اثر نااطمینانی تورمی بر رشد اقتصادی ایران
محورهای موضوعی :علی سلمانپور زنوز 1 , سیامک شکوهی فرد 2 , هاتف حاضری نیری 3
1 - دانشيار، گروه اقتصاد، واحدمرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران. (نویسنده مسئول)
2 - پژوهشگر پسادکتری، گروه اقتصاد، دانشگاه پیامنور، صندوق پستی 4697- 19395، تهران، ایران
3 - دانشيار، گروه اقتصاد، دانشکده علوم اجتماعي، دانشگاه محقق اردبيلي، اردبيل، ایران
کلید واژه: کلیدواژگان :ایران, تورم, رشد اقتصادی, روش VAR-GARCH-M, نااطمینانی تورمی. طبقهبندی JEL: .E31, O23, C22,
چکیده مقاله :
چكيده از جمله اهداف کلان هر نظام اقتصادی، دستیابی به نرخ رشد بالا و با ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، ایجاد اشتغال کامل وتوزیع عادلانه درآمد درکشور است. تورم از جمله پدیده¬های اقتصادی بوده و هزینههای زیادی را بر جامعه تحمیل می¬کند. از آثار مخرب تورم می¬توان به توزیع مجدد درآمد به نفع صاحبان دارایی و به زیان مزد وحقوقبگیران، افزایش نااطمینانی و بی-ثباتی در اقتصاد کلان و در نتیجه کوتاه¬تر شدن افق زمانی تصمیم¬گیری و کاهش سرمایه¬گذاری بلند¬مدت و عوامل دیگر اشاره نمود. نااطمینانی تورمی نیز به عنوان یکی از هزینههای تورم محسوب میشود. نااطمینانی تورمی منجر به انحراف تصمیمات اقتصادي در زمینه تولید میشود. نااطمینانی درشرایطی وجود دارد که یا اتفاقات آینده مشخص و معلوم نمی¬باشد و یا اینکه با وجود مشخص بودن اتفاقات آینده احتمال آنها قابل پیش¬بینی نباشد. درچنین شرایطی تصمیم-گیری¬های آینده پیچیده و مشکل بوده و این نااطمینانی، تصمیمات عاملان اقتصادی را متاثر میسازد. از اینرو موضوع مورد توجه دراین مطالعه، بررسی اثر نااطمینانی تورمی بررشد اقتصادی ایران است. در این تحقيق براي آزمون فرضيه¬ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و برای تحلیل داده¬ها از روش VAR-GARCH-Mدر بازه زمانی 1347 الی 1401 استفاده شده است. در محاسبه نااطمینانی، با استفاده از مدل سازی ARMA (باکس – جنکینز) برای تعیین مرتبه مدل اقدام شده است. به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر تاثیر منفی نااطمینانی تورمی بر روی رشد اقتصادی در بلندمدت است. اگرچه این اثر در کوتاه مدت مثبت بود ولی در بلند مدت اثرات نامتعارفی بر مولفههای اقتصادی دارد. به عبارتی پایداری نااطمینانی تورمی در بلندمدت تورم را نیز افزایش میدهد. دیگر نتایج بهدست آمده از روابط بلند مدت، حاکی از تاثیر مثبت حجم پول و نوسانات نرخ ارز بر تولید ناخالص داخلی میباشد. همچنین نتیجه بهدست آمده از آزمون علیت گرنجر نیز نشان میدهد که رابطه علیت از نااطمینانی تورمی به سوی تورم میباشد بهطوری که رابطه برعکس معنیدار نمیباشد.
Ali Salmanpour Siamak ShokouhiFard Hatef Hazeri Niri Abstract One of the major objectives of any economic system, achieving high and stable economic growth rates, inflation, full employment a fair distribution of income in the country. As a result, decision-making and reducing investment time horizon is shorter latest Blnd¬Mdt and other factors mentioned. Inflationary uncertainty is also considered as one of the costs of inflation. Inflationary uncertainty leads to the deviation of economic decisions in the field of production. In these difficult circumstances,and the uncertainty of future decisions, decisions that affect economic agents. The focus of this study was to investigate the effect of inflation on economic growth Na¬Atmynany Iran. In this research, hypothesis testing and multivariate linear regression model VAR-GARCH-M method to analyze the data in the period 1347 to 1401 is used. In calculate the uncertainty, using modeling ARMA (Box - Jenkins) to determine the order of the action. In general, the results of this study shows the negative impact of inflation uncertainty on economic growth in the long term. Although this effect was positive in the short term, it has unusual effects on the economic components in the long term. In other words, the stability of inflationary uncertainty in the long term also increases inflation. Other results obtained from long-term relationships indicate the positive effect of money volume and exchange rate fluctuations on economic growth. Also, the result obtained from the Granger causality test also shows that the causality relationship is from inflation uncertainty to inflation, so that the opposite relationship is not significant.
منابع
- ابراهیمي، محسن؛ سوری، علي. (1385). رابطه بين تورم و نااطميناني تورم در ايران. مجله دانش وتوسعه، 18، 126-111.
- اصغرپور، حسین؛ رضایی، صادق؛ حمیدی رزی، داود؛ حیدری، منصور. (1401). بررسی اثرات متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران. پژوهشنامه بازرگانی، 26 (104)، 74-47.
- ایزدخواستی، حجت؛ نگین تاجی، زریر؛ نجفی، محمدمهدی. (1401). بررسی عوامل اثرگذار بر تورم با تأکید بر اقتصاد دانشبنیان در کشورهای صادرکننده نفت. اقتصاد باثبات، 3 (3)، 71-50.
- برانسون، ویلیام اچ. (1372)، تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکری. تهران: نشر نی.
- پورقربان، محمد رضا. (1399). بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت نااطمینانی تورمی بر تولید بخش ورزش: رویکردهای گارچ و ای.آر.دی.ال . مطالعات مدیریت ورزشی، 12 (64)، 132-109.
- پیرایی، خسرو ؛ دادور، بهاره. (1390). تاثیر تورم بر رشد اقتصادی در ایران با تاکید بر نااطمینانی تورمی. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، 11(1)،80-67.
- تشكيني، احمد. (1384). آیا نااطميناني تورم با سطح تورم تغيير مي كند؟، مجله تحقيقات اقتصادی، 210،210-193.
- تودارو، مایکل. (1378). توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی. تهران: موسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه.
- تیرل وال، آنتونی. (1378). رشد و توسعه، ترجمه منوچهر فرهنگ و فرشید مجاورحسینی. تهران: سازمان جاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- خلیلی، راحله؛ پیکارجو، کامبیز؛ هژبرکیانی، کامبیز؛ معمارنژاد، عباس. (1402). اثرات غیرخطی نرخ تورم بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب صادرکننده نفت: رهیافت .NARDL نشریه اقتصاد و بانکداری اسلامي، ۱۲ (۴۲) 128-92.
- دادگر، یداله؛ صالحي رزوه، مسعود. (1383). كاربرد مدل بارو جهت ارزيابي رابطه بين تورم و رشد اقتصادي در ایران، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، 9(83)، 82-55.
- داودی، پرویز؛ ربیعی حسین. (1380). بررسی تاثیر تورم و نوسانات آن بر رشد اقتصادی. سالنامههاي مختلف بانك مركزي جمهوری اسلامی ایران.
- دهمرده، نظر؛ صفدری، مهدی؛ پورشهابی، فرشید. (1388). مدلسازی نااطمینانی تورم در اقتصاد ایران. فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، 17(50)، 92-77.
- رضازاده، علی. (1398). رابطه تورم، نااطمینانی تورم و رشد اقتصادی در ایران: رویکرد غیرخطی مارکوف- سوئیچینگ. بررسی مسائل اقتصاد ایران، 6(2)، 66-37.
- رضوی ، مرتضی. (1392). تورم چیست ؟. وبلاگ شخصی.
- زرندی مقدم، محسن. (1400). تحلیل اثرات اقتصادی نااطمینانی تورم بر سرمایه در بخش حملونقل جادهای کشور. پژوهشنامه حمل و نقل، 18 (1)، 192-181.
- سایهمیری، علی؛ احمدی، کمال؛ امیدی، مهدی. (1399). تأثیر تورم بر رشد اقتصادی: رهیافت متاآنالیز. توسعه و سرمایه، 5 (2), 151-137.
- شکری، عاطفه. (1390). تورم چیست. کتابخانه اینترنتی تبیان.
- صفدری، مهدی؛ پورشهابی، فرشید. (1388). اثر نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی ایران (کاربرد مدلهای EGARCH و VECM؛(86-1350)). دانش و توسعه، 16(29)، 87-65.
- طباطبایی قمی، زهرا. (1380). بررسی رابطه تورم و رشد اقتصادی در ایران. مجله بانک و اقتصاد، 20، 57-52.
- کفایی، محمدعلی، مرادبیگی، مریم. (1389). نابرابری تورمی در ایران به تفکیک استانی. فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، 1(2)، 51-31.
- کوزنتس، سیمون. (1372). رشد نوین اقتصادی، ترجمه مرتضی قرهباغیان. تهران: سازمان جاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- متوسلی، محمود. (1382). توسعه اقتصادی. تهران: سمت.
- منکيو، گريگوري. (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه حميدرضا ارباب. تهران: نشرني.
- مهربانی، وحید؛ قوام، محمدحسین. (1387). تورم، مانع یا محرک رشد اقتصادی. مجله راهبر، 15، 57-37.
- یوسفی، احمدعلی. (1386). نظام اقتصاد علوی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- Al Marhubi, F. (2021). Economic Complexity and Inflation: An Empirical Analysis. Atlantic Economic Journal, 49, 259-271.
- Aydin, C.; Esen, O. & Bayrak, M. (2016). Inflation and economic growth: A dynamic threshold analysis for Turkish Republics in transition process. Procedia- Social and Behavioral Sciences, 7(229), 196-205.
- Azam, M. & Khan, S. (2020). Threshold Effects in the Relationship Between Inflation and Economic Growth: Further Empirical Evidence from the Developed and Developing world. International Journal of Finance & Economics.
- Bhar, R. & Mallik, G. (2010). Inflation, inflation uncertainty and output growth in the USA. Physica: Statistical Mechanics And Its Applications, 389(23), 5503-5510.
- Conrad C.; Karanasos, M. & Zeng, N. (2016). The link Between Macroeconomic Performance and Variability in The U". Economic letters, 106(3), 154-157.
- Deluna Jr. R. S.; Loanzon, J. I. V. & Tatlonghari, V. M. (2021). A nonlinear ARDL model of inflation dynamics in the Philippine economy. Journal of Asian Economics, 76, 101372.
- Fischer, S. (1993). The role of macroeconomic factors in growth. Journal of Monetary Economics, 3(32), 485-512.
- Friedman, M. (1977). Nobel Lecture Inflation and Unemployment. Journal of Political Economy, (3)85, 72-451.
