سنجش الگوی تعاملی قابلیت نوآوری با بقای شرکتهای کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی (موردمطالعه: شرکت موادغذایی تهران همبرگر)
الموضوعات :
1 - دانشگاه سمنان
2 -
الکلمات المفتاحية: قابلیت نوآوری, کارآفرینی سازمانی, بقای شرکت,
ملخص المقالة :
یکی ازعوامل موفقیت بنگاهها در دنیای کنونی توجه به نوآوری و قابلیتهای نوآوری در شرکتها است و شرکتها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیتنوآوری هستند زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز میشود. از سوی دیگر، رابطه نوآوری با کارآفرینی سازمانی بسیار تاملبرانگیز و قابل توجه است و در اصل این نوآوری از اجزا و مولفههای جداییناپذیر و دستمایه کارآفرینی سازمانی محسوب می شود. در این پژوهش با مروری بر این عوامل، تأثیر قابلیت نوآوری بر بقای شرکتهای کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری بررسی شده است. روش پژوهش، توصیفی و براساس هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه پرسنل شرکت مواد غذایی تهران همبرگر به تعداد 180 نفر است، که نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شده است و با استفاده از جدول مورگان 123 نفر انتخاب گشتند. پس از جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به بررسی و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده پرداخته شد که نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت قابلیت نوآوری بر بقای شرکت و قابلیت نوآوری بر کارافرینی سازمانی است.
سنجش الگوی تعاملی قابلیت نوآوری با بقای شرکتهای
کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی
(موردمطالعه: شرکت موادغذایی تهران همبرگر)
* مرتضي ملكيمينباشرزگاه **سميه زنگيان
* استاديار، مديريت بازرگاني، دانشكده اقتصاد، دانشگاه سمنان، سمنان
** كارشناس ارشد، مديريت كارآفريني، دانشكده اقتصاد، دانشكگاه سمنان، سمنان
s.zangian@yahoo.com m_maleki@sun.semnan.ac.ir
تاريخ دريافت:25/6/92 تاريخ پذيرش:5/12/92
چکیده
یکی از عوامل موفقیت بنگاهها در دنیای کنونی توجه به نوآوری و قابلیتهای نوآوری در شرکتها است و شرکتها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیت نوآوری هستند زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز میشود. از سوی دیگر، رابطه نوآوری با کارآفریني سازماني بسیار تأملبرانگیز و قابل توجه است و در اصل این نوآوری از اجزا و مؤلفههای جدایيناپذیر و دستمایه کارآفریني سازماني محسوب ميشود. در اين پژوهش با مروري بر اين عوامل، تأثیر قابلیت نوآوری بر بقای شرکتهای کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی با استفاده از رويكرد معادلات ساختاري بررسي شده است. روش پژوهش، توصیفی و براساس هدف نیز کاربردی است. جامعه آماري اين پژوهش، شامل کلیه پرسنل شرکت مواد غذایی تهران همبرگر به تعداد 180 نفر است، که نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام شده است و با استفاده از جدول مورگان 123 نفر انتخاب گشتند. پس از جمعآوري اطلاعات از طريق پرسشنامه به بررسي و تحليل اطلاعات جمعآوري شده پرداخته شد كه نتايج نشاندهنده تأثير مثبت قابلیت نوآوری بر بقای شرکت و قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی است
واژه های کلیدی: قابلیت نوآوری، کارآفرینی سازمانی، بقای شرکت
مقدمه:
امروزه ورود موفق به بازار و رقابت با عدم اطمینان بالایی همراه است و محدودیتهای مختلفی وجود دارد. از این رو تعداد زیادی از شرکتها مخصوصاً شرکتهای جدید پس از ورود، بازار را زود ترک میکنند؛ بنابراین در بعضی از صنایع یا مناطق تنها اقلیت تازه واردها بقا مییابند.
سرمایههای ناملموس از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر عملکرد شرکتها میباشد[۱] و نوآوری به عنوان یکی از سرمایههای ناملموس، پایه و اساس بقای هر سازمان است[۲]. به طوری که نوآوری باعث کسب مزیت رقابتی توسط شرکت میشود. شومپیتر نیز درسال 1942 استدلال میکند که نوآوری نقش کلیدی در بقای شرکت بازی میکند و بقا به تنهایی به
حاشیهی سود و خروجیهای شرکت وابسته نیست[۳]. بلکه به اساس و نوع چرخهی زندگی شرکتها مربوط است. مطالعات نشان میدهد که نوآوری جوهر بقای شرکت است و تنها شرکتهایی که با موفقیت از نوآوری استفاده کنند، میتوانند مزیت رقابتی را در بازار ایجاد کنند[۴].
