يادداشت سردبير
محورهای موضوعی :
1 - استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
کلید واژه: فلسفه کلاسیک, طبیعیات, علمالنفس, الهیات,
چکیده مقاله :
بخش موسوم به «طبیعیات» در فلسفۀ کلاسیک، همواره جزء لاینفک و پیوسته هرگونه پژوهش فلسفی بشمار آمده و مشتمل بر بحثهایی است در زمینۀ جسم و جواهر جسمانی و خواص حیاتی نباتات و حیوانات و انسان، امکان جزء بسیط، ماهیت حرکت و اقسام و خواص آن، حقیقت نفس فلکی و نفس انسانی، فنا یا بقای نفوس و فروعات و شقوق مختلف این مباحث و نیز طب و موضوعات مختلف مربوط به شناخت و ادراک آدمی ذیل عنوان علمالنفس و برخی عناوین دیگر مرتبط با این مباحث. با آغاز عصر جدید و دستاوردهای نو در عرصۀ مکانیک و طب و نجوم و جغرافیا و جانورشناسی و حتی ریاضیات، بتدریج اعتبار این شاخه از تحقیقات فلسفی مورد چند و چون قرار گرفت و در اواخر قرن هجدهم، از صحنۀ تعلیمات و تحقیقات فلسفی عملاً کنار گذارده شد. این روشن است که مفروضات و اصول موضوعۀ طبیعیات قدیم نمیتوانست در برابر دستاوردهای علم جدید تاب آورد و شواهد تاریخی نیز گواه است که انسان دورۀ جدید به اتکای قدرت و اعتماد بنفس خویش، از انگارههای سنتی و جزمی گذشته بکلی روی برتافته بود، از آنرو که حتی بدون مواجهه با اصول و مفروضات علم جدید، مفروضات و نتایج علم کهن بهیچ وجه نمیتوانست با مشاهدات عینی و قطعی تجربی سازگار شود. اما با اینهمه، نکتۀ تاریخی ـو البته تأملبرانگیزـ اینست که در این جابجایی و تغییر موقعیت در عرصۀ دانش بشری، آیا هیچ نکته یا عنصری در پیکر طبیعیات قدیم وجود نداشت که بتواند برای انسان عصر جدید بمثابه راهنما و آغازگر جستجویی دوباره تلقی شود؟ گویی کنارگذاردن یکباره و بیاعتباری احکام و قضایای علم کهن، تقدیر محتوم و اجتنابناپذیری بود که بایست جای خود را بسرعت به علم جدید میسپرد و صحنه را برای همیشه ترک میکرد. این رخداد معرفتی البته که ثمراتی شگرف داشته و دارد و محل تردید و چند و چون نیست، ولی پرسش مذکور دستکم از حیث تاریخ علم ـو حتی جامعهشناسی علمـ مورد توجه خواهد بود؛ اینکه چرا پیکرهیی از دانش با آن طول و عرض، بکلی از اعتبار ساقط شد و نه تنها عالمان و دانشمندان علوم تجربی، بلکه فیلسوفان و حتی متخصصان تاریخ علم نیز نسبت بدان اقبالی نشان نمیدهند؟ این پرسش بمعنای رجوع و مهمتر از آن، تصدیق علم ماقبل مدرن و دعوت به فراگیری مجدد آن نیست، بلکه دعوت به تأمل در یک فراشد و دگرگونی تاریخی است که مستقیماً با درک و دریافت بشر از عالم درون و برون او داشته و بیتردید محدود و مقید به تبیینهای میدانی و آماری نمیشود. از یکسو، اتصال و پیوند طبیعیات با دو قلمرو ریاضیات و الهیات در فلسفۀ کلاسیک نیز میتواند محل پرسش واقع شود، از آنرو که برای نمونه، نوع دریافت هندسی و عددی قدما از نظم عالم، مستقیماً بر تبیینها و انگارههای طبیعتشناسانۀ آنان اثر گذارده و از سوی دیگر، برداشت الهیاتی و کلامی آنان را نیز متأثر میساخت. مسلم است که توجه اخیر برخی دانشمندان و فیلسوفان به ریاضیات و طبیعیات کهن نه از سر تفنن و فضلفروشی، بلکه از سر نوعی تعمق و حتی نیاز بوده و هست؛ صرفنظر از اینکه با انگارهها و دعاوی آنان موافقت یا مخالفت شود. با این وصف، اعتبارسنجی قضایای مربوط به طبیعیات قدیم، محدود به ملاکها و قضایای تجربی نیست و باز شدن پرونده این بخش از تلاشهای علمی بشر، احتمالاً امکان بازخوانی و بازشناسی برخی عرصههای مربوط به مبادی فلسفی و نظری در این زمینه را فراهم خواهد ساخت و میتوان انتظار داشت که ظرفیتهایی جدید از دل این بازخوانی برای اهل فلسفه سربرآورد. سردبير
بخش موسوم به «طبیعیات» در فلسفۀ کلاسیک، همواره جزء لاینفک و پیوسته هرگونه پژوهش فلسفی بشمار آمده و مشتمل بر بحثهایی است در زمینۀ جسم و جواهر جسمانی و خواص حیاتی نباتات و حیوانات و انسان، امکان جزء بسیط، ماهیت حرکت و اقسام و خواص آن، حقیقت نفس فلکی و نفس انسانی، فنا یا بقای نفوس و فروعات و شقوق مختلف این مباحث و نیز طب و موضوعات مختلف مربوط به شناخت و ادراک آدمی ذیل عنوان علمالنفس و برخی عناوین دیگر مرتبط با این مباحث. با آغاز عصر جدید و دستاوردهای نو در عرصۀ مکانیک و طب و نجوم و جغرافیا و جانورشناسی و حتی ریاضیات، بتدریج اعتبار این شاخه از تحقیقات فلسفی مورد چند و چون قرار گرفت و در اواخر قرن هجدهم، از صحنۀ تعلیمات و تحقیقات فلسفی عملاً کنار گذارده شد. این روشن است که مفروضات و اصول موضوعۀ طبیعیات قدیم نمیتوانست در برابر دستاوردهای علم جدید تاب آورد و شواهد تاریخی نیز گواه است که انسان دورۀ جدید به اتکای قدرت و اعتماد بنفس خویش، از انگارههای سنتی و جزمی گذشته بکلی روی برتافته بود، از آنرو که حتی بدون مواجهه با اصول و مفروضات علم جدید، مفروضات و نتایج علم کهن بهیچ وجه نمیتوانست با مشاهدات عینی و قطعی تجربی سازگار شود. اما با اینهمه، نکتۀ تاریخی ـو البته تأملبرانگیزـ اینست که در این جابجایی و تغییر موقعیت در عرصۀ دانش بشری، آیا هیچ نکته یا عنصری در پیکر طبیعیات قدیم وجود نداشت که بتواند برای انسان عصر جدید بمثابه راهنما و آغازگر جستجویی دوباره تلقی شود؟ گویی کنارگذاردن یکباره و بیاعتباری احکام و قضایای علم کهن، تقدیر محتوم و اجتنابناپذیری بود که بایست جای خود را بسرعت به علم جدید میسپرد و صحنه را برای همیشه ترک میکرد. این رخداد معرفتی البته که ثمراتی شگرف داشته و دارد و محل تردید و چند و چون نیست، ولی پرسش مذکور دستکم از حیث تاریخ علم ـو حتی جامعهشناسی علمـ مورد توجه خواهد بود؛ اینکه چرا پیکرهیی از دانش با آن طول و عرض، بکلی از اعتبار ساقط شد و نه تنها عالمان و دانشمندان علوم تجربی، بلکه فیلسوفان و حتی متخصصان تاریخ علم نیز نسبت بدان اقبالی نشان نمیدهند؟ این پرسش بمعنای رجوع و مهمتر از آن، تصدیق علم ماقبل مدرن و دعوت به فراگیری مجدد آن نیست، بلکه دعوت به تأمل در یک فراشد و دگرگونی تاریخی است که مستقیماً با درک و دریافت بشر از عالم درون و برون او داشته و بیتردید محدود و مقید به تبیینهای میدانی و آماری نمیشود. از یکسو، اتصال و پیوند طبیعیات با دو قلمرو ریاضیات و الهیات در فلسفۀ کلاسیک نیز میتواند محل پرسش واقع شود، از آنرو که برای نمونه، نوع دریافت هندسی و عددی قدما از نظم عالم، مستقیماً بر تبیینها و انگارههای طبیعتشناسانۀ آنان اثر گذارده و از سوی دیگر، برداشت الهیاتی و کلامی آنان را نیز متأثر میساخت. مسلم است که توجه اخیر برخی دانشمندان و فیلسوفان به ریاضیات و طبیعیات کهن نه از سر تفنن و فضلفروشی، بلکه از سر نوعی تعمق و حتی نیاز بوده و هست؛ صرفنظر از اینکه با انگارهها و دعاوی آنان موافقت یا مخالفت شود. با این وصف، اعتبارسنجی قضایای مربوط به طبیعیات قدیم، محدود به ملاکها و قضایای تجربی نیست و باز شدن پرونده این بخش از تلاشهای علمی بشر، احتمالاً امکان بازخوانی و بازشناسی برخی عرصههای مربوط به مبادی فلسفی و نظری در این زمینه را فراهم خواهد ساخت و میتوان انتظار داشت که ظرفیتهایی جدید از دل این بازخوانی برای اهل فلسفه سربرآورد. سردبير
کلباسی اشتری، حسین (1402) یادداشت سردبیر، فصلنامه تاریخ فلسفه، شماره 50.
فصلنامه «علمي» انجمن تاريخ فلسفه
سال سيزدهم، شماره دوم، پاییز 1401 [پياپي50]
صاحب امتياز: انجمن علمي تاريخ فلسفه ناشر: بنياد حكمت اسلامي صدرا
مدير مسئول: آيتالله سيدمحمد خامنهاي سردبير: دكتر حسين كلباسي اشتري
مدير اجرايي: مهدي سلطاني گازار ويراستار فارسي: مهدي ابوطالبي يزدي
مترجم انگليسي: دكتر رؤيا خويي ويراستار انگليسي: دكترعلينقي باقرشاهي
اعضاي هيئت تحريريه:
ژ
نشاني: تهران، بزرگراه شهيد سليماني، روبروي مصلاي بزرگ تهران، مجتمع امام خميني(ره)، ساختمان شماره12.
صندوق پستي: 6919 ـ 15875 تلفن پيگيري مقالات: 88153221 تلفن اشتراك و فروش: 88153594
تلفن مركز تدوين تاريخ فلسفه: 88153494 نمابر: 88493803
Email: SIPRIn@mullasadra.org; mullasadra1401@gmail.com www.hop.mullasadra.org
شاپا نسخة چاپي: 9589- 2008 شاپاي نسخة الكترونيك: 5160- 2676 چاپخانه: واژهپرداز انديشه
براساس ابلاغيه شماره 54733/18/3 مورخ 19/4/92 كميسيون نشريات علمي كشور، فصلنامه تاريخ فلسفه داراي «درجة علمي» است. اين فصلنامه در پايگاههاي: Philosopher’s Index، ISC، noormags و magiran نمايه ميشود.
منشور اخلاقی نشریات بنیاد حکمت اسلامی صدرا 3 راهنمای تدوین مقاله 9 يادداشت سردبير 15 روایت «فلسفی ـ تاریخی» هوسرل از خاستگاه «اصالت روانشناسی» و ضرورت «چرخش استعلایی» علی فتحی 17 پیشینة تاریخی نظرية «ثبات تغیر» در مسئلة ربط متغیر به ثابت مهدی اسدی 43 مطالعة انتقادی نظریههای قانون طبیعیِ عقلگرایان دوره جدید با تأکید بر دیدگاههای منتسكيو، روسو و كانت محمدحسین طالبی 67 شخصيت و جايگاه علمي حکیم میرزا حسن کرمانشاهی در تاريخ فلسفه و حكمت معاصر ايران عباسعلی منصوری 89 جریانشناسی تاریخی مباحث معرفتشناسی در سنت فلسفة پیشاصدرایی علیاصغر جعفری ولنی، دنیا اسدی فخرنژاد 119 نقد دیدگاه اليور لیمن دربارة تعارض وحی و فلسفه علیرضا اسعدی 143 هراس از مرگ در فلسفۀ اپیکوروس احمد عسگری، سیدنیما صالحی 165
|
منشور اخلاقی نشریات بنیاد حکمت اسلامی صدرا
این منشور بمثابه اعلام ضوابطی است که در قالب آن، چارچوب اخلاقی و مسئولیتهای مربوط به انجام فعالیتهای علمی و پژوهشی و نشر آثار در بنیاد حکمت اسلامی صدرا ترسیم شده تا از بروز تخلفات علمی و پژوهشی آگاهانه یا ناآگاهانه پیشگیری نماید. مبنای تنظیم این منشور اسناد بالادستی علمی کشور، از جمله مصوبات وزارت علوم و کمیسیون نشریات علمی کشور، بایستههای مرسوم و تجارب اجرایی بنیاد حکمت اسلامی صدرا، بویژه آموزههای قرآنی و اسلامی است. بدیهی است چنانچه موردی در قالب این منشور ارائه نشده باشد، بمعنای استثنا و خروج آن از ذیل قواعد و عدم لزوم رعایت آن نیست و بنا به اقتضاء و تجارب جدید، این منشور به روزرسانی خواهد شد.
