چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسب و کارها
محورهای موضوعی : عمومىکامبیز طالبی 1 , کمال سخدری 2 , مهیا تازیکه 3
1 - دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کلید واژه: کارآفرینی, کارآفرینی استراتژیک, رشد کسب و کار, صنایع غذایی,
چکیده مقاله :
کارآفرینی استراتژیک به مفهوم انجام همزمان فعالیتهای کشف (ایجاد دانش و توانمندی جدید) و بهرهبرداری (بهرهبرداری از منابع و دانش کنونی سازمان) است که بهطور فزایندهای در ادبیات مدیریت استراتژیک و کارآفرینی سازمانی مورداستفاده قرارگرفته میشود. باوجوداین اهمیت، دو شکاف نظری مهم در زمینه و بافت ایران وجود دارد: اول اینکه چگونه سازمانها میتوانند توانمندی کارآفرینی استراتژیک را در سازمان خود ایجاد نمایند و عوامل مؤثر بر ایجاد آن کدماند؟ دوم اینکه آیا اساساً کارآفرینی استراتژیک باعث رشد کسبوکارها میشود؟ این پژوهش با هدف چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسبوکارها در صنایع غذایی ایران انجام شده است، لذا روش تحقیق این پژوهش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر 93 شرکت فعال در حوزه صنعت مواد غذایی در شهر تهران و گرگان می باشد که به طور تصادفی مورد پیمایش قرار گرفتند. پرسشنامه نهائی توسط 75 شرکت تکمیل که با استناد به فرمول کوکران (انتخاب نمونه از جامعه محدود) از لحاظ آماری قابل تعمیم سازی می باشد. پایایی پرسش نامه ها به وسیله ضریب آلفای کرونباخ تایید شد، روایی محتوایی پرسش نامه ها توسط جمعی از اساتید دانشگاه و روایی سازه آنها توسط تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. نهایتاً، فرضیه های پژوهش توسط مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار Smartpls مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلها نشان داد که ذهنیت کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، رهبری کارآفرینانه و خلاقیت و نوآوری از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد.
The concept of strategic entrepreneurship refers to simultaneously engaging in the activities of discovering (creating knowledge and new capabilities) and exploiting (exploiting existing and current organizational resources and knowledge), which has increasingly attracted attention in strategic management and organizational entrepreneurship literature. In spite of this importance, there are two significant theoretical gaps in the context of Iran. First, how can organizations create strategic entrepreneurship capability in their organizations and what are the effective factors in this regard? Second, does basically strategic entrepreneurship lead to business growth or not? The statistical population of this research includes 93 active food industry companies in Tehran and Gorgan. The questionare was completed by 75 firms which are statistically generalizable based on the Cochran formula. Reliability of the survey instrument is confirmed using Cronbach Alpha. Content and construct validity tests were confirmed by some university professors and statistical techniqies such as confirmatoty factor analysis respectively. Finally, research hypotheses were tested by structural equation modeling (SEM) using Smartpls software. The results show that Entrepreneurial mindset, entrepreneurial culture, entrepreneurial leadership and creativity and innovation through strategic entrepreneurship have a significant positive effect on a firm’s growth.
احمد پور داریانی. محمود. (1378). کارآفرینی(تعاریف، نظریات و الگوها). تهران: انتشارات پردیس.
احمد پور داریانی. محمود. و ملکی. علی. (1390). کارآفرینی پیشرفته. تهران: انتشارات راه دانش.
امیدی, افشین و خواجه ئیان، داتیس، (1396)، مدل مفهومی تاثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد شرکت های کوچک رسانه ای، اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین ایران و جهان در مدیریت، اقتصاد و حسابداری و علوم انسانی، شیراز، دانشگاه علمی کاربردی شوشتر
. بازرگان، عباس، سرمد، زهره، و الهه حجازی، (1392)، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران: انتشارات آگاه.
جعفر پور ،محمود و حسنی مقدم ،صادق .(1389). ارائه مدلی مفهومی از رابطه کارآفرینی شرکتی و عملکرد سازمانی در بستر مدیریت استراتژیک. محل انتشار: پنجمین کنفرانس بینالمللی مدیریت استراتژیک.
خداداد حسینی، سید حمید.(1378).نوآوری در سازمانها؛ انواع و فرآیندها؛مجله علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت،شماره 42، صص 33-85.
خزایی پول, مرتضی؛ هادی زارعی؛ محمدصادق دهقان و امیرحسین کریمی، (۱۳۹۱)، کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسبوکارهای دانشبنیان، بابلسر، شرکت پژوهشی طرود شمال.
خوراکیان, علیرضا و رضوی زاده، فاطمه، (1396)، بررسی نقش و جایگاه کارآفرینی استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت،حسابداری و اقتصاد دانش بنیان با تاکید بر اقتصاد مقاومتی، تهران، دانشگاه علامه مجلسی.
طالبی, کامبیز, داوری, علی و تقوی نگار سادات. (2015). شناسایی تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد مالی و غیر مالی (موردمطالعه: شرکت فناپ). نشریه توسعه کارآفرینی, 7(4), صص 5- 32.
محمدی, حیدر؛ معروفی، فخرالدین؛ موسوی جد، سیدمحمد و کریمی، خدیجه، (1396)، کارآفرینی و مدیریت استراتژیک: کارآفرینی استراتژیک، یازدهمین کنگره ملی پیشگامان پیشرفت، تهران، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
. موحد منش ،صادق علی؛ آقاجانی افروزی ،علیاکبر .(1391). مدل یابی تأثیر ابعاد کارآفرینی استراتژیک-مطالعه موردی گروه پیمان آمل.مدیریت اجرایی، دوره 4، شماره 8، زمستان 1391، صفحه 3-3.
همت, محمدمهدی و قربانی، حسن، (1396)، بررسی ارتباط کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی شرکت های دانش بنیان خدماتی مورد مطالعه:شرکت های مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان، دومین کنفرانس ملی مدیریت راهبردی خدمات ۱۳۹۶، نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
الياسي، قنبر ( 1387 ) ، هویت علمی کارآفرینی بهعنوان یک حوزه علمی، دانشنامه کارآفرینی، کار مشترک دانشکده کارآفرینی و بنیاد دانشنامه فارسی، پذیرششده جهت چاپ.651.
یداللهی فارسی،جهانگیر و مصلح شیرازی،علینقی. (1389). تولید ثروت از طریق کارآفرینی استراتژیک، راهی بهسوی موفقیت شرکتهای تعاونی. مجله: برنامهریزی و بودجه » آذر 1375 - شماره 8 (28 صفحه - از 25 تا 52).
Akman, G., & Yilmaz, C. (2008). Innovative capability, innovation strategy and market orientation: an empirical analysis in Turkish software industry. International Journal of Innovation Management, 12(01), 69-111.
Alvarez, S. A., & Barney, J. B. (2002). Resource-based theory and the entrepreneurial firm. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 89-105.
Aparicio, S., Urbano, D., & Audretsch, D. (2016). Institutional factors, opportunity entrepreneurship and economic growth: Panel data evidence. Technological Forecasting and Social Change, 102, 45-61.
Arregle, J. L., Batjargal, B., Hitt, M. A., Webb, J. W., Miller, T., & Tsui, A. S. (2015). Family ties in entrepreneurs' social networks and new venture growth. Entrepreneurship Theory and Practice, 39(2), 313-344.
Bakar, A. H. A., & Yusof, M. N. (2016). Relating Knowledge Management and Growth Performance with Organization Learning As Mediator: A Conceptual Approach. Research Journal of Fisheries and Hydrobiology, 11(3), 51-57.
Bjørnskov, C., & Foss, N. (2013). How strategic entrepreneurship and the institutional context drive economic growth. Strategic Entrepreneurship Journal, 7(1), 50-69.
Chandler, G.N., Hanks, S.H. (1994). Market attractiveness, resource-based capabilities, venture strategies, and venture performance. Journal of Business Venturing, 9(4), 331-34.
Cogliser, C. C., & Brigham, K. H. (2004). The intersection of leadership and entrepreneurship: Mutual lessons to be learned. The Leadership Quarterly,15(6), 771-799.
Covin, J. G., & Slevin, D. P. (2002). The entrepreneurial imperatives of strategic leadership. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 309-327.
Davidson, p., & Wiklund, J. (2006). Conceptual and Emprical Challenges in The Study of Firm Growth. in p. Davidson, F. Delmar, & J. Wiklund, Entrepreneurship and the Growth of Firms (pp. 1-233). landon: Edward Elgar Publishing Limited.
Davidsson, P., & Wiklund, J. (2007). Levels of analysis in entrepreneurship research: Current research practice and suggestions for the future. In Entrepreneurship Research (pp. 245-265). Springer Berlin Heidelberg.
