طراحی مدل جهت انتقال فناوری نوین در نظام آموزش عالی
الموضوعات :مریم فقیه نصیری 1 , کیومرث نیازی آذر 2
1 - موسسه آموزش عالی سارویه
2 - دانشگاه آزاد سلامی واحد ساری
الکلمات المفتاحية: انتقال تکنولوژی , تکنولوژی آموزشی , توانایی های انتقال , نظام آموزش عالی,
ملخص المقالة :
تکنولوژی آموزشی روش سیستماتیک طراحی، اجرا و ارزشیابی کل فرآیند یادگیری که برمبنای اهداف ویژه جهت ایجاد آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظیم می شود. و بکارگیری ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ،انتقال تکنولوژی است. پژوهش با هدف طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی آموزشی در دانشگاههای آزاد مازندران انجام شد. روش تحقیقدر بخش کیفی از نوع درهم تنیده و در بخش کمی توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه 1700 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای مازندران میباشد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است و بر اساس فرمول کوکرال تعداد 313 به عنوان نمونه انتخاب شد.ابزار گرد آوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته است.برای تعیین روایی ، از روایی محتوا و پایایی آن جهت مصاحبه از بازآزمایی و در قسمت کمی از روش ضریب آلفای کرونباخ بررسی ومقدار819/0محاسبه گردید. دادههای در دو سطح آمار توصیفی به منظور تعیین فراوانی و درصد میانگین ، انحراف استاندارد نمـودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل عاملی رگرسیون چند متغیره و سطح معناداری (05/0>α) ، تحلیل مسیر تحلیل عاملی و روش بردار ویژه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد ابعاد انتقال تکنولوژی آموزشی شامل توانایی های ظرفیت جذب ،بنیان دانش،یادگیری ،یادگیری زدایی، ترکیب ،مراقبت ، همکاری ، شبکه سازی و ائتلاف می باشد که سهم توانایی بنیان دانش از سایر مولفه ها بیشتر است و مدل طراحی انتقال تکنولوژی اموزشی معادله ای ساختار خطی است و به طور متوسط بیش از 80 % متخصصین آموزش عالی مدل پیشنهادی این پژوهش را تایید میکنند. پیشنهاد مهم این است که مدل طراحی، ساختارسازمانی آموزش عالی را بررسی می کند؛به گونه ای که خط مشی ها ورویه های آن اعضا را به یادگیری ،یادگیری زدایی،ظرفیت جذب، ترکیب ،بنیان دانش ،همکاری ،ائتلاف،شبکه سازی تشویق کند تا در آن انتقال تکنولوژی صورت گیرد.
64 فصلنامة نوآوری و ارزشآفرینی، سال سوم، شمارة ششم، پاییز و زمستان 1393
طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی
*مریم فقیه نصیری **کیومرث نیازی آذر
* دکتری تکنولوژی آموزشی، مدرس دانشگاه آزاد واحد ساری
** عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد سلامی واحد ساری
تاریخ دریافت: 28/11/1393 تاریخ پذیرش: 8/11/1394
چکیده
تکنولوژی آموزشي روش سيستماتيک طراحي، اجرا و ارزشيابي کل فرآيند يادگيري که برمبناي اهداف ويژه جهت ایجاد آموزش مؤثرتر در جهت دانش آفرینی تنظيم مي شود. و بکارگیری ازاین تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ،انتقال تکنولوژی است. پژوهش با هدف طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی آموزشی در دانشگاههای آزاد مازندران انجام شد.سوالهای این پژوهش های این پژوهش عبارتند از1- مدل مناسب برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چگونه است؟2- درجه تناسب مدل برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چیست؟ این پژوهش از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع زمینهیابی استفاده شد. جامعه آماری آن از گروه خبرگان و اساتید متخصص به تعداد 15 نفر و کلیه اساتید هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1700 نفر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی –طبقه ای بر اساس فرمول کوکران 313 نفر انتخاب شده اند. روایی صوری و محتوایی ابزار به تایید متخصصان رسید و روایی سازه آن نیز مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ 911/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، t تک نمونهای، تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل انتقال تکنولوزی نوین در نظام اموزش عالی معادله ساختار خطی پیروی می کند و نتایج آزمون تحلیل عاملی تاییدی، برازندگی مدل انتقال تکنولوژی نوین آموزشی را در نظام آموزش عالی مورد تایید قرار داد، لذا اجرای آن در نظام آموزش عالی استان مازندران پیشنهاد میگردد.پیشنهاد مهم این است که مدل طراحی، ساختارسازمانی آموزش عالی را بررسی می کند؛به گونه ای که خط مشی ها ورویه های آن اعضا را به یادگیری ،یادگیری زدایی،ظرفیت جذب، ترکیب ،بنیان دانش ،همکاری ،ائتلاف،شبکه سازی تشویق کند تا در آن انتقال تکنولوژی صورت گیرد..
