پالینواستراتیگرافی و پالئواکولوژی نهشتههای ژوراسیک میانی، تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی
محورهای موضوعی :فرشته سجادی 1 , فیروزه هاشمی یزدی 2 , سید حسین هاشمی 3
1 - دانشكده زمينشناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران
2 - موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
3 - دانشار دانشگاه خوارزمی
کلید واژه: البرز شرقی, پالئواکولوژی, پالینواستراتیگرافی, ژوراسیک میانی, سازند دلیچای. ,
چکیده مقاله :
از دادههای پالینولوژی برای پالینواستراتیگرافی و بازسازی برخی پارامترهای محیط تشکیل نهشتههای ژوراسیک میانی (باژوسین-کالووین) در برش چینهشناسی تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی، استفاده شده است. در نهشتههای مورد مطالعه (سازند دلیچای) پالینوفلورای متنوعی با حفظشدگی بهنسبت خوب، به ترتیب فراوانی شامل میوسپورها (اسپور و پولنها)، سیست داینوفلاژلهها، اسپور قارچها، پوسته داخلي فرامينيفرها، آكريتاركها و تاسمانیتها وجود دارند. در پالینوفلورای بیانشده 22 گونه اسپور (متعلق به 18 جنس)، 15 گونه پولن (منتسب به 9 جنس) و 28 گونه سیست داینوفلاژله (مربوط به 15 جنس) شناسایی شدهاند. بر اساس گسترش چینهشناسی ميوسپورها، یک بیوزون تجمعی با عنوان Klukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone و بر اساس گسترش چینهشناسی داینوسیستها سه پالینوزون شامل Cribroperidinium crispum Total Range Biozone (باژوسين پسین)، Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone (باتونين - كالووين پيشين)، و Ctenidodinum continuum Interval Biozone (كالووين پيشين - مياني)، معرفی شدهاند. برای بازسازي محیط ديرينه نهشتههای مورد مطالعه، از پارامترهای زیر استفاده شد: فراوانی و تنوع اسپورهای مربوط به سرخسها، فراوانی نسبی عناصر drier/wetter و warmer/cooler در گروههای گياهي مختلف، نسبت عناصر پالينولوژي و پالينوفاسيس، وجود داينوسيستهای شاخص آبهای کمعمق دیرینه چون Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis فراوانی فرمهاي پروكسيمت، وجود اسپور قارچها به همراه برخی از گونههای داينوفلاژله شاخص آبهاي گرم تا معتدل مانند Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora,. براساس شواهد بیانشده نهشتههای مورد مطالعه در یک محیط دریایی، حاشیه قارهای، کم اکسیژن، با نرخ رسوبگذاری پايين و با شرایط آبوهوای گرم و مرطوب که خشکیهای اطراف آن حاوی پوشش گیاهی، اغلب شامل سرخسها، وجود داشته، تشکیل شدهاند.
Palynological data are used for palynostratigraphy and reconstruction of some environmental parameters of the Middle Jurassic (Bajocian - Callovian) deposits at the Tapal stratigraphic section, west of Shahrood, eastern Alborz. The studied strata (Dalichai Formation) contain diverse, relatively well-preserved palynofloras, including miospores (spores and pollens), dinoflagellates cysts, fungal spores, foraminiferal test linings, acritarchs and Tasmanites. The palynofloras include 22 species of spores (belonging to 18 genera), 15 species of pollen (attributed to 9 genera) and 28 species of dinoflagellate cysts (assigned to 15 genera). Based on the stratigraphic distribution of miospores, the Klukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone is recognized in the sequence examined, Presence of some index dinoflagellate species led to the identification of three successive biozones including, in an ascending order, Cribroperidinium crispum Total Range Zone (late Bajocian), Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Zone (Bathonian – early Callovian) and Ctenidodinum continuum Interval Biozone (early - middle Callovian). To reconstruct some parameters of the sedimentary environments of the studied strata, evidences such as frequency and diversity of spores attributable to ferns, relative abundance of drier/wetter and warmer/cooler elements in different plant communities, ratio of palynological elements and palynofacies, presence of index shallow water dinoflagellate cysts for instance Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis, abundance of proximate dinocysts forms, presence of fungal spores and warm - temperate water dinoflagellate (Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora) are utilized. Based on the above criteria, the material examined seems to have been deposited in a marine margin, low oxygen environment, with low rate sedimentation, under hot and humid climate conditions, where the surrounding terrestrial vegetation was dominated by ferns.
ارکانی، ع.، 1397. پالينواستراتيگرافي و ديرين بومشناسی سازند دليچاي در روستاي بار (شمال نيشابور) بهمنظور تهيه¬ي نقشه ديرين بومشناسی البرز و كپه داغ در ترياس و ژوراسيك، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 107.
افشار، آ.، 1399. پالینواستراتیگرافی قسمت فوقانی سازند شمشک و قاعده سازند دلیچای در برش چینهشناسی برمهان، شمال نیشابور. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی دانشگاه تهران، 217.
آقانباتي، ع.، 1377. چینهشناسی ژوراسيك ايران. جلد اول و دوم، انتشارات سازمان زمینشناسی و اكتشافات معدني كشور، 746.
بشیری، ن.، 1398. پالینولوژی سازند دلیچای در برش چینهشناسی اندریه. شمال غرب فیروزکوه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی دانشگاه تهران، 207.
خاکی، و.، 1380. پالینواستراتیگرافی رسوبات ژوراسیک بالایی منطقه کوه سفید کوههای سلطانیه در جنوب شرق زنجان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم، دانشگاه تهران، 201.
درمنکی فراهانی، س.، 1395. پالینولوژی سازند دلیچای در جنوب شرق (برش گویداغ) و شمال غرب (برش آهق) مراغه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 188.
ده بزرگی، ا. 1392. پالینولوژی و پالئواکولوژی رسوبات ژوراسیک میانی (سازندهای دلیچای و بغمشاه) شرق سمنان (منطقه جام). پایاننامه دکتری، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 320.
ده بزرگی، ا.، 1399. پالینواستراتیگرافی، آبوهوا و محیط دیرینه سازند دلیچای در برش چینهشناسی بشم (البرز شرقی). مجله دو فصلنامه رخسارههای رسوبی، سال 16، 8، 20-12.
سجادی هزاوه، ف.، درمنکی فراهانی، س. و هاشمی یزدی، ف.، 1397. پالینولوژی سازند دلیچای در برش چینهشناسی گویداغ، جنوب شرقی مراغه بر مبنای داینوفلاژله ها. مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی، 34، 91-108.
سجادی هزاوه، ف. و درمنکی فراهانی، س.، 1396. پالینواستراتیگرافی و پالئواکولوژی نهشتههای ژوراسیک میانی در جنوب شرقی مراغه، براساس پالینومورف های خشکی مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی 67، 41-64.
صباغیان، ح.، 1388. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در کوه راهبند مهدیشهر، البرز مرکزی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 110.
محمدخانی، خ. و زارعی، ا.، 1397. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش درجزین در شمال سمنان، مجله پژوهشهای چينه نگاري و رسوبشناسی، سال 34، 73، 21-38.
نویدی ایزد، ن.، 1392. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش چینهشناسی دیکتاش، شمال شرق سمنان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 220.
هاشمی یزدی، ف.، سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1397. پالینواستراتیگرافی رسوبات ژوراسیک میانی (دوگر) البرز مرکزی و شرقی، مجله پژوهشهای چينه نگاري و رسوبشناسی، 34، 72، 21-36.
هاشمی یزدی، ف.، ده بزرگی، ا.، سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1396. استفاده از گروههای اسپورومورفی در بازسازی محیط رسوبی سازند دلیچای در دو برش چینهشناسی شرف (البرز مرکزی) و تپال (البرز شرقی). مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی، 33، 68، 1-14.
هاشمی یزدی، ف.، 1394. پالینولوژی و پالئواکولوژی سازند دلیچای در حوضه البرز مرکزی - شرقی و سازند هجدک در شرق ایران مرکزی. پایاننامه دکتری، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 388.
هاشمی یزدی، ف. سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1393. پالئواکولوژی رسوبات ژوراسیک میانی در البرز مرکزی و شرقی، فصلنامه زمینشناسی ایران، 8، 32، 3-17.
هاشمی یزدی، ف.، 1387. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش بلو، شمال سمنان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 129.
Abbink, O.A., Van Konijnenburg-Van Cittert, J.H.A. and Visscher, H., 2004. A sporomorph ecogroup model for the Northwest European Jurassic-Lower Cretaceous: concepts and framework. Netherlands. Journal of Geosciences, Geologieen Mijnbouw, 83, 17-38.
Aboul Ela, N.M. and El Shamma, A.A., 1997. Palynostratigraphy of the Middle–Upper Jurassic rocks in El-Giddi borehole, North Sinai, Egypt. Acta Geologica Polonica, 41, 45–55.
Aboul Ela, N.M.and Mahrous, H.A., 1990. Bathonian dinoflagellate cysts from the subsurface Jurassic of North Western Desert Egypt. MERC Ain Shams University of Earth Sciences Series, 4, 95–111.
Batten, D.J., 1996. Upper Jurassic and Cretaceous miospores. Chapter 26A, Palynofacies and palaeoenvironmental interpretation. In: Jansonius, J. and McGregor, D.C. (eds.): Palynology: Principles and Application, American Association Stratigraphic Palynologists Foundation, 3, 1011-1064.
Boulter, M. C. and Riddick, A., 1986. Classification and analysis of palynodebris from the Paleocene sediments of the Forties Field. Sedimentology, 33, 871-886.