Davidsson, P., Delmar, F., & Wiklund, J. (2006). Entrepreneurship and the Growth of Firms. Edward Elgar Publishin
Delmar, F. (2005). The Effect of small business managers ‘growth motivation on firm growth: a longitudinal study. Entrepreneurship Theory and Practice, 32(3), 437-457.
Drucker, P. F. (1998). The discipline of innovation. Harvard Business Review, 76(6), 149-157.
Glaeser, E. L., Kerr, S. P., & Kerr, W. R. (2015). Entrepreneurship and urban growth: An empirical assessment with historical mines. Review of Economics and Statistics, 97(2), 498-520.
Gupta, V., MacMillan, I. C., & Surie, G. (2004). Entrepreneurial leadership: developing and measuring a cross-cultural construct. Journal of Business Venturing, 19, 241–260.
Hitt, M. A., Ireland, R. D., Camp, S. M., & Sexton, D. L. (2001). Strategic entrepreneurship: Entrepreneurial strategies for wealth creation. Strategic Management Journal, 22(6‐7), 479-491.
Hitt, M. A., Ireland, R. D., Camp, S. M., & Sexton, D. L. (2002). Strategic entrepreneurship: Integrating entrepreneurial and strategic management perspectives. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 1-16.
Hitt, M., & Duane Ireland, R. (2017). The intersection of entrepreneurship and strategic management research. The Blackwell handbook of entrepreneurship, 45-63.
Hobolt, S. B., & De Vries, C. E. (2015). Issue entrepreneurship and multiparty competition. Comparative Political Studies, 48(9), 1159-1185.
Ireland, R. D., & Webb, J. W. (2007). Strategic entrepreneurship: Creating competitive advantage through streams of innovation. Business Horizons, 50(1), 49-59.
Ireland, R. D., Covin, J. G., & Kuratko, D. F. (2009). Conceptualizing corporate entrepreneurship strategy. Entrepreneurship Theory and Practice, 33(1), 19-46.
Ireland, R. D., Hitt, M. A., & Sirmon, D. G. (2003). A model of strategic entrepreneurship: The construct and its dimensions. Journal of Management, 29(6), 963-989.
Kantur, D. (2016). Strategic entrepreneurship: mediating the entrepreneurial orientation-performance link. Management Decision, 54(1), 24-43.
Koryak, O., Mole, K. F., Lockett, A., Hayton, J. C., Ucbasaran, D., & Hodgkinson, G. P. (2015). Entrepreneurial leadership, capabilities and firm growth. International Small Business Journal, 33(1), 89-105.
Kuratko, D. F., & Audretsch, D. B. (2009). Strategic entrepreneurship: exploring different perspectives of an emerging concept. Entrepreneurship Theory and Practice, 33(1), 1-17.
Litvaj, I., & PoniÅ, O. (2014). Entrepreneurship and quality management. Entrepreneurship and Sustainability Issues, 1(4), 204-209.
Mazzei, M. J., Ketchen, D. J., & Shook, C. L. (2017). Understanding strategic entrepreneurship: a “theoretical toolbox” approach. International Entrepreneurship and Management Journal, 13(2), 631-663.
McGrath, R. G. (1999). Falling forward: Real options reasoning and entrepreneurial failure. Academy of Management Review, 24(1), 13-30.
McGrath, R. G., & MacMillan, I. C. (2000). The entrepreneurial mindset: Strategies for continuously creating opportunity in an age of uncertainty (Vol. 284). Harvard Business Press.
Noghreh, A., & Sharifi, A. (2015). Surveying the Relationship between Human Capital Growth Indexes and Organization Performance (Case Study: Tourism Bank).
Obeng, B. A., Robson, P., & Haugh, H. (2014). Strategic entrepreneurship and small firm growth in Ghana. International Small Business Journal, 32(5), 501-524.
Obeng, B. A., Robson, P., & Haugh, H. (2017). Strategic entrepreneurship and small firm growth in Ghana. International Small Business Journal, 32(5), 501-524.
Davidsson, P., Delmar F. & Johan Wiklund J. (2006). Developing a process model of intrapreneurial systems: A cognitive mapping approach. Entrepreneurship: Theory and Practice, 23(3), 65-65.
Putta, S. S. (2014). Improving entrepreneur's management skills through entrepreneurship training. Journal of Commerce and Management Thought, 5(3), 459.
Scarborough, N. M. (2016). Essentials of entrepreneurship and small business management. Pearson.
Spigel, B. (2017). The relational organization of entrepreneurial ecosystems. Entrepreneurship Theory and Practice, 41(1), 49-72.
Tambunan, T.T.H. (2008). Development of SMEs in ASEAN (New Delhi, Readworthy Publications Ltd.).
Valerio, A., Parton, B., & Robb, A. (2014). Entrepreneurship education and training programs around the world: dimensions for success. World Bank Publications.
Venkatraman, N. (1989). Strategic orientation of business enterprises: The construct, dimensionality, and measurement. Management Science, 35(8), 942-962.
Wiklund, J. (2006). Small firm growth and performance: Entrepreneurship and beyond. Internationella Handelshögskolan.
Wiklund, J., & Shepherd, D. (2003). Knowledge-based resources, entrepreneurial orientation, and the performance of small and medium sized businesses. Strategic Management Journal, 24, 1307-1314.
Wright, M., & Stigliani, I. (2013). Entrepreneurship and growth. International Small Business Jo Klein, P. G., Mahoney, J. T., McGahan, A. M., & Pitelis, C. N. (2013). Capabilities and strategic entrepreneurship in public organizations. Strategic Entrepreneurship Journal, 7(1), 70-91.
Yiu, D. W., Hoskisson, R. E., Bruton, G. D., & Lu, Y. (2014). Dueling institutional logics and the effect on strategic entrepreneurship in Chinese business groups. Strategic Entrepreneurship Journal, 8(3), 195-213.
چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسبوکارها در صنایع غذایی ایران کامبیز طالبی*، کمال سخدری**، مهیا تازیکه*** * عضو هیأت علمی دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران ** عضو هیأت علمی دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران *** دانش آموخته کارشناسی ارشد، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران تاریخ دریافت: 6/10/1396 تاریخ پذیرش: 11/10/1397 چکیده: کارآفرینی استراتژیک به مفهوم انجام همزمان فعالیتهای کشف (ایجاد دانش و توانمندی جدید) و بهرهبرداری (بهرهبرداری از منابع و دانش کنونی سازمان) است که بهطور فزایندهای در ادبیات مدیریت استراتژیک و کارآفرینی سازمانی مورداستفاده قرارگرفته میشود. باوجوداین اهمیت، دو شکاف نظری مهم در زمینه و بافت ایران وجود دارد: اول اینکه چگونه سازمانها میتوانند توانمندی کارآفرینی استراتژیک را در سازمان خود ایجاد نمایند و عوامل مؤثر بر ایجاد آن کدماند؟ دوم اینکه آیا اساساً کارآفرینی استراتژیک باعث رشد کسب وکارها میشود؟ این پژوهش با هدف چگونگی ایجاد کارآفرینی استراتژیک برای رشد کسبوکارها در صنایع غذایی ایران انجام شده است، لذا روش تحقیق این پژوهش توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر 93 شرکت فعال در حوزه صنعت مواد غذایی در شهر تهران و گرگان می باشد که به طور تصادفی مورد پیمایش قرار گرفتند. پرسشنامه نهائی توسط 75 شرکت تکمیل که با استناد به فرمول کوکران (انتخاب نمونه از جامعه محدود) از لحاظ آماری قابل تعمیم سازی می باشد. پایایی پرسش نامه ها به وسیله ضریب آلفای کرونباخ تایید شد، روایی محتوایی پرسش نامه ها توسط جمعی از اساتید دانشگاه و روایی سازه آنها توسط تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. نهایتاً، فرضیه های پژوهش توسط مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار Smartpls مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلها نشان داد که ذهنیت کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، رهبری کارآفرینانه و خلاقیت و نوآوری از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد. واژههای کلیدی: کارآفرینی، کارآفرینی استراتژیک، رشد کسب و کار، صنایع غذایی.