واژههای کلیدی: انتقال تکنولوژی، تکنولوژی آموزشی، توانایی های انتقال، نظام آموزش عالی
مقدمه:
نویسندة عهدهدار مکاتبات: مریم فقیه نصیری tajgardoon@ce.sharif.edu |
تکنولوژی آموزشی
تكنولوژي آموزشي عبارت است از روش سيستماتيك طراحي ، اجرا و ارزشيابي كل فرآيند يادگيري و تدريس برحسب اهداف معين و بر اساس تحقيقات در زمينه يادگيري و ارتباطات انساني و به كارگيري منابع انساني و غير انساني به منظور فراهم آوردن يادگيري وآموزش موثرتر ، پايدارترو عميق تر. در واقع به تبديل دانش از مرحله پديده ها يا تبديل كشف روابط موجود ميان پديده ها و به دستورالعمل ها به دانش كاربردي تكنولوژي گفته مي شود هنگامی که این تکنولوژی در جهت یادگیری و آموزش بهتر قرار گیرد تکنولوژی آموزشی نامیده می شود . (شعاري نژاد، 1384 ).
فلشزيگ1تكنولوژي اموزشي را در اين سه دوره چنين نامگذاري مي كند : دوره اول ، تكنولوژي ابزاري كه در اين دوره، رسانه ها، ابزاري براي غني كردن آموزشهاي سنتي اند ، دوره دوم ، تكنولوژي نظامها كه دراين دوره ، رسانه ها جزئي از نظامهاي متشكل از انسان وابزارند وبراي آموزش عملكردهاي خاص بكار مي روند و دوره سوم ، تكنولوژي متفكرانه كه داراي خصوصيات زير است :1- به رسميت شناختن انواع دانش حاصل از منابع علمي سنتي و دانش حاصل از تجربه 2- مبتني بودن بر دانش نظري و دانش عملياتي ومقدم دانستن دانش نظري بر علمي3- به كار گيري انواع دانش بر اساس يك ديدگاه ارزش شناسي مشخص4- متفكرانه بودن به معناي تعمق در باره تكنولوژي (بعد دانش و ارزشها و محصولات آن )بعد طرحها و مواد . (شعاري نژاد، 1384).
فرایند انتقال تکنولوژی آموزشی
هنگامی که تکنولوژی در نظام آموزشی مورد استفاده قرار می گیرد تا به رشد وتوسعه ، خلق دانش ودانش آفرینی منجر گردد تکنولوژی آموزشی نامیده می شود .فرآیند انتقال تکنولوژی آموزشی شامل مراحل زیر است :
1-انتخاب و کسب دانش تکنولوژی آموزشی: انتخاب تکنولوژی آموزشی براساس دیدگاه ملی و فرا بخشی صورت می پذیرد و نیاز به دانش تکنولوژی کسب وانتخاب آن است
.2-انطباق ،کاربرد وجذب تکنولوژی آموزشی: با شرایط اجتماعی وفرهنگی،سطح مهارت های نیروی انسانی، امکانات زیر بنایی،اهداف آموزشی است
3-توسعه و انتشار تکنولوژی آموزشی: بدون نهاد های تحقیق وپژوهش امکان پذیر نخواهد بود و باعث ارتقای سطح دانش ومهارت شود.(زهتابچیان ،1390)
عناصر اصلی تکنولوژی
تکنولوژی از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است . فهم این عناصر به درک وسیع و فراگیر تکنولوژی کمک فراوانی می کند .
1-فن افزار (سخت افزار2):در برگیرنده مجموعه ای از ابزارها ، تجهیزات ، تاسیسات و تسهیلات فیزیکی است .سرعت رشد و پیشرفت فن افزار از عناصر دیگر تکنولوژی بیشتر است به همین دلیل اغلب اوقات سه عنصر دیگر نمی تواند پاسخگوی رشد شتابان فن افزار باشد .
2-انسان افزار3:آن بخش از تکنولوژی که در انسانها تجلی یافته است انسان افزار نامیده می شود و در برگیرنده خرد ، دانش ،نبوغ ،تجربه ،مهارت ها ، ابتکار و انگیزه های انسان است .
3-اطلاعات افزار4 :در واقع تکنولوژی تجسم یافته در اسناد می باشد و توسط نیروی انسانی و به منظور به کارگیری در فن افزار ایجاد می شود و به صورت مجموعه اطلاعاتی به اشکال مختلف مثل اسناد ،مدارک،آمارها ، نقشه ها ، کتاب ها و نشریات است.
4-سازمان افزار5 :در بر گیرنده مجموعه نظام های اجتماعی و آموزشی مانند سازماندهی ،مدیریتی ،شبکه سازی مرتبط با انتقال و جذب وتوسعه تکنولوژی است .سازمان افزار نقش کلیدی هماهنگ کننده و کنترل کننده سه جزء دیگر تکنولوژی را بر عهده دارد . (عزیزی ،همکاران ، 1389).