از سوی دیگر کارآفرینی سازمانی موجب رشد و بقای یک شرکت میشود و با توجه به پیچیده شدن سازمانها، رشد تکنولوژی، نو و بدیع بودن علم سازمانها، مدیران به طور روزافزون تلاش ميکنند، دریابند چگونه سازمانهای خود را کارآفرین و خلاق سازند تا باعث رشد و موفقیت سازمانهایشان شوند.
اهمیت بررسی موضوع پژوهش از دیدگاه محقق، نقش حیاتی شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد کشورهای در حال توسعه است. زیرا این شرکتها علی رغم سرمایهگذاری کمتر، باعث بازدهی بیشتر و ایجاد بستر مناسب برای نوآوری، اشتغالزایی و کارآفرینی میشوند. همچنین لازم به ذکر است که صنایع غذایی از جمله مهمترین صنایعی هستند، که بقای آنها نیازمند نوآوری و تدوین استراتژیهای نوین بازاریابی است و اینگونه از صنایع به دلیل دارا بودن مزیتهای نسبی در صادرات، ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی بالا میتوانند نقش مؤثری در اقتصاد کشور ایفا کنند. از سوی دیگر شرکت مورد مطالعه نمونهای از شرکتهای کوچک و متوسط محسوب میشود که نقش مهمی در اقتصاد کشور دارد. از اینرو هدف اصلی این مطالعه سنجش الگوی تعاملی قابلیت نوآوری با بقای شرکتهای کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی است و این مقاله با مرور ادبیات تحقیق در رابطه با قابلیت نوآوری، بقای شرکت و نهایتاً کارآفرینی سازمانی، به دنبال آزمون فرضیات مرتبط دنبال میشود. پس از آن به بررسی روش تحقیق میپردازیم، در نهایت در نتیجهگیری مقاله توضیحاتی مبسوط ارائه شده و پیشنهادها و محدودیتهای تحقیق بیان میشود.
مبانی نظری و پیشینة پژوهش
قابلیت نوآوری
قابلیت نوآوری در سال 1998 مورد توجه محققان استراتژیک قرارگرفته است و به عنوان موتور محرک رشد درآمد توصیف شده است[۵]. فرآیند نوآوری به طور گسترده شامل فرآیند مدیریت دانش از جمله اکتساب، انتشار و استفاده از دانش جدیدی است که استراتژیهای مدیریت دانش را برای اغلب شرکتها اتخاذ میکند. قابلیت نوآوری برای دستیابی به نوآوری برتر در عملکرد حیاتی است[۶ و ۷]. نوآوری و رشد به عنوان دو عامل ایجاد سرمایه و ثروت برای یک شرکت تعریف شدهاند[۸]. گرانت در سال 1997 قابلیت را به عنوان ظرفیت و مجموعهای از منابع فردی برای انجام برخی از وظایف و فعالیتها تعریف کرده است[۹]. کولیس1 در سال 1994، چندلر و همکارانش در سال 1998 قابلیت نوآوری را به عنوان توانایی بالقوهی یک سازمان در عرصه مدرنیسم برای توسعه محصول جدید، توسعه تکنولوژی و پیشرفتهایی که در نتیجه کسب مزایای رقابتی نسبت به رقبا ایجاد میشود، تعریف کردهاند[۱۰ و ۱۱].کیم2 (1997)، قابليت نوآوري را توانايي ايجاد دانش جديد و مفيد بر اساس دانش قبلي تعريف نموده است[۱۲]. قابليت نوآوري اشاره به پيادهسازي و يا ايجاد تكنولوژيهايي كه در سيستمها، سياستها، برنامهها، محصولات، فرايندها، وسايل يا سرويسهايي كه براي سازمان جديد است، اشاره ميكند[۱۳]. همچنين قابليت نوآوري توانايي شركتها در جذب و استفاده از اطلاعات خارجي براي تبديل به دانش جديد نيز اطلاق ميشود[۱۴]. قابلیت نوآوری مهمترین ویژگی هر شرکت است و این قابلیت به تنهایی پر اهمیتترین موضوع برای ایجاد و حفظ رشد و مزیت رقابتی است. برای حفظ رشد، شرکت باید تولید محصولات جدید و فرآیندها را افزایش دهد. تولید محصولات جدید و فرآیندهای تولید محصول نیازمند نوآوری است[۱۵]. قابلیت نوآوری شرکت را قادر میسازد تا به یک سازمان در حال رشد تبدیل شود و شرکت را غنی میسازد که این موضوع منجر به رشد عملکردش میگردد.
بقای شرکت
استیگلر3 در سال 1958 بقا را تداوم ماندگاری و حضور شرکتها در بازار تعریف کرده است[۱۶]. تی و تراس در سال 2000، بقای کارخانههای جدید در محیطهای صنعتی مختلف در نروژ را مورد بررسی قرار داده و ناهمگونی صنایع را بر حسب اندازهی کارخانه، مقدار سرمایه و بهرهوری محاسبه کرده اند[۱۷]. مطالعات تجربی بسیاری دربارهی بقای شرکتها انجام شده است[۴، ۱۸ و ۱۹].
