ارائه مدل فرآیند هوشمندی فناوری در شرکت های کوچک و متوسط
محورهای موضوعی : تخصصیمهدی هاجری 1 , حجت اله حاجي حسيني 2 , مهدی حمیدی 3
1 - دانشگاه تهران
2 - سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران. تهران،ايران
3 - دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: هوشمندی فناوری, مدل های هوشمندی فناوری, شرکت های کوچک و متوسط.,
چکیده مقاله :
هوشمندی فناوری مفهومی است که شرکت ها را قادر می سازد تا فرصت ها و خطرات فناورانه ای که در آینده رشد و بقای کسب و کارشان را تحت تاثیر قرار می دهد، شناسایی کنند. لذا پیاده سازی این مفهوم در شرکت ها و سازمان ها می تواند بسیار مورد توجه باشد. از طرفی در ادبیات مدل های مختلفی در جهت تحقق هوشمندی فناوری ارائه شده است که در هر مدل مراحل چندگانه ای برای این امر معرفی شده است. لذا در این پژوهش با بررسی 4 مدل از مدل های موجود و جمع بندی مراحل مطرح در هر یک، به ارائه مدلی جهت پیاده سازی مفهوم هوشمندی فناوری پرداختیم. در این مدل به سه فاکتور زمان، میزان فعالیت مورد نیاز و مدیریت هوشمندی فناوری به عنوان عواملی که از نگاه مدل های موجود دور مانده اشاره می شود. در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای جهت جمع آوری ادبیات استفاده شده است. در انتهای این نوشتار نیز پیشنهادی جهت پژوهش های آتی مطرح می گردد.
Technology intelligence is a concept that enables firms to detect technological opportunities and risks which influence their future progress and performance of trade, therefore using this concept by organizations and corporations can be noteworthy. On the other hand, literature has dealt with different models for realization of technology intelligence, and in any of them, multiple stages are introduced. Hence in this research, surveying four models and concluding relevant stages of each, we introduced a model for implementation of technology intelligence concept. In this model three elements which are ignored by existing models - time, requisite activity and management of technology intelligence - are regarded as proposed factors. In this research we used information from libraries to collect the literature. At the end of this article, there is also a suggestion in order to implement further researches.
ارائه مدل فرآیند هوشمندی فناوری در شرکت های کوچک و متوسط
* مهدی هاجری ** حجت الله حاجی حسینی*** مهدی حمیدی
* کارشناس ارشد مدیریت فناوری، دانشگاه تهران
** دانشیار پژوهشکده مطالعات فناوری های نوین
*** دانشجوی دکتری مدیریت تکنولوژی دانشگاه علامه طباطبائی
Mhajari.67@ut.ac.ir
تاریخ دریافت:06/08/1393 تاریخ پذیرش: 15/05/1394
چکیده
هوشمندی فناوری مفهومی است که شرکت ها را قادر می سازد تا فرصت ها و خطرات فناورانه ای که در آینده رشد و بقای کسب و کارشان را تحت تاثیر قرار می دهد، شناسایی کنند. لذا پیاده سازی این مفهوم در شرکت ها و سازمان ها می تواند بسیار مورد توجه باشد. از طرفی در ادبیات مدل های مختلفی در جهت تحقق هوشمندی فناوری ارائه شده است که در هر مدل مراحل چندگانه ای برای این امر معرفی شده است. لذا در این پژوهش با بررسی 4 مدل از مدل های موجود و جمع بندی مراحل مطرح در هر یک، به ارائه مدلی جهت پیاده سازی مفهوم هوشمندی فناوری پرداختیم. در این مدل به سه فاکتور زمان، میزان فعالیت مورد نیاز و مدیریت هوشمندی فناوری به عنوان عواملی که از نگاه مدل های موجود دور مانده اشاره می شود. در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای جهت جمع آوری ادبیات استفاده شده است. در انتهای این نوشتار نیز پیشنهادی جهت پژوهش های آتی مطرح می گردد.
واژه های کلیدی: هوشمندی فناوری، مدل های هوشمندی فناوری، شرکت های کوچک و متوسط.
