از ساختار معنادار تا ساختار رباعي (نگاهي جامعهشناختي به ارتباط ميان جهانبيني عصر رودكي با ساختار رباعي)
الموضوعات :احمد خاتمي 1 , منا عليمددي 2 , عیسی امنخاني 3
1 -
2 -
3 - دانشگاه گلستان
الکلمات المفتاحية: رودكي رباعي ساختارگرايي تكويني ساختار معنادار,
ملخص المقالة :
رباعي قالب شعرياي است كه نخست در ميان شاعران ايراني رواج يافته، سپس به شعر عرب راه پيدا كرده است؛ امّا با وجود آنكه عدّهاي چون شمس قيس رازي رباعي را ساختة رودكي ميدانند، به دليل عدم وجود اسناد كافي، دربارة اينكه مبدع آن چه كسي است، اتّفاق نظري وجود ندارد؛ تا جايي كه گروهي معتقدند كه رباعي ريشه در خسروانيهاي پيش از اسلام داشته است و برخي نيز نخستين رباعيها را به صوفيه منسوب كردهاند. در اين مقاله نويسندگان با اعتقاد به اينكه چنين پژوهشهايي نتيجة متقني نخواهد داشت، اين موضوع را از منظري ديگر نگريسته، تلاش كردهاند تا با استفاده از نظرية ساختارگرايي تكويني لوسين گلدمن ـ كه ميان شكل اثر و جهاننگري حاكم بر عصري كه اثر در آن شكل گرفته است، ارتباط برقرار ميكند ـ نشان دهند كه چگونه قالب رباعي ـ البتّه در معناي مصطلح و امروزي آن ـ كه از ساختاري منطقي برخوردار است، انعكاس جهاننگري عقلاني شاعران خردگراي سبك خراساني است، نه شکل تکامل يافتة شعر ايران پيش از اسلام.