شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی
الموضوعات :وحید شریفی 1 , غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی 2 , سید علیرضا درخشان 3 , اشرف شاه منصوری 4 , ابوتراب علیرضایی 5
1 - دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - دانشیارگروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران
4 - استادیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
5 - دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: صنایعدستی, تولید اجتماعی, ظرفیتهای اجتماعی, نظریه داده بنیاد,
ملخص المقالة :
بهرهمندی از ظرفیتهای اجتماعی و توانمندیهای ملي در حوزه تولید صنایعدستی در عصر کنونی نیازمند استفاده از روشهای تولیدی نوین و متناسب با پیشرفت فناوری است، در این راستا پدیده نوظهور تولید اجتماعی بهعنوان یک اکوسیستم تولیدی جدید است که به فنّاوریهای نوین، شبکههای اجتماعی و بهرهمندی از ظرفیتهای اجتماعی مجهز شده است. هدف از این تحقیق، شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجامشده و راهبرد آن نظریهپردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری) است. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختاریافته بوده و بهمنظور گردآوری اطلاعات، با بهکارگیری روش نمونهگیری هدفمند با 12 نفر از خبرگان حوزه صنایعدستی و فناوری اطلاعات، مصاحبه انجام شد. در راستای تجزیهوتحلیل دادهها در این پژوهش، از بستۀ نرمافزاری مکس.کیو.دی.ای نسخۀ 10 استفاده شده است. جهت بررسی استحکام پژوهش نیز از چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقالپذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها در دو مرحلۀ کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد عوامل تغییر در ساختار تولید، بهبود روابط با مصرفکننده، توسعه پژوهش و آموزش، توسعه زیرساختها و ایجاد شبکههای تولیدی بهعنوان الزامات اصلی است و درنهایت الگوی مفهومی پژوهش با 9 مقوله و 29 مؤلفه ترسیم گردید. پژوهش حاضر میتواند بخشی از خلأهای شناختی در حوزه بهکارگیری تولید اجتماعی در ایران را مرتفع نماید.
پاکزاد، زهرا. (1395). «نقش صنایعدستی در کارآفرینی زنان و توسعه اقتصادی». جلوه هنر، 8،29-42.
تحصیلی، حسن و شاکری، فاطمه. (1397). بررسی ویژگیهای اقتصادی صنایعدستی. در سومین کنفرانس ملی سالانه اقتصاد، مدیریت و مدیریت.
تختی، سمیرا. (1392). آسیبشناسی صنایعدستی بر مبنای مطالعه جامعه هنرمند و اثر (مطالعه موردی زیورآلات سنتی کرمانج خراسان شمالی). پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه الزهراء.
جویباری، وحید رضا؛ بهارلو، علیرضا و چیتسازیان، امیرحسین. (1393). «جایگاه اجتماعی صنایعدستی و هنرهای سنتی با نظری به مسگری کاشان درگذشته و امروز». دانشهای بومی ایران، 2, 1-30.
جنترانی، علی؛ براتی، مسعود؛ قباخلو، مرتضی؛ شاهین،آرش و طالاری، محمد. (1400). «شناسایی الزامات بهکارگیری اینترنت اشیاء صنعتی در زنجیره تأمین صنعت خودرو». مدیریت عملیات، 2(7)، 27–54.
حبی، اکرم؛ فتحی آذر، اسکندر و محمد بخش، بهمن. (1389). «جهانیشدن و هویتهای محلی و جهانی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه تبریز)». فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، 3(2)، 101– 122.
زحمتکش، حسین؛ صور اناری، حسین و ستار زاده، احمد. (1395). «خوانشی انتقادی از ابعاد سیاسی شده نظریه جامعه و جهانیشدن شبکهای مانوئل کاستلز». پژوهشهای روابط بین الملل، 6(20)، 255–284.
سلیمی زاویه، سید قاسم و شمس، سعیده. (1399). «مدلی برای پارادایم تولید اجتماعی». فصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی, 18(41), 43-50.
صرامی، حسین. (1394). صنایعدستی اصفهان و مشکلات آن. فضای جغرافیایی, 13(5), 49-660.
فولادیان، مجید؛ لباف خانیکی، هادی و نوغانی دخت بهمنی، محسن. (۱۴۰۰). «عوامل مؤثر بر تداوم فعالیت در حوزۀ صنایعدستی به لحاظ جامعهشناختی: مطالعۀ موردی صنعتگران شهر مشهد». مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 18، 297-324.
کلالیان مقدم، هما؛ مهارتی، یعقوب؛ اشرفی، مجید و خوراکیان، علیرضا. (1399). «شناسایی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتها برای خلق ارزش اجتماعی در ایران: نظریهپردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری)». علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد, 17(1), 54-30.
مراد زاده، عبدالباسط؛ یعقوبی، نور محمد و صفورا، ژیلا. (1399). «ارائه الگوی بازاریابی کارآفرینانه در صنایعدستی با رویکرد خلق محصولات مشتری محور». مطالعات رفتار مصرفکننده، 8(2)، 74-91.
Campbell, C. (2005). The Craft Consumer: Culture, craft and consumption in a postmodern society. Journal of Consumer Culture, 5(1), 23–42. https://doi.org/10.1177/1469540505049843
Ding, Kai; Jiang, Ping Yu; & Zhang, Xi. (2013). A Framework for Implementing Social Manufacturing System Based on Customized Community Space Configuration and Organization. Advanced Materials Research, 712-715, 3191-3194.
Glaser, B. G., & Holton, J. (2005). Staying open: The use of theoretical codes in
grounded theory. The Grounded Theory Review, 5(1), 1-20
Jiang, P. (2019). Social manufacturing: fundamentals and applications (pp. 13-50). Cham: Springer International Publishing.
Kerr, Noël M. (2011). Creating a protective picture: A grounded theory of how medical-surgical nurses decide to follow a “charting-by-exception” policy on a day-to-day, patient-by-patient basis. Rutgers The State University of New Jersey, Graduate School-Newark.
Mohajeri, Babak; Nyberg, Timo; Karjalainen, Jesse; Tukiainen, Taina; Nelson, Mark; Shang, Xiuqing; & Xiong, Gang. (2014). The impact of social manufacturing on the value chain model in the apparel industry. In Proceedings of 2014 IEEE international conference on service
Markey, Kathleen; Tilki, Mary; & Taylor, Georgina. (2020). Practicalities in doctorate research of using grounded theory methodology in understanding nurses’ behaviors when caring for culturally diverse patients. Nurse Education in Practice, 44, 102751.
Shang, Xiuqin; Liu, Xiwei; Xiong, Gang; Cheng, Changjian; Ma, Yonghong; & Nyberg, Timo R. (2013). Social manufacturing cloud service platform for mass customization in the apparel industry. In Proceedings of 2013 IEEE International conference on service operations and logistics, and informatics (pp. 220–224). Ieee.
Shang, Xiuqin; Shen, Zhen; Xiong, Gang; Wang, Fei-Yue; Liu, Sheng; Nyberg, Timo R.; Wu, Huaiyu; & Guo, Chao. (2019). Moving from mass customization to social manufacturing: A footwear industry case study. International Journal of Computer Integrated Manufacturing, 32(2), 194–205.
Shafi, M., Junrong, L., Yang, Y., Jian, D., Rahman, I. U., & Moudi, M. (2021). Factors influencing the consumer acceptance of innovation in handicraft products. SAGE Open, 11(4), 21582440211061528.
Schonfelder, W. (2011) CAQDAS and qualitative syllogism logic - NVivo 8 and
MAXQDA 10 compared Forum: Qualitative Social Research 12 (1): Art 21. Retrieved from www. qualitative -research.net/index.php/fqs/article/ view / 1514/3134
Wei-yi, W. A. N. G., Jian, L. V., Wei-jie, P. A. N., Hui-liang, Z. H. A. O., & Qiao-ping, T. I. A. N. (2019). Extraction and reuse of pattern configuration for handicrafts personalized customization. Journal of Graphics, 40(3), 583.