مقدمه
امروزه در محیط رقابت جهانی، سرعت بالای تغییر و تحولات فناورانه از مسائل مهم کسب و کار محسوب
میگردد. هرچند همگامی با آخرین پیشرفتهای فناورانه با توجه به رشد نمایی اطلاعات در دسترس برای شرکتها به چالشی بزرگ تبدیل شده است ]1[ اما بقای شرکتها در گرو تطبیق با این تغییرات است. در چنین محیطی، هوشمندی فناوری به عنوان روشی برای نوآوری و تولید محصولات جدید در قالب تفکرات و شیوههای کسب و کار موجود و یا جدید که خلق شایستگی و توانمندی نوآورانه را به دنبال دارد، حائز اهمیت است. در محیط رقابت این چنینی شناسایی نوآوریها و ایدههای جدید فناورانه خارج از سازمان بسیار حیاتی بوده و بدین منظور لازم است تا گسترهی زیادی از منابع نامتجانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند]2[. یک سازمان از طریق هوشمندی فناوری میتواند اطلاعات مربوط به پیشرفتها و فناوریهای جدید را کسب و سپس این اطلاعات را به تصمیمگیران یا برنامهریزان سازمان انتقال دهد]1[. در واقع هوشمندی فناوری، فعالیتی است که شرکتها را قادر میسازد تا فرصتها و خطرات فناورانهای که میتواند در آینده رشد و بقای تجارتشان را تحت تاثیر قرار دهد، شناسایی کنند. با توجه به کوتاه شدن چرخه عمر فناوری و جهانیشدن بیشتر تجارت، برخورداری از توانمندیهای مؤثر هوشمندی فناوری به شدت مهم شده و توجه زیادی را به خود جلب کرده است لذا باید به عنوان یک بخش کلیدی در برنامهریزی فناوری به حساب آید ]3و4و5و6[. نکتهی مهم این است که هوشمندی فناوری تنها بر روی ویژگیهای فنی فناوری متمرکز نمیشود بلکه شامل یک طیف کامل از ویژگیهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مسائل قانونی و محیطی یک فناوری می باشد]1[.
با توجه به نقش شرکتهای کوچک و متوسط1 در اقتصادهای توسعهیافته و در حال توسعه و همچنین احتمال بیشتر آسیبپذیری آنها در مقابل نوآوریهای جدید و تلاطمهای محیطی، در این مقاله سعی بر آن شده است تا چارچوبی برای فرآیند هوشمندی فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط ارائه و تکمیل گردد.
1- مروری بر ادبیات پژوهش
2-1 هوشمندی فناوری
تعداد زیادی از نویسندگان به منظور کاهش احتمال شکست در مواجه با گسستگیهای فناورانه و افزایش کارایی
تصمیمگیریهای فناورانه، بررسی سیستماتیکتر روندهای فناورانه (فرآیند سیستماتیک اکتساب، ارزیابی و انتقال اطلاعات روندهای فناورانه لازم برای شناسایی فرصتها و تهدیدات در زمان مناسب) را لازم دانستهاند]8[. سر نخهای اولیه هوشمندی فناوری را میتوان در اوایل دهه 1980 جستجو نمود. در این دهه بحثهایی تحت عنوان هوشمندی رقابتی2 به وجود آمد]2[. انجمن متخصصان هوشمندی رقابتی3، هوشمندی رقابتی را "فرآیند اخلاقی جمع آوری، تحلیل و انتشار اطلاعات دقیق، مرتبط، مشخص، به موقع، پیشبینی شده و قابل اقدام در ارتباط با مفاهیم محیط کسب وکار، رقبا و خود سازمان" تعریف کرده است]9[. از ویژگیهای بارز یک سازمان موفق در دنیای رقابتی امروزی میتوان به ارائه محصولات و خدمات برتر، افزایش تنوع و انعطافپذیری، افزایش سرعت تولید محصولات و نوآوری اشاره کرد. برای برآورده کردن این تقاضاها مدلهای جدید مدیریت، بهوجود آمده و رویکردهای جدید از قبیل هوشمندی فناوری اهمیت پیدا کرده است]10[. گرایش به بهبود مؤثر قابلیتهای هوشمندی فناوری برای پاسخ به افزایش رقابت فناورانه جهانی و همچنین نیاز به نوآوری مداوم در سالهای اخیر افزایش یافته است.
اشتون و استیسی4 هوشمندی فناوری را "اطلاعات پیرامون رویدادها، روندها، فعالیت ها و مسائل حساس و حیاتی در محیط فناورانه مربوط به کسب و کار مورد نظر که از ارزش رقابتی کافی نیز برخوردار میباشند" تعریف کردهاند]2و[11. پورتر5 نیز تعریف "هوشمندی فناوری شامل فرآیند شناسایی و جمعآوری، تجزیه و تحلیل و به کارگیری مناسبترین اطلاعات در زمینه توسعه فناوری و تغییر و تحولات و روندها و رویدادهای محیط فناورانه میباشد" را ارائه کرده است]2و12 [.