جوانویک 4در سال1982بیان داشت که، هنگامیکه شرکتها برای اولین بار وارد بازار میگردند با سطوح مختلف از ریسک خروج روبرو میشوند، از اینرو شرکتهایی که خود را در این محیط پویا حفظ میکنند، شانس بقا پیدا میکنند[۲۰]. برخی از محققان معتقدند که شرکتهای کوچک انعطافپذیر و تخصصی هستند زیرا مزیتهای رقابتی کسب شده از سوی آنها باعث بقا در بازار میگردد[۲۱ و ۲۲]. بسیاری از مطالعات نوآوری را به عنوان اساس بقای شرکتها معرفی کردهاند[۳ و ۲۳]. بوتازی و کوآد در مطالعات خود رشد را به عنوان یک عامل مهم در سنجش بقا مطرح کردند. آنها در مطالعات خود شرکتهای پویا را مورد بررسی قرار دادند و اذعان داشتند که شرکتهای پویا از مکانیسمهای یادگیری و رقابت در بازار بهرهمند هستند به همین علت اینگونه از شرکتها به سرعت رشد میکنند و با افزایش سودآوری، بقای خود را تضمین میکنند[۲۴ و ۲۵]. همچنین استیگلر در سال 1958 در مطالعات خود برای سنجش بقا، سودآوری، اندازه و رشد را سنجید. در این پژوهش از شاخصهای سودآوری، اندازه و رشد برای سنجش بقا استفاده شده است[۱۶].
کارآفرینی سازمانی
عدم اطمينان، ناهماهنگي و تلاطم محيطي موجب چالشهای عملياتي و استراتژيك براي سازمانهاي امروزي ميشود[۱]. شركتها براي مقابله با اين چالشها به طور فزايندهاي بر كارآفريني سازماني تكيه ميكنند. كارآفريني سازماني فرايندي ميباشد كه محصولات و خدمات يا فرايندهاي نوآورانه را به وسيلهي خلق فرهنگ كارآفرينانه در يك سازمان ايجاد میکند[۲۶]. پينكات براي اولين بار واژهي "كارآفريني سازماني " را وارد ادبيات كارآفريني كرد. وي در سال 1985 از تركيب واژههاي Corporate و Entrepreneurship و Intra واژهي Intrapreneurship را ابداع كرده و كارآفرين سازماني را، فردي تعريف كرد كه در سازمانهاي بزرگ همچون يك كارآفرين مستقل فعاليت ميكند و فعاليت وي ايجاد واحدهاي جديد در سازمان، ارايهي محصولات، خدمتها و فرايندهاي جديد بوده و شركت را به سوي رشد و سودآوري سوق ميدهد[۲۷]. شركتها براي برقرارسازي كارآفريني شركتي بايد آزادیهای لازم را در اختيار كارآفرينان درون سازماني قرار داده و از ايدههاي آنها حمايت كنند[۱ و ۲۷]. شارما و کریسمن (1999)، كارآفريني سازماني را به عنوان فرايندي معرفي ميكنند كه به وسيله آن افراد و گروهها، در ارتباط با سازمان موجود، يك سازمان جديد ايجاد كرده يا نوسازي و نوآوري را درون سازمان دنبال ميكنند[۲۸].
هدف اصلي كارآفريني سازماني، ايجاد پويايي، ساختار، فرهنگ سازماني رقابتي و منعطف جهت روبرو شدن با بازارهاي رقابتي و پويا است[۲۹]. ابعاد مربوط به کارآفرینی سازمانی در این پژوهش برگرفته از مدل فرهنگی (1386) است.
تأثیر قابلیت نوآوری بر بقای شرکت
اخیراً ادبیات بر روی نقش نوآوری در حفظ بقای شرکت تأکید کرده است و نوآوری باعث رشد شرکت میشود و برخی از مطالعات تجربی، حق بیمهای برای بقای شرکتهای نوآور در نظر گرفتند که مستقل از سن و اندازهی شرکت هستند[۳۰،۳۱و۳۲]. قابلیت نوآوری شرکت را قادر میسازد تا به یک سازمان در حال رشد تبدیل شود و شرکت را غنی میسازد که این موضوع منجر به رشد عملکردش میگردد[۳۳]. لی و کالانتونه5 در سال 1998 اظهار داشتند که بین قابلیت نوآوری شرکت و عملکرد شرکت رابطهی مثبتی وجود دارد و نوآوری یک عامل حیاتی برای شرکتهایی است که نیازمند ارائهی مزیترقابتی نسبت به رقبایشان هستند و نوآوری بقای اینگونه شرکتها را تضمین میکند و محیط تجاری امروز نیازمند رشد مداوم به منظور باقی ماندن در رقابت و تداوم رشد شرکتهای بزرگ است. اجرای تواناییها و قابلیتهای نوآوری به عنوان مکانیسم اولیه سازمان برای حفظ رشد در بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرد[۳۴].