Xue, X.; Wang, S.; Zhang, L.-J.; & Feng, Z.-Y. (2019). Evaluating of dynamic service matching strategy for social manufacturing in the cloud environment. Future Generation Computer Systems, 91, 311-326. https://doi.org/10.1016/j.future.2018.08.028
فصلنامه مطالعات اجتماعی گردشگری، سال دوازدهم، دوره دوازدهم، شماره بیست و ششم،تابستان 1403 (صص98-75)
شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی1
وحید شریفی، دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات، گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی2، دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
سید علیرضا درخشان، دانشیار گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
اشرف شاه منصوری،استادیار گروه مدیریت صنعتی،دانشکده مدیریت،واحد تهران جنوب،دانشگاه آزاداسلامی،تهران،ایران
ابوتراب علیرضایی، دانشیار گروه مدیریت صنعتی،دانشکده مدیریت، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاداسلامی،تهران،ایران
تاریخ دریافت: 1/3/1402 تاریخ پذیریش: 8/6/1402
چکیده
بهرهمندی از ظرفیتهای اجتماعی و توانمندیهای ملي در حوزه تولید صنایعدستی در عصر کنونی نیازمند استفاده از روشهای تولیدی نوین و متناسب با پیشرفت فناوری است، در این راستا پدیده نوظهور تولید اجتماعی بهعنوان یک اکوسیستم تولیدی جدید است که به فنّاوریهای نوین، شبکههای اجتماعی و بهرهمندی از ظرفیتهای اجتماعی مجهز شده است. هدف از این تحقیق، شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجامشده و راهبرد آن نظریهپردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری) است. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختاریافته بوده و بهمنظور گردآوری اطلاعات، با بهکارگیری روش نمونهگیری هدفمند با 12 نفر از خبرگان حوزه صنایعدستی و فناوری اطلاعات، مصاحبه انجام شد. در راستای تجزیهوتحلیل دادهها در این پژوهش، از بستۀ نرمافزاری مکس.کیو.دی.ای نسخۀ 10 استفاده شده است. جهت بررسی استحکام پژوهش نیز از چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقالپذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها در دو مرحلۀ کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد عوامل تغییر در ساختار تولید، بهبود روابط با مصرفکننده، توسعه پژوهش و آموزش، توسعه زیرساختها و ایجاد شبکههای تولیدی بهعنوان الزامات اصلی است و درنهایت الگوی مفهومی پژوهش با 9 مقوله و 29 مؤلفه ترسیم گردید. پژوهش حاضر میتواند بخشی از خلأهای شناختی در حوزه بهکارگیری تولید اجتماعی در ایران را مرتفع نماید.
کلیدواژهها: صنایعدستی، تولید اجتماعی، ظرفیتهای اجتماعی، نظریه دادهبنیاد
مقدمه
صنایعدستی یکی از قدیمیترین و با سابقهترین دستاوردهای بشری است که به علّت بومی و منحصربهفرد بودن، عدم وابستگی تولید آن به خارج و وجود نیروهای انسانی خلاق، ماهر و توانمند در داخل، ظرفیت عظیمی برای توسعه کارآفرینی و رونق تولید در مناطق مختلف کشور بوده است اما به دلیل اتکای روندهای تولید و عرضه آن به رویکردهای سنتی، تاکنون بهرهبرداری مناسبی از آن نشده است صنایعدستی و هنرهای سنتی در دورههای مختلف به اقتضای نیاز و ضرورت زندگی توسط هنرمندان خلاق ایجاد و توسعهیافته و در طی قرون با حفظ سنتهای اصیل، مراحل شکلگیری خود را طی کرده و با اعتقادات، بینش، اندیشه، آدابورسوم، محیط زندگی و شیوه معیشت مردم درهمآمیختهاند، نبود ارتباط بین صنعتگران و بازارهای خارج از کشور و آشنا نبودن بخش عمدهای از صنعتگران با بازاریابی اینترنتی و روشهای تولید و توزیع جدید از مشکلات موجود در این حوزه است. (مراد زاده و همکاران، 1399) امروزه باوجود ازدیاد جمعیت، تولید انبوه و ارزان همه نوع محصول، تغییرات الگوی مصرف و ذائقه مصرفکننده، صنایعدستی با تمام ارزش و اهمیتی که دارد از رونق مناسبی حتی در محیطهای هنری مانند اصفهان برخوردار نیست که در صورت ادامه این شرایط خطر رکود بیشتر و حتی نابودی کامل آن دور از انتظار نیست. (صرامی،1394).
با توجه به مشکلات و آسیبهای موجود در عرصه تولید صنایعدستی، بهکارگیری یک مدل تولیدی مبتنی بر فناوریهای روز برای رونق تولید و استفاده حداکثری از ظرفیتهای اجتماعی در راستای بهبود تولید سفارشی3، تقسیم منابع، نمونهسازی سریع، کاهش هزینههای تولید، شخصیسازی4، جمع سپاری5 و برونسپاری6 با اتخاذ رویکرد تولید اجتماعی7 میسر میگردد.
مزیت تولید اجتماعی نسبت به تولید سنتی این است که تقریباً تمام خواستههای مصرفکنندگان را میتوان مستقیماً در محصولات شخصی از طریق جمع سپاری و شبکههای اجتماعی منعکس کرد؛ یعنی از ایده تا تولید، هر مصرفکننده میتواند در کل فرآیند طراحی محصول، تولید و بازاریابی مشارکت کند؛ بنابراین در تولید اجتماعی، کاربر از مشتری به تولیدکننده و مصرفکننده تبدیل میشود. (شانگ8 و همکاران، ۲۰۱۳)
تغییر سازمان تولید و ساختار عملیاتی به یک ساختار غیرمتمرکز و اجتماعی همیشه مدنظر بوده است. تحت روند رو به رشد شخصیسازی و اجتماعی شدن، تولید اجتماعی یک شیوه فنی و تجاری در حال ظهور در الگوی شخصیسازی انبوه است که به مصرفکنندگان اجازه میدهد تا از طریق یکپارچهسازی فرآیندهای خدمات تولیدی بین سازمانی، محصولات شخصیسازیشده و خدمات شخصی را با شرکای خود بسازند. (سلیمی زاویه و شمس، ۱۳۹۹)
امروزه، توجه به پایداری اجتماعی و محیطی در کل صنایع، بهطور چشمگیری افزایشیافته است، گزینههای تولید اجتماعی مانند شفافسازی تعاملات اجتماعی و استفاده از ظرفیتهای جامعه، برای رونق تمامی صنایع امیدوارکننده به نظر میرسند. (مهاجری و همکاران، 2014) با توجه به مطالعات فراوانی که در سالهای اخیر در زمینه کاربردها و ویژگیهای تولید اجتماعی که بهطور عمده شامل تعاریف و مفاهیم، عناصر و ویژگیهای، فناوریهای پشتیبان، پیکربندی و شیوه اجرا انجامگرفته است. (شانگ و همکاران، ۲۰۱۹) بهطورکلی توسعه فناوریهای نوظهور و پارادایمهای جدید تولیدی، در حال تحولآفرینی در هر سه بخش زنجیره ارزش یک محصول، یعني تولید، توزیع و مصرف است، بنابراین توسعه و رونق تولید صنایعدستی نیز مستلزم بهکارگیری این فناوریها و روشهای نوین است، پارادایم تولید اجتماعی میتواند راهحلهای مناسبی برای مشکلات تولید سنتی از قبیل (تولید بدون تقاضا، تولید با هزینه بالا، تولید بدون خلاقیت و ...) در حوزه تولید صنایعدستی ارائه نماید، مسئله اصلی این است که با تمام ویژگیها و مزایای مطرحشده، چقدر شرایط برای بهکارگیری تولید اجتماعی در حوزه تولید صنایعدستی در کشور فراهم است، بررسی مطالعات گذشته نشان میدهد که شناسایی الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی کمتر مورد توجه بوده است، در صورتیکه برای برنامهریزی و تدوین استراتژیهای تولیدی با رویکردی خاص، در یک صنعت، شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری آن رویکرد ضروری است، در پاسخ به این ضرورت، تحقیق حاضر با هدف شناسایی الزامات چالشهای به کارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی انجامشده است. با توجه به آنچه ذکر گردید سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح میگردد که الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی چیست؟ همچنین با توجه به اهمیت شناخت موانع و چالشها، شناسایی چالشهای اصلی بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی نیز سؤال دیگر این پژوهش است و در این راستا در ادامه پژوهش به بررسی مبانی نظری و روششناسی تحقیق پرداختهشده و پسازآن، یافتهها و درنهایت بحث و نتیجهگیری بیان گردیده است.