- Golob, J. (1994). Does Inflation Uncertainty Increase with Inflation?, Federal Reserve Bank of Kansas City. Economic Review, third quarter, 27-38.
- Grier, R.; & Grier, B. K. (2003). On the real effects of inflation and inflation uncertainty in Mexico, Dept. of Economics Dept, of Economics University of Oklahoma University of Oklahoma Norman, OK 73019.
- Iyke, N. B. & Sin-Yu, H. (2019). Inflation, Inflation Uncertainty, and Growth: Evidence from Ghana. Contemporary Economics, 13(2), 1-16.
- Karahan, O. & Colak, O. (2020). Inflation annd Economic growth in Turkey: Evidence from a Nonlinear ARDL Approach. Economic and Financial challenges for Balkan and Eastern European countries, 33-45.
- Lintner, J. (1975). Inflation and security returns. The Journal of Finance, 30(2), 259–280.
- Lucas, R. E. (1976). Econometric policy evaluation: A critiqu. Carnegie Rochester Conference Series on Public Policy, 1, 19-46.
- Okun, A. (1971). The mirage of steady inflation. Brookings Papers on Economic Activity, 2(2), 485-498.
- Ricardo, F.; & C. Galardo. (2001). Does High Inflation Affect Growth in The Long and Short run?. Journal of Applied Economics, 5(1), 89- 105.
- Swedan, O. D. (2004). Does inflation harm economic growth in Jordan? An econometric analysis for the period 1979-2000. International Journal of Applied Econometrics and Quantitative Studies, 1-2, 41-66.
- Tödter, K. H. & Ziebarth, G. (1999). Price Stability Versus Low Inflation in Germany: an Analysis of Costs and Benefits. The Costs and Benefits of Price Stability, 47-94.
فصلنامه راهبرد توسعه/ سال نوزدهم/ شماره 4 (پیاپی76)/ زمستان 1402/ 161-130
Quarterly Journal of Development Strategy, 2024, Vol. 19, No.4 (76), 130-161
اثر نااطمینانی تورمی بر رشد اقتصادی ایران
علی سلمانپور زنوز1
سیامک شکوهیفرد2
هاتف حاضری نیری3
(تاريخ دريافت8/3/1402 ـ تاريخ تصويب 8/12/1402)
نوع مقاله: علمی پژوهشی
چكيده
از جمله اهداف کلان هر نظام اقتصادی، دستیابی به نرخ رشد بالا و با ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، ایجاد اشتغال کامل وتوزیع عادلانه درآمد درکشور است. تورم از جمله پدیدههای اقتصادی بوده و هزینههای زیادی را بر جامعه تحمیل میکند. از آثار مخرب تورم میتوان به توزیع مجدد درآمد به نفع صاحبان دارایی و به زیان مزد وحقوقبگیران، افزایش نااطمینانی و بیثباتی در اقتصاد کلان و در نتیجه کوتاهتر شدن افق زمانی تصمیمگیری و کاهش سرمایهگذاری بلندمدت و عوامل دیگر اشاره نمود. نااطمینانی تورمی نیز به عنوان یکی از هزینههای تورم محسوب میشود. نااطمینانی تورمی منجر به انحراف تصمیمات اقتصادي در زمینه تولید میشود. نااطمینانی درشرایطی وجود دارد که یا اتفاقات آینده مشخص و معلوم نمیباشد و یا اینکه با وجود مشخص بودن اتفاقات آینده احتمال آنها قابل پیشبینی نباشد. درچنین شرایطی تصمیمگیریهای آینده پیچیده و مشکل بوده و این نااطمینانی، تصمیمات عاملان اقتصادی را متاثر میسازد. از اینرو موضوع مورد توجه دراین مطالعه، بررسی اثر نااطمینانی تورمی بررشد اقتصادی ایران است. در این تحقيق براي آزمون فرضيهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و برای تحلیل دادهها از روش VAR-GARCH-Mدر بازه زمانی 1347 الی 1401 استفاده شده است. در محاسبه نااطمینانی، با استفاده از مدل سازی ARMA (باکس – جنکینز) برای تعیین مرتبه مدل اقدام شده است. به طور کلی نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر تاثیر منفی نااطمینانی تورمی بر روی رشد اقتصادی در بلندمدت است. اگرچه این اثر در کوتاه مدت مثبت بود ولی در بلند مدت اثرات نامتعارفی بر مولفههای اقتصادی دارد. به عبارتی پایداری نااطمینانی تورمی در بلندمدت تورم را نیز افزایش میدهد. دیگر نتایج بهدست آمده از روابط بلند مدت، حاکی از تاثیر مثبت حجم پول و نوسانات نرخ ارز بر تولید ناخالص داخلی میباشد. همچنین نتیجه بهدست آمده از آزمون علیت گرنجر نیز نشان میدهد که رابطه علیت از نااطمینانی تورمی به سوی تورم میباشد بهطوری که رابطه برعکس معنیدار نمیباشد.
کلیدواژگان :ایران، تورم، رشد اقتصادی، روش VAR-GARCH-M، نااطمینانی تورمی.
طبقهبندی JEL: .E31, O23,C22
1- مقدمه
در هر کشوری مسئولین و سیاستگذاران مالی و پولی سعی در برنامهریزی بر تورم اندک و رشد اقتصادی مطلوب دارند. مهمترین تاثیر تورم، اثرگذاری بر رشد اقتصادی و اندازه اقتصادی کشور است. تورم میتواند هم تاثیر مثبت و هم اثر منفی بر اقتصاد داشته باشد. در مورد تأثیرات منفی تورم میتوان به نااطمینانی ناشی از تورم اشاره کرد. تورم بالا سبب افزایش ناطمینانی در اقتصاد میشود و این موضوع سبب انحراف در تصمیمات مصرفکنندگان، تولیدکنندگان در مورد پسانداز، مصرف و سرمایهگذاری گردیده و در نتیجه تاثیر نامطلوبی بر سطح فعاليت اقتصادي ميگذارد (اصغرپور و همكاران، 1401). تودر و زیبارث4 (1999) معتقدند در صورت ماندگاری تورم، تمایل عمومي مردم به پسانداز کمتر شده و مصرف در حال نسبت به آینده ترجیح داده خواهد شد. ثمرهی چنین رویدادی کاهش پسانداز ملی و اختلال در تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری است.
تجربه توسعه یافتگی کشورهای صنعتی نيز نشان میدهند که این کشورها در طول زمان و همراه با رشد اقتصادی بالا در دهههای گذشته، توانستهاند که تورم را در سطح پایینی نگهداشته و سطح رفاه اجتماعی خود را ارتقاء دهند و حد بالایی از استانداردهای زندگی را برای شهروندان تأمین نمایند. از اینرو میتوان گفت که تجربه کشورهای مختلف در امر توسعه، شواهد نامتقارنی را در رابطه با همراهی پدیده تورم و رشد اقتصادی ارائه میکند. این مبحث از آنجایی اهمیت مییابد که سیاستگذاران اقتصادی در یک کشور در حال توسعه مانند ایران به آگاهی از وجود تبادل یا تعامل میان تورم و رشد اقتصادی نیاز دارند و در عین حال نسبت به آن بسیار حساس هستند چرا که نحوه جهتگیری سیاستها به روشن شدن این مسأله بستگی دارد. رشد اقتصادی لازمه تحقق توسعه اقتصادی در کشور است، چرا که در یک نظام سیاسی که دولت مشروعیت خود را با انتخابات از سوی مردم بدست میآورد، عملکرد دولت در راستای مهارت تورم از مهمترین معیارها در ماندگاری آن دولت خواهد بود (مهربانی و قوام، 1387).
تورم یا افزایش مداوم سطح عمومی قیمتها و کاهش مستمر قدرت خرید پول، یکی از دشوارترین مسائل اقتصادی کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. براساس نظریه ساختارگرای تورم، با افزایش تورم، ریسک سرمایهگذاری نیز افزایش مییابد و موجب نااطمینانی بیشتر در نظام اقتصادی میشود. نااطمینانی در شرایطی ایجاد میشود که یا رویدادهای آینده مشخص نباشند و یا با وجود مشخص بودن این رویدادها، احتمال وقوع آنها قابل پیشبینی نباشد. در چنین شرایطی، تصمیمگیری برای آینده پیچیده و دشوار میشود و این نااطمینانی تصمیمگیری، عاملان اقتصادی را متأثر مینماید. درواقع، نااطمینانی تورم، شرایطی است که در آن عاملان اقتصادی در تصمیمات اقتصادی خود نسبت به میزان تورم آینده اطمینان ندارند (دهمرده و همکاران، 1388).
گالوب5 (1994) نااطمینانی تورم را از مهمترین هزینههای تورم میداند و معتقد است که نااطمینانی تورم مانند ابر بر تصمیمات عاملان اقتصادی سایه میافکند و رفاه آنها کاهش را میدهد، زیرا آنها در شرایط مطمئن میتوانند تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند. وی معتقد است نااطمینانی تورمی دو نوع اثردارد. اولین اثر6 آن است که عاملان اقتصادی تصمیماتی را اتخاذ نمایند که متفاوت ازآن چیزی باشد که انتظار داشته اند، آنها این تصمیمات ر اباتوجه به تورم پیشبینی شده اتخاذ می نمایند. دومین اثر7 زمانی رخ میدهد که تورم واقعی متفاوت از تورم پیش بینی شده باشد این اثرات مربوط به جریان بعداز اخذ تصمیم می باشند.
بنابراین اثر نااطمینانی تورم به این صورت ظاهر می شود که تورم منجر به درک اشتباه از سطوح قیمتهای نسبی و انحراف نشانههای قیمتی شده و در نتیجه برنامههای سرمایهگذاری را ناکارآ نموده و از سطح سرمایهگذاری میکاهد. با کاهش سرمایهگذاری، انباشت سرمایه کاهش یافته و این کاهش، اثر پایدار و بلندمدت بر اقتصاد داشته و سبب کاهش رشد اقتصادی میگردد. در سالهای اخیر رابطه تورم و نااطمینانی تورم موضوع معمول مورد بحث بسیاری از تئوریهای اقتصادی وکارهای کاربردی بوده است. همچنین مطالعات موجود نشاندهنده آنست که نااطمینانی در زمینه تورم آینده، تصمیمات عاملان اقتصادی راتحت تاثیر قرار میدهد و منجر به انحراف تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، پس انداز، تخصیص منابع و....میگردد (صفدری و پورشهابی، 1388).
