ارائه مدل سرمایه گذاری مخاطره¬پذیر در صنعت بیمه بر مبنای فرایند تحلیل شبکه¬ای فازی
الموضوعات :امیر محمدزاده 1 , یزدان گودرزی فراهانی 2 , مریم پورفرزام 3 , زليخا مرسلي ارزنق 4 , محسن مهرارا 5
1 - دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین
2 - گروه اقتصاد اسلامی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم
3 - 0
4 - دانشجوی دکتری پردیس ارس دانشگاه تهران
5 - دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: کلیدواژه¬ها: سرمایه¬گذاری مخاطره¬پذیر, صنعت بیمه, فرایند تحلیل شبکه¬ای فازی.,
ملخص المقالة :
هدف مقاله حاضر شناسایی و ارائة يک الگوی سرمایه¬گذاری پر ریسک برای مؤسسات بیمه در راستای استقرار صندوق سرمايه گذارى ريسك پذير بیمه¬ای است. در این مقاله سعی شده است، تا با شناسایی و معرفي مهمترين فاكتورها و عوامل مؤثر سرمایه گذاری مخاطره پذیر (VC) با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکه¬ای فازی در صنعت بیمه ارائه گردد. داده¬های مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه¬های عمیق با تعدادی از خبرگان و پژوهشگران صنعت بیمه و همچنین پرسشنامه جمع آوری شده است. با توجه به عدم استقلال و وجود وابستگي بين عوامل مؤثر، از روش فرآيند تحليل شبكه فازي براي شناسايي وابستگي¬هاي ممكن بين عوامل و اندازه¬گيري آنها براي توسعه مدل VC استفاده شده و نتايج حاصله با روش فرآيند تحليل شبكه غير فازي الویت-بندی شده است. یافته¬هاي پژوهش حاکی از آن است که شاخص¬های چرخه عملیاتی، نسبت گردش مجموع دارایی¬ها، بازده کل سرمایه گذاری، ضریب خسارت، نسبت دارایی به بدهی به ترتیب جایگاه اول تا پنجم را در بین شاخص¬های VC دارند. VC¬ها به صنعت بیمه کمک می-کنند تا قوانین حسابداری داخلی را برقرار کنند و صورت¬های مالی شان را استاندارد کنند. به عبارت دیگر، پشتیبانی VC اطلاعات "سخت" و " نرم" موردنیاز برای بیمه اصلاح می¬کند.
- Barkley, D., & Markley, D.M. (2001). Nontraditional Sources of Venture Capital for Rural America. Rural America, 16, 12-26.
- Berg, H. D., & Schmidt, J. R. (1994). Foreign trade and economic growth: Time series evidence from Latin America. The Journal of International Trade & Economic Development, 3, 249-268.
- Boer, P. (2003). Risk-adjusted valuation of R&D projects. Research TechnologyManagement, 46, 58-77.
- Bradley, D., & Jordan, B. (2002). Partial adjustment to public. Journal of Financial and Quantitative Analysis, 4, 595-616.
- Chen, Y. S., & Zhu, C. (2009). Political connection, institutional environment and capital investment of listed companies. Journal of Financial Economic, 12, 27–39.
- Dehghani, A., & Shahryar, B. (2017). A proposed pattern of enterprise risk management in insurance companies. Iranian Journal of Insurance Research, 7, 1-22.
- Hall, J. & Hofer, C. (1993). Venture capitalists› decision criteria in new venture evaluation. Journal of Business, 12, 45-59.
- Khataie, M. (2008). Extending financial markets and economic growth. Tehran, Iran: Monetary and Banking Research Institute Press.
- Kollmann, T., & Kuckertz, A. (2009). valuation Uncertainty of Venture Capitalists’ Investment Criteria. journal of business research, 3, 741-747.
- Lotfizadeh, A. (1965). Fuzzy Sets. Information and Control, 8, 338-353.
- Mazloomi, N., & Nateghi, A. A. (2020). A model of existing risks in Iran's insurance industry. Commercial Strategies, 16, 39-58. doi: 10.22070/cs.2020.2423
- Meade, L.M., & Sarkis, J. (1999). Analyzing organizational project alternatives for agile manufacturing processes: An analytical network approach. International Jornal of production Research, 37(2), 241-261.
- Pietrovito, F. (2009). Financial development and economic growth: A theoretical and empirical overview. Retrieved fromhttps://poseidon01.ssrn.com/delivery.
- Saaty, T. L. (1996). Decision making with dependence and feedback: the analytic network process
- Saaty, T.L (1980), The Analytical Hierarchy Process, New York, NY: McGraw-Hill.
- Timmons, J. A., & Bygrave, W. D. (1986). Venture capital's role in financing innovation for economic growth. Journal of Business Venturing, 2, 161-176
- Wu, L., Xu, L. (2018). Grandstanding and new stock speculation: evidence from private venture capitals in China. Economic paper, 57, 363–375.
- Zhang, X. (2012). Venture Capital Investment Selection Decision-making Base on Fuzzy Theory. Procedia., 25, 1369–1375.
