الگوی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان در نظام نوآوری
الموضوعات :محبوبه کریمی طرارانی 1 , فتاح شریف زاده 2 , میرعلی سیدنقوی 3 , داود حسین پور 4
1 - مدیریت دولتی،دانشکده مدیریت و حسابداری،پردیس دانشگاه علامه طباطبایی
2 - دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی
3 - دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی
4 - دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی،دانشگاه علامه طباطبایی
الکلمات المفتاحية: خط مشی¬گذاری علم و فناوری, پارک¬های علم و فناوری, شرکت¬های دانش بنیان,
ملخص المقالة :
الگوی خط مشی پارک های علم و فناوری مشابه هر خط مشی دولتی، باید به دقت طراحی شود تا منجر به توسعه نوآوری شود. نوآوری همواره نقشی حساس در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا می نماید به طوری که از آن به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی، بهبود تولید، مبنای رقابت و ارتقا دهنده سطح رفاه یاد می شود. جهت ارائه الگویی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان از روش تحقیق کیفی در این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر مصاحبه اکتشافی با خبرگان (سیاستگذاران، برنامهریزان و مدیران مرتبط با حوزه پارکهای علم و فناوری و مدیران شرکتهای دانش بنیان) است. در این تحقیق با استفاده از روش های کیفی گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان درباره وضعیت موجود اطلاعات جمع آوری و سپس با استفاده از روش های کدگذاری باز و محوری و نرم افزارmax qda الگوی تحقیق جمع بندی و ارائه شد. نتیجه تحقیق شامل شناسایی ابعاد شبکه خارجی، سازمانی، نهادی، برون سازمانی موثر بر خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان است. بر اساس تجمیع نظرات خبرگان پیشنهاد می شود موضوع مورد بررسی این پژوهش در سایر محیط های سازمانی (اعم از سازمان های بزرگ و یا کوچک و متوسط) یا در صنایع مختلف مورد بررسی و مقایسه ی تطبیقی قرار گیرد.
1) احمدي، علی و حاجی نژاد، علی. (1389). تخریب محیط زیست مانعی در برابر توسعه پایدار. چهارمین کنگره بین المللی جغرافی دانان جهان اسلام.
2) اکرامی، محمود و قلمکاري، مهان. (1395). ارائه مدل توسعه کارآفرینی بر پایه مدیریت دانش. مجله مدیریت توسعه و تحول، 24، صص 43 -33
3) باقری، محمدرضا و پورعزت، علی اصغر. (1392). ارائه الگوی ترکیبی برای خط مشی گذاری در عرصه دانشگاه. فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بیستم، شماره 74، صص 165-199
4) باقريزاده، سيد محمد. (1390). سياستگذاري علم و فناوري عنصر بي همتاي ارزش آفريني. فصلنامه توسعه تكنولوژي صنعتي شماره 17، صص 5-14.
5) پورسليمانيان، فريده. (1385). نقش پارك هاي علم و فناوري براي توسعه فناوري در صنايع كشور (مطالعه موردي: صنعت آب و برق). رشد فناوري، دوره 3 ، شماره 9 ، صص 49-57
6) سلیمی، قاسم و حیدری، الهام و کشاورزی فهیمه. (1394). شایستگیهای اعضای هیاتعلمی جهت تحقق رسالت دانشگاهی؛ تامّلی بر ادراکات و انتظارات دانشجویان دکتری. فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، دوره 3، شماره هفتم، صص،.۵-۱۰۴
7) خوارزمی، امیدعلی و ندایی، امین. (1393). تحلیل سیستمی تاثیر ریسک پذیری بر نوآوری در پارک علمی و فناوری پردیس. دوفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، سال دوم، شماره پنجم، صص 57- 72.
8) خیاطیان، محمدصادق و همکاران. (1393). تحلیلی بر عوامل مؤثر بر رشد و پایداری شرکت های دانش بنیان در ایران. فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، سال سوم، شماره ششم، صص 57-74
9) دانایی فرد، حسن. (1381)..نقش دولت در ارتقای کارآفرینی. رویکرد تطبیقی، مدیریت و توسعه، شماره 13 ،ص 90
10) داوری، علي. (1390). ارائة مدل نظام خط مشي گذاری توسعة کارآفريني. چشم انداز مدیریت دولتی، شماره 11، صص 33-50.
11) داوري، علی و رضایی، حمیدرضا. (1385). نقش دولت و خط مشی هاي دولتی در توسعه کارآفرینی. فصلنامه علوم مدیریت ایران، دوره ي اول، شماره 2، ص 109-129.
12) ربیعی، علی و همکاران. (1390). رتبه بندی چالش های توسعه محصول جدید در شرکت های دانش بنیان، دومین همایش ملی مدیریت پژوهش و فناوری، تهران، پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت،
13) رضوانی، مهران و همکاران. (1390). شناسایی مؤلفه هاي بازاریابی نوآورانه در شرکتهاي کوچک و متوسط فناوري محور. مطالعات مدیریت راهبردي، شماره 7 ، صص 83-98.
14) ریاحی، پریسا و فرجادی، غلامعلی. (1387). خط مشی های توسعه پارک های علمی در مناطق دارای نوآوری کمتر از حد انتظار. فصلنامه علمی – پژوهشی سیاست علم و فناوری، سال اول، شماره 3، صص 25-41.
15) سلامی، سیدرضا و همکاران. (1389). شناسایی عوامل مؤثر بر سیاست گذاری علم و فناوری (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران). فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، سال چهارم، شماره 13، صص 43-59
16) سیدی و تقی خانی، امیر. (1390). موانع توسعه کارآفرینی و نقش دولت در تسهیل توسعه کارآفرینی. کار و جامعه، شماره 135، صص 76-80.
17) شريف، سيد مصطفي و همکاران.(1390). تحليل وضعيت آموزش كارآفريني در آموزش عالي ايران. توسعه كارآفريني، سال سوم، شماره يازدهم، صص 87-106
18) شريف زاده، فتاح و معدني، جواد. (1394). نقش واسط فناوري اطلاعات در محتواي خط مشي گذاري عمومي. فصلنامه رسالت مديريت دولتي، سال چهارم/ شماره نهم و دهم، صص 77-92.
19) شفیعی، مهرداد. (1392). تعهد سازمانی در شرکت های نوپای دانش بنیان؛ عامل انسجام تیم و بقای کسب وکار در محیط رقابتی. فصلنامه تخصصی پارک ها و مراکز رشد، سال نهم، شماره 34، صص 44-52.
20) قلی پور، رحمت ا.... (1389). فرآیند سیاستگذاری عمومی در ایران. تهران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی 21) كردنائيج، اسدا... و همکاران (1389). شناسايي و اولويت بندي فرصت هاي كارآفرينانه در شركت قطارهاي مسافري رجا. توسعه كارآفريني، سال دوم، شماره هفتم، صص 117-140
22) مقیمی، محمد و همکاران (1390). ارزیابی پیش برندگی سیاست های کلان و خرد توسعه کارآفرینی کشور. نشریه مدیریت بازرگانی، شماره 8 ، صص 133-148
23) موسوي، سيدعبدالرضا و همکاران. (1392). شناسایی عوامل علّی مؤثّر بر ارزیابی عملکرد پارکهای علم و فناوری. دوفصلنامه نوآوري و ارزش آفريني، سال دوم، شمارۀ 4، صص 59-69
24) نعمتی، محمدعلی.(1395). بهینهکاوی تجارب موفق جهانی دانشگاه پژوهی و تبیین جایگاه این واحد در دانشگاه ها (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبایی). فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، دوره 5، شماره نهم، صص۱-۱۶
25) Baker, J. (2000). Development of Technology Incubators, Parks and Precincts in Queensland: a review and start-up guide for proponents. White paper. Queensland Innovation Council.
26) Birang M. (2008). A review about science &technology parks in East Asia, First conference on science parks in Iran
27) Cagnin, C.& Keenan, M. (2008). Positioning Future-Oriented Technology Analysis, in M. Cristiano Cagnin, “In Future- Oriented Technology Analysis: Strategic Intelligence for an an Innovation Economy”, Eds. Heidelberg, Springer.
28) Candler, G. (2014). Public policy theory: Public policy of the week. Master of public administration program, Civic groups & public policy
29) Du, C., &et al. (2014).Performance evaluation of the science and technology policy in Chongqing. Journal of Science and Technology Policy Management, Vol. 5, Iss 2 pp. 122 – 135
30) Feinson, S. (2003).National Innovation Systems Overview and Country Cases. Center for Science, Policy, and Outcomes
31) Godinho, M.M. Mendonça, S. Pereira, T.S. (2003). Mapping Innovation Systems: a Framework Based on Innovation Surveys Data. The First Globelics Conference ‘Innovation Systems and Development Strategies for the Third Millennium, Rio de Janeiro.
32) Hackett, E. J.; Amsterdamska, O.; Lynch, M.; Wajcman, J. (2007). The Handbook Of Science & Technology Studies., London, England, MIT Press
33) Hall, J. C., & Sobel, R. S..(2006). PUBLIC POLICY AND ENTREPRENEURSHIP. The University of Kansas, TECHNICAL REPORT 06-0717
34) Hart, P., & Kleiboer, M. (1995). Policy Controversies in the Negotiatory State, Knowledge and Policy. The International Journal of Knowledge and Utilization , Vol.15, pp. 5-25.