به طور كلي ایجاد نااطمینانی دراغلب موارد نتیجه جانبی دیگر سیاستهای دولت میباشد. درصدی از نااطمینانی موجود در اقتصاد به علت عدم شفافیت سیاستهای دولت بهوجود میآید، بنابراین دولتها میتوانند این نااطمینانی را کاهش دهند. از آنجا که رشد اقتصادی بالا و پایدار از اولین پیش نیازهای توسعه اقتصادی است و ادبیات موضوع بررسی اثرات تورم ونااطمینانی آن را بروی این متغیر مهم لحاظ میکند. بررسی تجربی اینکه آیا تورم به عنوان یک شاخص مهم اقتصاد کلان منجر به ایجاد مانع در مسیر رشد میشود یا خیر، ضروری به نظر میرسد. از طرفي بر اساس آمارهای اقتصادی در طول سالهای بعد انقلاب اسلامي، متوسط تورم ایران حدود 20 درصد بوده است. با توجه به آمار ارائه شده میتوان اذعان نمود که میزان تورم در اقتصاد ایران بالا بوده و این امر میتواند یکی از فاکتورهای موثر بر فعالیتهای سفتهبازانه و مخلکننده رشد اقتصادی در ایران باشد. با درنظر گرفتن اين موضوع و همچنين شوکهای قیمتی رخ داده در سالهای اخیر میتوان به اهمیت مطالعه اثرات ناشی از این شوک های قیمتی (که نااطمینانی تورم بالا بخشی از آثار آن میباشد و رشد اقتصادی کشور را متاثر مینماید) پیبرد. بنابراين سعی شده است در این مطالعه گامی به جلو برداشته و اثر متغیرهای حجمپول و رشدتولیدملی و نرخارز را بر روی تورم و نااطمینانی بررسی کرده و سپس اثر نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی ایران مورد بررسی قرار داده شود. در اين راستا در ادامه، ابتدا چارچوب نظري تحقیق و همچنين مطالعات قبلی انجام شده پيرامون موضوع تحقيق مرور شده است. سپس در بخش بعدی، مدل مورد استفاده، تبیین شده و نیز نتايج برآورد مدل بيان گرديده و در انتها به جمعبندي و نتيجهگيري پرداخته شده است.
2- مبانی نظری
امروزه دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالا یکی از اهداف مهم هر نظام اقتصادی به شمار میرود. رشد اقتصادی بالا بهخاطر اینکه راهحل بسیاری از معضلات اقتصادی از جمله فقر، بیکاری، توزیع نا مناسب درآمدها و... تلقی میگردد و موجب افزایش رفاه اقتصادی جامعه میشود به عنوان یک هدف سیاستی مهم، مد نظر دولتها میباشد. اهمیت این شاخص به اندازهای است که امروزه به عنوان نشانهای از قدرت کشورها نیز تلقی میگردد.
متوسط نرخ رشد اقتصادی در کشور ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه پایین بوده وشرایط مطلوبی را برای افزایش سطح رفاه اقتصادی جامعه فراهم نمیآورد و لزوم سیاست گذاریهای مناسب برای رسیدن به شرایط مطلوب در این زمینه را برای کشور ما خاطر نشان میسازد. بر طبق مطالعات بانک جهانی8 پیرامون علل رشد سریع و خارقالعاده کشورهای آسیای جنوب شرقی (شامل تایلند، مالزی، اندونزی و چین) ثبات اقتصاد کلان یک عامل کلیدی و مهم در راه حصول نرخهای بالای انباشت سرمایه، تخصیص بهینه منابع و رشد سریع بهرهوری در این کشورها بوده است و در واقع اساس موفقیت کشورهای فوق بوده است. این کشورها زمانی توانستند به نرخهای رشد بالا دسترسی پیدا کنند که نرخ تورم در سطح ارقام یک رقمی و پایین بوده، بودجه دولت به خوبی مدیریت میشد و همچنین تراز پرداختها نیز با کسری چندانی مواجه نبود.
بر اساس معیارهای بانک جهانی، فیشر9 (1993) ثبات اقتصادی را وضعیتی میداند که شرایط زیر برقرار باشند:
1- نرخ تورم نازل و قابل پیشبینی باشد.
2- نرخ واقعی بهره برای سرمایهگذاری مناسب باشد.
3- سیاست مالی پیگیر و عاری از نوسان و اختلال باشد و بودجه دولت به خوبی مدیریت شود، به عبارت دیگر نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی در سطح قابل قبولی باشد (فزاینده نباشد) و استفاده از اعتبارات سیستم بانکی برای تأمین بدهیها در سطح حداقل باشد (کفایی و مرادبیگی، 1389).
تورم در دو دهه اخیردر سطح نسبتا بالایی بوده، لذا توجه مردم و مسئولین اقتصادی را بهخود بیش از پیش، جلب نموده است. تاثیرات منفی تورم موجب شده است مدیریت اقتصادی (و حتی غیر اقتصادی) جامعه در پی کنترل آن برآید. کنترل تورم همانند دیگر اهداف اقتصادی نیازمند تدوین یک استراتژی منظم، جامع و نامتناقص است (داودی و ربیعی، 1380).
تورم از موارد تجربی براي اقتصاد بوده که در سطوح بالا، هزینههای زیادي بر اقتصاد جامعه تحمیل میکند. اصلیترین و مهمترین زیان اقتصادي ناشی از تورم، نااطمینانی از مقدار آن در دورههاي آتی است. نااطمینانی تورمی فضایی است که در آن تصمیم فعالان اقتصادي در زمینههاي مختلف با نااطمینانی تورم آتی همراه است. ﻣﻮﺿﻮع ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم ﺗﻮﺳﻂ اوﻛﺎن10 در ﺳﺎل 1971 ﻣﻄﺮح ﮔﺮدید. او ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠیلﻫﺎي آﻣﺎري دریاﻓﺖ که ﻛﺸﻮرﻫﺎی داراي ﻧﺮخ ﺗﻮرم ﺑﺎﻻﺗﺮ، ﻋﻤﻮﻣﺎً ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺗﻮرﻣﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮي را نیز دارا میباشند. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، اوﻛﺎن ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺑﺎﻻ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﺧصی برای ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺖ و ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮد ﺗﻮرم ﺑﺎﻻ ﺑﺎ ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ. ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ هم در ﺷﺮاﻳﻄﻲ وجود دارد که یا اتفاقات آینده مشخص و معلوم نمیباشد و یا اینکه با وجود مشخص بودن اتفاقات آینده احتمال آنها قابل پیشبینی نباشد. در چنین شرایطی تصمیمگیریهای آینده پیچیده و مشکل بوده و این نااطمینانی، تصمیمات عاملان اقتصادی را متاثر میسازد. با این تعریف میتوان نااطمینانی تورم را شرایطی دانست که در آن عاملان اقتصادی در تصمیمات اقتصادی خود نسبت به میزان تورم آینده نامطمئن هستند.
نااطمینانی تورم به عنوان یکی از هزینههای تورم محسوب میشود، زیرا نااطمینانی تورمی منجر به انحراف تصمیمات اقتصادي در زمینه تولید میشود. از سوي دیگر ارتباط بین رشد اقتصادي و نوسانات آن براي سیاستگذاران اقتصادي اهمیت بسیاري دارد. اگر ارتباط مثبتی بین این دو متغییر وجود داشته باشد، سیاستهای اقتصادي که سعی در تثبیت سیکلهاي تجاري کشور دارند ممکن است رشد بالقوه و بلند مدت کشور را تهدید نمایند. در صورت وجود ارتباط منفی بین رشد و نوسانات آن، سیاستهای اقتصادي طراحی شده براي کاهش نوسانات سیکلهاي تجاري به افزایش رشد بلندمدت اقتصادي منجر خواهند شد.
شایان ذکر است فریدمن11 در سال 1977 ادعا نمود که تورم بالا منجر به نااطمینانی بیشتر درباره تورم آینده میگردد. به اعتقاد ایشان نااطمینانی تورمی، در واقع جزء غیر قابل پیشبینی تورم آتی است و باعث عدم درك کامل اخطارهاي بازار توسط واحدهاي اقتصادي، افزایش سهم ریسک توسط تصمیم گیرندگان براي قراردادهاي درازمدت و کاهش سرمایهگذاري، عدم درك تغییرات نسبی قیمتها و به وجود آمدن انتظارات منفی در رابطه با آینده و تغییر شکل سرمایهگذاري ازسرمایهگذاری مولد درازمدت به سمت سرمایهگذاري زودبازده و غیرمولد و در نهایت با تاثیرگذاري بر روي تصمیمهاي عاملین اقتصادي موجب ایجاد هزینههایی براي کل جامعه میگردد که این امر کاهش رفاه و رشد اقتصادي را در پی خواهد داشت.
رشد اقتصادی
تغییر کمی هر متغیر طی یک دوره معین زمانی، رشد (Growth) گفته میشود (متوسلی، 1382). رشد، افزایش بلندمدت ظرفیت تولید به منظور افزایش عرضه کل جهت تأمین نیازهای جمعیت است (تودارو12، 1378). در واقع رشد اقتصادی هر کشور، بیانگر رشد مداوم تولید است؛ که در اغلب موارد، با افزایش جمعیّت و یا معمولا با تغییرات زیربنایی همراه است (کوزنتس13، 1372). بهیقین میتوان اظهار داشت که هیچ نظام اقتصادی در طول تاریخ سامان نیافته، مگر آن که رشد اقتصادی و آبادانی تمام بخشهای اقتصادی آن برای تولیدات بیشتر، از اهداف آن باشد (یوسفی، 1386).
مورخان، دوران مرکانتالیسم را بهعنوان سرآغاز دوران نوین ارتباط کشورهای اروپای غربی با دنیای جدید یاد میکنند. این ارتباط، باعث شد تا دانش بشری بهطور گستردهای رشد کند. در این زمان، هدف اصلی مطالعات اولیه اقتصاد، رشد، بهمعنی تولید رو به افزایش ثروت ملّی بوده است. با اینهمه در این دوران هیچگونه نظریهپردازی صورت نگرفت (گریک14، 1356). آدام اسمیت که گاهی پدر علم اقتصاد خوانده میشود، کتاب خود را در سال 1776 "ماهیت و علل ثروت ملتها" عنوان کرد؛ تا علّت آهنگ متtاوت پیشرفت در کشورها را مورد بررسی قرار دهد. مسائل رشد در اقتصاد کلان، مشغله عمده اقتصاددانان کلاسیک در سده 18 و 19 بوده است (تیرل وال15، 1387).
تورم
عمدتا تورم به صورت افزایش مدام در سطح عمومی قیمتهای کالا و خدمات تعریف شده و رشد آن هم بهصورت درصد بیان میشود. به عنوان مثال، با افزایش تورم به ازای هر دلاری که قبلا با آن دو کیلو سیب میخرید، الان نمیتوانید به همان میزان بخرید. در واقع با وجود تورم ارزش دلار نمیتواند ثابت بماند. تورم، افزایش مدام سطح عمومی قیمتهای کالاها و خدمات است. وقتی که تورم به سمت بالا حرکت میکند و صعودی است، قدرت خرید پول پایین میباشد (رضوی، 1392).
مبازه با تورم یکی از اهداف کلان در هر کشوری میباشد که بنابه اعتقاد شکری (1390) اين راهها به طور کلي به دو دسته تقسيم ميشوند:
1. سياستهاي پولي و مالي: هدف اين روش محدود کردن تقاضاي کل است. اين کار از طريق جمع آوري پول به شکل سرمايههاي غير نقدي صورت میپذیرد.