نوآوري به عنوان يكي از پيش شرطهاي موفقيت و بقاي شركت در نظر گرفته ميشود[۳۵]. از اینرو فرضیهی اول پژوهش مطرح میگردد:
فرضیة اول : قابلیت نوآوری بر بقای شرکت مؤثر است.
تأثیر قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی
ناسوشن در سال 2011 بیان میکند که نوآوری و کارآفرینی، از جمله قابلیتهایی هستند که میتوانند در دستیابی به عملکرد برتر توسط شرکتها مورد استفاده قرار
[1] .Collis
[2] .kim
[3] .Stigler
[4] . Javanovic
[5] .Li & Calantone
بگیرند[۳۶]. اندوبیسی و ایفتخار در سال 2012 بیان داشتند که سازمانهای کارآفرین به صورت فعالانه اطلاعات را از مشتری دریافت میکنند و نسبت به رقبا عملکرد بهتری دارند[۳۷]. زیرا این سازمانها با سازماندهی مجدد منابع، میتوانند نوآوری را در سازمان خود ایجاد کنند و پاسخ سریعتری نسبت به رقبا به تغییرات محیط بدهند. نوآوري يك ضرورت محيطي در حوزهي كارآفريني است[۳۸]. طاهری و همکاران (1388) در پژوهشی با عنوان رابطه ابعاد کارآفریني سازماني با نوآوری در سازمان دریافتند که بین کارآفریني سازماني و نوآوری رابطه معناداری وجود دارد و پیشنهاد ميشود که مدیران از کارکنان خلاق حمایتهای مالي و معنوی و عرصه را برای شکوفا کردن استعداد کارکنان فراهم نماید[۳۹]. لذا فرضیهی دوم پژوهش مطرح میگردد:
فرضیة دوم : قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است .
تأثیر کارآفرینی سازمانی بر بقای شرکت
نوآوري و يادگيري براي سازمانهايي كه در پي بقا و اثربخشي هستند، يك نياز اساسي بوده و بسياري از سازمانها به شدت پيگير روشها و رويكردهاي نوآور و كارآفرينانه به منظور اثرگذاری بر كارآمدي و انعطاف پذيري هستند[۴۰].
کارآفرینی سازمانی براي بقا، سودآوري، رشد و بازسازي سازمان اهميت قابل توجهي دارد[۴۱]. پيامدهاي كارآفريني سازمانی از ديدگاه پژوهشگران مختلف، متفاوت ميباشد، از جمله ميتوان از ايجاد ارزش براي سها مداران[۴۲]، رشد اقتصادي[۴۳]، رشد و سودآوري سازمان و ايجاد دارايي[۴۴] نام برد. که در این پژوهش رشد یکی از ابعاد بقای شرکت است و فرضیه سوم به صورت زیر شکل میگیرد:
فرضیة سوم : کارآفرینی سازمانی بر بقای شرکت مؤثر است .
الگوی مفهومی پژو هش
با توجه به ادبیات تحقیق و روابط اشاره شده بین متغیرها، مدل مفهومی تحقیق را میتوان به صورت شکل زیر ترسیم نمود. به طور کلی این تحقیق نشاندهنده تأثیر قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی و بقای شرکت است.
نمودار 1: الگوی مفهومی پژوهش |
روششناسی پژوهش
هدف پژوهش حاضر، تعيين روابط علّي ميان قابلیت نوآوری و کارآفرینی سازمانی و بقای شرکت ميباشد، پس تحقيق از نظر هدف کاربردي و از نظر نحوه گردآوري اطلاعات توصيفي و از نوع همبستگي و به طور مشخص مبتني بر مدل معادلات ساختاري است. برای سنجش آلفای کرونباخ از نرم افزار SPSS19 و برای تحلیل مسیر از نرم افزار Amos22 استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر 180 نفر از پرسنل شرکت مواد غذایی تهران همبرگر بودند که نمونهگيري به روش تصادفي ساده انجام شده است و با استفاده از جدول مورگان، 123 نفر انتخاب شده اند. براي افزايش ضريب اطمينان، 130 پرسشنامه در بين افراد جامعه پخش و 120 پرسشنامه برگشت داده شده است و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. محقق در تحقیق حاضر از طیف 5 تایی لیکرت استفاده نموده است که پاسخدهندگان میزان موافقت یا مخالفت خود نسبت به سؤالات تحقیق را در آن درج میکنند. برای سنجش سازه قابلیت نوآوری، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. از ابعاد فرهنگی (1386) برای سنجش متغیر کارآفرینی سازمانی استفاده شد. این سازه در تحقیق حاضر شامل 3 بعد ایده پردازی ، بهره برداریپ از ایده و امکان سنجی ایده بود[۴۵] و برای سنجش متغیر بقای شرکت از ابعاد استیگلر 1958 استفاده شد[۱۶]. این سازه در تحقیق حاضر شامل 3 بعد سودآوری، رشد و اندازه شرکت بود.
