مبانیِ مشروعیّت خاتونهای مغول و نقش آن در عملکردهای آنها
الموضوعات : • ادبیات و اندیشه سیاسی
1 - دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
2 - دانشجوی دکتری، گروه تاریخ، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: سنت قدسی زن, مشروعیّت, قدرت, مغولان, خاتون. ,
ملخص المقالة :
در تمام ادوار تاریخی، حکومتگران برای دستیابی به حکومت، نیازمند کسب مشروعیّت بودهاند. در واقع کسب مشروعیت، یکی از عوامل دوام و بقای سیاسی و استمرار سلطة سلطهگران به حساب میآمده است. در دورة مغولان نیز کسب مشروعیّت برای فرمانروایان آن، اهمیّت بسیاری داشت. در کنار خانهای مغول، خاتونهای دربار نیز عنصری بسیار تأثیرگذار به حساب میآمدند. نکتة قابل توجه در قبایل کوچرو بهویژه مغولان صحراگرد، نوع معیشت و زیست آنها بوده که تعیینکننده اقتدار نیز بوده است. در دوران قبیلهگی یا پیشاامپراطوری مغولان، زنان یا مادران، جایگاه و اهمیت ویژهای در نهاد خانواده و ساختار قبیله داشتند و گردانندۀ اصلی اقتصاد خانواده به حساب میآمدند. آنها در دوران پس از شکلگیری امپراطوری توسط مغولان با عنوان خاتونهای دربار، جایگاهی رفیعتر از گذشته در حکومت کسب کردند و بالتَّبع برای اعمال نفوذ و اقتدار بیشتر، اقدامات مثبت و منفی بسیاری را انجام میدادند. مسئلة محوری و یا به عبارتی دغدغة اصلی پژوهش حاضر، یافتن منشأ قدرت و مبانی مشروعیّت خاتونها بوده است. به بیان دیگر این تحقیق در پی پاسخگویی به پرسشهایی از این قبیل است که سرچشمه و آبشخور قدرت خاتونهای دربار مغولان، از کجا بوده است؟ آیا ارتباط عینی و عملی بین مبانی قدرت با اعمال سیاست (تصمیمسازی، تصمیمگیری و عملکردها) آنها وجود داشته است؟ در صورت مثبت بودن جواب، چگونه از مبانی در پیشبرد اهداف و اعمال سیاست و قدرت بهره گرفته میشد؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که علاوه بر مسائل فرعی، حداقل سه منشأ اصلی مشروعیتزا برای اعمال قدرت توسط خاتونها وجود داشته است که عبارتند از: جایگاه و اهمیّت قدسی زن در سنّتهای مغولی، اصل و نسب و پایگاه قبیلهای و جایگاه همسری یا مادری. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با اتکا به منابع اصلی، موضوع مورد نظر بررسی و واکاوی شود.