35) Hove, M., & Zinyama, T. (2012). The Challenges of Zimbabwe Science and Technology Policy Formulation from 1980 to 2002. International Journal of Humanities and Social Science ,Vol. 2 No. 2, pp. 284-291.
36) Jack, S. & Rose, M. (2010). Tracing the historical foundations of social networks in entrepreneurship research. Available at: www.isbe.org.uk/content/assets/BP09-Sarah Jack.pdf
37) Karlsson, M. (2007). Commercialization of Research Results in United States: An Overview of Federal and Academic Technology Transfer. ITPS,Swedish Institute for Growth Policy Studies
38) Kuhlmann.s, shapira. P, & Smits.RE. (2010). a systemic perspective: the innovation policy dance., Edward Elgar publishing. Cheltenham
39) Lall, S. (2000). Export Performance and Competitiveness in the Philippines. QEH Working p. 49
40) Lundvall. (2002). Towards a Learning Society, In H. M.Conceicao P., “Innovation, Competence Building and SocialCohesion in Europe: Towards a Learning Society”, UK, Edward Elgar Publishing.
41) Lundvall, B.A., & Borrás, S. (2004). Science, Technology andInnovation Policy. In D. C. J. Fagerberg, “The Oxford Hand Book of Innovation”, London, Oxford Press, pp. 599-631
42) Markman, G. D., Gianiodis, P. T. & Phan, P. H. (2008). Full-time faculty or part-time entrepreneurs. IEEE Transactions on Engineering Management, Vol, 55. pp: 29-36.
43) Meier .Kenneth. J., & Bothe John (2008). Politics and the Bureaucracy, 5th ed. Belmont, CA: Thomson/Wadsworth, p.4. 44) Moreno, J. D. (2006). An empirical analysis of Entrepreneurial opportunity identification and their decisive factors: The case of new spanish firms Plaza de la Victoria, University of Alcala, Vol.2, pp.1- 43
45) Padilla-Pérez, Y. Gaudin.(2013). Science, technology and innovation policies in small and developingeconomies: The case of Central America. Research Policy
46) Schon, D., & Rein, M. (1994). Frame Reflection: Toward the Resolution of Intractable Policy Controversies, New York, Basic Books
47) Slotte-Kock, S. & Coviello, N. (2010). Entrepreneurship research on network processes: A review and ways forward, Entrepreneurship Theory and Practice, Vol.34, No.1, pp. 31–57
48) Soenarso, W.S., & et al. (2013). Development of Science and Technology Park (STP) in Indonesia to Support Innovation-Based Regional Economy: Concept and Early Stage Development. WTR, Vol.2, pp.32-42
49) Stephens, J., Wilson, C., & Peterson, T. R. (2008). Socio-Political Evaluation of Energy Deployment (SPEED): An Integrated Resear Framework Analyzing Energy Technology Deployment. Technological Forecasting and Social Change, pp.1224-1246.
50) Thorbecke, E. (2006). The Evolution of the Development Doctrine”, 1950-2005, Helsinki, Finland, World Institute for Development Economics Research 51) Umer Wasim, M. (2014). Factors for Science Park Planning. WTR, Vol.3, pp.97-108
فصلنامة نوآوری و ارزشآفرینی،سال هفتم، شمارة سیزدهم، بهار و تابستان 1397 54
|
الگوی خطمشیگذاری پارکهای علم و فناوری در نظام نوآوری *محبوبه کریمی طرارانی **فتاح شریف زاده ***میرعلی سیدنقوی ****داود حسین پور *دانشجوی دکتری مدیریت دولتی ، دانشکده مدیریت وحسابداری، پردیس دانشگاه علامه طباطبایی **استاد تمام، دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی ***دانشیار، دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی ****دانشیار، دانشکده مدیریت دولتی و حسابداری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی sharifzadeh_f@atu.ac.ir
چکیده: الگوی خطمشی پارکهای علم و فناوری مشابه هر سازمان فناورانه بایستی به دقت طراحی شود تا منجر به توسعه نوآوری شود. نوآوری همواره نقشی حساس در توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایفا مینماید به طوری که از آن به عنوان منبع اصلی رشد اقتصادی، بهبود تولید، مبنای رقابت و ارتقا دهنده سطح رفاه یاد می شود. جهت ارائه الگویی خطمشیگذاری پارک های علم و فناوری از روش تحقیق کیفی در این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر مصاحبه اکتشافی با خبرگان (سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران مرتبط با حوزه پارکهای علم و فناوری) است. روش گردآوری داده ها مصاحبه در نظر گرفته شد. پیاده سازی مصاحبهها با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری و نرم افزارmax qda صورت گرفت که بر اساس آن الگوی تحقیق جمع بندی و ارائه شد. نتیجه تحقیق شامل شناسایی ابعاد شبکه خارجی، سازمانی، نهادی، برون سازمانی مؤثر بر خط مشیگذاری پارک های علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان است. بر اساس تجمیع نظرات خبرگان پیشنهاد میشود موضوع مورد بررسی این پژوهش در سایر محیطهای سازمانی (اعم از سازمان های بزرگ و یا کوچک و متوسط) یا در صنایع مختلف مورد بررسی و مقایسهی تطبیقی قرار گیرد. کلمات کلیدی: خط مشیگذاری علم و فناوری، پارکهای علم و فناوری، شرکتهای دانش بنیان
|
دیرزمانی است که خط مشیگذاران به این نکته پی بردهاند که توسعه و پیشرفت علم وفناوری، توسعه اقتصادی را با خود به همراه خواهد داشت. اگر در دهههای1950 و 1960 خطمشیگذاران نگاه خود را معطوف به شاخصهای کلان اقتصادی کرده بودند تا راه توسعه ملی خود را ترسیم کنند، در دنیای کنونی میزان موفقیت در علم و فناوری سکاندار توسعه اقتصادی خواهد بود (توربک1، 2006). محققان اعتقاد دارند، در فضای رقابت جهانی، خطمشیگذاری علم و فناروی افزایش توان رقابت پذیری کشورها را به دنبال خواهد داشت (فنسون2، 2003). لذا دولتها در حوزه علم وفناوری حضوری پررنگ داشتهاند. دولتها درک کردهاند برای ایجاد توانمندی فناورانه، نه تنها پشتیبانی از ظهور فناوریها کافی نبوده بلکه باید در جهت رشد و توسعه فناوریهای جدید نیز گام بردارند. بدین جهت، دولتها نیاز به طراحی و پیادهسازی مجموعهای از سیاستها به منظور حمایت از نهادهای صنعتی، آموزشی و فناورانه دارند (استیفنز3 و همکاران، 2008).
يك پارك علم و فناوری سازماني است كه به وسيله متخصصين حرفهاي مديريت ميشود و هدف اصلي آن افزايش ثروت در جامعه از طريق ارتقاء فرهنگ نوآوري و رقابت در ميان شركتهاي حاضر در پارك و مؤسسات متكي بر علم و دانش است (دالسترند4، 2010).
لذا در نگاهی گذرا به نقشآفرینی پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان در توسعه کسب و کار مبتنی بر علم درمییابیم که خطمشیگذاری عمومی این مراکز با رویکرد رفتارهای کارآفرینانه آنها بایستی در ایران مورد بازنگری جدی قرار گیرند که هدف اصلی این تحقیق به بررسی الگوی خطمشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان با رویکرد کارآفرینانه برای آنها با مطالعه موردی پنج پارک علم و فناوری در استانهای مختلف کشور بررسی خواهد شد.
پیشینه تحقیق
خطمشی
خط مشی فرایندی است که دولت با آن ایده های خود را به برنامهها و فعالیتهای پیادهسازی برای دستیابی به نتایج و ایجاد تغییرات مطلوب در دنیای واقعی عملی میکند. تمرکز اصلی خطمشی، بررسی تعامل با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکلگیری، پیادهسازی، ارزیابی، اصلاح و تغییر خطمشی عمل میشود. (باقری و پورعزت، 1392).
بديهي است اقدامات خطمشيگذاري چنانچه در مواقع ضروری و بحرانی و يا براي عکسالعمل در برابر وقايع غيرمترقبه طبيعي نباشد بصورت فوري انجام نميگيرد بلکه در طي مراحلي به عنوان يک فرايند شامل عملياتي است که به طور پيچيده فاکتورها و متغيرهاي مختلفي را چه در داخل سازمان و يا محيط بيروني آن در بر میگیرد. حاصل تعامل تمامي متغيرهاي سازماني و غيرسازماني در طي مراحل گوناگون، خطمشي عمومي را براي تدوين، تاييد و پیاده سازی آماده ميسازد به طور کلي فرايند خطمشيگذاري شامل مراحل زیر میباشد: (شریف زاده و معدنی، 1394).
