بررسی ابعاد رابطۀ زمان و حرکت بر اساس نظریات ابنسینا و ملاصدرا
الموضوعات : Studies on Mulla Sadra and the Transcendent Philosophy
1 - دانشآموختۀ کارشناسی ارشد حوزۀ علمیه خراسان، مشهد، ایران
الکلمات المفتاحية: زمان, حرکت, حرکت توسطیّه, حرکت قطعیّه,
ملخص المقالة :
زمان کمیّتی برای اندازهگیری حرکت است و حركت عبارتست از خروج مستمر شىء از قوه به فعل؛ که خود به دو قسم توسطیّه و قطعیّه تقسیم میشود. حرکت قطعیّه همانند زمان، غیرقار بوده و قابلیت انطباق بر زمان را دارد. ابنسینا و ملاصدرا درمورد زمان و حرکت، در بسیاری موارد اشتراک نظر دارند. از نظر هر دو، ارتباط میان زمان و حرکت ارتباطی دوسویه است. زمان، از یک طرف، بلحاظ وجودی وابسته به حرکت است و از طرف دیگر، حرکت را دارای مقدار میکند. با وجود این، تحلیلهای نهایی آنها درمورد حقیقت زمان با هم متفاوت است. ابنسینا زمان را از مقولۀ کمّ بحساب آورده و قائل به تعدد زمان بر اساس تعدد حرکات نیست. او منشأ زمان را حرکت دوری فلک میداند و آن را معیاری برای سنجش سایر حرکات در نظر میگیرد. اما از نظر ملاصدرا، زمان عرض تحلیلی حرکت است؛ به این معنا که زمان و حرکت بلحاظ وجودی با هم اتحاد دارند اما بلحاظ چیستی، متفاوتند و در ذهن، زمان عارض بر حرکت میشود. ملاصدرا بر مبنای روش خاص خود، تحلیلی نو از زمان و حرکت و رابطۀ بین آنها ارائه داده است. از نظر وی، حرکت و زمان از امور وجودیند و از معقولات ثانیۀ فلسفی بشمار میروند. او معتقد است در جهان خارج، زمان عارض بر حرکت نیست، بلکه زمان و حرکت از شئون متحرکی واحدند. ملاصدرا برای هر حرکت، زمانی قائل است؛ گرچه زمان عامی را که در طبیعت رخ میدهد، به حرکت جوهری فلک نسبت میدهد. تفاوت نتیجهگیریهای دو فیلسوف، ناشی از تفاوت نگاه آنها به زمان و حرکت و رابطۀ میان ایندو است که در این تحقیق بررسی شدهاند.