Carvaliho, M.A., 2004. Palynological Assemblage from Aptian/ Albian of the Sergipe Basin: paleoenvironmental reconstruction. Revista Brasileira de Paleontologia, 7(2), 159-168.
Dehbozorgi, A., Sajjadi, F. and Hashemi, H., 2013. Middle Jurassic palynomorphs of the Dalichai Formation, central Alborz Ranges, northeastern Iran: Paleoecological inferences, Science China Earth Sciences, 56, 12, 2107-2115.
Dodd, J.R. and Stanton, J.r. R.S., 1990. Paleoecology: concepts and applications.. 2nd ed., Wiley, New York, 501.
El Beialy, S.Y. and Ibrahim, M., 1997. Callovian–Oxfordian (Middle–Upper Jurassic) microplankton and miospores from the Masajid Formation, WX1 boreholes, El Maghra area, North Sinai, Egypt. Biostratigraphy and palaeoenvironmental interpretation. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie Abhandlungen, 204, 379–398.
El Beialy, S.Y., 1994. Middle Jurassic and Neocomian palynomorphs from the Mamura IX borehole, Western Desert, Egypt. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie Abhandlungen, 193, 195–208.
Feist-Burkhardt, S. and Monteil, E., 2001. Gonyaulacacean dinoflagellate cysts with multi-plate precingular archaeopyle. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie, Abhandlungen, v.219, Fensome, R.A., 1979. Dinoflagellate cysts and acritarchs from the Middle and Upper Jurassic of Jameson Land, East Greenland. Bulletin Grønlands Geologiske Undersøgelse, 132, 98.
Fenton, J.P.G., Neves, R. and Piel, K.M., 1980. Dinoflagellate cysts and acritarchs from Upper Bajocian to Middle Bathonian strata of central and southern England. Palaeontology, 23, 151–170.
Fenton, J.P.G. and Fisher, M.J., 1978. Regional distribution of marine microplankton in the Bajocian and Bathonian of north-west Europe. Palínologia, número extraordinario, 1, 233–243.
Fisher, M.J. and Riley, L.A., 1980: The stratigraphic distribution of dinoflagellate cysts at the boreal Jurassic–Cretaceous boundary. Proceedings of the 4th International Palynological Conference (Lucknow) 2, 313–329.
Gedl, P., 2008. Organic-walled dinoflagellate cyst stratigraphy of dark Middle Jurassic marine deposits of the Pieniny Klippen Belt, West Carpathians. Studia Geologica Polonica, 131, 7—227.
Ghasemi-Nejad, E., Sabbaghiyan, H. and Mosaddegh, H., 2012. Paleobiogeographic implications of late Bajocian-late Callovian (Middle Jurassic) dinoflagellate cysts from the Central Alborz Mountain, northern Iran. Journal of Asian Earth Sciences, 43, 1-10.
Ghasemi-Nejad, E., 2001. Dinocyst Morphotype Groups Versus Sequence Stratigraphy of the Upper Jurassic Sediments of the Northern Switzerland Sedimentary Basin. International Journal of Science, 2.
Gorin, G.E. and Steffen, D., 1991. Organic facies as a tool for recording eustatic variations in marine fine-grained carbonates-example of the Berriasian stratotype at Berrias (Ardéche, SE France). Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 85,303-320.
Habib, D. and Miller, J.A., 1989. Dinoflagellate species and organic facies evidence of marine transgression and regression in the Atlantic coastal plain. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 74, 23–47.
Hashemi Yazdi, F., Sajjadi, F. and Dehbozorgi, A., 2015. A new lycophyte miospore species from the middle Juraaic of Iran. Revista Brasileira de Paleontologia, 18(2).
Ibrahim, M.I.A, Aboul Ela, N.M. and Kholeif, S.E., 2001. Palynostratigraphy of Jurassic to Lower Cretaceous sequences from the Eastern Desert of Egypt. Journal of African Earth Sciences, 32(2), 269-297. https://doi.org/ 10.1016/S0899-5362(01)90007-7.
Ibrahim, M.I.A. and El Beialy, S. 1995. Kimmeridgian–Barremian palynostratigraphy of the Malha-1 borehole, North Sinai, Egypt. Sciences Géologiques Bulletin, 48(4), 187–209.
Mafi, A., Ghasemi-Nejad, E., Ashouri, A. and Vahidi-Nia, M., 2013. Dinoflagellate cysts from the upper Bajocian- lower Oxfordian of the Dalichai Formation in Binalud Mountains (NE Iran) their biostratigraphical and biogeographical significance. Arabian Journal of Geosciences, 7(9), 3683-3692.
Mahmoud, M.S. and Moawad, A.M.M., 2000. Jurassic-Cretaceous (Bathonian to Cenomanian) palynology and stratigraphy of the West Tiba-1 borehole, northern Western Desert, Egypt. Journal of African Earth Sciences, 30(2), 401-416. https://doi.org/10.1016/S0899-5362 (00)00026-9.
Phipps, D. and Playford, G., 1984. Laboratory techniques for extraction of palynomorphs from sediments. Department of Geology, University of Queensland. Papers, 11(1), 1-23.
Poulsen, N.E. and Riding, J.B., 2003. The Jurassic dinoflagellate cyst zonation of Subboreal Northwest Europe. In: Ineson, J.R. and Surlyk, F. (eds). The Jurassic of Denmark and Greenland. Geological Survey of Denmark and Greenland Bulletin, 1, 115-144.
Riding, J.B. and Hubbard, N.L.B., 1999. Jurassic (Toarcian to Kimmeridgian) Dinoflagellate Cysts and Paleoclimates. Palynology, 23, 15-30.
Riding, J.B. and Thomas, J.E., 1992. Dinoflagellate cysts of the Jurassic System. In: Powell, A.J. (ed), A stratigraphic index of dinoflagellate cysts. British Micropalaeontological Society Publications Series. Chapman and Hall, London, 7-97.
Riding, J.B., 1987. Dinoflagellate cyst stratigraphy of the Nettleton Bottom Borehole (Jurassic: Hettangian to Kimmeridgian), Lincolnshire, England. Proceedings of the Yorkshire Geological Society, 46, 231-266.
Riley, L.A. and Fenton, J.P.G., 1982. A dinocyst zonation for the Callovian to Middle Oxfordian succession (Jurassic) of northwest Europe. Palynology, 6, 193-202.
Scull, B.J., Felix, C.J., McCaleb, S.B. and Shaw, W.G., 1966. The inter-discipline approach to paleoenvironmental interpretations. Transactions of the Gulf Coast Association of Geological Societies, 16: 81-117.
Sarjeant, W.A.S., 1974. Fossil and living dinoflagellates. London: Academic Press, 182.
Schioler, P., 1992. Dinoflagellate cysts from the Arnager Limestone Formation (Coniacian, Late Cretaceous), Bornholm, Denmark. Review of Palaeobotany and Palynology, 72, 1-25.
Skupien, P., Pavlus, J., Falahatgar, M. and Javidan, M., 2015. Middle Jurassic organic-walled dinoflagellate cysts and palynofacies from Telma- Dareh, south of Sari, northern Iran. Review of Palaeobotany and Palynology, 223, 128-137.
Smelror, M. and Dietl, G., 1994. Dinofiagellates cysts of the Bathonian/Callovian boundary beds in Southern Germany. Geobios, 17, 453-459.
Smelror, M., Arhus, N., Melendez, G. L. M. and Lardies, M. D., 1991. A reconnaissance study of Bathonian to Oxfordian (Jurassic) dinoflagellates and acritarchs from the Zaragoza region (NE Spain) and Figueira da Foz (Portugal). Revista Española de Micropaleontología, 23(2), 47‐82.
Smelror, M. and Leereveld, H., 1989. Dinoflagellate cyst and acritarch assemblages from the Late Bathonian-Early Oxfordian of Montange Crussol, Rhône Valley, southern France. Palynology, 13, 121-141.
Steiger, R., 1966. Die Geologie der West-Firuzkuh-Area (Zentral Elburz/Iran). Geologisches Institute der Eidgenosischen Technischen Hochschule und der Universitat Zürich, 68, 1-145.
Traverse A., 2007. Paleopalynology.2nd ed. Springer, Dordrecht, Netherlands, 813.
Tyson, R.V., 1993. Palynofacies analysis. In: Jenkins D.G. (ed), Applied Micropaleontology, Kluwer Academic Publishers, Dordrecht, 153-172.
Tyson, R.V., 1995. Sedimentary organic matter; organic facies and palynofacies. Chapman and Hall, London, 615.
Van der Zwan, C.J., 1990. Palynostratigraphy and palynofacies reconstruction of the Upper Jurassic to lowermost Cretaceous of the Draugen Field, offshore Mid Norway. Review of Palaeobotany and Palynology, 62, 157-186.
Vozzhennikova, T. F., 1965. Introduction to the study of fossil peridinian algae. Nauka Publishers, Moscow, 154.
Wheeler, J.W. and Sarjeant, W.A.S., 1990. Jurassic and Cretaceous palynomorphs from the central Alborz Mountains, Iran. Their significance in biostratigraphy and palaeogeography. Modern Geology, 14(4), 375.
Woollam, R. and Riding, J.B., 1983. Dinoflagellate cyst zonation of the English Jurassic. Institute of Geological Sciences, 83/2, 42.
