بررسی تأثیر عوامل درونی دانشگاه بر رابطه با صنعت
الموضوعات :
1 - دانشگاه سمنان
2 -
الکلمات المفتاحية: دانشگاه, فرابازار, بازار دانش و فناوری, کارآفرینی,
ملخص المقالة :
برای یافتن راهی برای توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت، ضروری است رابطه میان عوامل درونی دانشگاه بر انواع راههای ارتباطی میان این دونهاد مورد بررسی قرار گرفته و عوامل کلیدی مؤثر در کانون توجه سیاستگذاران بخش آموزش عالی قرار گیرد. در این تحقیق، دستهبندی و شناخت تأثیرهر یک از عوامل اصلی درونی بر ارتباط باصنایع، از میان گستره وسیع عوامل داخلی دانشگاه، مورد توجه قرار گرفته است .دادههای تحقیق حاضر به وسیله پرسشنامه با همکاری 388 دانشجوی تحصیلات تکمیلی و اعضای هیئت علمی از 64 دانشگاه، پژوهشگاه و مرکز آموزش عالی در سراسر کشور، به همراه اطلاعات پژوهشی دانشگاهها در گزارشهای سالانه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمع آوری شده است. در این تحقیق مدل اولیه ارتباطی دانشگاه پس از جمع آوری دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول بررسی شده و پس از تائید مدل مفروض، با استفاده از روش رگرسیون، ارتباط میان عوامل داخلی دانشگاه بر فرابازار، بازار دانش و فناوری و کارآفرینی تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد منابع انسانی و زیرساخت دانشگاه بر کارآفرینی و بازار فناوری اثر مثبت دارد. همچنین فناوری و زیرساخت دانشگاه نیز بر فرابازار تأثیر گذار است. در پایان نیز مدل جدیدی برای بررسی تأثیر عوامل داخلی دانشگاه بر ارتباط با صنایع ارائه شده است.
بررسي مدلهاي تجاريسازي فناوري و ارائة مدل بومي براي
حمایت از تجاريسازي فناوري در كشور
*رضا بندریان **علی حیدری ***محمدرضاپور ابراهیمی
*استادیار پژوهشی، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
**استادیار، دانشکده مدیریت، گروه MBA، دانشگاه تهران، تهران
*** استادیار، دانشکده مدیریت، گروه مالی، دانشگاه تهران، تهران
M.pourebrahimi@ut.ac.ir Aheidary@ut.ac.i Bandarianr@ripi.ir
تاریخ دریافت: 21/1/93 تاریخ پذیرش:24/6/93
چکيده
هدف از پژوهش و فناوری حصول به دستاوردهای فناورانه و نوآورانه مورد نیاز برای ارتقای توانمندیهای فناورانه و نوآورانه صنایع کشور در راستای رقابتپذیری آنها میباشد. در نتيجه تولید ثروت از فعالیتهای پژوهشی و فناورانه نیازمند تجاری سازی دستاوردهای حاصل از آن است. براین اساس و با توجه به جهتگيري کشور در راستاي توسعه اقتصادي دانش بنيان، بايد زيرساختها و نيازمنديهاي تجاري سازي دستاوردهاي فناورانهاي كه محصول توسعه علمي و اقتصاد دانش بنيان هستند فراهم گردد. در اين مقاله پس از تعريف تجاري سازي فناوری براساس رویکردهای مختلف، به مدلهاي توسعه یافته براساس این رویکردها اشاره ميشود. سپس به معرفي کشورهاي پيشرو در زمينه تجاري سازي فناوري و اقدامات آنها برای حمایت از تجاری سازی فناوری پرداخته میشود و مدلهاي متنوع حمايت از تجاري سازي فناوری در برخي از آنها تشریح و تحلیل ميشود. در نهايت با نگاهي ملي به توسعه و تجاري سازي فناوری در كشور به تشريح حمايتهاي مختلف مورد نياز تجاري سازي فناوری و بخصوص حمايتهاي مالي و مدلهاي آن اشاره خواهد شد. در پايان عوامل کليدي موفقيت تجاري سازي فناوری در سطح ملي و اقدامات مورد نيازي که بايد در سطح ملي برای ارتقاء تجاری سازی فناوری انجام شود بيان ميشود.
کلمات کلیدی: تجاريسازي دستاوردهاي فناورانه، مدل تجاري سازي فناوري، الگوی حمایت از تجاري سازي فناوري
مقدمه
در سیاست کلی کشور، فناوری جایگاه ویژهای دارد و به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی کشور تعیین شده است. بررسی اسناد ملی، نشان میدهد که مهمترین هدف ایران از رویکرد به فناوری دستیابی به توسعه اقتصادی، سودآوری مالی و افزایش ثروت ملی است[1]. حال این سوال اساسی مطرح ميشود که چگونه ميتوان به اهداف اقتصادی مورد نظر از توسعه فناوری رسید و با استفاده از فناوری ثروت و رفاه تولید کرد؟ خلق ارزش اقتصادی و تولید ثروت از فناوری چگونه است؟
منظور از خلق ارزش اقتصادی تولید ثروت و تبدیل دانش به درآمد و پول است و منظور از تولید ثروت، مفهومی فراتر از تولید پول و شامل عواملی مانند رفاه بیشتر، کشف و استفاده موثر از منابع، حفظ منابع طبیعی، افزایش سرمایه فکری و سایر عوامل تاثیرگذار در افزایش استاندارد و کیفیت زندگی است [2].
