ارزیابی موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی
الموضوعات :مهدی ثقفی 1 , سید علی بنی هاشمی 2 , سیدعلیرضا محمدزاده 3
1 - دانشگاه پیام نور
2 - دانشگاه پیام نور
3 - دانشگاه پیام نور
الکلمات المفتاحية: دانشگاه, صنعت, برنامه ششم توسعه, تحلیل عاملی.,
ملخص المقالة :
یکی از اهداف برنامه ششم توسعه انجام تحقیقات و پژوهشهای علمی در راستای کاهش آسیبهای اقتصادی و اجتماعی، و ارائه راهکارهایی در جهت حل معضلات آنها است. از طرفی دیگر وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز موظف است در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با دانشگاهها همکاری نماید، در همین راستا ممکن است عواملی مانع از ارتباط دانشگاه و صنعت گردند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر ارزیابی موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- پیمایشی بوده، که با مطالعات گسترده کتابخانهای مورد پشتیبانی قرار گرفته است. بدین منظور پرسشنامه محقق ساختهای مشتمل بر 33 سؤال تدوین و بین 144 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاهها و مدیران صنایع شهرستان بیرجند که بهطور تصادفی در دسترس و براساس فرمول کوکران انتخاب شده بودند توزیع و جمعآوری گردید. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرمافزار لیزرل استفاده شده است، همچنین جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش و رتبهبندی آنها، از آزمونهای دوجملهای، تی تک عاملی و فریدمن بهره گرفتهشده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب عوامل نظام آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، عوامل فرهنگی، عوامل ساختاری، عوامل عملکردی و قوانین و مقررات ازجمله موانع ارتباط دانشگاه و صنعت در راستای تحقق برنامه ششم توسعه میباشند.
[1] صیادی، عمادالدین، قهرمان تبریزی، کورش، شریفیان، اسماعیل، شناسایی راهکارهای بهبود ارتباط بخش تولیدی صنعت ورزش ایران، نشریه صنعت و دانشگاه. سال پنجم، شماره 17و 18، صفحات 60-55، 1391.
[2] شفیعی، مسعود، یزدانیان، وحید، توسعه مفهومی ارتباط بین صنعت و دانشگاه: از رهیافت¬های عملگرا تا رهیافت¬های نهادگرا، مجله صنعت و دانشگاه، سال اول، شماره 1، صفحات 45-33، 1387.
[3] جعفرنژاد، احمد، مهدوی، عبدالمحمد، خالقی سروش، فریبا. بررسی موانع و ارایه راهکار های توسعه روابط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران، نشریه دانش مدیریت، دوره 18، شماره 71، صفحات 62-41، 1384.
[4] رحمانپوری، محمد، شفیعی، مسعود، بهادری، مرتضی، بررسی موانع و راهکارهای ارتباط صنعت و دانشگاه (مورد کاوی شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ)، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی. دوره اول، شماره1، صفحات 18-5، 1391.
[5] آراسته، حمیدرضا. ارتباط دانشگاه و صنعت، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، دوره دهم، شماره 3، صفحات 98-57، 1383.
[6] قلی پور، حکمت الله، مروری بر ارتباط بین صنعت و دانشگاه، دفتر مطالعات فرهنگی کمیته امور شغلی، شماره 6677، صفحه 2، 1382.
[7] میرعلیخانی،کریم، کبیری اصفهانی، محمد، وردی¬لو، علی، بررسی موانع همکاری صنعت و دانشگاه و معرفی یک نمونه موفق، نشریه صنعت و دانشگاه، سال دوم، شماره 3 و 4، صفحات 79-75، 1388.
[8] Etzkowitz, H., Andrew Websterb, Christiane Gebhardtc, Branca Regina Cantisano Terra. The future of the university and the university of the future: evolution of ivory tower to entrepreneurial paradigm" Research policy 29, pp. 313-330, 2000.
[9] Martin, B.R. The changing social contract for science and the evolution of the university, spru-university of Sussex brightonbni 9rf united kingdom, 2007.
[10] فائض، علی، شهابی، علی، ارزیابی اولویت¬بندی موانع ارتباط صنعت و دانشگاه، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی، سال چهارم، شماره 2، صفحات 104-98، 1389.
[11] ابیلی، خدایار، ایازي، محمد امیر، رسولی، محمد. نقش دانشگاه¬ها و مراکز آموزش عالی در توسعۀ فناوري نفت، پروژه تحقیقاتی انجام شده در شرکت پترونت، 1387.
[12] قدیریان، عباسعلی، شهابی، علی، رسالت دولت، دانشگاه و صنعت در توسعۀ ملی، فصلنامۀ پژوهش و برنامه¬ریزي در آموزش عالی، سال 11، شمارة 3، صفحات 146-127، 1389.
[13] شفیعی، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه آینده ای تابناک، پیشینه ای تاریک، انتشارات دانشگاه صنعتي اميركبير، چاپ ششم، 1385.
[14] تاج گردون، محمد قائم، منظوری شلمانی، محمد تقی، حبیبی، جعفر. طراحی چارچوب مدلسازی جریان دانش صنعت و دانشگاه . فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، دوره سوم، شماره 6، صفحات 90-75، 1393.
[15] آچاك، صالح، مهدیانی، رحمان. نگاهی به نقش تعاملات در فرآیند انتقال تکنولوژي از مراکز تحقیقاتی به صنعت، نهمین کنگرة سراسري همکاري¬هاي سه جانبۀ دولت، صنعت و دانشگاه براي توسعۀ ملی، تهران، 1384.
[16] جعفرزاده، بهروز، ارتباط صنعت و دانشگاه شاهرگ توسعه اقتصادی . صفحات 20-1، 1390.
[17] حقی، سیدرضا، صباحی، احمد، بررسی تعاملات دانشگاه، صنعت و دولت به عنوان ارکان اصلی نظام نوآوری کشور (مورد مطالعه: استان خراسان رضوی)، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی. دوره سوم، شماره 6، صفحات 24-13، 1393.
[18] شفيعي، مسعود، هدايت¬اله، جمالي پور، نمونه هاي موفق تعامل دانشگاه و صنعت، صنعت و دانشگاه، دوره 3، شماره 7-8. صفحات 74-65، 1389.
[19] Capaldo, G. Costantino, N. Pellegrino, R. & Rippa, P. Factors affecting the diffusion and success of collaborative interactions between university and industry: the case of research services, Journal of Science and Technology Policy Management, 7 (3), pp. 273-288, 2016.
[20] Al-Agtash, S. & Al-Fahoum, A. An innovative model for university–industry partnership, International Journal of Innovation and Learning, 5 (5), pp. 512 – 532, 2008.
[21] Muscio, A., & Pozzali, A. The effects of cognitive distance in university-industry collaborations: some evidence from Italian universities. The Journal of Technology Transfer, 38 (4), pp. 508-489, 2013.
[22] Afonso, A., Ramirez, J., Diaz Puente, J.M. University- industry cooperation in the education domain to foster competitiveness and employment, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 46, pp. 3947-3953, 2012.
[23] Othman, R., & Omar, A. University and industry collaboration: towards a successful and sustainable partnership, Procedia - Social and Behavioral Sciences 31, pp. 575 – 579, 2012.
[24] Cao ,Yong, Zhao, Li, Chen, Rensong. Institutional structure and incentives of technology transfer: Some new evidence from Chinese universities, Journal of Technology Management, 4 (1), pp. 67-84, 2009, available at: www.emeraldinsight.com/1746-8779.htm.
[25] Welsh, Rick, Glenna, Leland, Lacy, William, Biscotti, Dina. Close enough but not too far: Assessing the effects of university–industry research relationships and the rise of academic capitalism, journal homepage, Research Policy, 37 (10), pp.1854-1864, 2008.