شکل 1: فرایند خطمشیگذاری
اگر فعالیتهای خطمشيگذاري به عنوان مجموعهاي از مراحل بررسی شود، و يا اگر آن را به عنوان يك فرايند نگاه کنیم، اگر قائل به جدايي اداره از سياست باشيم و يا بر عكس، در هر كدام از اين شرايط، كه اجرا کنندگان در هريك از آنها درگير هستند (پالومبو5 و همکاران، 1990). بروئر و دیلون6 (1983) بیان میکنند که پیاده سازی خطمشی یکی از گامهای مهم در فرایند خطمشیگذاری است اما اغلب نادیده گرفته میشود (کندلر7، 2014).
سطوح پیادهسازی خطمشی، نیز بر کیفیت آن تاثیرگذار است. اگر سازمانهاي اجراکننده خطمشی، همسطح باشند، مسیر افقی در اجراي خطمشی به کار گرفته میشود. اجراي افقی8، تعداد بازگیران را کاهش خواهد داد و به همین جهت هماهنگی راحتتر و ساده تر خواهد بود. به عبارت دیگر، اجراي افقی ممکن است تعداد بازیگران را به همان اندازه که مطابقت و هماهنگی را افزایش میدهد، تعداد بازیگران اجرا را محدود نماید. در این وضعیت، بخشها، نمایندگیها و یا هر تقسیمبندي دیگر مانند استان ها و یا مناطق به طور یکسان ملزم به پیادهسازی قانون بوده و همکاري و یا هماهنگی بین آنها تعریف نشده است و نیازی براي هماهنگی واحدهاي مستقل نیز وجود ندارد. سازمانهاي مجري، به طور یکسان گزارش اجراي خود را به مرکز گزارش میدهند. بعضی از متغیرهاي تشویق کننده اجراي خطمشی عبارتند از : مقررات تسریع کننده، سرمایهگذاري مناسب و پشتیبانی مالی، محدود ساختن تعداد سازمانهاي درگیر و کنترلهاي سیاسی بر روي بوروکراسی (می یر و بوث9، 2008). لاینبري10 (1977) ادعا کرده که هرچه تعداد بازیگران و سازمانهاي درگیر در پیاده سازی خطمشی بیشتر باشند، احتمال پیاده سازی موفق خط مشی کمتر خواهد بود.
سیاستگذاری علم و فناوری و نوآوری
سیاستگذاری علم، به تخصیص منابع کافی به علم، توزیع منابع میان فعالیتها، حصول اطمینان از بکارگیری مؤثر منابع و کمک به افزایش سطح رفاه عمومی اطلاق میشود (لاندول و بوراس11، 2004). .سیاستگذاری فناوری، به سیاستگذاری در مبحث فناوری و بخشهای مربوطه اشاره دارد، یعنی سیاستگذاری برای فناوریهای دانش محور که هسته رشد اقتصادی دارند (هکت12 و همکاران، 2007). عناصری که در سیاستگذاری فناوری حضور دارند شامل دانشگاهها، نهادهای تحقیقاتی، سازمانهای فناورانه و آزمایشگاههای تحقیق و توسعه میباشند. این سیاستها در گام نهایی شرایط مناسب برای تسهیل تجاریسازی را فراهم میآورند (لاندول و بوراس، 2004؛ سلیمی و همکاران، 1394). سیاستگذاری نوآوری، نیز مجموعهای از تصمیمات و اقدامات به منظور افزایش کارآیی و اثربخشی و میزان فعالیتهای نوآورانه (اعم از خلق، تطابق، بومیسازی، و بکارگیری محصولات و خدمات و فرآیندهای جدید و بهبود یافته) تعریف میگردد (کولمن13 و همکاران، 2010).
سیاست علم و فناوری نقشی حیاتی در توسعه علم و فن آوری بازی میکند. دولتهایی که سیاستهای علم فناوری را بطور مؤثری توسعه و بهبود میدهند، به کشور خود اهمیت داده و همچنین به ارزیابی عملکرد سیاستهای علم و فناوری میپردازند.
سیاست علم و فناروی با سازمانها، نهادهای اجرایی یک کشور یا منطقه، که نیازمند تقویت پتانسیلهای علمی و تکنولوژیکی خود برای رسیدن به اهداف و بهبود و توسعه کلی خود هستند، در ارتباط است (دو14 و همکاران، 2014).
سیاستهای علم و فناوری میتواند براساس معیارهای سنتی هدف محور تدوین شود. اما باید این نکته را مدنظر قرار داد که با افزایش تعداد بازیگران و ذینفعان در فرایند تدوین سیاست ها، چالشهای پیش رو نیز بیشتر خواهد شد (هارت و کلیبور15، 1995). بطوریکه مهمترین دلیل شکست سیاستگذاریهای فناوری، کمبود اطلاعات کافی از تصمیمگیران و پیچیدگی برقراری مشارکت میان بازیگران است (شون و رین16، 1994). به اعتقاد اریکسون و وبر این فرایند برای کشورهای درحال توسعه چالش برانگیزتر میباشد (اریکسون و وبر17، 2008).
وجود یک رویکرد سیستماتیک نسبت به فرایند سیاستگذاری، این امکان را فراهم میآورد تا در چارچوب تمام بازیگران حضور داشته و به نقش آفرینی بپردازند (لاندول18، 2002). کالمن معتقد است رویکرد فرایندی سیاستگذاری علم و فناوری را میتوان در چهار مرحله تشریح کرد:
1-درک وضعیت موجود
2-توصیف وضعیت مطلوب
3-مذاکره میان ذینفعان و مشارکت کنندگان
4-نشانهگذاری مسیر تصمیم بر آنچه باید اجرا شود (کاگنین و کینان19، 2008).
اهميت و ضرورت خط مشی گذاري علم و فناوري
اهميت سياستگذاري علم و فناوري بيش از اهميت علم و فناوري بدون سياستگذاري است. مطالعات نشان ميدهد، كشورهايي كه منطبق با سياستگذاري در علم و فناوري حركت كردهاند و سهم قابل ملاحظهاي از توليد ناخالص ملي خود را سرمايهگذاري كرده اند، در جايگاه بلند پيشرفت قرار گرفته و جامعهاي مملو از توسعه و رفاه اجتماعي را ساخته اند.
در صورتي كه تلاش كشورها در علم و فناوري بدون سياستگذاري و حتي در مواردي برخوردار از سرمايهگذاري نسبتا مناسب، با شكست مواجه شده و يا موفقيت قابل قبولي نداشته باسند، فاصله علم و فناوري آنان با وضعيت جهاني همواره بيشتر شده و اين فاصله فناوري را نه به صورت عمر معمولي، بلكه به صورت عمر اينترنتي بيشتر و عميقتر نموده است.
آنچه اهميت سياستگذاري علم و فناوري را بيشتر مشخص می سازد اين است كه، كاركرد علم و فناوري به صورت پراكنده، غير يكپارچه و در مواردي موازي كاري شده است و ناكارآمدي ها، مسئوليت گريزي ها و سوء مديريتها را توجيه نموده و ناكاميهاي بيشتري را به بار ميآورد (باقری زاده، 1390).
ابزارهای سیاست علم، فناوری و نوآوری
ابزارهای سیاست که گاهی وسائل سیاست یا ابزار حاکم نیز نامیده میشوند، تدابیری هستند که از آنها برای به ثمر رساندن اهداف سیاست استفاده میشود. اندیشمندان مختلف طبقهبندیهای مختلفی از این ابزارها ارائه کردهاند. برای مثال کرشن 10 نوع ابزار سیاست عمومی را در سه دسته به شرح زیر جای داده است (قلی پور، 1389). ابزارهای داوطلبانه، ابزارهای اجباری، ابزارهای مختلط. در سیاست علم و فناوری این ابزارها به گونههای مختلفی دستهبندی شدهاند. فورمن (2002) و بیکار، کاپرون و سینسرا (2004) انواع ابزارهای سیاست علم، فناوری و نوآوری را در سه دسته نوع شناسی میکنند:
· پشتیبانی از علم، فناوری و نوآوری: شامل ابزارهای مالی و مالیاتی، کاهش ریسک، وام و سهام، ضمانت، میتوانند دسترسی به منابع را بهبود دهند و جریان مبالغ سرمایه گذاری را در تحقیق و توسعه و نوآوری تحریک کنند.
· اشاعه علم، فناوری و نوآوری: تشویق توسعه سریع آگاهی و دانش در مورد نوآوری که عمدتاً مبتنی بر زیرساختهای تسهیل کنندهای مثل تعامل صنعت و علم، شبکههای بنگاهی یا دسترسی به زیرساختهای اطلاعرسانی و اطلاعاتی است. از نظر هان و یو (1999) ابزارهای اشاعه عمدتاً بر ارتباط عرضه و تقاضا متمرکز هستند.
· چارچوب علم، فناوری و نوآوری: شامل تمهیدات عمومی محیط علم، فناوری و نوآوری که برای ایجاد یک بستر اقتصادی پایدار و منسجم میشوند مثل: وضعیت اقتصاد کلان مناسب، ساختار تنظیمی معتبر، اندوخته انسانی با کیفیت بالا.