تکنولوژی ،فرهنگ و جامعه
تکنولوژی بدست انسانها توسعه یافته و برای برآورده ساختن خواسته های انسان بکار می رود. لذا ریشه ای عمیق در زندگی و باورها و ارزشهای فرهنگی دارد. مسائل اجتماعی و فرهنگی را از دو جنبه می توان در رابطه با تکنولوژی بررسی کرد اول اثری که تکنولوژی بر آنها دارد و دوم اثر فرهنگ و باورهای اجتماعی بر توسعه تکنولوژی.
با روند سریعی که پیشرفت تکنولوژی دارد. این نظر مطرح شده است که تکنولوژی مهار گسیخته و مستقل از اهداف و ارزشهای انسانی تمام جریانات زندگی و مسائل ارزشی را تحت تأثیر قرار داده و به آن بعدی ماشینی و بی هویت داده است.کشورهای درحال توسعه با وجود آن که بنظر میرسد بدلیل سطوح تکنولوژی پایین تر، باید کمتر از مصائب و مشکلات ناشی از تکنولوژی در عذاب باشند و در مسیر توسعه تکنولوژی از تجارب کشورهای توسعه یافته استفاده برند، ولی در واقع بیشتر گرفتار این مشکلات شده اند. زیرا مبداء تکنولوژی نوین، خارج از مرزهای آنها و عموماً وارداتی است و به همراه آن فرهنگ وارداتی، ارزشها و نظام اجتماعی بومی را دچار تغییر می کند.
از جنبه دیگر نیاز بسیاری از کشورهای در حال توسعه به تکنولوژی جهت تأمین نیازهای اولیه و حل بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیازی مبرم و حیاتی است. لذا هنگامی که تکنولوژی در جهت آموزش ویا توسعه اقتصادی یک جامعه مطرح می شود، توسعه تکنولوژی یک هدف استراتژیک محسوب و تلاشها در جهت آن تناسب فرهنگی را می طلبد. به عبارت دیگر موضوع تغییر یا ارتقاء سطح فرهنگی جامعه برای توسعه تکنولوژی مطرح می شود. بسیاری از باورهای اجتماعی و فرهنگی باید در راستای تلاش برای انتقال تکنولوژی متحول شوند .
بکارگیری نگرش تکنولوژیکی در محیط های آموزشی ،عمومی، کارخانه و تولید صنعتی و زندگی شخصی، فرهنگ و رفتار خاص خود را می طلبد و این تحولات فرهنگی و اجتماعی جهت ایجاد محیط و فضایی مناسب در جامعه آموزشی بعنوان لازمه ی توسعه تکنولوژی است و این تحولات نیازمند وجود ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. مهمترین عامل در تغییر فرهنگ برانگیختن احساسات عمومی و ایجاد انگیزه ها با اشاعه ی آگاهی و شناخت از وضعیت موجود و دور نمای آینده است. اقدام اساسی باید در ترویج نظام آموزش عالی ، آموزش و پرورش نیروی انسانی صورت پذیرد.
در نظام آموزش عالی کشورهای در حال توسعه، راه ایجاد فرهنگ و شرایط اجتماعی مناسب جهت توسعه تکنولوژی با مشکلات بیشتری نسبت به کشورهای توسعه یافته مواجهند. در نظام های آموزشی کشور های توسعه یافته فرهنگ و شرایط اجتماعی همگام و متناسب با تکنولوژی تحول یافته اند ولی در کشورهای دیگر این امر مستلزم صرف منابع و زمانی نسبتاً طولانی است. (ترکان، 1388: 25).
ديدگاه گزينش تكنولوژي
نكته اصلي در اين ديدگاه آن است كه براي ارضاي نياز خاص از تكنولوژي هاي گوناگون ميتوان سود جست.دامنه اين تنوع از تكنولوژيهاي ابتدايي و سنتي گرفته تا تكنولوژيهاي نوين و بسيار پيچيده و گسترده است.
معیار گزینش تكنولوژي مناسب است که عبارتند از:
1-هدف اصلی تكنولوژي مناسب ارضای نیازهای اصلی.
2- تكنولوژي مناسب باید متمرکز باشد
3- تكنولوژي مناسب باید با فرهنگ محلی سازگار باشد.
4- تكنولوژي مناسب بایدبا نظام اجتماعی سازگار باشد.
5- تكنولوژي مناسب بایدبرای نظام سیاسی پذیرفتنی باشد.( ترکان ،1388: 21)
توانایی موثر در انتقال تکنولوژی آموزشی
برای انتقال تکنولوژی آموزشی نیازبه بستر مناسب در محیط آموزشی است.در این راستا توانایی های سازمانی موثر مورد بررسی قرار گرفته است که شامل موارد زیر است:
1-توانایی ظرفیت جذب سازمانی6:توانایی درک و جذب اطلاعات و دانش جدید و به کارگیری آن در توسعه خدمات و تولیدات جدید است تا از فرصت های موجود در محیط بهره مند گردد. در این راستا ظرفیت جذب بر حسب تغییر تکنولوژیکی آموزشی به دنبال دانش تکنولوژی جدید است . (کوهن،1990 و کوهن لوینتال،2008: 129).