[26] یعقوبی فراهانی، احمد، حاتمیکیا، نازنین، موانع همکاری دانشگاه و صنعت از دیدگاه استادان دانشگاههای بوعلی سینا و صنعتی همدان، نامه آموزش عالی، دوره 8، شماره 32، صفحات 51-31، 1394.
[27] فیض، داود، سوری، احسان، بررسی تأثیر عوامل درونی دانشگاه بر رابطه با صنعت، نشریه صنعت و دانشگاه، سال هفتم، شماره 23 و 24، صفحات 35-21، 1393.
[28] فیض، داود، شهابی، علی، مدلسازی نقش کانون¬های هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت با رویکرد پویایی سیستم، نشریه صنعت و دانشگاه، سال پنجم، شماره 17 و 18، صفحات 50-39، 1393.
[29] شفیعی، مسعود، موسوی، سیدعبدالرضا، تحلیل محتوای موانع، فرصت¬ها و راهکارهای توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه در پانزده کنگره ی سه جانبه، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، دوره اول، شماره 3، صفحات 20-5، 1392.
[30] Rossi, F. The governance of university-industryknowledge transfer, European Journal of Innovation Management, 13 (2), pp. 155-171, 2010.
ارزیابی موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی
* مهدی ثقفی ** سید علی بنی هاشمی *** سیدعلیرضا محمدزاده
* مربی، گروه حسابداری، دانشگاه پیام نور، ایران
** مربی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور، ایران
*** مربی، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه پیام نور، ایران
چکیده:
یکی از اهداف برنامه ششم توسعه انجام تحقیقات و پژوهشهای علمی در راستای کاهش آسیبهای اقتصادی و اجتماعی، و ارائه راهکارهایی در جهت حل معضلات آنها است. از طرفی دیگر وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز موظف است در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با دانشگاهها همکاری نماید، در همین راستا ممکن است عواملی مانع از ارتباط دانشگاه و صنعت گردند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر ارزیابی موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در راستای تحقق اهداف برنامه ششم توسعه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی- پیمایشی بوده، كه با مطالعات گسترده کتابخانهای مورد پشتيباني قرار گرفته است. بدین منظور پرسشنامه محقق ساختهای مشتمل بر 33 سؤال تدوين و بين 144 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاهها و مديران صنايع شهرستان بیرجند كه بهطور تصادفي در دسترس و براساس فرمول کوکران انتخاب شده بودند توزيع و جمعآوری گردید. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرمافزار لیزرل استفاده شده است، همچنین جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای پژوهش و رتبهبندی آنها، از آزمونهای دوجملهای، تی تک عاملی و فریدمن بهره گرفتهشده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب عوامل نظام آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، عوامل فرهنگی، عوامل ساختاری، عوامل عملکردی و قوانین و مقررات ازجمله موانع ارتباط دانشگاه و صنعت در راستای تحقق برنامه ششم توسعه میباشند.
واژگان کلیدی
دانشگاه، صنعت، برنامه ششم توسعه، تحلیل عاملی.
1- مقدمه
ارتباط صنعت و دانشگاه از دیرباز در بسیاری از کشورها مطرح بوده است. برخی از کشورها بنا به نیاز و ساختار صنعتی دانشگاهی خود این ارتباط را تا حد ممکن تبیین، طراحی و به اجرا درآوردهاند. صنایع بهعنوان یک مصرفکننده علم و تکنولوژی باید ارتباط تنگاتنگی با دانشگاه داشته باشند و جهت بهکارگیری بهینه دانش تولیدشده و تکنولوژی به وجود آمده از آن استفاده کنند [1]. همچنین این ارتباط با توجه به میزان تأثیرگذاری آن در فرآیند توسعه دانشمحور و پایدار در طول تاریخ مورد توجه عموم صاحبنظران خصوصاً سیاستگذاران قرارگرفته و بدینجهت بحثهای متعددی پیرامون ابعاد این ارتباط مطرحشده است [2]. از طرفی میتوان گفت، پیشرفت و توسعه هر کشوری بستگی به تعامل صحیح دو بخش مهم صنعت و دانشگاه دارد. درواقع، یکی از با ارزشترین منابعی که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد دانشگاه است.بنابراین دانشگاه بهعنوان بستر واقعی تربیت نیروی انسانی در این رابطه نقش غیرقابلانکار دارد [3].
ساختارهای ارتباطی صنعت و دانشگاه در ایران نیز طی سالیان بعد از انقلاب اسلامی بهخصوص در دههی دوم انقلاب شکل کاملتری به خود گرفت بهگونهای که اولین ساختارهای ایجادشده میتوان به دفتر ارتباط صنعت در دانشگاهها یاد نمود و پسازآن پژوهشکدههای صنعتی در کنار صنایع بزرگ و مادر، ساختاریافته و ایجاد شدند [4]. در این ارتباط، دانشگاه و صنعت تلاش میکنند تا برخی از فعالیتهای علمی خود را بهطور مشترک و هماهنگ انجام دهند و بههرحال همکاریهای دوجانبه این دو نهاد فعالیتهایی را در برمیگیرد که هر یک از آنان قادر به انجام دادن آن نیستند [5]. بنابراین دانشگاه و صنعت دو رکن اساسی توسعه در هر جامعهای محسوب میشوند و همکاری این دو شرط لازم برای موفقیت و شتاب بخشیدن به فرآیند توسعه بهویژه توسعه پایدار میباشد.
از طرفی مسئله رابطه دانشگاه و صنعت را میتوان به دو صورت عام و خاص طرح کرد. صورت عام این مسئله که همه نهادهای علمی، آموزشی و پژوهشی را شامل میشود عبارتاند از: نیاز صنعت به نهاد علمی و پژوهشی برای تربیت نیروهای متخصص و حل مسئله بهوسیله تحقیقات علمی و گشودن افقهای جدید با انتقال تکنولوژی و نوآوری. صورت خاص مسئله عبارت است از سازوکارهای لازم برای استفاده از امکانات علمی و پژوهشی دانشگاهها در خدمت صنعت است [6]. با توجه به مطالب فوق در این پژوهش تلاش میشود تا ضمن شناسایی، بررسی و اولویتبندی موانع مؤثر در ارتباط دانشگاه و صنعت به این سؤال پاسخ داده شود که موانع شناساییشده چه تأثیری بر روابط میان صنعت و دانشگاه میگذارند؟ و برای رفع این موانع در برنامه ششم توسعه چه راهکاری ارائه گردیده است؟
همکاری صنعت و دانشگاه ضمن اینکه بهواسطهی تولید محصولات جدید و نوآورانه سود شرکتهای تولیدی را افزایش میدهد، باعث حل مشکلات طراحی و فنی نیز خواهد شد. از سوی دیگر دانشگاه میتواند با استفاده از امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی به انجام تحقیقات اقدام نماید [7]. انجام پژوهشهایی در خصوص ارتباط دانشگاه و صنعت از این منظر حائز اهمیت است، که با بررسی و شناسایی موانع مؤثر بر ارتباط این دو نهاد، میتوان راهکارهایی را جهت حل این موانع ارائه نمود. بنابراین با توجه به این موضوع که دانشگاه و صنعت ازجمله سرنوشتسازترین نهادهای اجتماعی هر جامعه، بهویژه پس از انقلاب صنعتی به شمار میروند، دستیابی به توسعه صنعتی بدون برقراری ارتباط مؤثر بین این دو نهاد امکانپذیر نخواهد بود، بنابراین باتوجه به مطالب فوق و بررسی پژوهشهای پیشین، در پژوهش حاضر سعی گردیده کلیه موانع ارتباطی دانشگاه و صنعت را بهگونهای که اهداف برنامه ششم توسعه محقق گردد ارزیابی، شناسایی و بررسی نموده و راهکارهایی اجرائی بهمنظور کمک به این ارتباط ارائه نماییم.