الف) کلیات
1. تمامی دستاندرکاران نشریات ـاعم از اعضای هیئتتحریریه، سردبیران، مدیران و کارشناسان اجراییـ و همچنین نویسندگان مقالات ملزم به آگاهی یافتن و تبعیت از این منشور هستند. آغاز همکاری یا ارسال مقاله بمنزله پذیرش لوازم و ضوابط مطرح شده در این منشور و سایر تعهدات قانونی علمی و اداری است. در صورت احراز عدم پایبندی هر یک از افراد به این اصول و مسئولیتها، بنیاد حکمت اسلامی صدرا حق دارد هرگونه اقدام قانونی برای احقاق حقوق ضایع شده را بعمل آورد و فرد خاطی مکلف به جبران مافات خواهد بود.
2. مسئولیت محتوا و مضمون مقالات بر عهده نویسنده/گان است. چاپ آن در نشریات بنیاد حکمت اسلامی صدرا تنها برای عرضه و تلاقی افکار و نوزایی علمی صورت میگیرد و دلیل بر تأیید آن شمرده نمیشود.
3. بنیاد حکمت اسلامی صدرا در پذیرش مقالات حق انتخاب و آزادی تام دارد و ارسال مقاله تعهدی برای چاپ ایجاد نمیکند. همچنین نشریات بنیاد حکمت اسلامی صدرا در تلخیص و ویرایش مقالات آزادند.
4. بنیاد حکمت اسلامی صدرا از تمامی حقوق تجدید چاپ مقالات منتشر شده بصورتهای رایج دیگر، بزبان فارسی و دیگر زبانها برخوردار خواهد بود. ارسال مقاله بمنزله پذیرش این شروط است.
5. مقالات ارسال شده مسترد نخواهد شد.
6. بنیاد حکمت اسلامی صدرا خود را موظف به حفظ یافتههای علمی مقالات قبل از انتشار و مخفی ماندن نام داوران میداند.
7. روند داوری مقالات در نشریات بنیاد حکمت اسلامی صدرا بشرح ذیل خواهد بود؛ مقالاتی که در هر مرحله به تأیید نرسد، با ملاحظه سردبیر، از دستور کار خارج خواهد شد.
نخست: بررسی توسط ویراستار علمی بمنظور احراز ویژگیهای اولیه مقاله و مشابهسنجی با نرمافزارهای ضد سرقت علمی
دوم: بررسی توسط حداقل 2 نفر از اساتید متخصص درباره موضوع مقاله بمنظور بررسی یافتههای علمی و نوآوریهای مقاله
سوم: بررسی توسط سردبیر و اتخاذ تصمیم درباره مقاله بر اساس نظر داوران و نظر نهایی سردبیر برابر ضوابط نشریات علمی کشور
سرانجام: تصویب انتشار در هیئت تحریریه مجله.
ب) وظایف و تعهدات نویسندگان
8. مقالات ارسالی باید در حوزه تخصصی هر مجله بوده و بصورت علمی و منسجم، مطابق استاندارد آن مجله تنظیم شده باشد.
9. مقالات ارسالی باید به روش پژوهشی اصیل و بنیادی تألیف شده و حاوی نظریه، نگرش انتقادی، تحلیل تطبیقی یا برداشتی نوین باشد، از نظم و انسجام منطقی لازم برخوردار باشد و اصول نگارش و سلامت زبان فارسی در آن بدقت رعایت شود.
10. مقالات باید حاصل پژوهش شخص نویسنده/گان باشد. دقت در پژوهش، گزارش صحیح دادهها و ذکر منابع الزامی است.
11. نویسنده/گان مسئول صحت و اصالت محتوای مقالات خود هستند.
12. چنانچه به استفاده از مطالب دیگران نیاز باشد، نویسنده/گان باید با استفاده از روشها و علائم نقل قول و ذکر دقیق مرجع استفاده شده، فقرات نقل شده را دقیقاً مشخص نمایند. در صورت نیاز، کسب اجازه کتبی و صریح صاحب نظر یا اثر برعهده نویسنده/گان است.
13. بهیچ وجه مقاله یا بخشی از آن نباید قبلاً در داخل یا خارج از کشور منتشر شده یا همزمان برای داوری و چاپ به نشریه دیگری سپرده شده باشد. اگر در هر یک از مراحل داوری و انتشار، خلاف این امر روشن گردد، مقاله از دستور کار خارج خواهد شد و نویسنده/گان متعهد به جبران خسارت مادی و معنوی بنیاد حکمت اسلامی صدرا خواهند بود.
همچنين بازنویسی و تغییر صوری پژوهشهایی که قبلاً دادهها و یافتههای آنها به هر نحوی منتشر شده باشد و ارائه بصورت مقالهیی جدید مجاز نیست.
14. تمامی مقالات باید دارای عنوان، چکیده و واژگان کلیدی (به دو زبان فارسی وانگلیسی)، فصلبندی مناسب، نتیجهگیری و فهرست منابع باشند.
15. چنانچه مقالهیی بیش از یک نویسنده داشته باشد، تمامی نویسندگان موظف به مطالعه مقاله و تأیید کتبی و صریح همکاری خود هستند. یکایک نویسندگان بصورت تضامنی مسئول محتوای علمی مقاله خواهند بود. همچنین اگر مقالهیی برگرفته از پایاننامه یا طرحی تحقیقاتی باشد، یادآوری آن در ابتدای مقاله الزامی است.
