نقش آموزش کارآفرینی بر افزایش خلاقیت دانشجویان
الموضوعات :محمد مهدی مردانشاهی 1 , حسنعلی آقاجانی 2
1 - دانشگاه کشاورزی ساری
2 -
الکلمات المفتاحية: خلاقیت, کارآفرینی, دانشجویان,
ملخص المقالة :
افزایش جمعیت، تحولات و دگرگونی های سریع تکنولوژیک اتفاقی است که فرایند آموزش و هدایت افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، از این رو متناسب نمودن دروس و اهداف آموزشی با تحولات جهانی از وظایف اساسی دولت ها در جهت دستیابی به اقتدار و رفاه اجتماعی می باشد. از این رو این پژوهش به منظور بررسی نقش آموزش کارآفرینی بر افزایش خلاقیت دانشجویان انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های غیر انتفاعی ساری بود که مجاز بودند درس کارآفرینی را انتخاب کنند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 25 نفر (یک کلاس) به عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح خلاقیت گروه تجربی و کنترل از طریق پرسشنامه در ابتدا و انتهای ترم سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS وآزمون های t مستقل و وابسته استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که سلاست فکری، رویاپردازی و خلاقیت گروه تجربی در پس آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش یافته است، در حالی که در گروه کنترل افزایش نداشته است. اما عمل گرایی گروه تجربی در پس آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش نیافته است. با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر بهبود و افزایش ویژگی های سلاست فکری، رویاپردازی و خلاقیت و عدم تغییر در ویژگی عمل گرایی و نیز مشخص بودن اثر آموزش بر تقویت خلاقیت و زیر مجموعه های آن بازنگری و برنامه ریزی های نوین آموزشی مبتنی بر عمل گرایی ضروری می باشد.
نقش آموزش کارآفرینی بر افزایش خلاقیت دانشجویان
* محمد مهدی مردانشاهی **حسنعلی آقاجانی
*دکتری کارآفرینی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری
**دانشیار، عضو هیات علمی، دانشگاه مازندران، بابلسر
تاریخ دریافت: 23/7/1393 تاریخ پذیرش: 2/12/1393
چکیده
مقاله افزایش جمعیت، تحولات و دگرگونی های سریع تکنولوژیک اتفاقی است که فرایند آموزش و هدایت افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، از این رو متناسب نمودن دروس و اهداف آموزشی با تحولات جهانی از وظایف اساسی دولت ها در جهت دستیابی به اقتدار و رفاه اجتماعی می باشد. از این رو این پژوهش به منظور بررسی نقش آموزش کارآفرینی بر افزایش خلاقیت دانشجویان انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی رشته های کشاورزی دانشگاه های غیر انتفاعی ساری بود که مجاز بودند درس کارآفرینی را انتخاب کنند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 25 نفر (یک کلاس) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه استاندارد شده ( سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینان ایرانی) در 3 بعد و با ضریب پایائی 0.92 است. سطح خلاقیت گروه تجربی و کنترل از طریق پرسشنامه در ابتدا و انتهای ترم سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از و آزمون های t مستقل و وابسته استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که سلاست فکری، رویاپردازی و خلاقیت گروه تجربی در پس آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش یافته است، در حالی که در گروه کنترل افزایش نداشته است. اما عمل گرایی گروه تجربی در پس آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش نیافته است. با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر بهبود و افزایش ویژگی های سلامت فکری، رویاپردازی و خلاقیت و عدم تغییر در ویژگی عمل گرایی و نیز مشخص بودن اثر آموزش بر تقویت خلاقیت و زیر مجموعه های آن بازنگری و برنامه ریزی های نوین آموزشی مبتنی بر عمل گرایی ضروری است.
واژههای کلیدی:خلاقیت، سلامت فکری، عمل گرایی، رویاپردازی، دانشجویان
مقدمه
افزایش جمعیت، تحولات ملی و منطقه ای و همچنین دگرگونی های سریع تکنولوژیک اتفاقی است که فرایند آموزش و هدایت افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، از این رو هم گام سازی و متناسب نمودن دروس و اهداف آموزشی با تحولات جهانی از وظایف اساسی و اجتناب ناپذیر دولت ها در جهت دستیابی به اقتدار و رفاه اجتماعی می باشد. در این بین دانشگاه ها از طریق پژوهش و پرورش دانشجویان و متخصصان نقشی کاربردی و زیربنایی در توسعه علوم و
نویسندة عهدهدار مکاتبات: محمد مهدی مردانشاهیmehdy1352@yahoo.com
|
بنابراین فرضیه ی کلی عبارت است از؛
- آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح خلاقیت دانشجویان تاثیر می گذارد.