پالینواستراتیگرافی و پالئواکولوژی نهشتههای ژوراسیک میانی، تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی
فرشته سجادی1، فيروزه هاشمي يزدي2 و* و حسین هاشمی3
1. دانشیار دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران
2. استادیار، گروه دیرینهشناسی گیاهی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
3. دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه خوارزمی
از دادههای پالینولوژی برای پالینواستراتیگرافی و بازسازی برخی پارامترهای محیط تشکیل نهشتههای ژوراسیک میانی (باژوسین-کالووین) در برش چینهشناسی تپال، غرب شاهرود، البرز شرقی، استفاده شده است. در نهشتههای مورد مطالعه (سازند دلیچای) پالینوفلورای متنوعی با حفظشدگی بهنسبت خوب، به ترتیب فراوانی شامل میوسپورها (اسپور و پولنها)، سیست داینوفلاژلهها، اسپور قارچها، پوسته داخلي فرامينيفرها، آكريتاركها و تاسمانیتها وجود دارند. در پالینوفلورای بیانشده 22 گونه اسپور (متعلق به 18 جنس)، 15 گونه پولن (منتسب به 9 جنس) و 28 گونه سیست داینوفلاژله (مربوط به 15 جنس) شناسایی شدهاند. بر اساس گسترش چینهشناسی ميوسپورها، یک بیوزون تجمعی با عنوان Klukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone و بر اساس گسترش چینهشناسی داینوسیستها سه پالینوزون شامل Cribroperidinium crispum Total Range Biozone (باژوسين پسین)، Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone (باتونين - كالووين پيشين)، و Ctenidodinum continuum Interval Biozone (كالووين پيشين - مياني)، معرفی شدهاند. برای بازسازي محیط ديرينه نهشتههای مورد مطالعه، از پارامترهای زیر استفاده شد: فراوانی و تنوع اسپورهای مربوط به سرخسها، فراوانی نسبی عناصر drier/wetter و warmer/cooler در گروههای گياهي مختلف، نسبت عناصر پالينولوژي و پالينوفاسيس، وجود داينوسيستهای شاخص آبهای کمعمق دیرینه چون
Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis
فراوانی فرمهاي پروكسيمت، وجود اسپور قارچها به همراه برخی از گونههای داينوفلاژله شاخص آبهاي گرم تا معتدل مانند Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora,. براساس شواهد بیانشده نهشتههای مورد مطالعه در یک محیط دریایی، حاشیه قارهای، کم اکسیژن، با نرخ رسوبگذاری پايين و با شرایط آبوهوای گرم و مرطوب که خشکیهای اطراف آن حاوی پوشش گیاهی، اغلب شامل سرخسها، وجود داشته، تشکیل شدهاند.
واژههاي كليدي: البرز شرقی، پالئواکولوژی، پالینواستراتیگرافی، ژوراسیک میانی، سازند دلیچای.
Palynostratigraphy and palaeoecology of the Middle Jurassic strata, Tapal, west of Shahrood, eastern Alborz
F. Sajjadi1 F. Hashemi Yazdi 2,*, H. Hashemi 3
1School of Geology, College of Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran
2* Palaeobotany Department, Research Institute of Forests and Rangelands, Agricultural Research, Education and Extension Organization (AREEO), Tehran, Iran
3 Department of Geology, Faculty of Earth Sciences, University of Kharazmi, Tehran, Iran
Palynological data are used for palynostratigraphy and reconstruction of some environmental parameters of the Middle Jurassic (Bajocian - Callovian) deposits at the Tapal stratigraphic section, west of Shahrood, eastern Alborz. The studied strata (Dalichai Formation) contain diverse, relatively well-preserved palynofloras, including miospores (spores and pollens), dinoflagellates cysts, fungal spores, foraminiferal test linings, acritarchs and Tasmanites. The palynofloras include 22 species of spores (belonging to 18 genera), 15 species of pollen (attributed to 9 genera) and 28 species of dinoflagellate cysts (assigned to 15 genera).
Based on the stratigraphic distribution of miospores, the Klukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone is recognized in the sequence examined, Presence of some index dinoflagellate species led to the identification of three successive biozones including, in an ascending order, Cribroperidinium crispum Total Range Zone (late Bajocian), Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Zone (Bathonian – early Callovian) and Ctenidodinum continuum Interval Biozone (early - middle Callovian).
To reconstruct some parameters of the sedimentary environments of the studied strata, evidences such as frequency and diversity of spores attributable to ferns, relative abundance of drier/wetter and warmer/cooler elements in different plant communities, ratio of palynological elements and palynofacies, presence of index shallow water dinoflagellate cysts for instance Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis, abundance of proximate dinocysts forms, presence of fungal spores and warm - temperate water dinoflagellate (Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora) are utilized. Based on the above criteria, the material examined seems to have been deposited in a marine margin, low oxygen environment, with low rate sedimentation, under hot and humid climate conditions, where the surrounding terrestrial vegetation was dominated by ferns.
Keywords: Dalichai formation, Eastern Alborz, Palaeoecology, Palynostratigraphy, Middle Jurassic.
مقدمه
رسوبات مارنی – آهکی ژوراسیک میانی سازند دلیچای (Steiger, 1966) در البرز، معرف نخستین واحد سنگی از رسوبات دریایی ژوراسیک است و در دامنه جنوبی این کوهها رخنمون دارد. سیمای تپهماهوری و زود فرسا به رنگ سبز مایل به خاکستری روشن این سازند، بهسادگی آن را از ردیفهای تیره زغال دار پایینی گروه شمشک و صخرههای بلند آهکی سازند لار در بالا قابل تفکیک میکند (آقانباتی 1377).
مطالعات پالینولوژی متعددی بر روی شیلهای سازند دلیچای صورت پذیرفته است بهعنوان مثال میتوان به: ویلر و سارجنت (Wheeler and Sarjeant, 1990)، خاکی (1380)، صباغیان (1388)، مافی و همکاران (Mafi et al., 2013) ، قاسمی نژاد و همکاران (Ghasemi-Nejad et al., 2012) ، نویدی ایزد (1392)، اسکوپین و همکاران (Skupien et al., 2015)، هاشمييزدي (1387، 1394)، دهبزرگی و همکاران (Dehbozorgi et al., 2013) دهبزرگی (1392و 1399)، هاشمييزدي و همکاران (Hashmi Yazdi et al., 2015)، درمنکی فراهانی (1395)، سجادی و درمنکی فراهانی (1396)، سجادی و همکاران (1397)، هاشمییزدی و همکاران (1397)، محمدخانی و زارعی (1397)، ارکانی (1397)، بشیری (1398) و افشار (1399) اشاره کرد.
در این مطالعه از پالینومورفها برای تعیین قرابت گیاهی میوسپورها، بررسی اکوگروههاي اسپورومورفي4، اثر نوسانات سطح آب دریا بر تنوع و فراوانی عناصر پالینومورفی، نوع محیطزیست داینوسیستها، مطالعه محتواي مواد ارگانيكي اسلايدهاي پالينولوژي (پالینوفاسیس) و .... استفاده شده است.
موقعیت جغرافیایی و راههاي ارتباطي برش چینهشناسی تپال
برش چینهشناسی تپال در البرز شرقی، در20 کیلومتری غرب شاهرود، در دامنه کوه تپال در عرض جغرافيايي 60ًً ََ22 ْ36 شمالی و طول جغرافيايي 33ً َ44 ْ54 شرقی واقع شده است (شکل 1). پس از طی مسافت 11 کیلومتر در بخش شمالی جاده اصلی، این برش در مجاورت یک معدن متروکه زغالسنگ قابل رؤیت میباشد. بخش عمده سنگهاي ژوراسيك مياني در این برش چینهشناسی، با ضخامت 184 متر، بیشتر از مارن، شیل، ماسهسنگهای آهکی، سیلتستون و سنگآهک تشكيل شده است (شکل 2). در این برش چینهشناسی سازند دلیچای با ناپيوستگي فرسايشي موازي، با چندين متر ماسهسنگ آهكي سرخ تا آجـــــــري رنگ، بر روي سازند شمشك قرار دارد و در بالا بهصورت همشیب و تدريجي به سنگآهکهای صخرهساز سازند لار تبديل ميشود. در ستون چينهشناسي (شکل 2) نيز مرز دو سازند دلیچای و لار، در محل رؤیت سنگآهکهای چرتدار تعيين شده است.
شکل 1. موقعیت جغرافیایی و راههای دسترسی به سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال
روش مطالعه
تعداد 25 نمونه از شيل و شيلهای آهكي برش چینهشناسی تپال، جمعآوری شد (شکل 2). برای جداسازی پالینومورفها از رسوبات دربرگیرنده و تهیه اسلايدهاي پالينولوژي از روش فیپس و پلی فورد (Phipps and Playford, 1984) استفاده شد. اسلايدهاي تهيه شده توسط ميكروسكوپ نوريLeitz (مدل SM-LUX-POL) با لنزهای x40 و x100 مطالعه شدند. عکسبرداری از پالينومورفها با استفاده از عدسي شيئي 100 و به كار بردن روغن ايمرسيون توسط دوربين ديجيتالي نوع Canon مدلPower Shot A1100 صورت پذیرفت.
براساس پراکندگی چینهشناسی میوسپورها و داینوسیستها، الگوی پالينوستراتيگرافي پیشنهاد شد. همچنین براساس نوع میوسپورها و داینوسیستها، آب و هوا و محیط دیرینه بازسازی شد. بهمنظور بررسی آماري عناصر ارگانیکی موجود در اسلايدهاي پالينولوژي (شکل 3) از هر نمونه، سه اسلايد و در هر اسلايد 15 ميدان ديد بهطور اتفاقي انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی عناصر پالينولوژي تفكيك و شمارش شده و درصد فراواني هريك از گروههاي پالينومورفي شامل اسپورها، پولنها، سيست داينوفلاژلهها، آستر داخلي فرامينيفرها، قطعات چوب، اكريتاركها و مواد ارگانيكي بيشكل تعيين شد. نتایج حاصل به مثلث تایسون منتقل و تفسیر محیط رسوبی دیرینه انجام پذیرفت. همچنین بهمنظور تعیین آبوهوای دیرینه، نمودارهای فراوانی گروههای مختلف اسپورومورفی و قرابت میوسپورها رسم و تفسیر اقلیم دیرینه انجام شد.