همچنین چانگ6 معتقد است که "پژوهشگران و
تصمیمگیرندگان میتوانند با استفاده از هوشمندی فناوری به روشها ، فرآیندها، ابزارها و پاسخهای مناسبی دستیافته و با استفاده از آنها خود را با تغییرات محیط و مسائلی که بر موقعیت رقابتی سازمان تأثیر میگذارد، تطبیق دهند."] 13[
هوشمندی فناوری، به عنوان روشی برای بهبود عملکرد توسعه فناوری با خلاقیت، به منظور شناسایی جایگزینهای بالقوه فناوری جدید و کاهش احتمال شکست در مواجه با گسستگیهای فناورانه ارائه شده است]4و14[. این مفهوم شامل نظارت فناوری، ارزیابی فناوری ، پیشبینی فناوری و ... میباشد]8[. هوشمندی فناوری در مقایسه با یک رویکرد مبتنی بر خبرگان در مدیریت فناوری چندین مزیت دارد. اولا میتواند با حجم انبوهی از اطلاعات که به تنهایی توسط انسان قابل تحلیل نمیباشد، سر و کار داشته باشد. کمبود استفاده از اطلاعات ممکن است منجر به خطاهایی در خروجی تحلیل فناوری گردد. دوما، ابزارهای هوشمندی فناوری میتوانند مقادیر قابل توجهی اطلاعات که انسان قادر به تهیه آن نیست، ایجاد کنند. آنان میتوانند رابطه بین شرکتها و فناوری را مجسم کرده و ویژگیهای فناوری را با تحلیل آماری، تحلیل نمایند. سیستمی که از یک فرآیند تصمیمگیری با هوشمندی فناوری پشتیبانی میکند
میتواند اطلاعات بی وقفه را به خوبی کنترل و به نیازهای مشتریان به سرعت پاسخ دهد]15[.
تعدادی از پژوهشهای آکادمیک بر روی مطالعات تجربی یا ایجاد فرآیندهای هوشمندی فناوری متمرکز شدهاند. اما در سالهای اخیر گرایشات آکادمیک، نیازهای صنعتی لازم برای درک عمیقتر از فعالیتهای هوشمندی فناوری را دنبال میکنند. لیچتنتحالر 7بر روی فرآیندهای هوشمندی فناوری و هماهنگی فعالیتهای آن در سازمانهای چند ملیتی متمرکز شده است]16[. این گرایشات همچنین به بررسی تعامل بین مدیریت ارشد و فعالیت هوشمندی فناوری منجر شده است. بوچر8 و همکاران نقش هوشمندی فناوری در ارزیابی فناوریهای مختل کننده در شرکتها را بررسی کرده اند]16و17[. شبا هودن9 و پروبرت10 ابزارهای مدیریت فناوری و فناوریهای موجودی که ممکن است از هوشمندی فناوری پشتیبانی کنند، را شناسایی کرده اند]16و18[.
گریبدز11 این مساله را مطرح میکند که هوشمندی فناوری نباید کاملا به واحدهای مربوطه سپرده شود بلکه باید به عنوان یک فرآیند هوشمندی سازمانی، سازماندهی شود
] 8و19 [.
2-2 مدلهای هوشمندی فناوری
2-2-1- مدل سازمان اطلاعات آمریکا (سیا)
از نظر سازمان اطلاعات آمریکا هوشمندی فناوری را
میتوان هم ارز فعالیت هوشمندی نظامی دانست. یکی از مهمترین اهداف هوشمندی فناوری هشدار نسبت به خطرات بالقوه یا فوری است. سازمان اطلاعات آمریکا به کمک مدل هوشمندی خود تمام منابع ممکن تهدیدات را نظارت و کنترل کرده و اطلاعات جمعآوری شده را به اطلاعات قابل اقدام تبدیل میکند. سازمان های غیر نظامی نیز با تغییر این مدل، از آن برای مقاصد غیر نظامی هوشمندی استفاده میکنند]1و13[. این مدل چرخه ای شامل گام های زیر میباشد :
1. برنامهریزی و جهتدهی؛ این گام در واقع، هم گام آغازین و هم گام پایانی چرخه هوشمندی فناوری میباشد که در آن نیازهای تصمیمگیران تعیین و در ادامه چرخه حول این نیازها شکل گرفته و هدایت میشود. در صورتی که نیازها به درستی شناسایی نگردند، خروجی انتشار یافته نیز اشتباه خواهد بود.
2. گردآوری؛ در این گام، دادهها و اطلاعات لازم، با توجه به نیازهای تعیین شده در گام اول، جمعآوری میشوند. در این مرحله از چرخه هوشمندی فناوری، انتخاب صحیح منابع اطلاعاتی اهمیت مییابد. نیازهای تعیین شده در گام اول، تا حد زیادی، نوع منابع مورد استفاده در این مرحله را مشخص مینمایند.
3. سازماندهی و پردازش؛ در این مرحله، اطلاعات و
دادههای گردآوریشده بررسی میشوند و موارد تکراری و یا غیرمرتبط حذف و در نهایت اطلاعات و دادههای باقیمانده سازماندهی میشوند.
4. تحلیل؛ در این گام، اطلاعات و دادههای سازماندهی شده، بر اساس نیاز تصمیمگیران تحلیل میشوند. در نتیجه، تحلیلگر باید قبل از شروع تحلیل، از نیازهای تصمیمگیران بهخوبی آگاه باشد.
