بررسی نقش واسطهای سبکهای ارتباطی زوجین در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل
الموضوعات :رضا چالمه 1 , فاطمه عبدالهی 2 , ساناز باقری 3
1 - دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز
2 - کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی موسسه آموزش عالی فاطمیه س شیراز
3 - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی موسسه آموزش عالی فاطمیه س شیراز
الکلمات المفتاحية: سبک¬های ارتباطی زوجین, سبک¬ دلبستگی ایمن, سبک دلبستگی ناایمن, بخشش در خانواده, زنان متأهل,
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جامعه آماری به روش نمونهگیری در دسترس، 202 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سبکهای دلبستگی (بارتولومیو و هوروتیز،1991)، سبک های ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) و بخشش در خانواده (پولارد و همکاران،1998) بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشاندهنده آن است که سبکهای دلبستگی پیشبین مستقیم و معنیدار بخشش در خانواده بودند. همچنین سبکهای ارتباطی زوجین نیز توانست بخشش در خانواده را بهطور معنیداری پیشبینی کند. علاوه بر این سبکهای دلبستگی نیز پیشبین معنیدار سبک ارتباطی زوجین بود. درنهایت نتایج بیانگر این بود که سبکهای ارتباطی زوجین توانست در رابطه بین سبکهای دلبستگی و بخشش در خانواده نقش واسطهای ایفا نماید. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن و سبکهای ارتباطی زوجین ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر بخشش در خانواده میباشند و لازم است موردتوجه کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده قرار گیرند.
4. احمدی، ا، فاطمی، ز.عقدا، ن. (1398). رابطهی سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی با میانجیگری بخشش و همدلی: بررسی یک مدل. مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد.4(1). 62-68.
5. آخوندی، م، مرادینسب، م، بلورساز مشهدی، ه، احسانپور، ف، پورآقایی، س. (1399). پیشبینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبرد مقابلۀ دینمحور در زنان دارای تجربۀ خشونت خانوادگی. پژوهش در دین و سلامت.6(2). 115-118.
6. برک. ال. ای (2007). روانشناسی رشد (از لقاح تا کودکی). ترجمه یحیی سید محمدی (1387)، تهران: انتشارات ارسباران.
7. بشارت، م.ع.(1385). تبیین اختلال¬های شخصیت بر اساس نظریه دلبستگی. مجله روانشناسی معاصر، (2)، 41 تا 48.
8. جاویدی، ن، سلیمانی، ع. ا، احمدی، خ.ب و صمدزاده، م. (1392). اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار EFT بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین، مجله تحقیقات علوم رفتاری، 11(5).24-29.
9. جراره، ج، احمدی، ر. (1387). ارتباط درمانی زوجها و خانواده، تهران: رشد فرهنگ.
10. حسنی مقدم، ص؛ گنجی، ژ؛ اعرابی، م؛ خانی، ص. (1398). بررسی عوامل مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین ایرانی: مطالعه مروری مفهومی؛ مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، 29(177). (222-239).
11. خدابخش، م.ر، منصوری، پ. (1391). بررسی رابطه عفو با همدلی در دانشجویان پزشکی و پرستاری. افق دانش. ۱۸ (۲): ۴۵-۵۴.
12. سیف بهاری، ع.(1380). بررسی تأثیر زوجدرمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی. مطالعات اجتماعی _روانشناختی زنان، 8، 49-72.
13. عبدی، ر؛ خانجانی، ز.(1385). بررسی رضایت زناشویی در سبکهای مختلف دلبستگی. فصلنامه روانشناسی دانشگاه تبریز. 1(2 و 3): 44-30.
14. عشقی، م. (1396). بررسی رابطه میان الگوهای ارتباطی زوجین، سبکهای دلبستگی و طرحوارههای اولیه با تعهد و انسجام خانواده در بین دانشجویان متأهل. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه محقق اردبیلی.
15. فرج پور، ع. (1390). رابطه باورهای مذهبی و شادکامی با بخشودگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. یافتههای نو در روانشناسی 6،101-112.
16. هارجی، ا.، ساندرز، ک.، و دیکسون، د. (1390). مهارت¬های اجتماعی در ارتباطات میان فردی. ترجمه مهرداد فیروزبخت و خشایار بیگی. انتشارات رشد.
17. Answorth. H. Corcoran, K.O. & Mallinckrodt, B. (2016). Adult attachment, self-efficacy, perspective taking and conflict resolution. Journal of Counseling & Development, Vol.78, 473-483.
18. Baskin, T. W., & Enright, R. D. (2004). Intervention studies on forgiveness: A metaanalysis. Journal of Counseling & Development, 82, 79-90
19. Capan, B.E.(2018). Secure Attachment and Forgiveness: The mediating role of psychological resilience. Hacettepe University.
20. Chitchai, l. Senasu,t & Sakworawich. J. (2018). Testing A Forgiveness Intervention To Treat Aggression Among Adolescents In A Type 1 Correctional Facility: A Pilot Study. Unpublished Doctoral dissertation, University of Wisconsin-Madison.
21. Corcoran, K.O. & Mallinckrodt, B. (2000). Adult attachment, self-efficacy, perspective taking and conflict resolution. Journal of Counseling & Development, Vol.78, 473-483.
22. Edalati A. and Redzuan M. (2010). Perception of women towards family values and theirmarital satisfaction. Journal of American Science, 6 (4), 7- 13
23. Feeney, B.C. and Collins, N.L. (2001). Predictors of caregiving in adult intimate relationships: An attachment theoretical perspective, Journal of Personality and Social Psychology,Vol: 80, pp. 972–994.
