به بال و پر گرفتن این شرکتها در محیط رقابتی، بوجود آمده است این سیستمهاي حمایتی براي شرکتها رویکردهاي بیشماري از قبیل معافیتهاي مالیاتی، آموزش، معافیت از قوانین لازمالاجرا، ایجاد مینمایند. از میان این ابزارها به نظر میرسد مراکز رشد یکی از فرآیندهاي مفید براي تشویق، مشاوره و شبکهسازي شرکتهاي نوپا باشد. مراکز رشد فعالیتشان را از 30 سال پیش به عنوان ساختار حمایتی براي شرکتهاي نوپا و تازه تأسیس شروع کردند. این مراکز ثابت کردهاند که براي پاسخگویی به نیازهاي شرکتهاي نوپا، کاملتر، قابل انعطافتر و کاربرديتر از رویکردهاي قبلی هستند و در حقیقت شکل کاملتر و دگردیسی یافته رویکردهاي قبل میباشند[6].
با توجه به نقشی که مراکز رشد در کارآفرینی و ایجاد شرکتهاي کوچک و متوسط دارند میتوان گفت مراکز رشد به عنوان یکی از زیرساختارهاي توسعه در کشورهاي توسعه یافته و در حال توسعه درآمدهاند. طبق تعریف شرمن و چپل (1998) رشد کسب و کار یک ابزار توسعه اقتصادي است که هدف اولیهاش کمک به تشکیل و رشد کسب و کارهاي جدید در یک جامعه میباشد. مراکز رشد به شکلگیري کسب و کارها بوسیله ایجاد خدمات گوناگونی از قبیل، کمک و یاري رساندن به ایجاد برنامههاي کسب و کار و بازاریابی، ساخت برنامههاي مدیریتی، کسب سرمایه و دسترسی به خدمات تخصصی کمک میکند. آنها همچنین مکانهاي توزیع تجهیزات و خدمات مدیریتی را براي شرکتهاي تازه تأسیس فراهم میآیند[14].
هدف اصلی یک مرکز رشد کسب و کار تولید مؤسسات موفقی است که بتوانند برنامه را از نظر مالی، بدون اتکا به دیگران و خودکفا ترك کنند. مرکز رشد رشد یافته بیرون میدهد، شغل آفرینی میکند، فناوري هاي جدید اساسی را تجاري میسازد و اقتصاد محلی و ملی را تقویت میکند. مرکز رشد یک مدیریت در محل است که کسب و کار، بازاریابی و منابع مدیریت متناسب با نیازهاي شرکت را توسعه میدهد و هماهنگ میکند (رایس، 2002). از طریق مراکز رشد، کارآفرینی میتواند جان تازهاي بگیرد و دانشگاهها هم بیشتر رفتار کسب و کار را پیشه کنند. همچنین مرکز رشد یک مکانیسم مهم و قوي براي ایجاد ارتباط مؤثر میان کارآفرینی فناوري محور و دانشگاه میباشد.
نقش مراکز رشد عبارتست از ارائه حمایتهاي محیطی براي شرکتهاي نوپا و تازه که توسط آنها اشتغالزایی، توسعه اقتصادي و انتقال تکنولوژي بهبود و ارتقا مییابد. این خدمات شامل مکان اجارهاي و کرایه منعطف، توزیع خدمات مدیریتی و تجهیزات، دسترسی آسان به شبکه کسب و کار و مشاوران تکنیکی توانمند در ارائه راهنمایی، کمک مالی، برنامهریزي کسب و کار، بازاریابی ، مشاورههاي قانونی تولید و غیره. مراکز رشد به عنوان سازمانهاي نو آوري هستند که چرخهاي توسعه کارآفرینی و ایجاد شرکتها میباشند[15].