فناوری همواره در خلق ثروت برای کشورها نقش اساسی داشته و سطح استاندارد و کیفیت زندگی مردم را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. فناوری مهمترین عامل تعیین کننده رشد پایدار اقتصادی یک کشور و موتور محرکه رشد آن محسوب ميشود. اما باید توجه کرد که خود فناوری عامل خلق ثروت نیست، بلکه استفاده موثر و مناسب از آن است که باعث خلق ثروت ميشود. هنگامی که از فناوری برای افزایش ارزش منابع و عرضه محصولات و خدمات مورد نیاز بازار استفاده شود، ثروت افزایش ميیابد. فناوری ميتواند در قالب محصولات، تولید، خدمات یا حتی بازاریابی باشد، به هر حال استفاده از فناوری یا تجاری سازی فناوری در خلق ثروت مهم است و استفاده از فناوری تجاری شده برای رسیدن به اهداف راهبردی یا عملیاتی جامعه یا نهادهای آن، ميتواند به خلق ثروت بینجامد [3].
تبلور دستاوردهای پژوهشی و فناورانه در عرصه عمل پيچيدهترين مرحله نوآوري فناورانه است. بنابراين باید راهحل مطلوب و روشهای عملیاتی مناسب براي هر دستاورد فناورانه، با توجه به ويژگيهاي آن و با عنايت به شرايط و روشهاي موجود تهيه، تدوین و اجرا شود. براین اساس زیرساختهای متعددی باید برای تسهیل تجاری سازی فناوری فراهم گردد و لازمه حصول به تجاری سازی موفق فناوري انجام حمایتهای گوناگون در سطوح و مراحل مختلف ميباشد. در نگاه ملی به منظور تحقق این زیر ساختها اقدامات گستردهای باید به منظور اثربخش شدن سرمایهگذاریهای انجام شده در حوزه پژوهش و فناوری از طریق مکانیزمهای حمایتی توسط دولتها انجام پذیرد. کشورهای مختلف در این زمینه اقدامات مختلفی را انجام داده و براساس مدلهای مختلفی به حمایت از تجاری سازی فناوري پرداختهاند [4 و 5].
در ادامه پس از تعریف تجاري سازي فناوری و مدلهای مختلف در هریک از رویکردهای آن، به معرفي کشورهاي پيشرو در زمينه تجاري سازي فناوري و اقدامات آنها و مدلهاي حمايت آنها از تجاري سازي فناوری پرداخته ميشود. در نهايت با نگاهي ملي به ارتقای توان تجاري سازي فناوري در كشور به حمايتهاي مالي و مدلهاي آن اشاره خواهد شد. در پايان با نگاهی تحلیلی به کشورهای هدف مورد مطالعه و مقایسه شرایط ایران با آنها، عوامل کليدي موفقيت تجاري سازي فناوری در سطح ملي و اقدامات مورد نيازي که بايد در سطح ملي انجام شود بيان ميشود.
مبانی نظری و پیشینة تحقیق
1.تعريف تجاري سازي فناوري
در تعريف تجاري سازي فناوري دو ديدگاه متمايز در ادبيات وجود دارد که يکي ديدگاه محدود و ديگري ديدگاه فراگير است.
تعريف تجاري سازي فناوري (ديدگاه محدود):
براساس ديدگاه محدود، تجاري سازي فناوري مرحله پاياني فرآيند نوآوري فناورانه ميباشد كه انجام موفق آن منجر به بهثمر رسيدن يك فناوري در عرصه تجاري گرديده و در آن هنگام است كه فناوري مورد نظر ميتواند منشاء رفاه و ثروت جامعه قرار گيرد. در اين تعريف از تجاري سازي بيان ميشود كه تجاري سازي فرآيند انتقال دانش و فناوري از يك شخص يا گروه به شخص يا گروه ديگر به منظور بكارگيري آن دانش و فناوري جديد در يك سيستم، فرآيند، محصول و يا يك شيوه انجام كار ميباشد [6].
براساس اين تعريف مطابق شکل 1 تجاري سازي به عنوان مرحلهاي مجزا از فرايند پژوهش و توسعه فناوري در نظر گرفته ميشود و الگوهاي مختلف پژوهش و توسعه فناوري به صورت مجزا از الگوهاي تجاري سازي فناوري مطرح ميشود.
تعاريف ديگري نيز از تجاري سازي فناوري براساس ديدگاه محدود وجود دارد كه همه آنها مفهوم واحدي را به زبانهاي مختلف تشريح ميكنند اما تعريفي كه مناسبترين پوشش را ارائه ميكند عبارت است از: فرآيند انتقال فناوري از مراكز تحقيقاتي و بخشهاي پژوهش و فناوري به صنايع موجود يا كسب و كارهاي جديد [7].
شكل 1. مدل تجاري سازي فناوري با دیدگاه محدود [8]
|
تعريف تجاري سازي فناوري (ديدگاه فراگير):
براساس ديدگاه فراگير، تجاري سازي فناوري به عنوان آرمان فرايند پژوهش و توسعه فناوري است و از ابتداي شروع پژوهش و توسعه فناوري ملاحظات تجاري سازي آن در نظر گرفته میشود و تجاري سازي روح حاکم بر فرايند پژوهش و توسعه فناوري است. براساس اين تعريف الگوهاي مختلف توسعه و تجاري سازي فناوري به شكل زنجيره فعاليت مطرح ميشود [9].
در واقع در ديدگاه فراگير کل شکل 2 به عنوان تجاري سازي فناوري نگريسته ميشود در حالي که در ديدگاه محدود فقط مرحله سوم است که به عنوان تجاري سازي فناوري محسوب ميگردد.