پارک علم و فناوری
پارکهای علم و فناوری به عنوان منابع قوی کارآفرینی، استعدادیابی و رقابت اقتصادی برای مناطق، ایالت ها و کشورها پدیدار شدهاند و نقش اساسی در زمینه پشتیبانیهای زیرساختی و رشد اقتصادی شرکتهای دانش بنیان داشتهاند. با هدف فراهم کردن یک مکان که محققان و شرکتها را در مجاورت هم قرار دهد، پارکهای علم و فناوری محیطی را ایجاد میکنند که پرورشدهنده همکاری و نوآوری، ترویج، توسعه، اشاعه و تجاریسازی فناوری هستند. شکل بیانگر مفهوم پارک علم و فناوری است (بیرانگ20، 2008؛ خوارزمی و ندایی، 1393).
شکل2 : مفهوم پارک علم و فناوری
سه انگيزة اصلي از ايجاد پاركهاي علم و فناوری که توسط كستلس و هال21 (1994) ارائه شده اند، عبارت است از: تجديد صنعتيسازي، توسعه منطقه اي و ايجاد هم افزايي و سينرژي. بر اساس نظر استوري و تثر22 (1998) نقش پارك هاي علمي، توانمندسازي آكادميها در دانشگاههاي محلي براي تجاري سازي ايدههاي تحقيقاتي آنها و ايجاد زمينهای براي فعاليت كسب و كارهاي كوچك و مناسبي است كه از فناوريهاي پيچيده استفاده ميكنند (باکوروس23 و همکاران، 2002؛ موسوی و همکاران، 1392).
اهداف خط مشی گذاری پارک های علم و فناوری
در برخي از مطالعات دستكم به سه هدف اساسی دولتها از توسعه پارك علمي در مناطق اشاره شده كه الزامات متفاوتي را در خط مشي توسعه پارك در بردارند (بیکر24، 2000):
1) تجاريسازي نتايج تحقيقات/ نوآوري: عملكرد اصلي پارك علمي، پرورش رقابت پذيري بين گروه نوآوري هاي مرتبط براي ترغيب و بهسازي نتايج آنها میباشد. پارك علمي با ايجاد شبكه بين نقش آفرينان كليدي، فرآيند تجاري سازي نوآوري را تسهيل ميسازد.
2) صنعتيسازي مجدد: پاركهاي علمي ظهور صنايع جديد را در پي افول صنايع قديمي تر در اقتصاد ي رواج ميدهند. صنايع جديد اشتغال جديد را جايگزين اشتغال صنايع ناپديد شده يا كوچك شده ميكنند.
3) توسعه محلي/ منطقهاي: پاركهاي علمي تفاوت در توسعة اقتصادي و عدم توازن بين مناطق را هدف قرار ميدهند و به عنوان كاتاليزور براي متعادلسازي مجدد اقتصاد منطقهاي عمل ميكنند. كمك به ايجاد شركتهاي جديد از مهم ترين خط مشيهاي پاركها در دستيابي به اين هدف است.
شكل زیر تركيب اهداف را به نمايش گذاشته است. از آنجا كه در هر ناحيه تركيبي از موانع نوآوري وجود خواهد داشت، سياستگذاري پاركهاي علمي ميتواند براساس تركيبي از اهداف فوق صورت بگیرد (ریاحی و فرجادی، 1387).
تركيب اهداف:
شکل 3:تركيب هاي مختلف اهداف توسعة پاركهاي علمي در مناطق مختلف
بطور کلی نقش مؤسسات علم و فناوری اعم از پارکها و مراکز رشد فناوری، در حال حاضر به عنوان بخشی از زیرساختهای نوآوری برای محقق کردن کارکردها و فعالیتهایی مانند: اشاعه فناوری، کارآفرینی، تجاری سازی یافتههای پژوهش از طریق ارائه خدمات مشاورهای و جلب مشارکت و کاهش مخاطره مؤسسات غیردولتی نوپا و ... به خوبی مشهود است. براساس تعریق به عمل آمده توسط سازمان بینالملل پارکها، اصولا پارکهای علم و فناوری بایستی قادر به برقراری ارتباط مناسب بین دانشگاه، مراکز پژوهشی و کلیه مراکز مرتبط با آموزش عالی باشند. (پورسلیمانیان، 1385).
شرکتهای دانش بنیان
شرکت دانش بنیان یک الگوی تغییریافته برای سازمانها و راهی جدید برای اندیشیدن دوباره سازمان در عصر دانش است. سازمان دانش بنیان، سازمانی است که در فرایند تولید و ارائه محصول/ خدمت از خلاقیت، نوآوری و دانش جدید استفاده خواهد کرد. مزیت رقابتی یک سازمان دانش بنیان از طریق دانش و استفاده اثربخش از دانش حاصل میگردد. (شفیعی، 1392؛ خیاطیان و همکاران، 1393). ایدههای نو (ایده محوری)، قابلیت تجاری بودن ایده و رقابت پذیر بودن از ویژگی های مهم کسب و کارهای دانش بنیان میباشد (ساندستورم و بجورک25، 2008؛ نعمتی 1395).
فاکتورهای مختلفی بر رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان تاثیر ی گذارند. این عوامل با توجه با ماهیت شرکتهای دانش بنیان متفاوت از سایر شرکت ها میباشند. حمایت مؤثر دولت، دانش فنی، نیروی انسانی متخصص، در ابتدای تشکیل این قبیل شرکتها از اهم عوامل مؤثر بر توسعه آنها به شمار میآیند، برخی عوامل مؤثر در توسعه شرکتهای دانش بنیان عبارتند از:
· سیاستهای دولتی شامل: جو حمایتی تجارت، نظام حقوقی، نظام مالیاتی و خط مشی های تنظیمی مناسب.
· زیرساختها شامل: ارتباطات از راه دور، فناوری اطلاعاتی و ارتباطی، شبکه های علمی.
· منابع مالی شامل: بودجه های دولتی، سرمایه گذاران ریسک پذیر، سرمایه گذاری خارجی.
· نیروی کار ماهر، تحصیل کرده، خلاق و نوآور.
· دانش، مهارت و یادگیری مستمر.
پیشینه پژوهش
آمر وسیم26 (2014) پژوهشی با عنوان فاکتورهایی برای برنامه ریزی پارک علمی انجام داد. نتایج حاصل از پژوهش عوامل مؤثر بر برنامه ریزی پارکها علم و فناوری را شناسایی کرد که عبارتند از: دولت (مدیریت، ذینفعان، گروه هدف، سرمایه، تمرکز تکنولوژیکی)؛ رشد (شبکه ها، حمایت کسب وکار، زیرساخت ها، انگیزه ها، فرهنگ)، فاکتورهای خارجی (سیاست های تحقیق و توسعه، سیاست های مالی، بازارهای سهام، اقتصاد غیررسمی، سرمایه گذاری خارجی).
سوینارسو27 و همکاران (2013) پژوهشی با عنوان توسعه پارک علم و فناوری در اندونزی برای حمایت از اقتصاد منطقهای مبتنی بر نوآوری انجام دادند. نتایج پژوهش نشان می دهد عواملی همچون ذینفعان، حمایت سیستماتیک دولت مرکزی و محلی؛ ایجاد زیرساخت های مناسب؛ تشویق به همکاری های پژوهشی؛ و افزایش بودجه توسعه و پژوهش از عوامل مهم در توسعه پارک های علم وفناوری می باشد. در نهایت، پارک های علم وفناوری یک پلت فرم برای توسعه سیستم ملی نوآوری و سیستم نوآوری منطقه ای می باشد.
پادیلا- پرز و گادین28 (2013) پژوهشی با عنوان سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در اقتصادهای کوچک و در حال توسعه: مطالعه موردی آمریکای مرکزی انجام دادند. ابزارهای سیاستی شناخته شده در این پژوهش عبارتند از: چارچوب نهادی (برنامه ملی علم، فناوری و نوآوری، ارزیابی سیاستهای علم، فناوری و نوآوری، فناوری، حقوق مالکیت معنوی، مکانیسمهای اداری، سیستم آموزش دولتی: استراتژی ملی، استانداردسازی، سیاست های کیفی، سیاستهای تدارکات دولتی)؛ مالی (انگیزه مالی، تامین مالی نوآوری، برنامه هایی برای ارتقای تعامل بین بازیگران سیستم نوآوری، سازمان های رابط بین خصوصی- عمومی، انتشار اهمیت و کاربرد علم، فناوری و نوآوری، دستگاههای دولتی).
هوو و زینیاما29 (2012) پژوهشی با عنوان چالشهای فرمولاسیون سیاست علم و فناوری زیمبابوه از 1980-2002. انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که یکی از مشکلات اصلی نهادی تاخیر در تدوین و نهایی کردن سیاست علم وفناوری در روند سیاستگذاری می باشد. انسجام و ادغام سازمانی در این زمینه وجود ندارد. ناهماهنگی نهادی در میان وزیر آموزش عالی و فناوری، مؤسسه مطالعات توسعه و شورای تحقیقات زیمبابوه نشان داد که توسعه سیاست علم وفناوری و فرموله کردن اجتناب ناپذیر است. و نتایج نشان می دهد برای اجرای مؤثر سیاست های علم و فناوری باید تقویت توانمندی های نهادی و تخصیص بودجه به حوزه علم و فناوری صورت گیرد.
