دسته بندی عوامل و معیارهای موثر در انتخاب روش مناسب انتقال فناوری
محورهای موضوعی : تخصصیمهدی حمیدی 1 , حجت اله حاجي حسيني 2 , مهدی محمدی 3
1 - دانشکده علوم و فنون نوین دانشگاه تهران
2 - سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي ايران. تهران،ايران
3 - دانشگاه تهران
کلید واژه: واژگان کلیدی: همکاری فناورانه – انتقال فناوری- روشهای انتقال فناوری – عوامل موثر,
چکیده مقاله :
امروزه با پیشرفت علوم و پیچیدهتر شدن فرآیندهای فناورانه، همکاری فناورانه بین سازمان ها از ویژگیهای مهم استراتژی سازمانها و سیاستهای عمومی برای توسعه فناوری در سراسر جهان است. انتقال فناوری به عنوان مفهومی که سالهاست مورد توجه پژوهشگران و مدیران بنگاهها و سازمانها قرار گرفته، از جمله مهمترین رویکردها به موضوع همکاری فناورانه بوده و هست. در همین راستا ، این پژوهش، پس از مطالعه ادبیات مربوط، و با استفاده از روش مطالعات کتابخانهای به معرفی این مفهوم پرداخته و انواع روشهای انتقال فناوری را تشریح نموده است. در ادامه به معرفی مدلهای مطرح شده در ادبیات در جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری پرداخته و شاخصهای معرفی شده در هر مدل را با شاخصهای معرفی شده در مدلهای دیگر مقایسه نموده است. پس از یکسان سازی و حذف شاخصهای مشترک، 28 شاخص را به عنوان مهمترین عوامل و معیارهای انتخاب روش مناسب انتقال فناوری در جدولی تنظیم کرده و سپس برای بهره برداری آسان تر از این شاخص ها، آنها رادر چهار دسته کلی شامل: "توانمندی و سیاستهای گیرنده فناوری"، "توانمندی و سیاستهای دارنده فناوری"، "سیاستهای مشترک دارنده و گیرنده فناوری" و "ویژگیهای فناوری" دستهبندی نموده است. در پایان نیز پیشنهادی جهت پژوهشهای آتی ارائه گردیده است.
Nowadays, by developing and advancing sciences and becoming technology development processes more complicated, technical cooperation between companies is a substantial aspect of companies’ strategies and an important public policy for technology development across the World. Technology transfer issue, as a concept of technical cooperation is considered by researchers and managers of agencies and organizations, as the most important approaches in this regards. In this research, after reviewing the literature by using library studies, introducing the concept and describes various methods of technology transfer. After describing the different models of technology transfer and comparing indices used in each model with others, we compare and eliminate the common indices and the last selected 28 of most important criteria have been identified to present appropriate methods of technology transfer. We also classified the criteria into four general groups as : capability and policies of technology receiver, capability and policies of technology owner, common policies between technology owner and receiver, and technology features. Finally, some recommendations and research directions are provided for future researches.
دستهبندی عوامل و معیارهای مؤثر در انتخاب
روش مناسب انتقال فناوری
*حجتالهحاجیحسینی **مهدی محمدی ***مهدیحمیدی
* دانشیار، سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران، تهران
** استادیار، دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران، تهران
*** دانشجوی کارشناسی ارشد، مدیریت تکنولوژی، دانشگاه تهران، تهران
mahdihamidi@ut.ac.ir memohammadi@ut.ac.ir hojat.hajihoseini@gmail.com
تاریخ دریافت: 18/6/92 تاریخ پذیرش:11/12/92
چکیده
امروزه با پیشرفت علوم و پیچیدهتر شدن فرآیندهای فناورانه، همکاری فناورانه بین سازمانها از ویژگیهای مهم استراتژی سازمانها و سیاستهای عمومی برای توسعه فناوری در سراسر جهان است. انتقال فناوری به عنوان مفهومی که سالهاست مورد توجه پژوهشگران و مدیران بنگاهها و سازمانها قرار گرفته، از جمله مهمترین رویکردها به موضوع همکاری فناورانه بوده و هست. در همین راستا، این پژوهش، پس از مطالعه ادبیات مربوط و با استفاده از روش مطالعات کتابخانهای به معرفی این مفهوم پرداخته و انواع روشهای انتقال فناوری را تشریح نموده است. در ادامه به معرفی مدلهای مطرح شده در ادبیات در جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری پرداخته و شاخصهای معرفی شده در هر مدل را با شاخصهای معرفی شده در مدلهای دیگر مقایسه نموده است. پس از یکسانسازی و حذف شاخصهای مشترک، 28 شاخص را به عنوان مهمترین عوامل و معیارهای انتخاب روش مناسب انتقال فناوری در جدولی تنظیم کرده و سپس برای بهره برداری آسانتر از این شاخصها، آنها را در چهار دسته کلی شامل: "توانمندی و سیاستهای گیرنده فناوری"، "توانمندی و سیاستهای دارنده فناوری"، "سیاستهای مشترک دارنده و گیرنده فناوری" و "ویژگیهای فناوری" دستهبندی نموده است. در پایان نیز پیشنهادی جهت پژوهشهای آتی ارائه گردیده است.
واژههای کلیدی: همکاری فناورانه، انتقال فناوری، روشهای انتقال فناوری، عوامل مؤثر
مقدمه
امروزه با پیشرفت علوم و پیچیدهتر شدن فرآیندهای فناورانه، همکاری بین شرکتها از ویژگیهای مهم استراتژی سازمانها و سیاستهای عمومی برای توسعه فناوری در سراسر جهان است. شرکتها به طور فزایندهای اعتقاد به توسل به سرمایهگذاری مشترک، اتحاد استراتژیک و قراردادهای مشترک R&D به منظور تکمیل تلاشهای فناورانه داخلی خود دارند. همکاری در این زمینه بر این فرض استوار است که از طریق موافقت
نامههای به اشتراکگذاری فناوریهای رسمی بین شرکتها میتوان مزایایی تولید کرد که نمیتواند در شرکتهای فردی و یا از طریق معاملات بازار به دست آید، از جمله خرید مستقیم، صدور مجوز، و یا ادغام و اکتساب. همکاری ممکن است در جهت افزایش رقابت شرکتها و بخشهای صنعتی یا بهبود بهرهوری نوآورانه و یا بدون در نظر گرفتن مسئله رقابت و در جهت پاسخ به مشکلات فنآوری های جهانی انجام گیرد]1[.
این اتحاد و همکاری در جهت مفهوم تجارت جهانی و دسترسی به بازارهای بزرگ نوآورانه همواره در بین شرکتها بسیار مورد توجه واقع شده است. در پی دستیابی به این مفهوم، شرکتهای چند ملیتی پا به عرصه گذاشته و با سرمایهگذاری بلندمدت خارجی بر روی شرکتهای کوچک واقع در کشورهای میزبان، به تولید و ثبت اختراع پرداختند]2.[ این شرکتها مزایای دیگری نیز داشتند که از آن جمله میتوان به ایراد موافقت نامههای بینالمللیسازی فعالیتهای تحقیق و توسعه اشاره کرد]3[.
بر این اساس در این مقاله ابتدا به معرفی مفهوم همکاری فناورانه و معرفی انواع روشهای انتقال فناوری میپردازیم. در بخش دوم به بررسی و معرفی مدلها و شاخصهای معرفی شده در هر مدل در جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری میپردازیم. در ادامه با جمع بندی ادبیات و دسته بندی شاخصهای بیان شده در جهت انتخاب روش همکاری، دسته بندی جامعی از شاخصها ارائه میشود که میتواند در جهت انتخاب روش همکاری فناورانه برای شرکتها و سازمانها قابل توجه باشد.