شکل2. ستون چینهشناسی سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال
بحث
پالينومورفها شاخصهاي مهمی در تعیین سن، نوع محيط رسوبگذاری و منشأ رسوبات میباشند (Batten, 1996; Traverse, 2007). پالینومورفهای دریایی (داینوفلاژلهها، اکریتارکها و کیتینوزوآها) نماینده شرایط زیستمحیطی دریایی و پالینومورفهای خشکی (اسپورها و پولنها) نماینده شرایط آب و هوایی قارهای میباشند (Traverse, 2007). اسپورها و پولنها که در حقيقت عامل تولیدمثل گياهان ميباشند در بازسازی شرایط محیطی دارای اهمیت خاصی هستند. زیرا از زمان ظهور گیاهان بر روی زمین تاکنون تنوع و پراکندگی جغرافیایی آنها تحت کنترل فاکتورهای مختلفی از جمله عرض جغرافیایی، شرایط آب و هوایی، ارتفاع، و میزان بارش میباشد (Dodd and Stanton, 1990). بنابراین، از گیاهان مولد اسپورها و پولنها میتوان برای تعيين جغرافياي قدیمی5، اكولوژي ديرينه6 و آبوهوای گذشته7 استفاده کرد. شناسایی داینوفلاژلههای شاخص محیط نیز در تکمیل روند مطالعات بسیار مفید میباشند. همچنین با استفاده از میوسپورها و داینوفلاژلههای شاخص، تعیین سن و تطابق چینهشناسی رسوبات میزبان آنها بهخوبی امکانپذیر است.
شکل 3. نمودار شاخههای مطالعاتی پالینومورفها در برش چینهشناسی تپال
پالینواستراتیگرافی و تعیین سن سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال
در برش چینهشناسی مورد مطالعه پالينومورفهای متنوعي شامل انواع میوسپورها، داینوسیستها، پوسته داخلي فرامينيفرها، تاسمانیتها و آكريتاركها با حفظشدگی خوب وجود دارند (پليتهای 1و2). رسوبات مورد مطالعه حاوی 22 گونه اسپور (متعلق به 18 جنس)، 15 گونه پولن (متعلق به نه جنس) و 28 گونه داینوفلاژله (متعلق به 15 جنس) میباشند. تعیین سن و پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال بر اساس داینوسیستها و میوسپورها انجام پذیرفت (شکل 4).
پالينوستراتيگرافي و تعیین سن بر اساس داینوسیستها
گسترش جغرافيايي وسيع بسياري از داينوفلاژلههاي ژوراسيك در نيمكره شمالي منجر به استفاده از آنها بهعنوان ابزار مناسب برای بیواستراتیگرافی شده است (Poulsen and Riding, 2003; Riding and Thomas, 1992) بر همین مبنا سه پالینوزون (شکل 4) بر اساس حضور، ظهور و انقراض داینوسیستهای سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال معرفی شدهاند:
1- Cribroperidinium crispum Total Range Biozone
پالینوزون بیانشده با گسترش سنی باژوسين پسین بر اساس اولين حضور8 و آخرين حضور9 داینوسیست Acanthaulax crispa (Cribroperidinium crispum) تعريف شده است که از پالینوزونA. crispa Total Range Biozone ارائه شده براي لايههاي باژوسين پیشین تا پسین (Riding and Thomas, 1992) و باژوسين پسین (Woollam and Riding, 1983) در انگلستان دریافت شده است. این بايوزون در برش چینهشناسی تپال از قاعده برش با ظهور Cribroperidinium crispum آغاز و تا نمونه شماره12 (58 متري از قاعده برش) با آخرين حضور اینگونه خاتمه مييابد.
گونههاي ديگر اين پالینوزون عبارتند از:
Nannaoceratopsis pellucida, N. senex, N. gracilis, N. spiculata, Gonyaulacysta eisenacki, G. pectinigera, Valensiella ovulum, Escharisphaeridia pocockii, Mendicodinium morgenrothii, Ctenididinium cornigera.
2- Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone
اين پالینوزون با گستره سنی باتونين تا كالووين پيشين، به ضخامت 137 متر، در فاصله بين آخرين حضور Cribroperidinium crispum در نمونه شماره12 (58 متري از قاعده برش) و آخرين حضور Ctenidodinium combazii در نمونه 22 (140متري از قاعده برش) قرار دارد.
پالینوزون بیانشده با پالینوزون Ctenidodinium sellwoodii Zone مربوط به شمال غربی اروپا (Riding and Thomas, 1992; Poulsen and Riding, 2003) قابل انطباق است. همچنین این پالینوزون با پالینوزون جهانی Ctenidodinium combazii - Ctenidodinium sellwoodii Zone معرفی شده در انگلستان (Woollam and Riding, 1983) مطابقت دارد. داینوسیست Dichadogonyaulax sellwoodii گونه شاخص باتونين - كالووين پيشين در انگلستان و مصر میباشد (Riding, 1987) و حداكثر گسترش زماني Ctenidodinium combazii نیز در كالووين پيشين قرار دارد (Riding and Hubbard, 1999; Smelror and Dietl, 1994; Riding and Thomas, 1992; Riley and Fenton, 1982). اینگونه همچنين از كالووين پيشين پرتغال (Smelror et al., 1991) نیز گزارش شده است.
سایر گونههای این پالینوزون عبارتند از:
Nannaoceratopsis pellucida, N. gracilis, Gonyaulacysta eisenacki, G. pectinigera, G. jurassica, Valensiella ovulum, N. spiculata, Pareodinia ceratophora, P. halosa, P. antennata, P. prolongata, Ceratium sp., Dichadogonyaulax sellwoodii, Mendicodinium scabratum, Meiourogonyaulax planoseptata, M. caytonensis.
v لازم به ذکر است که ساب زون a (Subzone a) با سن باتونین پیشین – میانی به علت نبود گونه Carpathodinium predae در این پالینوزون تشخیص داده نشد.
× داینوسیستهایی از قبیل Ctenidodinium، Meiourogonyaulax، Nannoceratopsis وPareodinia که شاخص ژوراسیک میانی (باژوسین - باتونین) در جهان بهخصوص
در آفريقا (El Beialy et al., 1997, 2002; Ibrahim et al., 2001; Mahmoud and Moawad, 2000; Aboul Ela and El Shamma, 1997; Ibrahim and El Beialy, 1995; El Beialy, 1994; Aboul Ela and Mahrous, 1990)
آسيا (Mao and Bian, 2000) و اروپا (Gedl, 2008; Feist-Burkhardt and Monteil, 2001; Fenton et al., 1980; Fenton and Fisher, 1978) ميباشند در برش چینهشناسی مورد مطالعه حضور دارند.
3- Ctenidodinum continuum Interval Biozone
بايوزون بیانشده با گستره زمانی كالووين پيشين تا مياني، به ضخامت 42 متر، با آخرين حضور Ctenidodinium combazii و اولين حضور Scriniodinium crystallinum معرفي شده است (Riding and Thomas, 1992) این بایوزون از نمونه شماره 22 تا نمونه شماره 25 (42 متر آخر برش چینهشناسی تپال) را در برمیگیرد.
ديگر گونههاي همراه اين پالینوزون عبارتند از:
Ceratium spp., Nannaoceratopsis pellucida, N. gracilis.
در مجموع سن سازند دليچاي در برش چینهشناسی تپال بر اساس داينوسيستهاي شناسايي شده و شاخص باژوسين پسين - كالووين پيشين تا مياني ميباشد.
پالينوستراتيگرافي و تعیین سن بر اساس میوسپورها
هاشمییزدی و همکاران (1397) با توجه به پراكندگي چینهشناسی ميوسپورهای موجود در نهشتههای سازند دلیچای پالینوزون تجمعیKlukisporites variegatus-Araucariacites australis-Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone را در گستره زمانی ژوراسیک میانی (باژوسین پسین- كالووين پيشين تا مياني) در البرز مرکزی معرفی کردند. این پالینوزون در برش چينهشناسي تپال قابل شناسایی میباشد (شکل 3).
ديگر میوسپورهای اين پالینوزون عبارتند از:
Dictyophyllidites mortonii, Dictyophyllidites harrisii, Cyathidites australis, Gleicheniidites senonicus, Classopollis classoides, Alisporites lowoodensis, Ricciisporites tuberculatus, Concavissimisporites punctatus, Limbosporites spp., Cycadopites grandis, Chasmatosporites apertus, Alisporites australis, Todisporites minor, Todisporites major, Perinopollenites elatoides, Callialasporites segmentatus, Concavissimisporites verrucosus, Callialasporites turbatus, Callialasporites dampieri, Densoisporites velatus, Chasmatosporites major, Osmundacidites senectus, Alisporites similis, Alisporites grandis, Matonisporites crassiangulatus, Deltoidospora hallii, Calamospora tener, Lycopodiumsporites rugulatus, Camarozonosprites ramosus, Verrucosisporites major, Granulatisporites granulatus, Sellaspora passa, Osmundacidites wellmanii, Rugulatisporites neuquenensis.