و فرضیه های فرعی این پژوهش نیز عبارت است از:
1- آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح رویا پردازی دانشجویان تاثیر دارد.
2- آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح عمل گرایی دانشجویان تاثیر دارد.
3- آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح سلاست فکری دانشجویان تاثیر دارد.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق:
شواهد بسياري در جهان وجود دارد كه نظريه ي اكتسابي بودن كارآفريني را تأييد مي كنند و اين موضوع سرمايه گذاري هاي عظيم در آموزش و پرورش كارآفريني را توجيه مي كند. امروزه بيشتر دانشگاه ها به توسعه ي برنامه هاي آموزش كارآفريني و مبادله ي تجارب خود علاقه مندند (يونسكو، 1990، به نقل از احمدي، 1383 ). به رغم وجود بحث های مختلف و اظهار نظرهای متضاد، اکثر مطالعات در سطح خرد و کلان نشانداده اند که کارآفرینی قابل آموزش و یاد گیری است. برخی مطالعات در سطح خرد نشان داده اند که افراد شرکت کننده در این گونه دوره های آموزشی نسبت به کسانی که در دیگر دوره های شغلی شرکت کرده اند، کسب و کارهای بیش تری را راه اندازی کرده اند. مطالعات سطح کلان نیز نشان داده است که آموزش دانش و مهارت های کارآفرینانه بر افزایش نرخ راه اندازی و رشد بنگاه های اقتصادی اثر مستقیم و مثبت دارد و باعث توسعه ی اقتصادی و بهبود کمی و کیفی بنیان گذاران کسب و کارهای جدید خواهد شد ( مردانشاهی، 1393). در واقع، این نوع آموزش، فعالیتی به حساب می آید که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز برای راه اندازی و اداره ی کسب و کار استفاده می شود و افزایش، بهبود و توسعه ی نگرش ها، مهارت ها و توانایی های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت. آموزش كارآفريني که به طوركلي فرايندي نظام مند، آگاهانه وهدف گرا است و طي آن افراد غير كارآفرين ولي داراي توان بالقوه به صورتي خلاق تربيت مي شوند (ذبيحي و مقدسي، 1385). خلاقیتی که در واقع رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمان ها شناخته شده است. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژي، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، بسیاري از سازمان ها و شرکت هاي موفق جهان را بر آن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت بکارگیري خلاقیت هدایت کنند. صاحب نظران، خلاقیت را محور حرکت جهانی در قرن 21 می دانند. جهانی که پیش روي ما در حال شکل گرفتن است ایجاب می کند که رویکردهاي ما بیش از گذشته با خلاقیت آمیخته شود( فلاح شمس و همکاران، 1391). به عقیده بنتلی8 خلاقیت عبارت است از به کارگیری دانش و مهارت ها در راه های جدید برای دستیابی به نتایج ارزشمند( بنتلی، 2002)، بارزمن9 خلاقیت را فرآیند شناختی از به وجود آمدن یک ایده، مفهوم، کالا یا کشفی بدیع می داند (شهرآرای و مدنی پور، 1375) و تورنس10 فرایند حساس شدن به مسائل، نقص ها، پیدا کردن نقاط مبهم در معلومات، مشخص نمودن مشکل، جستجو برای راه حل، حدس زدن و صورت بندی فرضیه ها درباره نواقص، آزمون فرضیه ها، تغییر در فریضه ها و آزمون مجدد آنها و در نهایت اتصال عناصر مختلف به یکدیگر را خلاقیت می شمارد (تسبیح سازان، 1380 ). از نظر مفهومی خلاقیت را در سه عامل طبقه بندی نموده اند. یعنی خلاقیت به صورت یک خصیصه واحد نبوده و شامل خصیصه های فرعی مجزا و قابل شناسایی است. این سه خصیصه "ابتکار عمل یا نوآوری"، "رویاپردازی" و"سلاست فکری" نام گرفتند (کردنائیج و همکاران، 1386). به عبارتی خلاقیت به سه عامل تقسیم شد؛ نخست در حیطه ی خیالی (رویا پردازی)، دوم در حوزه ی فکری (سلاست فکری) و سوم در قلمرو عملی(عمل گرایی)، (کردنائیج و همکاران، 1386).