2-توانایی بنیان دانش:منبع یابی اطلاعات و دانش از طریق تعامل با بخش های مختلف درونی وبیرونی است. (کتوری ،2002 :124)
3-توانایی یادگیری سازمانی7: یادگیری فرایند پویا است که دانش واطلاعات جدید بر دانش موجود در سازمان مستقر می شود (ویندینگ،2007: 15).
4-توانایی یادگیری زدایی سازمانی8 :فرایند تغییر در دانش سازمانی است. موجب تغییر در اگاهی ، خرد، بصیرت ،استراتژی سازمان می شود. (لی وهمکاران ،2011: 632).
5-توانایی مراقبت9 : مراقبت در سازمان یعنی احترام به تفاوت های فردی در دیدگاه ها و مشاهدات و اجازه دادن به رشد مهارت های دیگران است. .(وان کراق و همکاران ،2006: 126)
6-توانایی همکاری10 :توانایی داوطلبانه کارکنان برای ساخت و اداره روابط بر مبنای ارتباط و تعهد متقابل است .(بلوم کویست و لوی،2005: 145).
7-توانایی شبکه سازی11 : تئوری شبکه های اجتماعی بیانگر روابط بین افراد و روش هایی است که آنها از طریق انواع روابط اجتماعی به هم ارتباط دارند . ( بارباسی 2002 و لیبیسکایند و همکاران ،2007: 428).
8-توانایی ائتلاف12:اشاره به اداره و هدایت فعالیت های هماهنگ و همکارانه بین شرکت ها دارد.در این فرایند فرصت هایی ایجاد می شود که شرکای ائتلاف می توانند منافعی از سرمایه گذاری مشترک خود کسب کنند.(چین میونگ ، 2006: 19).
9-توانایی ترکیبی13: ترکیب انواع دانش تخصصی که سبب هم افزایی و نوآوری وخلق دانش جدید می شود..(جانسون ،2011: 152)
سازمان ها از نظر توانایی متفاوت هستند . این تفاوت توجه ما را به زمینه ی سازمان معطوف می کند جایی که توانایی هایی مانند ظرفیت جذب ، یادگیری ،... و غیره وجود دارد .لذا کیفیت مکان بسیار مهم و سرنوشت ساز است ؛معماری آن می تواند افراد را تشویق به بکارگیری تکنولوژی آموزشی نوین و نوآوری کند. .دانشگاه از نظر رسالت ،ساختار ،وسعت و اندازه برای توانمند سازی سرمایه های هوشی حرفه ای هستند .ضروری است آنها نیز به جای اینکه تکنولوژی را بدون توجه بستر مناسب ، استفاده کنند درصدد توانمند سازی و فعال سازی زمینه برای انتقال تکنولوژی باشند .
پیشینه پژوهش
لایک14 (2012) در مقاله ای با عنوان «بررسی نقش به اشتراک گذاری دانش در ترویج وتوسعه تکنولوژی آموزشی در بخش خدمات کشور سوئد » نشان داد که: تاثیر مثبت و قابل توجهی از تجمع و اشتراک گذاری دانش بر ترویج وتوسعه تکنولوژی وجود دارد .خلق دانش به عنوان یک متغییر درونی در ترویج و توسعه تکنولوژی آموزشی نقش اساسی دارد . وبین متغییرهای اشتراک گذاری دانش با توسعه وترویج تکنولوژی آموزشی رابطه مثبت ومعنا داری وجود دارد و همچنین بین خلق دانش به عنوان مخزن دانش با توسعه وترویج تکنولوزی آموزشی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد .
- جفري كاپينو15 و همكاران (2014) به مطالعه تاثير تکنولوژی سازمان در مورد دانش افرینی در كانادا پرداختد. حجم نمونه 173 نفر بود. در اين پژوهش ابعاد تکنولوژی مورد توجه قرار گرفت . پرسشنامه ي مورد استفاده در اين پژوهش 53 سوال براي تکنولوژی آموزشی و خلق دانش بود و از معيار 5 امتيازي ليكرت استفاده شد كه پاسخ دهندگان از موافق كامل تا مخالف كامل وجود داشتند. با استفاده از تحليل رگرسيون تکنولوژی آموزشی بر مبناي توسعه دانش تجزيه و تحليل شد به مدل خلق تکنولوژی آموزشی بر مبنا دانش توجه شد. فرضيه هاي پژوهش عبارت هستند از: 1- آيا انسان افزار منجر به توسعه دانش مي شود؟ 2- آيا نرم افزار منجر به توسعه دانش مي شود؟ 3-آیا سازمان افزار موجب توسعه دانش می شود؟ يافته هاي پژوهش نشان داد 1-انسان افزار جدا از سازمان نیست و نقش مثبتی در توسعه دانش دارد 2- نرم افزار بعنوان يكي از عوامل تسهيل كننده روابط مثبت باعث تقويت و گسترش دانش می گردد.3- سازمان افزار بعنوان عامل بهبود رابطه هاي ميان سازماني در بين كاركنان جهت توسعه تکنولوزی آموزشی در توسعه دانش موثر بود.
