اختیار از دیدگاه ملاصدرا و کانت
محورهای موضوعی : کلام اسلامیبتول یارعلی 1 , محسن فهیم 2 , مجتبی جعفری اشکاوندی 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد
3 - استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر، ایران
کلید واژه: نَفْس, اختیار, عقل نظری, خودآئینی ذوات معقول, خیر اعلی, فعل اخلاقی. ,
چکیده مقاله :
بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمی توان فعل اخلاقی یا غیر اخلاقی تلقی نمود. براین اساس مطالعه تطبیقی این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. کانت ذات معقول را دارای اختیار می داند. کانت ارادۀ انسان را اراده ای وابسته ولی ارادۀ خداوند را اراده ای مستقل می داند و برای پاسخ به شبهات مربوط به اختیار، حیطۀ عقل عملی را کارساز دانسته و عقل نظری را در این زمینه ناتوان می داند. ملاصدرا نیز انسان را مختار دانسته و اختیار او را در جهت حرکت نفس از مرتبه جسمانی به مرتبه تخلق به اخلاق و به مقصد رسیدن در اعلی مرتبه انسانی یعنی تجرد می داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که اختیار همانگونه که در فلسفه اخلاق کانت مهمترین جایگاه در انجام تکالیف انسانی دارند و در آن نتایج کار مطرح نیستند، همین موضوع در فلسفه اخلاق ملاصدرا قابل گفتگو و تطبیق است زیرا ملاصدرا اختیار را برای کسب فضایل عقلانی در انسان مطرح می کند و بنابراین در آن اموری نظیر پیامدها و سودانگاری مطرح نیست.
This essay in the field of philosofy of athics is a comparative research about freedom of will. According to Mullah Sadra, human actions are both voluntary and coercive. In his philosophy, the opposition of causal necessity to free will is one of the most important and ambiguous issues. He proves the freedom of will through practical reason .He accepts a middle way in this case and calls his theory a theory of who are firmly grounded in knowledge. From this point of view, human actions are attributed to themselves on the one hand, and on the other hand, according to monotheism, actions are attributed to God. From Kant's point of view that free will is one of the fundamental foundations of his athics philosophy. He considers the desire for freedom to be inherent in human beings and man, as a rational being, has free will. According to Kant, the human will is a dependent will, but the will of God is a completely independent will. He considers theoretical reason incapable of proving the free will of man, but presupposes it in practical reason.
جوادی آملی، عبدالله، ۱۳۹۳، رحیق مختوم، جلد ۹، بخش چهارم از جلد دوم، قم، مرکز نشر اسراء.
خامنه ای، سید محّمد، ۱۳۹۱، مجموعه مقالات منتخب پانزدهمین همایش حکیم ملاصدرا، اخلاق متعالیه، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
صدر المتألهین شیرازی، ملاصدرا، ۱۳۹۲، حکمت متعالیه در اسفار عقلی اربعه، سفر سوم ترجمه محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی.
صدر المتألهین شیرازی، ملاصدرا، ۱۳۹۳، مفاتیح الغیب، کلید رازهای قرآن، ترجمۀ محمد خواجوی، مقدمۀ علی عابدی شاهرودی در اصول و تطّور فلسفه، تهران، انتشارات مولی.
صدرالمتألهین شیرازی، ملاصدرا، ۱۳۹۲، حکمت متعالیه در اسفار عقلی اربعه، سفر دوم، ترجمۀ محمد خواجوی، تهران، انتشارات مولی.
امام خمینی، ۱۳۶۲، طلب و اراده، ترجمه سید احمد فهری، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
مصباح یزدی، محمد تقی، ۱۳۹۱، فلسفه اخلاق، تحقیق و نگارش، محمد حسین شریفی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل.
کانت، ایمانوئل، ۱۳۸۴، نقد عقل عملی، ترجمه دکتر انشاء الله رحمتی، تهران، انتشارات نورالثقلین.
عابدی شاهرودی، علی، ۱۳۹۵، قانون اخلاق بر پایۀنقد عقل به عقل، قم، مؤسسه فرهنگی طه.
کانت، ایمانوئل،۱۳۶۹، بنیاد مابعدالطبیعۀ اخلاق، گفتاری در حکمت کردار، ترجمۀ حمید عنایت و علی قیصری، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی.
صانعی درّه بیدی، منوچهر، ۱۳۸۸، رشد عقل، ترجمه و شرح مقالۀ کانت با عنوان معنای تاریخ کلی در غایت جهان وطنی، تهران، انتشارات نقش و نگار.
کورنر، اشتفان، ۱۳۸۰، فلسفه کانت، ترجمۀ عزت الله فولادوند، تهران، انتشارات خوارزمی.
هولمز، رابرتال، ۱۳۸۵، مبانی فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ مسعود علیا، تهران، انتشارات ققنوس.
ایمانوئل، کانت، ۱۳۹۱، دین در محدودۀ عقل تنها، ترجمۀ منوچهر صانعی درّه بیدی، تهران، انتشارات نقش و نگار.
طوسی، سید خلیل الرحمان، ۱۳۹۲، درآمدی بر اخلاق فلسفی در حکمت متعالیه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
ایمانوئل، کانت، ۱۳۸۳، راجر اسکروتن، ترجمۀ علی پایا، تهران، انتشارات طرح نو.
صفحات 248 ـ 227
اختیار از دیدگاه ملاصدرا و کانت
بتول یارعلی 1
محسن فهیم 2
مجتبی جعفری اشکاوندی 3
چکيده
بحث اختیار در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب از مباحث بنیادین فلسفه اخلاق و انسان شناسی است چرا که بدون در نظر داشتن اختیار بعنوان یک وجه تمایز اصلی انسان از سایر موجودات، آن دسته از افعال انسانی که در حیطه روابط او با دیگر انسانها تحقق می یابد را نمیتوان فعل اخلاقی یا غیر اخلاقی تلقی نمود. براین اساس مطالعه تطبیقی این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کانت ذات معقول را دارای اختیار میداند. کانت ارادۀ انسان را اراده ای وابسته ولی ارادۀ خداوند را اراده ای مستقل می داند و برای پاسخ به شبهات مربوط به اختیار، حیطۀ عقل عملی را کارساز دانسته و عقل نظری را در این زمینه ناتوان میداند. ملاصدرا نیز انسان را مختار دانسته و اختیار او را در جهت حرکت نفس از مرتبه جسمانی به مرتبه تخلق به اخلاق و به مقصد رسیدن در اعلی مرتبه انسانی یعنی تجرد می داند. نتایج تحقیق نشان می دهند که اختیار همانگونه که در فلسفه اخلاق کانت مهمترین جایگاه در انجام تکالیف انسانی دارند و در آن نتایج کار مطرح نیستند، همین موضوع در فلسفه اخلاق ملاصدرا قابل گفتگو و تطبیق است زیرا ملاصدرا اختیار را برای کسب فضایل عقلانی در انسان مطرح می کند و بنابراین در آن اموری نظیر پیامدها و سودانگاری مطرح نیست.
واژگان کلیدی
نَفْس، اختیار، عقل نظری، خودآئینی ذوات معقول، خیر اعلی، فعل اخلاقی.
[1] . دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران. Email: batyar49@gmail.com
[2] . استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران. (نویسنده مسئول) Email: Fahimmohsen54@gmail.com
[3] . استادیار گروه الهیات و معارف اسلامی، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر، ایران.
Email: Motaba-jafarei@yahoo.com
تاریخ دریافت: 26/7/1401 پذیرش نهایی: 25/10/1401