تحقیقات و پژوهش های زیادی نشان داده اند که خلاقیت در انسان ها قابل پرورش است و بیشتر به عنوان یک استعداد اکتسابی محسوب می گردد تا یک استعداد ذاتی. دیدگاه های کنونی خلاقیت را به عنوان استعداد و توانایی در نظر می گیرند که در فراگیران قابل پرورش می باشد و در واقع حاصل تعامل بین دانش، مهارت و انگیزش است (بدلی و همکاران، 1392). در همین راستا حجازی و همکاران(1392) در تحقیق با عنوان تاثیر آموزش کارآفرینی بر خلاقیت شغلی و کیفیت زندگی دانش آموختگان ساکن شهرستان رشت نتیجه می گیرند که آموزش کارآفرینی بر خلاقیت شغلی بطور مستقیم اثرگذار بوده و
می تواند منجر به افزایش آن در افراد شود. سرمد و مظاهری(1390) نیز در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر توانمد سازی توان یابان، آموزش کارآفرینی را باعث پرورش خلاقیت می داند. در پژوهشی دیگر با عنوان بررسی سنجش میزان روحیه کارآفرینی و عوامل موثر بر آن در بین آموزش دیدگان دوره کارآفرینی در مقایسه با آموزش ندیدگان در بین کارآموزان اداره کل آموزش فنی و حرفه اي استان زنجان، نتایج میرمحمد رضایی و همایونی (1390)، نشان داد: که روحیه کارآفرینی کارآموزانی که آموزش دیده اند در مقایسه با کارآموزانی آموزش ندیده در ابعاد (توفیق طلبی، نیاز به استقلال، خلاقیت، تحمل ابهام، مرکز کنترل، تمایل به مخاطره) بالاتر بوده به گونه اي که می توان از کارکرد مثبت آموزش هاي کارآفرینی در جهت افزایش روحیه کارآفرینی و به تبع آن ایجاد اشتغال و موتور توسعه اقتصادي یاد کرد. اما ظهور خلاقیت، مستلزم ایجاد بستر مناسب برای رشد و توسعه است و برای گسترش این توانایی باید موانع و عوامل آن را بررسی و شناسایی کرد تا بتوان زمینه را برای رشد این توانمندی فراهم آورد(اخلاقی، 1390).
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر نیمه تجربی بود. در این روش محقق به کنترل و نظارت برخی از عوامل می پردازد. در این پژوهش شرکت کنندگان در کلاس آموزش کارآفرینی در گروه تجربی و تعدادی دیگر از دانشجویان که این درس را انتخاب نکردند، به عنوان اعضای گروه کنترل در نظر گرفته شدند.
اعضای گروه تجربی همگی در یک زمان و مکان و تحت نظر یک استاد در طول ترم تحصیلی آموزش کارآفرینی را دریافت کردند. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی رشته های کشاورزی دانشگاه های غیر انتفاعی ساری بود که مجاز بودند درس کارآفرینی را در ترم دوم سال تحصیلی 1393-1392 انتخاب کنند. در این پژوهش به دلیل پایین بودن تعداد نمونه ها که به یک کلاس (25 نفر) محدود می گشت، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. سپس به تعداد اعضای گروه تجربی از بین دانشجویانی که این درس را انتخاب نکرده بودند 25 نفر به صورت همتا سازی با گروه تجربی از نظر سن، جنسیت، رشته و سال ورود گزینش شدند و در گروه کنترل جای گرفتند. 25 نفر گروه تجربی آموزش کارآفرینی را دریافت کردند و 25 نفر گروه کنترل آموزش کارآفرینی را دریافت ننمودند. سطح خلاقیت گروه تجربی و کنترل از طریق پرسشنامه یک بار در ابتدای ترم و قبل از شروع آموزش کارآفرینی و یک بار هم در انتهای ترم و در پایان آموزش کارآفرینی سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS وآزمون های t مستقل و وابسته استفاده گردید.
براي تدوين مطالب مرتبط با مباني نظري و پيشينه هاي پژوهش علاوه بر روش كتابخانه اي و مراجعه به منابع علمي، پژوهشي، مراجعه به اسناد و اينترنت، از ابزار پرسشنامه استاندارد شده ( سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینان ایرانی تهیه شده توسط اسداله کردنائیج و همکاران در سال 1386 ) با طيف ليکرت چهار گزينه اي با گزينه هاي کاملاً موافقم، نسبتاً موافقم، نسبتاً مخالفم و کاملاً مخالفم جهت دريافت اطلاعات منطبق با اهداف تحقيق استفاده شده است. برای بررسی اعتبار ابزار بومی شناسی کارآفرینان ایرانی طبق معمول از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که در نهایت با محاسبه آلفاي كرونباخ11 (توسط طراحان پرسشنامه) به ميزان 92/0 پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار می گیرد. برای محاسبه امتیاز پاسخگویان در مورد هر یک از موارد و تفسیر نتایج گردآوری شده به شیوه جدول (1) عمل گردید.