24. Florian, V., Hirschberger, G., and Mikolincer, M. (2013). Strivings for romantic intimacyfollowing partner complaint or partner criticism: A terror management perspective, Journal of Social and Personal Relationships, 20(5), 675-687
25. Isora sessa, Francesca D’Errico, Isabella Poggi and Givanna Leone. )2020( Attachment styles and Communication of Displeasing Truths. Department of psychology٫ Sapienza University of Rome, Rome٫ Italy, Fil.Co٫ Spe. Department, Roma Tre University, Rome, Italy, Coris. Department, Sapienza University of Rome, Rome. Italy.
26. Johnson٫ S.M. (2004). Emotional Couple Therapy٫ Translated by Bita Hosseini, (2014). Jungle publications.
27. Linley, P.a & Joseph, S. (2004). Positive psycology in practice, Hoboken, New Jersey: John Wily & Sons.
28. McCullough, M. E. (2017). The psychology of forgiveness. Handbook of positive psychology (pp. 446-458). New York, NY: Oxford University Press.
29. Mikulincer, M. and Shaver, P.R. (2005). Attachment theory and emotions in close relationships: exploring the attachment-related dynamics of emotional reactions to relational events, Personal Relationships, Vol:12, pp. 149–168.
30. Rye,M., B. (2010). "Evaluation of the psychometric properties of two forgiveness scales" Journal of Current psychology; Fall, Vol. 20, Issue 3, 18p.
31. Sheldon, P, Gilchrist-Petty, E. & Adam Lessley, J.(2014). You Did What? The Relationship Between Forgiveness Tendency, Communication of Forgiveness, and Relationship Satisfaction in Married and Dating Couples. Communication Reports Vol. 27, No. 2.78-90.
32. Simpson, J.A. and Rholes, W.S. (2004). Anxious attachment and depressive symptoms: an interpersonal perspective. In: W.S. Rholes and J.A. Simpson, Editors, Adult attachment: Theory, research, and clinical applications, Guilford Press, New York, pp. 196–239.
33. Worthington, E. L. (2004). Five steps to forgiveness. New York: Crown Publishers.
بررسی نقش واسطهای سبکهای ارتباطی زوجین در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل
رضا چالمه*1، فاطمه عبدالهی2، ساناز باقری3
1. دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز. (نویسنده مسئول)
rezachalmeh@gmail.com
2. کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی موسسه آموزش عالی فاطمیه س شیراز.
fatemehabdolahi231372@gmail.com
3. دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی موسسه آموزش عالی فاطمیه س شیراز.
تاریخ دریافت: [30/7/1400] تاریخ پذیرش: [23/10/1400]
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای سبکهای ارتباطی زوجین در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جامعه آماری به روش نمونهگیری در دسترس، 202 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سبکهای دلبستگی (بارتولومیو و هوروتیز،1991)، سبکهای ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) و بخشش در خانواده (پولارد و همکاران، 1998) بود. یافتههای حاصل از این پژوهش نشاندهنده آن است که سبکهای دلبستگی پیشبین مستقیم و معنیدار بخشش در خانواده بودند. همچنین سبکهای ارتباطی زوجین نیز توانست بخشش در خانواده را بهطور معنیداری پیشبینی کند. علاوه بر این سبکهای دلبستگی نیز پیشبین معنیدار سبک ارتباطی زوجین بود. درنهایت نتایج بیانگر این بود که سبکهای ارتباطی زوجین توانست در رابطه بین سبکهای دلبستگی و بخشش در خانواده نقش واسطهای ایفا نماید. نتایج حاصل نشاندهنده آن است که سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن و سبکهای ارتباطی زوجین ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر بخشش در خانواده میباشند و لازم است موردتوجه کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده قرار گیرند.
واژگان کلیدی: سبکهای ارتباطی زوجین، سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی ناایمن، بخشش در خانواده، زنان متأهل.
1- مقدمه
یکی از معدود واقعیتهای مسلم زندگی بشر این است که نمیتوان انسانی را یافت که هرگز احساس آزردگی، سرخوردگی، مورد خیانت واقع شدن، نومیدی و ظلم یا بیعدالتی را از سوی انسانی دیگر تجربه نکرده باشد. در چنین مواردی احساسات منفی مانند خشم، رنجش، نومیدی و یاس امری عادی است و وجود انگیزه برای اجتناب از منبع آزار یا میل به جبران و انتقام نیز عادی است. واکنش انسان در برخورد با رنجش به سه صورت، اجتناب، انتقام و بخشش1 نمایان میشود (McCullough & Witvliet, 2002). بخشش به زوجها برای مقابله با مشکلات موجود و پیشگیری از بروز آنها در آینده کمک میکند (Mikulincer & Shaver, 2005). بخشش، يكي از محورهاي اصلي روانشناسی مثبت نگر است كه با ايجاد تعادل در زندگي فردي و اجتماعي، روابط ميان فردي و بين فردي