دانشگاه کارآفرین، استلزامات و بایدها
الموضوعات :
1 - استاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
الکلمات المفتاحية: دانشگاه کارآفرین, جهتگیری های اقتصادی-سیاسی, رویکرد تجاری سازی, تلفيق نوآوريها و فناوريها,
ملخص المقالة :
تغییر نقش دانشگاه با توجه به تغییر جهتگیری های اقتصادی-سیاسی در پایان جنگ سرد، تغییر نگرش به پژوهش در مراکز دانشگاهی را به دنبال داشت. با توجه به جهتگیری های اقتصادی جدید که نقش مدیریت اقتصاد را از دولت به بازار منتقل کرده است و به تغییر نگرش به پژوهش در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی انجامیده است، این تقاضا شکل گرفته است که دانشگاه باید حداقل منابع عمومی به کار رفته در پژوهش را جبران کند و نقش فعالتری در رشد و توسعه جامعه ایفا کند. همزمان شکلگیری اقتصاد دانشبنیان، نقش دانش را بهعنوان عامل برجستهتر در ایجاد ارزش افزوده، خلق ثروت نسبت به عوامل سنتی تولید در اقتصاد یعنی زمین، کار و سرمایه مشخص کرده است. دانشگاه علاوه بر پژوهش و آموزش، نقش سوم دیگری را عهده دار شده است و آن مشارکت در امر توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه است. این تغییرات در رویکرد تخصیص منابع و نقش دانش در خلق ثروت و تغییر جهت گیری مدیریت اقتصاد منجر به رشد توجه به رویکرد تجاری سازی نتایج پژوهش ها در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشورهای توسعه یافته شده است و در نتیجه آن، این انتظار از دانشگاه شکل گرفت که نتایج پژوهش ها باید به شرکت های بخش خصوصی و عمومی فروخته شود تا ضمن اینکه فعالیت های پژوهشی تامین مالی شوند، منابع درآمدی دیگری برای این مراکز خلق شود. تجاری سازی به معنای تبدیل نتایج تحقیقات به محصولات، خدمات و فرآیندهایی است که میتوانند به فروش برسند. به این ترتیب، این فرآیند به کاربردی کردن نتایج تحقیق و ایجاد ارزش اقتصادی برای این نتایج تاکید دارد. در نتیجه، پرورش ايدههاي كارآفرينانه در فرآيند توسعه كسبوكار جهت ثروتزايي، ارزشزايي، بهرهگيري از فرصتها و مزيتهاي نسبي و تلفيق نوآوريها و فناوريها در راستاي پويايي اقتصادي؛ جهتدهي سرمايههاي سرگردان و هدايت جريانهاي سرمايهگذاري در كسبوكارهاي مولد و كارآفرين در چارچوب توانمندیهای دانشگاه؛ شرکای اجتماعی و دانشجویان و مدرسان؛ و جلوگيري از فرسايش كسبوكارهاي كارآفرينانه در پرتو تسهيلگريهاي مستمر و فرآيندمدار در ابعاد مشاورهاي، مالي، نهادي و غيره توصیه می شود.
1.Chieh Chang, Y., Hua, M., Chen, M .H. and Yang, P,2005
2.Shane , S.,2004 , Academic Entrepreneurship: University Spinoffs and Wealth Creation, USA, Massachusetts Edward Elgar Publishing
3.Gulinski, J.,2008 , Academic Entrepreneurship,Report, Available from: http://www.paip.poznan.pl/31p.htm
4.Lacetera, N.,2008 , Academic Entrepreneurship, MIT doctoral dissertation, USA, Massachusetts
Institute of Technology, available from: http ://ssrn.com/abstract=1090714.
5.Etzkowitz, H.,2003, “The Invention of the entrepreneurial university”, Research Policy,32(1),pp.109-121.
6. Clark, B.,2006, “The Entrepreneurial University: New Foundations for Collegiality, Autonomy, and Achievement”, Journal of the Program on Institutional Management in Higher Education, 13(2), pp. 9-24, OECD Publication, available from: www.oecd.org/dataoecd/1/47/37446098.pdf.
7.Zhang, J.,2007, “A Study of Academic Entrepreneurs Using Venture Capital Data”, Discussion Paper, Germany, Bonn: Forschungsinstitut, zur Zukunft der Arbeit, Institute for the Study of Labor, available from: http://ftp.iza.org/dp2992.pdf.
8.Kirby, D., Guerrero -Cano, M. and Urbano, D., 2006, “A Litrature Review onentrepreneurial university: An Institutional Approach”, the 3rd Conference of Pre-communications to Congresses, Business Economic Department, Autonomous University of Barcelona. Barcelona.
9. Siegel, D ., Wright, M., Ensley, M. and Locket,A.,2005, “The creation of spin-off firms public research institutions: Managerial and policy implications”, Research Policy,34(7),pp.981-993.
10.Anderseck, K.,2004, “Institutional and Academic Entrepreneurship: Implications for University Governance and Management”, Higher Education in Europe, 29(2) ,pp.193-200.
11.Gibb, A. and Hannon,P.,2004,“Towards the entrepreneurial University?”, UK: University of Durham & National Council for Graduate Entrepreneurship, available from: https://webspace. utexas.edu/cherwitz/www/articles/gibb_hannon.pdf.
12.Etzkowitz, H., Webster, A., Gebhardt, C. and Terra, B.R., 2000, “The future of the university and the University of the Future”, Research Policy,29(2),pp.313-330.
13.Audretsch, D. and Phillips, R.J., 2004, “Entrepreneurship, State Economic Development Policy and the Entrepreneurial University”, Germany: Max Planck Institute of Economics, Group of
Entrepreneurship growth and policy, available from https://papers.econ.mpg.de/egp/discussionpapers/2007-11.pdf Brennan, M. and wall, A., 2005, “Academic entrepreneurship, assessing preferences in nacent enterpreneurs”, Journal of small business and development,12(1),pp.307-322.
15.Rothaermel, F., Agung, S. and Jiang, L., 2007, “University entrepreneurship: taxonomy of the literature”, Industrial and Corporate Change, 16(4),pp.691-791.
16.Benneworth, P.,2007,Academic Entrepreneurship and long Term Business Relationship: understanding 'Commercialization' Activities, USA: Routledge Publishing.
17.Franzoni, C. and Lissoni, F., 2006 , “Academic entrepreneurship, patents, and spin-offs: critical issues and lessons for Europe”, Presented for European Commission as part of the KEINS project. USA: Georgia State University& Italy: Universita di Brescia and CESPRI-Universita Bocconi, available from: http://ftp.unibocconi.it/pub/RePEc/cri/papers/WP180FranzoniLissoni.pdf
18.Clark, B.R.,.1998, “The entrepreneurial university demand and response”,Tertiary education management, 4(1), pp.5-16.
19.R.P., Thomas, ] O’Shea, R.P., Thomas, J.A., Morse, K.P., O’Gorman, C. and Roche, F., 2007,“Delineating the anatomy of an entrepreneurial university: the Massachusetts Institute of Technology experience”, R&D Management,37(1),pp. 1-16.
20.Braunerhjelm , P., 2007, “Acadenic Entrepreneurship: Social norms, university culture and policies”, Sweden, Stockholm: The Royal Institute of Technology, Department of Transport and Economics, available from: http://papers.cesis.se/CESISWP100.pdf.
21.Van der Sijde, P., McGowan, P., van de Velde, T. and Youngleson, J., 2007 , “Organizing for Effective , Academic Entrepreneurship”, Netherland: University of Twente & Saxion University for Applied Sciences, UK - Northern Ireland: University of Ulster, South Africa: Tshwane University, available from: aـetـ.Sijde,P.Cـderـ/Van http://doc.utwente.nl/74151/1/Van_der_Sijde_et_a1_paper.pdf
22.Gomez, J., J.T. Pastor, C., D. Galina, L.E., I. Mira, S. and A.J. Verdu, J., 2007, Indicator of Academic Entrepreneurship, Global Start UMHDE, available from: http://ftp.cordis.europa.eu/pub/paxis/docs/indicators_acad_ entrepreneurship.pdf
23.Yusuf, M.,2008, “Organizational Antecedents of Academic Entrepreneurship Public Research Universities: a conceptual framework”, Malaysia: Tun Abdul Razak University E-Journal, 5(2), pp.36-51, available from: http://ejournal.unirazak.edu.my/images/ articles/org ـantecedentـmohar.pdf.