هال و سوبل30 (2006) پژوهشی با عنوان سیاست های دولت و کارآفرینی انجام دادند. کارآفرینی کاتالیزور اصلی برای رشد و توسعه اقتصادی منطقهای است. در این پژوهش به تعیین فعالیت های کارآفرینی در سطح کلان و یافتن سیاستهای هماهنگ با آزادی اقتصادی، از جمله حقوق مالکیت امن، مالیات کم، و مقررات کم و در نتیجه ایجاد فضای قوی کارآفرینی می پردازیم.
داوری (1390) پژوهشی با عنوان ارائة مدل نظام خط مشي گذاری توسعة کارآفريني انجام داد. این پژوهش با هدف توسعة یک مدل بومی نظام خط مشیگذاری توسعة کارآفرینی و سپس ارزیابی مناسب بودن این مدل مفهومی انجام شده است. مؤلفه های سیاستگذاری توسعه کارآفرینی در این پژوهش عبارتند از: ترویج و آموزش کارافرینی، کمک های مالی به کارآفرینان، خدمات پشتیبانی، فنی و مدیریتی، توسعه شرکت های کوچک و متوسط و حمایت از گروه های هدف.
مقیمی و همکاران (1390) پژوهشی با عنوان ارزیابی پیش برندگی سیاستهای کلان و خرد توسعه کارآفرینی کشور انجام دادند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، در مجموع سیاستهای کلان و خرد مؤثر بر توسعه کارآفرینی در موقعیت پیش برنده نیستند و نیازمند بهبود هستند. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود این سیاستها ارایه شده است. سیاست های کلان عبارتند از: (عوامل نهادی و قانونی، اثبات اقتصاد کلان، توسعه منابع انسانی، بازار مالی، زیرساخت های نرم و سخت، تحقیق و توسعه و نوآوری، فناوری و بازار کالاو خدمات) و سیاستهای خرد عبارتند از: (الزامات قانونی کمک به کارآفرینان، فرهنگ سازی و آموزش کارآفرینی، دسترسی کارآفرینان به منابع مالی و حمایت و پشتیبانی از کارافرینان)
سلامی و همکاران (1389) پژوهشی با عنوان شناسایی عوامل مؤثر بر سیاستگذاری علم و فناوری (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران) انجام دادند. در پژوهش حاضر شش عامل سیاستی، مقررات حقوقی، بازار، ساختار، فناورانه و آموزش به عنوان عوامل تاثیرگذار بر سیاستگذاری علم و فناوری شناسایی و تایید شد.
داوری و رضایی (1385) پژوهشی با عنوان نقش دولت و خط مشیهاي دولتی در توسعه کارآفرینی انجام دادند. تأکید این مقاله بر نوع شناسی خط مشیهاي دولتی است که منجر به توسعه کارآفرینی میشود. همچنین الگوهاي مهم خط مشیهاي دولتی بررسی توسعه کارآفرینی، از دیدگاه هاي مختلف مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت با استفاده از ادبیات موضوع مدلی براي استفاده سیاستگذاران توسعه کارآفرینی ارائه میشود. سیاست های شناسایی شده در این پژوهش عبارتند از: آموزش و فرهنگ سازي به منظور ایجاد بسترهاي لازم، قانونگذاري و پشتیبانی به منظور هدایت کارآفرینی در مرحله عمل، تشویق کارآفرینی به منظور نهادینهسازي کارآفرینی براساس تحقیقات ارائه شده مدل مفهومی تحقیق در شکل 4 در پیوست ارائه شده است.
2-روش شناسی
در این تحقیق هدف طراحی الگوی خط مشی گذاری پارکهای علم و فناوری می باشد که از روش تحقیق کیفی در این مطالعه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش گروههای زیر می باشند:
گروه اول: سیاستگذاران و برنامه ریزان سابق و فعلی حوزه پژوهش و فناوری
گروه دوم: مدیران 42 مرکز رشد و پارکهای علم و فناوری به عنوان مدیران اجرایی
گروه سوم: اعضای هیات علمی مطلع در زمینه تحقیق که در موضوع خط مشیگذاری علم و فناوری و نوآوری تحقیق نموده اند.
گروه چهارم: مدیران شرکتهای دانشبنیان مستقر در پارک های منتخب هستند که بخشی از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند.
جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. در این روش در گام نخست با آغاز تحقیق با مشاوره و راهنمایی استاد راهنما و مشاور کار جستجو برای یافتن جامعه آماری از سر گرفته شد و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از این بزرگواران به تدریج سایر افرادی که در این زمینه فعالیت میکردند را مورد شناسایی قرار گرفت. اطمینان از رسیدن به نقطه اشباع در 11 مصاحبه حاصل شد که تحلیل مصاحبه های نهایی سبب ایجاد کد جدیدی نشد و مفاهیم متن در کدهای موجود جای گرفت. در چنین زمانی به دلیل عدم ایجاد کد جدید، میتوان به این نتیجه رسید که مصاحبه اطلاعات جدیدی اضافه نکرده است. در پژوهش جاری سه مصاحبه سبب ایجاد کد جدید نشدند که این به معنی رسیدن به نقطه اشباع و کفایت نمونهگیری است. در ادامه با استفاده از مطالعه اسناد و مصاحبه ها به تحلیل ادبیات موضوع و طراحی الگوی مفهومی پرداخت.
جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. بنا به ماهیت مصاحبه ها و ساختار مندی آنها حول موضوعات یا سوالات محوری، به انتخاب برگزیده شدن برخی مقوله های موضوعی تلاش شد. این مقوله ها که بنا بر کدگذاری موضوعی مدنظر قرار گرفته اند، از بطن محورهای مطرح شده برای هدایت مصاحبه ها برگزیده شده اند. پس از مشخص شدن طبقات یا کدهای موضوعی، به استخراج کدهای باز مبادرت شده است که بر اساس تحلیل محتوای کیفی به طور مستقیم از گفته های مصاحبه شوندگان برگرفته شده است و در حقیقت به گفته های مصاحبه شوندگان ربط مستقیم دارند. پس از کدگذاری باز، در مرحله بعد، یعنی در طی کدگذاری محوری تلاش شده است تا با انتخاب مضامین و مفاهیم محوری و نمایا از بین کدهای باز اقدام شود. در این بین تلاش شده است تا از بین کدهای باز آن کدهایی انتخاب شود که برای بازنمایی و پوشاندن دیگر کدها و شکل گیری مقوله ها قابلیت ندارند. در ادامه نمونه ای از کدگذاری باز و محوری ارائه شده است.
در این مقاله با مستندسازی داده ها و روش ها در حین اجرای طرح و استفاده از روش های استاندارد کیفی تکرار پذیر بودن سیستم یا پایایی سیستم را افزایش میدهیم. در بخش کیفی روایی سیستم از طریق مشورت با خبرگان که در مورد رفتار سیستم اشراف دارند تعیین میشود. از طرفی در مطالعه موردی، پايايی ابزار در فرايند تحقيق تاييد میشود. برای بهکارگیری روش تجزیه و تحلیل محتوی ابتدا تلخيص دادهها صورت گرفت بدین معنی که از ميان دادههای به دست آمده از مصاحبه ها انتخاب معنایی صورت گرفت، سپس عبارتها يا عبارتهاي مترادف خلاصه شد، و در نهایت با قرار دادن این دادهها در دسته بنديهاي وسيعتر و امثال آن مرحله تلخیص داده به پایان رسید. در آخرین مرحله از تجزیه و تحلیل محتوا نتيجهگيري صورت گرفت که برای نتیجه گیری از روش های تجزیه و تحلیل تم و نرم افزار MaxQDA 10 استفاده شد.
3-یافته های تحقیق
در همین راستا در ابتدا به آماده سازی دادهها از مرحله قبل پرداخته شد بدین معنی که جدوال نسخه برداری که پاسخ سوالات برای هر مصاحبه شونده در آن بیان شده برای تأیید بیشتر در این مرحله مورد بازبینی قرار گرفتند. در مرحله بعد برای تسلط بر مصاحبه ها به صدای مصاحبهها گوش داده شد و یادداشتهای هنگام مصاحبه به دقت منظم و نهایی شد. سپس به هرمصاحبه شونده کدی از 1 Iتا I11 که عدد آن نشاندهنده شماره مصاحبه شونده میباشد، اختصاص یافت. و با استفاده از نرم افزار MaxQDA 10 کدگذاری صورت گرفت. کدگذاری ماده اولیه تحلیل دادهها میباشد نتیجه خروجی نرم افزار در شکل شماره 1 ارائه شده است. که بر اساس خروجی نرم افزار MaxQDA 10 شکل شماره 5 و جدول شماره 2 در قسمت پیوست ارائه و تحلیل شده است.
شکل شماره 5: خروجی نرم افزار MaxQDA 10
4-بحث و نتیجه گیری
در جدول شماره 3 ابعاد و مولفه های سیاستگذاری در پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان در نظام نوآوری ارائه شده است که در ادامه هر یک از ابعاد و مولفه ها با نتایج تحقیقات گذشته تحلیل شده است. همچنین الگوی نهایی تحقیق در شکل شماره 3 در ضمیمه ارائه شده است.