را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب رفتارهاي بين شخصي بهتر، زندگي خانوادگي بهتر، روابط اجتماعي گسترده و ارضاکنندهتر میشود و به همين جهت، عوامل تقویتکننده و تهدیدکنندهی آن همواره مورد بررسي بوده است (Hirschberger, Florian & Mikulincer, 2003). بخشش در موقعیتهایی که تعهدات زناشویی یا استانداردهای رابطه زیر پا گذاشته میشود، اهمیت دارد. افزون بر این، در خانوادهدرمانی بافتی2، باور بر این است که بخشش هنگامی ضرورت دارد که اشتباهها، اصول اخلاقی ارتباطی همسران و حس عدالت در ازدواج را نقض کنند (Yaben, 2017). پژوهشی که شلدون، گیلپریس پتی و آدماز لسلی3 (2014) با هدف بررسی رابطه بین گرایش به بخشش، ارتباط بخشش و رضایت از روابط در زوجهای متأهل و عاشق انجام دادند، بیان داشتند که بین استراتژی بخشش و رضایت از روابط رابطه معنیداری وجود دارد و همچنین بین گرایش به بخشش با رضایت کلی در رابطه، رابطه معنیداری وجود داشت.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
میتوان بیان داشت که مشکل اصلی خانوادهها میزان ارتباطی است که اعضای آنها با هم برقرار کرده و مطابق با آن به حل مشکلات موجود میپردازند و بنیان اصلی خانواده را حفظ یا متلاشی میکنند (Worthington, 2004). ارتباط مبتنی بر الگوهای قابلقبول در اعضای خانواده و مخصوص زوجین میتواند مسیر درست را برای آنها مشخص کرده و تشخیص مسیر درست، حل مسائل و مشکلات را سادهتر میکند. ارتباط مناسب در زوجین براساس الگوهای موجود، بنیان خانواده را محکمتر کرده و میزان سلامتی اعضای خانواده را بالاتر برده و با ایجاد رضایت در روابط زناشویی، تعادل را در خانواده ایجاد میکنند (Worthington, 2004). طرز برقراری ارتباط با همسر در درک بهتر از هم و پیشبینی الگوهای رفتاری و ارتباطی آنها بسیار مؤثر است؛ بهویژه در زمان حلوفصل مشکلات و چالشهای روزمرهای که پیش روی اکثر زوجها قرار میگیرد (Behrens, et, al., 1990 ). بنابراین الگوهای ارتباطی4، شخصیت5، یادگیری6، اعتمادبهنفس7، قدرت انتخاب8 و تصمیمگیری منطقی9 افراد خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد و یکی از ریشههای اصلی مشکلات مختلف خانوادهها است (جاویدی، سلیمانی، احمدی، صمدزاده، 1392).
برخی از پژوهشگران بر این باورند که مشکلات زناشویی در سبکهای دلبستگی زوجها ریشه دارند (عشقی، 1396). از طرفی خانواده امروزی حاصل اتفاقات گذشته خویش است، در همین راستا يكي از بانفوذترین ديدگاهها در اين زمینه نظريه سبکهای دلبستگی، جان بالبي10 است (بشارت، 1385). دلبستگی عبارت است از پیوندهای عاطفي عمیق که فرد با افراد خاص در زندگي خود برقرار ميکند، طوری که باعث ميشود وقتي با آنها تعامل ميکند احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اينكه آنها را در کنار خود دارد، احساس آرامش کند (برک، 2007). هازان و شیور11 (1987) تئوری دلبستگی را بهعنوان پايهی ساختار درك عشق بزرگسالی به کار بردند. آنها عشق رمانتیک يا رابطه دو نفره را بهعنوان فرآيند دلبستگی تعريف کردند که از همان فرآيند تكاملي و پیامدهای فردی در دلبستگی نوزاد - والد پیروی ميکند. موفقیت و شكست در رابطهی زناشويي را ميتوان از راه متغیر سبک دلبستگی پیشبینی کرد (هازان و شیور، 1987؛ خدابخشی و منصوری، 1392).
اراسلان کاپان12 (2018) در پژوهشی بیان داشت که نقش واسطهای تابآوری روانی بین دلبستگی ایمن و بخشش رابطه معنادار وجود دارد. بهعلاوه سسا، داریکو، پوگی و لئون13 (2020) در پژوهشی بیان داشتند که سبک دلبستگی بر سبکهای ارتباطی تأثیر میگذارد.
با توجه به آنچه بیان شد و اینکه تاکنون روابط این متغیرها در قالب مدل علی موردبررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی روابط بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن، الگوهای ارتباطی زوجین و بخشش در خانواده در زنان متأهل در قالب یک مدل علّی است. با توجه به آنچه بیان شد مسئله پژوهش این است که سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن هم بهطور مستقیم و هم با واسطه الگوهای ارتباطی زوجین میتوانند بخشش در خانواده را در زنان متأهل پیشبینی میکنند؟
شکل 1- مدل مفهومی پژوهش
3- روششناسی
طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگي-توصیفی میباشد. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 230 نفر از زنان متأهل شهر شیراز انتخاب شدند. ملاکهای ورود شامل 1- عدم مشکلات روانی و سابقه بیماری بنابر گزارش خود آزمودنی 2- گذشت حداقل 2 سال از زندگی مشترک و ملاکهای خروج شامل 1-یکی از زوجین معلول یا دارای اختلالات روانی باشند 2- مدت زمان زندگی مشترک کمتر از 2 سال 3-پاسخ ناقص به ابزارهای پژوهش موجب شد تعداد 28 پرسشنامه که بهصورت ناقص تکمیل شده بود از شرکت در پژوهش حذف شدند. درنهایت تعداد شرکتکنندگان به 202 نفر با میانگین سنی 38 سال کاهش یافت.
ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بخشش در خانواده (پولارد و همکاران، 1988)، پرسشنامه سبکهای دل-بستگی (بارتولومیو و هوروتیز، 1991)، پرسشنامهی کیفیت ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) بود.