مبانی نظری
کاستلز9 معتقد است در دنیای جدید، با تغییر و تحولات شگرفی که در فرایند هویتسازی رخ میدهد، زوال هویتهای مشترک، امری اجتنابناپذیر خواهد بود. مبناسازی برای آن دسته از کنشگران اجتماعی که از فردی شدن هویت ناشی از زندگی در شبکههای جهانی قدرت و ثروت طرد شدهاند یا در برابر آن مقاومت کردهاند، از طریق جماعتهای فرهنگی استوار بر بنیادهای دینی، ملی و منطقهای است که بر اساس مجموع معیّنی از ارزشها سازمان یافتهاند و منبع الهامات هویتبخش برای اعضا به شمار میروند (حبی و همکاران، 1389) به باور کاستلز این امکان وجود دارد که از دل این جماعتهای فرهنگی، کارگزاران جمعی تغییر اجتماعی سر برآورند و با استفاده از مواد و مصالح فرهنگی در دسترس، هویت جدیدی بسازند که موقعیت آنان را در جامعه از نو تعریف کند و برای آنان توانایی ظهور در برابر سلطه منافع جریانهای جهانی سرمایه، قدرت و اطلاعات را به ارمغان آورد. (زحمتکش و همکاران، 1395) این ایده کاستلز که بر قدرت ظرفیتهای اجتماعی تأکید دارد با کارکردهای تولید اجتماعی نیز منطبق است، در این راستا یکی از خصیصههای اصلی الگوي توليد اجتماعي به اشتراکگذاری قابلیتها و ظرفیتهای اجتماعي داخل يك جامعه توليدی يا ميان جوامع توليد مختلف است، در واقع در تولید اجتماعی برونسپاری10 /جمع سپاری11 به روشی اثر بخش برای تولیدکنندگان تبدیل میشود تا از طریق آن، هزینههای عملیاتی را کاهش داده و واکنش سریعی نسبت به بازار پویا از خود نشان دهند. در این شرایط، حالت تولید بهسوی حالت تولید اجتماعی متحول شده است، طی این حالت، ذینفعان گوناگون منابع تولید اجتماعی مانند کارگاههای کوچک و متوسط، کارخانههای هوشمند، شرکتها، ارائهدهندگان خدمات پشتیبانی و انبارهای عمومی، در راستای همکاری در زمینه فعالیتهای برونسپاری/ جمعی سپاری هماهنگ شده و یک جامعه تولیدی مبتنی بر رسانههای اجتماعی ایجاد میکنند.(دینگ و دیگران، ۲۰۱۳)
مهاجری و همکاران (2014) در پژوهشی با عنوان تأثیر تولید اجتماعی بر مدل زنجیره ارزش، توليد اجتماعی را به عنوان تركيب زمینههای مرتبط با جستجوی اجتماعی، محاسبات اجتماعی با يكديگر، شبکه توليد اجتماعی متشكل از اینترنت. چاپگر سهبعدی تعریف نموده و در زمینه مشارکت مصرف کنند به این نتیجه رسیدهاند که. افراد میتوانند در كل فرآیند توليد و چرخه عمر محصول شركت كنند و با برونسپاری، تسهيل الگوهای توليد و مصرف شخصی در زمان واقعی و اجتماعی شده، در نهایت منجر به يك انقلاب صنعتی جديد میشود. (مهاجری و همکاران، ۲۰۱۴)
شکل1. تغییر شیوههای تولید در طول تاریخ؛ اقتباس از: مهاجری و همکاران،2014
در اکثر چارچوبهای نظری ارائه شده پیرامون صنایعدستی، اشاره به پایداری ارزشهای سنتی و تأثیرشان بر تغییرات فرهنگی، رابطه اجتماعی موجود در سرمایه فرهنگی، مفهوم صنایع فرهنگی و جماعتهای فرهنگی که استوار بر بنیادهای دینی، ملی و منطقهای میباشند، مفاهیمی همچون ظرفیتهای اجتماعی و روابط اجتماعی مشترک است (فولادیان و همکاران، 1400). در واقع مفاهیم کلیدی مطرح شده ازجمله استفاده از ظرفیتهای اجتماعی، از ویژگیهای اصلی تولید اجتماعی است و در این راستا، جیانگ (2019) که از صاحبنظران اصلی پارادایم تولید اجتماعی است چهارچوب الگوي توليد اجتماعي را بر اساس مفاهیمی شامل رسانه توليد اجتماعي، تعاملات کسبوکار اجتماعي، زمينه کسبوکار اجتماعي، روابط کسبوکار اجتماعي، جوامع توليد، ساختارهاي سازماني توليد اجتماعي، شبكه توليد اجتماعي تعریف مینماید، جیانگ الگوي توليد اجتماعی را بهعنوان نوعي فناوري توليد نسل بعدي معرفی مینماید که شامل كل مراحل چرخه عمر يك محصول12 است، جیانگ معتقد است تولید اجتماعی دارای شش خصوصیت اصلی از قبیل مينيمم سازي منابع تولید، خودسازماندهی منابع تولید، انتشار ويروسي ساختار سازماني، به اشتراکگذاری قابلیتها و مزاياي تجاري در داخل يك جامعه توليد يا ميان جوامع مختلف، بهینهسازی عملكرد و تصمیمگیری داده محور، بهرهمندی از «اینترنت اشیا» و سیستمهای سایبر فیزیکی تعمیمیافته، میباشد (جیانگ،2019).
پیشینه پژوهش
کمبل13 (2005) در نتایج مطالعه خود با عنوان مصرفکننده صنعتگر: فرهنگ، صنعت و مصرف در جامعه پستمدرن پیشنهاد میکند، که دانشمندان علوم اجتماعی باید با مطالعات دقیق وجود مصرفکنندگانی را بشناسند که در قالب «مصرفکننده صنعتگر» قرار میگیرند. کالین معتقد است «صنایعدستی» شامل فعالیتهایی است که در آن «محصول» مورد نظر اکثراً «ساخته و طراحیشده توسط یک شخص» است و مصرفکننده صنعتگر فردی است که معمولاً مهارت، دانش و اشتیاق خاصی برای مشارکت در تولید را به همراه دارد.
تختی (13٩2) در تحقیقی با عنوان «آسیبشناسی صنایعدستی بر مبنای جامعه هنرمند و اثر هنری» با دیدگاه جامعهشناسانه عوامل آسیبرسان به صنایعدستی را مطالعه کرده است. وی صیانت از پیشینه و اصالت هنری حفظ فرهنگ بومی و قومی و به روز کردن آن را عاملی برای پاسداری از هنر و شیوۀ زندگی اقوام میداند.
جویباری و همکاران (13٩3) در پژوهش خود با عنوان «جایگاه اجتماعی هنرهای سنتی و صنایعدستی و با نظری به مسگری کاشان در امروز و گذشته» صنایعدستی را آن بخش از هنرهای سنتی میدانند که از ویژگیهای خاصی چون داشتن بار هنری و ارزش فرهنگی و تاریخی، عدم وابستگی به منابع و کارشناسان خارجی و بومی بودن، توانایی بالقوه در ارتقاء سطح مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز عدم نیاز به سرمایه کلان و قابلیت توسعه و برخوردار بوده و همین موضوع، باعث شده که بتواند در متن زندگی جمعی و فردی قرار گیرد. نکته مهم این است که هم صنعتگر سنتی انگیزهها و دلایلی دارد که در جامعه صنعتی به تولید هنر به شیوۀ سنتی اقدام میکند و همدست ساختههایش بر مخاطبان تأثیر میگذارد.
در تحقیق پاکزاد (1395) با عنوان «نقش صنایعدستی در کارآفرینی زنان و توسعه اقتصادی»، به صنایعدستی به منظور اقتصاد پایدار توجه ویژه شده است و نقش آن با الگوی اجرایی و اهمیت این فعالیت در کشورهای در حال توسعه مانند چین و هندوستان مطابقت داده شده است. در این کشورها، توسعه اقتصادی با محوریت دانش و فناوری بومی، اصلیترین موضوع را به خود اختصاص داده است. نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه کارآفرینی زنان در حوزۀ قالیبافی سبب توسعه اقتصاد روستایی میشود و در گسترش صنایعدستی نقش مهی دارد. این روند، منطبق بر الگوهای کارکردی است که در چین و هندوستان سبب بالا بردن موقعیت آنها در اقتصاد جهان شده است. در برخی از پژوهشها به گستردگی و پیچیدگی فعالیتها در حوزۀ هنرهای صناعی، لزوم توجه به توسعه و اثرات ایجادشده آنها اشاره شده است؛ به این معنا که اطلاع دقیق از وضعیت موجود موجب برنامهریزی متناسب و بهینه برای تقویت نقاط قوتها و رفع نقاط ضعف اینگونه مشاغل خواهد شد.
فولادیان و همکاران (1400) در پژوهشی با عنوان عوامل مؤثر بر تداوم فعالیت در حوزۀ صنایعدستی: (مطالعۀ موردی صنعتگران شهر مشهد) ضمن بررسی دلایل جامعهشناختی تداوم تولید صنایعدستی با تأکید بر مشاغل موجود در شهرستان مشهد، پدیدۀ مرکزی تحقیق با عنوان «افول همراه با تداوم صنایعدستی» شناسایی شد و مدل پارادایمی متناظر با آن تدوین شد. این پدیده، نشانگر ایدهها و مقاصد اجتماعی است که توجیه کنندۀ انجام این حرفه سنتی در دوران معاصر است. نتایج این تحقیق نشان داد که داشتن ذائقه هنری، عناصر محرک فعالیت هنری و تأثیرپذیری محیطی و معنوی مهمترین شرایط علّی مؤثر بر پدیدۀ ذکرشده است. همچنین پیامد اصلی را سه مقوله تأثیر بر جامعة مخاطب، کسب جایگاه اجتماعی و پیامدهای اجتماعی مرتبط با موضوع شکل میدهد که به تداوم فعالیت در حوزۀ صنایعدستی در طبقة اجتماعی جدیدی بهرغم افول آن در خاستگاه سنتیاش منجر شده است.
