پارادوكس اورولي
الموضوعات :
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
الکلمات المفتاحية: اورول سوژه سياسي سوژه متافيزيكي پارادوكس نظام بدون سلطه,
ملخص المقالة :
جورج اورول، رمان نويس انگليسي، رمان معروف «1984» را نوشت تا يوتوپياهاي عصر خود را نقد نمايد. وي كه در صدد بيان و هشدار در باب آينده احتمالي توتاليتري همه جا حاضر است، در رمان خود انساني را به تصوير ميكشد كه ساختارهاي قدرت به شدت متصلب وي را تبديل به سوژهاي سياسي، يعني تابع ساخته است. سوژهاي كه به نهايت خود رسيده است. بنابراين مهم نوع نگاه اورول به انسان و تبديل كردن آن به سوژه است. اين تأكيد بيش از حد اورول بر سوژگي، انسان را متافيزيكي كرده و نظام يوتوپيايي ديگري را پيش روي وي قرار داده است. نظامي كه اورول در ابتدا در پي نقد آن بوده اما خود گرفتار آن ميشود. در واقع پارادوكس اورولي در همين امر نهفته است، چرا كه وي در عين نقد يوتوپيا، نظام يوتوپيايي بدون سلطه را به سوژه متافيزيكي خود پيشنهاد ميدهد. پارادوكسي كه با نوع نگاه اورول به انسان به مثابه سوژه سياسي شروع شد.