2. سياستهاي درآمدي: با دخالت مستقيم در بازار و عوامل توليد کننده، تورم کنترل ميشود. اين روش کاربردي نيست زيرا در آن مناطق زيادي نياز به اصلاح دارند.
نااطمینانی تورم
نااطمینانی، اشاره به وضعیتی دارد که در آن احتمال وقوع حوادث آتی را نمیتوان مشخص ساخت یا اینکه اگر این پیشامدها مشخص و معلوم باشند، احتمالهای مربوط به وقوع این پیشامدها در دسترس نبوده و وقتی که هر کدام یا هر دوی این موارد پیش میآیند، تصمیمگیری نسبت به آینده پیچیده و مشکل خواهد بود. از این رو فضای نااطمینانی بر تصمیمات حاکم می شود. اگر تغییرات آتی در متغیرهای اقتصادی از مجموع تغییرات پیش بینی شده و پیش بینی نشده تشکیل شده باشد، آنگاه نااطمینانی یک متغیر اقتصادی شامل تغییر غیرقابل پیش بینی آن متغیر خواهد بود. با توجه به موارد بیان شده، این عامل میتواند آثار منفی تورم بر متغیرهای اقتصادی را تجمیع نماید، زیرا بنگاههای اقتصادی ممکن است هزینههای جزء پیش بینی شده تورم را با تصمیمات و عملکرد صحیح خود کاهش دهند اما نااطمینانی تورم جزء غیرقابل پیش بینی تورم میباشد. همچنین نااطمینانی تورم بر عرضه نیرویکار، پس انداز، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی نیز تاثیرگذار میباشد.
اثر نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی
منكيو16 (1391) هزينههاي تورم و هزينههاي كاهش آن را يكي از چهار سوال بسيار مهم حل نشده در اقتصاد ميداند و همين نكته اهميت مطالعه تورم را نشان ميدهد. يكي از مبانينظري قوي در حوزه تورم و رشد اقتصادي، منحني فيليپس17 است كه، بر اساس اين منحني رابطه معكوسي بين تورم و بيكاري وجود دارد. زيرا به دليل وجود توهماتپولي، آثار تغييرات قيمت از سوي كارگران به درستي پيش بيني نشده و در نتيجه با افزايش قيمت، دستمزدها بههمان اندازه افزايش نمييابد و لذا دستمزدحقيقي كاهش پيداكرده، استخدام از سوي بنگاهها بالا رفته، توليد و اشتغال افزايش مييابد. بنابراين با توجه به اين منحني، رابطه تورم و توليد مثبت ميباشد. فريدمن و فیلیپس18 با وارد نمودن انتظارات تورمي19 در منحني فيليپس نشان دادند كه رابطه مذكور تنها در كوتاه مدت برقراراست و در بلندمدت و با تعديل انتظارات تورمي، منحنيفيليپس عمودي ميگردد. لذا بر خلاف الگوي سنتي، رابطه تورم و بيكاري معكوس نبوده و در نتيجه رابطه مثبت بين تورم و توليد الگوي سنتي نفي ميگردد (برانسون20، 1372). از ديگر نظريههاي مهم در بحث تورم ديدگاه لوكاس21 (1976) است. بر اساس نظر او در صورتي كه سياستهاي پولي به صورت پيش بيني شده و اعلام شده اجرا شوند، حتي در كوتاه مدت نيز منحني فيليپس عمودي بوده و سياست اقتصادي اثري بر توليد و اشتغال ندارد. بنابراين رابطه مثبت بين تورم و توليد، نه در كوتاه مدت و نه در بلندمدت قابل قبول نخواهد بود.
اوكان (1971) و فريدمن (1977) جزو اولين كساني بودند كه رابطه بين تورم بالا و نااطميناني تورم را بديهي دانستند. بال22 توضيح تئوريكي از اين رابطه ارائه نمود كه با افزايش نرخ تورم تصميم گيرندگان اقتصادي، نااطميناني بيشتري نسبت به رفتار بانك مركزي در برابر تورم پيدا ميكنند. زيرا در مورد تورم هاي بالا، بانك مركزي تصميم بر كاهش نرخ تورم ميگيرد، در حالي كه پايين آوردن رشد و بالا بردن بيكاري ممكن است آنها را از اين سياست باز دارد. بنابراين در مورد تورم بالا واكنش بانك مركزي كمتر قطعي ميباشد. فريدمن در ارائه سخنراني نوبل خود بر محورهاي دو سازوكار در رابطه با اثرات نااطميناني تورم بحث كرد. اولاً نااطميناني تورم باعث تغييراتي در طول قرارداد دستمزد بهينه و شاخص دستمزد ميگردد كه مي تواند بيكاري را افزايش دهد و بر اساس قانون اوكانرشد كاهش مييابد. ثانياً افزايش نااطميناني تورم، باعث كاهش كارايي سيستم هماهنگي فعاليتهاي اقتصادي مي گردد (فریدمن، 1977).
فرضيه لاينتنر23 (1975) نیز عبارتست از اين مسأله كه تورم، ارزش حقيقي وجوه داخلي را كاهش ميدهد. بنابراين در شرايط تورمي براي هر مقياس معين از پروژه سرمايه گذاري، بنگاه نيازمند مقادير بيشتري از اعتبارات خارجي جهت بر طرف نمودن نيازهاي مالي خود است. همچنين بي ثباتي تورم منجر به بر هم زدن تصميمات مالي داخلي بنگاه مي شود. افزايش اختلاف اطلاعات در بازار هاي مالي نيز منجر به كاهش سطح كاراي سرمايهگذاري ميگردد و توليد ناخالص داخلي كشور را كاهش ميدهد.
3- پیشینه پژوهش
دلونا و همکاران24 (2021) اثر تولید، تغییرات قیمت جهانی نفت، نرخ ارز و نرخ بهره را بر تورم فیلیپین با استفاده از یک مدل خود توضیح با وقفههای گسترده غیرخطی (NARDL) و مشاهدات فصلی از سال 1998 تا 2019 بررسی کردهاند. یافتههای حاصل شده بیانگر این است که تغییرات قیمت نفت در کوتاهمدت اثرات نامتقارنی بر تورم داشته است. همچنین، نرخ ارز اثری در بلندمدت بر نرخ تورم نداشته است. شوک های نرخ بهره نیز اثر نامتقارن در بلندمدت بر نرخ تورم داشته است.
المرحوبی25 (2021) تأثیر پیچیدگی اقتصادی بر تورم را با استفاده از روش گشتاور تعمیم یافته در 94 کشور در دوره 2014-1970 بررسی کرده است. نتایج تجربی اين مطالعه نشان میدهند که پیچیدگی اقتصادی بر تورم تأثیر منفی دارد. همچنین، از منظر سیاستگذاری، یافتهها نشان میدهند که توسعه ناشی از پیچیدگی بازار، یک جزء مهم پیچیدگی اقتصادی است که سبب تخصصی شدن صادرات و کاهش تورم خواهد شد که هدف حیاتی سیاستهای اقتصاد كلان است.
اعظم و خان26 (2020) در پژوهش خود در راستاي بررسي اثرات تورمي بر رشد اقتصادي براي بازه زماني 2018-1975 و با روش اثرات ثابت و FGLS به اين نتايج دست يافتهاند كه اگر نرخ تورم بيش از 36/12در پنل اول و 36/5 در پنل دوم باشد، نتایج منفی و مخرب بر رشد اقتصادی خواهد گذاشت که در این راستا مقامات و مسئولین اقتصادی برای جلوگیری از اثرات مخرب تورم بالا بر رشد اقتصادی در جهت حفظ ثبات اقتصاد كلان، باید هدف گذاری تورم به میزان 3/3 و 4/5 درصد را در نظر بگيرند.
کاراحان و کالک27 (2020) در پژوهشی در ترکیه از روش NARDL و از دادههای فصلی طی سالهای 2003 تا 2017 به بررسی رابطه بین تورم و رشد اقتصادی پرداختهاند. نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهنده ارتباط غیرخطی بین تورم و رشد اقتصادی در بلندمدت میباشد.
ایک و سینیو28(2019) در بررسی اثرات تورم و نااطمینانی تورم بر رشد در كشور غنا دریافتند که تورم تأثیر منفی کوتاهمدت و بلندمدت بر رشد کشور غنا دارد و تأثیر نااطمینانی تورم در بلندمدت بر رشد منفی است. از طرفی افزایش بيثباتي تورم باعث آسیب به رشد میشود. همچنین هم تورم و هم نااطمینانی تورم عوامل تعیین کنندة رشد در آن کشور ميباشند.
آیدین و همکاران29 (2019) اثرات تورم بر رشد اقتصادی در بازه زمانی 2017-1997 و برای کشورهای منتخب بررسی نمودند. نتایج آنها با استفاده از مدل آستانهای تلفیقی بیانگر این موضوع میباشد که یک رابطه غیرخطی بین متغیرهای رشد اقتصادی و تورم وجود دارد. مقدار آستانهای تورم بر رشد اقتصادی 8/97 بوده که در نرخهای بیشتر از این مقدار تاثیر تورم بر رشد منفی و در نرخهای کمتر مثبت میباشد.
کنراد و همکاران30 (2016) با استفاده از مدل VAR- GARCH- M اثرات نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی طی بازه زمانی2010-1968را مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج این تحقیق نیز حاکی از اثرات منفی و معنادار نااطمینانی تورمی بر رشد اقتصادی میباشد.
بهار و ماليك31 (2010) اثرات نااطميناني تورمي ونااطميناني رشد توليد را بر تورم و رشد توليد در ايالاتمتحده آمريكا براي دوره زمانی 2007-1957 بررسیکردند. آنها براي محاسبه نااطمينانيها از روش Bivariate EGARCH-M استفاده كرده و در نهايت آزمون عليت گرنجر را انجام دادند. بررسي آنها نشان داد كه نااطميناني تورمي اثر مثبت و معنيداري بر تورم وهمجنین اثر منفي و معنی داري بر رشد توليد دارد.
ﺳﻮﻳﺪان32 (2004) راﺑﻄﻪ ﺗﻮرم و ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم ﺑﺎ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي در ﻛﺸﻮراردن را ﺑﺮرﺳﻲ ﻛﺮد. او ﺑﺎ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﻣﺪل ARCH و GARCH ازداده ﻫاي ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﻧﺮخ ﺗﻮرم در دوره 2003-1987 بهره برد. نتایج ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت او ﻧﺸﺎن داد در اﻗﺘﺼﺎد تأثیر ﺗﻮرم ﺑﺮ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي در ﺳﻄﺢ ﻛﻤﺘﺮ از 2 درﺻﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻘﻄﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎري ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪه است، ﻣﺜﺒﺖ و بیشتر از آن منفی میباشد. همچنین رابطه نااطمینانی تورم و تورم را مثبت ارزیابی و در مورد تأثیر نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی بیان کرد که رابطه نااطمینانی تورم ورشد اقتصادی منفی بوده اما معنادار نمیباشد.