.
شکل 2. گامهاي تجاري سازي فناوري (ديدگاه فراگير)
|
براساس ديدگاه فراگير به تجاري سازي فناوري، تجاري سازي همزمان با شروع ايده پردازي فناورانه آغاز ميشود. مطابق شکل 3 اگر يك ايده فناورانه بخواهد از مرحله نوزادي به مرحله بلوغ صنعتي و سودآوري برسد (نوآوري فناورانه)، نه تنها بايد جنبههاي علمي و مهندسي در نظر گرفته شوند، بلكه به همان ميزان و همزمان بايد جنبههاي مالي، اقتصادي، بازار و کسب و کاری آن نيز دنبال گردد. به عبارت دیگر در جریان توسعه یک فناوری چند عامل و مشخصه در آن واحد با هم رشد میکنند. اهم این عوامل عبارتند از مفاهیم و تئوریهای علمی، طراحی، محیط ارزیابی، آزمون و اثبات فناوری، ابعاد تجاری، اقتصادی، بازار و کسب و کار فناوری و... . به زبان ساده توسعه یک فناوری رشد و بلوغ همزمان این عوامل در طی اجرای پروژه توسعه فناوری است. تنها از طريق پيمودن مسير متوازن كه در آن بخشهاي «علمي – فني» و «تجاري» همزمان پيشرفت مينمايند، ميتوان ايده فناورانه جديدي را به مرحله حداكثر توليد ارزش هدايت كرد. اين مهم حاصل نميشود مگر آنكه فردي کارآفرین (مسئول توسعه فناوري1) هدايت اين مسير را بر عهده گيرد كه از قوانين حركت در مسير متوازن به خوبي آگاه باشد و آموزشهاي لازم را به خصوص در بُعد تجاري فناوري (توسعه كسب و كارهای فناورانه) ديده باشد [10].
همچنین برای گذار موفق از پژوهش و توسعه فناوری به تجاری سازی لازم است متخصصان صنعت از ابتدای فرایند در کنار تیم توسعه فناوری قرار گیرند و مسائل مربوط به ساخت و تولید را از همان آغاز در مراحل رشد فناوری در نظر گرفته و اعمال نمایند.
در حوزه ديدگاه فراگير به تجاري سازي مدلهاي مختلفي مطرح و ارائه شده است که در يک تقسيم بندي کلي آنها را به دو گروه عمده تقسيم ميکنند[11]:
مدلهاي خطي2 (يا مدلهاي فرايندي): که يک فرايند مرحله به مرحله خطي را براي تجاري سازي فناوري ارائه ميدهند. در برخي موارد اين مدلها شامل جريانهاي موازي از فعاليتهاي مکملي است که بايد به طور همزمان به منظور حداکثر سازي پتانسيل تجاري شدن فناوري انجام شوند. مدلهاي خطي معمولاً به صورت دياگرام مستطيلي ارائه ميشوند و مهمترين آنها عبارتند از :
[1] . Technology Champion
[2] . Linear models or process models
·
را که بايد حمايت شود و شرايطي که بايد فراهم گردد را به منظور حداکثرسازي احتمال تجاري سازي موفق فناوري تشريح ميکنند. مهمترين مدل وظيفهاي مدل ذيل ميباشد: · پنل متخصصان كانادايي تجاري سازي در حالی که مدلهای مختلفی برای تجاری سازی فناوري ارائه شده است اما هیچ یک تضمین کننده تجاری سازی موفق فناوري نیست و لازمه حصول به تجاری سازی موفق فناوري انجام حمایتهای گوناگون در سطوح و مراحل مختلف ميباشد. کشورهای مختلف در این زمینه اقدامات مختلفی را انجام داده و براساس مدلهای مختلفی به حمایت از تجاری سازی فناوري پرداختهاند که در ادامه به برخی از این موارد پرداخته میشود.