افراد جامعه این پژوهش از لحاظ متغیر جنس حدود 95.83درصد(115نفر) مرد و حدود 4.16 درصد (5نفر)زن بودند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اکثر پاسخدهندگان مرد هستند. در این تحقیق، به منظور بررسی روایی محتوا و روایی ظاهری، پرسشنامهی اولیه در اختیار جمعی از اساتید و کارشناسان قرار داده شد. لازم به ذکر است که در این پرسشنامه، متغیرهای مکنون، سؤالات هر یک از متغیرها آورده شده بود تا مشخص شود که آیا متغیرهای مشاهدهگر توانایی و
همخوانی لازم جهت سنجش متغیرهای مکنون را دارند یا خیر؟ پس از جمعآوری نظرات اصلاحی خبرگان و اعمال آنها، پرسشنامهی اولیه در اختیار 30 نفر از پرسنل قرار گرفت و در این مرحله نیز تعدادی از سؤالات اصلاح و جهت پخش نهایی مورد تجدید نظر قرار گرفت. همچنین جهت تعیین روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول استفاده شد. در واقع محققین قصد داشتند به سنجش این نکته بپردازند که آیا سؤالات طراحی شده توانایی و قابلیت لازم جهت سنجش هر یک از متغیرها را دارا میباشند یا خیر؟ همانطور که نتایج (جدول 1و2) نشان میدهد ابعاد تحقیق از روایی لازم جهت سنجش ابعاد و سازههای خود برخوردارند.
جهت تعیین پایایی ابزار گردآوری دادهها از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پایایی متغیر برونزای پژوهش (قابلیت نوآوری ) 709/0، متغیرهای درونزای بقای شرکت 808/0و کارآفرینی سازمانی ۸۱۵/۰ بدست آمد. بنابراین وجود آلفای کرونباخ در بازه 7/0 تا 9/0 نشاندهنده سطحی رضایتبخش است[۴۶و۴۷]. جدول 1 نتایج مربوط به ضریب پایایی هر یک از متغیرها و همچنین ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری مربوط به سوالات پرسشنامه را برای متغیر برونزای تحقیق نشان میدهد. همانطور که نتایج نشان میدهد، تمامی سؤالات متغیر برونزای تحقیق از روایی لازم جهت سنجش ابعاد و سازه خود برخوردارند.
لازم به ذکر است معیار ما جهت بررسی روایی یک سؤال یا بعد عدد معناداری میباشد. چنانچه عدد معناداری بیشتر از 96/1 یا کمتر از 96/1- باشد آن بعد از روایی لازم برخوردار است. جدول 2 نتایج مربوط به ضریب پایایی هر یک از متغیرها و همچنین ضرایب استاندارد و ضرایب معناداری مربوط به هر یک از ابعاد متغیرهای درونزای تحقیق را نشان میدهد
متغیر | مؤلفه | میانگین | ضریب پایایی | ضریب استاندارد مؤلفه | اعداد معناداری مؤلفه |
قابلیت نواوری
| In1 | 652/3
| 709/0
| 673/0 | - |
In3 | 702/0 | 937/6 | |||
In4 | 678/0 | 805/6 | |||
In5 | 870/0 | 077/8 |
جدول1. نتایج پایایی و تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول متغیر برونزای تحقیق
|
متغیر | ابعاد | میانگین | ضریب پایایی | مؤلفه | ضریب استاندارد مؤلفه | اعداد معناداری مؤلفه |
کارآفرینی سازمانی | ایده | 105/3 | 815/0 | Ie1 | 866/0 | - |
Ie2 | 910/0 | 611/9 | ||||
امکان سنجی | Em1 | 805/0 | 868/7 | |||
Em2 | 997/0 | 970/9 | ||||
بهره برداری | Ba1 | 570/0 | 511/6 | |||
Ba2 | 537/0 | 143/5 | ||||
متغیر | ابعاد | میانگین | ضریب پایایی | ضریب استاندارد ابعاد | اعداد معناداری ابعاد | |
بقای شرکت | سودآوری | 327/3 | 808/0 | 767/0 | - | |
رشد | 80/0 | 012/8 | ||||
اندازه | 587/0 | 575/6 |
جدول2. نتایج پایایی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم متغیرهای درونزای تحقیق
|
رابطه موجود در مدل مفهومی | ضریب استاندارد | ضریب معناداری | نتیجه |
قابلیت نوآوری – بقای شرکت | 526/0 | 985/5 | تأیید |
قابلیت نوآوری- کارآفرینی سازمانی | 736/0 | 403/7 | تأیید |
کارآفرینی سازمانی- بقای شرکت | 470/0 | 891/3 | تأیید |
جدول 3. نتایج تأیید یا رد فرضیه ها در روابط بین متغیرها
|
یافتهها
به منظور بررسی فرضیات تحقیق از تحلیل مسیر استفاده شد. معیار ما در تأیید یا رد فرضیهها اعداد معناداری میباشد. چنانچه عدد معناداری مسیری بزرگتر از 96/1 یا کوچکتر از 96/1- باشد فرضیه مذکور تأیید میشود و چنانچه عدد معناداری مسیری در بازهی فوق باشد فرضیه مورد نظر رد میشود. مطابق نتایج، قابلیت نوآوری با مقدار 55/0 از واریانس تبیین؛ بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. بدین معنا که قابلیت نوآوری میتواند 55 درصد تغییرات کارآفرینی سازمانی و بقای شرکت را پیشبینی کند و 45 درصد باقیمانده مربوط به تغییرات تصادفی و سایر عوامل مداخلهگر میباشد.