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
دانشگاه، نهاد اجتماعی قوی است که در ایران حدوداً قدمت هشتادساله دارد. این نهاد در مراحل اولیه خود برای مدت طولانی تنها دارای فعالیتهای آموزشی بود و مأموریت توزیع و اشاعه دانش را دنبال میکرد. اتزکویتز1 نشان داد که بر اساس دینامیک درونی دانشگاه و اثرات دنیای بیرون بر ساختارهای سیستم دانشگاهی، دو انقلاب دانشگاهی در جهان به وقوع پیوسته است [8]. انقلاب دانشگاهی نخست در اواخر قرن نوزدهم در کشور آلمان اتفاق افتاد که طی آن دانشگاهها علاوه بر فعالیتهای آموزشی، در فعالیتهای تحقیقاتی فعال شدند و علاوه بر مأموریت توزیع دانش، مأموریت تولید دانش را نیز بر عهده گرفتند. امروزه از دانشگاههای که فعالیت آموزشی و پژوهشی را باهم انجام میدهند، تحت عنوان دانشگاه همبولتی2 یاد میشود [9]. در فرآیند انقلاب دوم، دانشگاهها نهتنها عهدهدار مأموریت نوآوری تکنولوژیک و در نتیجه توسعه اقتصادی و اجتماعی شدند، بلکه آموزش سازمان (آموزش کارآفرینی) و پژوهش فردی به پژوهش گروهی تبدیل شد [10].
تحولات فناوري چند دهۀ گذشته به افزایش وابستگی صنایع به دانشگاهها در اجراي پروژههاي فناوري انجامیده است. در آخرین سال قرن بیستم، بیش از 200 دانشگاه از آمریکا در انتقال فناوري به صنعت فعال بودهاند که برآیند آن، حدود 40 میلیارد دلار سود مالی و 260 هزار فرصت شغلی بهدستآمده است [11]. بر این اساس، توانمندي دولتها در ایجاد ساختارهاي مناسب و طراحی راهبردهاي ثمربخش براي بهرهبرداري از فرصتهاي موجود، تابع قابلیتهاي علمی و فنی کشور و بهشدت متأثر از پتانسیل دانشگاهها و صنایع در تولید، توزیع و بهکارگیری مؤثر فناوري است [12].
اصولاً پيدايش فناوريهاي امروز، محصول طبيعي بر هم كنش و تعامل دانشگاه و صنعت است و علم و فناوري امروز جهان، حاصل چنين ارتباطي است. چگونگي ارتباط اين دو پديده از گذشته، مورد توجه صاحب نظران و برنامه ريزان کشورها، به ويژه كشورهاي در حال توسعه قرار گرفته است. در كشور ما نيز صاحب نظران اقتصادي و اجتماعي با درك ض رورت چنين فرآيندي، تلاشهايي به عمل آورده اند كه از جمله در قالب كنگرههای سراسري و همكاريهاي دولت، دانشگاه و صنعت براي توسعه ي ملي به نمايش گذاشته شده است [13].
به عبارت دیگر تعامل دانشی میان صنعت و دانشگاه نوعی از ارتباط است که در یک سوی آن دانشگاه به عنوان بنیان تربیت نیروی انسانی متخصص و تولید کننده دانش مورد نیاز صنعت قرار دارد و در سوی دیگر آن صنعت به عنوان بنیان تولید و ارائه محصولاتی که از کاربردی سازی دانش بدست میآیند و نیاز افراد جامعه را مرتفع میسازند قرار میگیرد [14]. در نتیجه، بروندادهاي دانشگاه (نیروي انسانی متخصص، نوآوري علمی و گسترش دامنۀ علم و دانش) بخشی مهم از دروندادهاي صنعت محسوب میشود [3]، بنابراین میتوان گفت، تولید و توزیع مناسب فناوري مرهون توسعۀ مراکز دانشگاهی و ارتباط مناسب آن با صنعت در کاربردي کردن نتایج تحقیقات انجامشده است. تجربۀ کشورهاي توسعهیافته، حاکی از آن است که عدم همکاري مناسب دانشگاه و صنعت، توسعهیافتگی را غیرممکن یا دستکم دستیابی به آن را بسیار دشوار میکند [15].
بهطورکلی این واقعیت را نباید نادیده گرفت که صنعت در کشور ما صنعت درونزا نبوده و از ابتدای شکلگیری متکی بر امکانات و تواناییهای خارجی بوده است، یکی از ویژگیهای صنعت وابسته آن است که امکان خرید و انتقال تکنولوژی خارجی بسیار سریعتر از هرگونه تحقیق و بررسی برای دستیابی به تکنولوژی ملی یا داخلی است بنابراین طبیعی است که رغبت بیشتری از طرف صنعت برای جذب تکنولوژی بهجای تحقیق درنهایت خلق تکنولوژی است [16]. در ایران اگرچه دانشگاههای کشور در ماموریت آموزشی و پژوهشی به خصوص در دو دهه گذشته موفق بوده اند ولی در ماموریت کارآفرینی دانشگاه خلاء جدی دیده میشود که ناشی از روابط ضعیف دانشگاه، صنعت و دولت است [17]. تجربه سالهای اخیر نشان دهنده آن بوده که دفاتر ارتباط با صنعت، کارایی مناسبي در برقراري اين ارتباط نداشتهاند. اكنون در موقعیتی هستیم كه دانشجو، استاد و دانشگاه به دلیل دوری از صنعت از آن آگاهی زیادی ندارند. صنعت نیز دانشگاه را در امور صنعتی، کمتجربه میپندارد و برنامهریزی مستمر نیز در انسجام آنها نقشی اندك دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه محدود بودن ارتباط دانشگاه با صنعت منجر به آن شده كه تحقیق و نوآوری در صنعت كمتر به وجود آید و اتكا به تكنولوژی خارجی ادامه پیدا كند. این در حالی است که در برنامه ششم توسعه به ارتباط صنعت و دانشگاه بیشازپیش توجه گردیده است. هر جا که تعامل لازم بین دانشگاه و بخشهای مختلف جامعه شکلگرفته است. ما شاهد پیشرفتهای شگرفی بودهایم و مصداق آن نیز دانش هستهای است که ما را تبدیل به یکی از قدرتها علمی جهان کرد. با توجه به این تجربهها اگر بخواهیم صنایع خود را از مونتاژکاری دور کنیم باید با تکیه بر نیروهای بومی دانش خود را افزایش دهیم و زمینههای پیشرفت را از دل دانشگاهها بیابیم. اگر این مهم در جامعه محقق شود بهیقین در بسیاری از صنایع ما شاهد خودکفایی خواهیم بود.
موانع فرهنگی و ساختاري نیـز یکی دیگر از مشکلات ارتباط صنعت و دانشگاه است، تنها در نیمی از شرکت هاي اروپایی داشتن تجربه صنعتی بعنوان امتیازي جهت پیشرفت در محیط دانشگاهی میباشد درحـالی کـه کلیه تجربیات بخش صنعتی توسط بخش مهندسی پذیرفته میشود. در حال حاضر در برخی از کشورها نیز جابجایی از بخش صنعت به دانشگاه بدلیل پایین تربودن حقوق و دستمزد در
دانشگاهها متوقف و یا به سختی صورت می گیرد . در اکثر کشورها حقـوق و دستمزد در دانشگاهها بین 10% تا 30% پایینتر از بخش صنعت است، جابجایی کادر علمی به بخشهاي صنعت نیز با موانعی از قبیل تفاوت ساختار، تفاوت شیوهها و روشهاي کار و مشکلات ناشی از تطابق کادرعلمی با الگوي محیط صنعتی مواجه است [18].