جدول (1) نحوه محاسبه امتیاز پاسخگویان
مورد | بسیار ضعیف | ضعیف | قوی | بسیار قوی |
رویاپردازی | 19-7 | 21-19 | 23-21 | 28-23 |
عمل گرایی | 25-8 | 28-25 | 30-28 | 32-30 |
سلاست فکری | 34-13 | 48-34 | 53-48 | 60-53 |
خلاقیت | 78-28 | 97-78 | 106-97 | 120-106 |
یافته های پژوهش:
اطلاعات جمعیت شناختی پژوهش نشان می دهد که از 25 نفر دانشجو که به عنوان نمونه انتعاب شده بودند، 64 درصد ( 16 نفر) دانشجویان مورد مطالعه زن و 36 درصد ( 9 نفر) مرد و میانگین سنی آزمودنی ها 21 سال بود.
[1] - Collins
[2] - Engle
[3] - Nabi and Linan
[4] - Urbano
[5] - Matviuk
[6] - Henry, Hill, and Leitch
[7] - Colette
[8] - Bentley
[9] - Barzmann
[10] - Torrance
[11] - Cronbach - alpha
جدول (2) نتایج تحلیل t همبسته پیش آزمون و پس آزمون ویژگی خلاقیت در گروه تجربی و کنترل
|
|
| پس آزمون | پیش آزمون |
|
| ||
سطح معناداری | درجه آزادی | T | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | متغیر |
|
003/0 | 24 | 25/3 | 58/3 | 08/26 | 67/3 | 64/22 | سلاست فکری | گروه تجربی |
249/0 | 24 | 18/1 | 88/6 | 56/17 | 18/6 | 92/19 | عملگرایی | |
000/0 | 24 | 24/4 | 3 | 72/7 | 92/3 | 68/3 | رویاپردازی | |
000/0 | 24 | 14/15 | 12/3 | 36/51 | 58/4 | 56/45 | خلاقیت | |
4/0 | 24 | 857/0 | 02/3 | 84/23 | 95/2 | 16/23 | سلاست فکری | گروه کنترل |
270/0 | 24 | 13/1 | 41/4 | 6/17 | 62/4 | 96/18 | عملگرایی | |
315/0 | 24 | 027/1 | 41/1 | 36/5 | 15/1 | 5 | رویاپردازی | |
749/0 | 24 | 323/0 | 59/2 | 8/46 | 63/4 | 12/47 | خلاقیت |
اما در بررسی فرضیات پژوهش نتایج زیر مطابق با جدول شماره 2 به دست آمده است:
فرضیه 1. آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح سلاست فکری دانشجویان تاثیر دارد.
نتایج تحلیل داده ها مطابق با جدول 2 نشان می دهد که میانگین نمرات سلاست فکری گروه تجربی در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 25/3=t و در سطح معناداری 003/0=p تفاوت معناداری دارد، ولی میانگین نمرات سلاست فکری گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 857/0=t و در سطح معناداری 4/0=p تفاوت معناداری ندارد. بنابر این سلاست فکری گروه تجربی در پس آزمون و در مقایسه با پیش آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش یافته است، در حالی که سلاست فکری گروه کنترل افزایش نداشته است.
فرضیه 2. آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح عمل گرایی دانشجویان تاثیر دارد.
میانگین نمرات عمل گرایی گروه تجربی در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 18/1=t و در سطح معناداری 249/0=p تفاوت معناداری ندارد. میانگین نمرات عمل گرایی گروه کنترل نیز در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 13/1=t و در سطح معناداری 270/0=p تفاوت معناداری ندارد. بنابراین عمل گرایی گروه تجربی در پس آزمون و در مقایسه با پیش آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش نیافته است.
فرضیه 3. آموزش کارآفرینی بر افزایش سطح رویا پردازی دانشجویان تاثیر دارد.
میانگین نمرات رویا پردازی گروه تجربی در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 24/4=t و در سطح معناداری 000/0=p تفاوت معناداری دارد، ولی میانگین نمرات رویا پردازی گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 027/1=t و در سطح معناداری 315/0=p تفاوت معناداری ندارد. بنابر این رویا پردازی گروه تجربی در پس آزمون و در مقایسه با پیش آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش یافته است، در حالی که رویا پردازی گروه کنترل افزایش نداشته است.
در نهایت میانگین نمرات خلاقیت گروه تجربی در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 14/15=t و در سطح معناداری 000/0=p تفاوت معناداری دارد، ولی میانگین نمرات خلاقیت گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون با توجه به 323/0=t و در سطح معناداری 749/0=p تفاوت معناداری ندارد. بنابر این خلاقیت گروه تجربی در پس آزمون و در مقایسه با پیش آزمون و بعد از آموزش کارآفرینی افزایش یافته است، در حالی که خلاقیت گروه کنترل افزایش نداشته است.