3-1- ابزار کیفیت ارتباطی زوجین
این پرسشنامه براساس چارچوب نظری مبلر و همکاران14 (2006) ساخته شده است. این پرسشنامه دارای 33 گویه بوده و هدف آن ارزیابی میزان کیفیت ارتباط زوجین از ابعاد توجه به خود، توجه به همسر، برنامهریزی برای حل مشکلات و سبکهای ارتباطی است. طیف پاسخگویی آن از نوع لیکرت بود که امتیاز مربوط به هر گویه از اصلاً تا بسیار زیاد نمرهگذاری میشود. البته این شیوه نمرهگذاری در مورد سؤالات شماره معکوس شده است. حداقل امتیاز ممکن 0 و حداکثر 165 خواهد بود. سؤالات معکوس شامل 17، 16، 15، 14، 29، 28، 27، 26، 25، 24، 23، 22، 21، 20، 19 بودند. ضریب پایایی این پرسشنامه در پژوهش خوشکام (2008) مورد بررسی قرار گرفت که مقدار آلفای کرونباخ برای آن 90/0 به دست آمد که حاکی از پایایی عالی این ابزار است. روایی این پرسشنامه در پژوهش صمدزاده، شعیری و جاویدی (2013) 95/0 بود. در پژوهش حاضر پایایی با روش آلفای کرونباخ کیفیت ارتباطی زوجین 81/0 بود و در ابعاد توجه به خود، 73/0، توجه به همسر، 69/0، برنامهریزی برای حل مشکلات، 71/0 و سبکهای ارتباطی 75/0 بود.
3-2- ابزار سبکهای دلبستگی
این پرسشنامه توسط بارتولومیو و هوروتیز15 در سال (1991) طراحی شده است. این پرسشنامه دارای 24 گویه و چهار مؤلفه میباشد که با یک مقیاس لیکرت پنج درجهای (کاملاً مخالف تا کاملاً موافق) و هر ماده دارای ارزش بین 1 تا 5 است. این پرسشنامه دارای 4 مؤلفه دلبستگی ایمن (سؤال 1 تا 6)؛ دلبستگی اشتغالی (سؤال 7 تا 12)؛ دلبستگی ترسان (سؤال 13 تا 18) و سبک دلبستگی انفصالی (سؤال 19 تا 24). سؤالات 2، 8 و 18 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. در پژوهش بیگدلی و احدی (1392) روایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان این حوزه تائید شده است. در پژوهش بیگدلی و همکاران (1392) پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ بالای 70/0 به دست آمده است. در پژوهش حاضر پایایی به روش آلفای کرونباخ سبک دلبستگی 69/0 و ابعاد دلبستگی ایمن 72/0، دلبستگی اشتغالی 75/0، دلبستگی ترسان 79/0 و سبک دلبستگی انفصالی 68/0 بود.
برای بررسی میزان بخشش در بین زوجین از مقیاس سنجش بخشش در خانواده استفاده شد. این مقیاس در سال 1998 توسط پولارد16 و همکارانش برای یافتن میزان بخشش در خانوادهها و نیز ابعاد بخشش طراحی و ساخته شد. پرسشنامه شامل دو قسمت میباشد یک قسمت مربوط به خانواده اصلی (نسل اول) و قسمت دیگر مربوط به خانواده هستهای یا نسل دوم (زوجین) میشود. فرم اصلی مقیاس شامل 40 عبارت است. عبارتها در مورد وضعیت رنجشها و دلخوریها و همچنین بخشش و گذشت در بین اعضای خانواده میباشد. پاسخ هر عبارت شامل یک طیف چهار درجهای «تقریباً همیشه اینطور است»، «اغلب اوقات همینطور است»، «بهندرت اینطور است»، «اصلاً اینطور نیست» میشود. پاسخ هر عبارت شامل یک طیف 4 درجهای است که در برخی گزینهها حالت معکوس است. سؤالات 3-4-6-10-12-13-15-16-17-23-24-27-30-32-33-36-39 بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. روایی این پرسشنامه توسط سیف بهاری (1380) در جامعه ایرانی با تأکید بر ضریب اعتبار، ضریب عاملی، ضریب تمییز، ضریب همبستگی، رگرسیون خطی آزمون آماری به دست آمد. علاوه بر این سیف بهاری (1380) پایایی آن 85/0 برآورد کردند. پایایی مربوط به قسمت خانواده 84/0 قسمت مربوط به زوجین 85/0 میباشد. در پژوهش حاضر از پرسشنامه بخشش در خانواده استفاده شد که پایایی این پرسشنامه 78/0 و برای ابعاد درک واقعبینانه 72/0، تصدیق خطا 69/0، جبران عمل 70/، دلجویی، 73/0 و احساس بهبودی 71/0 بود.
4- یافتهها
جهت تحلیل دادهها ویژگیهای توصیفی متغیرهای پژوهش شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی در جدول شماره 1 آورده شده است.