جدول 3 نتایج فرضیات تحقیق را نشان میدهد و نمودار ۲ مدل معادلات ساختاری را در حالت ضریب استاندارد نشان میدهد. به منظور بررسی برازش مدل مفهومی از هشت شاخص متداول به همراه مقدار قابل قبول هر شاخص پیشنهاد شده در تحقیقات گذشته استفاده شد[۴۸]. از جدول 5 اینگونه میتوان نتیجه گرفت که مدل مفهومی تحقیق حاضر، تناسب مناسبی با دادههای جمعآوری شده دارد.
نمودار ۲: مدل معادلات ساختاری در حالت ضریب استاندارد |
مقدار پیشنهاد شده | آماره مدل فرضیات اصلی | شاخص برآزش |
<5 | 748/1 | X2/df |
<0.08 | 079/0 | RMSEA |
<0.08 | 055/0 | RMR |
>0.90 | 928/0 | NFI |
>0.90 | 934/0 | NNFI |
>0.90) | 966/0 | CFI |
>0.90 | 920/0 | GFI |
>0.80 | 817/0 | AGFI |
جدول 5. شاخصهای برازش مدل |
بحث و نتیجهگیری
در پژوهش حاضر تلاش شد که مطالعات موجود در زمینه تأثیر قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی و بقای شرکت یکپارچه شود و با جمعبندی این پژوهشها، مدلی برای تبیین نقش مستقیم و غیرمستقیم قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی و بقای شرکت ارائه شود. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تأثیر قابلیت نوآوری بر کارآفرینی سازمانی با ضریب استاندارد(۷۴/۰) نسبت به قابلیت نوآوری بر بقای شرکت با ضریب استاندارد (۵۳/۰) بیشتر است.
در این پژوهش فرضیه اول تأیید میشود که این یافته تا حدودی با نتایج محققانی همچون: چیفس و مارسلی(2005)، ری و همکارانش (2010)، شومپیتر (1942)، لی و گاسینگیور (1991)و بوتازی (2010) سازگاری دارد و بیشتر پژوهشهای مهمی که در این زمینه صورت گرفته است، بیانگر اثرگذاری قابلیت نوآوری بر بقای شرکت میباشد[۳۵،۳۱،۲۴،۲۳،۳] . همچنین یافتههای پژوهش حاضر تأیید میکند که قابلیت نوآوری بر کارآفرینی
سازمانی تأثیر میگذارد. که این یافته با نتایج مطالعات ناسوشن (2011)، اندوبیسی و ایفتخار(2012)، آلو نیتیس و سالاوی (2007) و طاهری (1388)مطابقت دارد[۳۹،۳۸،۳۷،۳۶]. نتایج حاکی از آن است که قابلیت نوآوری شرکت را قادر میسازد تا به یک شرکت در حال رشد تبدیل شود و به این ترتیب بقای شرکت تضمین میشود. طبق تجزیه و تحلیلهای آماری انجام شده ضریب استاندارد شده بین دو متغیر بقای شرکت و کارآفرینی سازمانی ۴۷/۰ و ضریب معناداری ۸۹۱/۳ میباشد، که نشان دهنده تأثیر کارآفرینی سازمانی بر بقای شرکت و معنادار بودن این رابطه میباشد. که این یافته با پژوهش قاسمیه(1391)، آنتونسیک و پرودان(2008)، ارسموس و اسچیپرز (2008) مطابقت دارد [۴۲،۴۱،۴۰]. اگر چه این مطالعات نشاندهندهی پاسخ قابل توجه به برخی از مسائل مطرح شده در ادبیات هستند. اما این مطالعه دارای محدودیتهایی نیز است و عمدهترین محدودیت این است که اغلب پاسخدهندگان تنها از سازمان خود مطلع هستند.
بنابراین باید در تعمیم این نتایج با دقت عمل کرد. همچنین نو و تازه بودن بحث کارآفرینی سازمانی در سازمانهای ایرانی و یافتن چنین سازمانی از دیگر محدودیتهای این تحقیق به شمار میرود. در نهایت با توجه به وسعت موضوع و محدودیتهای پژوهشگران توصیه میشود تا محققین به بررسی نقش قابلیت نوآوری در رابطه با بقای سازمان بپردازند.