تاکنون گونه Klukisporites variegatus از ژوراسيك ایران (لياس پسين - دوگر)، از ژوراسيك - كرتاسه پيشين استراليا، آآلنین گروئنلند، ژوراسيك مياني-بالايي نروژ و باژوسين – كالووين مصر گزارش شده است. گونههای Osmundacidites senectus به سن تریاس پیشین- ژوراسیک میانی، و Concavissimisporites verrucosus نیز با بازه زماني ژوراسيك مياني - كرتاسه پیشين میباشند (هاشمییزدی و همکاران، 1397). وجود گونه بیانشده در نهشتههای سازند دلیچای، مؤيد سن ژوراسيك مياني (دوگر) براي این واحد سنگی در برش چینهشناسی تپال میباشد.
شکل 4. گسترش چینهشناسی میوسپورها و سیست داینوفلاژلههای سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال، البرز شرقی
بازسازي آبوهوای دیرینه
بازسازي آبوهوای دیرینه براساس گیاهان والد میوسپورها
بازسازی بومشناسی دیرینه بر مبنای گیاهان والد میوسپورهای موجود در برش چینهشناسی تپال نشان میدهد که سرخسها با 48%، حداکثر تنوع و فراوانی را دارند و پس از آنها به ترتیب فراوانی، مخروطیان 26%، ژينكوفیتها 19%، ليكوفیتا 4%، بريوفیتا 2% و اسفنوفیتا 1 % حضور دارند (شکل 5). با در نظر گرفتن شرایط محیط زندگی نمونههای امروزی گیاهان والد میوسپورها، ميتوان نتيجه گرفت نهشتههای مورد مطالعه در شرایط آب و هواي گرم تا نیمه گرم و مرطوب تشکیل شدهاند (هاشمی یزدی و همکاران، 1393).
با توجه به اینکه وجود قارچها نشانگر آبوهوای گرم و مرطوب است، حضور اسپور قارچها در رسوبات مورد مطالعه حاکمیت آبوهوای گرم و مرطوب در زمان تشکیل این نهشتهها را تایید میکند (پلیت 2).
شکل 5. نمودار درصد فراوانی گروههای مختلف گیاهان والد میوسپورها در سازند دلیچای، برش چینهشناسی تپال، البرز شرقی
بازسازي آبوهوای دیرینه براساس داينوسيستهای شاخص دمایی
امروزه بيشترين فراواني و تنوع داينوفلاژلهها در آبهاي نرمال (چه از نظر دمايي و چه از نظر شوري) دیده میشود، ولی داینوفلاژلههایی نیز وجود دارند که به تغییرات دمایی حساس هستند و تنها در یک گستره دمایی خاص قادر به ادامه حیات میباشند. به همین دلیل عرض جغرافيايي يكي از عوامل مهم در پراكندگي و انتشار داينوفلاژلهها ميباشد. داينوفلاژلههاي متعلق به محدوده زمانی ژوراسيك نیز از این قاعده مستثنی نیست و به سه گروه اصلي فرمهاي آبهای سرد10، فرمهاي آبهاي حد واسط يا معتدل11 و فرمهاي آبهاي گرم12 تقسیمبندی شدهاند (Riding and Hubbard, 1999). بنابراین با مطالعه گونههاي شاخص دمایی داينوفلاژلهها، ميتوان تا حدودی وضعیت کلی دماي آب دريا را در زمان تشكيل رسوبات حاوي آنها بازسازي كرد.
در برش چینهشناسی تپال برخی از گونههای داينوفلاژله شاخص آبهاي گرم تا معتدل مانند Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora, شناسايي شدند که شرایط آبوهوای گرم در زمان تشکیل رسوبات مورد مطالعه را تایید میکند.
بازسازي آبوهوای دیرینه براساس گروههای اسپورومورفی
محيط زندگی گیاهان والد ميوسپورها در چهار گروه اسپورومورفی شامل گیاهان رطوبت دوست13، گیاهان خشکی دوست14 گیاهان گرمادوست15 و گیاهان سرمادوست16 طبقهبندی شدهاند. بر اساس تغییرات نسبی عناصر drier/wetter و warmer/cooler، در سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال، آبوهوای گرم تا نیمه گرم و مرطوب در زمان تشکیل تعیین شد (هاشمی یزدی و همکاران، 1396).
بازسازي محيط ديرينه
بازسازي محيط ديرينه بر اساس محتوای ارگانیکی
يكي از راههاي تفسير محيط ديرينه، مطالعه مواد آلي موجود در اسلايدهاي پالينولوژي میباشد. در این روش برای تعيين رخساره و بازسازي محیط دیرینه حوضه رسوبي، از الگوي پراكندگي پالينومورفها و ديگر خردههاي ارگانيكي استفاده ميشود (Tyson, 1993). تغيير در تركيب تجمعهای پالينومورفي و انواع پالينوفاسيس، اطلاعات با ارزشي درباره تفسير محيط رسوبي با توجه خاص به عمق و نوسانات سطح آب و عوامل انتقال فراهم میآورد (Tyson, 1993, 1995; Smelror and Leereveld, 1989).
بهمنظور تسریع و تسهیل روند انجام کار پالینوفاسیس نیاز به طبقهبندی عناصر پالینولوژی میباشد که تاکنون در این زمینه، دستهبندیهای بسیار متفاوت بهوسیله محققین و پالينولوژيستهاي متعدد (e.g. Batten, 1996; Van der Zwan, 1990; Boulter and Riddick, 1986) ارائه شده است. بسیاری از آنها سلیقهای هستند و شاید نتوان استاندارد خاصی برای آنها در نظر گرفت. در سالهای اخیر بیشتر از طبقهبندی کلی تايسون (Tyson, 1995) استفاده شده است. بر اساس این دستهبندی عناصر آلی موجود در اسلایدهای پالینولوژی به سه گروه عمده تقسیم میشوند. این سه گروه عبارتند از: فيتوكلاست17، پالينومورف دريايي18 و مواد ارگانيكي بیشکل يا آمورف19. در این پژوهش طبقهبندی عناصر پالينولوژي به روش تايسون (Tyson, 1995) مورد استفاده قرار گرفت.
برای بررسي شرايط محيطي حوضه رسوبي مورد مطالعه، درصد فراواني نسبي سه گروه اصلي عناصر پالينولوژي شامل مواد ارگانيكي بیشکل، پالينومورفهاي دريايي و فيتوكلاستها محاسبه شدند و نتايج حاصل به دياگرام سهگانه تايسون (Tyson, 1993) منتقل شد (شکل 6).
محيط رسوبی دیرینه حوضههای مذکور، بررسي سایر فاكتورهاي موثر در تفسير محيطي نیز صور
گاهي اوقات در تعيين محيط دیرینه با استفاده از فاسيسهاي تعيين شده توسط تايسون، برای یک نوع پالینوفاسیس، بيش از یک محيط دیرینه پیشنهاد شده است. بنابراین براي تعيين دقیق محیط دیرینه از فاکتورهای دیگری نیز استفاده میشود. از جمله این فاکتورها نسبت مواد ارگانيكي بیشکل به پالينومورفهاي دريايي20، نسبت AOM شفاف به AOM تيره، نسبت ماسرالهاي قهوهای21 به ماسرالهاي تيره22، ميزان پالينوماسرالهاي اپك هم بعد به پالينوماسرالهاي اپك تیغهای شكل23 و نسبت عناصر خشكي به دريايي24 میباشند. در راستای تحقق این نتایج، نمودار درصد فراواني فاکتورهای بیانشده در طول ستون استراتيگرافي رسم شد (شکل 7). مطالعه و مقایسۀ مجموعه اين فاكتورها نشاندهنده ميزان اكسيژن، نرخ رسوبگذاری و ميزان انرژي محيط ديرينه موثر در حفاظت مواد ارگانيكي میباشد.
همانگونه که ملاحظه میشود در طول برش چینهشناسی تپال، سه نوع پالينوفاسيس I, II, VI از پالینوفاسیسهای معرفی شده توسط تایسون دیده میشود (شکل 6).
پالينوفاسيس I: در این رخساره، درصد فیتوکلاست نمونهها بین 95% تا 100%، AOM کمتر از پنج درصد و مقدار داینوفلاژلهها کمتر از 10% میباشد. طبق نظر تايسون (Tyson, 1993)این نوع پالینوفاسیس میتواند بیانگر محیط بسیار نزدیک به ساحل و یا حوضه عمیق دریایی باشد. اگرچه بالا بودن نسبت اجزاي قارهای نشاندهنده محیط رسوبگذاری نزدیک به منشأ است ولی در محیطهای عمیق دریایی هم ممکن است به دلیل شرایط خاص محیطی و از بین رفتن سایر مواد آلی، نتایج مشابهی دیده شود. در اینگونه موارد به مطالعه سایر فاکتورهای محیطی در کنار نمودار تایسون پرداخته میشود.
این نوع پالینوفاسیس در حد فاصل نمونههاي 12-11 يعني در ضخامت 50 تا 58 متري برش چینهشناسی تپال مشاهده میشود. پالينوفاسيس بیانشده نشان از يك محیط رسوبگذاری نزدیک به منشأ، یک محیط فلات بسیار پروکسیمال و بسیار کمعمق دارد. بهعبارتدیگر در گستره زمانی این نوع پالینوفاسیس یا سطح آب بسیار پایین آمده یا یک مرحله نزدیک به خروج از آب وجود داشته است.
پالينوفاسيس II: در این رخساره، درصد فیتوکلاست نمونهها بین 65% تا 95%، AOM کمتر از 35% و مقدار داینوفلاژلهها بسیار کم یا نادر میباشد. این نوع پالینوفاسیس در حد فاصل نمونههاي 4-1، 8-5، 11-9، 18-16، 22-20 و 25-23 يعني در ضخامتهاي 15 متر اول، 35-20، 50-40، 105-89، 140-120 و 180-152 متري برش چینهشناسی بیانشده دیده میشود. پالینوفاسیس بیانشده بیانگر يك محيط كمعمق (حوضه حاشيهاي) كم اكسيژن تا فاقد اكسيژن میباشد (Tyson, 1993).