مبانی نظری
· مفهوم انتقال فناوری
رشد توليد در مقياس جهاني در دهههای اخير، انتقال تكنولوژي را به عنوان يكي از مهمترین فرآيندهاي پيشبرنده رقابتپذيري، از اهميت شايان توجهي برخوردار نموده است]4[.
انتقال فناوری نیز مانند خود فناوری دارای مفهومی وسیع میباشد. اما میتوان در تعریفی آن را به این صورت بیان کرد: " ابزاری جهت به حداقل رساندن سرمایهگذاری و ریسکگیرنده در بالا بردن سطح فناوری خود". در این روش گیرنده سعی میکند ریسک ناشی از تحقیق و توسعه و بهکارگیری فناوری جدید را به این وسیله کاهش داده و به نوعی مطمئن باشد که فناوری گرفته شده قبلاً آزمایش شده و قطعاً نتیجه بخش میباشد]5[.
اغلب تعاریفی که برای انتقال بیان میشود، روشهای انتقال را در بر نمیگیرد. آنکتاد (1990) در تعریف خود روشهای مختلف انتقال فناوری را نیز در نظر میگیرد و انتقال فناوری را اینگونه تعریف میکند: جابجایی نظاممند دانش جهت تولید محصول، کاربرد فرآیند یا انجام یک خدمت است و فعالیتهایی مانند خرید صرف و یا خرید کالاها را در بر نمیگیرد. انتقال فناوری صرفاً انتقال حقوق و اطلاعات خاص به شرکت دیگر نیست؛ همچنین انتقال یک قطعه سختافزار از یک مکان به مکان دیگر نیست. خدمات مربوط به فناوری بایستی فراهم شود تا انتقال آن را تسهیل و مؤثر سازد. کانتراکتر (1985) بیان کرد: خدماتی که فناوری را آماده انتقال مینماید مانند همکاری در زمینه فنی، مدیریتی، بازرگانی و R&D، بخش مهمی از هزینههای انتقال فناوری میباشند. با توجه به اینکه بخش مهمی از فناوری ضمنی است و در افراد و سبکهای سازمانی نهفته است، انتقال مؤثر آن، تنها انتقال اطلاعات نیست بلکه توانمندی صاحب فناوری را نیز در بر میگیرد]6[.
انتقال، جابجایی تکنولوژی از یک مکان به مکان دیگر است، مثلاً از یک سازمان به سازمان دیگر، از یک دانشگاه به یک سازمان و یا از کشوری به کشور دیگر. این انتقال ممکن است به صورت محصولات، فرآیند و یا افراد باشد. موفقیت فرآیند پویا و پیچیده انتقال تکنولوژی به عوامل مختلفی که از منابع مختلف سرچشمه میگیرند بستگی دارد]7[.
· انواع روشهای انتقال فناوری
بسیاری از صاحبنظران معتقدند دستیابی به فناوریهای جدید از دو طریق ممکن است.
توسعه درون زا1: به این معنی که فناوری صرفاً با استفاده از منابع داخلی، و به بیان بهتر تملک فناوری از طریق انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه ممکن است.
انتقال فناوری2: به این معنی که دستیابی به فناوری به کمک منابع خارجی، و به بیان دیگر خرید (دریافت) آن از خارج بنگاه میسر است]8[.
روشهای متفاوتي براي ايجاد همكاري ميان بنگاهها وجود دارد. هركدام از اين روشها مشخصات، مزايا و معايب مربوط به خود را دارند. چيزا [9] دركتاب خود به سيزده روش همكاري اشاره كرده است و عربی ]10[ و هداوند ]11[ در مقالات خود آن را تکمیل و به 27 مورد افزایش دادهاند. مجموع روشهای انتقال فناوری را میتوان به دو دسته کلی زیر تقسیم نمود:
دسته اول : انتقال تكنولوژي به صورت رسمي
· دريافت ليسانس3: شركتي حق بهرهبرداري از يك تكنولوژي خاص را كسب ميكند.
· سهام اقليت4: شركتي سهام يك سازمان منبع را كه تكنولوژي (يا توانمندي تكنولوژيك) خاصي دارد خريداري ميكند، ولي كنترل مديريتي آن سازمان را به دست نميآورد.
· تملك يا اخذ5: شركتي يك شركت ديگر را به قصد دستيابي به فناوري (يا توانمندي) مورد نظر خود به تملك در ميآورد.
· پيمانسپاري يا تأمین از بيرون6: شركتي فعاليتهاي تكنولوژيك را در بيرون انجام ميدهد و صرفاً نتايج يا خروجيهاي مورد نياز را كسب ميكند.
· قرارداد تحقيق و توسعه7: شركتي توافق ميكند هزينهي تحقيق و توسعه براي دستيابي به يك تكنولوژي معين را كه در يك دانشگاه يا مؤسسهي تحقيقاتی يا يك شركت كوچك نوآور صورت ميگيرد تأمین نمايد.
· سرمايهگذاري تحقيقات8: شركتي بهمنظور استفاده از فرصتها يا ايدههاي نوآوري، منابع مالي لازم رابراي تحقيقات اكتشافي در يك دانشگاه، مؤسسهي تحقيقاتي و يا يك شركت كوچك نوآور تأمین ميكند.
· تملك آموزشي9: شركتي متخصصان يك رشته فناوري را استخدام میکند و يا اين كه شركت کوچکتری را به قصد دسترسي به افرادي كه از يك شايستگي فناورانه يا مديريتي برخوردارند به تملك خود درميآورد.
· ادغام10: شركتي با يك شركت ديگر كه داراي تكنولوژي (يا شايستگي تكنولوژيك) خاصي است ادغام ميشود و يك شركت جديد ايجاد ميشود.
· شبكهسازی11: شركتي براي جلوگيري از عقبماندگي در يك حوزهي تكنولوژيك، شبكهاي از روابط برونسازماني ايجاد ميكند.
· سرمايهگذاري مشترك12: يك شركت با مشاركت ديگران به سرمايهگذاري مشترك بهصورت سهامي با هدف مشخص نوآوري تكنولوژيك اقدام ميكند و يك شركت جديد خلق ميشود.
· تحقيق و توسعه مشاركتي13: شركتي با سازمانهاي ديگر توافق ميكند كه به صورت مشاركتي به تحقيق و توسعه در زمينهي يك تكنولوژي (يا يك حوزهي تكنولوژيك) معين بپردازند بدون آنكه سهامي در بين باشد.
· پيمان استراتژيک14: شركتي منابع تكنولوژيك خود را بدون آنكه سهامي در بين باشد با شركتهاي ديگر به مشاركت ميگذارد تا از اين طريق به هدف مشترك نوآوري تكنولوژيك دست يابد.
· كنسرسيوم15: چندين شركت و مؤسسهي ملي تلاشهاي مشتركي را بدون آنكه سهامي در بين باشد براي دستيابي به هدف مشترك نوآوري تكنولوژيك انجام ميدهند.
· قراردادهاي بيع متقابل16: در اين روش عرضه کننده تکنولوژي موافقت میکند که امکانات توليدي براي متقاضي فراهم كند و در آينده از محصولات توليدشده وي به عنوان بازپرداخت اصل و سود سرمايهگذاري خود، خريداري میکند. مهمترین مشوق و انگيزه عرضه کننده تکنولوژي در وارد شدن در قرارداد بيع متقابل، استفاده و بهرهبرداري از منابع طبيعي و انساني ارزان در کشور دريافت کننده تکنولوژي است و مهمترین انگيزه براي دريافت کننده تکنولوژي، انتقال تکنولوژي صنعتي و بهرهبرداري حداکثر از منابع طبيعي و انساني در کشورش میباشد.