5. انتشار؛ کارکرد اصلی این گام، ارائه تحلیلهای انجامشده به تصمیمگیران و دریافت بازخورد از آنها میباشد. در گزارشات نهایی و ارائه تحلیل به تصمیمگیران باید به عواملی که بر درک تصمیمگیران از تحلیل اثر میگذارند توجه و آنها را لحاظ نمود.
[1] Small and Medium Enterprises
[2] Competitive Intelligence
[3] Competitive Intelligence Professionals
[4] Ashton and Stacey
[5] Porter
[6] Chang
[7] Lichtenthaler
[8] Bucher
[9] Shehabuddeen
[10] Shehabuddeen & Probert
[11] Gerybadze
2-2-2 مدل کر
در سال 2006 کر1 و همکارانش ]1و13[ در مقالهای تحت عنوان "یک مدل مفهومی برای هوشمندی فناوری"2 یک فرآیند هوشمندی فناوری جدید ارائه کردند. آنها با بررسی و بازنگری تعدادی از فرآیندهای هوشمندی فناوری ارائه شده تا آن زمان، یک چرخهی شش فازی برای هوشمندی فناوری پیشنهاد کردند. فازهای این چرخه عبارتند از:
1. هماهنگی؛ شامل برنامهریزی فعالیتهای هوشمندی، اختصاص منابع، آگاهی دادن عاملها و دیدهبانها و
همچنین آگاه کردن سیستمهای هوشمندی فناوری از درخواستهای جدید هوشمندی میباشد.
2- جستجو؛ در این مرحله، دادهها و اطلاعات لازم
جمآوری میشوند.
3- فیلتر؛ در این مرحله، ضمن بررسی اطلاعات جمعآوری شده، اطلاعات تکراری و غیر مرتبط حذف و اطلاعات باقیمانده سازماندهی میشوند.
4- تحلیل؛ این مرحله، مرحله ایجاد ارزش افزوده از حجم انبوه اطلاعات و دادههای بهدست آمده است.
5- مستندسازی؛ در این مرحله از این چرخه هوشمندی فناوری، گزارشهای لازم تهیه، محتوای اطلاعات هوشمندی ساختاردهی و دانش جدید درون حافظه سازمانی شکلدهی میشود. در واقع این گام، شامل ذخیره اطلاعات و مدیریت دانش برای دسترسی و بازیابی میگردد.
6- انتشار؛ در این مرحله، تأمینکنندگان هوشمندی، مشتریان هوشمندی را از هوشمندیهای جدید و بهروز مطلع میگردانند.
[1] Kerr
[2] A Conceptual Model for Technology Intelligence
شکل2 . مدل هوشمندی کر] 13[
2-2-3 مدل ساویز
ساویز1 در مدل خود، فعالیتهای هوشمندی فناوری را به دو گروه فعالیتهای مستقیم و غیر مستقیم یا پشتیبان در قالب زنجیره خلق ارزش پورتر تقسیم کرده که نهایتا منجر به بهبود تصمیمهای مرتبط با حوزه فناوری خواهند گردید. فعالیتهای غیر مستقیم عبارتند از:
· مدیریت هوشمندی فناوری که شامل طراحی، هدایت و توسعه یک سیستم هوشمندی فناوری میباشد.
· اهداف و مأموریتهای هوشمندی فناوری که به طور همزمان با استراتژی و مأموریتهای تجاری سازمان و نیازهای اطلاعاتی آن تعامل و ارتباط مستقیم دارند.
· ساختار فعالیتهای هوشمندی فناوری که آرایش عناصر هوشمندی فناوری و افراد درگیر در آن را مشخص میکند.
· ابزارهای هوشمندی فناوری اطلاعات که شامل روشهای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و زیرساختهای مورد نیاز میباشد.
فعالیت های مستقیم مدل ساویز، همانطور که در شکل 3 نیز اشاره شده است، شامل: شناسایی نیازهای اطلاعاتی، جمعآوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل اطلاعات، انتشار اطلاعات و بکارگیری اطلاعات میباشد. ]2و13[
[1] Savioz
شکل3 . مدل هوشمندی ساویز] 13[
7- قاعدهسازی نیازهای اطلاعاتی بهمنظور تعیین هدف جمعآوری اطلاعات و همچنین جلوگیری از انباشت بیش از حد اطلاعات از طریق محدود کردن ناحیه مشاهده و استفاده از منابع انجام میشود. در مرحله تحلیل اطلاعات نیز ابتدا با توجه به میزان کیفیت و مرتبط بودن، اطلاعات جمعآوری شده فیلتر و اطلاعات باقیمانده در بافت سازمان یکپارچه میشود. در نهایت در این مرحله، عملکرد ارزیابی برای برآوردکردن معنی استراتژیکی اطلاعات برای سازمان بهکار میرود.