24. فکور، ﺑﻬﻤﻦ و ﺣﺎﺟﻲ ﺣﺴﻴﻨﻲ، ﺣﺠﺖ ا... ، ١٣٨٧ ، ”ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺠﺎري ﺳﺎزي ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي اﻳﺮان (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردي ٧ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﻬﻢ اﻳﺮان)”، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري ، ١(٢)، ﺻﺺ. ٧٠- ٥٩.
25.Jones Evans, D. and Klofsten, M.,2000, “Creating a Bridge between University and Industry in small European countries”, R&D management,29(1),pp. 47-56. [26] Lam, A.,2004, Organization Innovation, Oxford University Press, Handbook of Innovation.
27. پورﻋﺰت، ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ، ﻗﻠﻲﭘﻮر، آرﻳﻦ و ﻧﺪﻳﺮﺧﺎﻧﻠﻮ، ﺳﻤﻴﺮا، ١٣٨٩، ”ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺠﺎريﺳﺎزي داﻧﺶ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان”، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري، ٢(٤)، ﺻﺺ. ٧٥-٦٥.
28. یداللهی فارسی ، جهانگیر ، زالی ، محمد رضا و باقری فرد ، سید مرتضی ، 1390 ، " ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎري ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ؛ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردي داﻧﺸﮕﺎه ﺟﺎﻣﻊ ﻋﻠﻤﻲ- ﻛﺎرﺑﺮدي" ،فصلنامه علمی پژوهشی سیاست علم و فناوری 1(4)
29. انتظاری ، یعقوب ، 1398 ، "الزامات توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه بنیان در ایران " ، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی ، 25(1)
30. .م. مدهوشی؛ غ. بخشی، 1382 ،"بررسی موانع کارآفرینی در دانشگاه مازندران، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی" شماره 27؛ 213-157 .
31. .ح. موسوی، ا. عمران، م. موسوی، م. فراستخواه، 1398 ،"شناسایی موانع توسعه اکوسیستم دانشگاه کارآفرین. فصلنامه علمی آموزش علوم دریایی"، 19 .51-35 .
32. رحیمی ، مهناز و مهاجران ، بهناز ،1399 ، "کنکاشی پیرامون موانع توسعه ی کارآفرینی در دانشگاه های دولتی ایران"، دومین کنفرانس ملی علوم انسانی و توسعه
33. سلطـانزاده ، وحید ، اردلان ، محمـدرضا و قنبری، سیروس ، 1399 ، "شناسایی عوامل موثر بر کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های دولتی کشور" ، نشریه علمی ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی ، 10(1)
دانشگاه کارآفرین، استلزامات و بایدها
* سیدحیدر میرفخرالدینی
* استاد، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران mirfakhr@yazd.ac.ir
تاریخ دریافت:03/03/1399 تاریخ پذیرش:16/12/1399
صص:75-86
چکیده
تغییر نقش دانشگاه با توجه به تغییر جهتگیریهای اقتصادی-سیاسی در پایان جنگ سرد، تغییر نگرش به پژوهش در مراکز دانشگاهی را به دنبال داشت. با توجه به جهتگیری های اقتصادی جدید که نقش مدیریت اقتصاد را از دولت به بازار منتقل کرده است و به تغییر نگرش به پژوهش در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی انجامیده است، این تقاضا شکل گرفته است که دانشگاه باید حداقل منابع عمومی به کار رفته در پژوهش را جبران کند و نقش فعالتری در رشد و توسعه جامعه ایفا کند. همزمان شکلگیری اقتصاد دانشبنیان، نقش دانش را بهعنوان عامل برجستهتر در ایجاد ارزش افزوده، خلق ثروت نسبت به عوامل سنتی تولید در اقتصاد یعنی زمین، کار و سرمایه مشخص کرده است. دانشگاه علاوه بر پژوهش و آموزش، نقش سوم دیگری را عهده دار شده است و آن مشارکت در امر توسعه اقتصادی-اجتماعی جامعه است. این تغییرات در رویکرد تخصیص منابع و نقش دانش در خلق ثروت و تغییر جهت گیری مدیریت اقتصاد منجر به رشد توجه به رویکرد تجاری سازی نتایج پژوهش ها در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشورهای توسعه یافته شده است و در نتیجه آن، این انتظار از دانشگاه شکل گرفت که نتایج پژوهش ها باید به شرکت های بخش خصوصی و عمومی فروخته شود تا ضمن اینکه فعالیت های پژوهشی تامین مالی شوند، منابع درآمدی دیگری برای این مراکز خلق شود. تجاری سازی به معنای تبدیل نتایج تحقیقات به محصولات، خدمات و فرآیندهایی است که میتوانند به فروش برسند. به این ترتیب، این فرآیند به کاربردی کردن نتایج تحقیق و ایجاد ارزش اقتصادی برای این نتایج تاکید دارد. در نتیجه، پرورش ايدههاي كارآفرينانه در فرآيند توسعه كسبوكار جهت ثروتزايي، ارزشزايي، بهرهگيري از فرصتها و مزيتهاي نسبي و تلفيق نوآوريها و فناوريها در راستاي پويايي اقتصادي؛ جهتدهي سرمايههاي سرگردان و هدايت جريانهاي سرمايهگذاري در كسبوكارهاي مولد و كارآفرين در چارچوب توانمندیهای دانشگاه؛ شرکای اجتماعی و دانشجویان و مدرسان؛ و جلوگيري از فرسايش كسبوكارهاي كارآفرينانه در پرتو تسهيلگريهاي مستمر و فرآيندمدار در ابعاد مشاورهاي، مالي، نهادي و غيره توصیه می شود.
واژههای کلیدی: دانشگاه کارآفرین، جهتگیریهای اقتصادی-سیاسی، رویکرد تجاری_سازی، تلفيق نوآوريها و فناوريها.
نوع مقاله: ترویجی
1- مقدمه
اﻣﺮوزه ﺗﻮﻟﻴﺪ داﻧﺶ در ﻛﻨﺎر اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻮﻓﻖ و ﻛﺎرﺑﺮد ﻣﺆﺛﺮ آن در ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻫﺪف ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه و ﺑﺴﻴﺎري از ﻛﺸـﻮرﻫﺎي دﻧﻴـﺎ ﺑﻪدﻧﺒـﺎل روشﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮاي اﻧﺘـﻘﺎل داﻧﺶ و
ﻓﻨﺎوري ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ از ﻃﺮﻳﻖ ﻛﺎﻧﺎلﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ]١.[ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي در ﺑﺨﺶﻫﺎي ﻓﻨﺎوراﻧﻪ ﺑﺮاي ﻛﺸﻮرﻫﺎي دﻧﻴﺎ اﻫﻤﻴﺖ ﻓﺰاﻳﻨﺪه ﭘﻴﺪا ﻛﺮده اﻧﺪ.