· قراردادهاي فرعي و دست دوم17: اين روش میتواند به انواع مختلف انجام شود؛
1. گرفتن بخشي از كار از انتقال دهنده (داخلي سازي).
2. گرفتن كار از کمپانیهای معتبر در صورتي كه در شبكه آنها قرار بگيريم (فعالیتهای تخصصي).
3. گرفتن كار و دادن به بخشهای مختلف اگر قسمت مهندسي قوي داشته باشيم.
· مدل فرت18: اين مدل در انگلستان به کار گرفته ميشود و ناظر بر افرادي است که از ناحيه چندين شرکت يا کنسرسيوم نمايندگي دارند که در آزمایشگاههای دولتي به جستجوي تکنولوژي بپردازند.
· مدل پارکهای علمي – آموزشي19: در اين مدل امکاناتي براي متخصصان، جهت ايجاد شرکت فراهم ميشود. اين کمپانیها اغلب توسط پرسنلي که آزمایشگاهها را ترک میکنند ايجاد ميشود.
· سرمايهگذاري مستقيم خارجي20: سرمايهگذاري خارجي به صورت درصدي داخلي و خارجي انجام میشود. موضوع مورد نظر سرمايهگذاري، توسط خارجیها در چارچوب سیاستهای انتخاب شده انجام میشود. سیستمهای مديريتي، برنامهريزي مواد، فناوریهای توليدي، بازاريابي، خدمات پس از فروش از آوردههای سرمايه گذاري خارجي میباشند.
· اسپین آف21: شرکتهایی كه در كنار مراكز تحقيقاتي و يا دانشگاه ايجاد میشوند و نوآوري تكنولوژي آنها را تجاري میکنند.
· قرارداد خدمات فنی22: کمکهاي فني عموماً خدمات و اطلاعات فني و مديريتي (صنعتي) است که در توليد و ساخت محصول يا مواد، مورد نياز باشد. معمولاً اين خدمات از طرف واحدهاي توليدي که داراي تجارب لازم و کافي در اين زمينه باشند ارائه ميشود.
· خدمات مهندسی23: خدمات مهندسي به آن دسته از کارهاي فني اطلاق ميشود که در جهت ايجاد يک پروژه صنعتي و توليدي بهکار آيد. معمولاً اين خدمات توسط مؤسسات مهندسي باتجربه در امر مورد نظر و يا فروشندگان ماشينآلات ارائه ميشود.
· قرارداد کلید در دست24: انتقال فناوری و دانش فنی از طریق روش کلید در دست، به قراردادهایی اطلاق میشود که عرضه کننده فناوری تعهد میکند تمامی عملیات مدیریتی
فنی و خدمات مهندسی مورد نیاز برای برنامهریزی، ساخت و نصب پروژههای تکنیکی را در برابر دریافت مبلغی مشخص انجام دهد. به بیانی دیگر، در قرارداد کلید در دست، عرضه کننده فناوری مجموعه ای کامل از تجهیزات فیزیکی و ابزار آلات به همراه نصب و راه اندازی آنان را بر عهده میگیرد.
دسته دوم: انتقال تكنولوژي به صورت غيررسمي
· استخدام پرسنل فني و علمي
· خريد و واردات ماشين آلات و دريافت کمکهای فني به وسيله سازندگان اصلي ماشين آلات
· مهندسي معكوس25: معمولا زماني انجام میپذیرد که شرکتهای چندمليتي و يا کشور عرضهکننده تکنولوژي از انتقال حق امتياز فناوریهای پيشرفته به کشورهاي در حال توسعه امتناع میورزد.
· اعزام نيرو به خارج، براي آموزش و كسب تجربيات عملي
· برگزاري کنفرانسها و نمایشگاههای كتاب، انتشار مقالات و نمایشگاههای بينالمللي، تجاري و صنعتي
توجه به این موضوع هم حائز اهمیت است که گاهی انتقال کامل یک فناوری نیازمند استفاده از ترکیب چند روش میباشد]11[.
بررسی مدلهای ارائه شده جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری
مدلهای متعددی در ادبیات جهت انتخاب روش انتقال فناوری مطرح شده است. آراستی در مقاله خود [8] با عنوان " ارائه مدلی جامع برای انتخاب روش مناسب انتقال فناوری" به بررسی چهار مدل از مدلهای موجود در ادبیات میپردازد. در این مقاله در جهت تکمیل پژوهش موجود چهار مدل دیگر که در ادبیات به عنوان مدلهای انتخاب روش مناسب انتقال فناوری معرفی شدهاند مورد بررسی قرار گرفته که در مجموع، در این مقاله به اختصار به هشت مدل از مهمترین مدلهای مطرح در ادبیات اشاره میشود.
· الگوی Chiesa
یکی از کاملترین مدلها در زمینهی انتخاب روش همکاری فناورانه توسط چیزا [9] ارائه شده است که در آن فاکتورهایی چون هدف از همکاری، آشنایی با فناوری و بازار و چند فاکتور دیگر مورد توجه قرار گرفته است. در
این مدل برای هر عامل ابعادی در نظر گرفته شده و با توجه به این ویژگیها که شامل گیرنده و دهنده فناوری و همچنین خود فناوری میگردد روش انتقال مناسب معرفی شده است.(جدول 1)
جدول ۱: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدل Chiesa)
|
عامل | ابعاد | طبقه بندیها |
هدف از همکاری | وسیع | ایجاد واحد تجاری مشترک یا اخذ مالکیت شرکت |
محدود و مشخص | برون سپاری یا اتخاذ | |
حداکثر کردن یادگیری از همکار | ایجاد واحد تجاری مشترک یا اتخاذ | |
قابلیت تعریف مفاد همکاری | خوب | - |
ضعیف | تحقیق و توسعه مشترک یا اتخاذ | |
آشنایی با فناوری و بازار | هیچکدام | آموزش و تحصیل |
آشنا با بازار یا فناوری | ایجاد واحد تجاری مشترک یا اتخاذ | |
آشنا با بازار و فناوری | اخذ مالکیت شرکت | |
چرخه عمر فناوری | مرحله تکامل | برون سپاری |
مرحله اولیه | تملک سهام حداقل | |
سطح ریسک | بالا | ایجاد واحد تجاری مشترک یا اتخاذ |
پایین |
| |
قابلیت حفاظت از فناوری | ضعیف | اخذ مالکیت شرکت یا ادغام |
محکم |
| |
مرحله فرآیند نوآوری | ابتدا | برون سپاری یا اتخاذ |
انتها | برون سپاری | |
سطح سرمایه گذاری مورد نیاز | بالا | اخذ مالکیت شرکت یا ادغام |
پایین | - | |
قابلیت تقسیم سرمایه | پایین | برون سپاری |
بالا | ایجاد واحد تجاری مشترک | |
نحوه ارتباط با شرکت | عمودی | برون سپاری یا اتخاذ |
افقی | ایجاد واحد تجاری مشترک یا اتخاذ | |
کشور مرجع (از نظر فرهنگی) | متفاوت | برون سپاری |
یکسان | - | |
زمینه فعالیت دارنده فناوری | متفاوت | برون سپاری |
یکسان | - | |
اندازه / قدرت دارنده فناوری | متفاوت | اخذ مالکیت شرکت یا ادغام |
یکسان | - |
· مدل Robert & Berry
"روبرت و بری" [13] در این مدل استراتژیهای مختلف برای کسب فناوری جهت ورود به یک تجارت جدید را مورد توجه قرار میدهند. دو عامل مورد توجه در این مدل عبارتاند از:
· میزان آشنایی شرکت با بازار
- بازار پایه : بازار فعلی شرکت
- بازار جدید و شناخته شده: تاکنون محصولات شرکت در این بازار وارد نشدهاند، اما شناخت کافی از آن وجود دارد.