وانگ14 و همکاران (2019) در پژوهشی با عنوان ارائه الگو برای تولید صنایعدستی سفارشیسازی شده ضمن بررسی و مقایسه انواع نظریهها و مدلهای تولید سفارشی، الگوی سفارشیسازی فرآیند تولید صنایعدستی را با محوریت مشارکت مشتریان و باهدف استفاده از ظرفیتهای تولیدی، تأمین علایق و نیازهای واقعی بازار و ایجاد شبکههای تولیدی، پیشنهاد مینمایند، نتایج این تحقیق نشان میدهد تولید صنایعدستی به روش سفارشیسازی میتواند با جلب مشارکت حداکثری خریدار در فرایند تولید، پیامدهایی از قبیل، افزایش درآمد، کاهش هزینهها، تأمین سلایق متنوع مصرفکننده، ارتباط بهتر با مشتریان و افزایش تعداد مشتریان وفادار را به دنبال داشته باشد.
شافی15 و همکاران (2021) در پژوهشی با عنوان عوامل مؤثر بر پذیرش نوآوری توسط مصرفکننده در محصولات صنایعدستی به بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مصرفکنندگان باهدف ایجاد نوع خاصی از نوآوری در محصولات صنایعدستی میپردازد، نتایج این مطالعه نشان میدهد که عوامل مهارت تجربی، دانش، انگیزه مشارکت، سابقه فعالیت و میزان خلاقیت مصرفکننده مهمترین عوامل برای انجام نوآوری در صنایعدستی توسط مصرفکننده هستند. به ویژه مصرفکنندگان نوآوریهایی را ترجیح میدهند که ویژگیهای سنتی محصولات مانند اصالت و کیفیت را تغییر نمیدهند. مقایسه مشخصات جمعیتی-اجتماعی بخشهای مصرفکننده با پذیرش نوآوری نشان میدهد که نسل جوان و مصرفکنندگان تحصیلکرده تمایل بیشتری به پذیرش نوآوری در محصولات صنایعدستی دارند. این مطالعه بر یک موضوع نوظهور برای صنایعدستی متمرکزشده است. یعنی نوآوری توسط مصرفکننده که درگذشته کمتر مورد توجه محققان گرفته است.
حجم مطالعات انجام شده پیرامون بررسی نقش صنایعدستی در موضوعاتی چون توسعه روستایی، ایجاد کارآفرینی، توسعه کسبوکار، تقویت صادرات، رونق بازار و رونق گردشگری نشانگر تأثیری است که مقوله صنایعدستی میتواند بر ایجاد درآمد و تغییر اوضاع اقتصادی داشته باشد؛ (تحصیلی و ش، 1397) اما با توجه به توسعه فناوریها، تحولات بازار و تغییر مستمر نیازهای مصرفکنندگان رونق تولید صنایعدستی مستلزم بهکارگیری شیوههای جدید تولید و بهرهمندی از مزایای روشهای نوین تولیدی مانند تولید اجتماعی است، که در پژوهشهای پیشین کمتر به آن پرداخته شده است، همچنین شناسایی الزامات کلیدی به کارگیری تولید اجتماعی در حوزه صنایعدستی ازجمله مسائلی هست که در پژوهشهای پیشین مغفول ماندهاند، بنابراین، به منظور پوشش خلأ نظری موجود بایستی مشخص گردد که الزامات و چالشهای به کارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی چیست؟ ازاینرو، پژوهش حاضر عمدتاً در راستای تحقق امر فوق صورت گرفته است.
روش پژوهش
تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد16 کلاسیک (گلیزری17) انجامشده است. روششناسی داده بنیاد بر پایه کشف الگوهای رفتاری است که در واقعیتهای روزانه پایهگذاری میشوند. ماهیت پیچیده نحوه ارائه برخی از نظریهها در ادبیات و تغییر در نحوه استفاده برخی از روشهای داده بنیاد موضوعاتی هستند که نیاز به بررسی دارد (مارکی18 و همکاران، ۲۰۲۰).
جمعآوری اطلاعات در تحقیق حاضر، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با مطالعه ادبیات موضوع و با نظارت خبرگان تهیه گردیده و در مصاحبهها از آنها استفاده شده است. مشارکتکنندگان این پژوهش شامل خبرگان مرتبط با تولید صنایعدستی و متخصصان رشته مدیریت گرایشهای صنعتی و فناوری اطلاعات از سراسر کشور میباشند که با کارکردهای تولید اجتماعی آشنایی داشته و مشخصات بیشتر آنها در جدول یک درجشده است.
جدول 1. مشخصات مصاحبهشوندگان
ردیف | تحصیلات | رشته تحصیلی | سابقه (سال) | شغل فعلی | تخصص/ تجربه کاری |
1 | دکتری | پژوهش هنر | 15 | عضو هیئتعلمی | فرش و هنرهای وابسته |
2 | دکتری | پژوهش هنر | 14 | عضو هیئتعلمی | خوشنويسي و هنرهاي وابسته |
3 | دکتری | پژوهش هنر | 15 | عضو هیئتعلمی | قلمکاری و نگارگري |
4 | دکتری | مدیریت فناوری اطلاعات | 12 | عضو هیئتعلمی | مدیریت پروژههای فناوری اطلاعات،هوشمندی کسبوکار |
ادامه جدول 1. مشخصات مصاحبهشوندگان
ردیف | تحصیلات | رشته تحصیلی | سابقه (سال) | شغل فعلی | تخصص/ تجربه کاری |
5 | دکتری | مدیریت فناوری اطلاعات | 14 | عضو هیئتعلمی | اقتصاد دیجیتال، مدلهای کسبوکار |
6 | دکتری | مدیریت صنعتی | 11 | مدیر تحقیق و توسعه | کارآفرینی، تحقیقات بازاریابی |
7 | دکتری | مدیریت صنعتی | 14 | مدیر شرکت مشاوره | مدیریت تولید، برونسپاری |
8 | کارشناسی ارشد | مدیریت فناوری اطلاعات | 10 | مدیر پلتفرم شبکه اجتماعی | شبکه اجتماعی – فروش و بازاریابی اینترنتی |
9 | کارشناسی ارشد | پژوهش هنر | 10 | مدیر کارگاه صنایعدستی | خاتم - میناکاری - معرق |
10 | کارشناسی ارشد | صنایعدستی | 10 | مدیر کارگاه صنایعدستی | سنگهای تزیینی و هنرهای وابسته |
11 | کارشناسی ارشد | هنر اسلامی | 12 | مدیر کارگاه صنایعدستی | تذهیب، تشعیر، جلدسازی |
12 | کارشناسی ارشد | صنایعدستی | 10 | مدیر کارگاه صنایعدستی | سنگهای تزیینی و هنرهای وابسته |
منبع: پژوهش نویسندگان
نمونهگیری بهصورت هدفمند و نظری و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد، همچنین در زمان انجام مصاحبهها نیز سعی گردید با استفاده ازنظر مصاحبهشوندگان، افراد دیگری به لیست مصاحبهها اضافه گردند تا بر غنای کار افزوده گردد؛ مطابق با نظر صاحبان نظریه داده بنیاد، نمونهگیری نظری تا زمانی که مقولهها بهکفایت نظری برسند ادامه یافت بنابراین تا رسیدن به اشباع نظری، با 12 نفر از افرادی که میتوانستند اطلاعات غنیتری در حوزه تولید صنایعدستی و تولید اجتماعی را در دسترس ما قرار دهند، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بهصورت حضوری یا تلفنی انجام شد.
تمامی مصاحبهها ضبطشده و فایل صوتی کاملاً پیادهسازی شده است. در مصاحبهی شماره دهم اشباع نظری حاصل شد، اما مصاحبهها تا نمونه دوازدهم جهت حصول اطمینان از کفایت دادهها انجام شد. در این تحقیق به منظور یافتن اطلاعات مورد نظر سعی بر عمیق شدن در مصاحبهها بوده است. تحلیل نمونهها به صورت گامبهگام و بعد از پایان یافتن هر مصاحبه انجام شده است. بعد از انجام مصاحبه، نسخه نوشتاری آن تایپشده و پس از مفهومپردازی در هر مصاحبه، موضوعات کلیدیتر و مقولهها استخراج گردیدند.
