تحليلي بر نوسازی تئوری توسعه
الموضوعات :هادي حکيمي 1 , محسن فتح اله بياتي 2
1 - ت
2 - تهران
الکلمات المفتاحية: نوسازي, تئوري, توسعه.,
ملخص المقالة :
نوسازي واژه اي مختصر است براي تنوعي از ديدگاه ها که به وسيله غير مارکسيست ها براي جهان سوم به کار برده مي شود و از طريق آن رشد تکنولوژي، صنعتي شدن، مصرف انبوه، شهرنشيني، و حومهنشيني زندگي انساني، ارتباط انبوه، تمرکز گرايي دولتي و توسعه سيستم هاي آموزش رسمي اتفاق مي افتد. اين پژوهش با هدف بررسي و نقد رويکرد نوسازي توسعه انجام يافته است. روش تحقيق توصيفي- تحليلي بوده و براي جمع آوري داده ها از مطالعات اسنادي(کتابخانه اي) استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد که با توجه به ماهيت ديدگاه نوسازي انتقادهايي را مطرح مي کنند، از جمله؛ نگاه خطي به فرآيند توسعه، ناديده گرفتن نقش عوامل خارجي در عقب-ماندگي کشورها، از بين بردن استقلال سياسي- اقتصادي کشورها، ابزاري براي نفوذ سرمايه داري غرب، از بين رفتن شخصيت فرهنگي- تاريخي در مقابل رويکرد نوسازي، انتزاعي بودن مطالعات، از بين رفتن بنيان هاي معنابخش در اثر ديدگاه نوسازي، سنت را مانع توسعه قلمداد کردن، ناامني هستيشناسي و ناديده گرفتن نقش طبقه. علي رغم اين انتقادات بايد اذعان داشت که بسياري از پيشرفت هاي جوامع بشري بعد از جنگ جهاني دوم براساس مباني تئوريک اين رويکرد اتفاق افتاده و هنوز هم جهان توسعهيافته، جهاني صنعتي و شهرنشين مي باشد که اين موارد از شاخصهاي مورد تأکيد تئوري نوسازي مي باشد.