نتایج جدول 3 نشان می دهد که میانگین نمرات ویژگی های سلاست فکری، عملگرایی، رویاپردازی و در نهایت خلاقیت در پیش آزمون دو گروه تجربی و کنترل با توجه به 19/1=t و در سطح معناداری 238/0=p تفاوت معناداری نداشته است. یعنی قبل از اجرای برنامه آموزش کارآفرینی دو گروه تجربی و کنترل از نظر خلاقیت مشابه بوده اند.
جدول (3) نتایج تحلیل t مستقل ویژگی خلاقیت در گروه تجربی و کنترل در پیش آزمون
|
|
| گروه کنترل | گروه تجربی |
|
| ||
سطح معناداری | درجه آزادی | T | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | متغیر | پیش آزمون |
584/0 | 48 | 55/0 | 95/2 | 16/23 | 67/3 | 64/22 | سلاست فکری | |
537/0 | 48 | 62/0 | 62/4 | 96/18 | 18/6 | 92/19 | عملگرایی | |
113/0 | 48 | 61/1 | 15/1 | 5 | 92/3 | 68/3 | رویاپردازی | |
238/0 | 48 | 19/1 | 63/4 | 12/47 | 58/4 | 56/45 | خلاقیت |
نتایج جدول 4 نشان می دهد که بعد از آموزش کارآفرینی، میانگین نمرات ویژگی های سلاست فکری، رویاپردازی و در نهایت خلاقیت بیشتر از گروه کنترل بوده است و با توجه به 61/5=t و در سطح معناداری 000/0=p در این ویژگی ها تفاوت معنادار است. بنابراین بعد از اجرای برنامه آموزش کارآفرینی ویژگی های سلاست فکری، رویاپردازی و در نهایت خلاقیت گروه تجربی در پس آزمون افزایش یافته است ولی در گروه کنترل افزایش صورت نگرفته است. اما در ویژگی عملگرایی با توجه به 024/0=t و در سطح معناداری 981/0=p تفاوت معناداری وجود نداشته است. لذا بعد از اجرای برنامه آموزش کارآفرینی ویژگی عملگرایی گروه تجربی در پس آزمون افزایش نیافته است. نتایج جدول های 1، 2 و 3 نشان می دهد که آموزش های کارآفرینی به جز ویژگی عملگرایی، بر دیگر ویژگی های دانشجویان( سلاست فکری، رویاپردازی و خلاقیت) تاثیر مثبت و معناداری دارد.
جدول (4) نتایج تحلیل t مستقل ویژگی خلاقیت در گروه تجربی و کنترل در پس آزمون
|
|
| گروه کنترل | گروه تجربی |
|
| ||
سطح معناداری | درجه آزادی | T | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | متغیر | پس آزمون |
021/0 | 48 | 39/2 | 02/3 | 84/23 | 58/3 | 08/26 | سلاست فکری | |
981/0 | 48 | 024/0 | 41/4 | 6/17 | 88/6 | 56/17 | عملگرایی | |
001/0 | 48 | 55/3 | 41/1 | 36/5 | 3 | 72/7 | رویاپردازی | |
000/0 | 48 | 61/5 | 59/2 | 8/46 | 12/3 | 36/51 | خلاقیت |
از نظر تاثیر آموزش بر جنسیت نیز همانطور که نتایج جدول 5 نشان می دهد پس از آموزش کارآفرینی بین پسرها و دخترهای دانشجوی مورد بررسی، در ویژگی های سلاست فکری، عمل گرایی، رویاپردازی و در نهایت خلاقیت اختلاف معنی داری وجود ندارد.