16. در مقالات برآمده از همکاری گروهی، لازم است «نویسنده مسئول مکاتبات» بصراحت مشخص گردد. اعلام تمامی راههای تماس و دسترسی به نویسنده مسئول، اعم از تلفن ثابت، تلفن همراه، نشانی پستی و الکترونیک ضروری است.
17. نویسنده مسئول موظف به اعمال نظر تمامی نویسندگان در مقاله است. همچنین باید از ذکر دقیق نام، رتبه علمی و اطلاعات تماس تمام نویسندگان همکار اطمینان حاصل کند و تأییدیه مکتوب آنها را دریافت و به دفتر مجله ارائه نماید. اگر در هر یک از مراحل داوری و انتشار، روشن گردد که تخلف یا تقلبی در اینباره رخ داده، مقاله از دستور کار خارج خواهد شد و نویسنده مسئول مکاتبات شخصاً متعهد به جبران خسارت مادی و معنوی بنیاد حکمت اسلامی صدرا خواهد بود.
18. ذکر نام افراد در قالب تعبیرهایی همچون «نویسنده افتخاری» و «زیر نظر» مجاز نیست.
19. پیگیری نظر مجله درباره مقالات بر عهده نویسنده مسئول است.
20. ارسال مقاله بمنزله آن است که نویسندگان رضایت تمامی پشتیبانهای مالی یا مکانی مقاله را جلب کرده و آنها را معرفی نمودهاند.
21. نویسنده/گان موظفند در صورت مشاهده هر گونه خطا و بیدقتی در مقاله خود، حداکثر یک ماه پس از انتشار، به دفتر مجله اطلاع دهند تا نسبت به اصلاح آن اقدام گردد.
22. نویسنده/گان باید نمونههای ارسالی مقاله و اطلاعات خام مورد استفاده در تهیه مقاله را تا یک سال پس از چاپ آن در مجله، نزد خود نگهداری نمایند تا در صورت نیاز پاسخگوی انتقادات و سؤالات احتمالی خوانندگان باشند.
23. نویسنده/گان موظف به رعایت تمامی اصول اخلاقی و موازین پژوهشی و نشر آثار هستند. اگر در هر يك از مراحل داوری، ویرایش، چاپ و حتی پس از انتشار مقاله، وقوع يكي از موارد ذیل محرز گردد، تخلف محسوب شده و بنیاد حکمت اسلامی صدرا حق برخورد قانونی دارد:
سرقت علمی: استفاده عمدی یا غیر عمدی، دانسته یا بیملاحظه از افکار و اندیشهها، جملات و عبارات، ادعاها یا استنادات دیگران بدون ذکر نام، منبع و استناد مناسب به اثر، صاحب اثر، سخنران یا هر ذیحق دیگر
اجاره علمی: بکارگیری فرد دیگری برای انجام پژوهش و تألیف مقاله
جعل دادهها: گزارش مطالب غیر واقعی و ارائه دادهها یا نتیجههای ساختگی بعنوان یافتههای شخصی
تحریف دادهها: دستکاری در مواد، ابزار و فرایند پژوهشی یا تغییر و حذف دادهها بنحوی که سبب غیر واقعی شدن نتایج پژوهش گردد.
انتساب غیر واقعی: اعلام دروغین یا قبل از رسمیت یافتن همکاری نویسنده/گان با مؤسسه، مرکز یا گروه آموزشی و پژوهشی بعنوان محل فعالیت یا حامی نویسنده/گان
ج) وظایف داوران
داوران در بررسی مقالات، باید نکات ذیل را مد نظر داشته باشند:
24. اطلاعرسانی به دفتر نشریه بمحض دریافت مقاله برای داوری، درباره پذیرش یا عدم پذیرش داوری؛ در صورت مرتبط نبودن موضوع مقاله با تخصص آنها، ذینفع بودنشان به هر نحو در انتشار آن مقاله یا روابط شخصی با نویسنده/گان
25. بررسی دقیق کیفی، محتوایی و علمی مقالات و اعلام نقاط قوت و ضعف مقاله بصورتی سازنده و صریح
26. داوری مقالات باید بر اساس مستندات علمی و استدلال کافی انجام شود و از هرگونه اعمال نظر سلیقهیی، شخصی، صنفی، نژادی، مذهبی و... خودداری گردد.
27. داور موظف به مطالعه دقیق تمام مقاله است و نباید تنها بر اساس مطالعه بخشی از مقاله درباره پذیرش یا رد آن تصمیم بگیرد.
28. حصول اطمینان از ارجاعدهی دقیق و کامل درباره تمامی مطالب و نقل قولهایی که از آثار دیگران آورده شده و درج کامل و دقیق اطلاعات کتابشناسی منابع مقاله، و ذکر نواقص در فرم داوری
29. تلاش برای جلوگیری از هرگونه مصداق غیر اخلاقی و غیر حرفهیی در تنظیم مقاله، بویژه موارد مذکور در بند 23 این منشور، و اعلام مستند تخلفات به دفتر مجله
30. وقتشناسی، مسئوليتپذيری و پاسخگویی در روند داوری ضروری است.
31. داور حق ندارد خود بر اساس سلیقه شخصی، مقاله را اصلاح یا بازنویسی نماید.
32. داور مکلف به امانتداری و حفظ اطلاعات و جزئیات، دادهها، مفاهیم جدید و یافتههای پژوهشی مقالات است و حق ندارد قبل از انتشار آنها را برای کسی بازگو کند یا از آنها بنفع خود یا علیه دیگران استفاده نماید. پس از انتشار مقاله نیز داور حق انتشار جزئیاتی فراتر از آنچه در مجله چاپ شده را ندارد.
33. در فرایند داوری باید بدقت و کاملاً از خلط مقام داوری و مقام نقد پرهیز گردد.
34. داور نباید ارزیابی مقاله را به فرد دیگری بسپارد. در صورت استفاده جزئی از همکاری فردی دیگر، باید مراتب به دفتر مجله اطلاع داده شود و اطلاعات فرد همکار بطور جزئی و دقیق در دفتر مجله ثبت گردد.
35. داور اجازه تماس مستقیم با نویسنده/گان مقالات در دست داوری را ندارد. هرگونه تماس با نویسندگان مقالات فقط از طریق دفتر مجله انجام خواهد گرفت.