پیشتر زمانی که بحث تعامل صنعت و دانشگاه میشود ذهنیت ما بهطرف رشتههای مهندسی و کاربردی میرفت، اما نباید فراموش کرد که جامعه نیازهای فراوانی دارد که تنها در بخش صنعت و فناوری خلاصه نمیشود بلکه نیازهای اقتصادی، اجتماعی و روانی ما نیز باید از طریق تعامل درست بین جامعه و دانشگاه برطرف شود. که این موضوع در ماده الحاقی 62 برنامه ششم توسعه موردتوجه قرار گرفت که دانشگاهها را موظف به متناسبسازی جمعیت دانشجویی در دانشگاههای با مأموریت علمی- مهارتی و دانشگاههای با مأموریت علمی- پژوهشی؛ و ایجاد تنوع در انواع مدارک تحصیلی در چهارچوب نظام صلاحیت حرفهای میکند. ازآنجاییکه کشور ما در آستانهی ورود به برنامهی ششم توسعه است، شاید مهمترین بخشی که باید به آن توجه شود تعامل گستردهی دانشگاه و محیطهای علمی است تا از این طریق بتوان با شناخت مشکلات مختلف جامعه، بهوسیلهی نخبگان دانشگاهی اقدام مهمی در جهت برطرف کردن آن انجام داد. باید بسترهای لازم برای این کار در دولت شکل گیرد و مهمترین بستر آن نیز توجه به پژوهشهای کاربردی و بنیادی است که میتواند راهی برای حل مشکلات صنایع کشور باشد. در ذیل به بررسی برخی پژوهشهایی، که در ارتباط با موضوع صورت گرفته میپردازیم.
کاپادلو و همکاران (2016)، در پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر گسترش روابط بین دانشگاه و صنعت، مورد مطالعه فعالیتهای پژوهشی، به این نتیجه رسیدند که از دیدگاه اعضای علمی دانشگاه ها و مدیران صنایع وجود وب سایتها و شبکههای اجتماعی به جهت اطلاع رسانی و تبادل اطلاعات تحقیقاتی و همچنین برگزاری دوره های مشترک و تامین مالی طرح ها از جمله عوامل تاثیر گذار بر روابط دانشگاه و صنعت است [19].
التجاس و الفهوم (2013)، مدلی برای همکاری دانشگاه و صنعت ارائه نمودند که مبتنی بر نوعی همکاری نوآورانه برای به حدااکثر رساندن میزان موفقیت انتقال دانش و فنآوری در رابطه ای دو طرفه و استفاده از فنآوری نوین در جهت توسعه این همکاری است [20].
موسکیو و پزالی (2013)، در پژوهشی تأثیر تفاوت های شناختی را بر همکاری صنعت با دانشگاه بررسی نمودند. نتایج این پژوهش بیان داشت که نه تنها تفاوت های شناختی دانشگاه از صنعت و بلعکس احتمال همکاری این دو بخش را با یکدیگر کم میکند، بلکه به عنوان مانعی نیز بر سر راه آنان مطرح است [21].
آفونسو و همکاران (2012)، در پژوهشی با عنوان ارتباط دانشگاه و صنعت در حوزه آموزشوپرورش بهمنظور ترویج رقابت و اشتغال، به این نتیجه رسیدند که آموزش بر اساس نیازهای صنعت و وجود دوره کارآموزی مناسب در صنعت و همچنین حضور متخصصان صنایع در دورههای دانشگاهی بیشترین تأثیر را در تقویت اشتغال دارد [22].
عثمان و عمر (2012)، در پژوهشی با عنوان ارتباط دانشگاه و صنعت: بهسوی یک مشارکت موفق و پایدار، عوامل مختلفی ازجمله تأمین نیروی انسانی ماهر، آموزش و افزایش قابلیت کارگران صنعت و غیره راکه سبب تقویت همکاری دانشگاه و صنعت در مالزی میشوند را موردبررسی قراردادند و نشان دادند که باوجود یک رابطه دوسویه قوی بین دانشگاه و صنعت توسعه پایدار حاصل میشود [23].
کائو و همکاران (2009)، در پژوهشی با عنوان ساختارهای نهادی و مشوقهای انتقال فناوری، که در کشور چین انجام گرفت نشان دادند ارتباط دانشگاه و صنعت از طریق تأمین سرمایه از طرف صنعت و اعضای هیئتعلمی و فارغالتحصیلان و آموزش از طرف دانشگاه میتواند باعث ارتقای پژوهشها، اختراعات و فناوری گردد. دولت نیز از طریق ایجاد ساختارهای انگیزشی میتواند به برقراری این ارتباط کمک نماید [24].
ویلز و همکاران (2008)، در پژوهشی با عنوان بررسی اثر روابط تحقیقات دانشگاه و صنعت و ظهور سرمایهداری دانشگاهی، نشان دادند که همکاری دانشگاه و صنعت باعث افزایش درآمد و تسهیل در فرآیند انتقال تکنولوژی شده و پژوهشهای دانشگاهی موجب پشتیبانی از نیروی کار و نیروهای بازار تجاری میگردد [25].
یعقوبی فراهانی و حاتمی کیا (1394)، در پژوهشی با عنوان موانع همکاری دانشگاه و صنعت از دیدگاه استادان دانشگاههای بوعلی سینا و صنعتی همدان، مهمترین موانع همکاری دو بخش صنعت ودانشگاه را در شش دسته تقسیمبندی نمودند، که عبارتند از: فراهم نبودن زیرساختهای ارتباطی، ضعف مالی و تجهیزاتی در نظام تحقیقاتی کشور، بیاعتمادی صنعت به دانشگاه و دانش نوین، ناهماهنگی شناختی، ناکارآمدی نظامهای قانونی و مشوقهای همکاری و ضعف در برنامههای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها [26].
فیض و سوری (1393)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر عوامل درونی دانشگاه بر رابطه با صنعت، به این نتیجه رسیدند که منابع انسانی و زیرساخت دانشگاه بر کارآفرینی و بازار فناوری اثر مثبت دارد. همچنین فناوری و زیرساخت دانشگاه نیز بر فرا بازار تأثیرگذار است [27].
فیض و شهابی (1393)، در پژوهشی با عنوان مدلسازی نقش کانونهای هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت با رویکرد پویایی سیستم، بیان داشتند که اگر کانونهای هماهنگی دانش و صنعت توسعه و گسترش یابند، میتوانند نقش اساسی در برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت داشته و درواقع حلقه مفقوده واصلی این ارتباط در کشورمان باشند [28].
شفیعی و موسوی (1392)، در پژوهشی با عنوان تحلیل محتوای موانع، فرصت ها و راهکارهای توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه در پانزده کنگره ی سه جانبه، با استفاده از روش تحلیل محتوای مستندات پانزده کنگره برگزار شده همکاری های دولت، دانشگاه و صنعت برای توسعه ی ملّی به شناسایی و تحلیل موانع، فرصتها و راهکارهای توسعه همکاری های ارتباط صنعت و دانشگاه پرداختند. نتایج حاصل از پژوهش آنان منجر به شناسایی، تأیید و اولویت بندی 24 مانع، 2 فرصت پیش رو و 53 راهکار پیشنهادی در این حوزه گردیده است [29].
رحمانپوری و همکاران (1391)، در پژوهشی با عنوان بررسی موانع و راهکارهای ارتباط صنعت و دانشگاه مورد مطالعه شرکت توزیع نیروی برق تهران ضمن بررسی ارتباط دانشگاه و صنعت در کشورهای توسعهیافته و ایران بهاجمال به جایگاه تحقیق و توسعه در این دسته از کشورها و ازجمله ایران پرداخت. درنهایت با در نظر گرفتن عوامل موفقیت در برقراری و توسعه ارتباط به تدوین استراتژیها، راهبردهای مدیریتی و عملیاتی که بتواند در یک برنامه زمانی پنجساله بهعنوان ابزار اجرایی در توسعه و برقراری ارتباط هرچه بیشتر و نهادینه نمودن ارتباط شرکت توزیع برق تهران بزرگ با دانشگاهها ایجاد نماید ارائه گردید [4].
فائض و شهابی (1389)، در پژوهشی با عنوان ارزیابی و اولویتبندی موانع ارتباط دانشگاه و صنعت مطالعه موردی شهرستان سمنان، موانع ارتباط دانشگاه و صنعت را به ترتیب موانع قانونی، موانع فرهنگی، تقاضامحور نبودن پروژههای دانشگاه، عدم کارایی دوره کارآموزی، عدم تناسب رشتههای دانشگاهی با نیاز صنایع معرفی کردند [10].