جهت بررسی استحکام پژوهش نیز از چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقالپذیری، قابلیت اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد، بر اساس دیدگاه گلیزر منبع اعتماد (پایایی و اعتباربخشی) در نظریه داده بنیاد، بر چهار معیار ذیل استوار است که باید ارزیابی شود:
1- تناسب نظریه با دادهها: تناسب با فرآیند مقایسه مستمر نمود پیدا میکند.
2- مرتبط بودن نظریه داده بنیاد: زمانی که نظریه آنچه را که واقعاً رخ میدهد، منعکس مینماید.
3- عملی شدن و قابلیت اجرای نظریه: مربوط به میزانِ ارتباط محکم نظریه، با آنچه در جریان است، میباشد.
4- قابلیت اصلاح نظریه: نظریه درزمانی مناسب و کاربردی است که بتواند توسط نشانههای جدید و یا مروری بر ادبیات، اصلاح شود (کر19، ۲۰۱۱).
در این تحقیق به دلیل استفاده از خبرگان متخصص و مرتبط با موضوع پژوهش، دادههای جمعآوریشده کاملاً مرتبط با موضوع پژوهش بوده و طی فرآیند ارائه مدل، کمک قابل توجهی را به محقق کرده است و برای استخراج الگو نیز تمامی مقولهها و مؤلفههای گردآوری شده، در نظر گرفته شده است. همچنین بعد از استخراج الگو، الگوی تهیه شده در اختیار چهار نفر از خبرگان پژوهش قرار گرفت و با استفاده از بررسی مجدد مدل توسط خبرگان، اصلاحاتی در تعدادی از مؤلفهها و الگوی نهایی پژوهش، صورت گرفت.
بهطورکلی، رویکرد ظاهر شونده درروش شناسی نظریه داده بنیاد شامل دو مرحله: کدگذاری حقیقی (کدگذاری باز و کدگذاری انتخابی) و کدگذاری نظری است (گلیزر، ۲۰۰5). با توجه به رویکرد ظاهر شونده (گلیزر)، کدگذاری باز با اقدام به کدگذاریِ آزاد دادهها تا زمانی ادامه پیدا میکند که اثرات ظهور مقوله محوری، پدیدار گردد تا در مرحله بعدی، یعنی مرحله کدگذاری انتخابی، کدگذاری بر اساس مقوله محوری، هدایت شود بهطورکلی گلیزر معتقد است که از ابتدای اقدام محقق برای کدگذاری باز، او باید به صورت آگاهانه به جستجوی متغیر محوری بپردازد. در کدگذاری نظری، ضمن انتخاب کدهایی که ازنظر محقق ارتباط بیشتری با موضوع تحقیق دارد، نحوه ارتباط مقولهها با یکدیگر را مفهومسازی میکنند، پژوهش حاضر نيز با طی كردن دو مرحله مذکور، اهداف خود را دنبال نمود كه در ادامه و در خلال بحث، نحوه کدگذاری در هر يك از اين مراحل، تشريح شده است. (کلالیان و همکاران،1399)
در راستای تجزیهوتحلیل دادهها در اين پژوهش از بستۀ نرمافزاری مکس.کیو.دی.ای20 نسخه 10 استفادهشده است. اين نرمافزار راهحلهای سادهتری را برای پیوند توالیهای متنی با يكديگر دارد (شونفلدر21، 2011)
یافتهها
در این بخش به بررسی یافتههای تحقیق پرداختهشده است، در این تحقیق در مرحله کدگذاری باز با توجه به توصیههای گلیزر، اثرات ظهور مقوله محوری، پس از کدگذاری مصاحبه هشتم نمودار شد، در رویکرد ظاهر شونده زمانی که مقوله محوری نمودار شد، کدگذاری انتخابی آغازشده و مصاحبهها، در جهت مقوله محوری، کدگذاری میشوند که مقوله محوری این پژوهش الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی است؛ بنابراین در این پژوهش ادامه مصاحبهها حول مقوله محوریِ استخراجشده در مرحله کدگذاری باز، تحت عنوان (الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی) صورت گرفت. جدول 2 نمونهای از کدگذاری باز را نشان میدهد و در جدولهای 3 و 4 مقولهها، مؤلفهها و شاخصهای حاصل از کدگذاری انتخابی بیانشدهاند.
کدگذاری باز:
جدول 2. نمونهای از نکات کلیدی متن مصاحبه به همراه کدگذاری اولیه
کد مصاحبهشونده | کدهای اولیه | کدهای اولیه |
1-5-6 7-9-11 | یکی از اساسیترین مشکلات استمرار روشهای سنتی تولید و توزیع است |
تغییر در ساختار تولید
|
1-2-3-7-9-10 | در تولید صنایعدستی توجه به ایده و نیاز مشتری در پایینترین سطح است خلاقیت مشتری در تولید نقشی ندارد تولید صنایعدستی تقاضامحور نیست |
بهبود روابط با مشتری
|
ادامه جدول 2. نمونهای از نکات کلیدی متن مصاحبه به همراه کدگذاری اولیه
کد مصاحبهشونده | کدهای اولیه | کدهای اولیه |
12-10-7-6-5 | ظرفیتهای موجود بهخوبی شناسایی نشده است باید برای تحقیقات این حوزه سرمایهگذاری جدی بشود مزایای تولید اجتماعی باید بهخوبی اطلاعرسانی شود | توسعه پژوهش و آموزش |
11-7-4-3-2 | زیرساخت لازم برای مشارکت مصرفکننده در تولید | توسعه زیرساختها |
10-9-7-4-1-12 | بهکارگیری این روش مستلزم توسعه رسانههای اجتماعی در این صنعت است تولیدکنندگان باهم ارتباط ندارند تولیدکنندگان صنایعدستی شبکه اجتماعی خاصی ندارند | ایجاد شبکههای تولیدی |
منبع: پژوهش نویسندگان
کدگذاری انتخابی:
الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی به شرح ذیل است:
در پژوهش حاضر مقولههای تغییر در ساختار تولید، بهبود روابط با مشتری، توسعه پژوهش و آموزش، توسعه زیرساختها و ایجاد شبکههای تولیدی بهعنوان الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی شناسایی گردید. در جدول شماره 3 مقوله و مؤلفههای الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی ارائه میگردد.
جدول 3. کدهای باز، مؤلفهها و مقولههای مربوط به الزامات
کدباز | مؤلفه | مقوله |
در صنایعدستی برونسپاری توسعهنیافته است اکثراً تمام فرایند تولید توسط یک تولیدکننده انجام میشود امکان برونسپاری تولید صنایعدستی وجود دارد | توسعه برونسپاری تولید
| تغییر در ساختار تولید |
بستر لازم برای تولید منطبق با نیاز مصرفکننده وجود ندارد به تقاضای بازار توجه نمیشود تولید سفارشی زمینهساز تولید اجتماعی است روشهای تولید سفارشی باید توسعه یابد کاربردی نبودن صنایعدستی و عدم توجه به سلیقه مخاطب | توسعه تولید سفارشی/ تولید تقاضامحور | |
مدلهای موجود تولید اجتماعی باید بومی سازی شود با تغییراتی، مدلهای موجود تولید اجتماعی سایر صنایع را میتوان برای صنایعدستی استفاده کرد | بومیسازی مدلهای تولید اجتماعی
| |
تقریباً ایدههای مشتری در تولید جایگاهی ندارد مشتریان میتوانند طراحیها را مطابق با نیاز خود تغییر دهند مشتریان میتوانند محصولات متنوعتری پیشنهاد دهند صنایعدستی نیاز به ایدههای جدید و روزآمد کردن محصولات دارد | توجه به ایدههای مصرفکننده
| بهبود روابط با مصرفکننده
|
در بین مشتریان گروههایی هستند که مهارتهای مناسبی جهت مشارکت در تولید دارند مشتریانی که دارای خلاقیت هستند میتوانند در تولید اجتماعی نقش مؤثری ایفا نمایند در تولید محصولات کمبود خلاقیت و نوآوری وجود دارد | جذب مشتریان خلاق
| |
برای جلب مشارکت باید فرایندهای جذاب طراحی شود طراحی نظام پاداش ضروری است باید برای مصرفکننده باید منفعتی وجود داشته باشد | ایجاد مکانیسم تشویق | |
تولیدکنندگان با روش تولید اجتماعی آشنا نیستند مدل تولید اجتماعی در کشور ما تبیین نشده است نمونههای تولید اجتماعی داخلی وجود ندارد در دانشگاه رشته صنایعدستی تدریس میشود اما در حوزه اقتصاد صنعت بسیار ضعف داریم عدم تناسب آموزشهای صنایعدستی با نیازهای بازار |
آموزش و اطلاعرسانی
| توسعه پژوهش و آموزش |
ظرفیتهای ارزشمندی در این زمینه در کشور وجود دارد اجتماعی شدن جوامع موجب ایجاد فرصتهای جدید میشود هنوز بسیاری از ظرفیتهای کشور شناسایی نشده است شناسایی ظرفیتها مهمترین اقدام برای همافزایی است | تبیین ظرفیتها و فرصتهای اجتماعی
|
ادامه جدول 3. کدهای باز، مؤلفهها و مقولههای مربوط به الزامات
کدباز | مؤلفه | مقوله | |||