2-2-4 مدل باتیلر
باتیلر1 و دیگران نیز در سال 2003 فرآیندی را جهت پیاده سازی هوشمندی فناوری معرفی کردند. این فرآیند شامل 8 مرحله می شود که به ترتیب عبارتند ازتعیین نیازهای هوشمندی، جستجو، اکتساب، ساختاردهی و پردازش، ذخیره و بازیابی، تحلیل، مستندسازی و انتشار که از نظر نوع فعالیت ها در هر مرحله به مدل های پیشین شباهت زیادی دارد. ]13و20[
در مرحله تعیین نیازهای اطلاعاتی، بایستی مشتریان اصلی هوشمندی فناوری در سازمان، نیازهای هوشمندی فناوری، تکنیکهای تحلیل هوشمندی فناوری شناسایی و نیازهای هوشمندی به نیازهای هوشمندی به نیازهای اطلاعاتی تبدیل گردند. در مراحل جستجو و اکتساب نیز منابع مرتبط داخلی و خارجی شناسایی، منابع اطلاعاتی داخلی ارزیابی، منابع اطلاعاتی نظارت، اطلاعات لازم و بهخصوص هدفگذاری، محتوای اطلاعات فیلتر و اعتبار و ارزش اطلاعات ارزیابی میشوند. در فرآیند تحلیل نیز اطلاعات ترکیب و سازماندهی و تحلیل میشوند. سپس اقدامات عملی بر اساس اطلاعات تحلیل شده، استتنتاج میگردند و در نهایت هوشمندی فناوری بهصورت عملی و کاربردی خروجی این مرحله خواهد بود.[20]
در مجموع می توان مدل های هوشمندی فناوری مطرح شده در ادبیات را در جدولی همانند جدول 1 نمایش داد.
ردیف | کارکردها | سیا | کر | ساویز | باتیلر |
1 | تعیین نیازهای هوشمندی |
|
|
|
|
2 | جهت دهی |
|
|
|
|
3 | جستجو |
|
|
|
|
4 | اکتساب |
|
|
|
|
5 | فیلتر |
|
|
|
|
6 | ساختاردهی و پردازش |
|
|
|
|
7 | ذخیره و بازیابی |
|
|
|
|
8 | تحلیل |
|
|
|
|
9 | مستندسازی |
|
|
|
|
10 | انتشار |
|
|
|
|
11 | بکارگیری اطلاعات |
|
|
|
|
[1] Bouthillier
جدول1. تحلیل تطبیقی مدل های هوشمندی ]13[
2-3 هوشمندی فناوری در شرکت های کوچک و متوسط
با نگاهی به کشورهای توسعه یافته، اهمیت شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصادهای توسعه یافته مشخص
میشود. بهعنوان مثال، در ایالات متحده 7/99% شرکت های کارفرمایی SME میباشند و 45 درصد مالیات این کشور را این شرکتها تأمین میکنند]21[. لذا نمیتوان از نقش شرکتهای کوچک و متوسط در حرکت به سمت یک اقتصاد رقابتی در کشورهای در حال توسعه غافل شد. یک راه بهبود وضعیت اقتصادی کشورهای در حال توسعه توجه به توسعه SME ها میباشد]22[.
هرچند که تعریف واحدی برای SME ها وجود نداشته و تعاریف کشور به کشور و صنعت به صنعت متفاوت است، اما معیارهایی از قبیل تعداد کارکنان، سرمایه اولیه، میزان فروش و میزان درآمد برای تعریف این شرکتها وجود دارد ]22[ که کشورهای مختلف با توجه به شرایط خاصشان یک یا دو معیار را مبنای برنامهریزی خود قرار
میدهند]23[. بهعنوان مثال، معیار تعریف این شرکتها در کره جنوبی تعداد کارکنان و تعریف آنها بنگاههای تولیدی با تعداد کارکنان کمتر از 200 نفر و بنگاههای خدماتی با تعداد کارکنان کمتر از 40 نفر میباشد. در آلمان نیز معیار تعریف تعداد کارکنان و گردش مالی است و آن دسته از بنگاهها که تعداد کارکنان آنها حداکثر 10 باشد، بنگاههای کوچک و از 10 نفر تا 50 نفر بنگاه متوسط به حساب
میآیند. همچنین بنگاههایی که گردش مالی آنها کمتر از 50 میلیون مارک در سال باشد بنگاه متوسط و بنگاههایی که گردش مالی آنها کمتر از 500 هزار مارک باشد، بنگاه کوچک به حساب میآیند. در ایران، اشتغال تنها معیار دسته بندی SME ها میباشد به طوری که وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی، بنگاههای با تعداد کارکنان کمتر از 50 نفر را شرکت های کوچک و بین 50 تا 150 نفر را شرکت های متوسط مینامند]24[.