جدول شماره 3: ابعاد و مولفه های سیاستگذاری در پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان در نظام نوآوری
بعد | مفاهیم کدگذاری محوری | مفاهیم کدگذاری باز |
---|---|---|
توسعهی کارآفرینی
| سازمانی | ü شناخت، کشف، خلق و بهرهبرداری از فرصت ü مدیریت دانش ü بودجهبندی سرمایه ü مدیریت تغییر آموزش ü ظرفیتهای جذب نیروی متخصص |
نهادی | ü مؤسسات تحقیقات علمی ü نهادهای تحقیق و توسعه در شرکتهای خصوصی ü نهادهای حامی حقوق مالکیت فکری ü نهادهای تحقیقاتی حامی دولت دانشگاهها ü پشتیبانان فرایند تجاری سازی ü تسهیل کنندگان صنعتی و دانشگاهی ü نهادهای حمایت کننده مالی | |
برون سازمانی | ü مکانیسمهای مالی نوآورانه ü مکانیسمهای بازاریابی نوآورانه ü مکانیزمهای تشویقی نوآورانه ü سیاستهای تنظیمی دولت ü نگرانیجهانی درمورد محیط زیست اهمیت و ضرورت ü صنایع دانش بنیان و نقش فزاینده آنها در اقتصاد |
در رابطه با بعد شبکه خارجی جک و رز (2010) به نقل از کیم و آلدریچ (2005)، فعالیت حقیقی شبکه سازی را نظامی که کارآفرین را قادر به دستیابی به منابعی میسازد که او آن ها را کنترل نمیکند، میدانند (جک و رز31، 2010).
شبک اجتماعی کارآفرین موجب دستیابی به منابع ضروری و کلیدی برای بهره برداری از فرصتها و ارتقای اثربخشی کارآفرینانه میشود، به ویژه در محیطی که منابع محدود هستند (سلات- کوک و کوویلو32، 2010).
به تازگي تعدادي از بنگاههاي تازه تأسيس، مدل كسب وکار خود را بر مبناي كمك به ساير بنگاه ها براي پياده سازي نوآوري و کارافرینی، متمركز کرده اند. اگر اين بنگاه ها را بنگاههاي واسطه اي نامگذاری کنیم، مأموريت آنها از یک سو، کمک به نوآوران و شركتهاي صاحب ايده و نوآوري برای بازارسازي و تجاري سازي ايده هايشان خواهد بود و از سوی دیگر کمک به بنگاه هاي جستجوگر براي مشف ايده يا راهكارهاي مناسب برای مساله های روزشان میباشد. با توجه به این موضوع، جرياني دوطرفه شكل ميگيرد كه اين بنگاههاي واسطه اي طي آن ايده را به بازار و بازار را به ايده هدایت ميكنند (گودینهو33 و همکاران، 2003).
تاثیر بعد عوامل سازمانی تشخيص فرصت به عنوان يكي از مهم ترين تواناييهاي كارآفرينان موفق به حساب ميآيد و به همين دليل يكي از عوامل مهم بررسي شده در تحقيق هاي كارآفريني است (مورنو34، 2006). شناسايي و انتخاب فرصتهاي درست براي كسب و كارهاي جديد در ميان مهم ترين تواناييهاي كارآفرينان موفق قرار دارد. در نتيجه توصيف كشف و توسعه فرصتها، يك بخش كليدي در تحقيق هاي كارآفريني است (کردنائیج و همکاران، 1389).
مدیریت دانش در کارکنان به عنوان یکی از عوامل کلیدي در اثربخشی فرآیند کارآفرینی، نیازمند توجه بیشتري است تا بتوان با شناخت درستی از این میزان، ضمن رفع مشکلات و محدودیتها بر توانمنديهاي آنان افزود (اکرامی و قلمکاری، 1395).
تقويت فرهنگ كارآفريني موجب افزايش موفقيت اجتماعي و اقتصادي در مقياس محلي، ملي و جهاني خواهد شد كه لازمه اين مهم، برنامه ريزي آموزشهاي وسيع و ترويج فرهنگ كارآفريني بوده و رويكردهاي متفاوتي براي عملياتي كردن آموزش كارآفريني مورد نياز است (شریف و همکاران، 1390).
بعد عوامل نهادی تجاري سازي دانش و فناوري، از سابقهاي طولاني برخوردار است. در گذشته، هرچند به صورت اندك و محدود، فناوريها و دانش به دست آمده از پژوهشهاي علمي، به بازار عرضه شده و تجاري مي شدند، اما به نظر مي رسد شروع تجاري سازي دانش و فناوري با بحث هاي همكاري بين دانشگاه و صنعت اتفاق افتاده است (کارلسون35، 2007). بسياري از صاحب نظران معتقدند تعامل بين دانشگاه و صنعت به طور واقعي، فرايندها و خروجي هاي مرتبط با تجاري سازي تحقيق و فناوري را شكل می دهند (مارکمان36 و همکاران، 2008). بعد عوامل برون سازمانی کارسون37 در تحقیق خود (1998) مؤلفه هاي اصلی تشکیل دهنده بازاریابی نوآورانه را ارتقاي محصول و توزیع متفاوت میداند. استوکز38 در پژوهش خود (1995) بازاریابی نوآورانه را عبارت از شناسایی بازارهاي جدید، اصلاح آمیزه بازاریابی و سیستمهاي عملیاتی جدید میداند. اودایر39 و دیگران (2009) مکانیسم های بازاریابی نوآورانه را متشکل از شش بخش دانستند و آنها را چنین نامیدند: ١. متغیرهاي بازاریابی، 2. تغییر و اصلاح بازاریابی، 3. مشتري گرایی 4. بازاریابی یکپارچه، 5. بازارگرایی، و 6. جایگاه منحصر به فرد (رضوانی و همکاران، 1390).
دولت می تواند محیط شناختی را نیز تقویت کند و بدین ترتیب، توانایی های کارآفرینانه را از طریق برنامههای آموزشی یا خدمات مشاورهای افزایش دهد و نیز از طریق بهبود محیط هنجاری برای کارآفرینی، با توسل به استفاده گسترده از تبلیغات و القای کارآفرینی در افکار عمومی، برای مطلوب جلوه دادن کارآفرینان، انگیزه کارآفرینان را بیشتر کند (دانایی فرد، 1381).
دولتها میتواننند از طریق کاهش یا تخفیف مالیاتی، پرداخت کردن وامهای ضروری و دیگر برنامههای تنظیمی، کارآفرینی را پشتیبانی نمایند و بدین طریق احتمال اینکه مردم، یک فرصت جذاب را شناسایی کنند و در نتیجه تصمیم بگیرند کسب و کار خود را راه اندازی کنند، افزایش بدهند (سیدی و تقی خانی، 1390).
علت اصلی توجه دولت ها به نوآوری این است که نوآوری کلید حرکت توسعهی اقتصادی و ابزار اصلی رویارویی با چالشهای اصلی جهانی شدن و به ویژه چالشهای به وجود آمده در اثر تغییرات مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی تلقی می شود. نوآوری، یک محصول یا کالای جدید و بهتر یا روش مناسب تر و کم هزینه تر برای تولید، تحویل یا به کارگیری آن کالا یا خدمات میباشد. نوآوری به این دلیل مهم است که ابزاری برای دستیابی به تولید یا رفاه بیشتر از طریق منابع محدود فراهم میآورد. اگر کشورها و بالطبع شرکتها، سیاستهای بهتری برای کسب و به کارگیری آن دانش به شکل مؤثرتر اتخاذ کنند، وانند تا حد زیادی سطح رشد و رفاه خود را بهتر کنند.
1. طراحی الگوی خط مشیگذاری برای هر پارک و شرکت دانش بنیان بر اساس ویژگی های هر کدام.
2. طراحی الزامات و استاندارد های خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان
3. طراحی راه کارهای الگوی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان با رویکرد کارآفرینانه
1. پیشنهاد می شود موضوع مورد بررسی این پژوهش در سایر محیط های سازمانی (اعم از سازمان های بزرگ و یا کوچک و متوسط) یا در صنایع مختلف مورد بررسی و مقایسهی تطبیقی قرار گیرد.
2. بررسی ابعاد شاکلهی خط مشیگذاری ، به عنوان عامل تعدیل کننده در سازمان ها.
3. پیشنهاد می شود که اثر تغییرات محیط خارجی بر خط مشیگذاری در شرکت های دیگر بررسی گردد.
4. پیشنهاد میشود که رابطه بین خط مشیگذاری و رویکرد کارآفرینانه بررسی گردد. چرا که زمانی که سازمانها تلاش های کارآفرینی سازمانی خود را برای تغییر نتایج شروع می نمایند، سرانجام مدیران ارشد انتظار دارند که این تلاش های کارآفرینی سازمانی، موقعیت مالی سازمان را تحت تاثیر قرار دهند.
5. این پژوهش خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان با رویکرد کارآفرینانه را مورد مطالعه قرار داده است که قطعا خلاء ابعاد دیگری در داخل سازمان که می تواند تاثیر داشته باشد، احساس می گردد که خود می تواند یک زمینه پژوهشی مناسب برای محققین علاقه مند به پژوهش در این زمینه باشد.
-منابع
1) احمدي، علی و حاجی نژاد، علی. (1389). تخریب محیط زیست مانعی در برابر توسعه پایدار. چهارمین کنگره بین المللی جغرافی دانان جهان اسلام.
