تحلیل کنش اژدهااوژنی پهلوان در «هفتخان» بر پایه دیدگاه «ژرژ دومزیل»
الموضوعات : Research in Iranian classical literatureرضا موصلی 1 , ابراهیم محمدی 2 , اکبر شایان سرشت 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، ایران
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، ایران
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بیرجند، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
اژدهاکشی از کنشهای ویژه پهلوان برای اثبات پهلوانی است و در منظومههای حماسی ایرانی، پهلوانان زیادی به ستیز با اژدها میروند و او را میکشند. این کنش را میتوان بر پایه دیدگاههای گوناگون بررسی کرد. این پژوهش، کنش یادشده را بر پایه دیدگاه دومزیل در نوشتار «خدایان سه کنش» تحلیل میکند و نشان میدهد که اژدهاکشی رستم و اسفندیار بهویژه در هفتخانهای آنان، ویژگیهای برجستهای دارد. نخستین ویژگی هر دو داستان، دگردیسی اسطورۀ اژدهاست. در هفتخان رستم، دیگر اژدها، موجود مار مانند شناختهشده نیست، بلکه دیوی است که کنش اژدهاگونه دارد؛ یعنی هستی و زندگی شاه ایران و سپاهیان را در تاریکی مرگ به بند میکشد و پهلوان باید آن را رها کند. اسفندیار نیز در هفتخان ناگزیر است برای رهانیدن «زن» یعنی نماد و سرنمون باروری و هستی ناب، هفت گدار سخت را پشت سر بگذارد تا بتواند آنان را از چنگال اژدها برهاند و با خود باروری و برکت به همراه آورد. در نهایت میتوان گفت که پهلوان با گذر از هفتخان، اژدها را نابود میکند و این کنش او، پدیدآورنده باروری و مانایی هستی و زیستن میشود.