اما در زمینه بررسی اهمیت هوشمندی فناوری در این دسته شرکتها می توان گفت یکی ازعوامل موفقیت بنگاهها در دنیای کنونی توجه به نوآوری و قابلیتهای نوآوری در شرکتها است و شرکتها برای تضمین بقای خود نیازمند قابلیتنوآوری هستند زیرا قابلیت نوآوری باعث تطابق شرکت با محیط پیچیده جهان امروز میشود]25[. همچنین به کارگیری ابزارهای کارآمد مدیریت و سیاست گذاری فناوری به منظور توسعه توانمندی ها در کسب و کار و در ارائه و بهبود محصولات الزامی اجتناب ناپذیر برای سازمان های فعال در زمینه های فناوری از جمله شرکتهای کوچک و متوسط می باشد. از این رو، هوشمندی فناوری به عنوان ابزاری برای تحریک و توسعه انواع نوآوری درونی و محصولات جدید در قالب تفکرات و شیوه های کسب و کار موجود و یا جدید که منجر به خلق شایستگی و توانمندی نوآورانه می شود از اهمیت بسزایی برخوردار است]2[.
3- ارائه مدل پیشنهادی پژوهش
با توجه به چهار مدل ارائه شده در ادبیات و شاخصهایی که در هر یک از مدلهای بیان شده به عنوان مراحل تحقق هوشمندی فناوری مطرح شده، مدلی پیشنهادی در ادامه ارائه گردیده است که علاوه بر در برگیری کلیه شاخصهای مطرح در ادبیات، دو فاکتور "زمان" و "میزان فعالیتهای
مورد نیاز" را نیز در نظر گرفته است. در این مدل مراحل شکلگیری هوشمندی فناوری شش مرحله معرفی شده که
در هر مرحله تحقق یک یا چند فعالیت مورد نظر است. اولین مرحله با عنوان "تدوین استراتژی هوشمندی فناوری" در برگیرنده سه فعالیت "تعیین اهداف و ماموریتهای هوشمندی فناوری"، "تعیین نیازهای اطلاعاتی" و "
برنامهریزی و جهتدهی" میباشد. این مرحله از نظر زمان در اوایل و در شروع برنامه هوشمندی جای دارد و از نظر میزان فعالیت مورد نیاز بیشترین حجم فعالیتهای مورد نیاز را به خود اختصاص میدهد. سپس به ترتیب مرحله "جمعآوری اطلاعات" با دو فعالیت "جستجو و ذخیره اطلاعات"؛ مرحله "گزینش و سازماندهی اطلاعات" با دو فعالیت "فیلترسازی و سازماندهی اطلاعات"؛ مرحله "تدوین اطلاعات" با فعالیت "تحلیل و پردازش اطلاعات"؛ مرحله "ارائه اطلاعات" با فعالیت "مستند سازی و انتشار اطلاعات" و مرحله پایانی با عنوان "بهکارگیری اطلاعات" در این مدل به عنوان مراحل شکلگیری هوشمندی فناوری مورد توجه واقع شدهاند. با پیشروی در هر مرحله بر فاکتور "زمان" افزوده شده و با گذشت زمان از "میزان فعالیتهای مورد نیاز" برای پیادهسازی هر مرحله کاسته میشود.
تمامی مراحل معرفی شده در این مدل تحت پوشش فاکتور "مدیریت فرایند هوشمندی فناوری" قرار دارند. چرا که فرآیند هوشمندی فناوری یک فرآیند یکپارچه و نیازمند بسترسازی مناسب هر مرحله برای تحقق مراحل بعد
میباشد و نبود یک مدیریت واحد در فرآیند معرفی شده امکان حفظ پیوستگی و تحقق درست هر یک از مراحل را تا حد قابل توجهی کاهش خواهد داد. مراحل بیان شده را
میتوان در مدلی همانند شکل 4 نمایش داد.
شکل 4 . فرآیند هوشمندی فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط فناوری محور(تدوین مولفین)
با توجه به اینکه فعالیتهای بیان شده در هر مرحله پیشتر توضیح داده شده است در ادامه سعی میشود به سه فاکتور زمان، میزان فعالیت مورد نیاز و مدیریت هوشمندی فناوری توجه شود.
در کنار یکپارچهسازی فاکتورهای بیانشده در مدلهای موجود در ادبیات، این مدل، با توجه به در نظر گرفتن دو بعد شامل: "زمان" و "میزان فعالیت مورد نیاز" سعی دارد نگاهی جامعتر نسبت به فرآیند هوشمندی فناوری در مقایسه با دیگر مدلهای ارائه شده در ادبیات داشته باشد. درتوضیح بعد زمان میتوان گفت شرکتهای موفق، همواره زمان را بهعنوان یک عامل خارجی مستقل مورد توجه قرار میدهند. در مدلهای مطرح شده در ادبیات از جمله ساویز با نماد خاص طراحی مدل خود به صورت فلش به نظر میرسد مسیری پیشرونده و فرآیندی را برای هوشمندی فناوری در نظر گرفته است. همانطور که مشخص است هر فرآیند در طی مسیر خود زمان را به عنوان جزئی لاینفک با خود دارد که در این مدل نیز سعی شد با نگاهی روشنتر به فرآیند هوشمندی فناوری، فاکتور"زمان"، به عنوان یک متغیر مستقل و در عین حال بسیار با اهمیت که به نظر میرسد از نگاه دیگر مدلها دور مانده است در مدل جای داده شود.