|
فضای کسب وکار در قرن حاضر را میتوان با جنگ های رقابتی جدید، ریسک های فزاینده، کم شدن توانایی پیشبینی و فرمهای ساختاری جدید توصیف کرد (کوراتکو و ادرستچ1، 2009). در چنین شرایطی چگونگی نیل به عملکرد برتر، دغدغه بسیاری از مدیران و نیز محققین حوزه کارآفرینی و مدیریت کسب و کار است (آبنگ2 و همکاران، 2014). سازمانها برای توفیق و ماندگاری در محیط متلاطم امروزی نیازمند خلق ارزش و ایجاد ثروت هستند (آرگل3 و همکاران، 2015) که این مهم از راه انجام همزمان رفتارهای مزیت جویی (استفاده از مزیت های کنونی سازمان) و فرصت جویی (خلق مزیت رقابتی جدید بر اساس فرصت های در حال ظهور یا خلق فرصت جدید) میسر خواهد بود (ایرلند4 و همکاران، 2003). در واقع، شرکتهایی که علاقهمند به ثروت آفرینی پایدار هستند، نمیتوانند صرفاً بر مبنای فعالیتهای مرتبط با کارآفرینی یا استراتژی عمل کنند؛ چراکه اعمال فعالیتهای محدود به یک حوزه باعث میشود شرکت فقط بتواند از ارزشها و مزیتهای مرتبط با همان حوز بهرهبرداری کند (لیتواج و پونیا5، 2014). در نتیجه این نوع عملکردها تنها ثروت آفرینی در کوتاهمدت را در پی خواهند داشت. بنابراین هر دو رفتار جستوجوی فرصت ها و جستوجوی مزیت ها ازجمله رفتارهای لازم برای عملکرد بهتر و پایدارتر هستند و هیچکدام بهتنهایی کافی نیستند؛ بنابراین ادغام دانش مربوط به کارآفرینی و مدیریت استراتژیک برای رسیدن به پیشرفت درزمینه درک نحوه خلق ثروت حائز اهمیت است (هوبولت و دوریس6، 2015). کارآفرینی استراتژیک با تلفیق کارآفرینی و استراتژی جهت طراحی و اجرای استراتژیهای کارآفرینانه خلق ثروت، شامل اقدامات کارآفرینانه با جهتگیری مدیریت استراتژیک است. ازاینرو، کارآفرینی استراتژیک به رفتارهای جستوجو کننده مزیت و فرصت اطلاق میشود که به خلق ارزش برای افراد، سازمانها و جامعه منجر میشود. هیت و همکاران (2011)، معتقدند که کارآفرینی استراتژیک به سه خروجی اساسی ایجاد منفعت برای اجتماع، سازمان و افراد منجر میشود. خلق ارزش و ایجاد ثروت برای مالکان، کارآفرینان و نیز سازمان درنهایت به رشد و رونق اقتصادی منجر میشود. آنها معتقدند که افزایش ثروت باعث فعالیتهای بیشتر اقتصادی نظیر اشتغالزایی، پیشرفت فناوری، رشد و ثبات اقتصادی میشود (ماضی7 و همکاران، 2017). از آنجا که کارآفرینی استراتژیک به شرکت کمک میکند تا مزیت رقابتی تقریباً پویا و پایداری را به دست آورد و به شکل مناسبی به انواع تغییرات محیطی که بسیاری از سازمانهای امروزی با آن مواجه میشوند، پاسخ دهد (آپاریکیو8، 2016)، فهم اینکه چگونه و با چه مکانیزم های سازمانی می توان رفتار کارآفرینی استراتژیک یا همان انجام همزمان رفتارهای مزیت جویی و فرصت جویی را در سازمان ایجاد نمود، می تواند از لحاظ نظری و تجربی بسیار ارزشمند باشد. به خصوص اینکه پژوهش ها در این زمینه بویژه در کشور ما در مراحل اولیه خود وجود دارد و معدود پژوهش های صورت گرفته بیشتر به اثرات کارآفرینی استراتژیک پرداخته اند (امیدی و خواجه ئیان، 1396؛ خوراکیان و رضوی زاده، 1396) و بینش اندکی در خصوص عوامل ایجاد و تسهیل کننده رفتار کارآفرینی استراتژیک در کسب و کارهای ایرانی وجود دارد. بویژه، داده های دیدبان جهانی کارآفرینی در ایران نشان می دهد که نرخ رفتارهای کارآفرینانه سازمانی در ایران بسیار پایین تر از میانگین جهانی آن است، در حالیکه بخش های مبتنی بر منابع در ایران مانند صنایع غذایی به دلیل دسترسی به مزیت های نسبی از قبیل محصولات کشاورزی می توانند نقش مؤثرتری در اقتصاد مقاومتی کشور داشته باشند. این مهم مستلزم رفتارهای کارآفرینانه برای تبدیل مزیت های نسبی به رقابتی می باشد. رابطه مستقیم صنایع غذایی با سلامت جامعه از یک سو و قابلیت اشتغال زایی در این صنعت از سوی دیگر اهمیت این مهم را دو چندان می نماید. لذا، پژوهش هایی از این دست می تواند بینش های ارزشمندی برای مدیران که درصدد افزایش عملکرد کسب و کار خود از طریق رفتارهای کارآفرینی استراتژیک هستند، ایجاد نماید.
مباني نظري و پیشینه پژوهش
کارآفرینی استراتژیک
کارآفرینی استراتژیک مفهومی نوظهور و ترکیبی از کارآفرینی و علم مدیریت استراتژیک است (هیت و همکاران؛ 2003). در واقع کارآفرینی استراتژیک اقدام کارآفرینانه با یک چشم انداز استراتژیک است (آبنگ9 و همکاران، 2014). ایرلند و وب (2007) معتقدند که کارآفرینی استراتژیک در واقع همان ترکیب کارآفرینی و استراتژی است(لیتواج و پونیا10، 2014). کارآفرینی استراتژیک سبب بهرهبرداری همزمان از مزایا رقابتی فعلی و فرصتهای آینده برای بنگاه میشود. دستیابی به یک توازن بین اکتشاف و بهرهبرداری بیش از صرفاً تخصیص منابع بهطور مساوی بین دو فرایند می باشد (بیجارنسکوی و فاس11، 2013).
کارآفرینی و مدیریت استراتژیک هر دو بر چگونگی ایجاد تغییر توسط شرکتها از طریق بهرهبرداری از فرصتهای ناشی از تغییر محیط خارجیشان و سپس توسعه مزیتهای رقابتی برای بهرهبرداری از آنها، اشاره دارند. بر این اساس کارآفرینی استراتژیک از ادغام دانش کارآفرینی و مدیریت استراتژیک نتیجه میشود (پوتا12، 2014). شرکتها قادر به شناسایی فرصتها هستند اما در بهرهبرداری از آنها و سود بردن از خلق ارزش بالقوه خود ناتوان هستند؛ بنابراین نمیتوانند ذینفعان را راضی نگهدارند (آپاریکیو13، 2016). ثروت تنها هنگامی خلق میشود که شرکتها رفتار فرصت جویانه اثربخش (مانند کارآفرینی) به همراه رفتار مزیت جویانه مؤثر (مانند مدیریت استراتژیک) را با هم ترکیب کنند (ماضی14 و همکاران، 2017). بنابراین، تمام شرکتهای جدید و تأسیسشده، کوچک و بزرگ، باید در هر دو بعد جستجوی فرصت و مزیت تلاش کنند و تنها در این حالت است که ثروت ایجاد میشود (آکمان و ییلماز15، 2008). شرکتهای به دنبال کارآفرینی استراتژیک اساساً به دنبال فرصتهای جدید (بهعنوانمثال، رفتارهای فرصت جویانه) یا به دنبال مختل کردن شرایط رقابتی موجود صنعت و یا ایجاد فضای بازار جدید (به عنوان مثال، رفتار مزیت جویانه هستند (گلیسر16 و همکاران، 2015).
ابعاد کارآفرینی استراتژیک کمتر مفهومسازی شده است. ایرلند و همکاران (2003) در مقاله کلیدی خود که شروعکننده بحث اصلی کارآفرینی استراتژیک بودهاند ابعاد ذیل را برای کارآفرینی استراتژیک مفهومسازی نمودهاند:
ذهنیت کارآفرینانه: ذهنیت کارآفرینانه برای بهکارگیری موفقیتآمیز کارآفرینی استراتژیک موردنیاز است. ذهنیت کارآفرینانه شامل تشخیص فرصتهای کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، منطق گزینههای واقعی و چارچوب کارآفرینانه میشود (ایرلند و همکاران، 2003).
فرهنگ کارآفرینانه: فرهنگ کارآفرینانه فرهنگی است که در آن ایدهها و خلاقیتهای جدید انتظار میرود، ریسکپذیری تشویق میشود، شکست تحمل میگردد، یادگیری افزایش مییابد، نوآوری در محصول، فرآیند و اجرا، دفاع و پشتیبانی میشود، و تغییر مداوم بهعنوان حامل فرصتها مشاهده میشود (ایرلند و همکاران، 2003). رهبری کارآفرینانه: رهبری کارآفرینانه توانایی نفوذ بر دیگران برای مدیریت استراتژیک منابع بهمنظور تأکید بر رفتارها فرصت جویانه و مزیت جویانه است (مک کارتی17، 2010). محققان رهبری کارآفرینانه را جذب عدم اطمینان، علاقه به تغییر و نوآوری برای به دست آوردن مزیت رقابتی و رقابت تهاجمی با دیگر شرکتها تعریف کردهاند (گوپتا18 و همکاران، 2004).