رابین ﮔﺮیر و بیکوین گریر33 (2003) رواﺑﻂ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم و ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ رﺷﺪاﻗﺘﺼﺎدي ﺑﺎ ﺗﻮرم و رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي را ﺑﺮاي ﻛﺸﻮر آﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار دادﻧﺪ. داده ﻫﺎي ﻣﺎﻫیاﻧﻪ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده این تحقیق ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دوره 2001-1974 ﺑﻮده و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺪل GARCH ﻣﻘﺎدیر ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺑﺮآورد ﮔﺮدﻳد. نتایج ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي، رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی را افزایش داده و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺮخ ﺗﻮرم میشود. اﻣﺎ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ اﻳﻦ دو ﺣﺎﻟﺖ اﻓﺰایش ﻧﺮخ ﺗﻮرم ﻧﺎﺷﻲ از زﻳﺎد ﺷﺪن ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم، ﻛﻤﺘﺮ از اﻓﺰاﻳﺶ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي ﻧﺎﺷﻲ از زﻳﺎد ﺷﺪن ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ رﺷﺪ اﺳﺖ. اﻓﺰایش ﻧﺎاﻃﻤﻴﻨﺎﻧﻲ ﺗﻮرم ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﺎداري ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ رﺷﺪ اقتصادی میگردد.
ریکاردو و ﮔﺎﻟﺮو34 (2001) راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ ﺗﻮرم و ﺗﻮﻟﻴﺪ را در ﺷﺮایطی ﻛﻪ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺮزﻳﻞ ﺑﺎ ﺗﻮرم ﺑﺎﻻ ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﻮد، ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮاردادﻧﺪ. دادهﻫﺎی ﻣﺎهیاﻧﻪ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺷﺎﻣﻞ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي حقیقی و ﺷﺎﺧﺺ ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺼﺮفﻛﻨﻨﺪه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دوره زمانی 1995-1980 و روش مورد استفاده، ﻣﺪل ﺧﻮد ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺑﺮداري می ﺑﺎﺷﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ در ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺗﻮرم ﺑﺮ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدي حقیقی ﻣﻨﻔﻲ اﺳﺖ اﻣﺎ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺗﻮرم روي رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی تأثیری ﻧﺪارد.
خليلي و همكاران (1402) به بررسی اثر غیرخطی تورم بر رشد اقتصادی کشورهای ایران، الجزایر، عربستان و نیجریه در بازه زمانی تحقیق 1990 تا 2019 با استفاده از الگوی خودبازگشتی با وقفه توزیعی غیرخطی (NARDL) با رویکرد کران میپردازند. نتایج آزمون کران، نشاندهنده وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای تحقیق است. نتایج در مورد کشور ایران نشان میدهند که ضریب متغیر NEG منفی و معنیدار و ضریب متغیر POS بیمعنی است. در مورد کشور الجزایر هر دو ضریب متغیرهای NEG و POS منفی و معنیدار است. برای کشور نیجریه، ضریب متغیر POS منفی و معنیدار، اما ضریب متغیر NEG بیمعنی است. بنابراین برای هر سه کشور ایران، الجزایر و نیجریه اثر نرخ تورم بر رشد افتصادی منفی بوده و به دلیل متفاوت بودن ضرایب متغیرهای NEG و POS، این اثرگذاری غیرخطی است. در مورد کشور عربستان، هر دو ضریب متغیرهای POS و NEG بیمعنی هستند.
اصغرپور و همكاران (1401) به بررسی اثرات متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران پرداختهاند. در این مطالعه از روش الگوی خود توضیح با وقفههای گسترده (ARDL) در بازه زمانی 1398-1360 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهند که در اقتصاد ایران افزایش در دو متغیر تورم و انعطافپذیری سیستم ارزی بهطور مستقیم بر رشد اقتصادی تاثیر منفی دارند؛ ولی افزایش در متغیر متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران مثبت است. این مطالعه نشان میدهد که سیستم ارزی ثابت و کاملاً شناور برای تورم و رشد اقتصادی ایران مناسب نبوده است.
ايزدخواستي و همكاران (1401) عوامل اثرگذار بر تورم با تأکید بر اقتصاد دانشبنیان در کشورهای صادرکننده نفت با استفاده از روش گشتاور تعمیمیافته (GMM) در دوره زمانی 2021-2011 بررسی نمودهاند. نتایج حاصل شده بیانگر این است که وقفه تورم، نرخ رشد نقدینگی، تفاضل رشد تولید ناخالص داخلی از رشد نقدینگی، باز بودن اقتصاد و مخارج مصرفی دولت در سناریوهای مختلف اثر مثبت و رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی، رژیم نهادی و مشوقهای اقتصادی، سرمایه انسانی، تحقیقات و پیچیدگی بازار اثر منفی بر نرخ تورم داشتهاند. شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات نيز اثرات معناداری بر تورم نداشته است.
زرنديمقدم (1400) در مطالعه خود اثرات اقتصادي نااطميناني تورم بر سرمايه در بخش حمل و نقل جادهاي كشور را بررسي نموده است. در اين مطالعه از مدل EGARCH براي محاسبه نااطميناني نرخ تورم استفاده شده و جهت برآورد مدل اصلي از الگوي خودرگرسيون با وقفههاي توزيعي استفاده شده است. نتايج اين مطالعه نشان ميدهند كه ناهمساني واريانس شرطي در نرخ تورم وجود دارد و اين به معني وجود نااطميناني در نرخ تورم ميباشد. همچنين نتايج حاصل از تخمين مدل نشان ميدهند كه هم در كوتاهمدت و هم در بلندمدت با افزايش توليد ناخالص داخلي در بخش حمل و نقل جادهاي، سرمايهگذاري در بخش حمل و نقل جادهاي افزايش مييابد. همچنين با افزايش نااطميناني تورم، سرمايهگذاري در بخش حمل و نقل جادهاي كاهش مييابد. نرخ بهره هم در كوتاهمدت و هم در بلندمدت تأثير منفي برسرمايهگذاري در بخش حمل و نقل جادهاي دارد.
پورقربان (1399) به بررسی نااطمینانی نرخ تورم و اثرات کوتاهمدت و بلندمدت آن بر تولید بخش ورزش طی سالهای 1991 الي 2017 در ايران با استفاده از مدل خودتوزیع با وقفههای گسترده (ای.آر.دی.ال.) پرداخته است. نتایج پژوهش بيانگر اين موضوع ميباشد که نااطمینانی تورمی بر تولید بخش ورزش اثر منفی داشت که این تأثیر در دورة کوتاهمدت ناچیز بود، ولی در بلندمدت اثر آن بیشتر بود. بهعلاوه مخارج ورزشی دولت هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت در مقایسه با سایر متغیرها بیشترین تأثیر را بر تولید بخش ورزش داشت که با انتظارات سازگاری دارد.. متغیر نقدینگی نیز در هر دو دوره اثر منفی بر تولید بخش ورزش داشت و میزان اثرگذاری آن در مقایسه با دیگر متغیرها کمتر بود. بهعلاوه مخارج ورزشی خانوار در کوتاهمدت اثر منفی و در بلندمدت اثر مثبت و معناداری بر تولید بخش ورزش داشت. نتایج پژوهش همانباشگی نیز بیانگر وجود رابطة تعادلی بلندمدت میان متغیرها بود.
سايهميري و همكاران (1399) به بررسی رابطه بین تورم و رشد اقتصادی با روش متاآنالیز پرداختهاند. نتايج اين تحقيق نشان ميدهند كه میانگین اندازه اثر تورم بر رشد اقتصادی معادل0/186 - ميباشد. نتایج پژوهشهای انجام شده درباره تأثیر تورم بر رشد اقتصادی و شناسایی آن دسته از متغییرها، فرضیهها و مدلهایی که در مطالعات تورم و رشد مورد استفاده قرار گرفتهاند نشان داد که تأثیر متغییرهای مستقل از جمله: تورم (18/31 درصد)، سرمایهگذاری (20/17 درصد) و مخارج مصرفی دولت (67/9 درصد) بیشترین تأثیر را بر رشد داشتهاند.
رضازاده (1398) به بررسی رابطه تورم و رشد اقتصادی برای ایران طی دوره زمانی 1395-1370 با استفاده از رویکرد غیرخطی مارکوف – سوئیچینگ پرداخته است. نتایج این مطالعه حاکی از این موضوع میباشدکه تاثیر تورم بر رشد اقتصادی منفی و معنیدار میباشد که طبق نظر ایشان نتیجه بهدست آمده با واقعیات اقتصاد ایران همخوانی دارد.
پیرایی و دادور (1390) به بررسی تاثیر تورم بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1353 الی 1386 با استفاده از مدل GARCH پرداختند. در الگوی آنها رشد اقتصادی تابعی از نرخ تورم، نرخ رشد حجم پول، نرخ رشد سرمایه ناخالص ثابت حقیقی و نااطمینانی تورم میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است تاثیر تورم بر رشد اقتصادی منفی است. در سطوح کمتر از 20 درصد این تاثیر منفی، کمترین مقدار و در نرخهای بالاتر نیز افزایش مییابد.
ابراهیمي و سوری (1385) با استفاده از داده هاي ماهیانه تورم طي دوره 1383-1347 رابطه بين تورم و نااطميناني تورم را مورد تحليل قرار دادند. آنها ابتدا به برآورد نااطميناني تورم از طريق مدل GARCH پرداختند و سپس براي پاسخ به اين سوال كه آيا نااطميناني تورم ميتواند موجب تورم بالاتر شود؟، از آزمون عليت گرنجر استفاده کردند كه نتایج آزمون عليت نشان ميدهد که رابطهای دو طرفه بين تورم و نااطميناني تورمی وجود دارد.
تشكینی (1384) به بررسي رابطه تورم و نااطميناني تورم براي اقتصاد ايران طي دوره زمانی فروردين ماه 1369 الی اسفند ماه 1383 پرداخت. محقق تحليل خود را براساس مدلهاي واریانس ناهمساني شرطي خود رگرسیون (ARCH) و خود رگرسيون تعميم یافته (GARCH) انجام داد. در واقع، واریانس شرطي به عنوان شاخصی براي نااطميناني تورم تعريف شده و سپس با استفاده از آزمون علیت گرنجر، رابطه بين تورم و نااطميناني تورم بررسي گرديده است. نتايج این مطالعه حاكي از آن است كه افزايش تورم منجر به نااطميناني تورم خواهد شد ولي عکس این رابطه صادق نيست.