- Zhou, C. (2009). Dependence Structure of Risk Factors and Diversification Effects. 22nd Australasian Finance and Banking Conference, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=1456848 or http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.1456848.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال نوزدهم/ شماره 2 (پیاپی74)/ تابستان 1402/ 159-142
Quarterly Journal of Development Strategy, 2023, Vol. 19, No.2 (74), 142-159
ارائه مدل سرمایه گذاری مخاطرهپذیر در
صنعت بیمه بر مبنای فرایند تحلیل شبکهای فازی
امير محمدزاده1
یزدان گودرزی فراهانی2
مریم پورفرزام3
ذليخا مرسلي ارزنق4
محسن مهرارا5
(تاريخ دريافت 21/3/1402 ـ تاريخ تصويب 7/6/1402)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چكيده
هدف مقاله حاضر شناسایی و ارائة يک الگوی سرمایهگذاری پر ریسک برای مؤسسات بیمه در راستای استقرار صندوق سرمايه گذارى ريسك پذير بیمهای است. در این مقاله سعی شده است، تا با شناسایی و معرفي مهمترين فاكتورها و عوامل مؤثر سرمایه گذاری مخاطره پذیر (VC) با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکهای فازی در صنعت بیمه ارائه گردد. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبههای عمیق با تعدادی از خبرگان و پژوهشگران صنعت بیمه و همچنین پرسشنامه جمع آوری شده است. با توجه به عدم استقلال و وجود وابستگي بين عوامل مؤثر، از روش فرآيند تحليل شبكه فازي براي شناسايي وابستگيهاي ممكن بين عوامل و اندازهگيري آنها براي توسعه مدل VC استفاده شده و نتايج حاصله با روش فرآيند تحليل شبكه غير فازي الویتبندی شده است. یافتههاي پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای چرخه عملیاتی، نسبت گردش مجموع داراییها، بازده کل سرمایه گذاری، ضریب خسارت، نسبت دارایی به بدهی به ترتیب جایگاه اول تا پنجم را در بین شاخصهای VC دارند. VCها به صنعت بیمه کمک میکنند تا قوانین حسابداری داخلی را برقرار کنند و صورتهای مالی شان را استاندارد کنند. به عبارت دیگر، پشتیبانی VC اطلاعات "سخت" و " نرم" موردنیاز برای بیمه اصلاح میکند.
کلیدواژهها: سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، صنعت بیمه، فرایند تحلیل شبکهای فازی.
1- مقدمه
صنعت بیمه دركنار بورس اوراق بهادار و بانك از اركان اصلي بازارهاي مالي محسوب مي شود، که از طریق پوشش و انتقال ریسک و سرمايهگذاري ذخاير فني در داراييهاي مالي و واقعي و اجرای فعالیتهای سودآور اقتصادی نقش بسیار اساسی در پویایی بازارهای مالی دارد. بیمه با تامین اطمینان و کاهش خطراتی که سرمایه گذاریها را تهدید می کند، موجبات ارتقاء سرمایه گذاری را فراهم میکند. بطوریکه توسعه فعالیت های بیمه ای، به بازار سرمایه کارآمدی نیازمند است و از طرف دیگر رشد بازار سرمایه در گرو نقش فعال بیمه و رابطه متقابل بین این دو است. بازار خدمات بیمهای باید متحول شود و محصولات جدیدی در صنعت بیمه تولید شود. به ویژه محصولاتی که از طریق کاهش ریسک سرمایه گذاری باعث رونق بازار سرمایه گردد. سرمایه گذاری مخاطره پذیر (VC) به منابع مالى محدود نمىشود، بلكه شامل كمكها، مشاورههاى مديريتى، بازاريابى و همچنين تسهيل شبكه سازى و ارتباطات مورد نياز و تجزيه و تحليل اطلاعات شركتهاى بیمهای را امكان پذير ميسازد. سرمایه گذاری مخاطره پذیر، یکی از انواع سرمایه گذاریهای غیربورسی است که در شرکتهای نوپا با رشد سریع انجام میشود.
نقش سرمایه گذاران ریسک پذیر در تأمین مالی خلاصه نمیشود، بلکه حمایتهای مدیریتی آنان اهمیت بیشتری از سرمایه مالی دارد. قرار گرفتن آنان در هیئت مدیره شرکتهای سرمایه پذیر، تجربه و دانش مدیریتی را به مجموعه نوپا منتقل میکند و همچنین اعتبار و پشتوانهای برای شرکت سرمایه پذیر در تعاملات تجاری محسوب میشود6. بطورخلاصه سرمایه گذاری خطرپذیر (VC) را تأمین مالی اولیه شرکتهای نوپا و با قابلیت رشد بالا از سوی صندوقها و مؤسسههای سرمایه گذاری که در بخش های مختلف از جمله مالی، فناوری، کارآفرینی، حقوق و حسابداری دارای تخصص کافی هستند، تعریف نمودهاند7. صنعت بیمه با پوشش ریسک و خطرات قابل بیمه شدن میتواند با بهرهگیری از ذخایر فنی و جمع آوری سرمایههای جزئی و پراکنده و تبدیل آن به وجوه قابل سرمایه گذاری در تجهیز منابع مالی شرکتها و ایجاد احساس مشارکت و ایجاد بازار رقابت کامل و تخصیص مطلوب منابع ضمن ایجاد اشتغال به افزایش تولید و رشد اقتصادی منجر خواهد شد. بیمه یکی از ابزارتامین مالی است. شرکتهای بیمه علاوه بر پایین آوردن ریسک کل مربوط به فعالیت های اقتصادی یک کشور، قادرند در تسهیل فعالیتهای تجاری، بازرگانی و کارآفرینی نیز مؤثر باشند8. اين خصوصيات باعث گرديده كه سرمايه گذارى ريسكپذير به عنوان يكى از مهمترين زيرساختهاى حمايتی از صنعت بیمه مطرح باشد. سرمايه گذارى ريسكپذير يكى از زيرساختهايى است كه نقش موثرى در كامل شدن سیستم جبران کننده و محافظتی بیمه در اقتصاد دارد. بنابراین بیمه به عنوان ابزار كارآمد بازارسرمایه، ايجاد صندوق سرمايه گذارى ريسك پذير بیمه ای9 گزينه ضروری است. صندوق سرمايه گذارى ريسك پذير بیمهای میتواند منبع اصلی تأمین مالی خارجی شرکتهای بیمهای باشند. IVCها راه حل مستقيمى هستند كه بیمه مىتوانند به عنوان پلى بر شكاف تامين مالى تنوع خدمات انشعابى خود استفاده كنند. با توجه به اين كه IVCها با انگيزه فراتر از صرف سودآورى مالى تاسيس مىشوند. صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر بیمهای مولفه اصلی بسیاری از پرتفوی های سرمایه گذاران هستند. این صندوقها با امکان تامین نرخ بازده سرمایه در بازار خصوصی، میتوانند سایر استراتژیهای بازار خصوصی را با پروفایلهای محافظه کارانهتر در مورد ریسک/پاداش تکمیل کنند.