د) وظایف سردبير و اعضاي هيئت تحريريه
36. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه مجله از میان صاحبنظران و متخصصان پیشکسوت و خوشنام آن حوزه انتخاب میشوند و باید دارای روحیه مسئوليتپذيری، پاسخگویی، حقيقتجویی، انصاف و بيطرفی، پايبندی به اخلاق حرفهیی و رعايت حقوق ديگران باشند.
37. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه باید برای حفظ و ارتقای کیفیت نشریه و معرفی آن در مجامع علمی داخلی و خارجی تمام تلاش خود را بکار گیرند.
38. اختیار و مسئولیت انتخاب داوران و قبول یا رد مقالات (مستند به نظر داوری) بر عهده سردبیر و اعضای هیئت تحریریه است و نباید در انجام این مهم اعمال سلیقه شخصی نمایند.
39. سردبیر باید در انتخاب داوران شايسته با توجه به زمینه تخصصی و تجربة علمي و كاري آنها دقت کافی بعمل آورد و بر صحت انجام وظایف داوری نظارت دقیق و کامل داشته باشد و از داوریهای مغرضانه، بياساس یا تحقيرآميز جلوگیری کند.
40. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه موظف به تصمیمگیری درباره پذیرش یا رد مقاله و اعلام نتیجه به نویسنده/گان در اسرع وقت ممکن هستند.
41. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه مکلف به امانتداری و حفظ محرمانه اطلاعات و یافتههای مقالات هستند و اجازه ندارند از محتوای مقالات قبل از انتشار یا بیش از آنچه در مجله منتشر میشود، بنفع خود یا له/علیه دیگران استفاده نمایند.
42. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه باید از تداخل منافع و برقراری هر گونه ارتباط شخصي، تجاري، دانشگاهي و مالي كه بالقوه بر پذیرش مقالات تأثيرگذار باشد، جلوگيري نمایند.
43. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه نباید در چاپ آثار خود مدعی سهمخواهی شوند.
44. سردبیر مجله موظف است آثار متهم به عدول از موازین پژوهشی و نشر را با دقت و جديت بررسی نموده و اقدام شایسته را بعمل آورد. سردبیر موظف است آثار متخلفان را در هر مرحلهیی که باشد از فرایند نشر خارج کند و در صورت احراز تخلف پس از انتشار مقاله، مراتب را بنحو شفاف، صریح و در اسرع وقت به اطلاع خوانندگان، مراجع نمایهسازی و دیگر ذینفعان برساند.
45. سردبیر موظف به نظارت بر تمامی فرایند ویراستاری و چاپ مقالات است. چنانچه در انتشار مقالهیی از سوی دستاندرکاران مجله خطا یا بیدقتی رخ دهد، سردبیر موظف است در اسرع وقت نسبت به انتشار اصلاحیه و اطلاعرسانی شفاف اقدام مقتضی را بعمل آورد.
46. سردبیر و اعضای هیئت تحریریه مجله باید بطور مستمر نظرات نویسندگان، خوانندگان و داوران مجله در مورد بهبود سیاستهای انتشاراتی و کیفیت شکلی و محتوایی مجله را جویا شوند و نسبت به بروزرسانی شاخصهها اقدام نمایند.
هـ) وظایف و تعهدات مدیران اجرایی، کارشناسان، ویراستاران و...
47. مدیران اجرایی موظفند با همکاری سردبیر و اعضای هیئت تحریریه یک بانک اطلاعاتی جامع از داوران و نویسندگان تهیه و بروزرسانی نمایند.
48. مدیران اجرایی موظفند نسبت به ثبت و آرشيو اسناد داوري مقالات بعنوان اسناد علمي، و محرمانه نگاه داشتن اسامی داوران هر مقاله اقدام لازم را انجام دهند.
49. هیچیک از دستاندرکاران مجلات، اعم از مدیران، کارشناسان، ویراستاران، مترجمان و دیگر عوامل اجرایی اجازه مداخله بیش از آنچه به آنها واگذارشده در فرایند داوری و انتشار مقالات را ندارند. تمامی آنها مکلف به امانتداری و حفظ محرمانه اسناد اداری و جزئیات مقالات هستند و اجازه بهرهبرداری شخصی از اطلاعات منتشر نشده در مجله را ندارند.
50. تمامی دستاندرکاران مجلات، بویژه مدیران اجرایی و ویراستاران مکلفند حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از تخلف از موازین پژوهشی و نشر و همچنین ارتقای کیفیت مجله بعمل آورند.
تنفیذ و تأیید حضرت آیتالله سیدمحمد خامنهای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا:
«و بفرجام و ضمن دعای خیر برای همه کسانی که مخاطب این منشور اخلاقی هستند، تأکید میشود که در همه موارد خدای علیم حکیم را ناظر بدانند و خدمات خود را برای رضا و پاداش او به انجام برسانند. والسلام و رحمة الله».
راهنمای تدوین مقاله
بنیاد حکمت اسلامی صدرا (که در ادامه بهاختصار «بنیاد» نامیده شده) در حال حاضر سه نشریه منتشر میکند که هر یک حوزۀ تخصصی مشخصی دارند. زبان رسمی نشریات بنیاد فارسی است، بهمراه ترجمۀ انگلیسی چکیدۀ مقالات. ارسال مقاله برای هر نشریه بمعنای پذیرش شرایط بنیاد و واگذاری تمامی حقوق انتشار و بازنشر آثار پذیرفته شده به سایر روشهای مرسوم است. ارسال مقاله حقی برای چاپ ایجاد نمیکند و بنیاد در پذیرش، رد و ویرایش مقالات آزاد است. مقالات دریافتی بازگردانده نمیشوند. مقالات مردود یا انصرافی، پس از شش ماه از بایگانی مجله خارج خواهند شد.
فرايند ارزيابي مقالات دريافتي بترتیب ذيل خواهد بود؛ بديهي است مقالهیی که در هريک از مراحل فوق به تأييد نرسد، با ملاحظه سردبير، از دستور کار خارج خواهد شد.
1. راستیآزمایی با نرمافزارها و سامانههای مشابهیاب بمنظور جلوگیری از سرقت علمی
2. بررسی ويراستار علمي
3. داوری دو نفر از اساتيد متخصص در موضوع مورد بحث
4. تصمیمگیری هيئت تحريريه و سردبير.