2) اکرامی، محمود و قلمکاري، مهان. (1395). ارائه مدل توسعه کارآفرینی بر پایه مدیریت دانش. مجله مدیریت توسعه و تحول، 24، صص 43 -33
3) باقری، محمدرضا و پورعزت، علی اصغر. (1392). ارائه الگوی ترکیبی برای خط مشی گذاری در عرصه دانشگاه. فصلنامه مجلس و راهبرد، سال بیستم، شماره 74، صص 165-199
4) باقريزاده، سيد محمد. (1390). سياستگذاري علم و فناوري عنصر بي همتاي ارزش آفريني. فصلنامه توسعه تكنولوژي صنعتي شماره 17، صص 5-14.
5) پورسليمانيان، فريده. (1385). نقش پارك هاي علم و فناوري براي توسعه فناوري در صنايع كشور (مطالعه موردي: صنعت آب و برق). رشد فناوري، دوره 3 ، شماره 9 ، صص 49-57
6) سلیمی، قاسم و حیدری، الهام و کشاورزی فهیمه. (1394). شایستگیهای اعضای هیاتعلمی جهت تحقق رسالت دانشگاهی؛ تامّلی بر ادراکات و انتظارات دانشجویان دکتری. فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، دوره 3، شماره هفتم، صص،.۵-۱۰۴
7) خوارزمی، امیدعلی و ندایی، امین. (1393). تحلیل سیستمی تاثیر ریسک پذیری بر نوآوری در پارک علمی و فناوری پردیس. دوفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی، سال دوم، شماره پنجم، صص 57- 72.
8) خیاطیان، محمدصادق و همکاران. (1393). تحلیلی بر عوامل مؤثر بر رشد و پایداری شرکت های دانش بنیان در ایران. فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، سال سوم، شماره ششم، صص 57-74
9) دانایی فرد، حسن. (1381)..نقش دولت در ارتقای کارآفرینی. رویکرد تطبیقی، مدیریت و توسعه، شماره 13 ،ص 90
10) داوری، علي. (1390). ارائة مدل نظام خط مشي گذاری توسعة کارآفريني. چشم انداز مدیریت دولتی، شماره 11، صص 33-50.
11) داوري، علی و رضایی، حمیدرضا. (1385). نقش دولت و خط مشی هاي دولتی در توسعه کارآفرینی. فصلنامه علوم مدیریت ایران، دوره ي اول، شماره 2، ص 109-129.
12) ربیعی، علی و همکاران. (1390). رتبه بندی چالش های توسعه محصول جدید در شرکت های دانش بنیان، دومین همایش ملی مدیریت پژوهش و فناوری، تهران، پژوهشکده سیاستگذاری علم، فناوری و صنعت،
13) رضوانی، مهران و همکاران. (1390). شناسایی مؤلفه هاي بازاریابی نوآورانه در شرکتهاي کوچک و متوسط فناوري محور. مطالعات مدیریت راهبردي، شماره 7 ، صص 83-98.
14) ریاحی، پریسا و فرجادی، غلامعلی. (1387). خط مشی های توسعه پارک های علمی در مناطق دارای نوآوری کمتر از حد انتظار. فصلنامه علمی – پژوهشی سیاست علم و فناوری، سال اول، شماره 3، صص 25-41.
15) سلامی، سیدرضا و همکاران. (1389). شناسایی عوامل مؤثر بر سیاست گذاری علم و فناوری (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی ایران). فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، سال چهارم، شماره 13، صص 43-59
16) سیدی و تقی خانی، امیر. (1390). موانع توسعه کارآفرینی و نقش دولت در تسهیل توسعه کارآفرینی. کار و جامعه، شماره 135، صص 76-80.
17) شريف، سيد مصطفي و همکاران.(1390). تحليل وضعيت آموزش كارآفريني در آموزش عالي ايران. توسعه كارآفريني، سال سوم، شماره يازدهم، صص 87-106
18) شريف زاده، فتاح و معدني، جواد. (1394). نقش واسط فناوري اطلاعات در محتواي خط مشي گذاري عمومي. فصلنامه رسالت مديريت دولتي، سال چهارم/ شماره نهم و دهم، صص 77-92.
19) شفیعی، مهرداد. (1392). تعهد سازمانی در شرکت های نوپای دانش بنیان؛ عامل انسجام تیم و بقای کسب وکار در محیط رقابتی. فصلنامه تخصصی پارک ها و مراکز رشد، سال نهم، شماره 34، صص 44-52.
20) قلی پور، رحمت ا.... (1389). فرآیند سیاستگذاری عمومی در ایران. تهران، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
21) كردنائيج، اسدا... و همکاران (1389). شناسايي و اولويت بندي فرصت هاي كارآفرينانه در شركت قطارهاي مسافري رجا. توسعه كارآفريني، سال دوم، شماره هفتم، صص 117-140
22) مقیمی، محمد و همکاران (1390). ارزیابی پیش برندگی سیاست های کلان و خرد توسعه کارآفرینی کشور. نشریه مدیریت بازرگانی، شماره 8 ، صص 133-148
23) موسوي، سيدعبدالرضا و همکاران. (1392). شناسایی عوامل علّی مؤثّر بر ارزیابی عملکرد پارکهای علم و فناوری. دوفصلنامه نوآوري و ارزش آفريني، سال دوم، شمارۀ 4، صص 59-69
24) نعمتی، محمدعلی.(1395). بهینهکاوی تجارب موفق جهانی دانشگاه پژوهی و تبیین جایگاه این واحد در دانشگاه ها (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبایی). فصلنامة نوآوری و ارزش آفرینی، دوره 5، شماره نهم، صص۱-۱۶
25) Baker, J. (2000). Development of Technology Incubators, Parks and Precincts in Queensland: a review and start-up guide for proponents. White paper. Queensland Innovation Council.
26) Birang M. (2008). A review about science &technology parks in East Asia, First conference on science parks in Iran.
27) Cagnin, C.& Keenan, M. (2008). Positioning Future-Oriented Technology Analysis, in M. Cristiano Cagnin, “In Future- Oriented Technology Analysis: Strategic Intelligence for an an Innovation Economy”, Eds. Heidelberg, Springer.
28) Candler, G. (2014). Public policy theory: Public policy of the week. Master of public administration program, Civic groups & public policy
29) Du, C., &et al. (2014).Performance evaluation of the science and technology policy in Chongqing. Journal of Science and Technology Policy Management, Vol. 5, Iss 2 pp. 122 - 135
30) Feinson, S. (2003).National Innovation Systems Overview and Country Cases. Center for Science, Policy, and Outcomes
31) Godinho, M.M. Mendonça, S. Pereira, T.S. (2003). Mapping Innovation Systems: a Framework Based on Innovation Surveys Data. The First Globelics Conference ‘Innovation Systems and Development Strategies for the Third Millennium, Rio de Janeiro.
32) Hackett, E. J.; Amsterdamska, O.; Lynch, M.; Wajcman, J. (2007). The Handbook Of Science & Technology Studies., London, England, MIT Press.
33) Hall, J. C., & Sobel, R. S..(2006). PUBLIC POLICY AND ENTREPRENEURSHIP. The University of Kansas, TECHNICAL REPORT 06-0717
34) Hart, P., & Kleiboer, M. (1995). Policy Controversies in the Negotiatory State, Knowledge and Policy. The International Journal of Knowledge and Utilization , Vol.15, pp. 5-25.
35) Hove, M., & Zinyama, T. (2012). The Challenges of Zimbabwe Science and Technology Policy Formulation from 1980 to 2002. International Journal of Humanities and Social Science ,Vol. 2 No. 2, pp. 284-291.
36) Jack, S. & Rose, M. (2010). Tracing the historical foundations of social networks in entrepreneurship research. Available at: www.isbe.org.uk/content/assets/BP09-Sarah Jack.pdf
37) Karlsson, M. (2007). Commercialization of Research Results in United States: An Overview of Federal and Academic Technology Transfer. ITPS,Swedish Institute for Growth Policy Studies
38) Kuhlmann.s, shapira. P, & Smits.RE. (2010). a systemic perspective: the innovation policy dance., Edward Elgar publishing. Cheltenham
39) Lall, S. (2000). Export Performance and Competitiveness in the Philippines. QEH Working p. 49
40) Lundvall. (2002). Towards a Learning Society, In H. M.Conceicao P., “Innovation, Competence Building and SocialCohesion in Europe: Towards a Learning Society”, UK, Edward Elgar Publishing.
41) Lundvall, B.A., & Borrás, S. (2004). Science, Technology andInnovation Policy. In D. C. J. Fagerberg, “The Oxford Hand Book of Innovation”, London, Oxford Press, pp. 599-631
42) Markman, G. D., Gianiodis, P. T. & Phan, P. H. (2008). Full-time faculty or part-time entrepreneurs. IEEE Transactions on Engineering Management, Vol, 55. pp: 29-36.
43) Meier .Kenneth. J., & Bothe John (2008). Politics and the Bureaucracy, 5th ed. Belmont, CA: Thomson/Wadsworth, p.4.