مدل زنجیره ارزش تولید اجتماعی باید شناسایی شود مدلهای بینالمللی تولید اجتماعی باید مطالعه دقیق شود بررسی نگرانیهای حوزه صنعت با پارادایم تولید اجتماعی | سرمایهگذاری بر روی تحقیق و توسعه
| توسعه پژوهش و آموزش | |||
باید از فناوری روز دنیا در عرصه تولید استفاده شود یکی از زیرساختهای ضروری استفاده از پلتفرمهای فناورانه است با کمبود تجهیزات و سامانههای متمرکز مواجهیم راهاندازی بانک اطلاعات جامع تولیدکنندگان صنایعدستی | ایجاد زیرساختهای فناورانه | توسعه زیرساختها | |||
شبکههای اجتماعی کاربر محور باید توسعه یابد تسهیل دسترسی به رسانههای اجتماعی بینالمللی و داخلی | توسعه کانالهای ارتباطی
| ||||
باید پلتفرمهای مشتری محور ایجاد شود روشهای متنوع مشارکت مصرفکننده | تسهیل تبادل اطلاعات با مصرفکننده
| ||||
تأسیس اتحادیه یا انجمنهای مؤثر در این زمینه ضروری است باید انجمنهای تولیدی دانشمحور تأسیس شود | تأسیس انجمنهای تولید اجتماعی | ایجاد شبکههای تولیدی | |||
افزایش همکاری تولیدکنندگان مقدمه استفاده از تولید اجتماعی است تولیدکنندگان باید یکدیگر را بشناسند | افزایش ارتباط تولیدکنندگان | ||||
ایجاد کارگاههای تولیدی مدرن و مجهز مشارکتی باید بسترهای فیزیکی و دیجیتالی همکاری ایجاد شود میتوان کارگاههای طراحی و تولید مشارکتی ایجاد کرد | اشتراکگذاری ظرفیتهای تولیدی
|
منبع: پژوهش نویسندگان
چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی به شرح ذیل است:
در پژوهش حاضر چهار مقوله چالشهای حقوقی و قانونی، چالشهای حاکمیتی، چالشهای فرهنگی و اجتماعی و چالشهای منابع انسانی بهعنوان چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی شناسایی گردیدند. در جدول 4 مقوله و مؤلفههای چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی دستی ارائه میگردد.
جدول 4. کدهای باز، مؤلفهها و مقولههای مربوط به چالشها
کدباز | مؤلفه | مقوله |
مالکیت معنوی آثار هنری در کشور مشکلات فراوانی دارد در مدلهای تولید اجتماعی باید مباحث مالکیت معنوی حل شود اکثر افراد دارای ایده، نگران مباحث مالکیت معنوی هستند حقوق مالکیت معنوی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در تولید اجتماعی چه فرایندی برای جلوگیری از سرقت ایدهها وجود دارد | مالکیت معنوی
| چالشهای حقوقی و قانونی |
مشکلات فراوانی درزمینه حمایتهای دولت و سازمانهای ذیربط داریم معمولاً برخورد قانونی با متخلفان حوزه صنایعدستی ضعیف است عدم امکان ثبت برخی از صنایع فرهنگی بهعنوان اثر دارای مالکیت معنوی قانون حمایت از هنرمندان صنایعدستی اجرایی نشده است آیا دستگاههای متولی از تولید اجتماعی حمایت میکنند | حمایتهای قانونی | |
مدل قراردادهای همکاری در تولید اجتماعی باید شناسایی شود شیوه اشتراک گذاشتن هزینهها در تولید اجتماعی چگونه است اعتبار سنجی فعالان در شبکه تولید اجتماعی چگونه است |
مباحث حقوقی تولید اجتماعی | |
بهکارگیری تولید اجتماعی نیازمند هوشمندی مدیران و تصمیمگیران این حوزه است توسعه و ترویج روشهای جدید تولیدی نیازمند تصمیمات مدیریتی صحیح است باید افراد اثرگذار و تصمیمگیر در حوزه صنایعدستی مزایای تولید اجتماعی را درک کنند عدم آشنایی متصدیان صنایعدستی از کم و کیف تولیدات سنتی فعلی کشورهای رقیب | آگاهی و دانش مدیران | چالشهای حاکمیتی |
اساتید راهنمای حوزه پژوهش هنر باید با تولید اجتماعی بیشتر آشنا شوند بهکارگیری تولید اجتماعی نیازمند بروز رسانی چرخه تولید صنایعدستی است میزان تحقیقات برای شناسایی نیازهای بازار ناکافی است در زمینه توسعه بازارهای فروش و تقاضای بازار تحقیقات کمی انجامشده است در این حوزه تحقیقات علمی بهندرت انجامشده است |
چالشهای تحقیق و توسعه | |
سازمانهای متولی برنامهریزی تولید در کشور باید با توجه به مزایای این روش سیاستگذاریها موردنیاز برای حمایت از تولید اجتماعی تدوین نمایند حمایتهای لازم را در اختیار فعالان این حوزه قرار دهد توجه نکردن به صنایعدستی بهعنوان یک صنعت ارزآور نیازمند بازتعریف اقتصاد فرهنگ هنر در کشور هستیم برنامههای توسعه در زمینه صنایعدستی و ظرفیتهای ارزشمند این حوزه ضعف جدی دارد | سیاستگذاری و برنامهریزی |
جدول 4. کدهای باز، مؤلفهها و مقولههای مربوط به چالشها
کدباز | مؤلفه | مقوله |
صنایعدستی از اولویت خرید مردم بهویژه قشر متوسط جامعه خارجشده است صنایعدستی در سبد خرید خانوارهای ایرانی جایگاهی ندارد میزان خرید صنایعدستی توسط مشتریان داخلی کاهش چشمگیری داشته | کاهش توان خرید مشتری | چالشهای فرهنگی اجتماعی |
صنایعدستی بهعنوان تزیینات در لوکسفروشیها عرضه میشود فرصتهای عرضه صنایعدستی بسیار محدود است تعداد زیادی از بازارچههای فروش صنایعدستی تعطیلشده است در خیلی از موارد مردم برای تماشای صنایعدستی بهجای خرید به تولیدکننده مراجعه میکنند | تزیینی و نمایشی شدن صنایعدستی | |
گرایش مصرفکنندگان به محصولات خارجی نسبت به نمونههای تولیدشده مشابه داخلی بیشتر شده است عدم توجه به هنر و فرهنگ فاخر ایرانی مشهود است تولید صنایعدستی کپی شده توسط چینیها که باقیمتی بسیار ارزان عرضه میشود بلای جان تولیدکننده داخلی است نمونههای وارداتی بیکیفیت در خیلی از حوزههای صنایعدستی بازار را خراب کرده است | گرایش به محصولات خارجی | |
تولیدکنندگان مهارت کافی درزمینه استفاده از فناوریهای مرتبط با تولید اجتماعی را ندارند | توانایی کار با فناوریهای جدید | چالشهای منابع انسانی |
تولیدکنندگان صنایعدستی بهراحتی به روشهای جدید و فناوری اعتماد نمیکنند | اعتماد به فناوریهای جدید | |
افراد فعال در این حوزه کمتر با مباحث اقتصاد دیجیتال آشنایی دارند تولیدکنندگان صنایعدستی کمتر به حوزه اقتصاد دیجیتال وارده شدهاند | بهرهمندی از اقتصاد دیجیتال | |
اکثر تولیدکنندگان صنایعدستی از روش تولید اجتماعی اطلاعی ندارند شناخت کافی از روش تولید اجتماعی در حوزه صنایعدستی وجود ندارد | شناخت کافی از تولید اجتماعی |
کدگذاری نظری
کدگذاری نظری درواقع تلفيق ميان مقولهها توسط يك الگوی ارتباطی است. در اين مرحله از کدگذاری، به محقق اجازه داده میشود تا به تفكر راجع به مقولهها كه ممكن است به حوزه وسیعی از ممکنات ذهنی بیانجامد؛ نزدیک شود و بهصورت تحلیلی، راجع به پیوند ممكن ميان مقولات میاندیشد. کدهای نظری عبارتاند از مدلهای انتزاعی، كه مقولهها و ویژگیهای آنها را در جهت يك نظریه تلفيق میکنند (گليزر، 2005). کدهای نظری مانند کدهای حقيقی) كه از فرآیند کدگذاری باز و انتخابی حاصلشدهاند، ظهور یابنده و خودجوش هستند بنابراین كدهای نظری، ترکیب مفاهیم بهوسیلهی یک الگو را نشان میدهد، کدهای نظری از مدلهای انتزاعی تشکیل میگردد که مقولات را در جهت یک نظریه تلفیق میکنند. بهعبارتیدیگر در اشاره به هر یک از خانوادههای کدگذاری بدون معین کردن نحوه پیوند میان واژهها، محقق را آزاد میگذارد تا خود اقدام به تلفیق کدها و الگوسازی نماید. کدهای نظری، قلمرو جامع، تصاوير وسيع و یک دیدگاه جديد را ارائه میدهند. اين كدها به محققان اجازه میدهند تا هنگام مكتوب كردن مفاهيم و ارتباط ميان آنها، سطح مفهومی را حفظ نمایند (جنترانی و همکاران، 1400). ظهور کدهای حقيقی بهدستآمده از عوامل مختلفی كه برای الزامات و چالشها حول محور بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی میباشد؛ بهصورت شكل 2 و 3 ترسیم گرديده است.