میرعلیخانی و همکاران (1388)، در پژوهشی با عنوان بررسی موانع همکاری صنعت و دانشگاه و معرفی یک نمونه موفق در ایران، نشان دادندکه با ایجاد مؤسساتی مشترک توسط سه نهاد دولت، دانشگاه و صنعت میتوان بسیاری از موانع را از بین برد و درواقع تنها در این صورت، استاد دانشگاه خود را متعلق به صنعت دانسته و متقابلاً صنعت نیز محقق دانشگاهی را عضوی از خود میداند و بدین ترتیب بسیاری از مشکلات حاصل از عدم اعتماد متقابل بین آنها از بین میرود [7].
با توجه به اهمیت برنامه ششم توسعه و لزوم توجه به صنعت و دانشگاه در برنامه ششم، با در نظر گرفتن پژوهشهای گذشته، در این پژوهش به دنبال شناسایی و بررسی موانع تأثیرگذار ارتباط دانشگاه و صنعت در راستای تحقق برنامه ششم توسعه (1400-1396) میباشیم.
3- فرضیههای پژوهش
1- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، نظام آموزشی یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
2- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، تحقیقات دانشگاهی یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
3- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، عوامل فرهنگی یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
4- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، عوامل ساختاری یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
5- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، عوامل عملکردی یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
6- از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع، قوانین و مقررات یکی از موانع ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد.
4- روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و ازنظر اجرا توصیفی- پیمایشی میباشد، كه با مطالعات گسترده کتابخانهای مورد پشتيباني قرارگرفته است. سنجش وضعیت موجود متغیرها از جامعهی آماری، با توزیع پرسشنامه انجامشده است، بنابراین ازلحاظ شیوه گردآوری دادهها، رویکرد پیمایشی بر پژوهش حاکم است. همانطور که بیان گردید از منظر هدف و ماهیت نیز چون پژوهش قصد توسعه دانش برای بهکارگیری در یک زمینه خاص در بخشهای دانشگاه و صنعت را داراست، از نوع کاربردی به شمار میآید. بازه زمانی پژوهش منتهی به تابستان 1395 بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاهها که بهنوعی در ارتباط با صنعت هستند و مديران صنايع مستقر در شهرستان بیرجند جمعا به تعداد 230 نفر میباشد، که با استفاده از فرمول کوکران با سطح خطای 5 درصد، تعداد 144 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و پرسشنامه بصورت تصادفی در دسترس در بین آنها توزیع گردید.
ابزار اصلی گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش حاضر محقق ساخته بوده و موانع برقراري ارتباط مؤثر صنعت و دانشگاه را در شش بعد موردبررسی قرار داده است که عبارتاند از: 1- نظام آموزشی، 2- تحقیقات دانشگاهي (طرحها- پایاننامهها و تحقيقات)، 3- عوامل فرهنگی، 4- عوامل ساختاری، 5- عوامل عملکردی، 6- قوانين و مقررات. در مطالعه پيمايشي براي گردآوري دادهها از پرسشنامهای مشتمل بر 33 سؤال در قالب طيف پنج گزينهاي ليكرت استفادهشده است.
برای آزمون روایی، پرسشنامهای به شکل مقدماتی تهیه شد و تعداد 30 نسخه بهطور نمونه توزیع گردید و نظر خبرگان نظیر اعضای هیات علمی دانشگاهها و مدیران صنایع در مورد پرسشنامه اخذ و اصلاحات نهایی به عمل آمد. همچنین برای آزمون پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ3 استفاده شد. قبل از توزیع تمامی پرسشنامهها برای تعیین پایایی آنها تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه پژوهش توزیع گردید و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS آلفای کرونباخ برای 33 سؤال پرسشنامهها محاسبه گردید و درنتیجه ، عدد 78% به دست آمد که بیانگر پایایی پرسشنامه میباشد. همچنین پرسشنامه موردنظر با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت تا بررسی شود که آیا هر یک از سؤالات مطرحشده میتواند مؤلفه مذکور را بهخوبی توضیح دهد یا خیر. در این پژوهش پس از گردآوری دادهها با استفاده از نرمافزار spss برای دستهبندی و یکپارچهسازی دادهها و نیز ارائه آمار توصیفی (برای توصیف دادهها از جداول و نمودارهای توزیع فراوانی) و از نرمافزار لیزرل برای بخش استنباطی، تحلیل عاملی تأییدی استفادهشده است. هرچند با نرمافزارهای مدلسازی امکان هر دو نوع تحلیل تأییدی و اکتشافی وجود دارد اما مبنای اصلی در مدلسازی، مدلهای عاملی تأییدی هستند و در پژوهش حاضر نیز مدل استفادهشده مدل عاملی تأییدی است. همچنین جهت ارزيابي و بررسي فرضیههای پژوهش که شامل شش فرضیه است، از آزمونهای دوجملهای و تی تک عاملی، نیز استفادهشده است.
5- یافتههای پژوهش
آمار توصیفی: نتایج بهدستآمده از قسمت اول پرسشنامه که مربوط به آمار جمعیت شناختی پاسخدهندگان میباشد بدین شرح است: 84% نمونه را مردان و 16% را زنان تشکیل دادند. در مورد وضعیت اشتغال نمونه آماری، 28% در بخش صنعت و 72% در دانشگاه فعالیت داشتند. در خصوص سابقه کاری پاسخدهندگان، 26.4% افراد نمونه کمتر از 5 سال، 35.4% بین 6 تا 10 سال، 18.1% بین 11 تا 15 سال، 7.6% بین 16 تا 20 سال و 12.5% نیز بیشتر از 21 سال بوده است. در مورد میزان تحصیلات، مدرک تحصیلی زیر دیپلم و دیپلم شامل 0.7%، فوقدیپلم 1.4% ، لیسانس 27.1%، فوقلیسانس 3/15% و دکتری 6/55% از نمونه را شامل شدهاند.
آمار استنباطی: در قسمت بعد به بررسی و آزمودن فرضیههای پژوهش در خصوص موانع ارتباط دانشگاه با صنعت پرداختهشده است. در ابتدا، فرضیههای پژوهش با استفاده از آزمون دوجملهای موردبررسی قرار گرفت که نتایج آن در جدول ذیل ارائهشده است:
[1] Etzkowitz, H
[2] Humboldt university
[3] - Cronbach's Alpha.
جدول 1: نتایج آزمون دوجمله ای فرضیه های پژوهش
فرضیههای تحقیق | گروه | طبقه | حجم نمونه | نسبت مشاهدهشده | نسبت آزمون شده | سطح معناداری آزمون | نتیجه آزمون |
فرضیه اول تحقیق (نظام آموزشی) | گروه 1 | کمتر از 3 | 139 | 97/0 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 5 | 03/0 | ||||
فرضیه دوم تحقیق (تحقیقات دانشگاهی) | گروه 1 | کمتر از 3 | 134 | 0.93 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 10 | 0.07 | ||||
فرضیه سوم تحقیق (فرهنگی) | گروه 1 | کمتر از 3 | 134 | 0.93 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 10 | 0.07 | ||||
فرضیه چهارم تحقیق (ساختاری) | گروه 1 | کمتر از 3 | 127 | 0.88 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 17 | 0.12 | ||||
فرضیه پنجم تحقیق (عملکردی) | گروه 1 | کمتر از 3 | 129 | 0.90 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 15 | 0.10 | ||||
فرضیه ششم تحقیق (قوانین و مقررات) | گروه 1 | کمتر از 3 | 133 | 0.92 | 5/0 | 000/0 | رد فرض صفر |
گروه 2 | بیشتر از 3 | 11 | 0.08 |
همانطور که در جدول 1 (آزمون دوجملهای) مشاهده گردید، با رد فرض صفر، کلیه فرضیههای پژوهش تأیید شدند، یعنی از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع عوامل نظام آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، عامل فرهنگی، ساختاری، عملکردی و قوانین و مقررات از موانع ارتباط مؤثر بین صنعت و دانشگاه میباشند. در ادامه با استفاده از آزمون تی تک عاملی نیز به بررسی و آزمون فرضیههای پژوهش پرداختهشده است.
