بنیادهای وجودشناختیِ برزخیت انسان بر اساس فلسفه و عرفان اسلامی
الموضوعات : کلام اسلامیزهیر الجشی 1 , احمد سعیدی 2 , مهدی ایمانی مقدم 3
1 - از مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
2 - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
3 - دانشگاه اراک
الکلمات المفتاحية: انسانشناسی عرفانی, تعین, تجلی, برزخیت, عرفان,
ملخص المقالة :
حقیقت و شؤون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تأثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود را به تفصیل جلوه داده است. حقیقت انسانْ اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسانِ (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالاتِ بیشمار او را. انسان تنها ظهور حضرت حق است که همة اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبة یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است. در این مقاله، مهمترین مبانی هستیشناختیِ عرفان اسلامی را که منجر به نوع خاصی از انسانشناسی شده و آثار وتبعات بسیار در مباحث کلامی دارد را بررسی کردهایم