دادگر و صالحی (1383) به بررسي اثرات تورم بر رشد اقتصادي طي دوره 1380-1340 پرداختند. آنها براي برآورد مدل از آزمون همگرايي به روشهاي انگل گرنجر، جوهانسن و بردارخود توضيح با وقفهها ی توزیعی استفاده كردند. نتايج این مطالعه نشان داد كه يك درصد افزايش تورم باعث كاهش 002/ 0 درصدی رشد اقتصادي در كوتاه مدت و 25/0 درصدی رشد اقتصادی در بلند مدت میشود. همچنین طبق نتایج این پژوهش یك درصد افزايش تورم با وقفه باعث كاهش 001/ 0 درصدی رشد اقتصادي دركوتاه مدت و 03/0 درصدی در بلندمدت میشود. یك درصد افزايش در انحراف معيار نرخ تورم نیز باعث ميشود که رشد اقتصادي به ميزان 007/0 درصد در كوتاه مدت و 54/0 درصد در بلندمدت كاهش يابد.
طباطبایی قمی (1379) به بررسی تأثیر تورم بر رشد اقتصادی ایران در بازه زمانی 1377-1346 پرداخت و برای آزمون فرضیه های خود از دو روش MLE و OLS استفاده کرد؛ که نتایج مطالعه او نشان داد که تورم تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. آزمون های او بیشتر حکایت از این موضوع داشت که در بین شوکهای وارد شده ازجانب متغیرهای مختلف بر روی رشد اقتصادی، شوکی که از جانب متغیر تورم وارد شده است، بیشترین اثر را دارا میباشد.
4- تصریح مدل و تجزیه و تحلیل دادهها
مبتنی بر تجربیات تحقیقاتی، ،مدل مورد مطالعه در این تحقیق برگرفته از مطالعه کنراد و همکاران (2016) میباشد. بدین ترتیب که:
(1)
= + + + +
LGDP: تولید ناخالص داخلی در زمان T
INF: نرخ تورم در زمان T
LUINF: لگاریتم نااطمینانی تورمی در زمان T
LMEX: لگاریتم میانگین متحرک نوسانات نرخ ارز در زمان T
LM1: لگاریتم حجم پول در زمان T
: اجزای اخلال مدل
در این تحقيق براي آزمون فرضيهها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و برای تحلیل دادهها از روش VAR-GARCH-Mدر بازه زمانی 1346 تا 1400 استفاده شده است. برای محاسبه نااطمینانی، با استفاده از مدل سازی ARMA (باکس – جنکینز) برای تعیین مرتبه مدل اقدام شده است.
آزمون پایایی مدل
جدول 1آزمون پایایی متغیرها را بر اساس آزمون دیکی فولر تعمیم یافته نشان میدهد.
جدول (1)- آزمون دیکی فولر تعمیم یافته
مرتبه تفاضل | مقدار بحرانی در سطح 10% | مقدار بحرانی در سطح 5% | مقدار بحرانی در سطح 1% | ADF آماره | متغیر |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 73307/3- | LUINF |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 370964/0 | LGDP |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 722476/0- | LMEX |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 014988/2 | LM1 |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 214713/2- | LINF |
I(0) | 595565/2- | 91522/2- | 555023/3- | 390230/4- | LGDP |
ماخذ: یافتههای پژوهش
نتایج نشان میدهند که نااطمینانی نرخ تورم و رشد تولید ناخالص داخلی در سطح معنیدار هستند. در جدول 2 نشان داده شده است که سایر متغیرها با یک مرتبه تفاضل ساکن میگردند.
جدول (2)- آزمون دیکی فولر تعمیم یافته تفاضل مرتبه اول
مرتبه تفاضل | مقدار بحرانی در سطح 10% | مقدار بحرانی در سطح 5% | مقدار بحرانی در سطح 1% | ADF آماره | متغیر |
I(1) | 596116/2- | 916566/2- | 557472/3- | 652703/7- | LGDP |
I(1) | 596116/2- | 916566/2- | 557472/3- | 673219/6- | LMEX |
I(1) | 596116/2- | 916566/2- | 557472/3- | 026403/7- | LM1 |
I(1) | 596116/2- | 916566/2- | 557472/3- | 485828/7- | LINF |
روش مدل سازی باکس– جنکیز
برای تشخیص مدلهای ARMA به معنی تعیین مرتبه مدل یکی از مهمترین ابزار استفاده از نابع خودهمبستگی و خودهمبستگی جزئی است. در این تحقیق برای تشخیص بهترین مرتبه AR و MA از معیارهای آکائیک و شوارتز استفاده شده است. در این روش با وارد کردن مرتبه های مختلفی از ARMA آن مدلی که دارای کمترین ضریب معیار آکائیک و شوارتز هست، انتخاب می شود. در این مطالعه بهترین مرتبه بر اساس حالات مختلف AR و MA مرتبه (2و 2) انتخاب میگردد که نتایج آن در جدول 3 گزارش میشود.
جدول (3)- نتایج مدلسازی ARMA
احتمال آماره t | آماره t | انحراف استاندارد | ضریب | متغیر |
0001/0 | 150676/4 | 162522/0 | 674577/0 | AR(1) |
0432/0 | 074924/2 | 160823/0 | 333695/0 | AR(2) |
0088/0 | 632653/1 | 108547/0 | 177219/0 | MA(1) |
0000/0 | 137374/7- | 105070/0 | 749927/0- | MA(2) |
ماخذ: یافتههای پژوهش
محاسبه نااطمینانی تورمی
برای محاسبه نااطمینانی با بررسی حالات مختلف مدلی را که دارای کمترین معیار شوارتز و آکائیک میباشد، به عنوان الگوی مناسب انتخاب می کنیم. مدل GARCH(2,2) به عنوان مدل مناسب انتخاب گردید.
(2)
GARCH=C(2)+C(3)*ARCH(1)+C(4)*ARCH(2)+C(5)*GARCH(1)+C(6)*GARCH(2)
جدول (4)- نتایج حاصل از اجرای GARCH(2,2)
متغیر | ضریب | انحراف استاندارد | آماره z | احتمال | |
انحراف معیار | 374591/1 | 114482/0 | 00709/12 | 0000/0 | |
تابع واریانس | |||||
c | 03975/98 | 28331/11 | 688913/8 | 0000/0 | |
ARCH(1) | 446521/0 | 076766/0 | 816645/5 | 0000/0 | |
ARCH(2) | 003056/0 | 005064/0 | 604137/1 | 0458/0 | |
GARCH(1) | 812597/0- | 008395/0 | 79248/96- | 0000/0 | |
GARCH(2) | 092802/0 | 008855/0 | 48045/10 | 0000/0 |
ماخذ: یافتههای پژوهش
نمودار (1)- واریانس شرطی حاصل از GARCH- M(2,2)
ماخذ: یافتههای پژوهش
برآورد الگوی خود توضیح برداری مدل
پس از محاسبه نااطمینانی تورمی طبق تصریح مدل به بررسی تاثیر نااطمینانی تورمی بر روی حجم پول، تولیدناخالص داخلی و نوسانات نرخ ارز پرداخته میشود. بدین منظور به تخمین مدل VAR، می پردازیم. اولین گام تعیین مرتبه بهینه آن می باشد که با توجه به کمتر بودن حجم نمونه مورد مطالعه از صد، از معیار شوارتز استفاده شده است. بر اساس جدول 5 وقفه یک به عنوان وقفه بهینه مدل انتخاب میشود.
جدول (5)- نتایج مربوط به تعيين مرتبه بهينه مدل خود توضيح برداري اول
Lag | LogL | LR | FPE | AIC | SC | HQ |
0 | 9360/291- | NA | 255183/1 | 57877/11 | 73029/11 | 63667/11 |
1 | 75925/72- | 2491/394 | 000447/0 | 635588/3 | *393167/4 | *925082/3 |
2 | 84444/53- | 19756/32 | *000394/0 | *496431/3 | 860072/4 | 017519/3 |
ماخذ: یافتههای پژوهش
جدول (6)- برآورد الگوی خود توضیح برداری
LMEX(-1) | LUNIF(-1) | LM1(-1) | LGDP(-1) |
|
014452/0 | 094094/0 | 019938/0 | 869744/0 | LGDP |
ماخذ: یافتههای پژوهش
نتایج برآورد الگو نشان میدهد که حجم پول با یک وقفه اثر مثبت بر تولید ناخالص داخلی میگذارد. با افزایش یک درصد حجم پول، تولید ناخالص اخلی به میزان 019/0 درصد افزایش مییابد. همچنین نتایج حاکی از آن است که رشد نااطمینانی تورمی و نوسانات نرخ ارز تاثیر مثبت بر تولید ناخالص داخلی دارند و اثر آنها با یک درصد افزایش به ترتیب 094/0 و 014/0 است. با توجه به تعیین وقفه بهینه از مرتبه یک طبق الگوی همگرایی میتوانیم از روش جوهانسون– جوسیلیوس به بررسی روابط بلند مدت این مدل بپردازیم.
آزمون معکوس ریشههای مشخصه چند جمله ای 35AR
نمودار 2 معکوس ریشههای مدل VAR تخمین زده شده را نشان میدهد. همینطور در نمودار مذکور مشاهده می شود که معکوس ریشه های مشخصه چندجملهایهای AR در داخل دایره واحد قرار گرفته و دلالت بر پایایی مدل VAR تخمین زد شده دارد.
نمودار (2)- معکوس ریشههای مشخصه چند جملهای AR
ماخذ: یافتههای پژوهش
توابع عکسالعمل ضربهای
نمودار 3 نتایج حاصل از شوک وارده از سوی متغیر وابسته نسبت به خوش را نشان میدهد. چنانچه ملاحظه میشود در صورت وارد آمدن شوک، تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد و دوباره به حالت تعادل بلند مدت جدید باز میگردد.
نمودار (3)- واکنش شوک وارده از سوی تولیدناخالص داخلی نسبت به خودش
ماخذ: یافتههای پژوهش
نمودار 4 تاثیر شوک آنی وارده به تولید ناخالص داخلی از سوی نااطمینانی تورمی را نشان میدهد. با توجه به نمودار در صورت بروز شوک، تولید ناخالص داخلی در کوتاه مدت افزایش یافته و تا ده دوره به تعادل جدید باز میگردد.
نمودار (4)- واکنش شوک وارده به تولید ناخالص داخلی از سوی نااطمینانی تورمی
ماخذ: یافتههای پژوهش
نمودار 5 تاثیر شوک آنی وارده به تولید ناخالص داخلی از سوی حجمپول داخلی را نشان میدهد. با توجه به نمودار در صورت بروز شوک، تولیدناخالصداخلی افزایش مییابد و در نرخی بالاتر به تعادل جدید میرسد.
نمودار (5)- واکنش شوک وارده به تولید ناخالص داخلی از سوی حجم پول
ماخذ: یافتههای پژوهش
نمودار 6 تاثیر شوک آنی وارده به تولیدناخالصداخلی از سوی نوسانات نرخ ارز را نشان میدهد. با توجه به نمودار درصورتبروزشوک، تولید ناخالصداخلی افزایش مییابد و دوباره در کوتاهمدت به تعادلاولیه باز میگردد.
