تربیت معلم در فضای «پساانتقادی»؛ بررسی نظریات پساانتقادی فیلیپ وکسلر به عنوان فلسفه زیربنایی تربیت معلم
محورهای موضوعی : تاریخ و ماهیت رشته فلسفهٔ تعلیموتربیت، مکاتب و رویکردهای فلسفهٔ تعلیموتربیت قدیم و جدید ،تاریخ اندیشه و عمل تربیتی (سیاستها، برنامهها، اقدامات و...) مفاهیم، گزارهها و نظریههای تربیتی آراء مربیان و فیلسوفان تربیتی روششناسی پژوهشهای تربیتی انواع تربیت مسائل تعلیموتربیت ایران و جهان برنامه درسی و آموزش در رشتههای گوناگونحمداله محمدی 1 , روح الله مظفری پور 2
1 - دانشگاه فرهنگیان
2 - دانشگاه فرهنگیان
کلید واژه: مکتب پساانتقادی, تعلیم و تربیت انتقادی, فیلیپ وکسلر, تربیت معلم ,
چکیده مقاله :
مکتب تربیتی «پساانتقادی» فیلیپ وکسلر گرایشی در تعلیم و تربیت است که سعی دارد تا از طرفی به نقد گرایش ساختارگرا و پساساختارگرای موجود در تعلیم و تربیت انتقادی میپردازد، و از طرف دیگر دیدگاهی ایجابی در باب تعلیم و تربیت ارائه میدهد. مکتب پسا انتقادی سعی دارد ضمن حفظ میراث تعلیم و تربیت انتقادی، بر اساس مفهوم معنویت به بازسازی آن بپردازد تا آن را در قبال نیازهای نوین جامعه پست مدرن کارا سازد. وکسلر همانند مایکل پولانی، به نقد از تقدس زدایی در تعلیم و تربیت مدرن میپردازد و خواهان «احیای تقدس» در علوم اجتماعی و تربیتی است. او معتقد است که تعلیم و تربیت پستمدرن نیز همانند مدرنیسم در تحقق «هستی بهینه» ناتوان بوده است. به زعم وکسلر راه درمان از خودبیگانگی در دنیای سرمایهداری امروز، ایجاد یکپارچگی در شخصیت افراد از طریق احیای معنویت حاصل از سنن دینی و معنوی است. در منظر فلسفه پساانتقادی وکسلر، معلم باید دارای روح خلاق و شخصیت یکپارچه باشد و این امر باید در تربیت معلم مورد توجه جدی قرار گیرد. گرچه این گرایش تربیتی از دهة 1990 مطرح شده است ولی نسبت به دیگر گرایشهای تربیتی توجه کمتری به آن شده است. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با بهرهگیری از روش «تحلیل ساختار مفهوم» به تحلیل ابعاد مختلف مکتب تربیتی پساانتقادی در تعلیم و تربیت پرداخته و نتایج آن را در تربیت معلم مورد واکاوی و نقد قرار دهد.
Philip Wexler's "post-critical" school of education is a tendency in education that tries to criticize the structuralism and post-structuralism in critical pedagogy on the one hand, and presents a positive view of education on the other hand. While preserving the heritage of critical pedagogy, the post-critical school tries to reconstruct it based on the concept of spirituality in order to make it effective for the new needs of the post-modern society. Like Michael Polanyi, Wexler criticizes the de-sacralization in modern education and calls for a "re-sacralization" in social and educational sciences. He believes that post-modern education, like modernism, has failed to realize "optimal being". According to Wexler, the way to cure alienation in today's capitalist world is to create integrity in people's personality through the revival of spirituality resulting from religious and spiritual traditions. In the perspective of Wexler's post-critical philosophy, the teacher must have a creative spirit and an integrated personality, and this should be given serious attention in teacher training. Although this educational trend has been proposed since the 1990s, it has received less attention than other educational trends. Therefore, the present research aims to analyze the different aspects of education in the post-critical educational school by using the "concept structure analysis" method and analyze and criticize its results in teacher training.