جدول2: نتایج آزمون تی تک عاملی فرضیههای پژوهش
مقدار آزمون = 3 | |||||||||
فرضیههای تحقیق | آماره t | درجه آزادی | میانگین | انحراف معیار | سطح معناداری | فاصله اطمینان برای اختلاف میانگین 95% | نتیجه آزمون | ||
حد پایین | حد بالا | ||||||||
فرضیه اول تحقیق (نظام آموزشی) | 27.83 | 143 | 4.10 | 0.47 | 0.000 | 1.02 | 1.18 | رد فرض صفر | |
فرضیه دوم تحقیق (تحقیقات دانشگاهی) | 17.23 | 143 | 3.88 | 0.61 | 0.000 | 0.78 | 0.98 | رد فرض صفر | |
فرضیه سوم تحقیق (فرهنگی) | 17.23 | 143 | 3.88 | 0.61 | 0.000 | 0.78 | 0.98 | رد فرض صفر | |
فرضیه چهارم تحقیق (ساختاری) | 16.10 | 143 | 3.70 | 0.52 | 0.000 | 0.61 | 0.78 | رد فرض صفر | |
فرضیه پنجم تحقیق (عملکردی) | 16.39 | 143 | 3.76 | 0.55 | 0.000 | 0.66 | 0.85 | رد فرض صفر | |
فرضیه ششم تحقیق (قوانین و مقررات) | 21.41 | 143 | 3.98 | 0.55 | 0.000 | 0.89 | 1.07 | رد فرض صفر |
يافتههاي جدول 2 نشان ميدهد كه سطح معنیداری بهدستآمده در کلیه عوامل موردبررسی، کمتر از 5 درصد است. لذا فرضیه صفر رد میشود. یعنی از دیدگاه اساتید دانشگاهها و مدیران صنایع عوامل نظام آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، عامل فرهنگی، ساختاری، عملکردی و قوانین و مقررات از موانع ارتباط مؤثر بین صنعت و دانشگاه میباشند. با توجه به میانگین بهدستآمده نتیجه میگیریم این میانگین از عدد 3 بیشتر میباشد.
برای پاسخ دادن به سؤال پژوهش (رتبه اهمیت عوامل مؤثر بر ارتباط دانشگاه با صنعت در راستای برنامه ششم توسعه در شهرستان بیرجند کدام است؟) از آزمون فریدمن استفاده میشود. نتایج این آزمون در جداول ذیل خلاصهشده است.
جدول 3: آزمون رتبهبندی فریدمن
تعداد | 144 |
کای دو | 10.8 |
درجه آزادی | 5 |
سطح معناداری | 0.045 |
جدول 4: رتبهبندی موانع ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت
اولویت | معیارها | میانگین رتبه |
اول | نظام آموزشی | 3.63 |
دوم | تحقیقات دانشگاهی | 3.53 |
عوامل فرهنگی | 3.53 | |
سوم | قوانین و مقررات | 3.51 |
چهارم | عوامل عملکردی | 3.42 |
پنجم | عوامل ساختاری | 3.38 |
با توجه به نتایج آزمون فریدمن، چون سطح معنیداری بهدستآمده برای آزمون (045/0) کمتر از سطح خطای پذیرفتهشده (05/0) است، نتیجه میگیریم که در سطح اطمینان 95% میزان اولویت موانع ارتباط دانشگاه با صنعت تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
با توجه به جدول 4، اولین رتبه مربوط به عامل نظام آموزشی با میانگین رتبه 3.63 است. عامل تحقیقات دانشگاهی و فرهنگی با میانگین رتبه 3.53 در جایگاه دوم اهمیت، عامل قوانین و مقررات با مقدار 3.51 در جایگاه سوم، عامل عملکردی با میانگین 3.42 در جایگاه چهارم و عامل ساختاری با میانگین رتبه 3.38 در اولویت پنجم قرارگرفته است.
تحلیل عاملی
قبل از انجام تحلیل عاملی، برای بررسی کفایت نمونهگیری از آزمون KMO و برای اطمینان از اینکه ماتریس همبستگی که پایه تحلیل عاملی قرار میگیرد، در جامعه برابر صفر نیست، از آزمون کرویت بارتلت استفاده شد. نتایج در جدول 8 ارائهشده است.
جدول 5: نتایج آزمون KMO و کرویت بارتلت برای پرسشنامه
آزمون KMO مقیاس کفایت نمونه | 847/0 | |
آزمون کرویت-بارتلت | مجذور خیدو | 3266 |
درجه آزادی | 435 | |
سطح معناداری | 000/0 |
در آزمون KMO، مقدار آن همراه بین 0 و 1 در نوسان است و هرچه قدر به یک نزدیکتر باشد، نشاندهنده کفایت نمونهگیری است و حداقل مقدار قابلقبول آن 60/0 است. از آنجاییکه مقدار شاخص KMO برابر 847/0 (نزدیک به یک) است تعداد نمونه برای تحلیل کافی است. همچنین مقدار سطح معناداری آزمون بارتلت، کوچکتر از 5 درصد است که نشان میدهد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار، مدل عاملی، مناسب است.
در ادامه، برای اطمینان یافتن از صحت مدلهای اندازهگیری متغیرهای تحلیل از تحلیل عاملی تأییدی استفاده میشود. درواقع تحلیل عاملی تأییدی، یکی از قدیمیترین روشهای آماری است که برای بررسی ارتباط بین متغیرهای مکنون (عاملهای بهدستآمده) و متغیرهای مشاهدهشده (سؤالات) بهکاربرده میشود و بیانگر مدل اندازهگیری است.
جدول6: شاخصهای نیکویی برازش
ردیف | معیارهای برازش مدل | شاخص | بعد | حد مطلوب | نتیجه |
1 | کای دو نسبی |
| 117/1 | > 3 | قابلقبول |
2 | ریشه میانگین مجذورات تقریب | RMSEA | 037/0 | > 1/0 | برازش خوب |
3 | ریشه مجذور ماندهها | PMR | 042/0 | حدود صفر | قابلقبول |
4 | شاخص برازش هنجار شده | NFI | 98/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
5 | شاخص نرم برازندگی | NNFI | 93/0 | حدود یک | بسیار خوب |
6 | شاخص برازش تطبیقی | CFI | 97/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
7 | شاخص برازش نسبی | RFI | 95/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
8 | شاخص برازش اضافی | IFI | 97/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
9 | شاخص برازندگی | GFI | 96/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
10 | برازندگی تعدیلیافته | AGFI | 94/0 | < 90/0 | بسیار خوب |
در بررسی هرکدام از پرسشها سؤال اساسی مطرحشده این است که آیا این پرسشها میتواند بهخوبی بنیاد موردنظر را توضیح دهد؟ برای پاسخ به این پرسش بایستی آماره c2 و سایر معیارهای مناسب بودن برازش مدل موردبررسی قرار گیرد. در تحليل عاملي تأییدی، رابطه بين متغیر و پرسشها را بار عاملي ميگويند. بايد همه بارهاي عاملي هر متغير همگي بزرگتر از 5/0 باشند تا پذيرفته شوند. در شكل زیر همه بارهاي عاملي بزرگتر از 5/0 هستند پس ميتوان گفت كه مؤلفهها بهخوبی توسط پرسشهايش سنجيده شدهاند. همانطور كه در شكل زیر مشخص است تمام عاملها داراي بارهاي عاملي معنادار و نسبتاً بالايي هستند. این بدین معنی است که سؤالات بهطور دقیق مؤلفه را موردسنجش قرار دادهاند. درواقع بار عاملی بین سؤالات و مؤلفهها دارای بهترین و مناسبترین بار عاملی هستند. درنتیجه تمامی سؤالات بهخوبی بنیادهای موردنظر را موردسنجش قرار میدهند و برای شناسايي موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در میان اعضای هیات علمی دانشگاهها و مديران صنايع نیز میتوان از این پرسشنامه استفاده کرد.