فعالیت این دو بخش درکنار همدیگر به صورت کارا، مکمل، قدرتمند و تحت نظارت؛ شرط لازم و کافی برای یک نظام اقتصادی مطلوب محسوب می شود. توسعه مالی از طریق کانالهای مختلف، رشد اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد. این کانالها عبارتند از تنوع بخشیدن ، کاهش ریسک نقدینگی و همچنین کم کردن اطلاعات نامتقارن پیش از وقوع و پس از وقوع بین قرض دهندگان و قرض گیرندگان10.
تئوری مجموعههای فازی نیز از زمانی که در سال 1965 توسط لطفی زاده مطرح شد به طور گستردهای در جهت حل مسائل در زمینههای گوناگون علوم به کار گرفته شد. فرایند تحلیل شبکه ای فازی11 به دلیل داشتن ورودیهای غیر قطعی و قابلیت اجرا بر روی نرم افزارهای کاربردی جهت طراحی چنین سیستمی مناسب به نظر میرسد. بنابراین، اهمیت و ضرورت این تحقیق از دو بعد نظری و کاربردی قابل بررسی است. در بعد نظری، باتوجه به اینکه علیرغم جستجوهای انجام شده مقاله یا تحقیقی که درخصوص این موضوع درکشورانجام شده باشد یافت نگردید، لذا این پژوهش می تواند به شناسایی معیارهای سرمایه گذاری مخاطره پذیر در قالب یک مدل منسجم منجرشود. در این مقاله به منظور انجام مقایسات زوجی فاکتورهای مدل از روش فازی (fuzzy) که به منظور در نظر گرفتن مسائل ذهنی و عدم قطعیت در حوزه تصمیم گیری بکار گرفته می شود و از قابلیت اعتبار بالاتری نسبت به روشهای مشابه برخوردار است، استفاده گردیده است.
از نقطه نظر کاربردی نیز این تحقیق میتواند با شناسایی ابعاد VC و صندوق سرمايه گذارى ريسك پذير بیمه (IVC) مي تواند گام نخست در ترسيم شرايط مطلوب، برنامه ريزي و سياست گذاري سرمایه گذاری پرریسک در صنعت بیمه کشورکمک کند؛ چرا که برای شرکتهای بیمه به عنوان یکی از اصلی ترین سیستم جبران کننده و محافظتی در اقتصاد و انتقال ریسک از اهمیت زیادی برخوردار است. برهمین اساس تحقیق حاضر به دنبال ارائه مدلی برای سرمایه گذاری مخاطره پذیر در صنعت بیمه ایران است تا مدیران و مسئولین شرکتهای بیمهای برای توسعه زیرساختهای مالی و ایجاد نوآوری در بیمهنامههایی مبتنی بر سرمایهگذاری تضمین شده (GIC) و ایجاد صندوق سرمايه گذارى ريسكپذير بیمهای بهره جویند. این مقاله با تحليل سودمنديهاي سرمایه گذاری مخاطره پذیر در صنعت بیمه آغاز ميشود و بر پايه فرايند تحليل شبكه فازي سعي دارد به پرسشهای تحقیق پاسخ دهد كه، عوامل اثرگذار VC در صنعت بیمه و اولویت بندی آنها کدام است؟ مولفه ها و شاخص های موثر VC در صنعت بیمه کدامند؟ وزن عوامل موثر VC در صنعت بیمه کدام است؟
لازم به ذکر است با توجه به بررسیهای انجام شده، پژوهشی که اقدام به ارائه گونه شناسی درباره این نوع سرمایه گذاری مخاطره پذیر برای صنعت بیمه کشور نموده باشد، یافت نگردید.
2- مبانی نظري و مروري بر پیشینۀ تحقیق
با مروری بر ادبیات مربوط به مباحث سرمایه گذاری مخاطرهپذیر، نویسندگان بسیاری تاکنون در صدد برآمده اند تعریفی واحد، فراگیر و همه پسند از مفهوم VC را ارائه دهند. تنوع در رویکردهای رشته ای نسبت به مفهوم مانند رویکردی های آماری، مالی، ریاضی، کارآفرینی و حسابداری، به نظر میرسد دلیل اصلی در تعدد تعاریف جامع در اصطلاح سرمایه گذاری مخاطره پذیر باشد. این نوع سرمایه گذاری معمولاً فرآیندی شش مرحلهای شامل: معرفی و توافق اولیه، ارزیابی ابتدایی، ارزیابی همه جانبه، انجام سرمایه گذاری و فعالیتهای مدیریتی پس از آن و خروج می شود12. در ایران غیر از بانکها که به اصطلاح تأمین کننده اعتبارات کوتاه مدت یا میانمدت واحدهاي اقتصادي شناخته می شوند، بیمه نیز به منزله یک منبع مهم تأمین مالی و سرمایه گذاري، نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا می کند. به این ترتیب سرمایه گذاري از محل سرمایه و ذخایر فنی، یکی از وظایف مهم شرکت هاي بیمه است. سرمایه گذاري، شرکتهاي بیمه را قادر می سازد تا زیانهاي تعهدشده احتمالی خود را پوشش داده و سودي قابل ملاحظه کسب نمایند. چن و ژو (2009) محدودیتهای تامین مالی، برای شرکت هایی که در مراحل رشد هستند، مرسوم می باشند و می تواند به ناکارآمدی سرمایه گذاری منجر شوند13.