خلاقیت و توسعه نوآوری: بهکارگیری خلاقیت و توسعه نوآوری، نتایج حیاتی ذهنیتی کارآفرینانه است و فرهنگ و رهبری کارآفرینانه و نیز مدیریت استراتژیک منابع را در بر می گیرد. این بخش ارزش خلاقیت و نوآوری را در رفتارهای جست و جو کننده فرصت و مزیت تشخیص میسازد (ایرلند و همکاران، 2003).
ایرلند و همکاران (2003) بحث میکند که این ابعاد میتواند باعث کارآفرینی استراتژیک گردد. کارآفرینی استراتژیک، هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفهای چندگانه است که سازمان را قادر میسازد به هدفهای بلندمدتش دست یابد (فردآر، 1390) و پایهای برای رفتارهای فرصت جویانه و مزیت جویانه شکل میدهد (ایرلند و همکاران، 2003). گرچه مفهومسازی ایرلند و همکاران (2003) در ادبیات به میزان زیادی مورد استفاده قرارگرفته است، اما این مدل مورد آزمون تجربی واقع نشده است، بهخصوص در زمینه ایران. تأثیر عوامل ایجادکننده کارآفرینی استراتژیک و تأثیر آن بر رشد مورد مطالعه تجربی قرار نگرفته است. در ادامه ادبیات رشد نیز موردبررسی قرار میگیرد.
رشد
رشد کسبوکارها برای موفقیتهای کارآفرینانه حیاتی است. رشد بالقوه یکی از عواملی است که کسبوکارهای کارآفرینانه را از کسبوکارهای کوچک متمایز میکند (ویکلاند19، 2006) .به نقل از بارتلت (1994) رشد یعنی افزایش عملکرد مالی سازمان که اغلب با شاخصها و نسبتهای مالی شرکت بیان میشود (باکار و یوسف20، 2016). رشد میتواند بهعنوان افزایش کمی و کیفی متغیرهایی چون اشتغال، ارزش سهام خروجی، ترکیب و آرایش نهایی شرکت، جهتگیریهای بازار و موقعیت بازار تعریف شود (تامبونان21، 2008).
رشد باید هدف یک فعالیت اقتصادی باشد. این یک فرصت است که باید بهصورت مؤثر مدیریت شود و بر روی آن سرمایهگذاری کرد. برای یک کارآفرین رشد یا تشخیص فرصتهای درست، درک چگونگی بهرهبرداری از آن و رقابت مؤثر برای کسبوکار و مزیت آنهاست. فرآیندی که مدیریت یک بنگاه کارآفرینی را در شرایط خاص و آگاه نگاه میدارد تا مدیریت شرایط محیطی تأثیرگذار بر روند رشد و چگونگی تولید ارزش را کاملاً درک کرده، بتواند با استفاده از امکانات و منابع، فرصتهای طلایی را شناخته، نسبت به کسب درآمد سرشار و حاصل از اجرای فرصتها اقدام کند(طالبی، 1387).
کارآفرینی استراتژیک و رشد
کارآفرینی یک مسیر برای رشد سازمانی است. درواقع انجام فعالیتهای نوآورانه سازمانی مانند توسعه محصول یا خدمت جدید، ورود به بازار جدید و ایجاد تحول در فرآیندها، استراتژیها و مدل کسبوکار میتواند یک مسیر مناسب برای رشد سازمانی باشد. اما هر رشدی کارآفرینی محسوب نمیشود. در واقع، رشد غیر ارگانیک که ناشی از خرید دیگر شرکتها میباشد، کارآفرینی محسوب نمیشود، زیرا کارآفرینی مستلزم اضافه نموده کسبوکار یا محصول جدید به بازار است، درحالیکه که در رشد اکتسابی بیشتر انتقال مالکیت صورت گرفته است و چیزی به بازار اضافه نشده است. در این حالت کسبوکار رشد میکند ولی اقتصاد رشد نمیکند، چون فعالیت کارآفرینانهای صورت نگرفته است و کسبوکار یا محصول و خدمت جدیدی به بازار اضافه نشده است (دیویدسون22 و همکاران، 2006).
پیشینه پژوهش
امیدی و خواجه بیان (1396)، پژوهشی با موضوع تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد شرکت های کوچک رسانه ای انجام دادند. در این مقاله ضمن بررسی ادبیات نظری مفاهیم اساسی در رابطه با نقش کارآفرینی استراتژیک در عملکرد شرکت های رسانه ای، مدلی مفهومی برای بررسی رابطه این دو ارایه شد. در نهایت، پشنهاد کردند که پژوهش آتی می توانند در آینده با اصلاح و توسعه این مدل، عوامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای عملکرد شرکت های کوچک رسانه ای در ایران شناسایی و بهبود داده شوند.
خوراکیان و رضوی زاده (1396)، تحقیقی با موضوع بررسی نقش و جایگاه کارآفرینی استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار انجام دادند. در این مطالعه به بررسی نقش نوآوری در کسب مزیت رقابتی پرداخته شده و نوآوری هایی که سازمان از طریق آن می تواند به مزیت رقابتی دست یابد، معرفی و بحث می شوند. در نهایت، این پژوهش پیشنهاد کردند که بهترین ابزار برای رویارویی با چالش تغییر سریع، کارآفرینی استراتژیک می باشد.
محمدی و همکاران (1396)، پژوهشی با عنوان "کارآفرینی و مدیریت استراتژیک: کارآفرینی استراتژیک" انجام دادند. آنها بحث می کنند که جهانی شدن و تغییرات ناشی از آن موجب الزام سازمانها به نوآوری و کارآفرینی شده است. همچنین ماهیت پویای سازمانها و فعالیت آنها در عرصه رقابت جهانی، ضرورت ارایه ایدههای نو، راهحلهای جدید و افکار تازه را جهت تولید محصولات با کیفیت بالا، قیمت مناسب، متنوع و در حداقل زمان را برای کسب مزیت رقابتی ایجاد نموده است که کارآفرینی استراتژیک می تواند ابزار و رویکردی مناسب برای تحقق این مهم در شرکت ها باشد. در این مطالعه، کارآفرینی استراتژیک که نقطه اشتراک کارآفرینی و مدیریت استراتژیک می باشد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
همت و قربانی (1396)، پژوهشی با موضوع بررسی ارتباط کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی شرکت های دانش بنیان خدماتی انجام داده اند. در این مقاله به بیان نتایج حاصل از پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر مزیت رقابتی شرکتهای دانش بنیان خدماتی مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان (134 شرکت) که به روش توصیفی-همبستگی و انجام آزمونهای فرضیه با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-Pls انجام گرفته است، می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که استفاده از کارآفرینی استراتژیک منجر به کسب مزیت رقابتی در شرکت ها می گردد.
هیت و ایرلند23 (2017) نیز به مطالعه ارتباط کارآفرینی و مدیریت استراتژیک می پردازند. آنها ضمن تأکید بر سینرژی مدیریت استراتژیک و کارآفرینی برای تحقق کارآفرینی اسراتژیک، نشان می دهند که کارآفرینی استراتژیک عملکرد شرکتی را افزایش می دهد.
ابنگ24 و همکاران (2017)، تحقیقی با موضوع کارآفرینی استراتژیک و رشد شرکت های کوچک انجام دادند. با استفاده از مفاهیم کارآفرینی استراتژیک در این مقاله مدل های رشد کسب و کار های کوچک بررسی شده است و عوامل تعیین کننده رشد شرکت های کوچک را مطالعه کرده است. داده های حاصل از 441 کارآفرین نشان می دهد که بین خصوصیات فرد کارآفرین، منابع شرکت، استراتژیهای شرکت و رشد آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
کریاک25 و همکاران (2016)، در پژوهشی به بررسی رهبری کارآفرینانه و توانایی ها و رشد کسب و کار پرداختند. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر رهبری کارآفرینانه بر توانایی ها رشد کسب و کار انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری کارآفرینانه در سازمان سبب بهبود به کارگیری منابع، ایجاد انگیزه در کارکنان و بهبود تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در رشد می شود و از این طریق قابلیت های سازمان افزایش می یابد و سبب رشد و توسعه سازمان می شود.
اسکاربوروغ26 (2016)، پژوهشی با عنوان لزوم کارآفرینی استراتژیک جهت مدیریت کسب و کارهای کوچک انجام داده است. هدف پژوهش بررسی تأثیر کارآفرینی استراتژیک در مدیریت و رشد کسب و کارهای کوچک است. نتایج یافته ها نشان می دهد که کارآفرینی استراتژیک موجب رشد و موفقیت کسب و کار می شود.