- بازار جدید و ناشناخته: تاکنون بازاری برای محصول فناوری وجود نداشته است و باید توسط شرکت ایجاد شود؛ یا بازار از قبل وجود داشته، ولی اطلاعات کافی از آن در شرکت موجود نیست.
· میزان آشنایی شرکت با فناوری
- فناوری پایه: فناوری در شرکت وجود دارد
- فناوری جدید و شناخته شده: تا کنون محصولات شرکت در این بازار وارد نشدهاند اما شناخت کافی از آن وجود دارد
- فناوری جدید و ناشناخته: فناوری قبلاً وجود نداشته و ناشناخته است.
از ترکیب این عوامل ماتریسی با 9 درایه حاصل میشود که در هر درایه میتوان روش همکاری مربوط به دو ویژگی خاص بازار و فناوری را مشاهده کرد(جدول ۲).
· مدل Ford
این مدل که توسط دیوید فورد ]14، 15[ ارائه شد، پنچ عامل را به عنوان عوامل مؤثر در انتخاب روش همکاری فناورانه معرفی میکند که عبارتاند از :
· وضعیت نسبی شرکت در رابطه با فناوری: اگر وضعیت نسبی یک شرکت در رابطه با فناوری بالاست، شرکت بهتر است بر روی این نقطه قوت خود سرمایهگذاری نماید و فناوریهای
جدید را در داخل خود طراحی و تولید نماید. اما اگر جایگاه شرکت در فناوری پایین است بهتر است آن را خریداری کند.
· فوریت دستیابی به فناوری: اگر نیازمند دستیابی سریع به یک فناوری هستیم مسلماً خریداری فناوری و یا خریداری حق استفاده از آن فناوری نسبت به تحقیق و توسعه داخلی که بسیار زمانبر است برتری دارد.
· وابستگی به فناوری/ سرمایه لازم: این نقاط تعادلی را در جهت متدهای مربوط به فناوریهای مهم و غیرمهم برقرار میکند.
· وضعیت چرخه حیات فناوری: فناوریهای قدیمیتر نسبت به فناوریهای جدیدتر دارای شانس بیشتری در جهت اکتساب بیرونی هستند.
· دستهبندی و انواع فناوری: فناوریهای به کار گرفته شده در تولید محصول میتوان به سه دسته تقسیم گردد. اول فناوریهای پایه که بدون آن شرکت قادر نخواهد بود به فعالیت خود در بازار ادامه دهد. به عنوان مثال در شرکت "بلک اند دکر" این فناوری معادل ابزارهای دستی کوچک در فناوریهای تولید میباشد. با این حال، در ساخت اجزاء موتور الکتریکی ، "بلک اند دکر" احتمالاً سازنده پیچیدهترین اجزا موتور الکتریکی در جهان تلقی میگردد. این توانایی، دومین دسته فناوری با نام فناوری متمایز را بوجود میآورد (در جدول ۳ به عنوان فناوری حیاتی معرفی شده است) که در این شرکت متمرکز شده است. برخی از جنبههای دیگر تولید، مانند قطعات پلاستیکی و یا برخی از کارهای نقاشی در این شرکت سومین دسته را تشکیل میدهند که فناوریهای بیرونی میباشند .
جدول ۲: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدل Robert& Berry)
تملک سهام آموزش و تحصیل | تملک سهام آموزش و تحصیل | ایجاد واحد تجاری مشترک | جديد و ناشناخته | وضعیت بازار |
تملک سهام آموزش و تحصیل | اخذ مالکیت شرکت خرید حق امتیاز | تملك | جديد و شناخته شده | |
ایجاد واحد تجاری مشترک | اخذ مالکیت شرکت خرید حق امتیاز | توسعهي درونزا (يا تملك) | پایه | |
جديد و ناشناخته | جديد ولی شناخته شده | پایه |
| |
وضعیت فناوری |
|
جدول ۳: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدل Ford)
عوامل مؤثر
روش دستیابی | وضعیت نسبی شرکت در رابطه با فناوری | فوریت دستیابی به فناوری | وابستگی به فناوری/ سرمایه لازم | وضعیت چرخه حیات فناوری | دسته بندی و انواع فناوری |
تحقیق و توسعه داخلی | بالا | پایینترین | بالاترین | زودترین | بارزترین یا حیاتی |
فعالیت مشترک |
| پایین تر |
| زود | بارز یا پایه |
بیرون سپاری امر تحقیق و توسعه |
| پایین |
| زود | بارز یا پایه |
کسب حق استفاده از فناوری |
| بالا | پایینترین | دیرتر | بارز یا پایه |
عدم دستیابی (تولید محصول نهایی یا تولید بخشی از آن) | پایین | بالا | هیچ گونه وابستگی وجود ندارد/ هیچ گونه سرمایه گذری لازم نیست | تمام مراحل | بیرونی |
· مدل Gilbert
در این مدل "گیلبرت"[16] روشهای انتقال فناوری را به چهار دسته تقسیم میکند:
1. روشهای غیرفعال: دریافت کننده به طور غیرفعال فناوری مورد نظر را تحت شرایط خاصی کسب میکند.
2. روشهای همکاری: دارنده و گیرندهی فناوری در انتقال فناوری نقشی فعال دارند.
3. روشهای ضدرقابتی: فناوری مورد نیاز بدون اطلاع یا رضایت دارنده فناوری کسب میشود.
4. روشهای عمومی: دانش و مهارت مورد نیاز از طریق شرکت در دورههای آموزشی یا سمینار، دورههای کارورزی، بازدید از نمایشگاهها و غیره کسب میشود.