جدول 1- میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی متغیرهای پژوهش
متغیرها | شاخصهای آماری | ||||
میانگین | انحراف معیار | چولگی | کشیدگی | ||
بخشش در خانواده | 23/58 | 577/7 | 590/0- | 619/1 | |
درک واقعبینانه | 17/11 | 388/2 | 075/0- | 071/0- | |
تصدیق خطا | 58/12 | 291/2 | 369/0- | 238/0- | |
جبران عمل | 01/10 | 512/2 | 178/0 | 180/0- | |
دلجویی | 66/12 | 434/2 | 011/1- | 225/1 | |
احساس بهبودی | 16/12 | 127/2 | 338/0- | 101/0- | |
سبکهای دلبستگی | دلبستگی ایمن | 01/24 | 799/5 | 971/0- | 292/0 |
دلبستگی اشتغالی | 53/13 | 935/5 | 654/0 | 383/0- | |
دلبستگی ترسان | 96/13 | 694/6 | 994/0 | 254/0 | |
دلبستگی انفصالی | 09/19 | 043/6 | 187/0- | 404/0- | |
سبکهای ارتباطی زوجین | توجه به خود | 75/16 | 149/5 | 712/0- | 168/0 |
توجه به همسر | 86/23 | 409/8 | 598/0- | 583/0- | |
برنامهریزی برای حل مشکلات | 42/21 | 842/5 | 953/0- | 550/0 | |
ارتباطات زوجین | 38/61 | 271/13 | 228/1- | 049/1 |
جدول 2- ماتریس همبستگی پیرسون بین متغیرهای پژوهش
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 |
1. بخشش در خانواده | 1 |
|
|
|
|
2. ارتباط زوجین | ** 27/0 | 1 |
|
|
|
3. دلبستگی ایمن | ** 29/0 | ** 51/0 | 1 |
|
|
4. دلبستگی اشتغالی | ** 28/0- | ** 583/0- | **524/0- | 1 |
|
5. دلبستگی ترسان | 04/0- | ** 40/0- | ** 33/0- | ** 49/0 | 1 |
6. دلبستگی انفصالی | ** 22/0- | ** 20/0- | ** 18/0- | ** 22/0- | **21/0 |
01/0 ** P <
مندرجات جدول 2 نشان میدهد که بین سبکهای ارتباطی زوجین و بخشش در خانواده ارتباط معناداری مثبت و مستقیم وجود داشت. همچنین بین سبکهای دلبستگی (به جزء سبک دلبستگی ترسان) و بخشش در خانواده ارتباط معناداری مشاهده شد؛ به این صورت که بین سبک دلبستگی ایمن با بخشش در خانواده رابطه معناداری مثبت و معنیدار و بین دو بُعد سبک دلبستگی اشتغالی و انفصالی با بخشش در خانواده رابطه معنادار منفی وجود داشت.
در پژوهش حاضر بهمنظور آزمون مدل پژوهش و بررسی روابط مفروض در آن از روش تحلیل مسیر استفاده شد. در شکل 2 مدل نهایی پژوهش، ضرایب استاندارد مدل نهایی رابطه بین سبکهای دلبستگی و بخشش در خانواده با نقش میانجی سبکهای ارتباطی زوجین، آورده شده است.
شکل 2- مدل نهایی پژوهش
بر اساس شکل 2، 39 درصد از واریانس بخشش در خانواده توسط مدل پژوهش تبیین میشود. همچنین جدول شماره 3 مقادیر بهدستآمده شاخصهای برازش مدل را نشان میدهد که مشاهده میشود اکثر شاخصها در حد مطلوب و قابلقبول قرار دارند و نتیجه میشود که مدل ساختاری متغیرهای پژوهش جهت تحلیل و برآورد فرضیات مطلوب و مناسب میباشد.
جدول 3- شاخصهای برازش مدل اصلی پژوهش
شاخصها | دامنه موردقبول | مدل اولیه | مدل اصلاحی | نتیجه برازش | |||
مجذور خی | CMIN () | 01/320 | 18/235 | - | |||
درجه آزادی | DF | 129 | 127 | - | |||
سطح معناداری مدل | P > 0.05 | 00/0 | 00/0 | تأیید مدل | |||
خی دو بر درجه آزادی | 5 >/DF | 48/2 | 85/1 | تأیید مدل | |||
شاخص نیکویی برازش | GFI > 0.80 | 84/0 | 88/0 | تأیید مدل | |||
شاخص نیکویی برازش اصلاح شده | AGFI > 0.80 | 79/0 | 83/0 | تأیید مدل | |||
شاخص برازندگی فزاینده | IFI > 0.90 | 84/0 | 90/0 | تأیید مدل | |||
شاخص برازندگی تطبیقی | CFI > 0.90 | 84/0 | 90/0 | تأیید مدل | |||
خطای ریشه مجذور میانگین تقریب | RMSEA < 0.10 | 08/0 | 06/0 | تأیید مدل |
اثرات مستقیم متغیرها برهم | برآورد غیراستاندارد | خطای معیار | نسبت بحرانی | سطح معنادار | برآورد استاندارد | ||
سبک دلبستگی ایمن | <--- | سبکهای ارتباطی زوجین | 618/1 | 522/0 | 100/3 | 002/0 | 578/0 |
سبکهای دلبستگی ناایمن | <--- | سبکهای ارتباطی زوجین | 393/0- | 242/0 | 623/1- | 105/0 | 301/0- |
سبکهای ارتباطی زوجین | <--- | بخشش در خانواده | 127/0 | 058/0 | 202/2 | 028/0 | 624/0 |
سبکهای دلبستگی ایمن | <--- | بخشش در خانواده | 000/0 | - | - | - | 000/0 |
سبکهای دلبستگی ناایمن | <--- | بخشش در خانواده | 000/0 | - | - | - | 000/0 |
سبکهای دلبستگی ایمن | <--- | سبکهای دلبستگی ناایمن | 184/1- | 352/0 | 364/3- | *** | 828/0- |
جدول 5- اثرات غیرمستقیم متغیرهای پژوهش
اثرات غیرمستقیم سبکهای دلبستگی بر بخشش در خانواده باواسطه سبک ارتباطی زوجین | اثرات غیرمستقیم | با فاصله اطمینان 95% | سطح معناداری | |||
کران پایین | کران بالا | |||||
سبک دلبستگی ناایمن | سبک ارتباطی زوجین | بخشش در خانواده | 188/0- | 528/0- | 035/0 | 071/0 |
سبک دلبستگی ایمن | سبک ارتباطی زوجین | بخشش در خانواده | 361/0 | 043/0 | 591/0 | 037/0 |
بر اساس مندرجات جداول فوق، بین دو متغیر سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده رابطه غیرمستقیم (با واسطه سبکهای ارتباطی زوجین) وجود دارد؛ بنابراین، فقط اثر غیرمستقیم سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن بر بخشش در خانواده معنادار هست، ازاینرو در مدل پژوهش، میانجیگری (میانجیگری سبکهای ارتباطی زوجین)، کلی است. ازآنجاکه بین سبکهای دلبستگی ایمن (معنادار) و ناایمن (غیر معنادار) با سبکهای ارتباطی زوجین و بین سبکهای ارتباطی زوجین با بخشش در خانواده رابطه معناداری وجود دارد، درنهایت میتوان گفت که سبکهای ارتباطی زوجین در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده نقش واسطهای مؤثری دارند.