کرافت16(2000) پژوهشی در مورد غیر خطی بودن نوآوری انتقال تکنولوژی را ارائه داد.در این مدل نیازهای تکنولوژیکی بر محوریت توسعه پایدار،معنا پیدامی کند واز مهم ترین وظایف آن ،دانش آفرینی ،کسب مهارت و هدفمند کردن نوآوری یا تولید و بسط و گسترش تکنولوژی است.این تکنولوژی ها چه بر اساس رویه تعمق در بعد داخلی بوجود آیدو چه براساس رویه انتقال که هر دو بعد داخلی و خارجی را در بر گیرد نقش مدل غیر خطی برجسته است.و انبوهی از بازخوردها و ارتباطات را بیان می کند.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش توصیفی از نوع زمینهیابی استفاده شد که در سه مرحله انجام پذیرفت:
1- مرحله اول کیفی، پژوهشگر با مطالعه و مصاحبه با صاحبنظران، مؤلفههای اساسی موثر بر انتقال تکنولوژی نوین آموزشی را گردآوری نمود.2- در مرحله دوم، مؤلفههای اساسی و شاخصهایی که در مرحلهی کیفی به دست آمدند، در معرض قضاوت جامعه آماری قرار داده شد و اهمیت آنها به صورت کمی مشخص شد. به این ترتیب در مرحله دوم از روش تحقیق «توصیفی - زمینه یابی» استفاده شده است.3- در مرحله سوم، با استفاده از اطلاعات به دست آمده مدل انتقال تکنولوزی نوین در نظام آموزش عالی ارائه شد.جامعه آماری در ابتدا اساتید هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران که وظیفه نیز بر عهده دارند به تعداد15 نفر که در بخش کیفی از نظرات آنان استفاده شد.و در بخش کمی کلیه اساتید هئیت علمی استان مازندارن که در سال تحصیای 92-1391 مشغول به فعالیت هستند، به تعداد 1700 نفر می باشد .در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع به تعداد 8 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. و در بخش کمی با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی - طبقهای و بر اساس فرمول کوکران در سطح اطمينان 95% و خطاي اندازهگيري 5%=α، تعداد 313 نفر عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گرد آوری اطلاعات از روش کتابخانهای و روش میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساختهای است که دارای 56 سوال، در نه مؤلفه (بنیان دانش ،ظرفیت جذب ،یادگیری ، یادگیری زدایی ، مراقبت ، همکاری ، شبکه سازی ، ائتلاف، ترکیبی) است.
جهت روایی وپایایی پرسشنامه ابتدا روایی صوری و محتوایی با نظر استاد راهنما انجام گرفت و سپس روایی سازه با استفاده از مدلهای اندازهگیری مدل معادلات ساختاری، صحت و درستی سنجش سازهها توسط شاخصهای مربوطه مورد ارزیابی قرار میگیرد. بنابراین با استفاده از تحلیل عامل تاییدی مشخص شد که آیا سوالات طراحی شده در هر سازه واقعا میتواند سازه مورد نظر را بسنجد. نتایج نشان داد تحلیل عاملی تاییدی سازههای پرسشنامه دارای برازش مناسب بوده و سازههای پرسشنامه به خوبی متغیرهای مربوطه را نشان میدهد. همچنین جهت سنجش پایایی ابزار از آزمون ضریب آلفای کرونباخ با عدد 911/0 محاسبه شد.
یافته های پژوهش
سوال ها :
1- مدل مناسب برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چگونه است؟
2- درجه تناسب مدل برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چگونه است؟
نتایج آماری دربخش آمار توصیفی به شرح زیر است:
نتایج آماری در این بخش آمار استنباطی به شرح زیر است:
در قسمت کیفی، برای تجزیه و تحلیل دادهها براساس روش دلفی اقدام شد. ابتدا نکات کلیدی مربوط به هر مصاحبه نیمه ساختار یافته، از طریق مطالعه نکات یادداشت شده بهصورت مکتوب علامتگذاری شد، سپس نکتههای کلیدی و اساسی از داخل هر مصاحبه خارج شد. با توجه مصاحبه های انجام گرفته که واحد تحلیل ان تعداد ارجاعات بوده است ، در جهت تدوین و ساخت پرسشنامه برای بخش کمّی صورت گرفت . از مجموع دادههاي حاصل از مصاحبهها وبررسی ادبیات وپیشینه تحقیق انتقال تکنولوژی آموزشی جهت پژوهش کمی استخراج شدند ودر مجموع با نظر متخصصان واساتید راهنما ومشاور به دلیل تشابه وهم پوشی بعضی توانای ها به یکدیگر،9 توانایی به عنوان توانایی های اثرگذار بر انتقال تکنولوزی آموزشی انتخاب و مورد پژوهش کمی قرار گرفتند.