نویسنده/ نویسندگان باید کتباً متعهد شوند که تمامی قواعد حقوقی و اخلاقی انتشار مقاله را رعایت نمودهاند. مقالاتی که با مندرجات این راهنما مطابقت نداشته باشند، بررسی نخواهند شد.
الف) حوزۀ تخصصی نشرية تاريخ فلسفه
«فصلنامه علمی» تاريخ فلسفه بطور تخصصی (بترتیب اولویت) در زمینههای زیر مقاله میپذیرد:
ـ ریشهشناسی مکاتب و آراء فلسفی، پیوند اندیشۀ فیلسوفان و مکاتب فلسفی با زمانه و شرایط اجتماعی و فکری، تعامل اندیشهها، اثرگذاری اندیشههای فيلسوفان بر جامعه و تفکر پس از خود و... مطالعات تطبیقی تاریخ فلسفه
ـ مطالعات دربارۀ اندیشههای حکمی و فلسفی ایرانی و اشراقی
ـ موضوعات و بایستههای تاریخنگاری فلسفه
ـ تاریخ فلسفه اسلامی
ـ تاریخ فلسفه باستان
ـ فلسفههای مشرقی
ب) شرایط پذیرش مقاله
ـ مقالات ارسالی باید در زمینة تخصّصی هر نشریه باشند، به روش پژوهشي اصيل و بنيادي تأليف شده باشند و حاوي نظريه، نگرش انتقادي، تحليل تطبيقي يا برداشتي بديع باشند.
ـ مقالات باید حاصل پژوهش خود نویسنده/ نویسندگان باشد و چنانچه در مرحلهیی سرقت علمیـادبی مقالهیی احراز شود، مقاله از دستور کار خارج و نویسنده/ نویسندگان مکلف به جبران خواهند بود.
ـ مسئولیت محتوا و مضمون مقالات برعهدۀ نویسنده/ نویسندگان است و چاپ آن در نشریات بنیاد تنها برای عرضه و تلاقی افکار و نوزایی علمی است، نه دلیلی بر تأیید تام محتوای آن
ـ مقالات باید از نظم و انسجام منطقی لازم برخوردار باشد و اصول نگارش و سلامت زبان فارسی در آنها بدقت رعایت شود.
ـ اگر مقالهیی برگرفته از پایاننامۀ تحصیلی یا طرحی تحقیقاتی باشد، یادآوری آن در ابتدای مقاله الزامی است.
ـ در مقالات برگرفته از پایاننامهها و رسالههای دانشجویان قواعد دانشگاه متبوع باید رعایت شود و به اطلاع نشریه برسد. این مقالات با تأیید مکتوب استاد راهنما پذیرفته میشوند.
ـ نباید تمام یا بخشی از مقاله پیشتر منتشر شده باشد یا همزمان برای نشریۀ دیگری ارسال گردد. ارسال مقالاتی که پیشتر خلاصۀ آنها در همایشها و سمینارهای داخلی و خارجی منتشر شده باشد، بلامانع است اما اصل مقاله نباید در مجموعه مقالات همایش منتشر شده باشد.
ـ مقالات حاصل از ترجمه پذیرفته نمیشود.
ـ ارسال مقاله حقی برای چاپ ایجاد نمیکند و بنیاد در پذیرش، رد و ویرایش مقالات آزاد است.
ـ پيگيري نتيجۀ ارزيابي مقالات بر عهدۀ نویسنده/ نویسندگان است.
ـ نویسنده/ نویسندگان محترم پیش از ارسال مقاله، پیشینۀ آثار منتشر شده دربارۀ موضوع مقاله را بررسی نمایند تا از ارسال مقالات تکراری جلوگیری شود.
ج) ساختار و صورت مقالات
ـ مقاله باید دارای ساختار منظم باشد؛ شامل: عنوان، چكيده (حدود 200 كلمه)، واژگان كليدي (حداكثر 10 واژه)، مقدمه يا طرح بحث، بحث اصلي، نتيجهگيري، پيشنهادها و فهرست منابع. چكيده بايد شامل اهداف، روش تحقيق، مهمترين يافتهها و نتيجۀ پژوهش باشد. حجم كل مقاله از 7000 كلمه بيشتر نباشد.
ـ ترجمۀ انگلیسی عنوان، چكيده و واژگان كليدي مقاله در صفحهیی جداگانه افزوده شود.
ـ در صفحهیی دیگر، عنوان مقاله، نام و نام خانوادگی نویسنده، رتبۀ علمی و محل فعالیت او (هرکدام به دو زبان فارسی و انگلیسی)، نشانی پستی، شمارۀ تلفن همراه و رایانامه (ایمیل) نویسنده/ نویسندگان بطور دقیق ذکر شود. املای انگلیسی نام نویسنده/ نویسندگان مطابق صورت نوشتاری همین صفحه در مقالات منتشر شده درج خواهد شد.
ـ رعایت اصول نشانهگذاری و نیز برجسته کردن نقل قولها، ضروری است.
ـ نامهای غیرفارسی، ابتدا بزبان فارسی نوشته شوند و املای زبان اصلی آنها داخل پرانتز ( ) بیاید.
ـ ارجاعات و معادلهای غیرفارسی بصورت «درون متنی» و مطالب توضیحی و تکمیلی فرعی که ارتباط مستقيمي با محور مقاله نداشته باشد، بصورت «پینوشت» تنظیم شوند. نام کتابها بصورت ایتالیک (شکسته) و نقل قولها دارای تورفتگی از راست و چپ باشند.
ـ بنیاد در آثار منتشر شده از رسمالخط اختصاصی پیروی میکند. اگر این رسمالخط از ابتدا رعایت شود، فرایند انتشار اثر سرعت پیدا میکند اما بدلیل احتمالی عدم آشنایی نویسنده با این رسمالخط، رعایت آن الزامی نیست و در هنگام انتشار ویراستاران بنیاد آن را اعمال خواهند کرد.
ـ مقالات در برنامۀ Word با قلم فارسی B Nazanin اندازۀ 14، قلم انگلیسی Times New Roman اندازۀ 11، قلم عربی B Badr اندازۀ 13، حروفچینی شوند، فاصلة میان سطرها یک (single) باشد. عنوانهای اصلی و فرعی، و نقل قولها مشخص و برجسته شوند.