کانتور27 (2016)، در پژوهشی به بررسی کارآفرینی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی در رابطه کارآفرینی و عملکرد پرداختند. هدف از این مقاله، ایجاد درک بهتر از رابطه بین کارآفرینی و عملکرد سازمانی در یک اقتصاد نوظهور است که از طریق ارزیابی تأثیر میانجیگری کارآفرینی استراتژیک بین جهت گیری کارآفرینی و عملکرد سازمانی انجام می شود. نتایج نشان می دهد که کارآفرینی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین کارآفرینی و عملکرد سازمانی بر دو بعد مالی و غیر مالی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
کچن و همکاران28 (2007)، در مقالهای تحت عنوان "کارآفرینی استراتژیک، نوآوری مشارکتی و ایجاد ثروت" و ایرلند و وب29 (2007)، در مقالهای با عنوان "کارآفرینی استراتژیک : ایجاد مزیت رقابتی از طریق جریان نوآوری" بحص می کنند گه کارآفرینی استراتژیک از طریق ایجاد جریان نوآوری در شرکت ها عملکرد آنها را بهبود می دهند. مورگان و استرانگ30 (2003) نیز نشان می دهند که ابعاد گرایش استراتژیک کارآفرینانه سبب رشد کسب و کار می گردد.
مرور ادبیات نشان میدهد، که پژوهشهای قبلی بیشتر به اثرات کارآفرینی استراتژیک پرداختهاند و اینکه چگونه این قابلیت در سازمان پرورش مییابد و چه عواملی ایجادکننده آن هستند، کمتر موردتوجه قرارگرفته شده است. لذا در این مقاله، عوامل سازمانی مؤثر بر کارآفرینی استراتژیک و اثر آن بر رشد کسبوکارها موردمطالعه و آزمون قرار میگیرد. لذا چارچوب نظری پژوهش در شکل 1 نشان دادهشده است. با توجه به مدل ایرلند و همکاران (2003) پیشبینی میکنیم که ابعاد ذهنیت کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، رهبری کارآفرینانه و خلاقیت و نوآوری باعث کارآفرینی استراتژیک (انجام همزمان فعالیتهای اکتشاف و بهرهبرداری) میشود و بهتبع آن رشد سازمانی اتفاق میافتند.
[1] Kuratko & Audretsch
[2] Obeng
[3] Arregle
[4] Ireland
[5] Litvaj & PoniÅ
[6] Hobolt & De Vries
[7] Mazzei
[8] Aparicio
[9] Obeng
[10] Litvaj & PoniÅ
[11] Bjørnskov & Foss
[12] Putta
[13] Aparicio
[14] Mazzei
[15] Akman & yilmaz
[16] Glaeser
[17] McCarthy
[18] Guptta
[19] Wiklund
[20] Bakar & Yusof
[21] Tambunan
[22] Davidsson
[23] Hitt, & Ireland
[24] Obeng
[25] Koryak
[26] Scarborough
[27] Kantur
[28] Ketchen et al
[29] Ireland & Webb
[30] Morgan & Strong
جدول (1): پیشینه پژوهش
محقق | سال | موضوع | نتیجه |
امیدی و خواجه ئیان | 1396 | تاثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد شرکت های کوچک رسانه ای | نتایج یافته ها نشان داد که کارآفرینی استراتژیک در ارتقا عملکرد شرکت های رسانه ای تاثیر مثبتی دارد. |
خوراکیان و رضوی زاده | 1396 | نقش و جایگاه کارآفرینی استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار | آنها بیان کردند که بهترین ابزار برای رویارویی با چالش تغییر سریع، کارآفرینی استراتژیک می باشد. |
محمدی و همکاران | 1396 | کارآفرینی و مدیریت استراتژیک: کارآفرینی استراتژیک | نتایج نشان داد که کارآفرینی استراتژیک یک ضرورت لازم برای شرکت ها جهت حداکثرسازی ثروت می باشد. |
همت و قربانی | 1396 | ارتباط کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی شرکت های دانش بنیان | نتایج نشان می دهد کارآفرینی استراتژیک تاثیر مثبتی بر مزیت رقابتی دارد و در ننیجه می توانند باعث بهبود مزیت رقابتی آنها شوند. |
هیت و ایرلند | 2017 | ارتباط کارآفرینی و مدیریت استراتژیک | علاقه مندی اصلی محققان مدیریت استراتژیک، به دست آوردن بینش مورد نیاز برای بهبود عملکرد سازمانی است. نتایج نشان داد که در این راستا کارآفرینی عاملی کلیدی در راستای بهبود عملکرد سازمان است. |
ابنگ و همکاران | 2017 | کارآفرینی استراتژیک و رشد شرکت های کوچک | نتایج یافته ها نشان داد که بین خصوصیات فرد کارآفرین، منابع شرکت، استراتژیهای شرکت و رشد آن رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. |
کریاک و همکاران | 2016 | رهبری کارآفرینانه و توانایی ها و رشد کسب و کار | یافته های پژوهش نشان داد که رهبری کارآفرینانه در سازمان سبب بهبود به کارگیری منابع، ایجاد انگیزه در کارکنان و بهبود تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در رشد میشود و به این طریق قابلیت های سازمان افزایش می یابد و سبب رشد و پیشرفت سازمان میشود. |
کانتور | 2016 | کارآفرینی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی در رابطه کارآفرینی و عملکرد | نتایج نشان داد که کارآفرینی استراتژیک به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین کارآفرینی و عملکرد سازمانی بر دو بعد مالی و غیر مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. |
کچن و همکاران | 2007 | کارآفرینی استراتژیک، نوآوری مشارکتی و ایجاد ثروت | نتایج یافته هایشان نشان داد که شرکتهای کوچک و بزرگ با ادغام کارآفرینی استراتژیک و نوآوری مشارکتی میتوانند به رشد و ثروت دست یابند. |
ایرلند و وب | 2007 | کارآفرینی استراتژیک : ایجاد مزیت رقابتی از طریق جریان نوآوری | بیان کردند که بنگاهی که صفات اکتشاف و بهرهبرداری را توأم باهم داشته باشد قادر است دست به نوآوری بزند و در رأس رقبایش قرار بگیرد. |
لذا فرضیههای پژوهش به شرح ذیل بیان میشود:
فرضیه 1: ذهنیت کارآفرینانه از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد.
فرضیه 2: فرهنگ کارآفرینانه از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد.
فرضیه 3: رهبری کارآفرینانه از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد.
فرضیه 4: خلاقیت و نوآوری از طریق کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکار تأثیر معنادار مثبت دارد.
شکل(1). مدل مفهومی پژوهش (برگرفته از ایرلند و همکاران ، 2003)
روششناسی
رویکرد این پژوهش کمی میباشد که از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه انجامشده است.
گردآوري دادهها: متغیرهای پژوهش شامل «کارآفرینی استراتژیک»، «ذهنیت کارآفرینانه»، «فرهنگ کارآفرینانه»، «رهبری کارآفرینانه» و «بهکارگیری خلاقیت و توسعه نوآوری» میباشد که جهت سنجش آنها از ابزار پرسشنامه استفادهشده است. پرسشنامه تحقیق بر اساس شاخصهای ایرلند و همکاران (2003) تدوینشده است. بخش اول پرسشنامه حاوی 42 پرسش برای سنجش ابعاد کارآفرینی استراتژیک، بخش دوم شامل 7 سؤال برای سنجش شاخصهای رشد و بخش سوم شامل سؤالات جمعیت شناختی میباشد سؤالات در مقیاس پنجدرجهای لیکرت کاملاً موافق، موافق، نظری ندارم، مخالف وکاملا مخالف اندازهگیري شدند.
جدول(2): ساختار پرسشنامه (برگرفته از شاخص های مقاله هیت و ایرلند(2003)
ابعاد | تعداد سؤالات | شماره سوالات |
ذهنیت کارآفرینانه | 12 | 12-1 |
فرهنگ کارآفرینانه | 5 | 17-13 |
رهبری کارآفرینانه | 14 | 31-18 |
نواوری | 5 | 36-32 |
رشد | 7 | 43-37 |
جامعه و نمونه آماري: جامعه آماری در این پژوهش شرکتهای حاضر در صنعت مواد غذایی میباشند و صنایع غذایی انتخابشده که مرحله رشد را گذرانده باشند و 10 سال از شروع فعالیت آنها گذشته باشند و گردش مالی آنها متناسب با شاخصهای مرحله رشد کسبوکار بوده است. با در نظر گرفتن کلیه شروط و موارد گفتهشده حجم جامعه آماری ما برابر با 93 شرکت فعال در حوزه صنعت مواد غذایی در شهر تهران و گرگان بوده است که نهایتاً 75 شرکت پرسشنامه را تکمیل نمودند. لازم به توضیح است از انجا که با شاخص های انتخابی برای شرکت های رشد یافته حجم نمونه انتخابی در شهر تهران کمتر از میزان مطلوب مدنظر این پژوهش بوده است، شهر گرگان نیز به عنوان یکی از نواحی که بیشترین کسب و کارهای صنایع غذایی با ویژگی های مدنظر را دارد، به نمونه پژوهش افزوده شده است.