5- بحث و نتیجهگیری
نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل اطلاعات بیانگر این مطلب بود که سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن پیشبین معنیدار بخشش در خانواده نبودند؛ اما بررسی ضرایب همبستگی (جدول 1) بیانگر این بودند که سبک دلبستگی ایمن با بخشش در خانواده رابطه مستقیم و معنیدار و سبکهای دلبستگی ناایمن نیز با بخشش در خانواده رابطه منفی و معنیدار بودند؛ که با یافتههای پژوهش احمدي و فاطمي و عقدا (1398) همسو میباشد، نتايج پژوهش آنان نشان داد که سبکهای دلبستگی علاوهبر اثر مستقيم بر رضايت زناشويي بهطور غيرمستقيم و از طريق نقش ميانجيگري عامل بخشش و همدلي بر رضايت زناشويي اثر دارند. در تبیین یافتههای پژوهش میتوان گفت بخشش و همدلي ازجمله فرآيندهاي مهمي هستند که چه بهطور مستقيم و چه غيرمستقيم از راه کاهش تأثیر منفي عواملي مانند سبکهای دلبستگی ناايمن، سبب افزايش رضايت زناشويي میشوند. درنتیجه، لازم است تا جهت افزايش کيفيت روابط بين همسران، ضمن توجه به نوع سبک دلبستگی آنها، به تقويت بخشايندگي و همدلي بين آنها پرداخت.
بهعلاوه نتایج تحلیل یافتهها بیانگر این بود که سبک ارتباطی زوجین پیشبین مستقیم و معنیدار بخشش در خانواده بود. این یافته پژوهش با نتایج تحقیقات آخوندی، مرادینسب، بلورساز مشهدی، احسانپورو پورآقایی (1399) همسو میباشد. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیّرهای تنظیم هیجانی دینمحور مقابله راهبرد خدا به دلبستگی بخشودگی زناشویی در زنان دارای تجربه خشونت خانگی رابطه مثبت و معناداری داشت و بهصورت معناداری توانست از تغییرات مربوط به بخشودگی زناشویی را در زنان دارای تجربه خشونت خانگی پیشبینی کند. همچنین با یافتههای اراسلان کاپان (2018) همسو میباشد که در این پژوهش بیان داشته شد که بین دلبستگی ایمن و بخشش رابطه معنادار وجود دارد.
در تبیین این یافته پژوهشی باید گفت وقتی در روابط زناشویی مهارتهای ارتباطی مثبت وجود داشته باشد زوجین از بخشش بجای سایر تعارضات نیز استفاده میکنند که میتواند از کینهتوزیهای زیاد جلوگیری کند. زوجین بهجای بحث و جدل با گفتگو و صحبت کردن مسائل خود را حل میکنند زوجهایی که از سبکهای ارتباطی مثبت در زندگی خود استفاده میکنند و در روابط خود با شریک زندگی خود گذشت و بخشش بیشتری دارند برای حل مشکلات خود اطمینان بیشتری از خود نشان میدهند و تمایل کمتری به اجتناب دارند و برای کنترل رفتارشان در ارتباطات متقابل از مهارتهای راهبردی قدرتمندی استفاده میکنند.
همچنین نتایج بیانگر این بود که سبک دلبستگی ایمن پیشبین مستقیم و معنیدار سبکهای ارتباطی زوجین بود، اما سبکهای دلبستگی ناایمن نتوانستند سبکهای ارتباطی زوجین را بهطور معنیداری پیشبینی کنند. این یافته پژوهشی با نتایج تحقیقات حسنی مقدم، گنجی، اعرابی و خانی (1398) و سسا و همکاران (2020) همسو بود. حسنی مقدم و همکاران (1398) بیان داشتند که الگوی ارتباطی اجتناب متقابل با نارضایتی زناشویی ارتباط دارد. استفاده زوجین از الگوی اجتناب متقابل17 و الگوی توقع/کنارهگیری18 (مخصوصاً هنگامیکه زن متوقع و مرد کنارهگیر باشد) باعث کاهش رضایت زناشویی شده و میتواند وقوع طلاق را پیشبینی کند. میان الگوی ارتباط سازنده متقابل با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد و میان الگوهای ارتباطی توقع/کنارهگیری هر دو جنس و الگوی ارتباطی اجتناب متقابل با رضایت زناشویی رابطه منفی معنیداری برقرار است. الگوی ارتباطی سازنده متقابل و الگوی اجتناب متقابل قادر به پیشبینی رضایت زناشویی هستند. بهعلاوه سسا و همکاران (2020) بیان داشتند که سبک دلبستگی بر سبکهای ارتباطی تأثیر میگذارد. سخنرانانی که دلبستگی اجتنابی بالایی دارند، در هنگام برقراری ارتباط با نمرات کم به گیرندهها، بیشتر از صراحت استفاده میکنند.