توکارك و همکاران معتقدند که در شرایط بحران اقتصادي فعلی و عدم تمایل بیمه گذاران به خرید سقف تعهدات، شرکتهاي بیمه گر با دشواريها و چالشهاي بیشتري مواجه شده و عملاً دستیابی به حد بهینه سپردهگذاري نزد بانکها، از ارجحیت و اولویت بیشتري براي شرکتهاي بیمهگر برخوردار گردیده است14. VCها به مرور مجاز به توسعه سریع و ایفای نقشهای فزاینده در بازار شدهاند15. سرمايه ريسك پذير يكي از مهمترين منابع سرمايه براي شركتهاي تازه تاسيس است.16
براساس مطالعه باقری و محبوبی (1383)، سرمايه گذاران ريسك پذير به طور عمده: شركتهاي در حال رشد و تازه تأسيس را تأمين مالي ميكنند؛ سهام شركت را خريداري ميكنند؛ در توسعه محصول يا خدمات جديد كمك مي كنند؛ با مشاركت فعال در شركت، ايجاد ارزش ميكنند؛ با انتظار سود بالاتر، ريسكهاي بالاتر را ميپذيرند؛ گرايش بلندمدت دارند.
پشتیبانی VC از اطلاعات سخت و اطلاعات نرم شرکتهای بیمهای در پوشش ریسک و خطرات قابل بیمه شدن یکی از معدود ابزارهای موثر، برای محدودیتهای تامین مالی را بهبود میبخشد. بطوریکه صنعت بیمه بر اطلاعات قابل سنجش سخت همانند ارزیابیهای مالی، برای تصمیم گیری سرمایه گذاری پرریسک وابسته هستند. مشارکت و پشتیبانی VCها از صنعت بیمه، به عنوان سهامدار در جنبههای مختلفی، می تواند کیفیت عملکرد و تنوع خدمات صنعت بیمه و مدیریت ریسک را بهبود ببخشد. ژانگ (2012)، در تحقیق خود روشهای تصمیم گیری فازی را به کار گرفته و به دنبال انتخاب یک یا چند طرح برای سرمایه گذاری، پنج شاخص کلی ارزیابی را تعیین نمود. مبنای ارزیابی او، نزدیک بودن به بهترین جواب و بیشترین فاصله از بدترین جواب یعنی همان منطق موجود در روش تاپسیس است17.
هال و هافر (1993)، اهمیت نوع فرآیند سرمایه گذاری ریسک پذیر در موفقیت سرمایه گذاری را مطرح نموده و بیان مینمایند که کدام معیار در کدام مرحله از فرآیند مدیریت سرمایه گذاری ریسک پذیر مورد استفاده قرار می گیرد18.
CAPCOها19 در آمريكا كه نمونه اى از نهادهايى هستند كه داراى تأمين مالى خصوصى (در اين موردتوسط شركت هاى بيمه) و مديريت خصوصى هستند و در چارچوب يك قانون خاص در امريكا ايجاد شدهاند. CAPCOها تأمين مالى توسط شركت هاى بيمه در قبال 100 درصد اعتبار مالياتى طى 10 سال براى ماليات بر حق بيمه صورت مىگيرد. اهداف سرمايه گذارى CAPCOها بيشينه كردن نرخ بازده (IRR) سرمايه گذارىها با در نظر گرفتن الزامات قانونى دولت است20. در زمینة سرمایه گذاری مخاطره آمیز در صنعت بیمه، به دلیل عدم اطمینان بالا در پیش بینی عایدات آتی آنها و نبود اطلاعات مالی قبلی، این تعریف ساده و بدیهی از ارزش اقتصادی ناکافی است و به چالشی اساسی تبدیل میشود. رویکردی که طی سالیان اخیر در حوزه ارزشگذاری سرمایه گذاریهای پرریسک مقبولیت کسب کرده است، روش ارزشگذاری اختیار حقیقی21 است22.
وو و ژو (2020)، به بررسی نقش سرمایه گذاری پر ریسک در وام های شرکت های کوچک و متوسط (SME) در چین پرداختند. آنها نمونه کاملی از بورس ملی اوراق بهادار(NEEQ) در سال 2013 و 2014 انتخاب نمودند،که شامل 337 مشاهده در سال 2013 و 1544 مشاهده در سال 2014 بود. آنها دریافتند که پشتیبانی VC میتواند دسترسی به وامهای بانکی، به ویژه وامهای کوتاه مدت، با هزینههای کمتر و وامهای بدون وثیقه را به طور مؤثر بهبود بخشد. وامهای پشتیبانی شده با VC احتمال کمتری دارد که بازپرداخت نشوند و رابطه مثبتی با عملکرد SMEها دارند. یافتههای بیشتر نشان میدهد که پشتیبانی VC از طریق هر دو اطلاعات "سخت"، در مورد صورتهای مالی با کیفیتتر، و اطلاعات "نرم"، در مورد اعتبار شرکتهای کوچک و متوسط، عدم تقارن اطلاعات بین بانک ها و SME را کاهش میدهد.