جدول (2): ویژگیهای پاسخدهندگان (برگرفته از پرسشنامه پیمایش)
ویژگی های پاسخ دهندگان | فراوانی | درصد فراوانی | |
جنسیت | مرد | 23 | 30/0 |
زن | 52 | 70/0 | |
سن | 35 سال و پایین تر | 6 | 8/0 |
36 تا 45 سال | 25 | 33/0 | |
46 تا 60 سال | 30 | 40/0 | |
بالاتر از 60 سال | 14 | 19/0 | |
تحصیلات | کارشناسی و پایین تر | 42 | 56/0 |
کارشناسی ارشد | 30 | 40/0 | |
دکتری و بالاتر | 3 | 4/0 | |
سمت | مدیر اجرایی | 25 | 33/0 |
مدیر میانی | 22 | 29/0 | |
مدیر عملیاتی | 12 | 16/0 | |
متخصص | 16 | 22/0 | |
سابقه شغلی | کمتر از 10 | 10 | 13/0 |
5-10 سال | 36 | 48/0 | |
بیشتر از 10 | 29 | 39/0 |
مقياس اندازهگیری و روايي و پايايي: بهمنظور بررسی روایی محتوا، پرسشنامه توسط افراد خبرگان دانشگاهی و اجرایی موردمطالعه و تائید قرار گرفت. میزان پایایی آن نیز توسط آزمون آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت که بتوجه به اینکه میزان آن 82/0 بیشتر از 7/0 به دست آمد، نشاندهنده پایایی مناسب پرسشنامه میباشد.
برازش مدل های اندازه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از جدول (3)، پایایی ترکیبی متغیرها بالای 0.7 است و ضریب آلفای کرونباخ نیز در همه متغیرها بالاتر از 0.7 است، لذا از پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، ضرایب روایی همگرا متغیرها بالاتر از 0.4 است که نشاندهنده روایی مناسب شاخصها است.
جدول (3). ضرایب میانگین واریانس استخراجشده، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی
(برگرفته از داده های پژوهش و تحلیل آماری)
میانگین واریانس استخراجشده AVE | آلفای کرونباخ | پایایی ترکیبی | |
ذهنیت کارآفرینانه | 0.569 | 901/0 | 911/0 |
فرهنگ کارآفرینانه | 0.505 | 755/0 | 829/0 |
رهبری کارآفرینانه | 0.517 | 926/0 | 935/0 |
خلاقیت و نوآوری | 0.661 | 896/0 | 921/0 |
کارآفرینی استراتژیک | 0.724 | 905/0 | 929/0 |
رشد | 0.550 | 867/0 | 894/0 |
منبع: یافته های پژوهش
سنجش روایی واگرا: برای سنجش روایی واگرا از شاخص میانگین واریانس استخراجشده استفاده میشود. زمانیکه جذر میانگین واریانس استخراجشده همه متغیرها بزرگتر از همبستگی آنها با سایر متغیرهاست، بدینصورت که اعداد روی قطر اصلی از اعداد ستون و سطر خود بزرگتر است؛ بنابراین از بعد روایی واگرا میتوان متغیرهای مشاهدهشده را قابلقبول دانست(بازرگان و همکاران، 1392). با توجه به جدول(4)، میتوان گفت روایی واگرا مورد تاییر قرار گرفته است.
جدول(4). روایی واگرا (برگرفته از داده های پژوهش و تحلیل آماری)
سازهها | ذهنیت کارآفرینانه | رشد کسبوکار | رهبری کارآفرینانه | فرهنگ کارآفرینانه | مدیریت منابع | نوآوری |
ذهنیت کارآفرینانه | 754/0 |
|
|
|
|
|
رشد کسبوکار | 627/0 | 711/0 |
|
|
|
|
رهبری کارآفرینانه | 532/0 | 557/0 | 719/0 |
|
|
|
فرهنگ کارآفرینانه | 761/0 | 763/0 | 795/0 | 813/0 |
|
|
مدیریت استراتژیک منابع | 721/0 | 583/0 | 701/0 | 756/0 | 851/0 |
|
نوآوری | 649/0 | 666/0 | 662/0 | 651/0 | 640/0 | 742/0 |
منبع: یافته های پژوهش
برازش مدل ساختاری
یافتههای مربوط به ضریب معناداری t
با توجه به خروجی نرمافزار PLS، ضریب معناداری t در دو حالت برای بررسی شاخص کارآفرینی استراتژیک و شاخص مؤلفههای کارآفرینی در نظر گرفته شد. با توجه به اینکه این مقدار در سطح اطمينان 95%، از 96/1 بيشتر بود، نشان از صحت رابطه بين سازهها دارد.
شکل (2): ضرايب معناداري t براي سنجش برازش ساختاري شاخص کارآفرینی استراتژیک
(برگرفته از داده های پژوهش و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار PLS)
یافتههای مربوط به ضریب استاندارد
با توجه به خروجی نرمافزار PLS، اعداد میزان تأثیر رابطه را نشان میدهند که در دو حالت برای بررسی شاخص کارآفرینی استراتژیک و شاخص مؤلفههای کارآفرینی استراتژیک در نظر گرفته شد.
شکل(3): مدل نهايي با ضرايب استانداردشده برای سنجش مؤلفههای کارآفرینی استراتژیک
(برگرفته از داده های پژوهش و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار PLS)
برازش کلی مدل(GOF)
جهت سنجش معیار GOF سه مقدار 01/0، 25/0 و 36/0 به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF تعریف شده است که توسط فرمول زیر که از از جدول شماره (5)، بدست آمده است، محاسبه شده است. با توجه به مقادیر جدول شماره (5)، برای GOF به میزان 707/0 برازش بسیار مناسب مدل کلی تایید می شود. این مقدار نشان می دهد که کل مدل ما از کیفیت قوی برخوردار است.
جدول (5):محاسبه مقادير R2 و شاخص تجمعي مدل (GoF)
شاخص تجمعی | مقدار R2 | ابعاد |
0.560 | _ | ذهنیت کارآفرینانه |
0.555 | _ | فرهنگ کارآفرینانه |
0.547 | _ | رهبری کارآفرینانه |
0.547 | _ | نوآوری |
0.567 | 0.919 | رشد |
0.544 | 0.919 | میانگین |
نتایج مربوط به فرضیهها:
برای بررسی فرضیههای پژوهش از نرمافزار smartPLS 2 و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج جدول 6 نشان میدهد که تمامی فرضیهها در سطح اطمینان 95 درصد پذیرفتهشدهاند.
جدول(6): بررسی فرضیههای پژوهش
(برگرفته از داده های پژوهش و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار PLS)
ضریب مسیر | نتیجه | |
مدیریت استراتژیک در تأثیر ذهنیت کارآفرینانه بر رشد نقش میانجی دارد. | 0.171=(0.393 × 0.436) | پذیرش فرضیه |
مدیریت استراتژیک در تأثیر فرهنگ کارآفرینانه بر رشد نقش میانجی دارد. | 0.194=(0.393 × 0.496) | پذیرش فرضیه |
مدیریت استراتژیک در تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد نقش میانجی دارد. | 0.205=(0.393 × 0.522) | پذیرش فرضیه |
مدیریت استراتژیک در تأثیر خلاقیت و توسعه نوآوری بر رشد نقش میانجی دارد. | 0.177=(0.393 × 0.450) | پذیرش فرضیه |
با توجه به جدول 5، تمامی فرضیههای پژوهش موردقبول میباشد.
بحث و نتیجهگیری
اين پژوهش با هدف بررسي عوامل مؤثر بر کارآفرینی استراتژیک و تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر رشد انجام شد. از آنجا که ادبیات پژوهش درک اندکی در این خصوص ارائه میدهد، این روابط در این پژوهش مورد آزمون تجربی قرار گرفت.
فرضیه اول تحقیق: با توجه به مقادیر معناداری بین متغیر ذهنیت کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (364/2) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (802/2) میتوان به این نتیجه دستیافت چون مقادیر این ضرایب از مقدار (96/1) بیشتر است، حاکی از معنادار بودن نقش میانجی مدیریت استراتژیک منابع در تأثیر ذهنیت کارآفرینانه بر رشد، میباشد. همچنین چون میزان ضرایب استاندارد بین متغیر ذهنیت کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (436/0) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (393/0) میتوان به این نتیجه دستیافت ضریب مسیر مدیریت استراتژیک منابع بهعنوان متغیر میانجی در تأثیر ذهنیت کارآفرینانه بر رشد (171/0) میباشد. این نتایج به این مفهوم است که شرکت ها با استفاده از ذهنیت کارآفرینانه می توانند از طریق کارآفرینی استراتژیک باعث ایجاد رشد در شرکت خود شوند. نتایج این فرضیه با پژوهش انجر و بی ویسا1 (2012) که به تأثیر ذهنیت کارآفرینانه بر رشد کسبوکار میپردازید، همسو است، ولیکن این پژوهش با تبیین نقش میانجی کارآفرینی استراتژیک نشان می دهد که ذهنیت کارآفرینانه از طریق ایجاد قابلیت کارآفرینی استراتژیک منجر به رشد شرکت ها می شود.