در تبیین یافتهها میتوان بیان نمود که شکلگیری دلبستگی نیاز به زمان دارد و همپای تواناییهای شناختی کودکان عمیقتر میشود به اعتقاد اریکسون (1963) ایجاد حس اعتماد به مراقبان نقش مهمی در رشد کودک دارد چون مبنای رفع دیگر بحرانهای روانی و اجتماعی خواهد شد. بشارت (2011) دلبستگی بزرگسال را گرایش پایدار شخص، تلاش ویژه برای دستیابی یا حفظ همجواری با یک شخص یا چند شخص خاص میدانند که توانایی فراهم آوردن سلامت و امنیت جسمی روانی وی را دارا هستند.
بهعلاوه نتایج حاصل از تحلیل یافتهها بیانگر این بود که سبکهای ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و بخشش در خانواده توانست نقش واسطهای ایفا کند اما در رابطه بین سبکهای دلبستگی ناایمن و بخشش در خانواده واسطه نبود. پژوهشی که نقش واسطهای را نشان داده باشد پیدا نشد اما همانگونه که در قسمتهای قبلی هم بیان شد روابط دوبهدو بین متغیرهای پژوهش وجود داشت. لذا این یافته پژوهشی با نتایج تحقیقات ناگرا، لین و آپدگرو19 (2016) همسو میباشد آنان در پژوهشی با عنوان چه چیزی شکافی بین خودآزاری و خودکشی دارد؟ نقش بخشش، مقاومت و دلبستگی، بیان داشتند که مقابله و حمایت از احساسات به دنبال ارزیابی شخصی و خودبخشی منفی با خودکشی در شرکتکنندگان باسابقه خودآزاری ارتباط داشت.
در تبیین یافتهها باید گفت که دلبستگی يک الگوی رفتاری خاص است که در اکثر جوامع برای رشد شخصیت سالم اهمیت حیاتي دارد وقتي نگاره دلبستگی در دسترس و پاسخده باشد سبک دلبستگی ايمن به دست ميآيد و شناختهای مثبت شكل ميگیرد. بزرگسالان دارای سبک دلبستگی ناایمن اغلب در مورد ارزش خودشان بهعنوان يک همسر شک دارند و خودشان را برای فقدان پاسخ گری همسرشان سرزنش ميکنند. باید گفت که افراد با سبک دلبستگی ايمن، تعارض کمتر، رضايت و ثبات بیشتر و دورههای طولانيتری در روابط عاشقانه خود تجربه ميکند و افراد با سبکهای دلبستگی ناايمن تعارض بیشتر، رضايت و ثبات کمتر و دورههای کوتاهتری در روابط عاشقانه خود تجربه ميکنند.
محدودیتهای پژوهش حاضر این بود که نمونه پژوهش حاضر از زنان متأهل شهر شیراز بود بنابراین در تعمیم یافتهها باید دقت کافی شود. همچنین استفاده از پرسشنامههای خو گزارشی، عدم استنباط علی و استفاده از روش نمونهگیری در دسترس نیز از محدودیتهای پژوهش حاضر بود.
درنهایت پیشنهاد میشود ازآنجاکه با بخشش در خانواده فرد به سمت کنترل بیشتر زندگی حرکت کرده و احساسات منفی کمتری پیدا مینماید ازاینرو آموزش بخشش در دستور کار مراکز مشاوره قبل از ازدواج صورت گیرد. همچنین شناسایی سبکهای دلبستگی ناایمن زوجین و اصلاح سبکهای دلبستگی آنها از طریق مراکز مشاوره حائز اهمیت است. پیشنهاد میشود که درمانگران و مشاوران ازدواج با توجه به تأیید فرضیه این پژوهش با عنوان پیشبینی بخشش در خانواده بر اساس سبکهای ارتباطی زوجین به آموزش سبکهای ارتباطی در سطح تخصصی جهت تفاهم هر بیشتر بین زوجین و کاهش هر چه بیشتر احتمال آسیب به ساختار خانواده اقدام کنند.
5- تقدیر و تشکر
از همه افرادی که در سرانجام رساندن این پژوهش ما را یاری نمودند، تقدیر و تشکر مینماییم.
6- منابع
1- احمدی، ا،. فاطمی، ز.، و عقدا، ن. (1398). رابطهی سبکهای دلبستگی و رضایت زناشویی با میانجیگری بخشش و همدلی: بررسی یک مدل. مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، 4(1)، 62-68.
2- آخوندی، م.، مرادینسب، م.، بلورساز مشهدی، ه.، احسانپور، ف.، و پورآقایی، س. (1399). پیشبینی بخشودگی زناشویی بر اساس تنظیم هیجان، دلبستگی به خدا و راهبرد مقابلۀ دینمحور در زنان دارای تجربۀ خشونت خانوادگی. پژوهش در دین و سلامت، 6(2). 115-118.
3- برک. ال. ای. (2007). روانشناسی رشد (از لقاح تا کودکی). ترجمه سید محمدی، ی. (1387). انتشارات ارسباران. تهران.
4- بشارت، م. ع. (1385). تبیین اختلال¬های شخصیت بر اساس نظریه دلبستگی. مجله روانشناسی معاصر، 2(1)، 41-48.
5- بیگدلی.م، احدی. ر. (1392). بررسی رابطه سبک های فرزند پروری ادراک شده و ویژگی های شخصیتی معتادان و کارآفرینان شهر تهران 1. علوم رفتاری (ابهر)، 18(5), 75-94.
6- جاویدی، ن.، سلیمانی، ع. ا.، احمدی، خ. ب.، و صمدزاده، م. (1392). اثربخشی زوجدرمانی هیجان مدار EFT بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین. مجله تحقیقات علوم رفتاری، 11(5).24-29.
7- حسنی مقدم، ص.، گنجی، ژ.، اعرابی، م.، و خانی، ص. (1398). بررسی عوامل مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین ایرانی: مطالعه مروری مفهومی. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، 29(177)، 222-239.