مظلومی و ناطقی (1398)، اشاره کرد که به بررسی ارائه مدلی برای ریسکهای موجود درصنعت بیمه ایران پرداختند وتلاش کردند میزان اهمیت هریک را با استفاده از تکنیک ترکییی از روش داده بنیاد (GT) و مدلسازی معادلات ساختار(SEM) مشخص کنند. که پس از طبقه بندی، ریسک های مدیریت استراتژیک صنعت بیمه ایران در قالب؛ ریسکهای تجاری(محیطی)، ریسکهای سازمانی، ریسک های عملیاتی (فرایندی)، ریسک های فنی، ریسک های دانشی، ریسک های منابع انسانی و ریسک های رویدادی شناسایی شدند و از طریق مدلسازی ساختاری نیز اعتبارمدل طراحی شده مورد تایید قرار گرفت.
دهقانی و شهریار(1397)، به بررسی الگوی پیشنهادی مدیریت ریسک بنگاه در شرکتهای بیمه و تحلیل جایگاه مدیریت ریسک بنگاه در صنعت بیمه و پیامدهای آن پرداخته و آنها در قالب يک مدل سه لايهای (هیئت مديره /مديريت ارشد، کمیته حسابرسی، کمیته ریسک) بررسی کرده است.
لطفیزاده در سال 1965 برای اولین بار با معرفی «نظریة مجموعههای فازی» مقدمات مدلسازی اطلاعات نادقیق و استدلال تقریبی با معادلههای ریاضی را فراهم نمود که در نوع خود تحولی عظیم در ریاضیات و منطق کلاسیک به وجود آورد. در این بین مفهوم تابع عضویت از اهمیت ویژهای در تئوری مجموعههای فازی برخوردار است، چرا که تمام اطلاعات مربوط به یک مجموعه فازی به وسیلة تابع عضویت آن توصیف و در تمام کاربردها و مسایل تئوری مجموعههای فازی از آن استفاده میگردد. تابع عضویت مقدار فازی بودن یک مجموعة فازی را مشخص میکند. در ادبیات نظریة مجموعههای فازی، روشهای مختلفی برای تعریف تابع عضویت معرفی شده است. تابع عضویت بکارگرفته شده در این مقاله از نوع مثلثی است. همچنین جهت مقایسات فازی گزینه های مختلف لازم است عملگرهای فازی روی این اعداد فازی مثلثی اعمال شوند. استفاده از اطلاعات فازی در تصمیمگیری، محاسبات و مدلسازی با پیادهسازی نتایج فازی در دنیای واقعی تفاوت دارد. به این منظور لازم است اعداد فازی به اعداد قطعی تبدیل شوند. برای تبدیل یک عدد فازی به یک عدد قطعی روشهای مختلفی مانند برشα، درجة عضویت حداکثر، درجه عضویت حداکثر- میانگین، مرکز ثقل، میانگین موزون و ... وجود دارد. در این مقاله از روش مرکز ثقل استفاده شده است.
ANP23 یک نگرش جامع در تصمیمگیری است که عمومیت یافتۀ سلسله مراتب(AHP)24 به شبکه است. گرچه تکنیک AHP نقایص پایهای اندازهگیری را از بین میبرد اما وابستگیهای ممکن میان شاخصها را اندازهگیری نمیکند. در روش AHPفرض بر این است که شاخصهای ارائه شده در ساختار سلسله مراتب، مستقل از هم هستند که این فرض همیشه قابل قبول نیست. بنابراین نگرش ANP وابستگی25 و بازخور26 را نیز در نظر میگیرد. در این روش مقایسات زوجی از قضاوتهایی که از مقادیر عددی قطعی و مقیاس 1 تا 9 استفاده میکنند، صورت میگیرد. به علت اینکه ماتریس مقایسات زوجی حاصل برداشت ذهنی تصمیمگیرندگان میباشد و این برداشت ذهنی مفهومی مبهم و غیرصریح است، لذا اعداد فازی بهترین گزینه جهت ترکیب نظرات خبرهها است27. مفهوم سوپر ماتریکس شبیه فرایند زنجیره مارکوف28است سوپرماتریکس قادر به محدود کردن ضرایب برای محاسبه تمامی اولویتها و درنتیجه اثر تجمیعی هر عنصر بر سایر عناصر در تعامل است. در این مطالعه از روشی استفاده شده است که در آن پس از تعریف ماتریس مقایسات زوجی به صورت اعداد فازی مثلثی جهت تعیین نرخ ناسازگاری (در صورت نیاز) و انجام محاسبات بعدی ANP با استفاده از روش دی فازی سازی مرکز ثقل نسبت به فازی زدایی اقدام شده و سپس سایر گامها مطابق روش ANP اجرا می شوند. اعداد فازی مورد استفاده در این مطالعه به منظور تشکیل مقایسههای زوجی که توسط لین در سال2009 پیشنهاد شده است در جدول زیر آمده است. بدین ترتیب نظرات خبرگان در مقیاس قطعی، متناظر با جدول (1) در نظر گرفته میشوند.