ﺑﻪﻫﻤﻴﻦ دﻟﻴﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮ دوﻟﺖﻫﺎ ﻋﻼﻗﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺑﻪﻛﺎرﮔﻴﺮي ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺑﺮاي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺻﻨﺎﻳﻊ ﺧﻮد ﻫﺴﺘﻨﺪ ]٢.[ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻣﺸﺎرﻛﺖ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ در ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدي اﺳﺖ و ﺑﻪﻃﻮر ﺟﺎﻣﻊ ﻣﻲ ﺗﻮان آن را ﺗﻨﻈﻴﻢ ﺗﻤﺎم ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ و ﻋﻨﺎﺻﺮ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ اﻋﻢ از داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن، اﺳﺘﺎدان، ﻣﺴﺌﻮﻻن داﻧﺸﻜﺪه و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﻪﻧﺤﻮيﻛﻪ در ﻃﻲ ﻣﺮاﺣﻞ ﻧﻮآوري و رﻗﺎﺑﺘﻲ ﺷﺪن اﻗﺘﺼﺎد ﻣﺤﻠﻲ در ﺑﺎزارﻫﺎي ﻣﻠﻲ و ﺟﻬﺎﻧﻲ و اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ آن ﻛﺸﻮر ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ ]٣[ داﻧﺴﺖ . اﻏﻠﺐ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را درﮔﻴﺮي ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ داﻧﺸﮕﺎﻫﻴﺎن در ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﺸﺎن ﻣﻲداﻧﻨﺪ ]٤[ و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎزﻳﮕﺮان ﻓﺮآﻳﻨﺪ اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري از داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ داﻧﺶ ﺗﺠﺎريﺷﺪه وارد ﺑﺎزار ﺷﺪه و ﻛﺴﺐ وﻛﺎرﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ اﻳﺠﺎد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ]٥. [ ﺑﻪﻋﻘﻴﺪهﻛﻼرك، داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎيﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎي ﻣﺘﺮﻗﻲ و ﻣﺪرﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﭘﻴﭽﻴﺪه ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺧﻮد را ﺑﺎزﻧﮕﺮي و ﺑﺎزﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻋﺪم ﺗﻌﺎدل ﺑﻴﻦ ﺧﻮاﺳﺘﻪ ﻫﺎي در ﺣﺎل رﺷﺪ و ﻇﺮﻓﻴﺖ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﻧﺨﻮرﻧﺪ ]٦.[ ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺣﻮزه وﺳﻴﻌﻲ اﺳﺖ و ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ اﻋﻢ از ﻣﺤﻴﻂ، ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺑﻬﺮهﮔﻴﺮي از ﻓﻨﺎوري را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮد ]٧.[
ﻧﻘﺶ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ در ﻋﺼﺮ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺷﺪن، ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪي ﻛﻪ در ﻗﺒﺎل ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﻗﺘﺼﺎدي آن و ﺑﺎزار آﻣﻮزﺷﻲ دارﻧﺪ، دﮔﺮﮔﻮن ﺷﺪه اﺳﺖ ]٨.[ ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺗﺤﻮﻻت اﺳﺎﺳﻲ ﻋﺼﺮ ﻣﺎ در ﻋﺮﺻﻪ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺷﻜﻞ ﻣﻲﮔﻴﺮد، اﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻت اﺑﺘﺪا از ﻣﺤﻴﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ آﻏﺎز ﺷﺪه، ﺳﭙﺲ ﻧﻈﺎم ﺗﻮﻟﻴﺪ داﻧﺶ را دﺳﺘﺨﻮش ﺗﺤﻮل ﻛﺮده و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﻣﺤﺘﻮاي داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ را ﻣﺘﺤﻮل ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﭘﺲ از ﺗﺼﻮﻳﺐ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺎيدال در ﻛﻨﮕﺮه آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻛﻪ ﺑﻬﺮهﺑﺮداري از ﺣﻖ اﻣﺘﻴﺎز را ﺑﺮاي داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي دوﻟﺘﻲ ﺑﻪ رﺳﻤﻴﺖ ﻣﻲﺷﻨﺎﺧﺖ، داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي آﻣﺮﻳﻜﺎﻳﻲ از ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺻﺮف داﻧﺶ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮدﻧﺪ ]٩و١٠.[ ﺷﻴﻦ اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن را ﻳﻜﻲ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻣﺸﻮقﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ در آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻲداﻧﺪ. ﭘﺲ از ﺗﺼﻮﻳﺐ اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﻧﺮخ ﺛﺒﺖ اﺧﺘﺮاﻋﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ از ﺳﺎل١٩٦٩ ﺗﺎ ١٩٩٦ در١١٧ رﺷﺘﻪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر از ٨٧ درﺻﺪ ﺗﺎ ١٦٤٨ درﺻﺪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎﻓﺖ و داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺗﺮﻏﻴﺐ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ روي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاري ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﺑﺮاي ورود ﺑﻪ ﺑﺎزار دارﻧﺪ ]٢.[ ﭘﺲ از آن ﺳﻨﺎرﻳﻮي اﺻﻠﻲ ﮔﺬار داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﮔﻴﺐ وﻫﺎﻧﻦ ﻧﻴﺰ ﻣﺪلﻫﺎي ﻣﻌﻤﻮل در ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ را ﺑﺮاي دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ اﻫﺪاف داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻤﻲداﻧﻨﺪ و ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ آﻣﻮزشﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ، ﺗﻮﺳﻌﻪ دﻓﺎﺗﺮ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ و اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري، ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎي ﻧﻮآوري، آﻣﻮزش ﻣﺴﺘﻤﺮ، ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺗﺤﻘﻴﻖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻓﻜﺮي، درﮔﻴﺮ ﻛﺮدن اﺳﺘﺎدان داﻧﺸﮕﺎه، ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﻴﻢﻫﺎيﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ، ﺗﻌﺎﻣﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن و اﺳﺘﺎدان و ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺻﻨﻌﺖ و داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺎﻛﻴﺪ ﻛﺮدﻧﺪ ]١١[ روﺗﺮﻣﻞ و ﺗﺮزﺑﻲ ﻧﻴﺰ در ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻧﻮﻋﻲ ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ از ﺟﺮﻳﺎن داﻧﺶ ﺗﻮﺳﻂ داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻪ ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎ وﺟﻮد دارد و ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎ در ﻣﺮاﻛﺰ رﺷﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺟﺬب داﻧﺶ را در ﺧﻮد را اﻓﺰاﻳﺶ دﻫﻨﺪ، زﻳﺮا ﻧﻘﺶ ﻣﺰﻳﺖ رﻗﺎﺑﺘﻲ را در ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎ اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ] 15[ ﺑﺮﻧﺎن و ﻫﻤﻜﺎران ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ رﺷﺘﻪ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﺎي آﻛﺎدﻣﻴﻚ در ﻗﺒﺎل ﻧﻮآوري را ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﺮده و ﺷﺮاﻳﻂ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ اﻣﻜﺎن اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﻫﺎي ﻋﻠﻤﻲ و اﻧﺴﺎﻧﻲ را اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲدﻫﺪ . در ﻣﺪل آﻧﻬﺎ اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺟﺪﻳﺪ، ﻧﻮﺳﺎزي ﺳﺎزﻣﺎن و ﻧﻮآوري ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺑﻌﺎد اﺻﻠﻲ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪه اﻧﺪ ]16[ ﻓﺮاﻧﺰوﻧﻲ و ﻟﻴﺴﻮﻧﻲ ﻧﻴﺰ اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي را ﺷﻜﻞدﻫﻨﺪه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻣﻲداﻧﻨﺪ. ﺑﻪﻋﻘﻴﺪه آﻧﻬﺎ ﺑﺮﺧﻲ از داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺻﺮﻓﺎ ﺑﻪ ﺗﺮوﻳﺞ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ آﻧﻬﻢ از روشﻫﺎي ﺳﻨﺘﻲ و ﻏﻴﺮﻋﻠﻤﻲ ﻣﻲﭘﺮدازﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاري ﺑﺮاي ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت
داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ . اﻟﺒﺘﻪ ﻣﻮاردي ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻳﺠﺎد ﮔﺮوهﻫﺎي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ و ﺣﻤﺎﻳﺖ از ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت آزﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ ﻧﻴﺰ وﺟﻮد دارد ]17[ ﻛﺎﻧﻮ، ﻛﺮﺑﻲ و اورﺑﺎﻧو در ﺑﺮرﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﺑﺎ روﻳﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺪلﻫﺎي ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﺑﺮاي داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺪل ﻛﻼرك ]18[ اﺗﺰﻛﻮﻳﺘﺰ و ﻛﺮﺑﻲ را ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻞ رﺳﻤﻲ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ و ﺑﺮآﻳﻨﺪ اﻗﺪاﻣﺎت داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺟﻬﺖ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﺷﺪن را ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﻲداﻧﻨﺪ اوﺷﻲ و آﻟﻦ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺠﺎرب داﻧﺸﮕﺎه MIT اذﻋﺎن ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ MIT به خوبی از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ و ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﻬﺮه ﺑﺮده و ﻳﻜﻲ از دﻻﻳﻞ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ آن اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺎﻣﻮرﻳﺖ داﻧﺸﮕﺎه و ﻧﺤﻮه ﻧﮕﺮش ﻣﺪﻳﺮان در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺑﺨﺶ ﺻﻨﻌﺖ، اﺗﺨﺎذ روﻳﻜﺮدي ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ در ﺗﺠﺎريﺳﺎزي، ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺣﺎﺻﻞ از ﻓﺮوش ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت، ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ، اﻳﺠﺎد ﻓﻀﺎي ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﺘﻌﺎدل ﺑﺮاي ﻋﻨﺎﺻﺮ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﻣوفقیت MIT بوده است ]19[ . ﺑﺮوﻣﺮﻫﻠﻢ در ﺑﺮرﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎه
ﻟﻴﻨﻜﻮﭘﻴﻨﻚ ﻋﻨﻮان ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻧﮕﺮﺷﻬﺎي ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻪ ﺑﺤﺚ ﺗﺠﺎريﺳﺎزي و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ در ﺳﻮﺋﺪ و وﺟﻮد ﺧﺮده ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﻲ را داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. وي ﻳﻜﻲ از ﭘﻴﺶﺷﺮطﻫﺎي ﻻزم ﺑﺮاي ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ در ﺳﻮﺋﺪ را ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﻓﻜﺮي در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﻣﻲداﻧﺪ ]20[ وﻧﺪر ﺳﻴﺪج و ﻫﻤﻜﺎران در ﻣﺪل ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺧﻮد زﻳﺮﺳﺎﺧﺖﻫﺎ، ﻣﺤﻴﻂ و ﺗﺠﺎريﺳﺎزي داﻧﺶ را ﮔﻨﺠﺎﻧﺪﻧﺪ ﻛﻪ از ﺗﻌﺎﻣﻞ آﻧﻬﺎ راﺑﻄﻪ ﺻﻨﻌﺖ و داﻧﺸﮕﺎه، ﺷﺮﻛﺖﻫﺎي ﻓﻨﺎوري ﻣﺤﻮر، ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ ﺗﻮﺳﻂ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن داﻧﺸﮕﺎه ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻲﺷﻮد ]21[ .ﮔﻮﻣﺰ و ﻫﻤﻜﺎران ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را در ﻗﺎﻟﺐ ﻣﺪل ﻋﻤﻮﻣﻲ آن ﻃﺮاﺣﻲ ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻪ ﺣﻮزه رﺳﺎﻟﺖ داﻧﺸﮕﺎه، ﺧﻂﻣﺸﻲﻫﺎ و اﺳﺘﺮاﺗﮋيﻫﺎ و اﻧﺘﻈﺎرات دروﻧﻲ و ﺑﻴﺮوﻧﻲ آﻛﺎدﻣﻴﻚ اﺳﺖ ]2[2 روﺗﺮﻣﻞ و ﻫﻤﻜﺎران ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ ١٧٣ ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﺣﻮزهﻫﺎي: ﺗﺤﻘﻴﻘﺎتﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ، ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري، اﻳﺠﺎد ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ و زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎي ﻧﻮآوري را ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﺮده اﻧﺪ ]15[. ﻻﺳﺘﺮا ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ از ١٦٠ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦداﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎري از ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎي
ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺗﺠﺎريﺷﺪن ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﺸﺎن ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ ﻳﺎ آن را ﻧﻴﻤﻪﻛﺎره رﻫﺎ ﻛﺮدﻧﺪ ]4[ . ﻳﻮﺳﻒ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ ٤ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﺎﻟﺰي ﻳﻚ ﭼﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ، ﺳﺎﺧﺘﺎر، ﻛﻨﺘﺮلﻫﺎ، ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﻌﻨﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي اﺳﺎﺳﻲ اراﺋﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ ]٢٣.[ ﭼﻴﻪ ﭼﺎﻧﮓ ﻧﻴﺰ در ﺗﺎﻳﻮان ﺑﺎ ٤٧٤ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﻧﻘﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎري و ﺿﻤﻨﻲ در ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺛﺒﺖ اﺧﺘﺮاﻋﺎت، اﺧﺬ ﻣﺠﻮزﻫﺎ، ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﺷﺮﻛﺖﻫﺎي ﻓﻨﺎوري ﻣﺤﻮر داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻤﻮد . وي اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺑﺮاي دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ﻛﻤﻚ ﺷﺎﻳﺎﻧﻲ ﻣﻲداﻧﺪ ]١.[
ﻣﻲﺗﻮان ﺟﻤﻊﺑﻨﺪي ﻛﺮد ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻧﻮﺑﻮدن ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺎﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺑﻮده و ﻫﺮﻳﻚ زﻣﻴﻨﻪ ﺧﺎص ﺧﻮد دارﻧﺪ، اﻣﺎ ﻋﻠﻲرﻏﻢ ﭘﺮاﻛﻨﺪﮔﻲ، وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﻣﺸﺘﺮك داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ را در ﻧﻈﺮ ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ ]٢٤. [ ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ دﮔﺮدﻳﺴﻲ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ و ﺗﻼش ﺑﺮاي ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ روﻧﺪﻫﺎي آﺗﻲ در ﺗﻮﻟﻴﺪ داﻧﺶ در ﺑﺴﻴﺎري از داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي دﻧﻴﺎ وﺟﻮد دارد ]١٣. [ در آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻳﻜﻲ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﻣﺸﻮقﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﺎيدال ﺑﻮده، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺠﺎرب ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ در ﻛﺸﻮرﻫﺎي اروﭘﺎﻳﻲ اﺗﻔﺎق اﻓﺘﺎده اﻣﺎ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﺗﻔﺎوت ﺟﻨﺲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ، ﺿﻌﻴﻒﺗﺮ ﻋﻤﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ ]٢٥. [ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺤﻘﻘﺎن اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي را ﺷﻜﻞ دﻫﻨﺪه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ]١٧[ و ﻓﺮﻫﻨﮓ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ﻳﻜﻲ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﻬﻢ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﻣﻲداﻧﻨﺪ ]٢٦. [ آﻧﻬﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ﺻﺮﻓﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﻧﻤﻲداﻧﻨﺪ ]٢٣[ اﻣﺎ ﺑﺮﺧﻲ از ﻣﺤﺪودﻳﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن و ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻫﺎي داﻧﺸﮕﺎه ﺑﺎز ﻣﻲﮔﺮدد ]٤.[ اﻳﺠﺎد ﻳﻚ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺑﺮاي دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﻤﻚ ﺷﺎﻳﺎﻧﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻛﺎرآﻣﺪ ﺿﻤﻨﻲ و ﺳﺎﺧﺘﺎري در ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺣﻤﺎﻳﺖ در زﻣﻴﻨﻪ اﺧﺬ ﻣﺠﻮزﻫﺎ، ﺛﺒﺖ اﺧﺘﺮاﻋﺎت، ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺷﺮوع رﺷﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ]١.[ ﮔﻔﺘﻨﻲ اﺳﺖ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻬﺎدﻫﺎي دﻳﮕﺮ در ﻣﺤﻴﻂ ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮي ﻗﺮار دارﻧﺪ ﻛﻪ از آن ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻲﭘﺬﻳﺮﻧﺪ؛ ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﺳﻴﺎﺳﺖﻫﺎي اﻋﻤﺎل ﺷﺪه از ﺳﻮي ﺣﻜﻮﻣﺖﻫﺎ ﺑﻪوﻳﮋه در ﺣﻔﺎﻇﺖ از داراﻳﻲﻫﺎي ﻓﻜﺮي در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي ﺗﺠﺎري داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﺬارد ]٢٧.[
ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻣﻲﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت در ٤ ﺣﻮزه ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ ﺷﺎﻣﻞ: ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ، ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري، اﻳﺠﺎد ﺑﻨﮕﺎهﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ، و زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎي ﻧﻮآوري ﻗﺮار دارﻧﺪ]١٥.[ اﻣﺎ ازﺣﻴﺚ ﺳﻨﺦﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻲﺗﻮان اﻳﻦﻣﻄﺎﻟﻌﺎت را در ﺳﻪ ﺟﺮﻳﺎن ﭘﮋوﻫﺸﻲ دﺳﺘﻪﺑﻨﺪي ﻛﺮد: ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ. دﺳﺘﻪ اول ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ و زﻳﺮﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎي آن، ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲاﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﻴﻄﻲ را ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. دﺳﺘﻪ دوم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و رواﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻔﻬﻮم، ﻋﻨﺎﺻﺮ و ﻣﺪلﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را ازﺣﻴﺚ ﺗﺌﻮرﻳﻚ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﻲدﻫﻨﺪ و ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻳﺮ ﺟﺮﻳﺎنﻫﺎ از ﻓﻘﺮ ﺷﺪﻳﺪ ﺗﺌﻮرﻳﻚ رﻧﺞ ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ ]٢٥[ و دﺳﺘﻪ ﺳﻮم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺗﻲ ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﺗﺤﻠﻴﻞ اﻛﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎ، اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎ و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ اﻋﻢ از ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﺮﻛﺖﻫﺎي زاﻳﺸﻲ، دﻓﺎﺗﺮ اﻧﺘﻘﺎل ﻓﻨﺎوري، ﭘﺎركﻫﺎي ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري، ﻧﺮخ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي آﻧﺎن و آﺛﺎر اﻗﺘﺼﺎدي و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ]١٥.[ اﻟﺒﺘﻪ ﻳﻚ ﺟﺮﻳﺎن دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮاﻳﻲ، ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ، ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ ﻣﻮاﻧﻊ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ ﺷﺪن داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ را ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﻣﺮور اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ، ﻳﻚ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎﻧﻪ و ﺗﻼش ﺑﺮاي ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ را رواج ﺑﺨﺸﺪ ]١٩[ و اﻟﺒﺘﻪ، ﺑﺮآﻳﻨﺪي ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ رﺳﺎﻟﺖ و ﻣﺎﻣﻮرﻳﺖ داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ ]٨. [ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ
همچنین ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﺮور ﺷﺪه در مورد عوامل ساختاری دانشگاه های کارآفرین در شکل زیر نمایش داده شده است |
ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﭘﺮاﻛﻨﺪه ﺑﻮده و در ﻛﺸﻮر ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﻋﻠﻴﺮﻏﻢ ﻃﺮحﻫﺎ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎيﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﮔﺴﺘﺮش و ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﻲ از ﺗﺠﺎريﺳﺎزي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ اﺟﺮاﻳﻲ ﺷﺪه ]٢٤[، ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي اﻧﺪﻛﻲ وﺟﻮد دارد. از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت داﺧﻠﻲ ﻋﺪم ﺗﻔﻜﻴﻚ ﺣﻮزهﻫﺎي ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ، داﻧﺸﮕﺎه ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻦ و ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ اﺳﺖ. ﺟﻤﻊ ﺑﻨﺪي ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻣﺮور ﺷﺪه در ﻗﺎﻟﺐ ﺟﺪول ١ اراﺋﻪ ﻣﻲﺷﻮد.
ﺟﺪول ١. ﻧﻈﺮات ﺑﺮﺧﻲ از ﻣﺤﻘﻘﺎن در ﺧﺼﻮص ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ
|
|
ساختاری دانشگاه های کارآفرین در شکل زیر نمایش داده شده است |
مجمع جهانی اقتصاد در گزارشهاي رقابت پذیري خود، نظامهاي اقتصادي دنیا را به پنج گروه اقتصادهاي مبتنی بر منابع، اقتصادهاي مبتنی بر کارایی، اقتصادهاي مبتنی بر نوآوري، اقتصادهاي در حال گذار از مرحله اول به مرحله دوم و اقتصادهاي در حال گذار از مرحله دوم به مرحله سوم دسته بندي کرده است .[29] اقتصادهاي پیشرفته جهان به مرحله سوم توسعه رسیده و به اقتصاد مبتنی بر نوآوري تبدیل شده اند.
اقتصاد ایران با کسب رتبه 74 رقابت پذیري جهانی در سال Forum Economic World 2017 در حال انتقال از مرحله اول به مرحله دوم است. همچنانکه روشن است، شکاف توسعه اقتصاد ایران در حال انتقال از مرحله اول به مرحله دوم است. همچنانکه روشن است، شکاف توسعه اقتصاد ایران نسبت به کشورهاي پیشرفته بسیار بالاست. دلیل این امر ضعف در بهره برداري از دانش و فناوري جدید و تزریق آنها در فعالیتهاي اقتصادي- اجتماعی و ایجاد ارزش اقتصادي است. دانش و فناوري جدید عمدتاً از طریق یادگیري، نوآوري و کارآفرینی نوآورانه بهره برداري میشوند، انتشار مییابند و در فعالیتهاي اقتصادي نفوذ میکنند. از طرف دیگر، گزارشهاي رقابت پذیري، نوآوري و کارآفرینی در اقتصادهاي جهانی (جدول 1) نشان میدهند که ایران جایگاه شایستهاي در نوآوري و کارآفرینی دانش بنیان ندارد و این مسئله براي مدت طولانی پایدار بوده است
جدول 1 . وضعیت نوآوري و کارآفرینی ایران در مقایسه کشورهاي جهان
منابع: برگرفته از گزارش های « WEF_GlobalCompetitivenessReport »; «The global innovation index» ; « Global Entrepreneurship and Development Index»
بررسی ادبیات موضوع نشان میدهد که عوامل متنوعی بر شکل گیري و موفقیت کارآفرینی دانش بنیان مؤثرند. برخی از ادبیات مربوط به عوامل مؤثر بر شکل گیري، موفقیت و توسعه کارآفرینی دانش بنیان در جدول 2 خلاصه شده است. تحقیقات در این زمینه را به سه گروه میتوان تقسیم کرد: 1 .مطالعاتی که صرفاً بر تأثیر عوامل فردي بر شکل گیري و موفقیت کارآفرینی دانش بنیان متمرکزند؛ 2 .مطالعاتی که اثر عوامل محیطی بر شکل گیري، عملکرد و موفقیت کارآفرینی را تحلیل کردند؛ 3 .مطالعاتی که در آنها علاوه بر تأثیر عوامل فردي و محیطی، نقش عوامل زمینهاي و تعامل زیستی ذینفعان در توسعه کارآفرینی دانش بنیان نیز بررسی شده است. در مطالعات گروه سوم، شکل گیري، جریان و موفقیت فرایند کارآفرینی دانش بنیان تحت تأثیر عوامل گوناگون فردي، سازمانی، محیطی و زمینهاي (اقتصادي، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) است.