جدول (5) نتایج تحلیل t مستقل در دانشجویان پسر و دختر گروه تجربی در پس آزمون
ویژگی | جنسیت | میانگین | فراوانی | انحراف معیار | آزمون T | سطح معناداری |
سلاست فکری | پسر | 888/25 | 9 | 370/3 | 196/0 | 846/0 |
دختر | 187/26 | 16 | 798/3 | |||
عمل گرایی | پسر | 333/17 | 9 | 318/7 | 121/0 | 905/0 |
دختر | 687/17 | 16 | 442/6 | |||
رویاپردازی | پسر | 777/7 | 9 | 905/2 | 071/0 | 944/0 |
دختر | 687/7 | 16 | 156/3 | |||
خلاقیت | پسر | 51 | 9 | 144/6 | 240/0 | 813/0 |
دختر | 562/51 | 16 | 341/5 |
بحث و نتیجه گیری:
نیروی انسانی ماهر، متخصص و کارآفرین به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه به شمار می رود و دانشگاه ها و مراکز آموزشی، به عنوان تامین کننده و پرورش دهنده نیروی انسانی مورد نیاز جامعه، در صورت برخورداری از برنامه های مدون و مناسب می توانند نقش خود را به درستی ایفا نمایند. برای تحقق کارکرد اصلی دانشگاه ها – گسترش مرزهای دانش و تولید علم- بررسی برنامه های موجود و تدوین برنامه های آموزشی مناسب جهت تقویت خلاقیت و نوآوری در دانشجویان امری ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی نقش آموزش کارآفرینی بر افزایش خلاقیت دانشجویان از طریق بررسی دو گروه کنترل و تجربی شکل گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های کارآفرینی تاثیر مثبت و معناداری بر ویژگی های سلاست فکری، رویاپردازی و خلاقیت دانشجویان مورد مطالعه داشته است. به عبارتی دیگر بر اساس این یافته ها از یک سو می توان گفت که کارآفرینی و خلاقیت قابل آموزش می باشد که با نتایج تحقیقات کوریسکی(1995)، برجیا(1996)، راشید(2000)، براون(2000) و آرنولفو(2000) نیز همسو می باشد. از سوی دیگر آمورش تاثیری مثبت بر خلاقیت داشته است که این نتیجه نیز با نتایج تحقیقات حجازی و حسینی مقدم(1392)، سرمد و مظاهری(1390)، آراستي، سعيد بنادكي و ايماني پور (1390)، میر محمد رضایی و همایونی(1390)، باقرصاد، زالي، رضوي و سعيد بنادكي(1392) هم سو می باشد. از نظر تاثیر آموزش کارآفرینی بر جنسیت نیز بین پسرها و دخترهای دانشجوی مورد بررسی، در ویژگی های سلاست فکری، عمل گرایی، رویاپردازی و در نهایت خلاقیت اختلاف معنی داری وجود ندارد. به عبارتی نقش آموزش در هر دو جنس یکسان بوده و تفاوت معنی داری در این خصوص مشاهده نشده است. این عدم اختلاف با نتایج یارایی(1383)، قاسم نژاد (1389)، کرمی و همکاران (1391) و مردانشاهی(1392) در خصوص عدم وجود رابطه معنی دار بین جنسیت و خلاقیت هم خوانی دارد. اما نتایج نشان می دهد که آموزش های کارآفرینی بر ویژگی عملگرایی تاثیر مثبت و معناداری ندارد. لذا بعد از اجرای برنامه آموزش کارآفرینی ویژگی عملگرایی گروه تجربی در پس آزمون افزایش نیافته است. به عبارتی دیگر اثر آموزش کارآفرینی بر سه حیطه ی خلاقیت به یک میزان نبوده است و در حیطه ی خیالی (رویا پردازی) و حوزه ی فکری (سلاست فکری) موثر اما در حیطه ی سوم، در قلمرو عملی(عمل گرایی) علیرغم اهمیت آن در تقویت مهارت و اشتغال دانشجویان رشته های کشاورزی نتوانسته است انتظارات مورد نظر را برآورده سازد. در واقع سیستم آموزشی بر دستیابی به دانش و توانایی تجزیه و تحلیل آن تاکید زیادی دارد اما بر کمک به دانش آموزان در کسب مهارت های خاص و استفاده از دانش توجه کمی دارد. به عبارتی روش آموزش فعلی برای رشد و پرورش کارآفرینان مناسب نیست و برنامه درسی باید رشد کارآفرینان را در نظر داشته باشد(براون، 2000، نقل از مشایخ 1386).
مجموع این نتایج بیانگر آن است که دانشگاه ها باید در خصوص بهبود حیطه ی عمل گرایی ویژگی خلاقیت به عنوان یکی از شاخصه های استعداد های کارآفرینانه موفق تر عمل نمایند. چراکه با توجه به تعاریف موجود از خلاقیت و نقش دانش و مهارت در بروز، شکوفایی و تقویت آن از جمله دیدگاه بنتلی1 مبتنی بر این که، خلاقیت عبارت است از به کارگیری دانش و مهارت ها در راه های جدید برای دستیابی به نتایج ارزشمند(بنتلی، 2002)، و همچنین با توجه به بالا بودن نرخ بيكاري، افزايش نرخ فارغ التحصيلان بيكار، جوان بودن كشور و افزايش نرخ تقاضا براي آموزش عالي، و اهمیت ویژه گسترش و توسعه ي آموزش كارآفريني در كشور و نیز مشخص بودن اثر آموزش و پرورش بر تقویت خصایص کارآفرینانه برنامه ریزی های جدی و نوین آموزشی ثمربخش خواهد بود.
لذا با توجه به کاستی دانشجویان مورد مطالعه در ویژگی عملگرایی و همچنین به منظور ارتقای نقش آموزش کارآفرينی بر افزايش خلاقيت دانشجويان، راه کارهای زیر پیشنهاد
می گردد:
· محتوی دروس و شیوه های تدریس متناسب و با تاکید بر تقویت خلاقیت دانشجویان بازبینی گردد.