جدول شماره (1)- مقایسات زوجی (طیف لین ،2009)
متغير زباني | عدد فازي | مقياس عدد فازي مربوطه |
يكسان | 1 | (1، 1، 1) |
بينابين | 2 | (3،2 ،1) |
اندكي مهمتر | 3 | (4 ،3 ،2) |
بينابين | 4 | (5 ،4 ،3) |
مهمتر | 5 | (6 ،5 ،4) |
بينابين | 6 | (7 ،6 ،5) |
بسيار مهمتر | 7 | (8 ،7 ،6) |
بينابين | 8 | (9 ،8 ،7) |
اکيدا مهمتر | 9 | (9 ،9 ،8) |
3- روش شناسی تحقیق
این پژوهش، از نظر هدف کاربردي و از نظر ماهیت توصیفی میدانی محسوب می شود. از لحاظ آنکه سعي در شناخت و تبيين عوامل مؤثر سرمایه گذاری مخاطره پذیر در صنعت بیمه دارد، اكتشافي و از جهت آنكه سعي در ارائه مدلي با استفاده از فرآيند تحليل شبكه فازي دارد، بنوعي مدلسازي نيز قلمداد ميگردد. پژوهش حاضر در قالب چهار بخش طرح ريزي شده است. در ابتدا به بررسي نظرات و تجارب متخصصان و خبرگان حوزه صنعت بیمه پرداخته و مهمترين عوامل اثرگذارVC شناسايي شده، سپس براساس تبادل نظر با اساتيد و تجارب متخصصان و خبرگان جامعه آماري مورد مطالعه، معيارها و زير معيارهاي مدل تعيين گرديد. در نهايت براساس پرسشنامه مقايسات زوجي هوانگ، اولويت هر يك از اين فاكتورها بر مبناي فرايند تحليل شبكه فازي(FANP) تعيين گرديد. بعد از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج جوابها، دادههای لازم برای استفاده از آزمون Super Decision فراهم گردید.
3-1- شناسایی عوامل اثرگذارسرمایه گذاری مخاطره پذیر در صنعت بیمه
به منظور تعيين معيارها و شاخصهاي مدل پس از مرور ادبيات و مطالعه تحقيقات انجام شده داخلي و خارجي در خصوص عوامل ارائه شدهVC در آنها بررسي و پس از انجام جلسات بحث و تبادل نظر با اساتيد و متخصصان جامعه صنعت بیمه بررسي و سپس مهمترين اين عوامل تعيين و به عنوان متغيرهاي مدل تعيين گرديد و به صورت پرسشنامه در اختيار خبرگان جامعه مورد بررسي قرار گرفت .بر اين اساس، عوامل اثرگذارسرمایه گذاری مخاطره پذیر در صنعت بیمه از 2 معيار اصلي نشان داده ميشود (با حرف C كه مخفف Criteria نشان داده میشود) که هریک شامل زير معيارهايي (شاخصها) است تشكيل گردید، اين معيارهاي اصلي عبارتند از:
1- بیمه()
2- مالی()
از ميان زير معيارهاي (يا همان شاخصها كه با حرف Iمخفف Index نشان داده میشود) شناسایی شده، جدول 2 نشان داده شده است.
جدول شماره (2)- تعریف متغیرها
زیرشاخص ها () | تعریف و تشریح | معیاراصلی () | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Opercycle
| چرخه عملیاتی = لگاریتم حق بیمه تولیدی این مبالغ در بیمههای غیرزندگی بر مبنای حق بیمه صادره و در بیمههای زندگی بر مبنای حق بیمههای وصولی (دریافتی) لحاظ میگردد. | بیمه () | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Damage coefficient | ضریب خسارت = خسارت واقع شده / حق بیمه عایدشده | بیمه () | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Turnover ratio of total assets | نسبت گردش مجموع دارایی ها= حق بیمه عاید شده / مجموع داراییها | بیمه () | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ROI | بازده کل سرمایه گذاری =سودسرمایه گذاری های انجام شده / میانگین سرمایه گذاری در کل سال | مالی()
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Lev | نسبت دارایی به بدهی = کل بدهی ها / کل دارایی ها | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ROA | بازده مجموع دارایی ها = سودخالص قبل از کسر مالیات / مجموع داراییها | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
CFIO | (جریان نقدی خالص ناشی از فعالیتهای عملیاتی - جریان نقدی خالص ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری) / (کل داراییها در ابتدای سال) | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ROE | بازده حقوق صاحبان سهام = سودخالص قبل از کسر مالیات /مجموع حقوق صاحبان سرمایه | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Tobin’s Q | توبیین Q = (ارزش بازاری سهام عادی پایان دوره + ارزش دفتری بدهی های پایان دوره) / (کل دارایی های پایان دوره) | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
FA | اندازه دارایی ثابت = دارایی های ثابت / کل دارایی ها | مالی() | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Quickratio | نسبت آنی یا جاری =موجودی بانکی ، وجوه نقد و تنخواه گردان / بدهی های جاری | مالی() |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| شاخصها | |||
× | × |
|
|
|
| × | × |
|
|
|
| |||
|
|
|
|
|
|
|
| × |
|
|
| |||
| × |
|
|
| × |
|
|
|
|
|
| |||
| × |
|
| × |
|
|
|
|
|
|
| |||
|
|
|
|
| × | × |
| × |
| × |
| |||
|
|
|
| × |
|
|
|
|
|
|
| |||
| × |
|
|
|
|
|
|
|
| × |
| |||
× | × |
|
| × |
|
|
|
|
| × |
| |||
| × |
| × |
|
|
|
|
|
|
|
| |||
|
|
|
|
| × |
|
| × |
| × |
| |||
|
|
|
|
| × | × | × |
| × |
|
|
| بیمه | مالی | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
|
بیمه | 00/0 | 50/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 |
|
مالی | 50/0 | 00/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 | 33/0 |
|
1 | 15/0 | 20/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
2 | 23/0 | 02/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
3 | 02/0 | 04/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
4 | 02/0 | 02/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
5 | 06/0 | 02/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
6 | 01/0 | 03/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
7 | 11/0 | 05/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
8 | 30/0 | 04/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 |
|
9 | 03/0 | 07/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 | 10/0 |
|
10 | 04/0 | 20/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 | 10/0 |
|
11 | 04/0 | 29/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 10/0 | 00/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
4-2- ماتریس خوشه
جدول شماره (5)- ماتریس خوشه
Cluster Name | VC | Criteria |
VC | 5/0 | 5/0 |
Criteria | 5/0 | 5/0 |
جدول شماره (6)- سوپرماتریس موزون
| بیمه | مالی | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
بیمه | 00/0 | 24/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 |
مالی | 24/0 | 00/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 | 16/0 |
1 | 05/0 | 09/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
2 | 11/0 | 06/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
3 | 01/0 | 09/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
4 | 00/0 | 01/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
5 | 01/0 | 02/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
6 | 00/0 | 07/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
7 | 06/0 | 06/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
8 | 16/0 | 15/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
9 | 04/0 | 02/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 | 05/0 |
10 | 13/0 | 10/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 | 05/0 |
11 | 14/0 | 07/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 00/0 |
سوپرماتریس موزون: جهت به دست آوردن سوپرماتریس موزون در ابتدا بایستی ماتریس خوشه به دست آید. سپس از ضرب درآیههای نظیر به نظیر ماتریس خوشه و ماتریس ناموزون، ماتریس موزون به دست میآید.
