تحول فرهنگ گفتاري به نوشتاري زنان (از عصر ناصري تا مشروطه)
الموضوعات :
1 - دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
الکلمات المفتاحية: نثر زنان دورهي ناصری دورهي مشروطه فرهنگ گفتاری فرهنگ مکتوب,
ملخص المقالة :
در تاریخ ادبی ایران، نمونههای شعری باقی مانده از زنان بسیار بیشتر از نوشتههای منثور آنان است. تا پیش از دورهي ناصری، معدود نوشتههای نثر زنان در رسالات فقهی و ادعیه و اوراد خلاصه میشود. از دورهي ناصرالدین شاه، تعدادی نامه از زنان درباری، دو سفرنامه و یک رسالهي انتقادی – اجتماعی به جا مانده است. شیوهي نگارش این متون بیانگر این واقعیت است که زنان آن دوره با قالب رسمی نگارش مکتوب فاصلهي زیادی داشتهاند. این نوشتهها در حوزهای زنانه و خصوصی به تحریر درآمده است و زبان آن، زبانی گفتاری است. در دورهي مشروطه، به موازات حضور زنان در اجتماع، شاهد حضور جدیتر آنان در عرصهي نثر هستیم. درج نامههای زنان در روزنامههای این دوره و انتشار نشریات ویژهي زنان، جایی در فضای نوشتاری برای آنان گشود و زبان زنان وارد حوزهي عمومي شد و پالایش یافت. بیپروایی و صراحتی که تحت تأثیر فضا و محیط مانوس زنانه و ادبیات گفتاری در میان آنان وجود داشت، جای خود را به عفت کلام و پاکسازی زبان از لغاتی داد که در فضای عمومی جایگاه مطلوبی نداشت. به این ترتیب کلامی پیراسته، پرده پوشیده و تربیت یافته شکل گرفت که از فرهنگ حاکم و رایج پیروی میكرد و نگاشتههای زنان از حوزهي خصوصی زنانه به حوزهي عمومی اجتماع راه یافت. لذا میتوان گفت حضور زن در اجتماع با گذار از ادبیات گفتاری به ادبیات نوشتاری و حضور در فرهنگ مکتوب مصادف گشت.