|
· مدل روت ول و زگفلد2
· مدل آندره و سيركين3
· مدل پيشرفت تجاري سازي AIC 4
· مدل فرايندي انتقال نوآوري كامگي و ملون5
· مدل يونيكيوست6
مدلهاي وظيفهاي7 : که فعاليتهاي مهم براي تجاري سازي فناوري را ادغام و يکپارچه کرده و رابطه بين آنها را تشريح ميکنند بدون آنکه به تشريح مراحل الزامي در مسير تجاري سازي فناوري بپردازند.مدلهاي وظيفهاي براين اساس از مدلهاي خطي متمايز ميشوند که آنها يک توالي از مراحل را تجويز نميکنند بلکه آنها یک مجموعه از روابطی
شكل 3. مسير "علمي- فني" و "تجاري" ايده فناورانه تا بازار (نوآوري فناورانه)
|
کشورهای پیشرو در تجاریسازی فناوري و مقایسه مدلهای حمایت آنها از تجاری سازی فناوري
فرآیند تجاری سازی فناوری نيازمند زيرساختارهاي متعددی شامل زیرساختهای مالی، قضایی، اطلاعاتی، تجاری، همچنین علوم، فناوری، تولید، کسب و کار، تجارت و ... است كه هر کدام از این اجزاء، سیاستها و قوانین خاصی مانند سیاست علمی، تجاری، مالیاتی و ... را ميطلبند. این مجموعه عوامل، فضا را برای اثرگذاری و نتیجه بخشی توسعه و تجاری سازی فناوری ضروری ميسازد و بی توجهی به هر یک از آنها ميتواند سرمایه گذاری در سایر بخشها را کاملاً بی اثر کند [12]. براین اساس کشورهای مختلف به منظور اثربخشی سرمایه گذاریهای خود در حوزه پژوهش و فناوری، از تجاری سازی فناوری حمایت میکنند که اساسیترین این اهداف عبارتند از [13] :
1. تعریف شیوه تعامل موثر بین عرضه و تقاضای فناوری
2. خلق ارزش جدید با تاکید بر پایدار سازی فرایند توسعه فناوری از طریق ایجاد درآمد برای توسعهدهندگان و کاربران فناوري
3. کارآفرینی و ایجاد اشتغال مبتنی بر فناوري و نوآوري فناورانه
4. کمک به ارتقای سطح رفاه ملی با تاکید بر توسعه دانش بنیان
5. ارتقای توان رقابت پذیری در سطوح ملی، صنعت و بنگاهی
6. فراهم نمودن شرايط براي اثربخش شدن كارآفرينيهاي فناورانه صورت گرفته
صرف نظر از اهدافی که کشورها برای حمایت از فعالیتهای تجاری سازی فناوری دارند، مبانی مختلفی برای تعیین کشورهای پیشرو در زمینه تجاری سازی فناوري میتوان در نظر گرفت مانند:
– نسبت موفقیت در تجاری سازی فناوري از کل طرحهای پژوهشی و فناورانه
– نسبت موفقیت در تجاری سازی فناوري از کل دستاوردهاي پژوهشي و فناورانه
– سهم منافع حاصل از تجاري سازي فناوري از تولید ناخالص ملی
– ميزان صادرات دانش بنيان و يا سهم آن از كل صادرات كشور
– نسبت سرمایه گذاری خطرپذیر به تولید ناخالص ملی
– رقابت پذیری فناورانه ملی
– و یا حجم، میزان و تنوع حمایتهای ارائه شده از سوی دولتها برای تجاری سازی فناوری
براساس گزارشهای منتشره و نظرات متخصصان بینالمللی در حوزه تجاری سازی فناوري در مجموع کشورهای آمريکا، ژاپن، کره جنوبي، چين، هند و آلمان به عنوان کشورهای پیشتاز و موفق در حوزه تجاری سازی فناوري و حمایت از تجاری سازی فناوری براساس الگوهای سازمان یافته شناخته میشوند. در ادامه اقدامات و مدلهای مورد استفاده برای تجاری سازی فناوری توسط این کشورها به صورت اجمالي تشریح میشود[14 و 15].
اقدامات حمايتي دولت آمريکا براي پيشبرد تجاري سازي فناوري [14]
· تدوين سازوکارهايي براي دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي به منظور تجاري سازي دستاوردهای پژوهشی و فناورانه
· شبکه سازي در راستاي اشاعه و تجاري سازي فناوري شامل:
o برنامه فناوري پيشرفته (ATP)
o برنامه تحقيقات نوآوري تجاري در مقياس کوچک
o برنامه نوآوري فناوري
· ايجاد شرکتهاي مبتني بر فناوري در دانشگاهها
· برنامههاي تشويق و جابجايي محققان
· ارائه مشوقهاي مالياتي و گمرکي
· ايجاد شرکت تجاري سازي فناوري (TCC)
· ايجاد مرکز تجاري سازي فناوري (CTC)
· ايجاد مرکز ملي انتقال فناوري (NTTC)
[1] . The Goldsmith Model
[2] .The Rothwell & Zegfeld Model
[3] .The Andrew & Sirkin Model
[4] . The AIC Commercialization Progression Model
[5] .The Carnegie Mellon Innovation Transfer Process Model
[6] . The Uniquest Model
[7] . Functional models
· اقدامات حمايتي دولت ژاپن براي پيشبرد تجاري سازي [14]
دولت ژاپن شرکت تحقيق و توسعه ژاپن1 (JRDC) را مامور سازماندهي فعاليتهاي مرتبط با تجاري سازي فناوري کرد و اين شرکت از طريق ايجاد شركتهاي اقماري، ارائه تسهيلات و مشاركت مطابق شكل 4 از تجاري سازي فناوري حمايت كرد.
مهمترین اهداف ایجاد این شرکت عبارت بودند از:
· تاکید بر همکاری در توسعه و بکارگیری فناوری
· تاسیس یک شرکت با شخصیت حقوقی مستقل برای تجاری سازی فناوری در سطح ملی
· شکلگیری شبکه توسعه فناوری با رویکرد کسب و کار
· استقرار نظام مدیریت عملکرد توسعه فناوری با منطق اقتصادی
· بازگشت منافع ناشی از تجاری سازی فناوری به چرخه توسعه فناوری
· تسهیل انتقال فناوری به تعاونیهای دانش بنیان
اقدامات حمايتي دولت كره جنوبي براي پيشبرد تجاري سازي [14]
دولت كره جنوبي شرکت پيشبرد فناوري کره جنوبي2 (KTAC) را مامور سازماندهي فعاليتهاي مرتبط با تجاري سازي فناوري کرد و اين شرکت از طريق ارائه تسهيلات، مشاركت (سرمايه گذاري مشترك، اجراي تجاري سازي و...)، ايجاد شركتهاي اقماري، فروش دانش فني و... مطابق شكل 5 از تجاري سازي فناوري حمايت كرد.