44) Moreno, J. D. (2006). An empirical analysis of Entrepreneurial opportunity identification and their decisive factors: The case of new spanish firms Plaza de la Victoria, University of Alcala, Vol.2, pp.1- 43
45) Padilla-Pérez, Y. Gaudin.(2013). Science, technology and innovation policies in small and developingeconomies: The case of Central America. Research Policy
46) Schon, D., & Rein, M. (1994). Frame Reflection: Toward the Resolution of Intractable Policy Controversies, New York, Basic Books
47) Slotte-Kock, S. & Coviello, N. (2010). Entrepreneurship research on network processes: A review and ways forward, Entrepreneurship Theory and Practice, Vol.34, No.1, pp. 31–57
48) Soenarso, W.S., & et al. (2013). Development of Science and Technology Park (STP) in Indonesia to Support Innovation-Based Regional Economy: Concept and Early Stage Development. WTR, Vol.2, pp.32-42
49) Stephens, J., Wilson, C., & Peterson, T. R. (2008). Socio-Political Evaluation of Energy Deployment (SPEED): An Integrated Resear Framework Analyzing Energy Technology Deployment. Technological Forecasting and Social Change, pp.1224-1246.
50) Thorbecke, E. (2006). The Evolution of the Development Doctrine”, 1950-2005, Helsinki, Finland, World Institute for Development Economics Research
51) Umer Wasim, M. (2014). Factors for Science Park Planning. WTR, Vol.3, pp.97-108
[1] -Thorbecke
[2] -Feinson
[3] -Stephens
[4] -Dahlstrand
[5] - Palumbo
[6] - Brewer & deLeon
[7] -candler
[8] - Horizontal Discretion
[9] - Meier & Bothe
[10] - Lineberry
[11] - Lundvall & Borrás
[12] -Hackett
[13] - Kuhlmann
[14] - Du
[15] - Hart & Kleiboer
[16] -Schon & Rein
[17] - Eriksson & Weber
[18] -Lundvall
[19] -Cagnin & Keenan
[20] - Birang
[21] - Castells & Hall
[22] - Story & Tether
[23] -Bakouros
[24] -Baker
[25] sandstorm & bjork
[26] - Umer Wasim
[27] - Soenarso
[28] - Padilla-Pérez & Gaudi
[29] - Hove & Zinyama
[30] - Hall & Sobel
[31] -Jack & Rose
[32] -Slotte-Kock & Coviello
[33] - Godinho
[34] - Moreno
[35] - Karlsson
[36] - Markman
[37] - Carson
[38] - Stokes
[39] - O’Dwyer
پیوست:
جدول شماره 2: عوامل موثر بر الگوی خط مشیگذاری پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان با رویکرد کارآفرینانه (موضوعات، ابعاد و اجزاء)
بعد | مفاهیم کدگذاری محوری | مفاهیم کدگذاری باز | گزارههای کلامی | کد مصاحبه شوندگان |
---|---|---|---|---|
توسعهی کارآفرینی
| سازمانی | ü شناخت، کشف، خلق و بهرهبرداری از فرصت ü مدیریت دانش ü بودجهبندی سرمایه ü مدیریت تغییر آموزش ü ظرفیتهای جذب نیروی متخصص | مدیریت ارشد عمدتآً در پی تغییرات اساسی جهت بودجهبندی سرمایه شرکت میباشند و بر این اساس درصدد آن هستند که سرمایهگذاری مناسب در هر یک از ابعاد محصولات رسانهای انجام دهند. فرصت موجود در بازار به طور مناسب ارزیایی نشده و نیاز بازار به صورت ناقص برآورده میشود بر این اساس یک تقاضای برآورد نشده همیشه در بازار وجود دارد که می توان روی آن برنامهریزی کرد و آن قسمت از بازار را پوشش داد. برای استفاده از موقعیتهای موجود بایستی اعضا گروههای کاری آموزش دیده شوند.. تغییرات و توسعه فناوری اطلاعات تغییراتی در سطح مهارتهای افراد و جذب نیروی متخصص می طلبد. کارمندان را می توان از طریق، ارائه مقالات مرتبط، حضور در کنفرانسها، و سمینارهای آموزشی تقویت کرد.
| I1,I2,I4,I8,I9,I10 |
نهادی | ü مؤسسات تحقیقات علمی ü نهادهای تحقیق و توسعه در شرکتهای خصوصی ü نهادهای حامی حقوق مالکیت فکری ü نهادهای تحقیقاتی حامی دولت دانشگاهها ü پشتیبانان فرایند تجاری سازی ü تسهیل کنندگان صنعتی و دانشگاهی ü نهادهای حمایت کننده مالی | شرکتهای خصوصی فضای مناسب برای نهادهای تحقیق و توسعه فراهم آورند، تجاری سازی به عنوان یک هنجار مثبت تلقی شود، خط مشیگذاری در میان مدیران وجود داشته باشد.، هنجارسازی در این زمینه صورت بگیرد، کارمندان نسبت به کسانی که این فعالیت را انجام می دهند دید مثبت داشته باشند . روابط همکاری در تیم تحقیقی که منجر به تجاری سازی یا فروش و اجاره دانش فنی گردد باید گسترش یابد، روابط همکاری اعضای هیات علمی پارک و پردیس با یکدیگر در طرح های پژوهشی قراردادی که حمایت مالی صنعت را به همراه می آورد، روابط همکاری اعضای هیات علمی پردیس با اعضای هیات علمی دانشکده های دیگر دانشگاه در طرح های پژوهشی قراردادی که حمایت مالی صنعت را به همراه می آورد. نهادهای حمایت کننده مالی را به سوی اهداف خط مشیگذاری هدایت کند، تسهیل کنندگان صنعتی و دانشگاهی برای ایجاد فضای مناسب برای ترغیب افراد برای رفتن به سمت فعالیتهای تجاری سازی فرهنگسازی کنند. ایجاد روابط بلند مدت با موسساتی که در یک رشته تخصصی فعالیت میکنند میتواند برای موسسه ما خوب باشد. | I1,I4,I5,I6, I7,I9,I11 | |
برون سازمانی | ü مکانیسمهای مالی نوآورانه ü مکانیسمهای بازاریابی نوآورانه ü مکانیزمهای تشویقی نوآورانه ü سیاستهای تنظیمی دولت ü نگرانیجهانی درمورد محیط زیست اهمیت و ضرورت ü صنایع دانش بنیان و نقش فزاینده آنها در اقتصاد | ایجاد بازارهای جدید یک بحث جدید در این زمینه نیست ولی تا زمانیکه تیم مدیریت پشت تصمیمات این چنینی قرار نگیرد، انجام نمیگیرد. ü حمایت مدیریت در هر یک از مراحل مکانیزمهای تشویقی نوآورانه بایستی باشد چون محور اصلی تصمیمات و مسیر آتی شرکت را مشخص میکند. استراتژیهایی که مجموعه برای شرکت در نظر میگیرند بایستی مشوق نوآوری باشد. صنایع دانش بنیان و نقش فزاینده آنها در اقتصاد جا نیفتاده و نیاز به کار زیادی دارد متأسفانه الگوهای استفاده شده عمدتاً کار تکراری و بدون در نظر گرفتن موقعیت کشور میباشد.. قرار گرفتن در حلقه موسساتی که در یک زمینه خاص مهارت دارند موجب بهبود وضعیت موسسه میشود. بر قراری ارتباطات بلند مدت با نهادها و موسساتی موجب سودآوری و موفقیت در بلند میشود. تعامل با پایگاههای داده مختلف شرایط برد- برد میباشد و موجب میشود که طرفین از ارتباطات همدیگر استفاده کرده و ضعفهای همدیگر را پوشش دهند. | I1,I2,I3,I6,I9,I11 | |
شبکه خارجی | ü شبکههای کارآفرینی ü گروه¬های اجتماعی کوچک ü شبکههای آزمایشگاهی و تحقیقاتی ü مؤسسات مالی بانکی و غیربانکی ü سرمایهگذاران انتشار فناوری ü تهیهکنندگان اطلاعات ü واسطههای خارجی | محصولات اطلاعات بیشتر بر اساس یک نیاز عمومی و یا بر اساس وجود یک پایگاه داده شکل میگیرد ولی برای گسترش و توسعه خدمات جدید، نیازمند جمعآوری اطلاعات دقیق از نیازهای جدید و متنوع میباشد. در دهههای اخیر گروههای اجتماعی مفهوم و کارکرد را عوض کرده و همراهی با این فضا بیشتر از اینکه انتخاب باشه، اجباری است بر همین اساس ما هم خدماتی که به صورت سنتی انجام میدادیم هم اکنون بر روی اینترنت انجام میدهیم. شرکتهایی که محصولات اطلاعاتی عرضه میکنند برای ماندن در دور رقابت حتماً بایستی از تکنولوژیهای روز استفاده کنند. دانشگاهیان باید از ایجاد کسب و کار و قبول ریسک هراس نداشته باشند، ما نباید به دانشگاهیان مثل کارمند دانشگاه نگاه کنیم ، روحیه کارآفرینی باید در بین دانشگاهیان ترویج شود، کارآفرین بودن در سوق پیدا کردن به سمت تجاری سازی موثر است | I1,I2,I3,I6,I8 |
شکل شماره 3: الگوی نهایی تحقیق