رويکرد تحليلي و انتقادي بر نقش مديريت، برنامهريزي و طراحي شهري در تحقق نظريه شهر خلاق
الموضوعات :آزاده جلالي 1 , محمدرضا پورجعفر 2
1 - ت
2 - ت
الکلمات المفتاحية: جهاني شدن, شهر خلاق, مديريت شهري, برنامهريزي شهري, طراحي شهري,
ملخص المقالة :
جهاني شدن حرکت تمام جوامع به سوي جهاني وحدتيافته است که در آن همه چيز در سطح جهاني مطرح و نگريسته ميشود. هاروي جهاني شدن را فشردگي مکان و زمان ميپندارد و گيدنز آن را شدت يافتن روابط اجتماعي در سطح جهاني. به نظر رابرتسون مردم جهاني ميانديشند و محلي عمل ميکنند. اين پديده منجر به رقابت ميان شهرها شده است و هر شهري تلاش ميکند تا از طريق خلاقيت از مزيت رقابتي جهت تبديل شدن به شهري خلاق بهره بگيرد. از طرفي شهرها محل پيوند نيروهاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي بوده، بنابراين تلاش کليه ارکان يک شهر جهت دستيابي به هدف مذکور امري مهم ميباشد. لذا هدف اين مقاله بررسي و نقد نقش مدير شهر، برنامهريز شهر و طراح شهر به عنوان سه رکن اصلي شهر در تجلي يافتن مفهوم و نظريههاي مرتبط با خلاقيت در شهر و شهر خلاق ميباشد. روش پژوهش حاضر تحليلي- اسنادي ميباشد که پس از بررسي ادبيات مورد نظر، مهمترين نکات مورد توجه آراء نظريهپردازان و منتقدين در اين زمينه استخراج و سپس مفاهيم در سه سطح کلان، مياني و خرد دستهبندي ميشود و جايگاه مديريت شهري، برنامهريزي شهري و طراحي شهري مورد نقد قرار ميگيرد. در انتها نتيجه گرفته ميشود که در سطح خرد به منظور طراحيهاي محلي و شکلگيري فضاهاي موفق شهري، طراح شهر نقش به سزايي دارد، اما اين امر زماني محقق ميشود که سياستها و راهبردهاي مناسب توسط مديران شهر و برنامهريزان شهري انديشيده شده باشد.