مهمترین اهداف ایجاد این شرکت عبارت بودند از:
· تاسیس و ایجاد یک شرکت مادر تخصصی با هدف تسهیل تجاری سازی فناوري
· جذب منابع خارجی در فعالیتهای تجاری سازی فناوری
· توجه به سرمایهگذاری مشترک با سایر نهادهای مالی برای تجاری سازی فناوری
· تصمیمگیری در رابطه با فروش دانش فنی و یا سرمایه گذاری مستقیم در تجاری سازی فناوری
· امکان عرضه سهام در سرمایهگذاریهای مشترک پس از سودآوری
· بازگشت منافع ناشی از تجاری سازی فناوری به چرخه تجاری سازی جدید
اقدامات حمايتي دولت چين براي پيشبرد تجاري سازي [15]
· اجراي برنامه نوآوري فناوري
· اجراي برنامه تورچ (Torch) براي تجاري سازي فناوريهاي پيشرفته
· اجراي برنامه اسپارک (Spark) براي تجاري سازي فناوريهاي حوزه کشاورزي
· ايجاد صندوق نوآوري فناورانه بنگاههاي کوچک و متوسط
اقدامات حمايتي دولت هند براي پيشبرد تجاري سازي [15]
· حمايتهاي حقوقي، مالي و مالياتي
· حمايتهاي مشاورهاي در امور مهندسي و مديريتي
· ايجاد شرکت ملي گسترش پژوهش (NRDC) با مسئوليت تجاري سازي دستاوردهاي فناورانه
· ايجاد صندوق توسعه فناوري
اقدامات حمايتي دولت آلمان براي پيشبرد تجاري سازي [15]
· حمايتهاي مستقيم (مالي) از تجاري سازي فناوری
· حمايتهاي غير مستقيم از تجاري سازي فناوری شامل:
– بهبود توان بالقوه علمي شرکتها
– کمک به شرکتهاي کوچک و متوسط در اجراي نوآوري فناورانه
– حمايت از شرکتهاي دانش بنیان نوپا
– ارائه مشوقهاي مالياتي
– ارائه مشوقهاي تجاري سازي فناوری
شکل4.تجاریسازی فناوری شرکت تحقیق و توسعه ژاپن(JRDC) [14] |
مهمترین اهداف ایجاد این مراكز واسطهای عبارت بودند از:
· نگرش محلی و منطقهای (ایالتی) به پژوهش و تجاری سازی فناوري در بستر نظام ملی نوآوری
· جهتگیری تحقیقات در راستای پاسخگوئی به چالشها و نیازهای ایالتی
· تسهیل ارتباط صنعت و دانشگاه از طریق مکانیزمهای رسمی و دولتی
· سازماندهی ارکان نظام نوآوری محلی با تاکید بر شبکه سازی
· هموارسازی جریان اطلاعات در زنجیره توسعه و تجاری سازی فناوری
شكل 5. مدل تجاري سازي فناوري شرکت پيشبرد فناوري کره جنوبي (KTAC) [4]
|
4. حمایت از تجاری سازی فناوری در ایران
تجاری سازی فناوری به عنوان تولید کننده ثروت عامل بقای کشور در جهتگيري صورت گرفته براي توسعه دانش بنيان محسوب ميگردد و اصلیترین مسئولیت اجتماعی که نخبگان جامعه در حوزه علم و فناوری بر عهده دارند، خلق ارزش است.
تجاری سازی فناوری برای تبدیل فناوری به کالا یا خدمات قابل استفاده و ارائه و انتشار آن در سطح جامعه، نیازمند تحقیق و توسعه، خلاقیت و نوآوری، منابع خطرپذیر و زنجیرهای از فعالیتها و اقدامات متعدد و مختلف است.
زنجیره اقدامات تجاری سازی فناوری از اعتبارسنجی اولیه و امکان سنجی فنی شروع و با مطالعه بازار، تامین منابع مالی براي سرمایه اولیه مورد نیاز، شناسایی و مدیریت ریسکها و... ادامه ميیابد. طی کردن این زنجیره پیچیده و طولانی و سرانجام عرضه یک فناوری به بازار، شاید سالیان دراز طول بکشد. البته فقط تعداد کمی
شكل 6. مدل مراکز واسطه خدمات صنعتی و فناورانه (نمونه ایالت بایرن آلمان)[5]
|
از فناوریها قادر به طی کردن کل زنجیره ارزش و رسیدن به بازار هستند و بیشتر آنها در کمیانه راه و گردنهها و درههاي مسیر جا مانده و به سرانجام نميرسند [16].
فرآیند تاسیس یک کسب و کار بر مبنای یک فکر و ایده نوین شامل شناخت و کشف یا خلق فرصت، ایجاد یک شرکت و ورود به عرصه بازار و رقابت، در جوامع مختلف متفاوت است.
هر فردی توانایی یا تمایل به ایجاد کسب و کار را ندارد. به همین علت و با توجه به اهمیت کلیدی ایجاد کسب و کار در تولید ارزش اقتصادی و ایجاد شغل و دوری از فقر و محرومیت، کشورهای مختلف برنامههای گستردهای را برای بسط و توسعه فرهنگ کسب و کار و ایجاد زیرساختهای مورد نیاز آن تدارک دیدهاند تا بتوانند همچنان مسیر رشد و پویایی اقتصادي خود را ادامه دهند [17].
نکته اساسی آن است که یک کشور در فرايند توسعه اقتصادي باید تمام تلاش خویش را مصروف گسترش خلق ارزش و تولید ثروت نماید. چنین امر بزرگی نیازمند برنامهریزی جدی، ارتقای فرهنگی و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی و ترویج، دانش افزایی و در عین حال خدمات مختلف اطلاعاتی، قانونی و... است.