شکل 1: بارهای عاملی هر یک از پرسشهای پرسشنامه
6- بحث و نتیجهگیری
ارتباط دانشگاه و صنعت در بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهیافته بهصورت منسجم و سازمانیافته انجام میگیرد، درحالیکه در کشورهای درحالتوسعه با مشکلات و موانع بسیاری روبهروست. در ایران نیز این ارتباط بسیار ضعیف و بر اساس سلیقه هر دانشگاه صورت میگیرد. بدیهی است دولتمردان برای دستیابی به این هدف مهم باید استراتژی روشن و اجرایی تعریف نموده و فاصله دانشگاه با صنعت را کمتر نمایند که این امر در برنامه ششم توسعه پررنگتر از قبل موردتوجه قرارگرفته است. برقراری ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت، تعاملات و فعالیتهای مشترک میان این دو نهاد را بهبود بخشیده که این امر منجر به افزایش شناخت دانشگاه از نیازهای صنعت خواهد شد. از این طریق، کیفیت و تناسب دورههای آموزشی آکادمیک در دانشگاه با نیازهای صنعت و بهتبع آن قابلیتهای علمی و عملی دانشجویان، افزایشیافته و بسترهای نوآوری و پیشرفت در سازمانها و جامعه ارتقا مییابد. بنابراین اگر این ارتباط بر پایه روابط نادرست شکل گیرد، و یا موانع و مشکلات شناساییشده در برقراری ارتباط مؤثر بین این دو نهاد مرتفع نگردد، جامعه نخواهد توانست به خواستههای خود در جهت توسعه و پیشرفت دست پیدا کند.
ازاینرو، این پژوهش باهدف شناسایی موانع ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت در راستای تحقق برنامه ششم توسعه با رویکرد تحلیل عاملی تاییدی انجام گرفت. با دقت در نتایج تحلیل عاملی می توان بیان داشت که از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مدیران صنایع به عنوان ارکان اصلی دانشگاه و صنعت، همچنان مجموعه ای از عوامل مانع از همکاری موثر این دو نهاد هستند. بررسی در خصوص این موانع نشان دهنده این موضوع است که موانع همکاری تنها در یکی از این دو نهاد خلاصه نشده است بلکه باید عوامل بازدارنده همکاری را در تلفیقی از هر دو نهاد جستوجونمود. نتایج این پژوهش نشان داد 6 عامل نظام آموزشی، تحقیقات دانشگاهی، فرهنگی، ساختاری، عملکردی و قوانین و مقررات بهعنوان مهمترین موانع ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت میباشند. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهشهای عثمان و عمر [23] و رسی [30] که بیان میدارند وجود یک رابطه دوسویه قوی بین دانشگاه و صنعت موجب توسعه پایدار شده و می تواند موجب افزایش نوآوری و انتقال دانش و تکنولوژی گردد همخوانی دارد. از طرفی دیگر با نتایج پژوهش جعفرنژاد و همکاران [3]، که بیان می دارد نامناسب بودن سیاستهای کلان پژوهشی، تفاوت فرهنگ سازمانی دانشگاه ها با صنایع، شناخت ناکافی دانشگاه های از مسایل و مشکلات مراکز صنعتی و عدم اعتماد مراکز صنعتی به دانشگاه ها از موانع توسعه روابط متقابل دانشگاه و صنعت در ایران می باشد، همخوانی دارد.
همچنین در این پژوهش بیان گردید فقدان نظام های قانونی و نبود مشوق های مناسب یکی دیگر از موانع ارتباط این دو نهاد است که نتایج آن با نتایج پژوهش یعقوبی فراهانی و حاتمی کیا [26]، شفیعی و موسوی [29] و فائض و شهابی [10] همخوانی دارد. از طرفی دیگر یکی دیگر از موانع موثر بر ارتباط صنعت و دانشگاه تحقیقات دانشگاهی است که با نتایج پژوهش کاپادلو و همکاران [19] همخوانی دارد.
همانطور که بیان گردید، اگر ارتباط صنعت و دانشگاه بر پايه روابط نادرست شكل گيرد و يا موانع و مشكلات شناساییشده در برقراري ارتباط مؤثر بين اين دو نهاد مرتفع نگردد، جامعه نخواهد توانست به خواستههاي خود در جهت توسعه و پيشرفت دست پيدا كند. با توجه به اظهار نظر کارشناسان، یکی از مهمترین گامهایی که کشور را در آستانهی توسعهی صنعتی به معنای واقعی آن قرار میدهد، تعامل سازنده بین صنعت و دانشگاه است، بنابراین برای تحقق این مهم، پیشنهادهایی با توجه به نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش به شرح ذیل ارائه می گردد:
براساس نتایج حاصل از فرضیه اول، اگر بخواهیم خود را در مسیر توسعهی صنعتی به معنای واقعی آن قرار دهیم توصیه میشود نخست، آموزشِ همراه با عمل را در دستور کار قرار داده و در ادامه با استفاده از توان نخبگان، دانشی بومی برای کشور ایجاد کنیم که فارغ از متون ترجمه شده و قدیمی غیر بومی باشد. همچنین لازم است دگرگونیهایی در نظام آموزشی کشور شکل گیرد و برنامههای درسی و محتوای آموزشی دانشگاهها با نیازهای جامعه و محیطهای کاری هماهنگ شود.
همچنین با توجه به نتایج فرضیه دوم پژوهش، افزون بر تغییر سرفصلهای آموزشی، دانشگاهها که پیش تر مطرح گردید، باید کیفیت آموزش را بر کمیت گرایی ترجیح دهند و با توجه به نیازهای مختلف جامعه اقدام به تربیت نیرو کنند همچنین با اختصاص بودجه های پژوهشی و تحقیقاتی از طرف صنعت، می توان گرایش محققان و دانشگاهیان را به سمت انجام طرحهای پژوهشی ارتباط با صنعت افزایش داد. به عبارتی مراکز صنعتی و اداری میتوانند نیازهای خود را به دانشگاهها اعلام کنند و به شکلی بهینه از خدمات نهادهای علمی بهرهمند شوند.
باتوجه به نتایج فرضیه سوم پژوهش پیشنهاد میگردد، فاصله محیط فعالیت دانشگاه از صنایع، از طریق برگزاری اردوها و بازدیدهای دورهای کاهش یافته و در مقابل با ایجاد قوانین قدرتمند در خصوص رازداری و حفظ مالکیت فردی، موجبات انتقال اطلاعات از سوی صنعت به دانشگاه فراهم گردد.
باتوجه به نتایج فرضیه چهارم پژوهش پیشنهاد میگردد، بستههای سیاست تشویقی مانند برخورداری از معافیت های مالیاتی یا اختصاص اعتبارات با بهره پایین و هر گونه سیاست تشویقی دیگر توسط دولت به هر دو بخش اختصاص یابد. همچنین با عدم تغییر در مسئولین ناظر بر انجام پژوهشهای فی مابین دانشگاه با صنعت تا زمان اتمام طرح، میتوان موجبات ثبات ساختاری ارتباط را فراهم نمود.
باتوجه به نتایج فرضیه پنجم پژوهش پیشنهاد میگردد، به جهت پذیرش نتایج پژوهشها و طرح های ارئه شده از سوی دانشگاهها، توسط داورانی متخصص و با تحصیلات عالی به نمایندگی از بخش صنعت بررسی و اعلام نظر گردد. همچنین پیشنهاد میگردد دانشگاه ها توجه لازم به بخش های ارتباط با صنعت داشته تا از این طریق مدیریت پروژه ها به درستی تبیین گردد.