نحوۀ ارجاعدهی
ـ ارجاع به منابع و مآخذ در متن مقاله، داخل پرانتز و مطابق الگوی زیر باشد:
نام خانوادگی یا شهرت نویسنده، سال انتشار: شمارۀ جلد/ شمارۀ صفحه. مثال: (ملاصدرا، 1383: 1/ 75) = صفحۀ 75 در جلد یکم اسفار.
ـ در آثاری که دارای دو نویسنده هستند نام خانوادگی هر دو نویسنده و آثاری که بیش از دو نویسنده دارند، نام خانوادگی نویسندۀ اول و واژۀ «همکاران» درج شود. عباراتی که بدون مراجعه به منبع اصلی، از نوشتة دیگران نقل قول شده است، بصورت (بنقل از ....، سال: صفحه) تنظیم شود.
ـ منابع اینترنتی بصورت (نام خانوادگی نویسنده، آدرس پایگاه: تاریخ دسترسی به روز/ ماه/ سال) تنظیم شوند؛ مثال: (خامنهای، mullasadra.org: 3/4/1398). در مواردی که نام نویسنده مشخص نشده باشد، عنوان مطلب (داخل گیومه) ذکر شود؛ مثال: «آيا همۀ حقايق در تاريخ فلسفه آمده است؟»، mullasadra.org: 3/4/1398). در صورت طولانی بودن عنوان مطلب، چند واژۀ ابتدایی عنوان نوشته شود و سپس از ... (سه نقطه) استفاده شود.
ـ مواردی که ارجاع به همان نویسندۀ منبع پیشین باشد، بصورت (همو/ idem: سال: جلد/ صفحه)؛ اگر ارجاع به همان منبع پیشین باشد، بصورت (همان: شمارۀ صفحه)؛ اگر مجلدی دیگر از همان منبع باشد، بصورت (همان/ ibid: جلد/ صفحه) و اگر عیناً همان شمارۀ صفحۀ منبع پیشین باشد، بصورت (همانجا/ al) تنظیم شود.
ـ در مواردی که به بیش از یک اثر نویسنده/ نویسندگان در همان سال ارجاع شده باشد، منابع با افزودن الف/ ب/ ج/ د... به سال انتشار، از هم تفکیک شوند؛ مثال: 1391الف؛ 1391ب؛ 1391ج و...
ـ ارجاع به منابع غیرفارسی به همان زبان اصلی منبع باشد.
ـ ارجاع به آثار ملاصدرا منحصراً باید بر اساس چاپ بنیاد حکمت اسلامی صدرا باشد. ترجمۀ فارسی آثاری که به همت ناشری دیگر منتشر شده باشند، از این قاعده مستثنی است.
نحوۀ تنظیم فهرست منابع
در فهرست پایانی منابع مقاله تنها منابعی که در متن به آنها ارجاع شده درج شود و مطابق الگوی زیر، بترتیب الفبایی نام نویسندگان تنظیم گردد.
کتابها: نام خانوادگی، نام نویسنده (سال انتشار) عنوان کتاب بصورت بولد و ایتالیک، نام و نام خانوادگی مصحح، ویراستار، مترجم، محل نشر: ناشر.
مثال: ملاصدرا (1391) المظاهر الإلهية فی أسرار العلوم الکمالية، تصحيح، تحقیق و مقدمه آیتالله سیدمحمد خامنهای، تهران: بنياد حكمت اسلامي صدرا.
ـ کتابی که با عنوان یک نهاد یا ناشر چاپ شده است، نام آن نهاد بجای نام نویسنده قرار میگیرد.
مقالات نشریات: نام خانوادگی، نام نویسنده (سال انتشار) «عنوان مقاله» داخل گیومه، نام نشریه بصورت بولد و ایتالیک، صاحب امتیاز، دوره و شماره، شمارة صفحات درج مقاله.
مثال: خامنهاي، سيدمحمد (1392) «ملاصدرا و تصـوف»، خردنامه صدرا، شمارۀ 73، ص8ـ5.
مقالات منتشر شده در کتاب: نام خانوادگی، نام نویسنده (سال انتشار) «عنوان مقاله» داخل گیومه، نام کتاب بصورت بولد و ایتالیک، نام و نام خانوادگی مصحح، ویراستار، مترجم، محل نشر: ناشر، شمارۀ جلد، شمارة صفحات درج مقاله.
مثال: خامنهاي، سيدمحمد (1392) «نكات و اسراری از اسرارالآیات ملاصدرا»، انسان در گذرگاه هستی، جلد 3، ص254ـ225.
پایاننامهها: نامخانوادگی نگارندة پایاننامه، نام (سال دفاع). عنوان پایاننامه بصورت بولد و ایتالیک، نام و نام خانوادگی استاد راهنما، پایاننامه دورۀ کارشناسی ارشد/ دکتری، گروه آموزشی، دانشکده، دانشگاه.
مثال: کلباسی اشتری، حسین (1378) مکتب ابن رشدی لاتینی، براهنمایی کریم مجتهدی، پایاننامۀ دورۀ دکتری، گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران.
آثار منتشر شده در اینترنت: نام خانوادگی نویسنده، نام (تاریخ انتشار یا دسترسی) عنوان مطلب بصورت بولد و ایتالیک، نام پایگاه/سایت، پیوند/ لینک مطلب.
مثال: خامنهای، سیدمحمد (3/4/1398) آيا همۀ حقايق در تاريخ فلسفه آمده است؟، پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا،
http://mullasadra.org/new_site/ persian/ Paper Bank/Tarikh Falsafe/barg aval.htm
منابع صوتی و تصویری: نام خانوادگی صاحب اثر، نام (تاریخ انتشار) عنوان مطلب بصورت بولد و ایتالیک، نوع منبع، ناشر.
مثال: خامنهای، سیدمحمد (26/2/1397) پیوند وجودشناختی نیایش و فلسفه، فایل صوتی سخنرانی در بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا، بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ نام نویسندگان منابعی که بیش از یک نویسنده دارند، بطور کامل ذکر شود و با علامت نقطهویرگول (؛) از هم جدا شوند: نام خانوادگی نویسندۀ اول، نام؛ نام خانوادگی نویسندۀ دوم، نام؛ ....