با توجه به این شرایط در کشور ما ساختار و روند تشکیل کسب و کارهای موفق متفاوت از ساختار تشکیل آنها در بسیاری از کشورهای جهان است. بسیاری از افراد، بالقوه دارای ویژگیهای کارآفرینی مبتني بر فناوري هستند که بنا به دلایل مختلف این تواناییها بالفعل و شکوفا نميشوند.
بنابراین تجاری سازی فناوری و کارآفرینی مبتني بر فناوري نیازمند حمايتهای مختلفی است که از جمله آنها ميتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- حمايت مالي
- حمايت آموزشي و مشاوره علمي
- حمايت خدماتي
- حمايت حقوقي
- حمايت فني
- حمايت اعتباري
- حمایت کارآفرینانه
که در مجموع ميتوان آنها را در دو بخش کلی به حمایتهای مالی و غیر مالی به شرح ذيل طبقهبندی کرد.
الف) حمایتهای غیر مالی
- کمک به توسعه زیرساختهای مورد نیاز برای تجاری سازی فناوري
- تدوین قواعد و مقررات ملی مرتبط با تجاری سازی فناوري
- توسعه آموزش و توانمند سازی فناوران؛ شامل آموزش مهارتهای تجاری سازی فناوري و کارآفرینی كسب و كار (تجاري، صنعتي)
- کمک به توسعه نظام اطلاعات کسب و کار
- ارائه سیاستهای تشویقی غیر مالی
- کمک به شبکه سازی و توسعه شرکتهای سرمایه گذاری مخاطره پذیر
ب) حمایتهای مالی
- تامین منابع مالی با نرخهای پایین
- ارائه حمایتها و تخفیفات مالیاتی
- ارائه حمایتها و تخفیفات در عوارض و حقوق گمرکی
- ارائه مشوقهای صادراتی
اما یکی از موضوعات مهم در حوزه حمایتهای مالی روشهای تامین منابع مالی جهت تجاری سازی فناوری است. در کشورهای مختلف از الگوهای مختلفی برای تامین منابع مالی طرحهای تجاری سازی فناوری استفاده ميشود که مهمترین آنها عبارتند از:
الف) روش ارائه تسهیلات مالي
ب) روش مشارکت (تحصيل سهام در ازاي تامين مالي)
ج) روش ترکیبی (تسهیلات و مشارکت)
د) تامین منابع مالی بلاعوض
بجز روش تامین منابع مالی بلاعوض که ویژگیهای خاص خود را دارد، روش تسهیلات و روش مشارکت دارای مزایا و معایبی هستند که اين مزایا و معایب از ديدگاه تامين كننده مالي در جدول ذیل ارائه شده است. براين اساس با توجه به مزايا و معايب روشهاي مختلف تامين مالي و ويژگيهاي خاص فرهنگي، اجتماعي و... ايران، روشها و شيوههاي مناسب و منطبق با شرايط بومي براي حمايت مالي از تجاري سازي فناوريهاي توسعه يافته در كشور بايد انتخاب و به اجرا درآيد.براين اساس با در نظر گرفتن این ملاحظات و با توجه به مدلهای مطرح شده در کشورهای پیشرو برای حمایت از تجاری سازی فناوری و همچنین تجربیات موجود در یک کشور، یک مدل پیشنهادی
[1] . Japanese Research & Development Company
[2] . Korea Technology Advancement Corporation
جدول 1. مزایا و معایب روش تسهیلات و مشارکت در تامين مالي از ديدگاه تامين كننده مالي براي حمايت از تجاري سازي فناوري
روش تسهیلات | روش مشارکت | ||
مزایا | معایب | مزایا | معایب |
- دستيابي به سود تضمين شده و مشخص توسط تامين كننده مالي - انتقال ريسک فعاليت به تسهيلات گيرنده و تضمين برگشت پول با دريافت وثيقه - زمان دار بودن و محدود و مشخص بودن حيطه روابط طرفين - وجود آزادي عمل و انعطاف پذيري بيشتر در تصميمات مرتبط با طرح برای دریافت کننده منابع - درگير نشدن تامين كننده مالي در فعاليتهاي اجرايي طرح
| - پايين بودن متوسط سودآوري و از دست دادن فرصتهاي جذاب خلق ارزش - عدم اشراف بر فعاليتها و تحمل ريسک بواسطه عدم اطلاع از جزئيات عملکردي مجريان طرحها - حاکميت منطق و نگرش کوتاه مدت و روزمره بر تصميمات مديريتي - عدم امکان ايفاء نقش موثر در مديريت و کمک به توسعه فعاليتهای فناورانه - فقدان زمينه مناسب براي کسب دانش و انتقال تجربیات موفق طرحها | - دستيابي به سود بيشتر به دليل منافع مالکيت بر سرمايه - داشتن نقش موثر در مديريت طرح و کمک به رفع مشکلات و موانع اجرايي - امکان تاثيرگذاري بيشتر بر عملکرد طرح - نامحدود بودن دوره زماني حضور در طرح و بهره گيري از منافع آن - امکان تاثيرگذاري بر ريسک احتمالي فعاليتها از طريق اهرمهاي مديريتي و سرمايهاي - امکان کسب دانش و تجربه مفيد در فعاليتهاي مبتني بر علم و فناوري - داشتن تعامل مستمر و بلندمدت با فعالان حوزه علم و فناوري | - درگير شدن در مسائل اجرايي طرحها و غافل شدن از مسائل اساسي - تحمل ريسک بالاتر بواسطه شرايط نامطمئن کسب و کارهاي مبتني بر علم و فناوري - ايجاد محدوديت براي باز تخصيص پويا و سريع منابع - متحمل شدن ضرر و زيان بواسطه عملکرد نامطلوب شرکاء - فقدان افق زماني مشخص براي خاتمه تعامل با طرح بدون توجه به اثربخشي آن
|
براي حمايت از تجاري سازي فناوري در كشور توسعه یافت که در شكل 7 ارائه شده است. با توجه به ويژگيها و نيازمنديهاي این مدل ميتوان اجراي آن را به ساختارها يا نهادهاي داراي قابليتهاي لازم برای اجرای آن واگذار نمود.