پالينوفاسيس VI: در این نوع پالینوفاسیس سیستهاي داینوفلاژلهها کمتر از 10 درصد از عناصر پالینولوژی اسلایدها را به خود اختصاص دادهاند. درصد AOM نمونهها بین 35% تا 60% و فیتوکلاستها بین 40% تا 65% میباشند. محیط رسوبگذاری این رخساره یک محیط شلف نزدیک به منشأ با اکسیژن کم یا نبود اکسیژن میباشد. پالینوفاسیس بیانشده در حد فاصل نمونههاي 5-4، 9-8، 16-12، 20-18 و 23-22 يعني در ضخامتهاي 20-15، 40-35، 89-58، 120-105 و 152-140 متري برش چینهشناسی تپال قرار دارد و يك محيط ديرينه ساحلي کم اكسيژن تا شلف بدون اكسيژن را نشان ميدهد.
در برش چینهشناسی تپال، نسبت AOM شفاف به AOM تيره اصولا بيش از يك ميباشد (شکل 7) و اين موضوع حكايت از شرايط كم اكسيژن و سرعت رسوبگذاری پايين دارد. همچنين بالا بودن نسبت عناصر خشكي به دريايي و نسبت پالينوماسرالهاي اپك هم بعد نسبت به تیغهای شكل، وجود محيط کمعمق نزديك به ساحل را نشان میدهد. حضور اكريتاركها به همراه داينوفلاژلههاي نوع پروكسيميت و بالا بودن نسبت اسپورها به پولنهاي دو باله، محیط دیرینه کمعمق نزدیک ساحل را تاييد ميكند.
در مجموع براي برش چینهشناسی تپال، يك محيط ديرينه کمعمق پيشنهاد ميشود و با توجه به پالینوفاسیس نوع I به نظر میرسد یک مرحله نزدیک به خروج از آب یا یک محیط فلات قاره بسیار پروکسیمال را در انتهای باژوسین در حد فاصل نمونههاي 12-11 يعني در ضخامت 50 تا 58 متري تجربه کرده است.
بازسازي محيط ديرينه براساس مورفولوژي داينوسيستها
داينوسیستها که یکی از مهمترین پارامترهای پالینولوژی محسوب میشوند به علت پراکندگی جغرافیایی وسیع، محدودیت زمانی، ویژگیهای مورفولوژی و تنوع بالا بهعنوان فسیل راهنما و شاخص در تفسیر توالیهای پیشروی و پسروی و تغییرات نسبی سطح آب دریا مورد استفاده قرار میگیرند ((Schioler, 1992; Gorin and Steffen, 1991; Habib and Miller, 1989. داینوسیستها از نظر مورفولوژی به چهار فرم پروکسیمست25، پروکسیموکوریت26، کوریت27 و کویت28 طبقهبندی میشوند.(Sarjeant, 1974) البته برخی از پالینولوژیستها فرم پروکسیموکوریت را یک فرم مستقل ندانسته و آن را یک فرم حدواسط بین پروکسیمست و کوریت میدانند. با بررسي نحوه زندگي بسیاری از گونههای داينوفلاژلهها نسبت به سطح آب، مشخص شد، داينوفلاژلههاي دريايي راهنماي قابل اعتمادی براي تشخيص روند پروكسيمال – ديستال میباشند. بر این اساس سیستهایی که دارای پروسسهای طویل میباشند29 بيشتر ساكن محيطهاي آرام و كم انرژي دور از ساحل هستند و فراواني آنها شرايط دريايي باز را نشان میدهد و افزايش فرمهاي كوريت در مقايسه با فرمهاي ديگر نشاندهنده عميق شدن حوضه رسوبگذاری میباشد. فرمهای با پروسسهای کوتاه یا فاقد پروسس30 محيطهاي پرانرژي ساحلی و یا نزدیک به ساحل را نشان میدهند. در مجموع تجمعات داینوسیستها نزديك به ساحل متنوعتر هستند و داراي ديواره ضخیمتری نسبت به تجمعات دور از ساحل ميباشند به همين دليل شرايط ناپايدار ساحلی را بهخوبی تحمل میکنند (Carvaliho, 2004; Ghasemi-Nejad, 2001; Scull et al., 1966; Vozzhennikova, 1965).
در برش چینهشناسی مورد مطالعه، تنها فرمهای پروكسيمت، پروكسيموكوريت و كويت مشاهده شدند که خود نشاندهنده محيط دیرینه پرانرژي و کمعمق نزديك به ساحل در زمان نهشته شدن سازند دلیچای میباشد.
بازسازي محيط ديرينه براساس داينوسيستهای شاخص عمق
از دیگر کاربردهای شناخته شده برای داينوسيستها، تشخيص عمق محيط رسوبی دیرینه با استفاده از داينوسيستهای شاخص اعماق کم یا زیاد میباشد. در مطالعات انجام شده توسط فیشر و همکاران (Fisher et al., 1980) داینوسیستهایی چون
Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis.
مشخصه آبهای کمعمق معرفی شدهاند.
همچنین تحقیقات نشان داده است که گونههایی چون Valensiella ovulum, Nannoceratopsis gracilis در برابر شوری مقاوم هستند و شاخص محیطهای کمعمق میباشند (Fensome, 1979).
حضور داينوسيستهای بیانشده در برش چینهشناسی تپال، شاهدی دیگر بر عمق کم حوضه رسوبگذاری در زمان نهشته شدن این رسوبات میباشد.
بازسازي محيط ديرينه براساس گروههاي اسپورومورفي
مطالعه نمودار اکوگروههاي اسپورومورفي سازند دلیچای در طول برش چینهشناسی تپال (البرز شرقی) نشان میدهد که در برش چینهشناسی تپال، میوسپورهای موجود در تمام گروههای ششگانه گیاهی در طبقهبندی آبینک (Abbink et al., 2004) در زمان تشکیل سازند دلیچای حضور داشتند (شکل 8) که کمترین درصد میوسپورهای شناسایی شده مربوط به جامعه گیاهی River SEG (معمولاً از چند درصد تجاوز نکرده و حتی گاهی به صفر میرسند) و بیشترین درصد میوسپورها مربوط به جامعه گیاهی Lowland SEG میباشند البته تمامی گروههای اسپورومورفی در توزیع عمودی خود نوساناتی دارند که منعکسکننده تغییرات مقطعی محیطی میباشد. در این مطالعه تنها ارتباط بین سه گروه گیاهی شامل گیاهان سازگار با مناطق پست و دشتها31، گیاهان سازگار با مناطق ساحلی32 و گیاهان سازگار با مناطق مرتفع33 به دلیل حساستر بودن نسبت به تغييرات اقليمي، مورد بررسی قرار گرفتند. در قسمت اعظم برش چینهشناسی بیانشده، كاهش در نسبت جوامع گیاهی Upland/Lowland همچنين افزايش در نسبت جوامع گیاهی Lowland/Coastal-Tidal influenced دیده میشود. البته گاهی نسبت جامعه گیاهی Lowland کاهشیافته و جوامع گیاهی Coastal-Tidal influenced افزايش مییابند که این روند مؤید آن است که حوضه رسوبگذاری مورد مطالعه، يك محيط رسوبی کمعمق بوده که گاهی شاهد بالاآمدگی بسیار کم سطح آب دریا میباشند (هاشمی یزدی و همکاران، 1396).
شکل 8. نمودار تغییرات فراوانی اکوگروههای اسپورومورفی در سازند دلیچای، برش چینهشناسی تپال
نتیجهگیری
پالینومورفهای متنوعی شاخص محیطهای دریایی و قارهای با حفظشدگی بهنسبت خوب، شامل میوسپورها (اسپور و پولنها)، سیست داینوفلاژلهها، اسپور قارچها، پوسته داخلي فرامينيفرها، تاسمانیتها و آكريتاركها در نهشتههای سازند دلیچای در برش چینهشناسی تپال (البرز شرقی) وجود دارند. وجود داینوفلاژلههای Cribroperidinium crispum, (با گستره زمانی باژوسین پسین) و Ctenidodinium combazii (با گستره زماني باتونين - كالووين پيشين) سن باژوسین پسین – کالووین را برای این واحد سنگی تایید میشوند.
با توجه به گسترش چینهشناسی میوسپورهای موجود، یک پالینوزون تجمعیKlukisporites variegatus, Araucariacites australis, Cerebropollenites macroverrucosus Assemblage Zone با گستره زمانی ژوراسیک میانی شناسایی شدند.
همچنین با توجه به گسترش چینهشناسی سیست داینوفلاژلهها، سه بیوزون Cribroperidinium crispum Total Range Biozone، به سن باژوسين پسين ،Dichadogonyaulax sellwoodii Interval Biozone، به سن باتونين تا کالووين پیشین و بیوزون Ctenidodinum continuum Interval Biozone به سن کالووین پیشین تا میانی شناسایی شدند.