· با تدارک ابزار های کمک آموزشی به ویژه ابزار های آموزشی مبتنی بر فناوری های نوین و بهره گیری متناسب از آن ها در جوار دروس تئوری زمینه تسهیل در فرآیند یادگیری و نهادینه نمودن آموزش ها را فراهم آورند.
· برگزاری دوره ها و کارگاه های عملی همچنین بازدید های علمی، دوره های کارآموزی و کارورزی مورد توجه جدی تر قرار گیرد.
· اجرای جشنواره ها و نمایشگاه های طرح ها و دستاوردهای خلاقانه دانشجویان در جهت ایجاد انگیزه و تقویت نگرش خلاقانه دانشجویان.
· تدوین برنامه های حمایتی از طرح ها و ابتکارات کاربردی دانشجویان.
· تدارک زمینه بحث و تبادل نظر دانشجویان با کارآفرینان و افراد خلاق و بهره گیری عملی از تجارب آن ها.
منابع:
1- آراستي، زهرا؛ سعيدبنادكي، سعیده؛ ايماني پور، نرگس(1390). نقش آموزش درس "مباني كارآفريني" در قصدكارآفريني دانشجويان رشته هاي غير مديريت( مطالعه موردي: دانشكده هاي هنر و ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران). فصل نامه توسعه كارآفريني، سال چهارم، شماره چهاردهم، زمستان، صفحات 124-107
2- احمدپور دارياني، محمود(1382). آيا كارآفريني استراتژي دانشگاهها را تغيير مي دهد؟ فصلنامه سياست علمي و پژوهشي رهيافت، شماره 29 ، صفحات 27- 15
3- احمدي، محمد(1383). نياز سنجي آموزشي كارآفريني رشته برق مقطع كارشناسي، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران.
4- اخلاقی، مجید(1390)، تاثیر رسانه های آموزشی در بعد تجهیزات آزمایشگاهی بر افزایش خلاقیت دانش آموزان دوره راهنمایی شهرستان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه.
5- باقرصاد، وجیه؛ زالي، محمدرضا؛ رضوي؛ مصطفي ، سعيد بنادكي، سعيده (1392). تاثير آموزش كارآفريني بر قصد كارآفريني دانشجويان رشته هاي فني وحرفه اي، فصلنامه توسعه كارآفريني، سال ششم، شماره 22، صفحات 36-21.
6- بدلی، مهدی؛ دانا مزرعه، علی؛ فرخی تیرانداز، سوسن؛ حرفه دوست، منصور( 1392)، بررسی تاثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر میزان خلاقیت دانشجویان، فصلنامه ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، دوره سوم، شماره سوم،
صفحات 67-45.
7- تسبیح سازان، رضا، (1380)، روانشناسی رشد خلاقیت و ارتباط آن با شخصیت و هوش. مجله رهیافت، شماره 26. صفحات 30 -17.
8- ذبيحي، محمدرضا؛ مقدسي ، عليرضا(1385). كارآفريني از تئوري تا عمل،چاپ دوم. مشهد :نشر جهان فردا.
9- حجازی، سید رضا. حسینی مقدم ، سید محمد رضا (1392) تاثیر آموزش کارآفرینی بر خلاقیت شغلی و کیفیت زندگی دانش آموختگان ساکن شهرستان رشت. ماهنامه اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی کار و جامعه، شماره 165، بهمن ، صفحات 77 -70
10- سرمد، غلامعلی. مظاهری، ساناز.( 1390 ). بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر توانمد سازی توان یابان. فصلنامه هميار، سال چهاردهم، شماره 54. صفحات 145-132.
11- شهرآرای، مهرناز و رضا مدنی پور(1375)، سازمان خلاق و نوآور، فصل نامه دانش مدیریت، شماره های 33و 34. صفحات 48-39.
12- طیبی، سید کمیل؛ فخری، مریم (1389)، آثار جهانی شدن و تجارت بین الملل بر توسعه کارآفرینی، فصلنامه توسعه کارآفرینی، سال سوم، شماره نهم. صفحات 55-37.
13- فلاح شمس، میر فیض؛ بوداقی خواجه نوبر، حسین، دلنواز اصغری، بیتا(1391) ، بررسی رابطه بین هوش سازمانی و خلاقیت کارکنان دردانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزي، فراسوي مدیریت، سال ششم، شماره 21 ، صفحات 166-149.
14- قاسم نژاد مقدم، نیما (1389)، ارزیابی میزان کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، فصلنامه ابتکار و خلاقیت در علوم، شماره 1، صفحات 20 - 1.