فاکتور دیگری که این مدل را از دیگر مدلهای مطرح شده مجزا میکند ؛ فاکتور "میزان فعالیت" مورد نیاز میباشد. با توجه به 6 مرحله مطرح شده در فرآیند هوشمندی در این پژوهش و همچنین با توجه به فعالیتهای مورد نیاز در هر مرحله می توان روندی نزولی برای میزان فعالیت مورد نیاز در هر مرحله در نظر گرفت. تدوین استراتژی برای یک سازمان یا شرکت همواره فرایندی زمانبر و نیازمند فعالیتهای متعدد و گاهی پیچیده و در عین حال نیازمند استفاده از دانش افراد متعدد میباشد. برنامهریزی و تعیین مأموریتهای سازمان به عنوان فعالیتهای مهم این مرحله خود معرف میزان اهمیت این مرحله و در نتیجه میزان تلاش مورد نیاز جهت تدوین مناسب این بخش هستند. لذا میتوان این مرحله را به عنوان مرحلهای که از نظر حجم فعالیت مورد نیاز نسبت به مراحل دیگر سرآمد است در نظر گرفت. در مرحله بعدی با عنوان جستجوی اطلاعات به علت حجم انبوه اطلاعات موجود فعالیت زیادتری نسبت به مرحله گزینش و سازماندهی اطلاعات که در آن از میان حجم محدودی از اطلاعات به فیلتر کردن و دستهبندی و سازماندهی اطلاعات میپردازد، مورد نیاز است. در ادامه و در مرحله تدوین و پردازش اطلاعات به علت این که اطلاعات در مراحل قبلی؛ گزینش و دستهبندی شدهاند،
میتوان با توجه به نیاز سازمان به ارائه دستهای از اطلاعات به مدیران و یا مسئولان مربوطه پرداخت و با پردازش نهایی به ارائه نتایج مبادرت کرد. این نتایج اغلب به صورت مستند تهیه و در نهایت توزیع میگردد تا هر بخش از سازمان با توجه به نیاز خود در بخش مربوط، آن اطلاعات را به کارگیرد. همانطور که مشخص است در سه مرحله نهایی از فرآیند هوشمندی مطرح شده در این پژوهش، از میزان فعالیت مورد نیاز در هر مرحله کاسته میشود. لازم به ذکر است زمان به عنوان عامل مستقل در طول این فرآیند شش مرحله ای پیوسته در حال افزایش میباشد.
4- نتیجهگیری
هوشمندی فناوری مفهومی است که شرکتها را قادر میسازد تا فرصتها و خطرات فناورانهای که در آینده رشد و بقای کسب و کارشان را تحت تأثیر قرار میدهد، شناسایی کنند. هدف هوشمندی فناوری کسب و انتشار اطلاعات فناورانهای است که برای تصمیمگیری و برنامهریزی استراتژیک نیاز است. با کوتاهشدن چرخه عمر فناوری و جهانیشدن بیشتر تجارت، برخورداری از توانمندیهای موثر هوشمندی فناوری به شدت مهم قلمداد میگردد.
اما آنچـه در این پژوهش بدان توجـه شد مراحـل تحقـق
[4] Cooper A.C, Schendel D. "Strategic responses to technological threats”. Business Horizons; Vol. 19(1); P.P 61–69. 1976 [5] Lichtenthaler E. “Technology intelligence–improving technological decision-making”. Technology and innovation management on the move; Orell Füssli Verlag AG; Zürich.2003 [6] Porter A. L, Detampel M. J. “Technology opportunities analysis”. Technological Forecasting and Social Change; Vol. 49(3); P.P 237–255. 1995
|
هوشمندی فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط بود. 4 مدل ارائه شده در ادبیات، هر یک، مراحلی را در جهت پیادهسازی مفهوم هوشمندی فناوری در سطح شرکت/سازمان ارائه کردهاند که در این پژوهش پس از شناسایی شاخصهای کلیدی در هر مدل و تلفیق این شاخصها در یک مدل نهایی چارچوبی جهت پیادهسازی مفهوم هوشمندی فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط ارائه گردید(شکل 4). این چارچوب سعی دارد تمام ابعاد بیانشده در مدلهای پیشین را در 6 مرحله یکپارچه کرده و مدلی فرآیندی برای پیادهسازی فعالیتهای هوشمندی فناوری در شرکتهای کوچک و متوسط ارائه نماید.