جدول 2 . عوامل فردي و محیطی مؤثر بر توسعه کارآفرینی
منابع | اجزا | عوامل |
Omerzel & Irena, 2013; Salaran & Maritz, 2009; Scheiner, 2009; Petrakis, 2005; Brockhaus & Nord,1979; Bowen & Hisrich,1986; Hornaday & Bunker,1970 | حساسیت آموزش جامعه تمایل به خطرپذیري مکان جهتیابی کنترل نیاز به موفقیت رهبري | رفتار کارآفرینانه میل به استقلال |
Zhilong & Yiyuan , 2007 | ظرفیتهاي کارآفرینی مفهوم و مهارتهاي کارآفرینی |
|
Zhilong & Yiyuan , 2007 | فرصتهاي کارآفرینانه درك فرصتها |
|
Yiyuan & Zhilong, 2007; Becker-Blease & Sohl, 2007; Georgea & Prabhub, 2003; Grilo & Thurik, 2006; Kortum & Lerner,2000; Lynskey, 2004; Roper & Scott, 2009; Omerzel & Irena, 2013; Sánchez et al., 2014 | پشتیبانی مالی سرمایه گذاري، منابع جایگزین تامین مالی، وامهاي کم هزینه تمایل مؤسسات مالی براي همکاري و تأمین مالی کارآفرینان کوچک برنامه هاي تضمین اعتباري براي راه اندازي تشکیلات رقابت در میان مؤسسات مالی منابع خودتأمین مالی، یارانه هاي مومی، سرمایه- گذاران خصوصی، ارائه حقوق صاحبان سهام |
|
سیاستهاي دولت سیاستهاي مالیاتی دولت | حمایت از تحقیق و توسعه حمایت از مناطق خودمختار سادهسازي شروع کسب و کارهاي دانش بنیان | Sánchez et al., 2014; Omerzel & Irena, 2013; Yiyuan & Zhilong, 2007; Hirschsohn, 2008; Lundstrom & Stevenson, 2001, 2002 |
| برنامه هاي دولتی پشتیبانی از پاركهاي علمی و مراکز رشد تعداد مناسب برنامه ها پرورش افراد حرفه اي شایسته و کارآمد تنظیم نیازهاي برنامه هاي دولت بهبود اثربخشی برنامه هاي دولت | Sánchez et al., 2014; Yiyuan Mai Zhilong Gan, (2007) Hirschsohn, 2008; Lundstrom & Stevenson, 2001; Stephen, Urbano & van Hemmen, 2005, 2009; van Stel, Storey & Thurik, 2007 |
آموزش و پرورش یا سرمایه انسانی | آموزش فنی و حرفه اي آموزش کسب و کار برنامه هاي آموزشی کارآفرینی برنامه هاي آموزشی فنی و حرفهاي در دسترس بودن اطلاعات توسعه سرمایه انسانی نوآورانه توسعه مهارت اشتغال پذیري | Koellinger, Minniti & Schade, 2007; McQuaid, 2002; Minniti & Nardone, 2007; Olsson, 2000; Arenius & Minniti, 2005; Chrisman & McMullan, 2000; Sánchez et al., 2014; Yiyuan & Zhilong, 2007; Omerzel & Irena, 2013; Haber & Reichel, 2007 |
منابع | اجزا | عوامل |
Sánchez et al., 2014; Yiyuan & Zhilong, 2007; Omerzel & Irena, 2013 | تأمین کنندگان، مشاوران و پیمانکاران فرعی در حد کفایت موجود است کسب و کارهاي جدید میتواند هزینه ها را به عهده بگیرند کسب و کارهاي جدید براي شخص ثالث داراي دسترسی آسان است کسب و کارهاي جدید به خدمات مشاورهاي دسترسی خوبی دارند کسب و کارهاي جدید به خدمات دسترسی خوبی دارند | دسترسی به زیرساختهاي تجاري و حرفه اي |
Rocha & Sternberg, 2005; Omerzel & Irena, 2013 |
| دسترسی به زیرساخت فیزیکی |
Koellinger et al., 2007; Levie, 2007; Begley & Tan, 2001; Minniti & Nardone, 2007; Mueller & Thomas, 2001; Thomas & Mueller, 2000; Uhlaner & Thurik, 2007; Sánchez et al., 2014; Omerzel & Irena, 2013; Yiyuan & Zhilong, 2007; Alvarez, Urbano, Corduras & Ruiz Navarro, 2011 | باورها ارزشها نگرش گرایشهاي کارآفرینی گرایشهاي نوآوري | استانداردهاي اجتماعی و فرهنگی |
Sánchez et al., 2014; van Stel et al., 2005; Omerzel & Irena, 2013 |
| باز بودن بازار داخلی و رقابت |
Sánchez et al., 2014; Yiyuan & Zhilong, 2007; Acs & Varga, 2005; Olsson & Frey, 2002 Shane, 2001, 2000; Wennekers, Wennekers, Thurik & Reynolds, 2005 | انتقال تحقیق و توسعه کارایی دانشگاهها در ایجاد کسب و کار دسترسی یکسان به پژوهش و کسب و کار دسترسی به علم و فناوري حمایت اقتصادي براي مهندسان و دانشمندان |
|
Salaran & Maritz, 2009 | تعاملات اجتماعی و وجود ارتباطات شبکه اي اعتماد بین اشخاص و نظام سیاسی اهداف و ارزش مشترك در یک واحد اجتماعی |
سرمایه اجتماعی |
Bowen and De Clercq, 2008; Alvarez et al., 2011 |
| قانون و حقوق مالکیت معنوي |
2- موانع توسعه ی کارآفرینی
همواره برخی موانع بر مسیر بهره برداری صحیح از داراییهای فکری تولید شده در دانشگاهها در جهت توسعه تجاری سازی دانش و کارآفرینی دانشگاهی وجود دارد که شناسایی و رفع آنها اجتناب ناپذیر است از آنجا که فعالیتهای کارآفرینی میتواند بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه تاثیر گذار باشند امکان بروز تعارض و مقاومت در برابر آنها وجود دارد بنابراین در بسیاری از موارد تلاش برای کارآفرینی از اثربخشی و کارآیی الزم برخوردار نبوده است . بنابراین دانشگاه ها هم باید به رفع نیازها و پوشاندن شکاف مالی مربوط به فعالیت های کارآفرینی مبادرت کرده و هم به ایجاد وتوسعه قابلیت ها و مهارت های کسب و کار مورد نیاز برای فعالیت های انتقال فناوری توجه داشته باشند این امر ممکن است سبب افزایش کارایی و کاهش هزینه های مالی دانشگاه شود .
موانع محیطی شامل چند متغیر است که یکی از آن ها فقدان رقابت میباشد اگر از طرف رقبا به سازمانها فشار وارد نیاید سبب می شود که سازمان کمتر نگران موقعیت و جایگاه خود بوده و برای کاهش هزینهها و افزایش کارایی و اثربخشی تلاشی نمیکند. تعیین ماموریت خارج سازمان نیز یکی دیگر از متغیرهای موانع محیطی به حساب می آید وقتی که ماموریت در خارج از سازمان تنظیم شده و آن را به سازمان تحمیل کنند در واقع شیوه ی مدیریت نیز تحمیل شده است چون گروههای مختلفی در تنظیم ماموریت نقش دارند غالباً توصیفها و
تعریفهای مختلفی از نیازها و توقعات عموم مردم داده می شود و لذا ماموریت و فلسفه وجودی سازمان دچار ابهام و چندگانگی گشته و در این شرایط اتخاذ راهبرد کارآفرینانه مشکل می شود متغیر دیگر در بررسی موانع محیطی وجود گروههای ذینفع است معمولا سازمان مجبور است گروه های زیادی از جمله مشتریان، افراد جامعه، نمایندگان مردم و دولتمردان سازمان ها و غیره را راضی کنند چنانچه رضایت همه گروه ها مد نظر نباشد خطرپذیری و اجرای اندیشه های جدید دچار مشکل میشود و گروه ها ممکن است که به سازمان فشار آورند (مدهوشی و بخشی، 1382).
موانع داخلی که بیشتر اشاره به ساختارها و مقررات دارد که شامل ساختار بروکراسی، انعطاف ناپذیری سازمان، ساختار سلسله مراتبی، مقررات و قوانین دست و پا گیر، عدم تفویض اختیار کافی از مدیران به زیردستان، دوگانگی در اهداف، تصمیمات نامناسب مدیریت عالی در انتخاب ها و انتصاب ها می باشد (موسوی و همکاران، 1398) .
موانع فرهنگی-اجتماعی: نگاه مثبت فرهنگی به خود اشتغالی استقلال نوآور بودن و تلاش فردی به رضایتمندی فردی منجر می شود و فعالیتهای کارآفرینی را در پی دارد از طرف دیگر نگاه منفی فرهنگی به کارآفرینی به عنوان یکی از موانع فعالیت های کارآفرینانه در کشورهای متعددی مانند ژاپن و روسیه مطالعه شده است .