9-عوامل مؤثر در بهبود اثربخشی مراکز رشد دانشگاهها
با توجه به مرور تحقیقات پیشین پیرامون مراکز رشد به احتمال زیاد میتوان گفت تا کنون تحقیقی که چارچوب نظري عوامل مؤثر در اثربخشی مراکز رشد فناوري و نقش متغیرهاي مؤثر را مورد بررسی قرار داده باشد وجود ندارد. این مسئله تحقیق حاضر را به چالش میکشاند. برکگ و نورمن (2008) معتقدند که در مورد ارزیابی عملکرد و تعریف بهترین راهنماي عملکرد مراکز رشد با نوعی فقر نظري مواجه هستیم. پس توجیه متغیرهاي موجود در این چارچوب و تعیین نقش هر کدام، به صورت درون زاد، واسطه و برون زاد کمی پیچیده و مشکل به نظر میرسد.
زیربناي نظري رشدي که در مراکز رشد ارائه میشود، ریشه در ناکامیها و شکست در بازار دارد. شکست در بازار زمانی رخ میدهد که فضاي رقابتی براي تولید و فروش یک کالا و خدمات در تولید نتایج مطلوب، ناکام میماند. منابع شکست در بازار عبارتند از عوامل خارجی، نقصان اطلاعات، قدرت انحصاري، تولیدات دولتی. اگر این عوامل را دستهبندي شوند میتوان آنها را در سه مقوله گنجانید[16].
· عوامل داخلی سازمان(درون سازمانی)
· عوامل خارجی سازمان(برون سازمانی)
· عامل ویژگی هاي فردي.
مطالعات آشیو و کلایستن21(1998 )، کتچن و همکاران22(1995) و وینبرگ23(1987 ) بر اهمیت شرایط و وضعیتهاي محیط بیرونی و تأثیر آن بر مراکز رشد فناوري تأکید دارند. مطالعات توصیفی وینبرگ(1991) به عوامل درون و برون سازمانی در اثربخشی مراکز رشد به شکل توصیفی اشاره دارند. همچنین نظریههاي رفتاري پیرامون مراکز رشد جهت حمایت از تحقیقاتی که تأثیرات محیطی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند وضع گردید. این نظریهها براي مطالعه محیط بیرونی و درونی بر مراکز رشد و رشد یابنده مورد استفاده قرار می گیرند. بر اساس نظریه تواناییهاي پویا اگر مراکز رشد شایستگیهاي درونی و بیرونی خود را براي سازگاري با محیطهایی که به سرعت در حال تغییر هستند یکپارچه کنند احتمال موفقیت آنان بیشتر خواهد شد[16]. همچنین گاینر (2006) اشاره دارد که اثربخشی مراکز رشد به محیطی که مرکز رشد در آن کار میکند بستگی دارد.
در مورد عوامل فردي مهمترین عامل را میتوان ویژگیهاي رفتار کارآفرینی ذکر کرد. بر اساس نظریه ساختاري و نظریههاي اقتصادي یک مرکز رشدي که به خوبی تأسیس شده باشد و در یک محیط سرشار از نوآوري و تعامل با صنعت باشد و به منابع غنی از کارآفرینان باتجربه دسترسی داشته باشد، به احتمال زیاد از مرکز رشدي که به چنین منبعی دسترسی ندارد نتایج موفقیت آمیز بیشتري خواهد داشت. همچنین بر اساس مطالعات استوارت و آبتی (1987)بین ویژگیهاي کارآفرینی و موفقیت مراکز رشد ارتباط وجود دارد. همچنین مرکز رشد تولیدکننده برنامههاي کمک کننده به کسب و کار میباشد. کارآفرینان به عنوان مشتري در مرکز رشد قرار میگیرند و با خود مرکز رشد، همکاري و تولید مشترك دارند.