تشکیل سوپر ماتریس محدود: سوپرماتریس موزون بدست آمده از بخش بالا اوزان ثابت و واحدی را برای عناصر نتیجه نمیدهد. بدین منظور بایستی سوپرماتریس موزون به توان k+1 برسد (که k یک عدد به اندازۀ کافی بزرگ است تا اوزان واحدی برای یکایک عناصر به دست آید). این کار می تواند با استفاده از نرمافزار Super Decisions صورت گیرد.
استخراج اولویتها از سوپرماتریس: پس از تشکیل سوپر ماتریس محدود، عناصر خوشه گزینهها و خوشه شاخصها دارای وزن ثابت متناظری میشوند. این اوزان، وزن نهایی این عناصر جهت تصمیم گیری هستند. اولویت های نهایی و اوزان بدست آمده از نرم افزار Super Decision به شرح جدول (7) است.
جدول شماره (7)- سوپر ماتریس محدودشده (خروجي نرم افزارSuper Decision)
| بیمه | مالی | 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
بیمه | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 |
مالی | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 | 13/0 |
1 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 |
2 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 |
3 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 | 09/0 |
4 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 |
5 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 | 08/0 |
6 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 | 06/0 |
7 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 |
8 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
9 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
10 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 | 05/0 |
11 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 | 04/0 |
4-3- تجزيه و تحليل وزن هاي بدست آمده
تصديق و صحه گذاري روش حل يك مسأله نيازمند مقايسه خروجي هاي حاصل از آن مسأله با رويكردهاي متفاوتي است كه در ادبيات موضوع براي حل مسأله مذكور موجود است. در مطالعه موردی از روش FANP برای اولویت بندی معیارهای موثر در فرآیندVC استفاده شد. بعلاوه از آنجايي كه روش ANP فازی، نرخ سازگاري را براي نتا يج فراهم ميكنند و بدليل اينكه تمامي ماتريسهاي مقايسات زوجي براي بدست آوردن نتايج، سازگار بوده اند. نتايج حاصله حاكي از پايايي يافتههاي تحقيق است. در رابطه با ANP فازی، فرض مي شود كه معيارها با هم داراي وابستگي داخلي هستند و ساختار بصورت سلسله مراتبي شبكه اي است. در مورد ANP فازی نحوه تجميع نظرات خبرگان با استفاده از میانگین هندسی صورت می گیرد. خروجي نرم افزارSuper Decision براي محاسبات ANPفازی و وزنهای بدست آمده براي شاخصها در ماتريس محدود شده نهایی آمده است. بر اساس محاسبات ANP فازی، شاخص""، یعنی عامل "چرخه عملیاتی"، مهم ترين شاخص موثر در ارزيابي صورت گرفته براساس نظر خبرگان است. بعد از اين شاخص، ""، یا "نسبت گردش مجموع دارایی ها" قرار دارد. شاخص""، يا به عبارتي "بازده کل سرمایه گذاری"، بعد از اين دو فاكتور در جايگاه سوم قرار دارد. پس از آنها، شاخص ""، "ضریب خسارت"، در اولويت بعدي قرار دارد. شاخص"Lev" ،"نسبت بدهی به دارایی" جایگاه پنجم در بین شاخص های VC قراردارد. شاخص " Quick ratio"، "نسبت آنی یا سریع"جایگاه یازدهم در بین شاخص های VC قرار دارد. مقايسه وزن های بدست آمده براي شاخص هاي موثرVC در صنعت بیمه براساس رويكرد ANP فازی در جدول (7) آمده است.