مهمترین ویژگیهای این مدل عبارتند از:
1. مدل ترکیبی تجاری سازی فناوري با دو رویکرد محدود و فراگیر
- تجاری سازی نتایج طرحهای پژوهشی انجام شده براساس برنامه و حمايت دولت
- تجاری سازی نتایج طرحهای ارائه شده توسط ديگران
2. رویکرد علمی در پذیرش و ارزیابی طرحهای تجاری سازی فناوري
- داوری علمی
- ارزیابی اقتصادی
- گزینههای مختلف تصمیمگیری
3. تصمیم گیری در رابطه با روش تامین منابع مالی تجاری سازی فناوري(مشارکت- تسهیلات)
4. تصمیم گیری در رابطه با فروش یا بکارگیری فناوری
5. نظارت بر مراحل انجام کار در طی فرایند تجاری سازی فناوري به روش مشارکت (V.C)
6. واگذاری سهام شرکتهای مشارکتی در بورس و یا فرابورس کشور
7. بازگشت منافع ناشی از سرمایهگذاری در توسعه و تجاری سازی فناوری برای تامین منابع مالی جهت حمایت از طرحهای جدید
شكل 7. مدل پيشنهادي براي حمايت از تجاري سازي فناوري در كشور |
بحث و نتیجه گیری
با توجه به جهتگيريهاي برنامههاي كلان كشور در راستاي توسعه دانش بنيان، حمایتها و سیاستهای دولت باید در مسیر تجاری سازی فناوري و کارآفرینی مبتني بر فناوري قرار گیرد. دولت باید همانند بسیاری از کشورها با ساز و کارهای مختلف توان بالقوه کارآفرینی مبتني بر فناوري را بالفعل سازد و با شکوفا سازی استعدادها، توانمندیها و قابلیتهای کسب و کاری جامعه خویش را افزایش دهد. بنابراین باید در مسیر رشد تجاری سازی و کارآفرینی مبتني بر فناوري، کلیه ملزومات مورد نیاز به سهولت و با هزینه کم و معقول فراهم گردد تا مسیر صعب العبور ایجاد ارزش و خلق ثروت از فناوری، به یک بزرگراه فراخ و راهوار تبدیل گردد تا هر کس بنا به تواناییهای خویش بتواند به این عرصه وارد شده و به موفقیت دست یابد. براین اساس برخی عوامل به عنوان عوامل کلیدی موفقیت تجاری سازی در سطح ملی و همچنین برخی اقدامات به عنوان اقدامات پیشنهادی در سطح ملی به منظور ارتقای وضعیت تجاری سازی فناوری در کشور شناسایی و تعریف شده است که در ادامه آمده است.
عوامل کلیدی موفقیت تجاری سازی فناوري در سطح ملی
براساس بررسی تجربیات موجود در کشور و نقاط قوت و ضعف احصاء شده از شرایط تجاری سازی کشور موارد ذیل به عنوان عوامل کلیدی موفقیت تجاری سازی فناوري در سطح ملی شناسایی و استخراج گردید.
· دارا بودن نگاه فراگیر ملی به چرخه ایده تا بازار
– رويكرد نظام ملی نوآوری (NIS)
– استقرار مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری
– استقرار مدیریت راهبردی نوآوري فناورانه
· بستر پشتیبانی کننده و تسهیل کننده تجاری سازی فناوري
– زیرساخت قانونی ( قانون شرکتهای دانش بنیان)
– زیرساخت سیاست گذاری (چشم انداز، نقشه جامع علمی، برنامه پنجم توسعه)
– بهبود فضای کسب و کار (قانون بهبود فضای کسب و کار)
– توسعه همکاری و تعامل صنعت و دانشگاه
· نظام نهادی مدیریت تجاری سازی فناوري
– سیاست گذاری با مشارکت نهادهای مرتبط با تجاری سازی فناوری
– مدیریت کلان تجاری سازی فناوری توسط یک نهاد مسئول در سطح ملی
– ارزیابی و پایش فعالیتهای تجاری سازی فناوری بر اساس برنامه عملکرد تعریف شده
· شبکه سازی در سطوح ملی و بین المللی برای تجاری سازی فناوری
– شبکه نهادهای ملی و حاکمیتی مرتبط با تجاري سازي فناوري
– شبکه مراکز پژوهشی
– شبکه فعالان کسب و کار دانش بنيان
– شبکه شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر
اقدامات پیشنهادی در سطح ملی
با توجه به چالشهای موجود در حوزه تجاری سازی فناوری در کشور و همچنین عوامل کلیدی موفقیت شناسائی شده در مرحله قبل و در نظر گرفتن ساختار نهادی کشور در حوزه علم و فناروی که شامل نهادهای مختلف و متعددی میباشند (که بعضا برخی از آنها موازی هستند)، برخی اقدامات که در راستای حمایت از تجاری سازی فناوری در کشور ضروری به نظر میرسد در ذیل پیشنهاد شده است:
· توسعه نگرش فراگیر ملی به چرخه ایده تا بازار
– تعریف و تعیین چارچوب کاری ارکان نظام ملی نوآوری (NIS)
– تدوین سند راهبردی تجاری سازی فناوري با تاکید بر حمایت و تسهیل فعالیت بخش خصوصی در اين حوزه
· بستر پشتیبانی کننده و تسهیل کننده تجاری سازی فناوري
– تکوین و تکامل قانون شرکتهای دانش بنیان
– تدوین اسناد بخشی و منطقهای برای اجرایی نمودن نقشه جامع علمی با رویکرد آمایش علمی و فناوری
– مدیریت ریسک کسب و کارهای دانش بنیان