شکل شماره 1: توانایی های شناسایی شده در انتقال تکنولوزی اموزشی بر اساس یافته های کیفی پژوهش
در این قست سؤالهای پرسشنامه انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی با توجه به کمترین مقدار، بیشترین مقدار، میانگین، انحراف معیار، آماره t و سطح معناداری مورد بررسی قرار گرفتندو سولات با نمره نامناسب حذف گردید.سپس مؤلفههای موثر بر انتقال تکنولوژی نوین با استفاده از آزمون فریدمن رتبه بندی شدند.
جدول 7- رتبه بندی مؤلفههای موثر بر انتقال تکنولوژی نوین
نتایج جدول 7 نشان میدهد که: در سطح اطمینان %95 و خطای اندازه گیری 05/0=a چون آماره خی دو بزرگتر از 05/0 محاسبه شد، لذا تفاوت معناداری در میانگین رتبهای مؤلفههای موثر بر انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی وجود دارد. بنیان دانش دارای بالاترین میانگین رتبهای 12/5 و ائتلاف دارای پایینترین میانگین رتبهای 12/4 میباشند. به ترتیب ظرفیت جذب دارای میانگین رتبهای 87/4، یادگیری دارای میانگین رتبهای 41/4، یادگیری زدایی دارای میانگین رتبهای 52/4، مراقبت دارای میانگین رتبهای 23/4، همکاری دارای میانگین رتبهای 50/4، شبکه سازی دارای میانگین رتبهای 56/4 ، ترکیبی دارای میانگین رتبهای 31/4است .آزمون نرمال بودن توزیع دادهها جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد که نتایج آن در جدول 8ارائه شده است.
دادهها از توزیع نرمال پیروی میکنند. : H0
دادهها از توزیع نرمال پیروی نمیکنند. : H1
جدول8تجزيه و تحليل نرمال بودن توزیع دادهها
ردیف | متغیر اصلی و مؤلفه ها | حجم نمونه | سطح معناداری |
1 | ظرفیت جذب | 313 | 123/0 |
2 | یادگیری | 064/0 | |
3 | یادگیری زدایی | 089/0 | |
4 | مراقبت | 232/0 | |
5 | همکاری | 302/0 | |
6 | شبکه سازی | 056/0 | |
7 | ائتلاف | 143/0 | |
8 | ترکیبی | 229/0 | |
9 | بنیان دانش | 300/0 | |
10 | انتقال تکنولوژی | 456/0 |
براساس دادههای جدول 8، چون در سطح اطمينان 95% و خطاي اندازهگيري 5%=، برای متغیر انتقال تکنولوژی نوین و همه مؤلفههای موثر بر آن سطح معناداری 05/0Sig> محاسبه شد، لذا توزیع دادهها نرمال است و جهت تجزیه و تحلیل استنباطی دادهها، استفاده از آزمونهای آماری پارامتریک مجاز است.سپس برای تشخیص کفایت و شرایط لازم دادهها برای اجرای تحلیل عاملی اکتشافی، از آزمونهای تناسب کایزر-مایر-الکین17 و بارتلت18 استفاده شد که نتایج بالاتر از 7/0 بود نشان داد که برای اجرای تحلیل عاملی مناسب است.
مدل مناسب برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چگونه است؟
برای بررسی مدل از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. میزان اثرگذاری مؤلفههای بدست امده بر انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی به همراه ارائه الگوی یکپارچه و متعادل براساس روابط بین متغیرها با استفاده از نرم افزار لیزرل محاسبه شد.در نتایج تحلیل عاملی تاییدی مندرج در جدول 9 نشان میدهد نتایج تحلیل عاملی تاییدی مندرج در جدول 9 نشان میدهد که در سطح اطمینان %95 و خطای اندازهگیری 05/0=a با برای همه مولفهها 96/1t> محاسبه شد، لذا بین انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی با مؤلفههای موثر بر آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مدل معادلات اندازه گیری مؤلفههای پژوهش به شرح ذیل است:
درجه تناسب مدل برای انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی چگونه است؟
شاخصهای برازندگی نهایی مدل ساختاری انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی براساس خروجی لیزرل به شرح جدول10است:
جدول 10 نتايج حاصل از یافتههای مدل اندازه گیری در سطح معناداری 05/0
نتایج آزمون در جدول 10 نشان میدهد که، نسبت خيدو بر درجه آزادي برابر با 46/2 میباشد، چون در اين شاخص مقدار كمتر از 3 نشان دهنده مناسب بودن مدل است، بنابراین مدل مورد نظر، برازش مناسبي را نشان میدهد. همچنین تقريب ريشه ميانگين مربع خطاي برآورد 070/0 است که در این شاخص، مقادیر کمتر از 08/0 بیانگر مناسب بودن مدل است. شاخصهاي خوب بودن مدل به ترتیب شامل: شاخص ریشه میانگین مربع باقی مانده 043/0، شاخص نيكويي برازش 93/0، شاخص برازش مدل 95/0، شاخص برازندگی هنجار نیافته 93/0، شاخص برازش تطبيقي 95/0، شاخص نیکویی برازش تعدیل شده 93/0، شاخص برازندگی افزایشی 94/0 و شاخص برازش نسبي 93/0 ميباشد. در شاخصهای ذکرشده، مقادير بالاي 9/0 نشان دهنده برازش مناسب مدل هستند. بنابراين مدل ارائه شده، مناسب بوده و ارتباط بین متغیر اصلی با مؤلفهها مثبت و معنادار است. در پایان جهت تایید روابط مورد نظر، میتوان نمودار 3 را به عنوان مدل مناسب انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی ، همراه با سهم هر یک مؤلفهها ارائه نمود. در مدل مذکور ابتداء فلسفه مدل، چشم انداز مدل، مبانی نظری مدل و اهداف ارائه شده، سپس مدل ساختاری پژوهش ارائه شده و در نهایت ارزشیابی و بازخورد مدل مورد توجه قرار گرفته است. نمودارهای 1 و 2 و جدول 9 روابط بین شاخصها با هر مؤلفه ارائه شد.