در این روش دو عامل جهت انتخاب روش انتقال فناوری مورد توجه قرار گرفتهاند:
1. تمایل و توانایی گیرنده فناوری نسبت به تأمین الزامات دارنده فناوری
2. کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده از فناوری توسط گیرنده
الگوهای تید و همکاران
الگوی اول) تید در یکی از مدلهای خود به دو عامل ویژگیهای سازمان و ویژگیهای فناوری توجه کرده و مدل خود را به این شکل بیان میکند.[17]
جدول ۴: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدل Gilbert)
روشهای غیر فعال خرید محصول فناوری خرید حق امتیاز فرانشیز | روشهای همکاری برون سپاری خرید حق امتیاز به صورت مشترک تملک سهام ایجاد واحد تجاری مشترک اخذ مالکیت شرکت ادغام | بله | آیا گیرنده تمایل و توانایی تأمین الزامات دارنده فناوری را داراست؟ |
روشهای عمومی آموزش و تحصیل استخدام و تبادل نیروی انسانی | روشهای ضدرقابتی تقلید جاسوس صنعتی کپی سازی | خیر | |
خیر | بله |
| |
آیا دارنده فناوری بر نحوه استفاده از فناوری توسط گیرنده کنترل دارد |
جدول ۵: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدلتید وهمکاران)
عوامل سازماني / تكنولوژيك | مكانيزم كسب (رایجترین/ گزينهها) | منطق تصميمگيري |
1. ویژگیهای سازمان 1. 1- استراتژي بنگاه | ||
رهبري | تحقيق و توسعهي درونزا/ تملك سهامي | متنوعسازي، اولين بودن، مالكيت اختصاصي تكنولوژي |
دنبالهروي | دريافت ليسانس/ دريافت از مشتريان يا تأمینكنندگان/ قرارداد | تقليد كمهزينه |
1. 2- تطابق با شايستگيها (قابلیتها)ي بنگاه | ||
شديد | تحقيق و توسعهي درونزا | فرصتسازي با استفاده از شايستگيهاي موجود |
ضعيف | انعقاد قرارداد/ دريافت ليسانس/ تشكيل كنسرسيوم | دستيابي به تكنولوژي بيروني |
1. 3- فرهنگ بنگاه | ||
برونگرا | مكانيزمهاي گوناگون | مقرون به صرفه بودن (كاهش هزينه) |
درونگرا | تحقيق و توسعهي درونزا/ سرمايهگذاري مشترك | يادگيري |
1. 4- راحتي مديريت | ||
زياد | تحقيق و توسعهي درونزا/ استفاده از دانشگاهها | كسب منافع زياد در مقابل ريسك شديد |
كم | دريافت ليسانس/ دريافت از مشتريان تأمینكنندگان/ تشكيل كنسرسيوم | پايين نگاه داشتن ريسك |
2. ویژگیهای تكنولوژي 2. 1- اهميت رقابتي (نوع تكنولوژي) | ||
پايه | دريافت ليسانس/ انعقاد قرارداد/ دريافت از مشتريان يا تأمینكنندگان | كاهش هزينه/ اطمينان |
كليدي | تحقيق و توسعهي درونزا/ سرمايهگذاري مشترك | بيشينه كردن مزيت رقابتي |
راهوار | تحقيق و توسعهي درونزا/ استفاده از دانشگاهها | تضمين جايگاه آينده بنگاه/ يادگيري |
در حال ظهور (نوپديد) | استفاده از دانشگاهها/ تحقيق و توسعهي درونزا | پايش محدود |
2. 2- پيچيدگي تكنولوژي | ||
زياد | تشكيل كنسرسيوم/ استفاده از دانشگاهها/ دريافت تأمینكنندگان | تخصصي بودن دانش فني مربوطه |
كم | تحقيق و توسعه درونزا/ قرارداد/ دريافت از تأمینكنندگان | تناسب نيروي كار |
2. 3- كدپذيري تكنولوژي | ||
زياد | دريافت ليسانس/ انعقاد قرارداد/ استفاده از دانشگاهها | مقرون به صرفه بودن روش |
كم | تحقيق و توسعهي درونزا/ قرارداد/ دريافت از تأمینكنندگان | يادگيري/ كسب دانش ضمني |
2. 4- اعتبار حاصل از تكنولوژي | ||
زياد | تشكيل كنسرسيوم/ استفاده از دانشگاهها/ دريافت نهادهاي دولتي | اعتبارمنبع تكنولوژي |
كم | استفاده از دانشگاهها/ انعقاد قرارداد/ دريافت ليسانس | مقرون به صرفه بودن روش |
جدول ۶: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه(مدل تید)
روش | هزینه اکتساب | پتانسیل یادگیری |
لیسانس | پایین | پایین |
خرید تجهیزات | متوسط | پایین |
قراردادهاي فرعي و دست دوم | متوسط | پایین |
سرمایه گذری مستقیم خارجی | متوسط | متوسط |
پيمانسپاري يا تأمین از بيرون | متوسط | متوسط |
به کارگیری افرادی که به کشور بازگشته اند | متوسط | بالا |
پيمان استراتژيك/ سرمايهگذاري مشترك | متوسط | بالا |
تولید تجهیزات اورجینال26(OEM) | بالا | بالا |
اکتساب از کشورهای خارجی | بالا | بالا |
تحقیق و توسعه | بالا | بالا |
جدول ۷: انتخاب روش مناسب برای همکاری فناورانه (مدل تید)
نوع روش همکاری | نوع دوره زمانی | مزایا | معایب |
قراردادهاي فرعي و دست دوم | زمان کوتاه | کاهش هزینه و ریسک کاهش زمان رهبری | هزینه جستجو، کیفیت و عملکرد تولید |
لیسانس | زمان قطعی و ثابت | سرعت اکتساب | هزینه قرارداد |
کنسرسیوم | زمان متوسط | تخصص،استانداردها، اشتراک تأمین هزینهها | نشت دانش عواقب تفکیک |
پيمان استراتژيك | انعطاف پذیر | تعهدات کم دسترسی به بازار | پتانسیل توقف یک طرفه سیاست نشت دانش |
سرمايهگذاري مشترك | زمان طولانی و بلند | مکمل دانش خاص مدیریت اختصاصی پتانسیل برای یادگیری | عدم تناسب فرهنگ |
الگوی دوم)در مقاله دیگری تید [18] دو عامل هزینه اکتساب و پتانسیل یادگیری را مطرح نموده و روشهای انتقال را بر اساس این دو عامل مورد بررسی قرار داده است
الگوی سوم)در جای دیگر تید عامل زمان را در کنار مزایا و معایب روشهای انتقال فناوری مورد بحث قرار داده که در شکل نمایش داده شده است. ]17 و19[
مدل انتقال Stock
مدل Sock بر اساس دو معیار عدم اطمینان فناوری و تعاملات سازمانی میان انتقال دهنده و گیرنده فناوری طراحی شده است، که یک مدل انتقال مناسب در سطح پروژه میباشد.
بر اساس این مدل عدم اطمینان فناوری به سه عامل بستگی دارد که شامل: نوظهور بودن فناوری، پیچیدگی و دانش ضمنی آن میباشد. در ضمن، تعاملات سازمانی نیز به سه عامل بستگی دارد که عبارتاند از: ارتباطات، هماهنگی و همکاری. هر کدام از معیارهای عدم اطمینان فناوری و تعاملات سازمانی، دارای وضعیتهای متفاوتی میباشند که دامنهای از پایین تا بالا را در بر میگیرند. ترکیب مناسب این دو معیار منجر به شکلگیری چهار نوع فرآیند انتقال فناوری میشود که هر کدام رویکردهای مؤثری را برای انتقال ارائه میدهند. این چهار فرآیند عبارتاند از: خرید معمولی27، خرید تسهیل شده28، فعالیت مشترک 29و توسعه مشترک30[7].
جمع بندی ادبیات عوامل مؤثر بر انتخاب روش انتقال و همکاری فناورانه
در یک جمع بندی از مطالب مطرح شده در ادبیات و حذف عوامل مشترک میتوان28 عامل مؤثر در انتخاب روش انتقال و همکاری فناورانه را در جدول شمارۀ 8 خلاصه شده است.
روش شناسی
روش استفاده شده در این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانهای بوده که در این راستا پس از بررسی مدلهای بیان شده در بخش ادبیات و مبانی نظری موضوع پژوهش، مجموعهای از عوامل استخراج گردید. با در کنار هم قرار دادن این عوامل و مشخص کردن عواملی که به صورت مشترک در مدلهای مختلف ذکر شده بود، 28 عامل به عنوان عوامل کلیدی مؤثر در انتخاب روش همکاری فناورانه مشخص گردید (جدول۸). در ادامه به دسته بندی این عوامل در 4 دسته کلی خواهیم پرداخت که میتواند جهت ایراد یک مدل مناسب برای انتخاب روش انتقال فناوری مورد توجه و استفاده قرار گیرد. معیار این دستهبندی بر اساس مفاهیم مطرح شده در ادبیات بیان شده است. چهار دسته اصلی این پژوهش با توجه به سه جزء اصلی فرآیند انتقال، یعنی گیرنده و دارنده فناوری و خود فناوری معرفی شده است. سایر شاخصها نیز با توجه به تعریف و مفهوم هر شاخص و اشتراک آن با تعریف و مفهوم در هر دسته که ذیلاً بیان میشود دستهبندی گردیدهاند.