فرضیه دوم تحقیق: با توجه به مقادیر معناداری بین متغیر فرهنگ کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (980/2) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (802/2) میتوان به این نتیجه دستیافت چون مقادیر این ضرایب از مقدار (96/1) بیشتر است، حاکی از معنادار بودن نقش میانجی مدیریت استراتژیک منابع در تأثیر فرهنگ کارآفرینانه بر رشد، میباشد. همچنین چون میزان ضرایب استاندارد بین متغیر فرهنگ کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (496/0) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (393/0) میتوان به این نتیجه دستیافت ضریب مسیر مدیریت استراتژیک منابع بهعنوان متغیر میانجی در تأثیر فرهنگ کارآفرینانه بر رشد (194/0) میباشد. نتایج این فرضیه با محمدزاده پارچین (1390) که به تأثیر فرهنگ کارآفرینانه بر رشد کسبوکار میپردازید و نیز اسپیگل2(2017) که فرهنگ را یکی از زمینه های مهم رشد شرکتی می داند، همسو است. با این وجود، تبیین نقش میانجی کارآفرینی استراتژیک فهم جدیدی در خصوص اینکه با چه مکانیزمی فرهنگ منتج به رشد کسب و کار می شود، ایجاد می نماید.
فرضیه سوم تحقیق: با توجه به مقادیر معناداری بین متغیر رهبری کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (893/3) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (802/2) میتوان به این نتیجه دستیافت چون مقادیر این ضرایب از مقدار (96/1) بیشتر است، حاکی از معنادار بودن نقش میانجی مدیریت استراتژیک منابع در تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد، میباشد. همچنین چون میزان ضرایب استاندارد بین متغیر رهبری کارآفرینانه با مدیریت استراتژیک (522/0) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (393/0) میتوان به این نتیجه دستیافت ضریب مسیر مدیریت استراتژیک منابع بهعنوان متغیر میانجی در تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد (205/0) میباشد. نتایج این فرضیه با پژوهش خارجی گوپتا و همکاران(2004) و پژوهش داخلی باطنی (1391) که به تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد کسبوکار میپردازند، همسو است. این پژوهش ها به این مفهوم است که رهبری کارآفرینانه شامل استقبال از عدم اطمینان، علاقه به تغییر و نوآوری برای به دست آوردن مزیت رقابتی و رقابت تهاجمی با دیگر شرکتها می تواند در افزایش عملکرد مالی و نوآوری شرکت ها از طریق ایجاد توانایی انجام همزمان رفتار مزیت جویی و فرصت جویی مؤثر باشد.
فرضیه چهارم تحقیق: با توجه به مقادیر معناداری بین متغیر خلاقیت و نوآوری با مدیریت استراتژیک (018/3) و متغیر مدیریت استراتژیک با رشد (802/2) میتوان به این نتیجه دستیافت چون مقادیر این ضرایب از مقدار (96/1) بیشتر است، حاکی از معنادار بودن نقش میانجی خلاقیت و نوآوری منابع در تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد، میباشد. همچنین چون میزان ضرایب استاندارد بین متغیر رهبری کارآفرینانه با خلاقیت و نوآوری (450/0) و متغیر خلاقیت و نوآوری با رشد (393/0) میتوان به این نتیجه دستیافت ضریب مسیر خلاقیت و نوآوری منابع بهعنوان متغیر میانجی در تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رشد (177/0) میباشد. نتایج این فرضیه با پژوهش داخلی فخرآبادی و اسدی (1389)و پژوهش خارجی وو (2013) که به تأثیر خلاقیت و نوآوری بر رشد کسبوکار میپردازد، همسو است و اما باز نمودن مکانیزم تبیین گر مدیریت کارآفرینانه فهم بهتری در مورد نحوه و چرایی رشد شرکت ها ناشی از خلاقیت و نوآوری ارائه می نماید.
بهطورکلی، انجام همزمان فعالیتهای کشف (ایجاد دانش و توانمندی جدید) و بهرهبرداری (بهرهبرداری از منابع و دانش کنونی سازمان) نقش مهمی در افزایش عملکرد و رشد شرکتها میتواند داشته باشد. بااینوجود، اینکه چگونه سازمانها میتوانند توانمندی کارآفرینی استراتژیک را در سازمان خود ایجاد نمایند و اینکه آیا اساساً کارآفرینی استراتژیک باعث رشد کسبوکارها میشود کمتر موردتوجه قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ذهنیت کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، رهبری کارآفرینانه ،مدیریت استراتژیک منابع و خلاقیت و نوآوری بهعنوان ابعاد سازنده کارآفرینی استراتژیک بر رشد کسبوکارها تأثیرگذار است و همچنین مدیریت استراتژیک منابع در تأثیر هر یک از متغیرهای ذهنیت کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، رهبری کارآفرینانه و خلاقیت و نوآوری بر رشد نقش میانجی دارد. این نتایج میتواند بینشهای ارزشمندی برای مدیران و شرکتهایی که درصدد افزایش نرخ رشد کسبوکارشان هستند ایجاد نماید. همچنین با عملیاتی سازی ابعاد کارآفرینی استراتژیک بهخصوص در زمینه و بافت ایران در جهت بسترمندسازی مدلهای ایجادشده در ادبیات علمی دنیا عمل مینماید و مسیرهای پژوهشی جدید برای محققین بهخصوص در داخل کشور ایجاد مینماید.
منابع و مآخذ:
احمد پور داریانی. محمود. (1378). کارآفرینی(تعاریف، نظریات و الگوها). تهران: انتشارات پردیس.
احمد پور داریانی. محمود. و ملکی. علی. (1390). کارآفرینی پیشرفته. تهران: انتشارات راه دانش.
امیدی, افشین و خواجه ئیان، داتیس، (1396)، مدل مفهومی تاثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد شرکت های کوچک رسانه ای، اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین ایران و جهان در مدیریت، اقتصاد و حسابداری و علوم انسانی، شیراز، دانشگاه علمی کاربردی شوشتر.
بازرگان، عباس، سرمد، زهره، و الهه حجازی، (1392)، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران: انتشارات آگاه.
جعفر پور ،محمود و حسنی مقدم ،صادق .(1389). ارائه مدلی مفهومی از رابطه کارآفرینی شرکتی و عملکرد سازمانی در بستر مدیریت استراتژیک. محل انتشار: پنجمین کنفرانس بینالمللی مدیریت استراتژیک.
خداداد حسینی، سید حمید.(1378).نوآوری در سازمانها؛ انواع و فرآیندها؛مجله علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت،شماره 42، صص 33-85.
خزایی پول, مرتضی؛ هادی زارعی؛ محمدصادق دهقان و امیرحسین کریمی، (۱۳۹۱)، کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی، کنفرانس ملی کارآفرینی و مدیریت کسبوکارهای دانشبنیان، بابلسر، شرکت پژوهشی طرود شمال.
خوراکیان, علیرضا و رضوی زاده، فاطمه، (1396)، بررسی نقش و جایگاه کارآفرینی استراتژیک در کسب مزیت رقابتی پایدار، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت،حسابداری و اقتصاد دانش بنیان با تاکید بر اقتصاد مقاومتی، تهران، دانشگاه علامه مجلسی.
طالبی, کامبیز, داوری, علی و تقوی نگار سادات. (2015). شناسایی تأثیر کارآفرینی استراتژیک بر عملکرد مالی و غیر مالی (موردمطالعه: شرکت فناپ). نشریه توسعه کارآفرینی, 7(4), صص 5- 32.
محمدی, حیدر؛ معروفی، فخرالدین؛ موسوی جد، سیدمحمد و کریمی، خدیجه، (1396)، کارآفرینی و مدیریت استراتژیک: کارآفرینی استراتژیک، یازدهمین کنگره ملی پیشگامان پیشرفت، تهران، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
موحد منش ،صادق علی؛ آقاجانی افروزی ،علیاکبر .(1391). مدل یابی تأثیر ابعاد کارآفرینی استراتژیک-مطالعه موردی گروه پیمان آمل.مدیریت اجرایی، دوره 4، شماره 8، زمستان 1391، صفحه 3-3.
همت, محمدمهدی و قربانی، حسن، (1396)، بررسی ارتباط کارآفرینی استراتژیک و مزیت رقابتی شرکت های دانش بنیان خدماتی مورد مطالعه:شرکت های مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان، دومین کنفرانس ملی مدیریت راهبردی خدمات ۱۳۹۶، نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد.