با توجه به گیاهان والد میوسپورها، به ترتیب فراوانی، سرخسها (Pterophyta)، مخروطیان (Coniferophyta)، ژینکوفیتا (Ginkgophyta) ، لیکوفیتا ((Lycophyta بریوفیتا (Bryophyta) و اسفنوفیتا (Sphenophyta) در پوشش گیاهی اطراف محیط تشکیل نهشتههای سازند دلیچای وجود داشتند. با در نظر گرفتن شرایط محیط زندگی نمونههای امروزی این گیاهان و همچنین حضور اسپور قارچها، میتوان نتيجه گرفت این نهشتهها در شرایط آبوهوای گرم تا نیمه گرم و مرطوب تشکیل شدهاند. همچنین مطالعه نسبت اسپورومورفها و الگوی فراوانی نسبی عناصر drier/wetter و warmer/cooler، نیز حاکمیت آبوهوای گرم و مرطوب در زمان تشکیل این رسوبات را نشان میدهد. وجود برخي داينوفلاژلههاي شاخص آبهای گرم تا معتدل مانند
Gonyaulacysta centriconnata, Nannoceratopsis pellucida, Gonyaulacysta jurassica, Pareodinia ceratophora,
نیز تائیدی دیگر بر این نوع شرایط میباشد.
بررسی نسبت عناصر پالینولوژی، منجر به شناسایی سه نوع پالينوفاسيس (I, II, VI) شدند. پالينوفاسيسهای بیانشده و نسبت بيش از يك AOM شفاف به AOM تيره، حكايت از شرايط كم اكسيژن و سرعت رسوبگذاری پايين دارد. همچنين بالا بودن نسبت عناصر خشكي به دريايي و نسبت پالينوماسرالهاي اپك هم بعد نسبت به تیغهای شكل وجود محيط كمعمق نزديك به ساحل را براي اين برش چینهشناسی نشان میدهد. تجزیهوتحلیل پالينوفاسيسهای بیانشده به همراه مطالعه اکوگروههای اسپورومورفی و جوامع گیاهی مرتبط با آنها حکایت از رسوبگذاری در محیط دیرینه بهنسبت کمعمق میکند. وجود اكريتاركها به همراه فراوانی بهنسبت خوب داينوفلاژلههاي پروكسيمت و حضور داينوفلاژلههاي شاخص محیط دریایی کمعمق چون
Dichadogonyaulax sellwoodii, Ctenidodinium spp., Valensiella ovulum, Pareodinia spp., Nannoceratopsis gracilis.
نیز همین نتیجهگیری را تائید میکند.
Plate 1. (1) Gleicheniidites senonicus Ross emend. Skarby, 1964; proximal focus; (2) Dictyophyllidites harrisii Couper, 1958; proximal focus; (3) Chasmatosporites major Nilsson, 1958; distal focus; (4, 5) Cerebropollenites macroverrucosus (Thiergart) Schulz, 1967, median foci; (6, 7) Klukisporites variegatus Couper, 1958, proximal foci; (8, 9) Araucariacites australis Cookson ex Couper, 1953, median foci; (10) Alisporites similis (Balme) Dettmann, 1963, median focus.; (11) Chasmatosporites apertus (Rogalska) Nilsson, 1958; distal focus; (12) Ricciisporites tuberculatus Lundblad, 1954, median focus. Scale bar equals 20 µm.
Plate 2. (1) Nannoceratopsis gracilis Alberti emend. Evitt, 1962; (2) Ctenidodinium combazii Dupin, 1968; (3) Cribroperidinium crispum (Wetzel) Fenton, 1981; (4) Meiourogonyaulax caytonensis (Sarjeant) Sarjeant, 1969; (5) Nannoceratopsis spiculata Stover, 1966; (6) Micrhystridium sp.; (7) Spore in tetrad; median foci; (8) Tasmanites sp., median focus; (9) Fungal spore, median focus; (10) Plant tissue; (11) Blad-shape Opaque palynomaceral; (12) Equidimensional Opaque palynomaceral. Scale bar equals 20 µm.
منابع
ارکانی، ع.، 1397. پالينواستراتيگرافي و ديرين بومشناسی سازند دليچاي در روستاي بار (شمال نيشابور) بهمنظور تهيهي نقشه ديرين بومشناسی البرز و كپه داغ در ترياس و ژوراسيك، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 107.##افشار، آ.، 1399. پالینواستراتیگرافی قسمت فوقانی سازند شمشک و قاعده سازند دلیچای در برش چینهشناسی برمهان، شمال نیشابور. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی دانشگاه تهران، 217. ##آقانباتي، ع.، 1377. چینهشناسی ژوراسيك ايران. جلد اول و دوم، انتشارات سازمان زمینشناسی و اكتشافات معدني كشور، 746. ##بشیری، ن.، 1398. پالینولوژی سازند دلیچای در برش چینهشناسی اندریه. شمال غرب فیروزکوه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی دانشگاه تهران، 207. ##خاکی، و.، 1380. پالینواستراتیگرافی رسوبات ژوراسیک بالایی منطقه کوه سفید کوههای سلطانیه در جنوب شرق زنجان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم، دانشگاه تهران، 201. ##درمنکی فراهانی، س.، 1395. پالینولوژی سازند دلیچای در جنوب شرق (برش گویداغ) و شمال غرب (برش آهق) مراغه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 188. ##ده بزرگی، ا. 1392. پالینولوژی و پالئواکولوژی رسوبات ژوراسیک میانی (سازندهای دلیچای و بغمشاه) شرق سمنان (منطقه جام). پایاننامه دکتری، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 320. ##ده بزرگی، ا.، 1399. پالینواستراتیگرافی، آبوهوا و محیط دیرینه سازند دلیچای در برش چینهشناسی بشم (البرز شرقی). مجله دو فصلنامه رخسارههای رسوبی، سال 16، 8، 20-12. ##سجادی هزاوه، ف.، درمنکی فراهانی، س. و هاشمی یزدی، ف.، 1397. پالینولوژی سازند دلیچای در برش چینهشناسی گویداغ، جنوب شرقی مراغه بر مبنای داینوفلاژله ها. مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی، 34، 91-108. ##سجادی هزاوه، ف. و درمنکی فراهانی، س.، 1396. پالینواستراتیگرافی و پالئواکولوژی نهشتههای ژوراسیک میانی در جنوب شرقی مراغه، براساس پالینومورف های خشکی مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی 67، 41-64. ##صباغیان، ح.، 1388. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در کوه راهبند مهدیشهر، البرز مرکزی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 110. ##محمدخانی، خ. و زارعی، ا.، 1397. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش درجزین در شمال سمنان، مجله پژوهشهای چينه نگاري و رسوبشناسی، سال 34، 73، 21-38. ##نویدی ایزد، ن.، 1392. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش چینهشناسی دیکتاش، شمال شرق سمنان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 220. ##هاشمی یزدی، ف.، سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1397. پالینواستراتیگرافی رسوبات ژوراسیک میانی (دوگر) البرز مرکزی و شرقی، مجله پژوهشهای چينه نگاري و رسوبشناسی، 34، 72، 21-36. ##هاشمی یزدی، ف.، ده بزرگی، ا.، سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1396. استفاده از گروههای اسپورومورفی در بازسازی محیط رسوبی سازند دلیچای در دو برش چینهشناسی شرف (البرز مرکزی) و تپال (البرز شرقی). مجله پژوهشهای چینه نگاری و رسوبشناسی، 33، 68، 1-14. ##هاشمی یزدی، ف.، 1394. پالینولوژی و پالئواکولوژی سازند دلیچای در حوضه البرز مرکزی - شرقی و سازند هجدک در شرق ایران مرکزی. پایاننامه دکتری، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 388. ##هاشمی یزدی، ف. سجادی، ف. و هاشمی، ح.، 1393. پالئواکولوژی رسوبات ژوراسیک میانی در البرز مرکزی و شرقی، فصلنامه زمینشناسی ایران، 8، 32، 3-17. ##هاشمی یزدی، ف.، 1387. پالینواستراتیگرافی سازند دلیچای در برش بلو، شمال سمنان. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده زمینشناسی، دانشگاه تهران، 129. ##
Abbink, O.A., Van Konijnenburg-Van Cittert, J.H.A. and Visscher, H., 2004. A sporomorph ecogroup model for the Northwest European Jurassic-Lower Cretaceous: concepts and framework. Netherlands. Journal of Geosciences, Geologieen Mijnbouw, 83, 17-38.
Aboul Ela, N.M. and El Shamma, A.A., 1997. Palynostratigraphy of the Middle–Upper Jurassic rocks in El-Giddi borehole, North Sinai, Egypt. Acta Geologica Polonica, 41, 45–55.
Aboul Ela, N.M.and Mahrous, H.A., 1990. Bathonian dinoflagellate cysts from the subsurface Jurassic of North Western Desert Egypt. MERC Ain Shams University of Earth Sciences Series, 4, 95–111.
Batten, D.J., 1996. Upper Jurassic and Cretaceous miospores. Chapter 26A, Palynofacies and palaeoenvironmental interpretation. In: Jansonius, J. and McGregor, D.C. (eds.): Palynology: Principles and Application, American Association Stratigraphic Palynologists Foundation, 3, 1011-1064.
Boulter, M. C. and Riddick, A., 1986. Classification and analysis of palynodebris from the Paleocene sediments of the Forties Field. Sedimentology, 33, 871-886.
Carvaliho, M.A., 2004. Palynological Assemblage from Aptian/ Albian of the Sergipe Basin: paleoenvironmental reconstruction. Revista Brasileira de Paleontologia, 7(2), 159-168.
Dehbozorgi, A., Sajjadi, F. and Hashemi, H., 2013. Middle Jurassic palynomorphs of the Dalichai Formation, central Alborz Ranges, northeastern Iran: Paleoecological inferences, Science China Earth Sciences, 56, 12, 2107-2115.
Dodd, J.R. and Stanton, J.r. R.S., 1990. Paleoecology: concepts and applications.. 2nd ed., Wiley, New York, 501.