شکل 2. الگوی الزامات بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی؛ منبع: پژوهش نویسندگان
شکل 3. الگوی چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی؛ منبع: پژوهش نویسندگان
نتیجهگیری
توسعه تولید صنایعدستی به دلیل بازدهی سریع و تأثیر مستقیم در رونق صنعت گردشگری یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر رشد اقتصادی کشور میباشد. صنایعدستی یک صنعت پویا با ظرفیتهای تولیدی و بازارهای پراکنده است و توسعه آن تحت تأثیر عواملی مانند شرایط اقتصادی، فناوری، نیروی کار ماهر و استفاده خلاقانه از این ظرفیتها است در همین راستا از تولید اجتماعی بهعنوان تحولی در روشهای تولیدی یاد میشود که میتواند در فرآیندهای مختلف تولید (از طراحی تا توزیع) و حتی خدمات پس از فروش بیشترین استفاده از ظرفیتهای اجتماعی را نماید. این پژوهش با هدف شناسایی الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی در ایران انجام شد.
از آنجا که تاکنون رویکرد پژوهشگران داخلی به تولید اجتماعی، بیشــتر از منظر کارکردها و چهارچوبهای نظری بوده است، رویکرد پژوهش حاضر به تبیین الزامات و چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در یک صنعت خاص است و یافتههای این پژوهش نشان میدهد بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی با رعایت الزامات تغییر در ساختار تولید از قبیل توسعه برونسپاری و توسعه تولید سفارشی/ تقاضا محور محقق میشود، در حال حاضر در خارج از کشور مطالعات متعددی درزمینه طراحی مدلهای تولید اجتماعی برای صنایعی همچون کفش و پوشاک انجام شده است که میتوان با بومیسازی این مدلها در صنایعدستی نیز از آنها استفاده نمود.
یافتههای این تحقیق در حوزه الزامات مرتبط با توسعه زیرساختها ، شامل زیرساختهای فناورانه و توسعه کانالهای ارتباطی بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است در همین راستا فناوریهایی مانند رایانش ابری یکی از فناوریهای فعال در حوزه تولید اجتماعی است، این موضوع از سال 2017 به بعد در پژوهشهای تولید اجتماعی مورد توجه قرارگرفته است زیرا فناوری ابری دسترسیها را بسیار آسان کرده و محدودیتهای مکانی و زمانی را به حداقل رسانده است. (جیو22 و همکاران،2019) در این سیستم تولیدکنندگان میتوانند از نقاط جغرافیایی مختلف و از راه دور به شکل لحظهای با هم همکاری کنند، دادههای متفاوت را به اشتراک بگذارند و به شکل همزمان به یک برنامه دسترسی یکسان داشته باشند. با توجه به پراکندگی ظرفیتهای ارزشمند تولید صنایعدستی در سرتاسر کشور ایران این مزیت میتواند یک فرصت فوقالعاده برای استفاده در تولید صنایعدستی باشد همچنین جهت پذیرش تولید اجتماعی در حوزه صنایعدستی الزامات توسعه پژوهش و آموزش از قبیل آموزش و اطلاعرسانی راجع به کارکردهای و ویژگیهای تولید اجتماعی و تبیین ظرفیتها و فرصتهای اجتماعی و همچنین سرمایهگذاری برای تحقیق و توسعه مطرح است، در واقع با آموزش و اطلاعرسانی بهینه باید شرایطی محیا شود تا تولیدکنندگان و مصرفکنندگان صنایعدستی درکی از روشها و مزایای بهکارگیری این پارادایم تولیدی که موجب صرفهجوییهای اقتصادی، کاهش هزینهها و افزایش سودآوری میگردد، داشته باشند و درنهایت با توجه به مفاهیم اصلی تولید اجتماعی شامل به اشتراکگذاری ظرفیتهای اجتماعی، الزامات ایجاد شبکههای تولیدی موجب میشود تا افزایش ارتباط تولیدکنندگان و اشتراکگذاری ظرفیتهای اجتماعی از طریق انجمنهای تولیدی محقق شود، در این روش تولیدکنندگان ضمن استفاده از ظرفیتهای مختلف در قالب انجمنهای تولید اجتماعی با افزایش حجم و توان تولیدی خود و توسعه بازارهای تحت پوشش ضمن تلاش برای افزایش میزان حضور در بازار، موفق میشوند هزینهها را کاهش داده و درنهایت میزان سود را افزایش دهند. نکته اساسی در جامع عمل پوشاندن به این مطلب، برخورداری از یک شبکه اجتماعی تولیدی قوی است.
با توجه به مشکلات پیش روی تولید صنایعدستی و همچنین نوظهور بودن پارادایم تولید اجتماعی و فناوریهای مرتبط با آن واکاوی چالشهای فراروی بهکارگیری این پارادایم تولیدی در حوزه صنایعدستی، نیازی بایسته به شمار میآید.
بر این اساس چالشهای شناساییشده در این پژوهش در چهار دسته با عناوین چالشهای حقوقی و قانونی، چالشهای حاکمیتی، چالشهای مربوط به منابع انســانی چالشهای فرهنگی و اجتماعی گروهبندی شــدند. این چالشها که برخی از آنها در مطالعات انجامشده در سایر کشورها نیز بهعنوان موانعی در برابر بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایع مختلف معرفیشدهاند (مهاجری و همکاران ،2014) مواردی هستند که در صورت برطرف شدن میتوان به بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی امید داشت.
چالشهای حقوقی و قانونی شامل مواردی از قبیل مالکیت معنوی و حمایتهای قانونی است، قراردادهای تولید اجتماعی یکی از موضوعات مهمی است که با توجه به حساسیت این امر پیشنهاد میشود مطالعاتی پیرامون مسائل حقوقی تولید اجتماعی با توجه به شرایط و قوانین کشور ایران انجام شود.
چالشهای فرهنگی اجتماعی از قبیل کاهش توان خرید مشتری و نمایشی شدن صنایعدستی و همچنین گرایش به محصولات خارجی با توجه به تغییرات فرهنگی نسل جدید از مسائل مهمی هستند که بر توسعه و رونق تولید صنایعدستی و ایجاد انگیزه برای تولیدکنندگان این حوزه اثرگذار است و ایجاد هرگونه تحول و تغییر در روشهای تولید صنایعدستی از جمله بکار گیری تولید اجتماعی در این صنعت مستلزم اتخاذ تدابیری در زمینه رفع این چالشها میباشد.
همچنین عدم آشنایی فعالان این حوزه با فناوریهای نوین و عدم اعتماد به فناوریهای جدید و همچنین عدم بهرهمندی از مزایای اقتصاد دیجیتال و نداشتن آگاهی از تولید اجتماعی بهعنوان مهمترین چالشهای حوزه منابع انسانی شناسایی شد. با توجه به فناوریهای اصلی تولید اجتماعی مانند رایانش ابری، شبکههای اجتماعی، چاپگرهای سهبعدی و سیستمهای توزیع یکپارچه چالشهای شناساییشده و برنامهریزی برای رفع آنها یکی مهمترین اقدامات برای بهکارگیری این روش در تولید صنایعدستی میباشد.
تحول در ساختار تولید در هر حوزهای نیازمند تغییر نگرش مدیران و تصمیم گیران و همچنین آگاهی و دانش در بخشهای حاکمیتی است، علاوه بر این چالشهای حاکمیتی دیگر در زمینه بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی شامل مشکلات موجود در حوزه تحقیق، توسعه و برنامهریزی و سیاستگذاری است که به اعتقاد خبرگان این حوزه تاکنون برنامهریزیهای موفقی در زمینه حمایت از تولید صنایعدستی کمتر انجامشده و یا برنامههای مصوب شده در حوزه اجرا با مشکلات فراوانی روبرو بوده است.