جدول ۸: جمع بندی شاخصهای مربوط به مدلهای بیان شده در ادبیات
شاخصها | مقالات معرف شاخصها در ادبیات |
آشنائي با تکنولوژي و بازار | [13], [9] |
اندازه/ قدرت شركت مادر | [9] |
کشور مرجع(از نظر فرهنگی) | [9], [19],[17] |
تمایل و توانایی گیرنده فناوری نسبت به تأمین الزامات دارنده فناوری | [16] |
کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده از فناوری توسط گیرنده | [16] |
هدف از همکاری | [9] |
قابلیت تعريف مفاد همکاري | [9] |
قابلیت تقسیم سرمایه | [15], [9] |
ضرورت دستیابی سریع به فناوری مورد نظر | [15], [19],[17] |
قابلیت حفاظت از فناوری | [9] |
سطح ریسک | [9], [19],[17] |
توانایی نسبی سازمان در فناوری مورد نظر | [17] |
اثر رقابتی(استراتژیک) فناوری | [17] |
چرخه عمر فناوری | [7], [15],[9] |
هزینه اکتساب | [18], [9], [19],[17] |
پتانسیل یادگیری | [18], [19],[17] |
نوع دوره زمانی | [19],[17] |
استراتژي بنگاه | [17] |
فرهنگ بنگاه | [17], [19] |
راحتی مدیریت | [17] |
پیچیدگی فناوری | [17]، [7] |
کدپذیری فناوری | [17]، [7] |
اعتبار حاصل از فناوری | [17] |
نحوه ارتباط با شرکت | [7], [9] |
وابستگی به فناوری | [15] |
سطح تعهدات | [19],[17] |
دسترسی به بازار | [19],[17] |
نشت دانش | [19],[17] |
ارائه یک الگو جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری
در ادامه شاخصهای مطرح شده در جدول ۸، در 4 دسته کلی زیر تقسیمبندی و الگویی جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری ارائه شده است. این کار جهت تسهیل در انتخاب روش مناسب انتقال فناوری با توجه به ویژگیهای ذکر شده در ادبیات انجام گرفته است.
دستهی اول) توانمندی و سیاستهای گیرنده فناوری
هر سازمان یا شرکت، دارای یکسری توانمندی و یکسری
سیاستها جهت دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تدوین شده در استراتژیهای خود است. دسترسی به بازار، وابستگی به فناوری، راحتی مدیریت، فرهنگ بنگاه، استراتژي بنگاه، پتانسیل یادگیری، توانایی نسبی سازمان در فناوری مورد نظر، قابلیت حفاظت از فناوری، آشنایي با تکنولوژي و بازار و ضرورت دستیابی سریع به فناوری مورد نظر، شاخصهایی هستند که میتوان با توجه به تعاریف، آنها را در این دسته جای داد. به عنوان مثال در شاخص "ضرورت دستیابی سریع به فناوری مورد نظر" که از سیاستهای بنگاه یا سازمان گیرنده فناوری است، اگر ضرورت کم باشد، ایجاد واحد تجاری مشترک و یا برونسپاری تحقیق و توسعه و اگر زیاد باشد، خرید حق امتیاز و یا خرید محصول فناوری از روشهای مناسب انتقال فناوری محسوب میگردد.
دستهی دوم) توانمندی و سیاستهای دارنده فناوری
علاوه بر توانمندیهای و سیاستهای گیرنده فناوری، توانمندیها و سیاستهای دارنده فناوری نیز حائز اهمیت است. اندازه/ قدرت شركت مادر و ویژگیهای کشور مرجع از نظر فرهنگی، دو عامل مؤثر در این دسته محسوب میشوند. به عنوان مثال تفاوت در ویژگیهای فرهنگی در کشور مبدا میتواند مدل انتقال را به سمت مدل برون سپاری سوق دهد.
دستهی سوم) سیاستهای مشترک دارنده و گیرنده فناوری
همواره یکسری سیاستهای مشترک در میان دو شرکت دهنده و گیرنده فناوری قابل تعریف است که لازم است مورد بررسی قرار گرفته و هر دو شرکت دهنده و گیرنده بر سر این سیاستهای مشترک توافق لازم را کسب نمایند. سطح تعهدات، قابلیت تعریف مفاد همکاری، تمایل و توانایی گیرنده فناوری نسبت به تأمین الزامات دارنده فناوری و کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده از فناوری توسط گیرنده، هدف از همکاری، هزینه اکتساب، نحوه ارتباط با شرکت، نوع دوره زمانی و نشت دانش از جمله این سیاستها محسوب می گردند. تدوین سیاستهای مربوط به برخی از این عوامل به صورت حق مساوی در اختیار دو شرکت دهنده و گیرنده فناوری است و برخی دیگر به سمت دهنده یا گیرنده فناوری دارای وزن بیشتری است. لازم به ذکر است که برخی عوامل از ویژگیهای ذاتی روش انتقال ناشی میگردد که تا حدودی میزان تأثیر شرکتها را در ایجاد انعطاف در عامل مربوط کاهش میدهد. به عنوان مثال "نشت دانش" از این دسته ویژگیهاست که بیان میکند میزان نشت دانش در مدلهای مختلف، متفاوت میباشد. به عنوان مثال در مدل کنسرسیوم، میزان نشت دانش در حد بالایی قرار دارد.
دستهی چهارم) ویژگیهای فناوری
برخی ویژگیها، مختص نوع فناوری قابل انتقال میباشد. اثر رقابتی(استراتژیک) فناوری، چرخه عمر فناوری، پیچیدگی فناوری و کدپذیری فناوری از عوامل قابل بررسی در این دسته میباشند. به عنوان مثال اگر در چرخه عمر فناوری، جایگاه فناوری مورد انتقال در مرحله پیدایش باشد مدل انتقال تملک سهام مناسب میباشد. به همین ترتیب در مرحله رشد، اتحاد، ایجاد واحد تجاری مشترک و برون سپاری تحقیق و توسعه، در مرحله بلوغ خرید حق امتیاز و در مرحله زوال برون سپاری از روشهای مناسب انتقال فناوری محسوب میشوند. در جدول ۹ طبقه بندی بیان شده به صورت جامع قابل مشاهده میباشد.