الياسي، قنبر ( 1387 ) ، هویت علمی کارآفرینی بهعنوان یک حوزه علمی، دانشنامه کارآفرینی، کار مشترک دانشکده کارآفرینی و بنیاد دانشنامه فارسی، پذیرششده جهت چاپ.651.
یداللهی فارسی،جهانگیر و مصلح شیرازی،علینقی. (1389). تولید ثروت از طریق کارآفرینی استراتژیک، راهی بهسوی موفقیت شرکتهای تعاونی. مجله: برنامهریزی و بودجه » آذر 1375 - شماره 8 (28 صفحه - از 25 تا 52).
Akman, G., & Yilmaz, C. (2008). Innovative capability, innovation strategy and market orientation: an empirical analysis in Turkish software industry. International Journal of Innovation Management, 12(01), 69-111.
Alvarez, S. A., & Barney, J. B. (2002). Resource-based theory and the entrepreneurial firm. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 89-105.
Aparicio, S., Urbano, D., & Audretsch, D. (2016). Institutional factors, opportunity entrepreneurship and economic growth: Panel data evidence. Technological Forecasting and Social Change, 102, 45-61.
Arregle, J. L., Batjargal, B., Hitt, M. A., Webb, J. W., Miller, T., & Tsui, A. S. (2015). Family ties in entrepreneurs' social networks and new venture growth. Entrepreneurship Theory and Practice, 39(2), 313-344.
Bakar, A. H. A., & Yusof, M. N. (2016). Relating Knowledge Management and Growth Performance with Organization Learning As Mediator: A Conceptual Approach. Research Journal of Fisheries and Hydrobiology, 11(3), 51-57.
Bjørnskov, C., & Foss, N. (2013). How strategic entrepreneurship and the institutional context drive economic growth. Strategic Entrepreneurship Journal, 7(1), 50-69.
Chandler, G.N., Hanks, S.H. (1994). Market attractiveness, resource-based capabilities, venture strategies, and venture performance. Journal of Business Venturing, 9(4), 331-34.
Cogliser, C. C., & Brigham, K. H. (2004). The intersection of leadership and entrepreneurship: Mutual lessons to be learned. The Leadership Quarterly,15(6), 771-799.
Covin, J. G., & Slevin, D. P. (2002). The entrepreneurial imperatives of strategic leadership. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 309-327.
Davidson, p., & Wiklund, J. (2006). Conceptual and Emprical Challenges in The Study of Firm Growth. in p. Davidson, F. Delmar, & J. Wiklund, Entrepreneurship and the Growth of Firms (pp. 1-233). landon: Edward Elgar Publishing Limited.
Davidsson, P., & Wiklund, J. (2007). Levels of analysis in entrepreneurship research: Current research practice and suggestions for the future. In Entrepreneurship Research (pp. 245-265). Springer Berlin Heidelberg.
Davidsson, P., Delmar, F., & Wiklund, J. (2006). Entrepreneurship and the Growth of Firms. Edward Elgar Publishin
Delmar, F. (2005). The Effect of small business managers ‘growth motivation on firm growth: a longitudinal study. Entrepreneurship Theory and Practice, 32(3), 437-457.
Drucker, P. F. (1998). The discipline of innovation. Harvard Business Review, 76(6), 149-157.
Glaeser, E. L., Kerr, S. P., & Kerr, W. R. (2015). Entrepreneurship and urban growth: An empirical assessment with historical mines. Review of Economics and Statistics, 97(2), 498-520.
Gupta, V., MacMillan, I. C., & Surie, G. (2004). Entrepreneurial leadership: developing and measuring a cross-cultural construct. Journal of Business Venturing, 19, 241–260.
Hitt, M. A., Ireland, R. D., Camp, S. M., & Sexton, D. L. (2001). Strategic entrepreneurship: Entrepreneurial strategies for wealth creation. Strategic Management Journal, 22(6‐7), 479-491.
Hitt, M. A., Ireland, R. D., Camp, S. M., & Sexton, D. L. (2002). Strategic entrepreneurship: Integrating entrepreneurial and strategic management perspectives. Strategic entrepreneurship: Creating a new mindset, 1-16.
Hitt, M., & Duane Ireland, R. (2017). The intersection of entrepreneurship and strategic management research. The Blackwell handbook of entrepreneurship, 45-63.
Hobolt, S. B., & De Vries, C. E. (2015). Issue entrepreneurship and multiparty competition. Comparative Political Studies, 48(9), 1159-1185.
Ireland, R. D., & Webb, J. W. (2007). Strategic entrepreneurship: Creating competitive advantage through streams of innovation. Business Horizons, 50(1), 49-59.
Ireland, R. D., Covin, J. G., & Kuratko, D. F. (2009). Conceptualizing corporate entrepreneurship strategy. Entrepreneurship Theory and Practice, 33(1), 19-46.
Ireland, R. D., Hitt, M. A., & Sirmon, D. G. (2003). A model of strategic entrepreneurship: The construct and its dimensions. Journal of Management, 29(6), 963-989.
Kantur, D. (2016). Strategic entrepreneurship: mediating the entrepreneurial orientation-performance link. Management Decision, 54(1), 24-43.
Koryak, O., Mole, K. F., Lockett, A., Hayton, J. C., Ucbasaran, D., & Hodgkinson, G. P. (2015). Entrepreneurial leadership, capabilities and firm growth. International Small Business Journal, 33(1), 89-105.
Kuratko, D. F., & Audretsch, D. B. (2009). Strategic entrepreneurship: exploring different perspectives of an emerging concept. Entrepreneurship Theory and Practice, 33(1), 1-17.
Litvaj, I., & PoniÅ, O. (2014). Entrepreneurship and quality management. Entrepreneurship and Sustainability Issues, 1(4), 204-209.
Mazzei, M. J., Ketchen, D. J., & Shook, C. L. (2017). Understanding strategic entrepreneurship: a “theoretical toolbox” approach. International Entrepreneurship and Management Journal, 13(2), 631-663.
McGrath, R. G. (1999). Falling forward: Real options reasoning and entrepreneurial failure. Academy of Management Review, 24(1), 13-30.
McGrath, R. G., & MacMillan, I. C. (2000). The entrepreneurial mindset: Strategies for continuously creating opportunity in an age of uncertainty (Vol. 284). Harvard Business Press.
Noghreh, A., & Sharifi, A. (2015). Surveying the Relationship between Human Capital Growth Indexes and Organization Performance (Case Study: Tourism Bank).
Obeng, B. A., Robson, P., & Haugh, H. (2014). Strategic entrepreneurship and small firm growth in Ghana. International Small Business Journal, 32(5), 501-524.
Obeng, B. A., Robson, P., & Haugh, H. (2017). Strategic entrepreneurship and small firm growth in Ghana. International Small Business Journal, 32(5), 501-524.
Davidsson, P., Delmar F. & Johan Wiklund J. (2006). Developing a process model of intrapreneurial systems: A cognitive mapping approach. Entrepreneurship: Theory and Practice, 23(3), 65-65.
Putta, S. S. (2014). Improving entrepreneur's management skills through entrepreneurship training. Journal of Commerce and Management Thought, 5(3), 459.
Scarborough, N. M. (2016). Essentials of entrepreneurship and small business management. Pearson.
Spigel, B. (2017). The relational organization of entrepreneurial ecosystems. Entrepreneurship Theory and Practice, 41(1), 49-72.
Tambunan, T.T.H. (2008). Development of SMEs in ASEAN (New Delhi, Readworthy Publications Ltd.).
Valerio, A., Parton, B., & Robb, A. (2014). Entrepreneurship education and training programs around the world: dimensions for success. World Bank Publications.
Venkatraman, N. (1989). Strategic orientation of business enterprises: The construct, dimensionality, and measurement. Management Science, 35(8), 942-962.
Wiklund, J. (2006). Small firm growth and performance: Entrepreneurship and beyond. Internationella Handelshögskolan.
Wiklund, J., & Shepherd, D. (2003). Knowledge-based resources, entrepreneurial orientation, and the performance of small and medium sized businesses. Strategic Management Journal, 24, 1307-1314.
Wright, M., & Stigliani, I. (2013). Entrepreneurship and growth. International Small Business Jo Klein, P. G., Mahoney, J. T., McGahan, A. M., & Pitelis, C. N. (2013). Capabilities and strategic entrepreneurship in public organizations. Strategic Entrepreneurship Journal, 7(1), 70-91.
Yiu, D. W., Hoskisson, R. E., Bruton, G. D., & Lu, Y. (2014). Dueling institutional logics and the effect on strategic entrepreneurship in Chinese business groups. Strategic Entrepreneurship Journal, 8(3), 195-213.
[1] Njeru & Bwisa
[2] Spigel