میانجیگری و صلح و سازش: راهکارهای جایگزین حل اختلاف با رویکرد فقهی-قضایی و مقایسه تطبیقی ایران و سایر کشور ها
الموضوعات : حقوق جزا و جرم شناسی
1 - گروه علوم قضایی، دانشکده حقوق و علوم قضایی، دانشگاه علوم قضایی و اداری تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: میانجیگر ی, نظام حقوقی ایران, نظام حقوقی آلمان, قانون کیفری, تعاون, حق اولویت.,
ملخص المقالة :
این مقاله به بررسی مفاهیم میانجیگری، صلح و سازش در حقوق و فقه اسلامی میپردازد. میانجیگری به عنوان یک روش جایگزین حل اختلاف معرفی میشود که در آن یک شخص ثالث بیطرف، از طریق تشکیل جلسات و گفتگو با طرفین، به آنها کمک میکند تا به راهحلی برای اختلافات خود برسند. این روش در مقایسه با روشهای سنتی دادرسی مزایایی چون هزینه کمتر، محرمانهبودن و صرفهجویی در زمان دارد. همچنین، میانجیگری میتواند به عنوان یک راهکار پیشگیرانه برای اختلافات آینده عمل کند و به تسهیل مذاکرات در قراردادها کمک کند.در بخش صلح و سازش، متن به تعریف جرم و انواع آن (قابلگذشت و غیرقابلگذشت) میپردازد. جرائم قابلگذشت، جرائمی هستند که تعقیب آنها به شکایت شاکی خصوصی وابسته است و با گذشت او، تعقیب متوقف میشود. در مقابل، جرائم غیرقابلگذشت، جرائمی هستند که جنبه عمومی دارند و گذشت شاکی تاثیری در تعقیب آنها ندارد.در ادامه، میانجیگری در فقه امامیه با تاکید بر مفهوم “اصلاح ذاتالبین” و “شفاعت” بررسی میشود. در فقه اسلامی، میانجیگری بیشتر در قالب شفاعت مطرح شده است، به این معنا که شخص ثالث برای ایجاد صلح و سازش بین طرفین تلاش میکند. با این حال، در حدود (مجازاتهای تعیینشده در شرع)، میانجیگری به شکلی که یک طرف آن حاکم باشد، ممنوع است.در نهایت، مقاله به تفاوتهای میانجیگری و سازش پرداخته و این مفاهیم را از منظر حقوق آلمان بررسی می نماید. هرچند این دو مفهوم شباهتهایی دارند، اما در جزئیات تفاوتهایی نیز دارند. برای مثال، نقش سازشگر ممکن است فعالتر از میانجیگر باشد. بهطور کلی، متن بر اهمیت میانجیگری و صلح در حل اختلافات و نقش آنها در کاهش تنشهای اجتماعی و تحکیم روابط تأکید میکند. قرآن و روایات نیز بر اهمیت تلاش برای ایجاد صلح و سازش بین افراد تاکید دارند.