جدول ۹: طبقه بندی عوامل تأثیرگذار در انتخاب روش مناسب انتقال فناوری
منبع | روش انتقال فناوری | وضعیت | شرح | طبقه |
[17] [19] | پيمان استراتژيك | - زیاد | دسترسی به بازار | توانمندی و سیاستهای گیرنده فناوری |
| - | - کم | ||
[15] | اخذ مالکیت شرکت ادغام | - بالا | وابستگی به فناوری | |
| - | - پایین | ||
[17] | تحقيق و توسعهي درونزا | - زیاد | راحتی مدیریت | |
[17] | دريافت ليسانس تشكيل كنسرسيوم | - کم | ||
[17] [19] | مكانيزمهاي گوناگون | - برونگرا | فرهنگ بنگاه | |
[17] [19] | تحقيق و توسعهي درونزا سرمايهگذاري مشترك | - درونگرا | ||
[17] | تحيقيق و توسعهي درونزا تملك سهامي | - رهبري | استراتژي بنگاه
| |
[17] | دريافت ليسانس | - دنبالهروي | ||
[18] [19] [17] | سرمايهگذاري مشترك | - بالا | پتانسیل یادگیری
| |
| - | - پایین | ||
[17] | ایجاد واحد تجاری مشترک اتحاد | - بالا | توانایی نسبی سازمان در فناوری مورد نظر
| |
[17] | برون سپاری تحقیق و توسعه ایجاد واحد تجاری مشترک اتحاد خرید حق امتیاز | - متوسط | ||
[17] | خرید محصول فناوری | - پایین | ||
[9] | اخذ مالکیت شرکت ادغام | - ضعیف | قابلیت حفاظت از فناوری
| |
| - | - بسته (محکم) | ||
[13] [9] | توسعهي درونزا اخذ مالکیت شرکت | - فناوری پایه - بازار پایه | آشنائي با تکنولوژي و بازار
| |
[13] [9] | اخذ مالکیت شرکت ایجاد واحد تجاری مشترک | - فناوری پایه - بازار جدید و شناخته شده | ||
[13] [9] | ایجاد واحد تجاری مشترک اتحاد | - فناوری پایه - بازار جدید و ناشناخته | ||
[13] [9] | اخذمالکیت شرکت خرید حق امتیاز | - فناوری جدید و شناخته شده - بازار پایه | ||
[13] [9] | اخذمالکیت شرکت خرید حق امتیاز | - فناوری جدید و شناخته شده - بازار جدید و شناخته شده | ||
[13] [9] | تملک سهام آموزش و تحصیل | - فناوری جدید و شناخته شده - بازار جدید و ناشناخته | ||
[13] [9] | ایجاد واحد تجاری مشترک اتحاد | - فناوری جدید و ناشناخته - بازار پایه | ||
[13] [9] | تملک سهام آموزش و تحصیل | - فناوری جدید و ناشناخته - بازار جدید و شناخته شده | ||
[13] [9] | تملک سهام آموزش و تحصیل | - فناوری جدید و ناشناخته - بازار جدید و ناشناخته | ||
[17] [15] [19] | ایجاد واحد تجاری مشترک برون سپاری تحقیق و توسعه | - کم
| ضرورت دستیابی سریع به فناوری مورد نظر | |
[17] [15] [19] | خرید حق امتیاز خرید محصول فناوری | - زیاد | ||
[9] | اخذ مالکیت شرکت ادغام | - متفاوت | اندازه/ قدرت شركت مادر
| توانمندی و سیاستهای دارنده فناوری |
| - | - یکسان | ||
[17] [15] [19] | برون سپاری | - متفاوت | کشور مرجع (از نظر فرهنگی)
| |
| - | - یکسان | ||
[17] [19] | پيمان استراتژيك | - کم | سطح تعهدات
| سیاستهای مشترک دارنده و گیرنده فناوری |
| - | - زیاد | ||
| - | - بالا | قابلیت تعريف مفاد همکاري
| |
[9] | اتحاد تحقیق و توسعه مشترک | - پایین | ||
[16] | اخذ مالکیت شرکت ادغام ایجاد واحد تجاری مشترک برون سپاری | - تمایل و توان تأمین الزامات دارنده فناوری توسط گیرنده - توانایی کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده توسط گیرنده | تمایل و توانایی گیرنده فناوری نسبت به تأمین الزامات دارنده فناوری و کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده از فناوری توسط گیرنده | |
[16] | خرید حق امتیاز فرانشیز خرید محصول فناوری | - تمایل و توان تأمین الزامات دارنده فناوری توسط گیرنده - عدم توانایی کنترل دارنده فناوری توسط گیرنده | ||
[16] | خرید حق امتیاز فرانشیز خرید محصول فناوری | - تمایل و توان تأمین الزامات دارنده فناوری توسط گیرنده - عدم توانایی کنترل دارنده فناوری توسط گیرنده | ||
[16] | مهندسی معکوس | - عدم تمایل و توان تأمین الزامات دارنده فناوری توسط گیرنده - عدم توانایی کنترل دارنده فناوری توسط گیرنده | ||
[16] | آموزش و تحصیل استخدام و تبادل نیروی انسانی | - عدم تمایل و توان تأمین الزامات دارنده فناوری توسط گیرنده - توانایی کنترل دارنده فناوری بر نحوه استفاده توسط گیرنده | ||
[9] | اخذ مالکیت شرکت ایجاد واحد تجاری مشترک | - وسیع | هدف از همکاری
| |
[9] | اتحاد برون سپاری | - محدود و مشخص | ||
[9] | اتحاد ایجاد واحد تجاری مشترک | - حداکثر کردن یادگیری | ||
[18][9] [19][17] | لیسانس | - پایین | هزینه اکتساب
| |
[18][9] [19] [17] | خرید تجهیزات قراردادهاي فرعي و دست دوم سرمایه گذری مستقیم خارجی پيمانسپاري يا تأمین از بيرون به کارگیری افرادی که به کشور بازگشته اند پيمان استراتژيك سرمايهگذاري مشترك | - متوسط | ||
[18][9] [19] [17] | تولید تجهیزات اورجینال اکتساب از کشورهای خارجی تحقیق و توسعه | - بالا | ||
[9] [7] | برون سپاری اتحاد | - عمودی | نحوه ارتباط با شرکت
| |
[9] [7] | اتحاد ایجاد واحد تجاری مشترک | - افقی | ||
[17] [19] | قراردادهاي فرعي و دست دوم | - زمان کوتاه | نوع دوره زمانی
| |
[17] [19] | لیسانس | - زمان قطعی و ثابت | ||
[17] [19] | کنسرسیوم | - زمان متوسط | ||
[17] [19] | پيمان استراتژيك | - انعطاف پذیر | ||
[17] [19] | سرمايهگذاري مشترك | - زمان طولانی و بلند | ||
[17] [19] | کنسرسیوم | - زیاد | نشت دانش
| |
| - | - کم | ||
[17] | ایجاد واحد تجاری مشترک برون سپاری تحقیق و توسعه خرید حق امتیاز | - ممتاز یا پایه | اثر رقابتی(استراتژیک) فناوری | ویژگیهای فناوری |
[17] | خرید محصول فناوری | - خارجی | ||
[7] [15] [9] | تملک سهام | - پیدایش | چرخه عمر فناوری
| |
[7] [15] [9] | اتحاد ایجاد واحد تجاری مشترک برون سپاری تحقیق و توسعه | - ابتدای رشد | ||
[7] [15] [9] | خرید حق امتیاز | - بلوغ | ||
[7] [15] [9] | برون سپاری | - زوال | ||
[17][7] | تشكيل كنسرسيوم | - زياد | پیچیدگی فناوری
| |
[17] [7] | تحقيق و توسعه درونزا | - كم | ||
[17] [7] | دريافت ليسانس | - زياد | کدپذیری فناوری
| |
[17] [7] | تحقيق و توسعهي درونزا | - كم |
شاخصها و معیارهای فراوانی در جهت انتخاب روش مناسب همکاری فناورانه وجود دارد که این امر همواره مدیران را در جهت انتخاب روش مناسب انتقال فناوری با مشکل مواجه کرده است. دستهبندی ارائه شده در این پژوهش شاخصهایی که از نظر مفهوم به دسته مورد نظر نزدیکتر بوده است را در کنار هم قرار داده و یک دستهبندی جامع ارائه نموده است که میتواند مدیران را جهت دستیابی به دیدی منسجمتر نسبت به شاخصهای مؤثر در انتخاب روش همکاری مناسب یاری نماید. نتیجه اصلی این پژوهش را میتوان دستهبندی شاخصها و
معیارهای مؤثر بر انتخاب روش انتقال فناوری که در ادبیات به صورت پراکنده مورد بحث واقع شده به صورت یک جدول منسجم بیان کرد که این کار با دستهبندی شاخصها در چهار بخش دارنده فناوری، گیرنده فناوری، خود فناوری و مشترکات دارنده و گیرنده فناوری مطرح شده است. با توجه به مفهوم انتقال فناوری و معیارها و شاخصهایی که در این چهار دسته بیان شده میتوان گفت، یک انتقال فناوری موفق طی مسیری را میطلبد که در یک نگاه کلی میتوان نقطه آغاز آن را توجه درست و مناسب نسبت به این چهار جزء دانست.