15- کرد نائیج، اسد اله و همکاران (1386)، ابزار سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینان ایرانی، چاپ اول، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
16- کرمی دارابخانی، رویا و همکاران (1391)، نقش سبک های تفکر در خلاقیت دانشجویان (مطالعه موردی دانشگاه کشاورزی رازی کرمانشاه)، فصل نامه ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، دوره دوم، شماره 1، صفحات 83-59 .
17- مردانشاهی، محمد مهدی(1392)، بررسی سطح خلاقیت و ریسک پذیری دانشجویان رشته های کشاورزی، فصل نامه ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، دوره سوم، شماره 3، صفحات 23-1.
18- مردانشاهی، محمد مهدی(1393)، کارآفرینی و ویژگی های کارآفرینان، چاپ اول، ساری، انتشارات آوای مسیح.
19- مشایخ، پری(1386)، بررسي تاثير آموزش كارآفريني بر روحيه كارآفريني دانش آموزان دبيرستاني شهرستان كازرون، فصلنامه اندیشه های نوین تربیتی، سال دوم، شماره چهارم، صفحات 113 -101
20- میر محمد رضایی، زهرا؛ همایونی، بهزاد(1390) بررسی سنجش میزان روحیه کارآفرینی و عوامل موثر بر آن در بین آموزش دیدگان دوره کارآفرینی در مقایسه با آموزش ندیدگان در بین کارآموزان اداره کل آموزش فنی و حرفه اي استان زنجان، كنفرانس ملي كارآفريني، تعاون، جهاد اقتصادي در تاریخ 28 آذر 1390 تا 29 آذر 1390 توسط دانشگاه آزاد اسلامي واحد نايين. www.civilica.com
21- یارایی، علیرضا(1383)، بررسی برخی روحیات کارآفرینی در بین دانشجویان و مقایسه آن با مدیران صنایع. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، شیراز.
22- يدالهي فارسي، جهانگیر؛ ميرعرب رضي، رضا(1388). بررسي ارايه ي برنامه ي درسي آموزش كارآفريني در رشته ي علوم تربيتي. فصلنامه توسعه كارآفريني، سال اول، شماره 3، صفحات 80-61
23- Arnolfo, F. Itao (2000). Entrepreneurship education: Thailand and selected countries experience. Office of Private Education Commission of Ministry of Education and Department of Industrial Promotion.
24- Bentley, T.(2002), “Distributed intelligence: learning and creativity”, National College for leadership Leading Edge Siminar, Nottingham, 22 November, pp 1-12.
25- Briga, H. (1996). Entrepreneurship education and training-introducting entrepreneurship education into non-business discipline. European Industrial traning, Vol. 20. ISS. 8, pp 10-17.
26- Brown, C. (2000). Curriculum for entrepreneurship education: a review. ERIC Digest, ED 452897.
27- Collins, L., Hannon, P.D. & Smith, A. (2004). “Enacting entrepreneurial intent: the gaps between student needs and higher education capability”. Education+ training, 46(8/9), pp 454-463.
28- Engle, R.L., Dimitriadi, N., Gavidia, J.V., Schlaegel, C., Delanoe, S., Alvarado, I., He, X., Buame, S., & Wolf, B. (2010). “Entrepreneurial intent: A twelve-country evaluation of Ajzen model of planned behavior”, international journal of entrepreneurial behavior and research, 16(1), pp 35-57.
29- Colette Henry, Frances Hill & Claire Leitch (2005), “Entrepreneurship education and training: can entrepreneurship be taught?” Part I, Journal of Education + Training, Vol 47, NO.2. pp 98-111.
30- Henry, C, Hill, F, and Leitch, C. (2005). «Can entrepreneurship be taught, part 1. » Education Training, Vol.47, pp 98-111.
31- Kourilsky, M. L. (1995). Entrepreneurship education: Opportunity in search of curriculum. ERIC Digest, ED 389 347.
32- Matviuk, S.G.(2010). “ A Study of Peruvian Entrepreneurs Leadership Expectations ”, Journal of American Academy of Business, 16(1), pp 65-70.
33- Nabi, G. and Liñán, F. (2011). "Graduate entrepreneurship in the developing world: intentions, education and development", Education and Training, Vol. 53, No. 5, pp. 325 – 334.
34- Rashed, H. S. (2000). Developing Entrepreneurial potential in youth: The effect of entrepreneurial education and venture creation. Available at: www.proquest.umi.com.
35- Urbano, D. , Aponte, M. , Toledano, N. (2008). "Doctoral education in entrepreneurship: a European case study", Journal of Small Business and Enterprise Development, Vol. 15, No. 2, pp 336 – 347.
[1] - Bentley