پیشنهاد های کاربردی
- این پژوهش به مدیران پیشنهاد میکند تا با روشن ساختن اهداف و اطلاع رسانی به موقع آن به پرسنل، خلاقیت و نوآوری را در پرسنل خود تقویت نمایند و باعث مشارکت و آزادی در تصمیم گیریهای سازمانی شوند و شرکت را به سمت کسب مزیت رقابتی و بقا سوق دهند.
- مدیران میتوانند افراد مبتکر و خلاق را در واحدهای مختلف شرکت پرورش دهند و از ایدههای ایجاد شده در جهت بهبود شرکت بهره برداری نمایند.
- به کارگیری افراد موافق و مخالف در جلسات کاری جهت ایجاد زمینههای خلاقیت، ابتکار و ارزیابی عملکرد پرسنل بر اساس میزان ارائه ایدهها و افکار جدید، راهکارهای نوین، چاپ مقالات علمی و حمایت مالی و معنوی از آنها از طرف مدیران عالی شرکت.
- گسترش واحدهای تحقیق و توسعه .
منابع
1. ملکی مینباشرزگاه، مرتضی، سیاهسرانی کجور، محمدعلی. بررسی تاثیر سرمایههای ناملموس بر عملکرد شرکتها با اثر میانجی قابلیتهای بازاریابی: مورد مطالعه؛ شرکتهای شهرک صنعتی شهر سمنان. پژوهشنامه مدیریت اجرایی، ۵(۲)، 17-5، ۱۳۹۲.
2.Hurley, R., Hult, T.. Innovation, market orientation, and organizational learning: an integration and empirical examination. Journal of Marketing, 42– 54, 1998.
3Schumpeter, J.The Theory of Economic Development, Cambridge, MA: Harvard University Press (first edition, 1911), 1942.
4.Bruderl, J., Preisendorfer, P., & Ziegler, R. Survival Changes of Newly Founded Business Organizations. American Sociological Review, 57(2), 227-42, 1992.
5.Patterson, M. From experience: linking product innovation to business growth. Journal of Product Innovation Management, 15 (5), 390–402, 1998.
6.Moorman, C., Miner, A.S. Organizational improvisation and organizational memory. Academy of Management Review, 23(4), 698–723, 1998.
7.Verona, G. A resource-based view of product development. Academy of Management Review 24 (1), 132–142, 1999.
8.Ireland, R. D., Hitt, M. A., Camp, S. M., & Sexton, D. L. Integrating entrepreneurship and strategic management action to create firm wealth. Academy of Management Executive, 15(1), 49–63, 2001.
9.Grant, R.M. The knowledge-based view of the firm: implications for management practice. Long Range Planning, 30(3), 450-4, 1997.
10. Collis, D.J. How valuable are organizational capabilities? Strategic Management Journal, 15, 143–153, 1994.
11. Chandler, A.D., Hagstrom, P., Solvell, O. The Dynamic Firm: The Role of Technology, Strategy, Organization, and Regions. Oxford University Press, NY, 1998.
12.Kim, L. Imitation to innovation: The dynamics of Korea's technological learning: Harvard Business Press, 1997.
13.Chang, S., & Lee, M. The linkage between knowledge accumulation capability and organizational innovation. Journal of Knowledge Management, 12(1), 3-20, 2008.
14. زعفریان، رضا، محمدی الیاسی، قنبر، فرخ منش، ترانه و موحدی پور، ندا. نقش سرمایه ی شبکه بر قابلیت نوآوری سازمان (موردمطالعه: شرکتهای صنایع پیشرفته).فصلنامه پژوهشی توسعه کارآفرینی، ۵(۳)، 26-7، ۱۳۹۱.
15.Yang J. Innovation capability and corporate growth: An empirical investigation in China. Engineering and Technology Management, 29. 34-36, 2012.
16.Stigler, G.J. The Economies of Scale. Journal of Law and Economics, 1, 54-71, 1958.
17..مدهوشی،مهردادوتاری،غفار. تأثیرسرمایه اولیه دربقای شرکتهای تولیدی کوچک ومتوسط ایران. مجله دانش و توسعه, 20، ۱۳۸۶.
18.Mata, J., Portugal, P. Life Duration of New Firms. The Journal of Industrial Economics, XLII (3), 227-245, 1994.
19.Strotmann, H. Entrepreneurial Survival. Small Business Economics, 28, 87-104, 2007.
20.Jovanovic, B. Selection and the Evolution of Industry. Econometrica, 50 (3) 649-670, 1982.
21.Caves, R., Porter, M. From entry barriers to mobility barriers: Conjectural Decisions and contrived deterrence to new competition. Quarterly Journal of Economics, 91, 241−262, 1997.