باتوجه به نتایج فرضیه ششم پژوهش نیز پیشنهاد میگردد، نهاد های قانون گذار و مسئول با شناسایی خلاء های قانونی و بازبینی و اصلاح قوانین مرتبط با صنعت و دانشگاه، موجبات افزایش مشوق های قانونی و انگیزشی همکاری دانشگاهیان با بخش صنعت را فراهم نمایند.
منابع
[1] صیادی، عمادالدین، قهرمان تبریزی، کورش، شریفیان، اسماعیل، شناسایی راهکارهای بهبود ارتباط بخش تولیدی صنعت ورزش ایران، نشریه صنعت و دانشگاه. سال پنجم، شماره 17و 18، صفحات 60-55، 1391.
[2] شفیعی، مسعود، یزدانیان، وحید، توسعه مفهومی ارتباط بین صنعت و دانشگاه: از رهیافتهای عملگرا تا رهیافتهای نهادگرا، مجله صنعت و دانشگاه، سال اول، شماره 1، صفحات 45-33، 1387.
[3] جعفرنژاد، احمد، مهدوی، عبدالمحمد، خالقی سروش، فریبا. بررسی موانع و ارایه راهکار های توسعه روابط متقابل صنعت و دانشگاه در ایران، نشریه دانش مدیریت، دوره 18، شماره 71، صفحات 62-41، 1384.
[4] رحمانپوری، محمد، شفیعی، مسعود، بهادری، مرتضی، بررسی موانع و راهکارهای ارتباط صنعت و دانشگاه (مورد کاوی شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ)، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی. دوره اول، شماره1، صفحات 18-5، 1391.
[5] آراسته، حمیدرضا. ارتباط دانشگاه و صنعت، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، دوره دهم، شماره 3، صفحات 98-57، 1383.
[6] قلی پور، حکمت الله، مروری بر ارتباط بین صنعت و دانشگاه، دفتر مطالعات فرهنگی کمیته امور شغلی، شماره 6677، صفحه 2، 1382.
[7] میرعلیخانی،کریم، کبیری اصفهانی، محمد، وردیلو، علی، بررسی موانع همکاری صنعت و دانشگاه و معرفی یک نمونه موفق، نشریه صنعت و دانشگاه، سال دوم، شماره 3 و 4، صفحات 79-75، 1388.
[8] Etzkowitz, H., Andrew Websterb, Christiane Gebhardtc, Branca Regina Cantisano Terra. The future of the university and the university of the future: evolution of ivory tower to entrepreneurial paradigm" Research policy 29, pp. 313-330, 2000.
[9] Martin, B.R. The changing social contract for science and the evolution of the university, spru-university of Sussex brightonbni 9rf united kingdom, 2007.
[10] فائض، علی، شهابی، علی، ارزیابی اولویتبندی موانع ارتباط صنعت و دانشگاه، فصلنامه رهبری و مدیریت آموزشی، سال چهارم، شماره 2، صفحات 104-98، 1389.
[11] ابیلی، خدایار، ایازي، محمد امیر، رسولی، محمد. نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در توسعۀ فناوري نفت، پروژه تحقیقاتی انجام شده در شرکت پترونت، 1387.
[12] قدیریان، عباسعلی، شهابی، علی، رسالت دولت، دانشگاه و صنعت در توسعۀ ملی، فصلنامۀ پژوهش و برنامهریزي در آموزش عالی، سال 11، شمارة 3، صفحات 146-127، 1389.
[13] شفیعی، مسعود، ارتباط صنعت و دانشگاه آینده ای تابناک، پیشینه ای تاریک، انتشارات دانشگاه صنعتي اميركبير، چاپ ششم، 1385.
[14] تاج گردون، محمد قائم، منظوری شلمانی، محمد تقی، حبیبی، جعفر. طراحی چارچوب مدلسازی جریان دانش صنعت و دانشگاه . فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، دوره سوم، شماره 6، صفحات 90-75، 1393.
[15] آچاك، صالح، مهدیانی، رحمان. نگاهی به نقش تعاملات در فرآیند انتقال تکنولوژي از مراکز تحقیقاتی به صنعت، نهمین کنگرة سراسري همکاريهاي سه جانبۀ دولت، صنعت و دانشگاه براي توسعۀ ملی، تهران، 1384.
[16] جعفرزاده، بهروز، ارتباط صنعت و دانشگاه شاهرگ توسعه اقتصادی . صفحات 20-1، 1390.
[17] حقی، سیدرضا، صباحی، احمد، بررسی تعاملات دانشگاه، صنعت و دولت به عنوان ارکان اصلی نظام نوآوری کشور (مورد مطالعه: استان خراسان رضوی)، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی. دوره سوم، شماره 6، صفحات 24-13، 1393.
[18] شفيعي، مسعود، هدايتاله، جمالي پور، نمونه هاي موفق تعامل دانشگاه و صنعت، صنعت و دانشگاه، دوره 3، شماره 7-8. صفحات 74-65، 1389.
[19] Capaldo, G. Costantino, N. Pellegrino, R. & Rippa, P. Factors affecting the diffusion and success of collaborative interactions between university and industry: the case of research services, Journal of Science and Technology Policy Management, 7 (3), pp. 273-288, 2016.
[20] Al-Agtash, S. & Al-Fahoum, A. An innovative model for university–industry partnership, International Journal of Innovation and Learning, 5 (5), pp. 512 – 532, 2008.
[21] Muscio, A., & Pozzali, A. The effects of cognitive distance in university-industry collaborations: some evidence from Italian universities. The Journal of Technology Transfer, 38 (4), pp. 508-489, 2013.
[22] Afonso, A., Ramirez, J., Diaz Puente, J.M. University- industry cooperation in the education domain to foster competitiveness and employment, Procedia - Social and Behavioral Sciences, 46, pp. 3947-3953, 2012.
[23] Othman, R., & Omar, A. University and industry collaboration: towards a successful and sustainable partnership, Procedia - Social and Behavioral Sciences 31, pp. 575 – 579, 2012.
[24] Cao ,Yong, Zhao, Li, Chen, Rensong. Institutional structure and incentives of technology transfer: Some new evidence from Chinese universities, Journal of Technology Management, 4 (1), pp. 67-84, 2009, available at: www.emeraldinsight.com/1746-8779.htm.
[25] Welsh, Rick, Glenna, Leland, Lacy, William, Biscotti, Dina. Close enough but not too far: Assessing the effects of university–industry research relationships and the rise of academic capitalism, journal homepage, Research Policy, 37 (10), pp.1854-1864, 2008.
[26] یعقوبی فراهانی، احمد، حاتمیکیا، نازنین، موانع همکاری دانشگاه و صنعت از دیدگاه استادان دانشگاههای بوعلی سینا و صنعتی همدان، نامه آموزش عالی، دوره 8، شماره 32، صفحات 51-31، 1394.
[27] فیض، داود، سوری، احسان، بررسی تأثیر عوامل درونی دانشگاه بر رابطه با صنعت، نشریه صنعت و دانشگاه، سال هفتم، شماره 23 و 24، صفحات 35-21، 1393.
[28] فیض، داود، شهابی، علی، مدلسازی نقش کانونهای هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت با رویکرد پویایی سیستم، نشریه صنعت و دانشگاه، سال پنجم، شماره 17 و 18، صفحات 50-39، 1393.
[29] شفیعی، مسعود، موسوی، سیدعبدالرضا، تحلیل محتوای موانع، فرصتها و راهکارهای توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه در پانزده کنگره ی سه جانبه، فصلنامه نوآوری و ارزشآفرینی، دوره اول، شماره 3، صفحات 20-5، 1392.
[30] Rossi, F. The governance of university-industryknowledge transfer, European Journal of Innovation Management, 13 (2), pp. 155-171, 2010.