استفاده از نتایج این پژوهش نیازمند طی
مراحلی است که عبارتند از:
· بررسی شرکت /سازمان گیرنده در جهت شناخت توانمندیها و ظرفیتها
· شناسایی ویژگیهای خاص فناوری مورد انتقال
· شناخت ویژگیهای شرکت /سازمان دارنده فناوری
· بررسی تمایل و توان گیرنده و دهنده فناوری در جهت ایراد سیاست های مناسب در انتقال فناوری
آنچه در این مسیر میتواند به عنوان وجهی مشترک در نظر گرفته شود اطلاعات است. جمعآوری اطلاعات مورد نظر این پژوهش نیازمند یک سیستم اطلاعاتی مناسب و یا به بیان دیگر نیازمند جمعآوری و دستهبندی اطلاعات فراوانی از سازمان دهنده فناوری، خود فناوری و همچنین سازمان گیرنده فناوری میباشد. هر قدر این اطلاعات دقیقتر و جامعتر باشد منتج به انتخابی مناسبتر خواهد شد.
پس از طی مراحل مطرح شده، هر سازمان میتواند با استفاده از شاخصهای فرعی هر دسته، وضعیت خود در هر بخش را شناسایی و با کنار هم قرار دادن این اطلاعات با اطلاعات مربوط به فناوری مورد انتقال و شرکت /سازمان دهنده فناوری مناسبترین مدلها جهت انتقال فناوری را شناسایی کند. آنچه در اینجا ممکن است به عنوان یک ابهام مطرح شود انتخاب یک مدل انتخاب مناسب از بین چند مدلی است که این پژوهش با توجه به ویژگیهای شرکت/سازمان پیشنهاد میدهد.
برای پاسخ به این ابهام باید توجه نمود که خروجی حاصل از تطبیق اطلاعات بدست آمده با داده های این جدول ممکن است به ارائه پیشنهاد یک یا چند مدل بیانجامد. در این تطبیق سه حالت متصور است:
1. ارائه یک مدل پیشنهادی: واضح است که در صورت ارائه یک مدل، همان مدل به عنوان مدل در نظر گرفته می شود.
2. ارائه چند مدل پیشنهادی و تکرار محسوس یک مدل خاص: ممکن است علاوه بر پیشنهاد چندین مدل انتقال، تکرار یک مدل انتقال با
توجه به ویژگی های شرکت/سازمان محسوس باشد. که در این صورت مدلی که بیشترین تکرار را داراست به عنوان مدل انتقال مناسب در نظر گرفته می شود.
3. ارائه چند مدل پیشنهادی و عدم تکرار محسوس یک مدل خاص: اگر مدلی به صورت محسوس در میان مدلهای پیشنهادی تکرار نشده باشد باید با استفاده از مدلهای تصمیمگیری مناسب
و با توجه به نظر خبرگان از میان مدلهای پیشنهادی به انتخاب مدل انتقال مناسب اقدام نمود.
جهت پژوهشهای آتی, پیشنهاد میشود، پس از دستهبندی جداگانه هر روش انتقال و شاخصهای مربوط به آن، با استفاده از یکی از مدلهای تصمیمگیری به رتبهبندی شاخصهای موجود در هر روش انتقال فناوری پرداخته و اهمیت هر شاخص را نسبت به شاخص دیگر در دسته مربوط تعیین کرد.
آخرنویس
1. internal development
2. technology transfer
3. licensing
4. minority equity
5. acquisition
6. outsourcing
7. R&D contract
8. research funding
9. educational acquisition
10. merger
11. networking
12. joint venture
13. joint R&D
14. strategic alliance
15. consortium
16. BuyBack contract
17. subcontracting
18. Feret
19. Science – Education Park Model
20. Foreign Direct Investment
21. Spin Off
22. Technical Services Contract
23. Engineering Services
24. turn key project
25. Revers engineering
26. Original equipment manufacture
27. Arms-length Purchase
28. Facilitated Purchase
29. Collaborative Hand-off
30. Co-Development
منابع
1.Mark Dodgson , The Future for Technological collaboration; FUTURES; 459 - 470, 1992.
2. Robert W. Rycroft, Technology-based globalization indicators: the centrality of innovation network data, Technology in Society, 25, 299–317, 2003.
3.قاضی نوری، سید سروش ؛ ارزیابی فناوری ابزاری کمک به سیاست گذاری، مرکز صنایع نوین ایران، وزارت صنایع، چاپ اول، 1383.
4. Bennett, International technology transfer: perceptions and reality of quality and reliability, Journal of Technology Management. 15, 410-415, 2004.
5.کاباران زاد قدیم، محمدرضا، شناسایی عوامل مؤثر در ارزیابی و انتخاب شیوه مطلوب انتقال تکنولوژی در شرکت گاز تهران، مجله مدیریت صنعتی دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، ۴(۷)، 61- 78، 1388.
6. Radosevic, Slavo, International technology transfer and catch-up in economic development, Edward Elgar, 1999.
7.Saad, Mohammad, Technology transfer projects in developing countries-furthering the project management perspective, International of Journal of project management 20, 617-625, 2002.
8.آراستی، محمدرضا، مدرس یزدی، محمد، دلاوری، مهدی، ارائه مدلی جامع برای انتخاب روش مناسب انتقال فناوری، مجله علمی و پژوهشی شریف، 43، 145-153، 1387.
9. Chiesa, V. & Manzini, R. Organizing for technology collaborations: a managerial
perspective, R&D management, 28(3), 199-212, 1998.
10.عربی، سید عبدالحمید، روشهای انتقال تکنولوژی، نشریه علمی و پژوهشی تدبیر، 179، 61-64، 1386.
11.هداوند، مهدی، قراردادهای انتقال تکنولوژی، ماهنامه تدبیر، ۱۷(۱۶۷)، 1385.
12. Ragaitis, R. Early-stage technologies: valuation & pricing, John Wiley, 1999.
13.Robert, E. & Berry, C. Entering new businesses: selecting strategies for success, Sloan Management Review, 73-84, 1985.
14.Khalil, M.T. Management of technology, McGraw Hill, 2000.
15. Ford, David, Develop Your Technology Strategy, Long Range Planning,11(5), 85- 95, 1988.
16.Lee, G.A. Negotiating technology acquisition: getting tools you need to succeed, Working Paper, Nanyang Technology University, 1998.
17. Tidd, J., Bessant, J., Pavitt, K., Managing Innovation: Integrating Technological, Market and Organisational Change, 2nd ed. Wiley, Chichester, 2001.
18.Tidd, J., and Trewhella, M. Organizational and Technological Antecedents for Knowledge Acquisition and Learning,R&D Management. 27(4), 359–375, 1997.
19.Tidd, J., Izumimoto, Y., Knowledge exchange and learning through international joint ventures: an Anglo-Japanese experience. Technovation, 22, 137–145, 2002.