منابع [1] Kerr C.I.V, Mortara L, Phaal R, Probert D.R. “A conceptual model for technology intelligence”. Int. J. Technology Intelligence and Planning; Vol. 2(1); P.P 73-93. 2006 [2] فیضی کامران، طبائیان سید کمال، خسروپور حسین. " نقش رویکرد نوآوری باز بر کسب هوشمندی فناوری "؛ فصلنامه تخصصی پارک ها و مراکز رشد، 9(35)، 1392 [3] Hyunseok Park, Kwangsoo Kim, Sungchul Choi, Janghyeok Yoon. “A patent intelligence system for strategic technology planning”. Expert Systems with Applications; 40; P.P 2373–2390. 2013
|
[7] Utterback J. M. “Mastering the dynamics of innovation”. Harvard Business Press. 1996
[8] Lichtenthaler E. “Technological change and the technology Intelligence process: a case study”. Engineering and Technology management; Vol. 21; P.P 331-348. 2004
[9] Chen Hsinchun, Chau Michael, Zeng Daniel. “CI Spider: a tool for competitive intelligence on the Web”. Decision Support Systems; Vol. 34; P.P 1 – 17. 2002
[10] Canongia Claudia. “Synergy between Competitive Intelligence (CI), Knowledge Management (KM) and Technological Foresight (TF) as a strategic model of prospecting — the use of biotechnology in the development of drugs against breast cancer”. Biotechnology Advances; Vol. 25; P.P 57–74. 2007
[11] Ashton W, Stacey G. “Technological intelligence in business: Understanding”. International Journal of Technology Management; Vol. ١٠; P.P 79-104. 1995
[12] Porter A.L. “Text Mining for Technology Foresight. AC/UNU Millennium Project. Futures Research Methodology. Version ٢.٠”. Editors Jerome C. Glenn and Theodore J. Gordon. 2003
]13[ کارشناس عباسعلی، محمدی کمال. "هوشمندی فناوری، مفاهیم و الگوی پیاده سازی سیستم" چاپ اول، 1390.
[14] Utterback J. M, Brown J. W. “Monitoring for technological Opportunities”. Business Horizons; Vol. 10; P.P 5–15. 1972
[15] Yoon Byungun. “On the development of a technology intelligence tool for identifying technology opportunity”. Expert Systems with Applications; Vol. 35; P.P 124–135. 2008
[16] Mortara Letizia, Kerr C.I.V, Phaal Robert, Probert David R. “A toolbox of elements to build Technology Intelligence systems”. International Journal of Technology Management; Vol. 47(4); P.P 322-345. 2009
[17] Bucher P, Birkenmeier B, Brodbeck H, Escher J-P. “Management principles for evaluating and introducing disruptive technologies: the case of nanotechnology in Switzerland”. R & D Management; Vol. 33(2); P.P149–163. 2003
[18] Shehabuddeen N.T, Probert D.R. “Excavating the technology landscape: deploying technology intelligence to detect early warning signals”. IEEE; International Engineering Conference, Singapore.
[19] Gerybadze A. "Technology forecasting as a process of organizational intelligence". R&D Management; Vol. 24 (2); P.P 131-140. 1994.
[20] Bouthillier F, Shearer k. "Assesing Competitive Intelligence Software: A Guide to Evaluating CI Technology". 2003.
]21[ رضوانی مهران، طالبی کامبیز، توکلیان سعید. " شناسایی مولفه های بازاریابی نوآورانه در شرکت های کوچک و متوسط فناوری محور "؛ مطالعات مدیریت راهبردی، 7، صص 98-83. 1390
]22[ صف آرا فاطمه، دسترنج ممقانی نسرین، حیدری نژاد اسماعیل، ناوی. "مراکز رشد فناوري اطلاعات: ابعاد و چالشها"؛ نهمين كنفرانس سالانه انجمن كامپيوتر ايران. 1382
]23[ شائمی علی، خزائی پول جواد، شعبانی نفت چالی جواد، بالوئی جام خانه هادی، صالح زاده رضا. "تاثیر تسهیم دانش بر نوآوری و عملکرد شرکت های کوچک و متوسط با رویکرد کارت امتیازی متوازن"؛ فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، سال 22 شماره 69، صص 93-59. 1391
]24[ امین بیدختی علی اکبر. "نقش بنگاه های کوچک و متوسط صنعتی در خلق فرصت های کارآفرینی"؛ نشریه کاوشهای مدیریت بازرگانی، سال اول شماره دوم، صص 165-148. 1388
]25[ملکی مین باش رزگاه مرتضی، زنگیان سمیه (1393). سنجش الگـوی تعامـلی قابلیت نوآوری با بقـای شـرکتهای
کوچک و متوسط با میانجیگری کارآفرینی سازمانی (موردمطالعه: شرکت موادغذایی تهران همبرگر). سال اول، دوره ۷ (۲۱ و ۲۲) ، صص۶۱-۷۲