در مورد ساختار سازمانی نیز میتوان به نقش نظریه عاملیت اشاره کرد. این نظریه بر ارتباط میان سرپرستانی که وظایف را به قسمتهاي مختلف تفویض میکنند تأکید دارد. اغلب مشکلات سازمان از مسئله ارتباطات سرچشمه میگیرد. زیرا براي سرپرستان مشکل است که قسمتهاي مختلف را بخاطر متفاوت بودن اهداف و چشمانداز میان مسئول و مأمور به طور مداوم نظارت کنند. این نظریه زیربناي محکمی را براي انجام تحقیق پیرامون روابط مدیر و رشد یابنده ایجاد مینماید.
توجه بر روابط مدیر و رشد یابنده این حقیقت را مورد غفلت قرار میدهد که بوجود آوردن ارتباط از طریق شبکهسازي در مرکز رشد براي موفقیت ضروري است. علاوه بر این، رشد یابنده به طور سنتی نمیتواند به عنوان مأمور، کسی که موظف است دستورالعملهاي مدیر را مو به مو اجرا نماید، براي مدیر مرکز رشد کار کند. پیش از آنکه یک رشد یابنده براي موفقیت مدیر فعالیت داشته باشد براي بدست آوردن موفقیت خویش تلاش مینماید. چون هدف اصلی شرکتهاي مستقر قبل از اینکه برآورده نمودن خواستههاي مدیر مرکز رشد باشد، برآورده نمودن خواستههاي خود یعنی بقا و تجاريسازي تولید و خدماتشان میباشد(همان). همچنین نظریه مؤسسهاي فرآیندهایی را مورد بررسی قرار میدهد که بوسیله ایجاد ساختارها، طرحوارهها، قوانین، هنجارها و
[1] .Science and Technology Park
[2] .Asian Science Park Association(ASPA)
[3] .Industrial Clusters
[4] .Industrial State
[5] .Technoparks
[6] .Technological Complexes
[7] .National Business Incubators Association
[8] Tsukuba
[9] .Allen
[10] .Latona
[11] .Lalkaka, R. and Bishop
[12] .Sherman
[13] .Akcomak & Taymaz
[14] .Chan & Lau
[15] .Pooling resource
[16] .sharing resource
[17] .Net worked progra
[18] .community-related impacts
[19] .Operational policies
[20] .target markets
[21] .Autio & Klofsten
[22] .Ketchen et al
[23] .Winberg
کارهاي روزمره الگویی را به عنوان فرامین راهنما براي رفتار اجتماعی ایجاد مینماید. دانشجویان در مؤسسات به ناچار نه تنها باید با قوانین و خطمشیها همخوانی داشته باشند و آنها را اجرا نمایند بلکه باید گرایش به ایجاد تعارض و تغییر در ساختارهاي اجتماعی را داشته باشند.
از این دیدگاه مرکز رشد میتواند به عنوان واسطهاي باشد که مؤسسات را در زمینه رشدیابندگان شرکتهاي مستقر در مراکز رشد تحت تأثیر قرار میدهد تا نقاط مثبت خود را افزایش داده و نقاط ضعف را کاهش دهند. بر اساس این نظریه با استفاده از ترکیب عوامل شناختی، فرهنگی، هنجاري و منظم با فعالیتهاي مشـارکتی و منـابع پایدار نوعی نظم و یکپارچگی را براي
ثبات و بقاء شرکتها در مرکز رشد فراهم آورده می شود[16].
کمار و کمار1(1997)، آشیو و کلافستن(1998) و گیولات و مک دنیل2(1995) به عوامل تأثیرگذار زیر در اثربخشی مراکز رشد اشاره دارد (به نقل از آلبرت و گاینر، 2001):
جدول1.عوامل مؤثر در بهبود اثربخشی مراکز رشد فناوری
|
[1] .Kumar & Kumar
[2] .Gulotta & Mc Daniel
نتیجه گیری
یکی از مهمترین الزامات دستیابی به توسعه علمی و فناوریهای پایدار، ایجاد مراکز خلق ثروت و از جمله مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری است. در واقع، این مراکز مهمترین وجه تمایز بین دانشگاههای سنتی و مدرن محسوب میشوند. یقیناً با سیاستگذاری صحیح میتوان منابع لازم را برای تقویت چنین مراکزی ایجاد کرد. همانـگونه که عنـوان شد طی دهـههای اخیر، ظهور پدیده
منابع
1.جعفرنژاد، احمد و قاسمي، احمدرضا، "ارائه مدل اكتسابی فناوري با توجه به راهبرد سرمايه هاي فكري(مطالعه موردي شركت هاي مستقر در پارك علم و فناوري دانشگاه تهران)"، 1387.
