مقدمهاي بر استراتژي توسعه منطقهاي (RDS) (با تأکيد بر تجارب ايرلند شمالي، استوني، موراوياي جنوبي و کردستان عراق )
الموضوعات :
1 - ت
2 - ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
استراتژي توسعه منطقهاي (RDS)، به عنوان يکي از دستاوردهاي نوين و کارآمد جهت دستيابي به توسعه و تعادل منطقهاي است. اين استراتژي به منظور از بين بردن اختلاف ساختاري منطقهاي و ايجاد فرصت برابر براي تمامي مناطق طرح گرديده و به مثابه ابزاري براي ايجاد و بقاي جوامع پايدار شناخته ميشود. اين پژوهش بر آن است تا ضمن معرفي و شناسايي ابعاد و زواياي وجودي يکي از آخرين دستاوردهاي توسعهمند نمودن مناطق؛ جهت تعميق در حيطه کارکردي و جايگاه آن؛ به بررسي تجارب مناطقي که طرح RDS را اجرا نمودهاند، بپردازد. مناطق مورد مطالعه شامل ايرلند شمالي، موراوياي جنوبي، استوني و کردستان عراق بوده است. بدين منظور طرحهاي تهيه شده در مناطق مذکور در بخشهاي رويکرد اصلي سند، اهداف، مراحل و نتايج مورد مطالعه قرار گرفتند. بنابراين با توجه به زمينههاي مشترک و همپوشانيهاي مابين طرحهاي فوق ميتوان بيان داشت، تهيه و اجراي موفقيتآميز RDS ميتواند با تقويت رقابتپذيري و جهت دادن به جريانها، موجبات کاهش نابرابري منطقهاي، افزايش کارايي فضا و توسعه متوازن منطقهاي را فراهم مينمايد. به عبارتي از مهمترين نتايج و ثمرات بهکارگيري راهبرد توسعه منطقهاي، اطمينان از توجه به تمام عوامل دخيل در توسعه منطقه مورد نظر و همچنين توجه به مجموعه روابط و ارتباطات دروني و بيروني که بهطور مستقيم و يا غيرمستقيم توسعه منطقه تحت تأثير آنهاست و بالتبع شناسايي چالشهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، امنيتي و.... ميباشد. واژگان کلیدی: استراتژي توسعه منطقهاي (RDS)، حيطه کارکردي، نقش و جايگاه، تجارب.