نمودار 1 برآورد ضرايب استاندارد در مدل انتقال تکنولوژی نوین در نظام آموزش عالی
نمودار 2 برآورد ضرايب آزمون t
[1] .Flechsig
[2] .Hard Ware
[3] .Human Ware
[4] .Information Ware
[5] .Organization Ware
[6] . Organizational Absorptive Capacity
[7] . Organizational Learning
[8] .Organizational Unlearning
[9] . Care
[10] .Cooperation
[11] .Networking
[12] .Alliance
[13] .Combination
[14] - Laeeque
[15] -Kpinto.jeffery
[16] .Ray Kraft
[17] - Kaiser-Meyer-Olkin Measure of Sampling Adequacy
[18] - Bartlett's Test
نمودار 3مدل پیشنهادی مولفههای موثر بر انتقال تکنولوژی در نظام آموزش عالی
بحث و نتیجه گیری
هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل جهت انتقال تکنولوژی در نظام آموزش عالی می باشد بنابراین مدل انتقال تکنولوژی در نظام آموزش عالی بر اساس تئوری انتقال تکنولوژی ،آن را ناشی از تعامل می داند ؛با توجه به درک اهمیت روابط به عنوان اصلی ترین عامل در فرایند انتقال تکنولوژی آموزشی در صدد خلق زمینه مشترک پویا برای این تعامل در نظام آموزش عالی می باشد.زمینه ای فعال وتوانمند که بطور مستمر ،تکاملی وسهیم سازی دانش و عملکرد گروهی را ممکن می سازد نتایج نشان داد که تمامی توانایی ها برای انتقال تکنولوژی موثر است و مدل انتقال تکنولوژی در نظام آموزش عالی یک معادله ساختاری وخطی است مدل مفهومی ان نیز در نمودارشماره 3 ارائه گردید.. تاثیر عوامل یا توانایی های بر انتقال تکنولوژی به عنوان یک کل مورد ستجش قرار گرفت و فرا توانایی بنیان دانش اثر بیشتر نسبت به سایر توانایی دارد. انتقال تکنولوژی خاص زمینه اجتماعی است و بر مبنای دانش آفرینی سازمانی،انتقال تکنولوژی نتیجه تعاملات پویای اجتماعی است .با وجود این که سازمان ها بدون افراد نمی توانند نقشی در انتقال تکنولوژی داشته باشند.تاریخ حیات سازمان ها نیز نشان می دهد سازمان ها با درک اهمیت دانش به دنبال راه حل هایی برای آن بوده اند ،در ابتدا برای تحقق این هدف ،انگیزه ها و عملکرد افراد مورد توجه بود؛ سپس تفکر سیستمی ،مدیریت و وظایف ،نقش ها و روابط افراد را مورد توجه قرار داد؛ بعد سازمان یادگیرنده تفسیر و کنترل مدل های ذهنی را مطرح کرد و نهایتا مدیریت دانش که قصد اداره دانش را داشت غافل از اینکه دانش به انسان ها بسیار نزدیک است؛سرمایه انسانی روح سازمان است و دانش او را نمی توان مدیریت و کنترل کرد .دانش برای خلق وسهیم سازی نیازمند تکنولوژی است و تکنولوژی نیازمند زمینه مناسب است؛بنابراین به جای هرگونه کنترل ومدیریت آن باید به توانمند سازی و فعال سازی زمینه توجه شود .