2.Karatas-Ozkan, M., Murphy, W. D. and Rae, D. University incubators in the UK. International Journal of Entrepreneurship and Innovation, 6(1), 401-421, 2005.
3.نعمتی، محمد علی، شناسایی و تحلیل آسیب ها، ظرفیت ها و راهکارهای اجرایی توسعه تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت،تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1390.
4.Martin, F., “Business Incubators and Enterprise Development: Neither Tried nor Tested?” Small Business and Enterprise Development, 4(1), 3-11, 1997.
5.Link, A. N., & Scott, J.”Science Parks and the Academic Missions of Universities: How to Overcome Cultural Barriers against Innovation”. Proceeding XX IASP World Conference on Science and Technology Parks. Lisboa, Portugal: 2002.
6.نصوحی، مرتضی، محسن بانک؛ ضرورت طراحی نظام ملی نوآوری، شهرک علمی-تحقیقاتی اصفهان، تهران، 1382.
7.Teece, D. J., Pisano, G. , & Shuen, A.. Dynamic Capabilities and Strategic Management, in: Strategic Management Journal, 18(7), 509-533, 1997.
8.Phan, P. H., Siegel, D. S., Wright, M., Science parks and incubators: observations, synthesis and future research. Journal of Business Venturing, 20(2), 165-182, 2005.
9.محقق، مهرداد، شناسایی عوامل حیاتی موفقیت پارک های علم و فناوری کشور، تهران، دانشگاه تهران، 1382.
مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری در دانشگاههای کشورهای پیشرفته توانسته است تأثیرات مهمی در دستیابی به توسعه دانشمحور و همچنین تقویت تعاملات دولت دانشگاه و صنعت بر جای گذارد. یقیناً وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان متولی اصلی در حمایت از پارکها و مراکز رشد میتواند گامهای مؤثری در اثربخشی بیشتر این مراکز بردارد.
|
10.فاتحراد، مهدی – تقییاری، حمیدرضا، "دانشگاه کارآفرین، نظام ملی نوآوری و توسعهی مبتنی بر دانایی"، رشد فناوری: فصلنامهی تخصصی پارکها و مراکز رشد، سال پنجم، شمارهی 17، ، صص -25-19، 1387.
11.Sherman, H.D. Assessing the intervention effectiveness of business incubation programs on new business start- ups [Electronic version]. Journal of Developmental Entrepreneurship; Norfolk, 117-133, 1999.
12.Etzkowitz, H., "Research groups as quasi- firms: The invention of the entrepreneurial university", Research policy, 33, 109-121, 2008.
13.ASPA. Center for accountability and performance. American Society for Public, Administration. Available: http://www.aspanet.org/cap/ [2006, January 15].
14.فکور، بهمن، "دانشگاه کارآفرین: مفهوم، زمینههای پیدایش و نحوهی دستیابی"، رشد فناوری: فصلنامهی تخصصی پارکها و مراکز رشد، سال پنجم، شمارهی 17، صص 35-42، 1387.
15.Andeson, A., Paysiainen, J., Mcelow, G., & Vesala, K., Developing the entrepreneurial Skills of Firms, International Journal of entrepreneurial & Research, 12)1(, 2006.
16.Abetti, P.”Linking Technology and Business Strategy” New York: The President Association, the Chief Executive Officers Division of the American Management Association, 72-73, 2010.