نمودار (6)- واکنش شوک وارده به تولید ناخالص داخلی از سوی نوسانات نرخ ارز
ماخذ: یافتههای پژوهش
تحلیل واریانس
براساس نتايج به دست آمده از تجزيه واريانس، در كوتاه مدت (ده دوره) حدود 95 درصد از تغييرات تولید ناخالص داخلی توسط خود متغير وابسته توضيح داده میشود. در این مدت سهم متغیر نااطمینانی تورمی کمتر از یک درصد، سهم حجم پول کمتر از یک درصد و همچنین سهم نوسانات نرخ ارز در حدود چهار درصد می باشد که نشان دهنده توضیح دهندگی ضعیف متغیرهای رشد نااطمینانی تورمی، حجم پول و نوسانات نرخارز در کوتاه مدت(ده دوره) است. که نتایج این آزمون در جدول 7 نشان داده شده است.
جدول (7)- تجزیه واریانس مدل
|
|
|
|
|
| |||
|
|
|
|
|
| |||
Variance Decomposition of LGDP: | LMEX | |||||||
Period | S.E. | LGDP | LUINF | LM1 | ||||
|
|
|
|
|
| |||
|
|
|
|
|
| |||
1 | 0.319228 | 100.0000 | 0.000000 | 0.000000 | 0.000000 | |||
2 | 0.437017 | 99.17686 | 0.703255 | 0.009048 | 0.110837 | |||
3 | 0.511466 | 98.72656 | 0.885365 | 0.030414 | 0.357660 | |||
4 | 0.565024 | 98.30871 | 0.923980 | 0.063145 | 0.704162 | |||
5 | 0.606634 | 97.86000 | 0.915141 | 0.106090 | 1.118772 | |||
6 | 0.640744 | 97.37643 | 0.888902 | 0.158080 | 1.576590 | |||
7 | 0.669862 | 96.86649 | 0.856597 | 0.218003 | 2.058908 | |||
8 | 0.695520 | 96.33998 | 0.822935 | 0.284852 | 2.552232 | |||
9 | 0.718709 | 95.80516 | 0.789921 | 0.357733 | 3.047189 | |||
10 | 0.740099 | 95.26824 | 0.758370 | 0.435865 | 3.537529 | |||
|
|
|
|
|
| |||
|
|
|
|
|
|
ماخذ: یافتههای پژوهش
بررسی بردار همگرایی مدل
جدول 8 نتایج مربوط به تعیین تعداد بردارهای همگرایی را نشان میدهد. همانطور که ملاحظه میشود براساس نتایج آماره آزمون ماتریس اثر، وجود یک بردار هم انباشتگی بین متغیرهای مدل تایید شده است.
جدول (8)- نتایج آزمون ماتریس اثر و مقدار ویژه trace – max-eig
احتمال آماره اثر | مقدار بحرانی در سطح 95 درصد | آماره اثر | فرضیه عدم |
0064/0 | 07904/54 | 10501/63 | عدم وجود رابطه بلند مدت |
0960/0 | 19275/35 | 44722/32 | وجود حداقل یک بردار بلند مدت |
3429/0 | 26184/20 | 26611/13 | وجود حداقل دو بردار بلند مدت |
احتمال آماره اثر | مقدار بحرانی در سطح 95 درصد | آماره حداکثر مقادیر ویژه | فرضیه عدم |
0266/0 | 58808/28 | 65779/30 | عدم وجود رابطه بلند مدت |
1289/0 | 29962/22 | 1811/19 | وجود حداقل یک بردار بلند مدت |
2600/0 | 89210/15 | 89077/10 | وجود حداقل دو بردار بلند مدت |
ماخذ: یافتههای پژوهش
رابطه بلند مدت
در ادامه رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل تخمین زده شده و بردار نرمال شده نسبت به متغیر درونزای اول انتخاب شده است. این بردار بایستی از نظر علامت ضرایب متناسب با تئوریهای اقتصادی بوده و همچنین ضرایب متغیرهای توضیحی به لحاظ آماری معنیدار باشند. همانطور که در بردار بهینه انتخاب شده ملاحظه میشود، ضرایب تمامی متغیرهای مدل بر اساس مبانینظری مورد انتظار بوده و از نظر آماری نیز معنیدار می باشند.
جدول (9)- رابطه بلندمدت الگوی خود توضیح برداری
ضریب هم انباشتگی نرمالیزه شده | ||||
LMEX | LM1 | LUINF | LGDP | |
110527/0 | 229623/0 | 507088/2- | 0000/1 | |
12675/0 | 15166/0 | 23275/0 | انحراف استاندارد | |
87201/1 | 51406/2 | 7717/10- | آماره t |
ماخذ: یافتههای پژوهش
آزمون تصحیح– خطا
از روی ضریب ECM به تنهایی میتوانیم درباره وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل تصمیمگیری نماییم. به این صورت که اگر ضریب ECM(-1) در مدل برآوردی بین صفر و منفی یک قرارگیرد و از لحاظ آماری معنادار باشد آنگاه رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل برقرار است.
جدول (10)- نتایج آزمون تصحیح – خطای مدل اول
آماره t | انحراف استاندارد | ضریب | متغیر |
24153/2- | 04342/0 | 49821/0- | ECM(-1) |
ماخذ: یافتههای پژوهش
نتایج آزمون تصحیح خطا نشان میدهد که در صورت بروز اختلال در مدل بلند مدت، در طی دو سال دوباره به تعادل بلند مدت جدید بر میگردد. به بیان دیگر هر سال 50 درصد از انحراف تعادل ترمیم میشود. اصولا مدلهای بلند مدت که در آنها قابلیت میل به تعادل وجود ندارد، قابل پیشبینی و اعتماد نیستد.
آزمون علیت گرنجر
با استفاده از آزمون علیت گرنجر به بررسی رابطه بین رشد تولید ناخالص داخلی، نااطمینانی تورم و تورم میپردازیم. نتایج حاصل از آزمون علیت گرنجر در جدول 11 ارائه شده است.
جدول (11)- نتایج حاصل از آزمون علیت گرنجر
احتمال آماره F | آماره F | فرضیه صفر |
0054/0 | 42747/8 | نااطمینانی علت گرنجر رشد اقتصادی نیست |
9983/0 | 00004/0 | رشد اقتصادی علت گرنجر نااطمینانی نیست |
7617/0 | 09292/0 | تورم علت گرنجر نااطمینانی تورمی نیست |
0001/0 | 9958/16 | نااطمینانی تورمی علت گرنجر تورم نیست |
ماخذ: یافتههای پژوهش
نتایج نشان میدهند که در سطح اطمینان 95 درصدی، رابطه علیت از سوی نااطمینانی تورمی به سمت تولید ناخالص داخلی بوده و همچنین رابطه علیت از سوی نااطمینانی تورم به سمت تورم میباشد.
به طور کلی بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش میتوان اینگونه بیان نمود که در کوتاهمدت تاثیر حجمپول بر روی نااطمینانی مثبت است. ضریب همانباشتگی در بلندمدت نیز همیناثر را تایید مینمایند. ضریبحجم پول 23/0میباشد که با بالارفتن یکدرصد حجم پول در بلندمدت، تولید ناخالص داخلی به میزان 23/0درصد افزایش مییابد. همچنین طبق نتایج بهدستآمده این تاثیر معنادار است.
نااطمینانی تورمی در کوتاه مدت تاثیر مثبت و در بلندمدت تاثیر منفی بر روی تولید ناخالص داخلی دارد. ضریب همانباشتگی در بلندمدت برابر 5/2- می باشد. با افزایش نااطمینانی تورمی، تولیدناخالصداخلی در بلندمدت کاهش مییابد که سطح معنیداری آن نیز مورد تایید است.
تاثیر نوسانات نرخ ارز بر روی تولید ناخالص داخلی هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت مثبت است. ضریب نوسانات نرخ ارز در بلندمدت برابر با 11/0 میباشد که با افزایش یک درصد در نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی به میزان 11/0 درصد افزایش پیدا میکند.
5- نتیجهگیری و پیشنهادات سیاستی
هدف اصلی این پژوهش بررسی نااظمینانی تورم بر رشد اقتصادی می باشد که برای بررسی آن، نتایج تحقیق در دو قالب کوتاه مدت و بلند مئت ارائه گردید که به طور مختصر نتایج برآورد مدل نشان میدهند که در کوتاه مدت ارتباط بین حجم پول و تولید ناخالص داخلی مثبت میباشد. اصولا با افزایش حجم پول در جامعه، تقاضا برای کالاها و خدمات تولیدی در کشور بالا می رود و این قضیه باعث افزایش تولید می شود كه اين نتايج با يافتههاي كنراد و همكاران (2016)، ايك و سينيو (2019) و پيرايي و دادور (1390) مطابقت دارد. نتیجه دیگر این تحقیق در کوتاه مدت اثر مثبت نااطمینانی تورمی بر تولید است که در این راستا میتوان اینگونه بیان نمود که با بالا رفتن انتظارات تورمی در جامعه، نگرانی از آینده باعث ایجاد تمهیداتی از سوی تولیدکنندگان برای مقابله با تورم و افزایش رشد قیمتها میشود. از این تمهیدات میتوان به خرید و انبار مواد اولیه تولیدی، بالا بردن ظرفیت تولید و پیدا کردن بازارهای جدید عنوان نمود. تولیدکنندگان از این طریق قصد دارند تا تولیدات را در حال حاضر با قیمت تمام شده کمتری تولید کنند و توان مقابله خود در آینده تورمی را بالا ببرند كه اين نتايج با يافتههاي كنراد و همكاران (2016)، ايك و سينيو (2019) و پيرايي و دادور (1390) مطابقت دارد. از نتایج دیگر تحقیق در کوتاه مدت، افزایش تولید ناخالص داخلی با نوسانات نرخ ارز میباشد. یکی از راهکارهای بانک مرکزی برای رونق بخشیدن به رشد اقتصادی، کاهش ارز پول ملی در برابر ارزهای خارجی میباشد. این موضوع باعث میشود که تولیدکنندگان پول ملی بیشتری در قبال صادرات بهدست بیاورند كه اين نتايج با يافتههاي كنراد و همكاران (2016)، ايك و سينيو (2019) و پيرايي و دادور (1390) مطابقت دارد.
همچنین نتایج بهدست آمده از روابط بلند مدت حاکی از تاثیر مثبت حجم پول بر تولید ناخالص داخلی است. به عبارتی با افزایش حجم پول، تولید نیز افزایش مییابد كه با يافتههاي نتیجه بلندمدت دیگر این تحقیق حاکی از رابطه منفی تولید ناخالص داخلی با نااطمینانی تورمی میباشد. اگرچه این اثر در کوتاه مدت مثبت بود ولی در بلند مدت اثرات نامتعارفی بر مولفههای اقتصادی دارا میباشد. پایداری نااطمینانی تورمی در آینده تورم را افزایش میدهد. بالا رفتن قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم و افزایش ارزش مواد اولیه تولید باعث میشود که بسیاری از تولیدکنندگان کوچک و متوسط توان رقابت در بازار را از دست داده و شرکتهای تولیدی بزرگ نیز با ظرفیت پایین به تولید بپردازند. از دیگر نتایج حاصله از روابط بلندمدت، اثر مثبت نوسانات نرخ ارز بر رشد تولید ناخالص داخلی میباشد كه اين نتايج نيز با يافتههاي كنراد و همكاران (2016)، ايك و سينيو (2019) و پيرايي و دادور (1390) مطابقت دارند.