22.Porter, M. E. Competitive strategy. New York: Free Press, 1980.
23.Li, J., Guisinguer, S. Comparative Business Failures of Foreign Controlled Firms in the United States. Journal of International Business Studies, 2nd quarter, 209–224, 1991.
24.Bottazzi, G., Dosi, G., Jacoby, N., Secchi, A., & Tamagni, F. Corporate performances and market selection: some, 2010.
25.Coad, A. Testing the principle of growth of the fitter. The relationship between profits and firm growth. Structural Change and Economic Dynamics, 18, 370-386, 2007.
26.Fry Fred. Entrepreneurship: a planning approach. West publishing company, 1993.
27. سید نقوی، میرعلی، عبدالله پور، مونا. رابطهی بین سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی. فصلنامه پژوهشی توسعه کارآفرینی، ۳(۹)، 129-103، ۱۳۸۹.
28. Sharma, P., & Chrisman, J. J. Toward a reconciliation of the definitional issues in the field of corporate entrepreneurship. Entrepreneurship Theory and Practice, 23(3), 11–27, 1991.
29.Ergün E et al. Connecting the Link between Corporate Entrepreneurship and Innovative Performance, Global Business and Technology Association, 259-265, 2004.
30.Banbury, Catherine M., and Mitchell, Will. The Effect of Introducing Important Incremental Innovations on Market Share and Business Survival. Strategic Management Journal 16, 161–182, 1995.
31.Cefis, E., Marsili, O.A matter of life and Death: Innovation and firm Survival. Industrial and Corporate change, 14(6), 1167-1192, 2005.
32.Christensen, C.M., F. F. Suarez, and J. M. Utterback.Strategies for Survival in Fast - Changing Industries. Management Science, 44, 207–220, 1998.
33.Capon, N., Farley, J.U., &Hoenig, S. Determinants of financial performance: a meta-analysis. Management Science, 36 (10), 1143–1159, 1990.
34.Li, T., Calantone, R. The impact of market knowledge competence on new Product advantage: Conceptualization and empirical examination. Journal of Marketing, 62, 13−29, 1998.
35.Rhee Jaehoon et al. Drivers of innovativeness and performance for
Innovative SMEs in South Korea: Mediation of learning orientation. Technovation, 30, 65–75, 2010.
36.Nasution H, Mavondo F, Matanda M, Ndubisi N. Entrepreneurship: its relationship with market orientation and learning orientation and as antecedents to innovation and customer value. Industrial Marketing Management, 40(3), 336-345, 2011.
37.INdubisi N, Iftikhar K. Relationship between entrepreneurship, innovation and performance comparing small and medium-size enterprises. Journal of Research in Marketing and Entrepreneurship, 14(2), 214-236, 2012.
38.Avlonitis G.J & Salavou H.E. Entrepreneurial orientation of SMEs, product innovativeness, and performance. Journal of Business Research, 60, 566–575, 2007.
39. طاهری، عبدالمحمد، جهرمي، امین شایان، ترابي، سهیلا. بررسی رابطه ی کارآفرینی سازمانی با خلاقیت در سازمان فنی حرفه ای، فصلنامه علمي پژوهشي رهیافتي نو در مدیریت، ۱(۴)، 45-62، ۱۳۸۸.
40. قاسمیه، رحیم، عبدالهی، حسن. تبین رابطهی اقدامات کارآفرینانهی شرکتی برعملکرد سازمانی(یک مطالعه تجربی). فصلنامه پژوهشی توسعه کارآفرینی، ۵(۳)، 46-27، ۱۳۹۱.
41.Antoncic, B., & Prodan, I. Alliances, corporate technological entrepreneurship
and firm performance: Testing a model on manufacturing firms. Technovation, 28, 257–265, 2008.
42.Erasmus, P., & Scheepers, R. The Relationship between Entrepreneurial Intensity and Shareholder Value Creation. Managing Global Transitions, 6(3), 229–256, 2008.
43.Wennekers, S., & Thurik, R. Linking Entrepreneurship and Economic Growth. Small Business Economics 13, 27-55, 1999.
44.Hisrich, R. D., & Antoncic, B. Intrapreneurship: construct refinement and cross-cultural validation. Journal of Business Venturing, 16, 495–52, 2001.
45..فرهنگی،علی اکبر،صفرزاده، حسن. کارآفرینی )مفاهیم، نظریه ها، مدلها و کاربردها). تهران، انتشارات موسسه کار و تامین اجتماعی، چاپ اول ، ۱۳۸۶.
46.Kim, K. H. An analysis of optimum number of response categories for Korean consumers. Journal of Korean Academic Marketing Science, 1, 61–86, 1998. 47.Nunnally, J. C. Psychometric theory. 2nd Ed. New York: McGraw-Hill, 1978.
48.Hair, J.F. Jr., Anderson, R.E., Tatham, R.L., &Black, W.C. Multivariate Data Analysis, (5thEdition). Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall, 1998.