8- خدابخشی، م. ر.، و منصوری، پ. (1391). بررسی رابطه عفو با همدلی در دانشجویان پزشکی و پرستاری. افق دانش، ۱۸(۲)، ۴۵-۵۴.
9- سیف بهاری، ع. (1380). بررسی تأثیر زوجدرمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی. مطالعات اجتماعی _روانشناختی زنان، 8، 49-72.
10- صمدزاده، شعیری، جاویدی، نصیرالدین. (2013). پرسشنامه الگوهای ارتباطی: اعتبار و روایی. مشاوره و روان درمانی خانواده, 3(1), 124-150.
11- عشقی، م. (1396). بررسی رابطه میان الگوهای ارتباطی زوجین، سبکهای دلبستگی و طرحوارههای اولیه با تعهد و انسجام خانواده در بین دانشجویان متأهل. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه محقق اردبیلی.
12- Behrens, R., Stoto, M. A., & Rosemont, C. (1990). Healthy people 2000: Citizens chart the course.
13- Besharat, M. A. (2011). Development and validation of Adult Attachment Inventory. Procedia - Social & Behavioral Sciences, 30, 475-479.
14- Eraslan Capan, B. (2018). Secure attachment and forgiveness: The mediating role of psychological resilience.
15- Erikson, E. H. (1963). Childhood and society. New York: Norton.
16- Khoshkam s, Ahmadi A & Abedi M.R.(2008). The effect of communication Training on couples relationship in Isfahan. Counseling research and development; 6(24): 123-136.
17- Hazan, C., & Shaver, P. (1987). Romantic love conceptualized as an attachment process. Journal of personality and social psychology, 52(3), 511.
18- Hirschberger, G., Florian, V., & Mikulincer, M. (2003). Strivings for romantic intimacy following partner complaint or partner criticism: A terror management perspective. Journal of Social and Personal Relationships, 20(5), 675-687.
19- Sessa, I., D’Errico, F., Poggi, I., & Leone, G. (2020). Attachment styles and communication of displeasing truths. Frontiers in Psychology, 11, 1065.
20- McCullough, M. E., & Witvliet, C. V. (2002). The psychology of forgiveness. Handbook of positive psychology, 2, 446-455.
21- Mikulincer, M., & Shaver, P. R. (2005). Attachment theory and emotions in close relationships: Exploring the attachment‐related dynamics of emotional reactions to relational events. Personal relationships, 12(2), 149-168.
22- Nagra, G. S., Lin, A., & Upthegrove, R. (2016). What bridges the gap between self-harm and suicidality? The role of forgiveness, resilience and attachment. Psychiatry Research, 241, 78-82.
23- Sheldon, P., Gilchrist-Petty, E., & Lessley, J. A. (2014). You did what? The relationship between forgiveness tendency, communication of forgiveness, and relationship satisfaction in married and dating couples. Communication Reports, 27(2), 78-90.
24- Worthington, E. L. (2004). Five steps to forgiveness. New York: Crown Publishers.
18- Yárnoz-Yaben, S. (2017). Grief due to divorce: Relationship with attachment style and effects on subjective well-being and co-parenting/El duelo ante el divorcio: Relación con el estilo de apego y efectos en el bienestar subjetivo y el ejercicio de la co-parentalidad. Estudios de Psicología, 38(3), 667-688.
The Mediating Role of Couples Communication Styles in the Relationship Between Safe and Insecure Attachment Styles and Forgiveness in the Family in Married Women
Reza Chalmeh1, Fatemeh Abdolahi2, Sanaz Bagheri3
1. PhD educational psychology, Shiraz university, Shiraz, Iran. (Corresponding Author)
rezachalmeh@gmail.com
2. M.A in General Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran.
fatemehabdolahi231372@gmail.com
3. M.A Student in General Psychology, Fatemiyeh Shiraz Institute of Higher Education, Shiraz, Iran.
Abstract
This study was aimed to investigate the mediating role of couples' communication styles in the relationship between safe and insecure attachment styles and family forgiveness in married women. This study was a descriptive correlational study based on path analysis. The statistical population included all married women in Shiraz. The sample of this statistical population was selected by the available sampling method, 202 people. Research instruments included attachment style questionnaires (Bartolomio and Horotiz, 1991), couples' communication styles (Mabler Nanali and Ekman, 2006), and family forgiveness (Pollard et al., 1998). Findings from this study indicate that attachment styles were a direct and significant predictor of forgiveness in the family. Also, couples' communication styles were able to predict forgiveness in the family. In addition, attachment styles were also significant predictors of couples' communication styles. Finally, the results showed that couples' communication styles could play a mediating role in the relationship between attachment and forgiveness styles in family. The results show that safe and insecure attachment styles and communication styles between couples are among the variables affecting forgiveness in the family and need to be considered by experts and specialists in the field of family.
Keywords: Couples communication styles, attachment styles, safe, insecure, family forgiveness, married women
[1] - forgivenes
[2] - Contextual family Therapy
[3] - Sheldon, Gilchrist-Petty, & Lessley
[4] - Communication patterns
[5] - Personality
[6] - learning
[7] - Self confidence
[8] - The power of choice
[9] - Rational decision making
[10] - John Balby
[11] - Hazan & Shaver
[12] - Eraslan Capan
[13] - Sessa, D’Errico, Poggi, & Leone
[14] - Mobler, et al.
[15] - Bartholomew and Horotiz.
[16] - Pollard
[17] . Cross-avoidance pattern
[18] . Expectation/withdrawal pattern
[19] . Nagra, Lin & Upthegrove