موانع آموزشی کمبود آموزش های کارآفرینی که به صورت وجود نداشتن آموزش یا ناکافی بودن آموزش های ارائه شده در زمینه کسب و کار روش های غلط آموزش نبود مدرسان آموزش دیده و متخصص و نیز متناسب نبودن تناسب آموزشها با کسب و کار ظاهر میشود از دیگر موانع مهم کارآفرینی است این آموزش ها برای کمک به جوانان به منظور توسعه مهارت ها نگرش ها و رفتارهای کارآفرینانه و نیز آشنایی با روند تأسیس بنگاه کسب و کار کامالً ضروری است آموزش های کارآفرینی نه تنها وسیله ای برای پرورش و پیشبرد کار آفرینی جوانان و خود اشتغالی است بلکه در عین حال جوانان را با نگرش هایی همچون مسئولیت پذیری بیشتر و مهارت هایی از قبیل انعطاف پذیری و خلاقیت که برای مواجهه با مسیرهای نامطمئن شغلی در جوامع امروزی ضروری است تجهیز می کند .
موانع فردی موانعی هستند که مربوط به ویژگی های درونی فرد هستند که از این میان می توان به بی اعتقادی به موثر بودن و مفید بودن خویشتن بی تفاوتی به محیط پیرامون ناتوانی در ارائه راه حل های سازنده و مفید موافقت بی قید شرط با افکار و عقاید دیگران بدبینی و منفی نگری میزان کمی تحمل در برابر مشکلات نداشتن اعتماد به نفس نداشتن اهداف و بینش روشن و احسا س ناتوانی در گسترش استعدادها اشاره کرد .
موانع اقتصادی کمبود منابع مالی یا دسترسی نداشتن به آن یکی از موانع مهم کارآفرینی است که در پژوهش های متعددی بر آن تاکید شده است بر طبق مطالعات یورو و بارومتر حدود 78 درصد از پاسخگویان 15 تا 24 ساله با این گزاره "نبود بودجه مانع جدی تری نسبت به رویه های اداری یا فضای نامطلوب اقتصادی برای راه اندازی بنگاه تلقی می شود" موافق هستند. مهمترین مانع برای تاسیس کسب و کار از نظر جوانان نبود سرمایه و بودجه مورد نیاز است که به صورت کمبود منابع مالی و پس اندازهای شخصی، نبود ضمانت های لازم برای اخذ وام، نداشتن تجربه و مهارت برای اخذ وام، دوره های انتظار طولانی برای دریافت وام، ناآشنایی با روش های ممکن برای تامین اعتبار برای تاسیس بنگاه و نبود مراکز وام دهی بروز می کند.
با توجه به مبانی و پیشینه پژوهش مهمترین موانع توسعهی کارآفرینی موارد ذیل می باشد:
با توجه به نظرات مشارکت کنندگان در پژوهشی نشان داد که عوامل موثر بر کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های دولتی در شش عامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، محیط بیرونی و فردی قابلیت طبقه بندی دارد به شرح زیر
نتیجه گیری
با توجه به مرور پژوهشها، شکلگیري و توسعه ا
کوسیستمهاي دانشگاه بنیان در ایران نیازمند اقدامات حکومت، دولت و دانشگاه ها به شرح زیر است:
الف. اقدامات لازم از طرف حکومت
1 .پیاده سازي اصول حکومتداري خوب و پیروي از آنها؛
2 .باز، آزادسازي و رقابتی سازي نظام اقتصادي؛
3 .باز و آزادسازي جامعه از نظر فرهنگی و مذهبی؛
4 .ترویج و اشاعه فرهنگ دانش بنیان در جامعه.
ب. اقدامات لازم از طرف دولت
1 .ایجاد شهركهاي صنعتی دانش بنیان در هر استان با همکاري وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت مسکن و شهرسازي؛
2.تکمیل و گسترش پاركهاي علم و فناوري با همکاري معاونت علم و فناوري ریاست جمهوري و وزارت علوم؛
3 .ایجاد زیرساختهاي لازم توسط وزارت راه و مسکن و شهرسازي؛
4 .توسعه زیرساختهاي فناوري اطلاعات توسط وزارت فناوري اطلاعات و ارتباطات.
ج. اقدامات لازم توسط دانشگاهها
1 .تشویق اعضاي هیئت علمی و دانشجویان به تحقیقات فناورانه و تولید دانش جدید فناورانه. البته، تولید دانش جدید فناورانه دشوارترین مرحله براي افزایش توانایی کارآفرینی دانشگاه ها است. تولید دانش فناورانه علاوه بر تلاش و کوشش محققان، به خلاقیت آنها نیاز دارد. خلاقیت محصول مشترك فضا و شرایط مساعد اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی است؛
2 .تشویق دانشجویان، دانش آموختگان و اعضاي هیئت علمی به تجاري سازي دانش فناورانه. تجاري سازي دانش فناورانه پدیدهاي پیچیده است و در عین حال، به دلیل فقر دانش مدیریت این پدیده (همچون دانش مدیریت
شرکتهاي تجاري، دانش قراردادهاي صدور مجوز و فروش فناوري، قیمت گذاري دانش ضمنی و تحقیقات، بازاریابی اعضاي هیئت علمی و نبود ساختار سازمانی مناسب) و شکست در هر یک از این تلاشهاي معدود، میتواند انگیزه لازم را در کلیت تجاري سازي دستاوردهاي دانشگاهی از بین ببرد. لذا،
انتخاب رویکرد تجاري سازي «بالا به پایین» که همراه با حمایتهاي مجموعه مدیریت دانشگاه است، در ابتداي کسب تجربه در این مسیر توصیه میشود.
3 .تأسیس بنگاه زایشی: تأسیس شرکتهاي دانشگاهی مصداق دانشگاه کارآفرینی و مهمترین روش تجاري سازي است و مدیران دانشگاهی لازم است درك کنند که ایجاد شرکتهاي زایشی توسط دانشگاه فقط از جنبه درآمدزایی حایز اهمیت نیست. این شرکتها مانند آزمایشگاه یادگیري دانشجویان و یادگیري تعاملی عمل میکنند. در حقیقت، کارآفرینی دانشگاهی به توسعه اهداف تحقیقاتی و آموزشی دانشگاه کمک می کند.
4 .ارتقاي سرمایه انسانی کارآفرینی: کارآفرینی دانش بنیان نیازمند نوع و ترکیب خاصی از دانش، بینش، نگرش، گرایش، ارزش و توانش اعضاي هیئت علمی، دانشجویان و دانش آموختگان است. دانشگاهی که میخواهد کارآفرین باشد و توانایی کارآفرینی خود را ارتقا دهد، باید این
قابلیتها را در اعضاي هیئت علمی و دانشجویان خود ایجاد کند. براي این منظور لازم است که ساختار و برنامههاي مراکز کارآفرینی دانشگاه اصلاح شود.
5 .ارتقاي توان رهبري اکوسیستم کارآفرینی در دانشگاه: رهبري اکوسیستم کارآفرینی بسیار مهم است و بنابراین، لازم است رهبران دانشگاه اهمیت مأموریت کارآفرینی دانشگاه را درك و به تعالی آن کمک کنند و سپس،
قابلیتهاي لازم براي رهبري زیست بوم کارآفرینی را کسب کنند.
6 .نوآوري در برنامههاي درسی دانشگاه: توسعه سرمایه انسانی کارآفرینی، توسعه سرمایه انسانی نوآورانه، افزایش توان رهبري زیستبوم کارآفرینی دانش بنیان در دانشگاهها، تغییـر محیـط مـلی، منطـقهاي و محـلی و توسعـه دیـگر
قابلیتهاي زندگی در عصر جدید نیازمند نوآوري در برنامه هاي درسی است. این امر نیازمند پیروي از رویکرد چندوجهی و سیال در توسعه برنامه هاي درسی دانشگاهی، ادغام مهارتهاي اشتغال پذیري نوآوري و کارآفرینی در آنهاست.
7 .توسعه مهارت اعضاي هیئت علمی: اعضاي هیئت علمی عمدتاً در رشته خاصی از دانش تخصص دارند و مهارت آنها
منابع
1.Chieh Chang, Y., Hua, M., Chen, M .H. and Yang, P,2005
2.Shane , S.,2004 , Academic Entrepreneurship: University Spinoffs and Wealth Creation, USA, Massachusetts Edward Elgar Publishing
3.Gulinski, J.,2008 , Academic Entrepreneurship,Report, Available from: http://www.paip.poznan.pl/31p.htm
4.Lacetera, N.,2008 , Academic Entrepreneurship, MIT doctoral dissertation, USA, Massachusetts
Institute of Technology, available from: http ://ssrn.com/abstract=1090714.