El Beialy, S.Y. and Ibrahim, M., 1997. Callovian–Oxfordian (Middle–Upper Jurassic) microplankton and miospores from the Masajid Formation, WX1 boreholes, El Maghra area, North Sinai, Egypt. Biostratigraphy and palaeoenvironmental interpretation. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie Abhandlungen, 204, 379–398.
El Beialy, S.Y., 1994. Middle Jurassic and Neocomian palynomorphs from the Mamura IX borehole, Western Desert, Egypt. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie Abhandlungen, 193, 195–208.
Feist-Burkhardt, S. and Monteil, E., 2001. Gonyaulacacean dinoflagellate cysts with multi-plate precingular archaeopyle. Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie, Abhandlungen, v.219, Fensome, R.A., 1979. Dinoflagellate cysts and acritarchs from the Middle and Upper Jurassic of Jameson Land, East Greenland. Bulletin Grønlands Geologiske Undersøgelse, 132, 98.
Fenton, J.P.G., Neves, R. and Piel, K.M., 1980. Dinoflagellate cysts and acritarchs from Upper Bajocian to Middle Bathonian strata of central and southern England. Palaeontology, 23, 151–170.
Fenton, J.P.G. and Fisher, M.J., 1978. Regional distribution of marine microplankton in the Bajocian and Bathonian of north-west Europe. Palínologia, número extraordinario, 1, 233–243.
Fisher, M.J. and Riley, L.A., 1980: The stratigraphic distribution of dinoflagellate cysts at the boreal Jurassic–Cretaceous boundary. Proceedings of the 4th International Palynological Conference (Lucknow) 2, 313–329
Gedl, P., 2008. Organic-walled dinoflagellate cyst stratigraphy of dark Middle Jurassic marine deposits of the Pieniny Klippen Belt, West Carpathians. Studia Geologica Polonica, 131, 7—227.
Ghasemi-Nejad, E., Sabbaghiyan, H. and Mosaddegh, H., 2012. Paleobiogeographic implications of late Bajocian-late Callovian (Middle Jurassic) dinoflagellate cysts from the Central Alborz Mountain, northern Iran. Journal of Asian Earth Sciences, 43, 1-10.
Ghasemi-Nejad, E., 2001. Dinocyst Morphotype Groups Versus Sequence Stratigraphy of the Upper Jurassic Sediments of the Northern Switzerland Sedimentary Basin. International Journal of Science, 2.
Gorin, G.E. and Steffen, D., 1991. Organic facies as a tool for recording eustatic variations in marine fine-grained carbonates-example of the Berriasian stratotype at Berrias (Ardéche, SE France). Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 85,303-320.
Habib, D. and Miller, J.A., 1989. Dinoflagellate species and organic facies evidence of marine transgression and regression in the Atlantic coastal plain. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology, 74, 23–47.
Hashemi Yazdi, F., Sajjadi, F. and Dehbozorgi, A., 2015. A new lycophyte miospore species from the middle Juraaic of Iran. Revista Brasileira de Paleontologia, 18(2).
Ibrahim, M.I.A, Aboul Ela, N.M. and Kholeif, S.E., 2001. Palynostratigraphy of Jurassic to Lower Cretaceous sequences from the Eastern Desert of Egypt. Journal of African Earth Sciences, 32(2), 269-297. https://doi.org/ 10.1016/S0899-5362(01)90007-7.
Ibrahim, M.I.A. and El Beialy, S. 1995. Kimmeridgian–Barremian palynostratigraphy of the Malha-1 borehole, North Sinai, Egypt. Sciences Géologiques Bulletin, 48(4), 187–209.
Mafi, A., Ghasemi-Nejad, E., Ashouri, A. and Vahidi-Nia, M., 2013. Dinoflagellate cysts from the upper Bajocian- lower Oxfordian of the Dalichai Formation in Binalud Mountains (NE Iran) their biostratigraphical and biogeographical significance. Arabian Journal of Geosciences, 7(9), 3683-3692.
Mahmoud, M.S. and Moawad, A.M.M., 2000. Jurassic-Cretaceous (Bathonian to Cenomanian) palynology and stratigraphy of the West Tiba-1 borehole, northern Western Desert, Egypt. Journal of African Earth Sciences, 30(2), 401-416. https://doi.org/10.1016/S0899-5362 (00)00026-9.
Phipps, D. and Playford, G., 1984. Laboratory techniques for extraction of palynomorphs from sediments. Department of Geology, University of Queensland. Papers, 11(1), 1-23.
Poulsen, N.E. and Riding, J.B., 2003. The Jurassic dinoflagellate cyst zonation of Subboreal Northwest Europe. In: Ineson, J.R. and Surlyk, F. (eds). The Jurassic of Denmark and Greenland. Geological Survey of Denmark and Greenland Bulletin, 1, 115-144.
Riding, J.B. and Hubbard, N.L.B., 1999. Jurassic (Toarcian to Kimmeridgian) Dinoflagellate Cysts and Paleoclimates. Palynology, 23, 15-30.
Riding, J.B. and Thomas, J.E., 1992. Dinoflagellate cysts of the Jurassic System. In: Powell, A.J. (ed), A stratigraphic index of dinoflagellate cysts. British Micropalaeontological Society Publications Series. Chapman and Hall, London, 7-97.
Riding, J.B., 1987. Dinoflagellate cyst stratigraphy of the Nettleton Bottom Borehole (Jurassic: Hettangian to Kimmeridgian), Lincolnshire, England. Proceedings of the Yorkshire Geological Society, 46, 231-266.
Riley, L.A. and Fenton, J.P.G., 1982. A dinocyst zonation for the Callovian to Middle Oxfordian succession (Jurassic) of northwest Europe. Palynology, 6, 193-202.
Scull, B.J., Felix, C.J., McCaleb, S.B. and Shaw, W.G., 1966. The inter-discipline approach to paleoenvironmental interpretations. Transactions of the Gulf Coast Association of Geological Societies, 16: 81-117.
Sarjeant, W.A.S., 1974. Fossil and living dinoflagellates. London: Academic Press, 182.
Schioler, P., 1992. Dinoflagellate cysts from the Arnager Limestone Formation (Coniacian, Late Cretaceous), Bornholm, Denmark. Review of Palaeobotany and Palynology, 72, 1-25.
Skupien, P., Pavlus, J., Falahatgar, M. and Javidan, M., 2015. Middle Jurassic organic-walled dinoflagellate cysts and palynofacies from Telma- Dareh, south of Sari, northern Iran. Review of Palaeobotany and Palynology, 223, 128-137.
Smelror, M. and Dietl, G., 1994. Dinofiagellates cysts of the Bathonian/Callovian boundary beds in Southern Germany. Geobios, 17, 453-459.
Smelror, M., Arhus, N., Melendez, G. L. M. and Lardies, M. D., 1991. A reconnaissance study of Bathonian to Oxfordian (Jurassic) dinoflagellates and acritarchs from the Zaragoza region (NE Spain) and Figueira da Foz (Portugal). Revista Española de Micropaleontología, 23(2), 47‐82.
Smelror, M. and Leereveld, H., 1989. Dinoflagellate cyst and acritarch assemblages from the Late Bathonian-Early Oxfordian of Montange Crussol, Rhône Valley, southern France. Palynology, 13, 121-141.
Steiger, R., 1966. Die Geologie der West-Firuzkuh-Area (Zentral Elburz/Iran). Geologisches Institute der Eidgenosischen Technischen Hochschule und der Universitat Zürich, 68, 1-145.
Traverse A., 2007. Paleopalynology.2nd ed. Springer, Dordrecht, Netherlands, 813.
Tyson, R.V., 1993. Palynofacies analysis. In: Jenkins D.G. (ed), Applied Micropaleontology, Kluwer Academic Publishers, Dordrecht, 153-172.
Tyson, R.V., 1995. Sedimentary organic matter; organic facies and palynofacies. Chapman and Hall, London, 615.
Van der Zwan, C.J., 1990. Palynostratigraphy and palynofacies reconstruction of the Upper Jurassic to lowermost Cretaceous of the Draugen Field, offshore Mid Norway. Review of Palaeobotany and Palynology, 62, 157-186.
Vozzhennikova, T. F., 1965. Introduction to the study of fossil peridinian algae. Nauka Publishers, Moscow, 154.
Wheeler, J.W. and Sarjeant, W.A.S., 1990. Jurassic and Cretaceous palynomorphs from the central Alborz Mountains, Iran. Their significance in biostratigraphy and palaeogeography. Modern Geology, 14(4), 375.
Woollam, R. and Riding, J.B., 1983. Dinoflagellate cyst zonation of the English Jurassic. Institute of Geological Sciences, 83/2, 42.
[1] *نویسنده مرتبط: f.hashemi@rifr-ac.ir
[4] Sporomorph EcoGroups: SEGs
[5] Palaeogeography
[6] Palaeoecology
[7] Palaeoclimatology
[8] FAD: First appearance datum
[9] LAD: Last appearance datum
[10] Cold water taxa
[11] Intermediate water taxa
[12] Warm water taxa
[13] Wetter
[14] Drier
[15] Warmer
[16] Cooler
[17] PH: Phytoclast
[18] :Marine Palynomorphs( MP)
[19] AOM: Amorphous Organic Matter
[20] Amorphous Organic Matter/Marine Palynomorphs
[21] Brown Palynomacerals
[22] Opaque Palynomacerals
[23] Equidimensional Opaque Palynomacerals/Blade-shape Opaque Palynomacerals
[24] Terrestrial/Marine Palynomorph
[25] Proximate
[26] Proximochorate
[27] Chorate
[28] Cavate
[29] Chorate
[30] Proximate
[31] Lowland
[32] Coastal
[33] Upland