منابع
1) آراسته حمیدرضا، (1387)شیوه های نوین مدیریت،مجله پژوهش وبرنامه ریزی،شماره 8 ص 90-91
2) اخوان ، پیمان ، جعفری ، مصطفی ( 1384) ، ناکامی مدیریت دانش در سازمان ها ، تدبیر ، شماره 165 .ص 23-26
3) بزمی ،منصور(1388).ارزیابی فرآیند انتقال تکنولوژی DMD از دیدگاه مدیریت تکنولوژی ،مقالات همایش ملی توسعه فن آوری ،45-53
4) ترکان، امین. (1388) عوامل ایجاد موفقیت در انتقال تکنولوژی ،مجله رهیافت ،شماره 29 ص 15-45
5) دفت ،ریچارد ال. (1387)،تئوری و طراحی سازمان ، ترجمه علی پارسائیان ،سید محمد اعرابی،تهران انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی
6) زارع ،علی.(1388). ارزیابی همکاری تکنولوژیکی آموزشی و ارائه الگو مناسب ، تهران ،ص 81-97
7) زهتابچیان،محمد حسین ،(1390) انتقال تکنولوژی، مجله رهیافت ، شماره 65ص 1-7
8) شعاري نژاد،محمد،(1384).نگاهی به وضعیت علوم ،تکنولوژی در کشورهای جهان ،پژوهشکده مطالعات ،تحقیقات تکنولوژی ؛شماره 1 ص 23-9
9) عدلی فریبا ،رضوی سیده حوریه،حمیده نقاده .(1393)، دانش چیست و آیا می توان آن را مدیریت کرد. دومين همايش ملي علوم مديريت نوين.ص29-42
10) عدلی ، فریبا ( 1387 ) مدیریت دانش حرکت به فراسوی دانش . تهران : انتشارات فراشناختی اندیشه ، چاپ اول .
11) عزیزی مجتبی، صبحیه محمد حسین، بمانیان محمد رضا، (1389) جایگاه و اهمیت مدیریت انتقال تکنولوژی در صنعت نفت کشور ،مجله مدیریت پروژه،شماره 16 ص 185-196
12) عباسپور سیدعباس .(1390).یادگیری و حافظه سازمانی عاملی بر مزیت رقابتی .نخستین کنفرانس آینده پژوهی مدیریت وتوسعه ، شیراز، مهر ماه 1390
13) Barabasi,albert-laszlo.(2002).the new scienceofnetwork.[online].www.cioinsight.com/article2/0,1397,1454795,00.asp.[2010/9/11]
14) Blomqvist, K, & Levy, L (2005).Collaboration Capability –A Focal Concept In Knowledge Creation and collaborative innovation in Networks.(online)www.impgrom.org/uploads/paper/4503.[2011/4/4]
15) Blomqvist, K, & Levy, L (2005).Collaboration Capability –A Focal Concept In Transfer Educational technology and collaborative innovation in Networks vol3 (2)pp:99-145
16) Cohen,w.m&levinthal.d.a.(1990).absorptive capacity :a new perspective on learning and innovation.administrative science quarterly vol35(1):pp128-152.coase.r.h.the nature of the firm.vol1(35):pp128-152
17) Cohen, w.m & levinthal .d.a. (2008). knowledge conversions in knowledge creation in knowledge work .international journal of 3) 13) learning of learning and intellectual capital.vol.2,no.3 pp.246-261.
18) chen, muyen: chen, ann-opin (2006). knowledge management performance evalution .journal of information science (2006)http://jis.sagepub.com.(88/2/15).
19) Kothuri, Smita. (2002).Knowledge in Organizations Definition, Creation, and Harvesting. [Online]. www.gse.harvard.edu. [2010/3/5] vol11,no1pp:207-216
20) Nonaka,Ikujiro,& Campose, Eduardo Bueno,& Pablose ,Patricia Ordonez de&,Reinmoeller,Patreck.(2006).Knowledge,management,in,japan .International journal of Learning and Intellectual, Vol. 3,No.2.pp 107-108.
21) Jansoon,c.annique.(2011).complements or substitutes:organization and project team stratges for developing the capability to mobilizeand create new knowledge [online].www.druid.dk/conferences.[2011/9/22]
22) Laeeque.k .Jansen J.P.justin,&van den bosch.(2012). Study of knowledge sharing in promoting innovation in the services sector.international journal of learning of learning and intellectual capital.vol.2,no.3 pp.246-261
23) Lee,c.&k.lee&j.m.pennings.(2011)internal capabilities,external networks and performans:a study of technology-based ventures. strategic management journal.22(6/7):615-640.
24) Liebeskind, j.p. & a.l. oliver, & l. zucker & m. brewer.(2007).social network ,learning, and flexibility :sourcing knowledge in new biotechnology frims.organization science. 7(4). pp: 428-443.
25) Reid,douglas,&bussiere,david,&greenaway Kathleen.(2009)alliance formation issues for knowledge –based enterprises.pp:12-19
26) Von Krogh, George, & Ichijo, Kazuo, & Nonaka, Ikujiro. (2012). Enabling Knowledge Creation:How to Unlock the Mystery of Tacit Knowledge and release the Power of Innovation. NewYork: Oxford University Press.vol.2,NO.1pp.225-265
27) Wanding, ben. (2007). organizational knowledge creation capability in taiwansmanufacturing industry .international journal of manufacturing technology and management .vol.6,no1/2.pp15-25.
28) VonKrongh,George,&Nonaka,Ikujiro,&Nishiguchi,Toshihiro.(2006)Eds.(20200). Knowledsge Creation: A Source of Value. New York:Palagrave. pp:123-129