همانند مطالعات بهار و ماليك (2010) و كنراد و همكاران (2016) نتایج بهدست آمده از آزمون علیت گرنجردر اين مطالعه نيز حاكي از اين موضوع ميباشد كه رابطه علیت از نااطمینانی تورمی به سوی تورم میباشد به طوری که رابطه برعکس معنیدار نمیباشد.
در پایان و براساس نتایج تحقیق پیشنهاد میگردد:
ü بانک مرکزی میتواند برای تحریک تولید به صورت کنترل شده ارزش پول داخلی را کاهش دهد.
ü دولت برای مقابله با تورم حمایت گسترده از تولید و رشد اقتصادی به عمل آورد.
ü کنترل نوسانات غیر معقول نرخ ارز در کاهش تورم دولت را یاری خواهد نمود.
ü دولت شرایطی را ایجاد نماید تا سرمایهگذاران انتظارات تورمی پایینی را داشته باشند.
ü تورم در هر شرایطی مخرب و مانع رشد و تولید است. بانک مرکزی و دولت بایستی با استفاده از تئوریهای اقتصادی به ترمیم تورم اقدام و نسبت به پایین آوردن آن تلاش نمایند.
منابع
- ابراهیمي، محسن؛ سوری، علي. (1385). رابطه بين تورم و نااطميناني تورم در ايران. مجله دانش وتوسعه، 18، 126-111.
- اصغرپور، حسین؛ رضایی، صادق؛ حمیدی رزی، داود؛ حیدری، منصور. (1401). بررسی اثرات متقابل سیستم ارزی و تورم بر رشد اقتصادی ایران. پژوهشنامه بازرگانی، 26 (104)، 74-47.
- ایزدخواستی، حجت؛ نگین تاجی، زریر؛ نجفی، محمدمهدی. (1401). بررسی عوامل اثرگذار بر تورم با تأکید بر اقتصاد دانشبنیان در کشورهای صادرکننده نفت. اقتصاد باثبات، 3 (3)، 71-50.
- برانسون، ویلیام اچ. (1372)، تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکری. تهران: نشر نی.
- پورقربان، محمد رضا. (1399). بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت نااطمینانی تورمی بر تولید بخش ورزش: رویکردهای گارچ و ای.آر.دی.ال . مطالعات مدیریت ورزشی، 12 (64)، 132-109.
- پیرایی، خسرو ؛ دادور، بهاره. (1390). تاثیر تورم بر رشد اقتصادی در ایران با تاکید بر نااطمینانی تورمی. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، 11(1)،80-67.
- تشكيني، احمد. (1384). آیا نااطميناني تورم با سطح تورم تغيير مي كند؟، مجله تحقيقات اقتصادی، 210،210-193.
- تودارو، مایکل. (1378). توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی. تهران: موسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه.
- تیرل وال، آنتونی. (1378). رشد و توسعه، ترجمه منوچهر فرهنگ و فرشید مجاورحسینی. تهران: سازمان جاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- خلیلی، راحله؛ پیکارجو، کامبیز؛ هژبرکیانی، کامبیز؛ معمارنژاد، عباس. (1402). اثرات غیرخطی نرخ تورم بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب صادرکننده نفت: رهیافت .NARDL نشریه اقتصاد و بانکداری اسلامي، ۱۲ (۴۲) 128-92.
- دادگر، یداله؛ صالحي رزوه، مسعود. (1383). كاربرد مدل بارو جهت ارزيابي رابطه بين تورم و رشد اقتصادي در ایران، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، 9(83)، 82-55.
- داودی، پرویز؛ ربیعی حسین. (1380). بررسی تاثیر تورم و نوسانات آن بر رشد اقتصادی. سالنامههاي مختلف بانك مركزي جمهوری اسلامی ایران.
- دهمرده، نظر؛ صفدری، مهدی؛ پورشهابی، فرشید. (1388). مدلسازی نااطمینانی تورم در اقتصاد ایران. فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، 17(50)، 92-77.
- رضازاده، علی. (1398). رابطه تورم، نااطمینانی تورم و رشد اقتصادی در ایران: رویکرد غیرخطی مارکوف- سوئیچینگ. بررسی مسائل اقتصاد ایران، 6(2)، 66-37.
- رضوی ، مرتضی. (1392). تورم چیست ؟. وبلاگ شخصی.
- زرندی مقدم، محسن. (1400). تحلیل اثرات اقتصادی نااطمینانی تورم بر سرمایه در بخش حملونقل جادهای کشور. پژوهشنامه حمل و نقل، 18 (1)، 192-181.
- سایهمیری، علی؛ احمدی، کمال؛ امیدی، مهدی. (1399). تأثیر تورم بر رشد اقتصادی: رهیافت متاآنالیز. توسعه و سرمایه، 5 (2), 151-137.
- شکری، عاطفه. (1390). تورم چیست. کتابخانه اینترنتی تبیان.
- صفدری، مهدی؛ پورشهابی، فرشید. (1388). اثر نااطمینانی تورم بر رشد اقتصادی ایران (کاربرد مدلهای EGARCH و VECM؛(86-1350)). دانش و توسعه، 16(29)، 87-65.
- طباطبایی قمی، زهرا. (1380). بررسی رابطه تورم و رشد اقتصادی در ایران. مجله بانک و اقتصاد، 20، 57-52.
- کفایی، محمدعلی، مرادبیگی، مریم. (1389). نابرابری تورمی در ایران به تفکیک استانی. فصلنامه اقتصاد و الگوسازی، 1(2)، 51-31.
- کوزنتس، سیمون. (1372). رشد نوین اقتصادی، ترجمه مرتضی قرهباغیان. تهران: سازمان جاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- متوسلی، محمود. (1382). توسعه اقتصادی. تهران: سمت.
- منکيو، گريگوري. (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه حميدرضا ارباب. تهران: نشرني.
- مهربانی، وحید؛ قوام، محمدحسین. (1387). تورم، مانع یا محرک رشد اقتصادی. مجله راهبر، 15، 57-37.
- یوسفی، احمدعلی. (1386). نظام اقتصاد علوی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- Al Marhubi, F. (2021). Economic Complexity and Inflation: An Empirical Analysis. Atlantic Economic Journal, 49, 259-271.
- Aydin, C.; Esen, O. & Bayrak, M. (2016). Inflation and economic growth: A dynamic threshold analysis for Turkish Republics in transition process. Procedia- Social and Behavioral Sciences, 7(229), 196-205.
- Azam, M. & Khan, S. (2020). Threshold Effects in the Relationship Between Inflation and Economic Growth: Further Empirical Evidence from the Developed and Developing world. International Journal of Finance & Economics.
- Bhar, R. & Mallik, G. (2010). Inflation, inflation uncertainty and output growth in the USA. Physica: Statistical Mechanics And Its Applications, 389(23), 5503-5510.
- Conrad C.; Karanasos, M. & Zeng, N. (2016). The link Between Macroeconomic Performance and Variability in The U". Economic letters, 106(3), 154-157.
- Deluna Jr. R. S.; Loanzon, J. I. V. & Tatlonghari, V. M. (2021). A nonlinear ARDL model of inflation dynamics in the Philippine economy. Journal of Asian Economics, 76, 101372.
- Fischer, S. (1993). The role of macroeconomic factors in growth. Journal of Monetary Economics, 3(32), 485-512.
- Friedman, M. (1977). Nobel Lecture Inflation and Unemployment. Journal of Political Economy, (3)85, 72-451.
- Golob, J. (1994). Does Inflation Uncertainty Increase with Inflation?, Federal Reserve Bank of Kansas City. Economic Review, third quarter, 27-38.
- Grier, R.; & Grier, B. K. (2003). On the real effects of inflation and inflation uncertainty in Mexico, Dept. of Economics Dept, of Economics University of Oklahoma University of Oklahoma Norman, OK 73019.
- Iyke, N. B. & Sin-Yu, H. (2019). Inflation, Inflation Uncertainty, and Growth: Evidence from Ghana. Contemporary Economics, 13(2), 1-16.
- Karahan, O. & Colak, O. (2020). Inflation annd Economic growth in Turkey: Evidence from a Nonlinear ARDL Approach. Economic and Financial challenges for Balkan and Eastern European countries, 33-45.
- Lintner, J. (1975). Inflation and security returns. The Journal of Finance, 30(2), 259–280.
- Lucas, R. E. (1976). Econometric policy evaluation: A critiqu. Carnegie Rochester Conference Series on Public Policy, 1, 19-46.
- Okun, A. (1971). The mirage of steady inflation. Brookings Papers on Economic Activity, 2(2), 485-498.
- Ricardo, F.; & C. Galardo. (2001). Does High Inflation Affect Growth in The Long and Short run?. Journal of Applied Economics, 5(1), 89- 105.
- Swedan, O. D. (2004). Does inflation harm economic growth in Jordan? An econometric analysis for the period 1979-2000. International Journal of Applied Econometrics and Quantitative Studies, 1-2, 41-66.
- Tödter, K. H. & Ziebarth, G. (1999). Price Stability Versus Low Inflation in Germany: an Analysis of Costs and Benefits. The Costs and Benefits of Price Stability, 47-94.
[1] - دانشيار، گروه اقتصاد، واحدمرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران. (نویسنده مسئول)
Ali_Salmanpour@marandiau.ac.ir
[2] - باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران.
[3] - دانشيار، گروه اقتصاد، دانشکده علوم اجتماعي، دانشگاه محقق اردبيلي، اردبيل، ایران.
[4] - Todte & Ziebarth
[5] - Golob
[6] -Ex-Ante Effects
[7] - Ex-Post Effects
[8] - World Bank
[9] - Fisher
[10] - Okun
[11] - Friedman
[12] - Todaro
[13] - Kuznets
[14] - Garrick
[15] - Tyrl Wall
[16] - Mankiw
[17] -.Philips Curve
[18] -.Friedman & Phelps
[19] - Inflation Expectation
[20] - Branson
[21] - Lucas
[22] - Ball
[23] -.Lintner
[24] - Deluna
[25] - Almarhubi
[26] - Azam & Khan
[27] - Karaha & Colak
[28] - Iyke & Sin-Yu
[29] - Aydin et al
[30] - Conrad et al
[31] - Bhar & Mallik
[32] - Swedan
[33] - Grier, Robin & Grier, B. Kevin
[34] - Ricurdo & Galrao
[35] - INVERSE ROOTS OF AR CHARACTERISTIC POLYNOMIAL.