نتیجه گیری و پیشنهادات
اجراي VC بدون تعيين شاخصهاي مناسب ميسر نبوده و نمي تواند منجر به ارتقاء سرمایه گذاری، اجرای فعالیت های سودآور اقتصادی گردد و بنابراين تبيين و تعريف معيارها و شاخصهاي مناسب VC برای نهادهاي مالی ضروري محسوب مي شود. صندوق VCهای نوظهور از زيرساخت هاى كارآمدى است که میتوانند نقش های مثبتی در پشتیبانی صنعت بیمه داشته باشند. پشتیبانی VC از صنعت بیمه با پوشش و انتقال ریسک و خطرات قابل بیمه شدن می تواند با بهره گیری از ذخایر فنی و جمع آوری سرمایه های جزئی و پراکنده و تبدیل آن به وجوه قابل سرمایه گذاری در تجهیز منابع مالی شرکتها و ایجاد احساس مشارکت و ایجاد بازار رقابت کامل و تخصیص مطلوب منابع ضمن ایجاد اشتغال، به افزایش تولید و رشد اقتصادی منجر خواهد شد که صنعت بیمه یکی از ابزارهای تامین مالی آن است که میتواند با فراهم ساختن زیرساختهای مورد نیاز در این حوزه ها، تمرکز فعالیت های موسسات بیمه ای را به آن سمت هدایت کند و جایگاه صنعت بیمه را در رشد اقتصادی، اجتماعی کشور ارتقا دهد. VCها به صنعت بیمه کمک میکنند تا قوانین حسابداری داخلی را برقرار کنند و صورتهای مالی شان را استاندارد کنند. به عبارت دیگر، پشتیبانی VC اطلاعات "سخت" و "نرم" موردنیاز، برای بیمه اصلاح میکند. سرمایهگذاری مخاطره پذیر بعنوان یک شاخص کلیدی و شاید مهمترین دغدغه صنعت بیمه است نظر به این که سرمایهگذاری مخاطره پذیر در بیمه دارای جایگاه ویژهای است و حتی گاهی آن را مترداف بیمه مینامند. بنابراین ايجاد"ايجاد صندوق سرمايهگذارى ريسك پذير بیمهای IVC" راهكارى است كه در ایجاد عناصر زیربنایی یک سیستم مالی پایدار برای پیامدهای بهتر اقتصادی آینده مورد توجه قرار گيرد. به منظور پژوهشهای آتی پیشنهاد میشود سرمایه گذاری مخاطره آمیز بیمه اتکایی حوادث فاجعه آمیز مورد بررسی قرار گیرد.
منابع
- Barkley, D., & Markley, D.M. (2001). Nontraditional Sources of Venture Capital for Rural America. Rural America, 16, 12-26.
- Berg, H. D., & Schmidt, J. R. (1994). Foreign trade and economic growth: Time series evidence from Latin America. The Journal of International Trade & Economic Development, 3, 249-268.
- Boer, P. (2003). Risk-adjusted valuation of R&D projects. Research TechnologyManagement, 46, 58-77.
- Bradley, D., & Jordan, B. (2002). Partial adjustment to public. Journal of Financial and Quantitative Analysis, 4, 595-616.
- Chen, Y. S., & Zhu, C. (2009). Political connection, institutional environment and capital investment of listed companies. Journal of Financial Economic, 12, 27–39.
- Dehghani, A., & Shahryar, B. (2017). A proposed pattern of enterprise risk management in insurance companies. Iranian Journal of Insurance Research, 7, 1-22.
- Hall, J. & Hofer, C. (1993). Venture capitalists› decision criteria in new venture evaluation. Journal of Business, 12, 45-59.
- Khataie, M. (2008). Extending financial markets and economic growth. Tehran, Iran: Monetary and Banking Research Institute Press.
- Kollmann, T., & Kuckertz, A. (2009). valuation Uncertainty of Venture Capitalists’ Investment Criteria. journal of business research, 3, 741-747.
- Lotfizadeh, A. (1965). Fuzzy Sets. Information and Control, 8, 338-353.
- Mazloomi, N., & Nateghi, A. A. (2020). A model of existing risks in Iran's insurance industry. Commercial Strategies, 16, 39-58. doi: 10.22070/cs.2020.2423
- Meade, L.M., & Sarkis, J. (1999). Analyzing organizational project alternatives for agile manufacturing processes: An analytical network approach. International Jornal of production Research, 37(2), 241-261.
- Pietrovito, F. (2009). Financial development and economic growth: A theoretical and empirical overview. Retrieved fromhttps://poseidon01.ssrn.com/delivery.
- Saaty, T. L. (1996). Decision making with dependence and feedback: the analytic network process
- Saaty, T.L (1980), The Analytical Hierarchy Process, New York, NY: McGraw-Hill.
- Timmons, J. A., & Bygrave, W. D. (1986). Venture capital's role in financing innovation for economic growth. Journal of Business Venturing, 2, 161-176
- Wu, L., Xu, L. (2018). Grandstanding and new stock speculation: evidence from private venture capitals in China. Economic paper, 57, 363–375.
- Zhang, X. (2012). Venture Capital Investment Selection Decision-making Base on Fuzzy Theory. Procedia., 25, 1369–1375.
- Zhou, C. (2009). Dependence Structure of Risk Factors and Diversification Effects. 22nd Australasian Finance and Banking Conference, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=1456848 or http://dx.doi.org/10.2139/ssrn.1456848.
[1] . دانشیار، گروه مدیریت مالی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
[2] . استادیار گروه اقتصاد اسلامی، دانشکده علوم اقتصادی و اداری، دانشگاه قم، قم، ایران. (نویسنده مسئول) y.gudarzi@qom.ac.ir
[3] . دانشجوی دکتری مهندسی مالی، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران.
[4] . دانشجوی دکتری اقتصاد، پردیس ارس دانشگاه تهران، تهران، ایران.
[5] . استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، ، تهران، ایران.
[6] - Timmons & Bygrave, 1986
[7] - Bradley & Jordan, 2002
[8] - Berg and Schmidt, 1994
[9] - Insurance affiliated venture capital(IVC)
[10] - Pietrovito, 2009
[11] - Fuzzy Analytical Network Process(FANP)
[12] - Kollmann & Kuckertz, 2009
[13] - Chen, 2009
[14] - Danel and Tomas, 2007
[15] - Wu and Xu, 2018
[16] - National Venture Capital Association (NVCA), (2004), “What is venture capital”, Available at: http://www.nvca.com/def.html
[17] - Zhang, 2012
[18] - Hall & Hofer, 1993
[19] - Certified Capital Companies
[20] - Barkely et al, 2001
[21] - Real Option
[22] - Boer, 2003
[23] - Analytical Network Process
[24] - Analytic اhierarchy Process
[25] - Dependence
[26] - Feedback
[27] - Mead & sarkis, 1999
[28] - Markov chain process
[29] -Saaty, 1996