5.Etzkowitz, H.,2003, “The Invention of the entrepreneurial university”, Research Policy,32(1),pp.109-121.
6. Clark, B.,2006, “The Entrepreneurial University: New Foundations for Collegiality, Autonomy, and Achievement”, Journal of the Program on Institutional Management in Higher Education, 13(2), pp. 9-24, OECD Publication, available from: www.oecd.org/dataoecd/1/47/37446098.pdf.
7.Zhang, J.,2007, “A Study of Academic Entrepreneurs Using Venture Capital Data”, Discussion Paper, Germany, Bonn: Forschungsinstitut, zur Zukunft der Arbeit, Institute for the Study of Labor, available from: http://ftp.iza.org/dp2992.pdf.
8.Kirby, D., Guerrero -Cano, M. and Urbano, D., 2006, “A Litrature Review on
بیشتر در زمینههاي تدریس و تحقیق است. آنها مهارت زیادي در خصوص کارآفرینی ندارند. کارآفرینی توسط اعضاي هیئت علمی نیازمند کسب مهارتها و قابلیتهاي کارآفرینی است و از دو طریق قابل کسب هستند: آموزش مستقیم از طریق کارگاهها و یادگیري از طریق دوره هاي مطالعاتی در صنایع داخلی و خارجی
entrepreneurial university: An Institutional Approach”, the 3rd Conference of Pre-communications to Congresses, Business Economic Department, Autonomous University of Barcelona. Barcelona.
9. Siegel, D ., Wright, M., Ensley, M. and Locket,A.,2005, “The creation of spin-off firms public research institutions: Managerial and policy implications”, Research Policy,34(7),pp.981-993.
10.Anderseck, K.,2004, “Institutional and Academic Entrepreneurship: Implications for University Governance and Management”, Higher Education in Europe, 29(2) ,pp.193-200.
11.Gibb, A. and Hannon,P.,2004,“Towards the entrepreneurial University?”, UK: University of Durham & National Council for Graduate Entrepreneurship, available from: https://webspace. utexas.edu/cherwitz/www/articles/gibb_hannon.pdf.
12.Etzkowitz, H., Webster, A., Gebhardt, C. and Terra, B.R., 2000, “The future of the university and the University of the Future”, Research Policy,29(2),pp.313-330.
13.Audretsch, D. and Phillips, R.J., 2004, “Entrepreneurship, State Economic Development Policy and the Entrepreneurial University”, Germany: Max Planck Institute of Economics, Group of
Entrepreneurship growth and policy, available from https://papers.econ.mpg.de/egp/discussionpapers/2007-11.pdf
Brennan, M. and wall, A., 2005, “Academic entrepreneurship, assessing preferences in nacent enterpreneurs”, Journal of small business and development,12(1),pp.307-322.
15.Rothaermel, F., Agung, S. and Jiang, L., 2007, “University entrepreneurship: taxonomy of the literature”, Industrial and Corporate Change, 16(4),pp.691-791.
16.Benneworth, P.,2007,Academic Entrepreneurship and long Term Business Relationship: understanding 'Commercialization' Activities, USA: Routledge Publishing.
17.Franzoni, C. and Lissoni, F., 2006 , “Academic entrepreneurship, patents, and spin-offs: critical issues and lessons for Europe”, Presented for European Commission as part of the KEINS project. USA: Georgia State University& Italy: Universita di Brescia and CESPRI-Universita Bocconi, available from: http://ftp.unibocconi.it/pub/RePEc/cri/papers/WP180FranzoniLissoni.pdf
18.Clark, B.R.,.1998, “The entrepreneurial university demand and response”,Tertiary education management, 4(1), pp.5-16.
19.R.P., Thomas, ] O’Shea, R.P., Thomas, J.A., Morse, K.P., O’Gorman, C. and Roche, F., 2007,“Delineating the anatomy of an entrepreneurial university: the Massachusetts Institute of
Technology experience”, R&D Management,37(1),pp. 1-16.
20.Braunerhjelm , P., 2007, “Acadenic Entrepreneurship: Social norms, university culture and policies”, Sweden, Stockholm: The Royal Institute of Technology, Department of Transport and Economics, available from: http://papers.cesis.se/CESISWP100.pdf.
21.Van der Sijde, P., McGowan, P., van de Velde, T. and Youngleson, J., 2007 , “Organizing for Effective , Academic Entrepreneurship”, Netherland: University of Twente & Saxion University for Applied Sciences, UK - Northern Ireland: University of Ulster, South Africa: Tshwane University, available from: aـetـ.Sijde,P.Cـderـ/Van http://doc.utwente.nl/74151/1/Van_der_Sijde_et_a1_paper.pdf
22.Gomez, J., J.T. Pastor, C., D. Galina, L.E., I. Mira, S. and A.J. Verdu, J., 2007, Indicator of Academic Entrepreneurship, Global Start UMHDE, available from: http://ftp.cordis.europa.eu/pub/paxis/docs/indicators_acad_ entrepreneurship.pdf
23.Yusuf, M.,2008, “Organizational Antecedents of Academic Entrepreneurship Public Research Universities: a conceptual framework”, Malaysia: Tun Abdul Razak University E-Journal, 5(2), pp.36-51, available from: http://ejournal.unirazak.edu.my/images/ articles/org ـantecedentـmohar.pdf.
24. فکور، ﺑﻬﻤﻦ و ﺣﺎﺟﻲ ﺣﺴﻴﻨﻲ، ﺣﺠﺖ ا... ، ١٣٨٧ ، ”ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺠﺎري ﺳﺎزي ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت در داﻧﺸﮕﺎهﻫﺎي اﻳﺮان (ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردي ٧ داﻧﺸﮕﺎه ﻣﻬﻢ اﻳﺮان)”، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري ، ١(٢)، ﺻﺺ. ٧٠- ٥٩.
25.Jones Evans, D. and Klofsten, M.,2000, “Creating a Bridge between University and Industry in small European countries”, R&D management,29(1),pp. 47-56.
[26] Lam, A.,2004, Organization Innovation, Oxford University Press, Handbook of Innovation.
27. پورﻋﺰت، ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ، ﻗﻠﻲﭘﻮر، آرﻳﻦ و ﻧﺪﻳﺮﺧﺎﻧﻠﻮ، ﺳﻤﻴﺮا، ١٣٨٩، ”ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ و ﺗﺠﺎريﺳﺎزي داﻧﺶ در داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان”، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺳﻴﺎﺳﺖ ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري، ٢(٤)، ﺻﺺ. ٧٥-٦٥.
28. یداللهی فارسی ، جهانگیر ، زالی ، محمد رضا و باقری فرد ، سید مرتضی ، 1390 ، " ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﺎري ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﻲ داﻧﺸﮕﺎﻫﻲ؛ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻮردي داﻧﺸﮕﺎه ﺟﺎﻣﻊ ﻋﻠﻤﻲ- ﻛﺎرﺑﺮدي" ،فصلنامه علمی پژوهشی سیاست علم و فناوری 1(4)
29. انتظاری ، یعقوب ، 1398 ، "الزامات توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه بنیان در ایران " ، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی ، 25(1)
30. .م. مدهوشی؛ غ. بخشی، 1382 ،"بررسی موانع کارآفرینی در دانشگاه مازندران، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی" شماره 27؛ 213-157 .
31. .ح. موسوی، ا. عمران، م. موسوی، م. فراستخواه، 1398 ،"شناسایی موانع توسعه اکوسیستم دانشگاه کارآفرین. فصلنامه علمی آموزش علوم دریایی"، 19 .51-35 .
32. رحیمی ، مهناز و مهاجران ، بهناز ،1399 ، "کنکاشی پیرامون موانع توسعه ی کارآفرینی در دانشگاه های دولتی ایران"، دومین کنفرانس ملی علوم انسانی و توسعه
33. سلطـانزاده ، وحید ، اردلان ، محمـدرضا و قنبری،
سیروس ، 1399 ، "شناسایی عوامل موثر بر کارآفرینی آموزشی در دانشگاه های دولتی کشور" ، نشریه علمی ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی ، 10(1)
|