ـ منابع مرجع به ترتیب الفبا در ابتدای فهرست قرار گیرند. قرآن، متون مقدسی همچون نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و...، لغتنامهها و دایرةالمعارفهایی که مدخلهای آن نویسندۀ جداگانه ندارد، در این دسته جای میگیرند. اگر از ترجمۀ مشخصی از قرآن، نهجالبلاغه و... استفاده شده باشد، ذکر اطلاعات کتابشناسی آن نیز ضروری است.
ـ در صورت مشخص نبودن تاریخ، محل نشر یا ناشر بهترتیب از عبارتهای بیتا، بیجا و بینا استفاده شود.
ـ اگر معرفی آثاری بیش از منابع استفاده شده، برای آشنایی خواننده ضروری شمرده میشود، در انتهای فهرست منابع ذیل عنوان «منابعی برای آگاهی بیشتر» با همان الگوی بالا دستهبندی شوند، نه در لابلای فهرست منابع.
د) نحوة ارسال مقاله
ـ مقالات ترجیحاً از طریق سامانة اینترنتی مجله به آدرس ذیل ارسال گردد:
hop.mullasadra.org
ـ در صورت وجود مانعی برای ارسال از طریق سامانه، مقالات به نشانی رایانامه (ایمیل) siprin@mullasadra.org; mullasadra1401@gmail.com ارسال گردد. حتماً در بخش «subject» رایانامه، عبارت «مربوط به مجله تاريخ فلسفه» قید شود.
ـ ارسال فایل Word و PDF مقاله، هر دو، ضروری است.
يادداشت سردبير
بخش موسوم به «طبیعیات» در فلسفۀ کلاسیک، همواره جزء لاینفک و پیوسته هرگونه پژوهش فلسفی بشمار آمده و مشتمل بر بحثهایی است در زمینۀ جسم و جواهر جسمانی و خواص حیاتی نباتات و حیوانات و انسان، امکان جزء بسیط، ماهیت حرکت و اقسام و خواص آن، حقیقت نفس فلکی و نفس انسانی، فنا یا بقای نفوس و فروعات و شقوق مختلف این مباحث و نیز طب و موضوعات مختلف مربوط به شناخت و ادراک آدمی ذیل عنوان علمالنفس و برخی عناوین دیگر مرتبط با این مباحث. با آغاز عصر جدید و دستاوردهای نو در عرصۀ مکانیک و طب و نجوم و جغرافیا و جانورشناسی و حتی ریاضیات، بتدریج اعتبار این شاخه از تحقیقات فلسفی مورد چند و چون قرار گرفت و در اواخر قرن هجدهم، از صحنۀ تعلیمات و تحقیقات فلسفی عملاً کنار گذارده شد.
این روشن است که مفروضات و اصول موضوعۀ طبیعیات قدیم نمیتوانست در برابر دستاوردهای علم جدید تاب آورد و شواهد تاریخی نیز گواه است که انسان دورۀ جدید به اتکای قدرت و اعتماد بنفس خویش، از انگارههای سنتی و جزمی گذشته بکلی روی برتافته بود، از آنرو که حتی بدون مواجهه با اصول و مفروضات علم جدید، مفروضات و نتایج علم کهن بهیچ وجه نمیتوانست با مشاهدات عینی و قطعی تجربی سازگار شود. اما با اینهمه، نکتۀ تاریخی ـو البته تأملبرانگیزـ اینست که در این جابجایی و تغییر موقعیت در عرصۀ دانش بشری، آیا هیچ نکته یا عنصری در پیکر طبیعیات قدیم وجود نداشت که بتواند برای انسان عصر جدید بمثابه راهنما و آغازگر جستجویی دوباره تلقی شود؟ گویی کنارگذاردن یکباره و بیاعتباری احکام و قضایای علم کهن، تقدیر محتوم و اجتنابناپذیری بود که بایست جای خود را بسرعت به علم جدید میسپرد و صحنه را برای همیشه ترک میکرد.
این رخداد معرفتی البته که ثمراتی شگرف داشته و دارد و محل تردید و چند و چون نیست، ولی پرسش مذکور دستکم از حیث تاریخ علم ـو حتی جامعهشناسی علمـ مورد توجه خواهد بود؛ اینکه چرا پیکرهیی از دانش با آن طول و عرض، بکلی از اعتبار ساقط شد و نه تنها عالمان و دانشمندان علوم تجربی، بلکه فیلسوفان و حتی متخصصان تاریخ علم نیز نسبت بدان اقبالی نشان نمیدهند؟ این پرسش بمعنای رجوع و مهمتر از آن، تصدیق علم ماقبل مدرن و دعوت به فراگیری مجدد آن نیست، بلکه دعوت به تأمل در یک فراشد و دگرگونی تاریخی است که مستقیماً با درک و دریافت بشر از عالم درون و برون او داشته و بیتردید محدود و مقید به تبیینهای میدانی و آماری نمیشود.
از یکسو، اتصال و پیوند طبیعیات با دو قلمرو ریاضیات و الهیات در فلسفۀ کلاسیک نیز میتواند محل پرسش واقع شود، از آنرو که برای نمونه، نوع دریافت هندسی و عددی قدما از نظم عالم، مستقیماً بر تبیینها و انگارههای طبیعتشناسانۀ آنان اثر گذارده و از سوی دیگر، برداشت الهیاتی و کلامی آنان را نیز متأثر میساخت. مسلم است که توجه اخیر برخی دانشمندان و فیلسوفان به ریاضیات و طبیعیات کهن نه از سر تفنن و فضلفروشی، بلکه از سر نوعی تعمق و حتی نیاز بوده و هست؛ صرفنظر از اینکه با انگارهها و دعاوی آنان موافقت یا مخالفت شود.
با این وصف، اعتبارسنجی قضایای مربوط به طبیعیات قدیم، محدود به ملاکها و قضایای تجربی نیست و باز شدن پرونده این بخش از تلاشهای علمی بشر، احتمالاً امکان بازخوانی و بازشناسی برخی عرصههای مربوط به مبادی فلسفی و نظری در این زمینه را فراهم خواهد ساخت و میتوان انتظار داشت که ظرفیتهایی جدید از دل این بازخوانی برای اهل فلسفه سربرآورد.
سردبير