– همراستا سازی فعالیتهای توسعه علمی و فناوری با نیازهای صنعت و كشور
· مدیریت تجاری سازی فناوري در سطح ملی
– تعیین نقش و جایگاه نهادهای ملی مرتبط در سیاست گذاری تجاری سازی فناوری
– واگذاری مدیریت عملیات تجاری سازی فناوری در سطح ملی به یک شرکت تخصصی
– طراحی و تدوین نظام پایش و هوشمندي تجاری سازی فناوري در سطح ملی
· توسعه شبکه تجاری سازی فناوري در كشور
§ واگذاري مدیریت ملی تجاری سازی فناوري به معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور به عنوان يك نهاد فرادستگاهي
– واگذاري مدیریت شبکه مراکز علمی پژوهشی به :
§ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (در حوزههاي مرتبط) و
§ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (در حوزههاي مرتبط)
– ايجاد شبکه فعالان کسب و کار دانش بنيان و واگذاري آن به مجموعهای متشکل از:
§ وزارت صنعت معدن و تجارت
§ اتاق بازرگاني صنايع و معادن ايران
– ايجاد شبکه شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر و واگذاري مديريت آن به مجموعهای متشکل از:
§ معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور
§ وزارت اقتصاد و دارائی
§ بانک مرکزی
منابع
1.چشم انداز 1404 جمهوري اسلامي ايران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1384.
2. نقشه جامع علمي كشور، شورای عالی انقلاب فرهنگی، تهران، 1389.
3. Siegel A. R., Hansén L. S., Pellas, H., Accelerating the commercialization of technology: commercialization through co-operation", Industrial Management & Data Systems, Vol. 95 Issue: 1, pp.18 – 26, 1995.
4. قديريان، عباسعلي، اصيلي، غلامرضا، الگوی اثربخش مديريت مراكز تحقيق و توسعه ، دومين كنفرانس بين المللي مديريت، تهران، ايران، 1384.
5. Pries F., Guild, P., Analyzing the Commercialization of University Research: A Proposed Categorization Scheme, University Research Commercialization Categories, University of Waterloo, Waterloo, Ontario, Canada, 2003.
6. Martyniuk, A. O., Jain, K. R., Haft, M. N., Market opportunity analyses and technology transfer, International Journal of Technology Transfer and Commercialisation, Vol. 1, No.4 pp. 385-404, 2002.
7. Ghazinoori, S. R., Strategies and trends for commercialization and marketing of high technologies Case study: Nanotechnology in Iran, 2nd National Conference of Technology Management, Iranian, 2005.
8. تجاری کردن تکنولوژی، گام های اجرایی برای مراکز تحقیق و توسعه، انتشارات انجمن تحقيق و توسعه صنايع و معادن، تهران، 1384.
9. Bandarian, R., Exploiting value chain process concepts in research organisations,
International Journal of Value Chain Management, Vol. 2, No. 3, pp. 400–416, 2008.
.
10. Markam, S. K, Moving technologies from lab to market, Research Technology Management, 45, 6, pp. 31-42, 2002.
11. Ferguson, G., Commercialisation Models, University of Adelaide, 2008, URL:
http://www.rumourcontrol.com.au/analysis/commercialisation_models.pdf
12. Bandarian, R., From Idea to Market in RIPI: An Agile Frame for NTD Process, Journal of Technology Management & Innovation, Vol. 2, Issue 1, pp. 25-41, 2007.
13. آقائی، سید امیر، هاشمی، سید حمید، اصغری، حبیب اله، الگوهاي حمايت از مخترعين و مبتكرين، انتشارات جهاد دانشگاهي، تهران،1390.
14. فهيم يحيايي، فريبا، تجربيات ايران و برخي از
كشورهاي پيشتاز در سرمايه خطر پذير؛ ايران، ايالات متحده، ژاپن، كره، گزارش منتشر نشده صندوق حمايت از پژوهشگران و فناوران كشور، 1390.
15. فهيم يحيايي، فريبا، تجربيات ايران و برخي از كشورهاي پيشتاز در سرمايه خطر پذير؛ چين، هند، آلمان، گزارش منتشر نشده صندوق حمايت از پژوهشگران و فناوران كشور، 1390.
16. ملكيفر، عقیل، فن بازار؛ رويكردی نو به تجارت فناوری و بازارسازی برای دستاوردهای تحقیقاتی، صنایع دفاع، موسسه آموزش و تحقيقات دفاعي، تهران، 1382.
17. Osterwalder A., Pigneur, Y., Business Model Generation: A Handbook for Visionaries, Game Changers, and Challengers. Wiley, 2010.