انحصار جهت قضايا در ضرورت و امكان
الموضوعات :
1 - دانشگاه تهران
الکلمات المفتاحية: جهت قضايا ضرورت امتناع امكان امكان ذاتي امكان استعدادي معرفتشناسي كانت ,
ملخص المقالة :
يكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كردهاند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و عدم، ضرورت و امكان (خاص) را جهات قضايا دانسته و به غير آنها نپرداخته است. ما در اين مقاله ميخواهيم بگوييم بر اساس مبنايي كه در معرفتشناسي برگزيدهايم، جهت قضايا منحصر است در ضرورت و امكان، زيرا قضيه يا موجبه است با جهت ضرورت يا سالبه است باز هم با جهت ضرورت؛ از اولي با عنوان «ضرورت» و از دومي با عنوان «امتناع» تعبير ميكنند. در واقع ساختار ايجاب و سلب متفاوت است وگرنه ضرورت در هر دو يكي است. جهت امكان هم مربوط ميشود به ترديد ذهن در چگونگي ارتباط محمول با موضوع كه اگر در تحليل و بدست آوردن محمول از موضوع دقيق نشده يا در آنچه بدست آورده دستكاري كرده باشد، دچار احتمال ميشود.
احمدي، احمد، بن لايههاي شناخت، تهران، سمت، 1388.
رازي، قطبالدين، شرح المطالع في المنطق، قم، انتشارات كتبي نجفي، بيتا.
سبزواري، ملاهادي، شرح المنظومه، مقدمه و تحقيق مسعود طالبي، تهران، نشر ناب، 1416 ق.
مظفر، محمدرضا، المنطق، مصحح علي شيرواني، قم، دارالعلم، 1382.
Kant, Immanuel, Critique of Pure Reason, Translate by Norman kemp Smith, Macmillan, 1929.