توجه به ظرفیتهای اجتماعی و محیطی در کل صنایع، بهطور چشمگیری افزایشیافته است. درنتیجه، تولیدکنندگان صنایعدستی نیز باید استراتژیهای تولید اجتماعی را مورد توجه قرار دهد. لذا پیشنهاد میشود که مدیران و تصمیم گیران مرتبط با صنایعدستی جهت بهبود عملکرد این صنعت و بهرهمندی از مزایای پارادایم تولید اجتماعی استراتژیهایی را بررسی و تعریف نمایند.
اگر چه این پژوهش به شناسایی الزامات چالشهای بهکارگیری تولید اجتماعی در تولید صنایعدستی میپردازد، لیکن به مطالعات تجربی بیشتری در سایر صنایع و جوامع جهت تائید این عوامل در سطحی جامعتر نیاز است. علاوه بر انجام مطالعات تطبیقی در صنایع مختلف، در کشورهای مختلف به سایر محققین علاقهمند به این حوزه پژوهشی نیز پیشنهاد میگردد که در تحقیقات آتی خود به بررسی و مدلسازی ریاضی این پژوهش پرداخته و با استفاده از معادلات ساختاری در بررسی اثر بهکارگیری تولید اجتماعی در صنایعدستی و سایر صنایع نیز پرداخته شود. همچنین پیشنهاد میگردد با استفاده از روشهای تصمیمگیری رایج به بررسی و اولویتبندی این عوامل پرداخته شود.
منابع
پاکزاد، زهرا. (1395). «نقش صنایعدستی در کارآفرینی زنان و توسعه اقتصادی». جلوه هنر، 8،29-42.
تحصیلی، حسن و شاکری، فاطمه. (1397). بررسی ویژگیهای اقتصادی صنایعدستی. در سومین کنفرانس ملی سالانه اقتصاد، مدیریت و مدیریت.
تختی، سمیرا. (1392). آسیبشناسی صنایعدستی بر مبنای مطالعه جامعه هنرمند و اثر (مطالعه موردی زیورآلات سنتی کرمانج خراسان شمالی). پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه الزهراء.
جویباری، وحید رضا؛ بهارلو، علیرضا و چیتسازیان، امیرحسین. (1393). «جایگاه اجتماعی صنایعدستی و هنرهای سنتی با نظری به مسگری کاشان درگذشته و امروز». دانشهای بومی ایران، 2, 1-30.
جنترانی، علی؛ براتی، مسعود؛ قباخلو، مرتضی؛ شاهین،آرش و طالاری، محمد. (1400). «شناسایی الزامات بهکارگیری اینترنت اشیاء صنعتی در زنجیره تأمین صنعت خودرو». مدیریت عملیات، 2(7)، 27–54.
حبی، اکرم؛ فتحی آذر، اسکندر و محمد بخش، بهمن. (1389). «جهانیشدن و هویتهای محلی و جهانی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشگاه تبریز)». فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران، 3(2)، 101– 122.
زحمتکش، حسین؛ صور اناری، حسین و ستار زاده، احمد. (1395). «خوانشی انتقادی از ابعاد سیاسی شده نظریه جامعه و جهانیشدن شبکهای مانوئل کاستلز». پژوهشهای روابط بین الملل، 6(20)، 255–284.
سلیمی زاویه، سید قاسم و شمس، سعیده. (1399). «مدلی برای پارادایم تولید اجتماعی». فصلنامه توسعه تکنولوژی صنعتی, 18(41), 43-50.
صرامی، حسین. (1394). صنایعدستی اصفهان و مشکلات آن. فضای جغرافیایی, 13(5), 49-660.
فولادیان، مجید؛ لباف خانیکی، هادی و نوغانی دخت بهمنی، محسن. (۱۴۰۰). «عوامل مؤثر بر تداوم فعالیت در حوزۀ صنایعدستی به لحاظ جامعهشناختی: مطالعۀ موردی صنعتگران شهر مشهد». مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 18، 297-324.
کلالیان مقدم، هما؛ مهارتی، یعقوب؛ اشرفی، مجید و خوراکیان، علیرضا. (1399). «شناسایی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتها برای خلق ارزش اجتماعی در ایران: نظریهپردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهر شونده (گلیزری)». علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد, 17(1), 54-30.
مراد زاده، عبدالباسط؛ یعقوبی، نور محمد و صفورا، ژیلا. (1399). «ارائه الگوی بازاریابی کارآفرینانه در صنایعدستی با رویکرد خلق محصولات مشتری محور». مطالعات رفتار مصرفکننده، 8(2)، 74-91.
Campbell, C. (2005). The Craft Consumer: Culture, craft and consumption in a postmodern society. Journal of Consumer Culture, 5(1), 23–42. https://doi.org/10.1177/1469540505049843
Ding, Kai; Jiang, Ping Yu; & Zhang, Xi. (2013). A Framework for Implementing Social Manufacturing System Based on Customized Community Space Configuration and Organization. Advanced Materials Research, 712-715, 3191-3194.
Glaser, B. G., & Holton, J. (2005). Staying open: The use of theoretical codes in
grounded theory. The Grounded Theory Review, 5(1), 1-20
Jiang, P. (2019). Social manufacturing: fundamentals and applications (pp. 13-50). Cham: Springer International Publishing.
Kerr, Noël M. (2011). Creating a protective picture: A grounded theory of how medical-surgical nurses decide to follow a “charting-by-exception” policy on a day-to-day, patient-by-patient basis. Rutgers The State University of New Jersey, Graduate School-Newark.
Mohajeri, Babak; Nyberg, Timo; Karjalainen, Jesse; Tukiainen, Taina; Nelson, Mark; Shang, Xiuqing; & Xiong, Gang. (2014). The impact of social manufacturing on the value chain model in the apparel industry. In Proceedings of 2014 IEEE international conference on service
Markey, Kathleen; Tilki, Mary; & Taylor, Georgina. (2020). Practicalities in doctorate research of using grounded theory methodology in understanding nurses’ behaviors when caring for culturally diverse patients. Nurse Education in Practice, 44, 102751.
Shang, Xiuqin; Liu, Xiwei; Xiong, Gang; Cheng, Changjian; Ma, Yonghong; & Nyberg, Timo R. (2013). Social manufacturing cloud service platform for mass customization in the apparel industry. In Proceedings of 2013 IEEE International conference on service operations and logistics, and informatics (pp. 220–224). Ieee.
Shang, Xiuqin; Shen, Zhen; Xiong, Gang; Wang, Fei-Yue; Liu, Sheng; Nyberg, Timo R.; Wu, Huaiyu; & Guo, Chao. (2019). Moving from mass customization to social manufacturing: A footwear industry case study. International Journal of Computer Integrated Manufacturing, 32(2), 194–205.
Shafi, M., Junrong, L., Yang, Y., Jian, D., Rahman, I. U., & Moudi, M. (2021). Factors influencing the consumer acceptance of innovation in handicraft products. SAGE Open, 11(4), 21582440211061528.
Schonfelder, W. (2011) CAQDAS and qualitative syllogism logic - NVivo 8 and
MAXQDA 10 compared Forum: Qualitative Social Research 12 (1): Art 21. Retrieved from www. qualitative -research.net/index.php/fqs/article/ view / 1514/3134
Wei-yi, W. A. N. G., Jian, L. V., Wei-jie, P. A. N., Hui-liang, Z. H. A. O., & Qiao-ping, T. I. A. N. (2019). Extraction and reuse of pattern configuration for handicrafts personalized customization. Journal of Graphics, 40(3), 583.
Xue, X.; Wang, S.; Zhang, L.-J.; & Feng, Z.-Y. (2019). Evaluating of dynamic service matching strategy for social manufacturing in the cloud environment. Future Generation Computer Systems, 91, 311-326. https://doi.org/10.1016/j.future.2018.08.028
[1] . این مقاله برگرفته از پایان نامه دکتری تخصصی آقای وحید شریفی با عنوان «طراحی مدل کسبوکار پلتفرمی محصولات فرهنگی با رویکرد تولید اجتماعی» در دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب است که با راهنمایی آقای دکتر هاشم زاده و آقای دکتر درخشان و مشاوره خانم دکتر شاه منصوری و آقای دکتر علیرضایی انجام شده است.
[2] . نویسنده مسئول، gh_hashemzadeh@azad.ac.ir Email:
[3] . Customization
[4] . Personalization
[5] . Crowdsourcing
[6] . Outsourcing
[7] . Social manufacturing
[8] . Shang
[9] . Castells
[10] . Out sourcing
[11] . Crowd sourcing
[12] . Product life cycle
[13] . Campbell
[14] . Wang
[15] Shafi
[16] . grounded theory
[17] . Glaser
[18] . Markey
[19] . Kerr
[20] . MAXQDA
[21] . Schonfelder
[22] . Xue